اهمیت استعاذه در قرائت نماز

اهمیت استعاذه در قرائت نماز

قال تعالی: فاذا قرأت القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم انه لیس له سلطان علی الذین آمنوا و علی ربّهم یتوکّلون انّما سلطانه علی الذین یتولّونه و الّذین هم به مشرکون؛[1] از آداب مهمّه قرائت، به‌ویژه  قرائت در نماز  که سفر روحانی الی الله و معراج حقیقی و مرقاة صول اهل الله است، استغاذه از شیطان رجیم است که خار طریق معرفت و مانع سیروسلوک الی الله است؛ چنانچه خدای تعالی خبر دهد از قول او در سورة مبارکه اعراف آنجا که فرماید: قال فبما اغویتنی لاقعدنّ لهم صراط المستقیم[2]. قسم خورده است که سر راه مستقیم را بر اولاد آدم بگیرد و آنها را از آن بازدارد؛ پس در نماز که صراط مستقیم انسانیت و معراج وصول الی الله است، بی‌استغاذه از این راهزون صورت نگیرد و بدون پناه بردن به حصن حصین الوهیت از شر او ایمنی حاص نشود. و این استغاذه و پناه بردن، بالقلقه لسان و صورت بی‌روح و دنیای بی‌اخرت پیدا نکند؛ چنانچه مشهود است که این لفظ را کسانی هستند که چهل - پنجاه سال گفته و از شر این راهزن نجات نیافته و در اخلاق و اعمال بلکه عقاید قلبیه از شیطان تبعیت و تقلید نموده‌اند. اگر درست پناه برده بودیم از شر این پلید، ذات مقدس حق تعالی که فیاض مطلق و صاحب رحمت واسعه و قدرت کامله و علم محیط و کرم بسیط است ما را پناه داده بود و ایمان، اخلاق و اعمال ما اصلاح شده بود؛ پس باید دانست که هرچه از این سیر ملکوتی و سلوک الهی بازماندیم به واسطه اغوای شیطان و واقع شدن در تحت سلطنت شیطانیه از قصور یا تقصیر خود ماست که به آداب معنویه و شرایط قلبیه آن قیام نکردیم، چنانچه در تمام اذکار و اوراد و عبادات که به نتایج روحیه و آثار ظاهریه و باطنیه آنها نائل نمی‌شویم، برای همین دقیقه است.

برگرفته از آداب نماز

 


پی‌نوشت‌ها

[1]. چون خواستی قرآن بخوانی از شیطان به خدا پناه ببر. همانا او را بر کسانی که ایمان آورده‌اند و بر پروردگارشان توکل می‌کنند چیرگی و سلطه نیست. شیطان بر کسانی فرمانروایی دارد که او را دوست خود گرفته‌اند و کسانی که به خدا شرک ورزیده‌اند (نحل /98 ـ 100).

[2]. چون مرا گمراه کردی بر سر راه راست تو در کمینشان خواهم نشست (اعراف /16).

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

اشعار آیت‌الله قاضی درباره توصیه‌های معنوی - عرفانی

اشعار آیت‌الله قاضی درباره توصیه‌های معنوی - عرفانی

مرحوم قاضی گاه و بیگاه بیک باره غیبشان می‌زد و به هر کجا که احتمال می‌دادیم آنجا باشند، به مسجد کوفه و سهله، مراجعه می‌کردیم. ولی ایشان را نمی‌یافتیم. اما پس از چند روز بدون مقدمه پیدا می‌شدند و بار دیگر مجالس بحث‌های اخلاقی ما شروع می‌شد...
نکته ها

نکته ها

Powered by TayaCMS