آيتالله سيدابوالقاسم دهكردى ديدگاهها، افكار عرفانى و تجربههاى سلوكى خود را كه از راه تفحص در منابع قرآنى، روايى و نيز پارسايى و عبادت به دست آورده بود، در اثرى به نام «منبرالوسيله» گرد آورد. ایشان در اين اثر، دستآوردهاى معنوى خويش را با عنوان «مرقاة» و «پلكان» با ترتيب خاصى نظم دادهاند، تا راهيان كوى كمال با بهرهورى از آن به مقامهای ملكوتى برسند. در حقيقت، اين مباحث مرامنامهى است كه ساختار زندگى ایشان را پىريخته و نردبانى است كه شخص ایشان با عروج از آن، به مقامهای والايى رسيد و محضر آموزگاران باطنى ولايت را درك كرد. ایشان درباره کتاب میگویند:
«اين كتاب مَرْكَب عروج من به سوى پروردگار است. سعادت دنيا، بهرورزى آخرت و سلامت دين را در عمل بدان مىدانم. اين را براى خودم و هر آن كه از من پيروى كند، نوشتهام.»
سپس در ادامه میگویند:
«پس از اينكه با تمام وجودم به خداى روى آوردم، در بارگاه الهى انس گرفتم و نفس خودبينم را خدابين كردم. عقلم در آسمان قدس به پرواز درآمد، حقيقت يقين را چشيدم، راههاى پر بيم و هراس برايم هموار شد. از فضاى كوچك تنگبينان رستم و گشادگى سينه و وسعت دل پيدا كردم. خداوند عنايت فرمود و حقايق و معارف بلندى را در جانم افكند. اين معارف ابعاد وجودى و استعدادهاى معطل و راكدم را احيا كرد و گذشته عمرم را نقد نمود. البته اين بركات از كتابخوانى و پر مطالعهاى برنيايد، بلكه مرهون «انقطاع الى الله» و «تضرّع به درگاه او» و «تدبّر در آياتش» است».
حكيم سيدابوالقاسم دهكردى بر اين باور بودند كه نفس آلوده به گناهان، اگر معارف توحيدى را هم بياموزد، نه تنها فايدهى معنوى ندارد، بلكه اين آموزشها بر حجابهاى او مىافزايد. به عقيده اين فقيه عارف، جويندگان دانش قبل از آن كه به تحصيل علوم و كسب انواع معارف روى آورند، بايد به تزكيه و تهذيب نفس و تصفيه درون بپردازند و درون را از هرگونه رذالتى پالايش كنند و چون زمين دل و ذهن را از هرگونه آفات، علفهاى هرز و ناگوارىها پاك ساختند، بذر معارف و علوم الهى را در آن بيفشانند تا ميوههاى خوبى به عمل آورند؛ كه در زمين پاك، حكمتها و دانشها بهتر ثمر مىدهند و مىتوانند چراغ راه گشته، آدميان را از سرزمين ضلالت به شهر هدايت برسانند. ایشان در کتاب «منبرالوسيله» میگویند:
«به درستى كه تنها راه رسيدن به اين مقام، تزكيه نفس از پستىها و رهانيدن آن از تعلقات فناپذير و زودگذر و بازداشتن آن از هوسها است. بايد بر فرق دنيا قدم نهاد و در برابر جاذبههاى پر زرق و برق و فريبنده آن، زهد ورزيد و به مقامهای اخروى و امور جاويدان و شايسته دل بست»
اين انسان وارسته، تنها راه رسيدن به درجات معنوى را در تقوا و عمل مستمر به سنت رسول اكرم (صلىاللهعليهوآله) و پيروى از راه و سيره اولياء الله و ائمه هدى (علیهمالسلام) مىدانست.