نشانه‌هاي ظهور حضرت مهدی علیه السلام در صحاح سته (1)

نشانه‌هاي ظهور حضرت مهدی علیه السلام در صحاح سته (1)

نویسنده: وحید خورشیدی[1]

چکیده

در صحاح سته از مهمترین منابع روایی اهل سنت بشمار می رود، در خصوص  نشانه های ظهور حضرت مهدی علیه السلام، روایات فراوانی از پیامبر صلی الله علیه وآله و صحابه نقل شده است. هر چند در بین اهل سنت از آن به اشراط الساعه (نشانه های آخر الزمان)  از آن یاد می شود ولی این منافاتی با نشانه های ظهور حضرت مهدی علیه السلام ندارد و گاها یکی می باشد زیرا بیشتر این روایات در خصوص مباحث مربوط به حضرت مهدی علیه السلام نقل شده است. این چیزی است که بزرگان اهل سنت نیز به آن اشاره کرده اند. از جمله  نشانه های ظهور، پر شدن زمین از ظلم  و جور و فتنه و کشتار می باشد. که در روایات زیاد به آن در صحاح سته اشاره شده است. همچنین خروج سفیانی و خسف بیداء می باشد که از نشانه های قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام ذکر شده است.  

مقدمه

اعتقاد به اصل مهدويت و حكومت فراگير و عادلانه مهدي موعود از اختصاصات شيعيان نمي‌باشد، بلكه ديدگاه اهل سنت نيز با شيعه در اين مسئله يكي است. در طول دوران، مشهور بين همه مسلمانان اين است كه به طور يقين، در آخرالزمان، مردى از اهل بيت عليهم السلام ظهور مى‌كند كه دين را يارى، و عدل را در تمام جهان آشكار مى‌كند که نامش، مهدى (علیه السلام) است و عيسى (علیه السلام) بعد از مهدى يا هم زمان با مهدى، نزول، و او را در كشتن دجال يارى و در نماز به او اقتدا مى‌كند. بخاطر همين، مباحث مربوط به مهدويت در تاريخ اسلام از سده‏‌هاي نخستين تاکنون، مورد توجه انديشمندان و نويسندگان برجسته مسلمان بوده، و آثار فراواني در اين خصوص ارائه کرده‏‌اند. صحاح سته از جمله آثاري است که روايات پيرامون امام مهدي (عجل الله فرجه) به صورت مفصل در آن نقل شده است. وجود اين احاديث فراوان و معتبر در اين کتب که از منابع مهم و با ارزش روايي اهل سنت بشمار مي‌رود، نشان از اهميت مسئله مهدويت دارد. يکي از مباحثي که در صحاح سته درباره آن روايات فرواني نقل شده است، مسئله نشانه‌هاي ظهور حضرت. هر چند درباره مهدویت در صحاج سته کتابی مستقل توسط قادری نوشته شده است اما وی بیشتر در صدد جمع روایات بوده است اما این نوشتار گذشته از بررسی صحت و سقم روایات، با تکیه برکتب شارحین، به  نکات مهم و قابل توضیح روایت نیز اشاره کرده است تا برای خواننده فهم روایات آسان باشد. پرداختن به مسائل مهدویت در کتب اهل سنت، از آنجا دارای اهمیت و ضرورت می باشد که بیشتر روایات آنها شبیه به روایات شیعه می باشد . این مسئله گامی مهم در احیای فرهنگ تقریب و وحدت بین شیعه و اهل سنت، در خصوص مهدویت را در پی دارد.

نشانه های مهم قبل از ظهور

مهدي (عجل الله فرجه) است. مطلبي که بايد در اين نوشتار مورد توجه قرار بگيرد اين است که هر چند برخي از نشانه‌هاي ظهور در کتب اهل سنت به «اشرط الساعة»- علامات آخر الزمان و قيامت – از آن ياد مي‌شود، اما بايد به اين نکته عنايت داشت که اين منافات ندارد که آن را به عنوان نشانه ‌ظهور حضرت مهدي (عجل الله فرجه) نيز بگيريم؛ به اين صورت که يک نشانه هم مي‌تواند به عنوان نشانه «اشراط الساعة»  باشد و نيز به عنوان نشانه‌ ظهور باشد. همچنانکه ملا علي‌ قاري به اين مسئله در کتاب «مرقاة المفاتيح، ج10، ص 98». چنين اشاره کرده است که عنوان باب اشراط الساعة اعم از مهدي و غير مهدي است. البته وي در صفحه 100 همان کتاب در ذيل روايتي در خصوص نشانه‌هاي قيامت، اشاره کرده است که نشانه‌هاي قيامت، در زمان ظهور حضرت مهدي (عجل الله فرجه) آشکار مي‌شود. ابن حجر نيز در کتاب «فتح الباري، ج 13، ص 17» بعد از ذکر روايات درباره وقوع فتنه، هرج و مرج و فساد در زمين که از آنها به عنوان  اشراط الساعة ياد شده است، گويد: «اينها همه هنگام خروج مهدي اتفاق خواهد افتاد» اين جمله به خوبي نشان مي‌دهد که بين اين دو نشانه، منافاتي ندارد؛ نشانه‌هاي قيامت مي‌تواند، نشانه‌هاي ظهور مهدي موعود نيز باشد.البته شارحين روايات در خصوص نشانه‌ها نيز به اين مسئله اشاره کرده‌اند که بعد از اين نشانه‌هاست که مهدي ظهور خواهد کرد که در لابلاي بحث به آن خواهيم پرداخت

1 .  فراگيري هرج ومرج و ظلم وستم

   يکي از موارد مهم که در کتب اهل سنت به ويژه در صحاح سته درباره آخر‌الزمان به آن اشاره شده است، و  در حقیقت از نشانه های ظهور حضرت مهدی علیه السلام بشمار می رود، گسترش هرج و مرج و فراگير شدن ظلم و ستم قبل از ظهور است. بيشتر روايات در اين خصوص در ذيل باب الفتن ذکر شده است و اين فتنه‌ها قبل از خروج حضرت مهدي (عجل الله فرجه) اتفاق خواهد افتاد که بعد از ظهور، اين فتنه‌ها از بين خواهد رفت همچنانکه ابن حجر در اين خصوص گويد: «ينشأ عنها الهرج ثم يخرج المهدي فيحصل الأمن»[2] .«از فتنه‌‌ها، هرج و مرج به وجود خواهد آمده سپس مهدي خروج کند و امنيت حاصل ‌شود». اما رواياتي كه در صحاح سته در این خصوص به آن به صورت مفصل پرداخته شده است به این صورت می باشد:

  1. بخاري در اين خصوص هرج و مرج در آن زمان چنين نقل کرده است: «قال النبي صلى الله عليه وسلم إِنَّ بين يَدَيْ السَّاعَةِ لَأَيَّامًا يَنْزِلُ فيها الْجَهْلُ وَيُرْفَعُ فيها الْعِلْمُ وَيَكْثُرُ فيها الْهَرْجُ وَالْهَرْجُ الْقَتْلُ»[3] «پيامبر (صلي الله عليه وآله) فرمود: همانا در آستانه قيامت ايامي خواهد بود که در آن زمان، جهل سرازير مي‌شود و علم رخت بر مي‌بندد و هرج و مرج و قتل زياد مي‌شود» وي روايت ديگري را نيز اين چنين نقل کرده است: «النبي صلى الله عليه وسلم قال يتقارب الزمان وينقص العلم ويلقي الشح وتظهر الفتن ويکثرالهرج: قالوا يا رسول‌الله‌ ايما هو؟ قال: القتل القتل»[4] «زمان نزديک مي‌شود و علم کم مي‌شود و بخل بالا مي‌گيرد و فتنه‌ها ظاهر و هرج زياد مي‌شود. سؤال کردند: يا رسول‌الله! هرج چيست؟ فرمود: قتل قتل»

اين روايات معتبر به خوبي تصريح دارد که اين هرج و مرج و فتنه‌ها از نشانه‌ها خروج مهدي موعود است. همچنانکه ملا علي قاري بعد از ذکر اين روايات گويد: «كأنه والله أعلم يريد خروج المهدي وبسط العدل في الأرض»[5] .«گويا خدا اراده کرده است که مهدي خروج کرده و عدالت را در زمين بگستراند».    

  در خصوص معني «يتقارب الزمان» كه  متن روایت آمده است چندين احتمال داده شده است 1. مراد اين است که در آن روزگار چنان لذت عيش و زندگي بيشتر مي‌شود که گويا سال به اندازه يک ماه و ماه به اندازه يک هفته و يک هفته به مقدار يک روز و يک روز به اندازه يک ساعت مي‌شود و اين شايد بخاطر خروج مهدي باشد که عدالت را در زمين برپا کرده است (امنيت و راحتي مردم را فراهم کرده است که از زندگي لذت مي‌برند) البته ملاعلي قاري از کرماني نقل مي‌کند که وي اين احتمال را رد کرده و گفته است چنين چيزي با مسئله ظهور فتنه و هرج و مرج که در روايت به آن اشاره شده است، سازگاري ندارد[6] 2. مراد مساوي شدن زمان شب و روز است 3. نزديک شدن روز قيامت مقصود است 4. مقصود کم شدن شب و روز است 5 . طحاوي گفته است مقصود تغيير پيدا کردن احوال مردم است که علم را ترک کرده و به جهل راضي مي‌شوند 6. بيضاوي نيز معتقد است مراد از نزديک شدن زمان، انقراض دولتها به صورت سريع و نزديکي پادشاهي آنها به همديگر است[7] 7. ابن بطال نيز گفته است مراد متفاوت بودن احوال آن زمان در خصوص اهلش است که ديندار کم مي‌شود تا آنجا که بخاطر غلبه فسق و فاسق ديگر کسي، ديگري را امر به معروف و نهي از منکر نمي‌کند[8] 8. مراد نزديک شدن احوال مردم در فساد است يعني صفات اهل آن زمان در انجام چيز‌هاي قبيح به همديگر نزديک مي‌شود[9]. 9. ابن حجر احتمال ديگري را نيز در اين خصوص ذکر کرده است که مراد از اين جمله، کوتاه شده عمرها در آن زمان است 10. همچنين به کوتاه شده عمر در زمان دجال نيز تفسير شده است[10].11.احتمال ديگر اينکه به نزديکي زمان دنيا به زمان آخرت اشاره دارد[11].

مراد کم شدن علم مي باشد  همچنانکه در روايت به آن اشاره شده است، و اين بخاطر مرگ علماء و کثرت نادانان مي‌باشد. عيني نيز به اين مطلب اشاره کرده است[12]. و با کم شدن علماء، مردم، جاهلان را به عنوان بزرگ و رئيس خود بر مي‌گزينند که آنها نيز طبق راي خود درباره دين فتوا مي‌دهند[13].

 بخاري روايات ديگري را نيز درباره فتنه‌هاي قبل از ظهور چنين نقل مي‌کند: از نشانه‌هاي قيامت بر چيده شدن علم، باقي ماندن جهل، شرابخواري و آشکار شدن زنا، زياد شدن زنان و کم شدن تعداد مردان است تا آنجا که يک نفر، سرپرست و قيم پنجاه زن مي‌شود»[14]. شبيه به اين روايات در صحيح بخاري فراوان ذکر شده است مسلم نيز اين روايات را نقل کرده است[15] همچنين در سنن ترمذي[16]، سنن ابن ماجه[17]نقل شده است.

 مراد از زياد شدن زنان و کم شدن مردان همچنانکه شارحين اين روايات ذکر کرده‌اند، کشته شدن مردان و يا اسير شدن آنها در جنگها و فتوحات است که در اين صورت زنان باقي مي‌مانند و به ناچار يک مرد عهده‌دار زنان بسيار مي‌شود[18] و يا اشاره به اين است که در آخر الزمان تولد پسر کم و تولد دختر زياد مي‌شود و با کم شدن مردان، علم کم و جهل زياد مي‌شود و به دنبال آن زنا و جهل آشکار مي‌شود[19].

. ابن ماجه و ابوداود روايتي نیز درباره شدت فتنه در آخر الزمان چنين نقل مي‌کنند: «حدثنا مُسَدَّدٌ ثنا عبد الْوَارِثِ بن سَعِيدٍ عن مُحَمَّدِ بن جُحَادَةَ عن عبد الرحمن بن ثَرْوَانَ عن هُزَيْلٍ عن أبي مُوسَى الْأَشْعَرِيِّ قال قال رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم إِنَّ بين يَدَيْ السَّاعَةِ فِتَنًا كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ يُصْبِحُ الرَّجُلُ فيها مُؤْمِنًا وَيُمْسِي كَافِرًا وَيُمْسِي مُؤْمِنًا وَيُصْبِحُ كَافِرًا الْقَاعِدُ فيها خَيْرٌ من الْقَائِمِ وَالْمَاشِي فيها خَيْرٌ من السَّاعِي»[20]«همانا در آستانه قيامت، فتنه‌ها فرا مي‌رسد مثل تکه‌هاي شب تاريک. مرد صبح مي‌کند در حالي که مؤمن است و شب هنگام، کافر مي‌شود و يا شب مي‌شود و در حالي که مؤمن است و صبح هنگام کافر مي‌شود. در آن ايام، نشسته بهتر از ايستاده است و ايستاده بهتر از راه رونده و راه‌رونده بهتر از ساعي است»

  الباني بعد از نقل روايت، سند حديث را صحيح مي‌داند[21]. اين روايت را ترمذي نيز با اندکي تفاوت نقل کرده است[22] که الباني آن را صحيح دانسته است[23]. البته روايت ديگر به اين مضمون نيز در صحاح سته وجود دارد.

   اين روايت با تشبيه فتنه به شب ظلماني، شدت فتنه در آخر الزمان را مي‌رساند و مراد از اينکه شخص صبح مؤمن مي‌شود و  در شب کافر و بر عکس، کنايه از متزلزل بودن رفتار و گفتار انسان در زمان فتنه‌هاي آخر الزمان است؛ گاهي مؤمن و گاهي کافر و در يک زمان به معروف عمل مي‌کند و در زمان ديگر مرتکب

منکر مي‌شود .در حقيقت حالات اين شخص در آن عصر، مدام در حال تغيير است. همچنانکه سهارنپوري به اين مطلب در شرحش بر اين حديث اشاره کرده است[24] وي همچنين در خصوص « الْقَاعِدُ فيها خَيْرٌ من الْقَائِمِ...» مي‌گويد: «مراد از اين جمله اشعار به اين دارد که خير شخص در زمان فتنه در اين است که تا مي‌تواند از  فتنه و اهل آن دوري کند و با آنها رفت و آمد نکند»[25].

ابن ماجه روايتي ديگري را در باره هرج و مرج و کشتار در آخر الزمان چنين نقل مي‌کند:«پيامبر فرمود در آستانه قيامت هرج و مرج به وجود خواهد آمد ابوموسي گويد گفتم هرج چيست فرمود  کشتار برخي از مسلمان گفتند اين رسول خدا ما الان نيز در هر سال در حال جنگ با مشرکين هستيم حضرت فرمود مراد کشتار با مشرکين نيست بلکه برخي از شما برخي ديگر را مي‌کشد تا آنجا که مرد همسايه و پسر عمو و اقوام خود را مي‌کشد»[26] . الباني اين روايت را صحيح دانسته است[27].

ابي داود روايتي را از پيامبر (صلی الله علیه وآله) نقل مي‌کند که در آن به پر شدن ظلم در آن زمان چنين اشاره شده است: «لو لم يَبْقَ من الدَّهْرِ إلا يَوْمٌ لَبَعَثَ الله رَجُلًا من أَهْلِ بَيْتِي يملأها عَدْلًا كما مُلِئَتْ جَوْرًا»[28] «اگر بيش از يک روز از عمر دنيا باقي نمانده باشد، در آن روز، خداوند مردي از اهل بيت مرا مبعوث خواهد کرد که زمين را پر از عدل و داد کند، آن چنان که پر از ظلم و جور شده باشد» الباني بعد از نقل اين روايت از سنن ابي داود، سند آن را صحيح دانسته است[29]. شبیه به آن را ابن ماجه نیز نقل کرده است[30]

نکاتی درباره پر شدن زمین از ظلم و جور و فساد

  در اين روايات به اين نکته اشاره شده است که يکي از نشانه‌هاي ظهور، فراگير شدن تمام جامعه بشري از ظلم و جور است و اين ظلم ادامه خواهد داشت تا زماني که مهدي (عجل الله فرجه) ظهور کند و تنها پايان دهنده به اين ظلم، حکومت عدالانه حضرت مهدي (عجل الله فرجه) مي‌باشد.

  نکته ديگري که بايد در اين اينجا به آن توجه داشت اين است که در روايات آمده «کما ملئت» نه «بعد ما ملئت»، و اين بيانگر اين نکته است که فراگيرشدن ظلم و ستم، به عنوان شرط مقارن ظهور مطرح شده است و به هيچ وجه نمي‌خواهد شرط ظهور را بيان کند. در حقيقت بيانگر اوضاع و احوال جهان در هنگام ظهور است و خبر از واقعيتى خارجى هنگام ظهور مى‌دهد نه اينكه مردم را ترغيب به ظلم كند تا با گسترش آن حضرت ظهور كند لذا کساني که با کج انديشي از اين روايت، چنين برداشت مي‌کنند که بايد به گسترش ظلم و ستم و فساد کمک کرد تا ظهور محقق شود، اين عقيده باطلي است.

به عبارت ديگر « کما ملئت» يعني پر شده است، و «پر» يک مفهومي نسبي است پر شدن از چه چيزي؟ زيرا نسبت به هر چيزي « پر» بودن کيفيت انجامش فرق مي‌کند. اتاق پر از وسائل شده است يک معني دارد و يا اتاق پر از عطر معني ديگر وقتي گفته مي‌شود تمام اتاق پر از عطر است اين بدين معني نيست که در اتاق فرش نيست، ميز نيست، آدم نيست، چيز ديگر نيست، پس پر شدن اتاق از بوي عطر منافاتي ندارد با پرش شدن از آدم و ساير لوازم و غیره و يا گاهي اوقات مي‌گوييم خيابان پر از ماشين است در حالي که مي بينيم جمعيت زيادي در خيابان در حال رفت آمد هستند، اما « پري» صادق است. پس وقتي که مي‌گوييم آخر الزمان پر از ظلم است معنايش اين نيست که پر از چيزهاي ديگر نيست و يا فرد صالحي نيست. «کلما ملئت ظلما» مثل همان بوي عطر است که گفتيم و ممکن است در يک شرايطي همه جا را ظلم و جور بگيرد و در عين حال افراد صالح هم وجود داشته باشند. مي‌گوييم در روز عاشورا صحراي کربلا را ظلم و جور فرا گرفته بود اما در عين حال امام حسين (عليه السلام) نيز در آن صحرا حضور داشت. آيا اين عبارت بدان معني است که امام حسين (عليه السلام) هم مرتکب ظلم وستم مي‌شد؟! پس براي اينکه زمين پر از از ظلم و جور شود لازمه‌اش ظلم و فساد ما نيست و لازمه اش ترک واجبات و انجام حرام نيست و لازمه اش کفر  فساد  نيست، بلکه همين کافي است که چند نفر دارای قدرت بخواهند دنيا را به ظلم و جور بکشانند اما در عين حال يک ملتي صالح نيز وجود داشته باشد.

2. خروج سفياني و خسف بيداء

 از جمله نشانه‌هايي که قبل از ظهور به وقوع خواهد پيوست، خروج سفياني و خسف بيداء (فرو رفتن لشگر سفياني در زمين) است. در روايات اهل سنت آمده است که مهدي قيام نمي‌کند مگر اينکه سفياني خروج کند و خسف بيداء رخ بدهد[31]. سفياني که يکي از نوادگان ابوسفيان است، از شام خروج مي‌کند. او هرج و مرج را رواج داده و کسي را که با او مخالفت کند به قتل مي‌رساند[32]. در روايات صحيح نقل شده است که او در کشتار مردم چنان مبالغه مي‌کند که حتي شکم زنان را دريده و کودکان را به قتل مي‌ساند. وي براي اينکه کعبه را تخريب و حکومت را از دست حضرت مهدي (عجل الله فرجه) بگيرد، به طرف کعبه لشگرکشي مي‌کند اما در سرزمين بيداء که بين مدينه و مکه واقع شده است، لشگريان او به معجزه الهي بر زمين فرو مي‌روند. هر چند در صحاح سته احاديث گوناگون و زياد، درباره سفياني نقل شده است، ولي نامي از او به ميان نيامده است اما در ديگر کتب روايي اهل سنت از جمله مستدرک حاکم نيشابوري با سند صحيح، به نام، جنايات و لشگرکشي او به طرف کعبه که با روايات صحاح مطابقت دارد، اشاره شده است[33].

رواياتي که درباره سفياني و خسف بيداء در صحاح سته نقل شده است، از اين قرار مي‌باشد:بخاري روايتي را از عايشه چنين مي‌کند که پيامبر (صلي الله عليه وآله) فرمودند: «يَغْزُو جَيْشٌ الْكَعْبَةَ فإذا كَانُوا بِبَيْدَاءَ من الأرض يُخْسَفُ بِأَوَّلِهِمْ وَآخِرِهِم»[34]. «لشکري آهنگ کعبه مي‌کنند پس هنگامي که به زمين بيداء در آمدند زمين همه آن‌ها را فرو مي‌برد» .وي روايت ديگري را شبيه به همين حديث، در ذيل باب هدم کعبه ذکر کرده است[35]. مسلم نيز رواياتي را در اين خصوص در ديل « بَاب الْخَسْفِ بِالْجَيْشِ الذي يَؤُمُّ الْبَيْتَ»، نقل کرده است. و همچنين به اين مطلب تصريح کرده است که مراد از بيداء، منطقه‌اي در اطراف مدينه است. او ابتدا روايتي را چنين نقل مي‌کند که برخي از اصحاب از پيامبر (صلی الله علیه وآله) درباره خسف در بيداء و سپاهي که در آن فرو مي‌رود پرسيدند؟ ام سلمه از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) نقل کرد که آن حضرت فرمود: «يَعُوذُ عَائِذٌ بِالْبَيْتِ فَيُبْعَثُ إليه بَعْثٌ فإذا كَانُوا بِبَيْدَاءَ من الأرض خُسِفَ بِهِمْ..»[36]. مردي به خانه خدا پناه خواهد مي‌برد پس لشکري به سوي او فرستاده مي‌شود. وقتي آن لشکر به سرزمين بيداء رسيد، در آن سرزمين فرو خواهد رفت. وي همچنين از يکي از زنان پيامبر (صلی الله علیه وآله)‌ چنين کرده است که حضرت فرمودند: «به زودي به اين خانه يعني کعبه، گروهي پناه خواهند برد که وسيله دفاعي و لشکر و امکانات ندارند. لشکري به سوي آن‌ها فرستاده خواهد شد. هنگامي که آن لشکر به سرزمين بيداء رسيد در آن‌جا فرو خواهد رفت»[37].  مسلم روايت ديگري را نيز چنين از حفصه نقل مي‌کند که رسول خدا (صلي الله عليه وآله) فرمودند: «لشگري قصد خانه خدا کنند تا اينکه به بيداء برسند که وسط آن لشگر به زمين فرو روند و آخر لشگر اول آن را خبر دار مي‌کند که آنها نيز به زمين فرو مي‌روند در اين صورت کسي از آنها باقي نمي‌ماند مگر يک نفر فرار کننده  که اين جريان را  بازگو مي‌کند»[38] ترمذي نيز روايت صحيحي را درباره لشگر سفياني از صفيه همسر پيامبر (صلی الله علیه وآله)  مانند آن را نقل کرده‌ است[39]. همچنين ابن ماجه نیز چندین روایت در سنن خود در کتاب الفتن در «باب جيش البيداء» در اين‌باره نقل کرده است[40] .

  ابوداود نيز در سنن خود در کتاب «المهدي» در خصوص فرو رفتن لشگر سفياني در سرزمين بين مکه و مدينه از صفيه نقل کرده است که رسول خدا (صلي الله علیه وآله) فرمودند: «وَيُبْعَثُ إليه بَعْثٌ من الشَّامِ فَيُخْسَفُ بِهِمْ بِالْبَيْدَاءِ بين مَكَّةَ وَالْمَدِينَه»[41] «و فرستاده مي‌شود به سوي او لشکري از شام، ‌پس در سرزمين بيداء بين مکه و مدينه فرو مي‌روند». وي در کتاب «الملاحم» نيز روايتي را درباره نشانه‌هاي آخر الزمان چنين نقل مي‌کند که در آن به خسف در جزيرة العرب نيز اشاره مي‌کند: « لَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ...وثلاث خُسُوفٍ خَسْفٌ بِالْمَغْرِبِ وَخَسْفٌ بِالْمَشْرِقِ وَخَسْفٌ بِجَزِيرَةِ الْعَرَبِ»[42].« قيامت بر پا نمي‌شود مگر آن‌که ده نشانه محقق بشود… سه تا خسوف است؛ فرورفتن در مغرب، فرورفتن در مشرق، ‌فرورفتن در جزيرة‌العرب». لازم به ذکر است که اين روايت را مسلم،[43] ابن ماجه[44]و ترمذي[45] نيز نقل کرده‌اند.

 نسائي نيز چندين روايت را درباره خسف بيداء نقل کرده است. وي روايتي را از حفصه چنين نقل مي‌کند که پيامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: لشگري بسوي حرم حرم (کعبه) فرستاده مي‌شود زماني که به بيداء برسند اولين و آخرين آنها بر زمين فرو مي‌روند و وسط‌ لشگر نيز نجات پيدا نمي‌کند»[46].

   بنابراين طبق اين رواياتي که ذکر شد، خروج سفياني و فرو رفتن او بعد از لشگرکشي به طرف کعبه، از علائم ظهور حضرت مهدي (علیه السلام) مي‌باشد که در لسان علماي اهل سنت از آن به آخر الزمان ياد مي‌شود.  هدف سفياني نيز از اين حمله، تخريب کعبه و نابودي حکومت امام مهدي (عج الله فرجه) مي‌باشد. همچنانکه ملا علي قاري در ذيل « يغزو جيش» گويد: مراد لشگر عظيم در آخر الزمان است که هدف آنها تخريب کعبه است[47]. البته ابن حبان نيز قبل از نقل روايات «خسف بيداء» به اين مسئله اشاره مي‌کند که هدف اين لشگر سفياني از بين بردن حکومت حضرت مهدي (عج الله فرجه) مي‌باشد: وي گويد: «القوم الذين يخسف بهم إنما هم القاصدون إلى المهدي في زوال الأمر عنه»[48]. با اين وجود چنين مي‌شود برداشت کرد که سفياني در حمله به کعبه دو هدف عمده دارد: الف: تخريب خانه خدا.ب: از بين بردن حکومت جهاني حضرت مهدي (عجل الله فرجه) که به عذاب الهي گرفتار مي‌شود و قبل از رسيدن به کعبه، زمين لشگريان او را فرو مي‌برد.

در خصوص علائم ظهور، نشانه های دیگری نیز مانند طلوع خورشيد از مغرب، پرچم هاي سياه از خراسان و خروج دجال مطالب زیادی نقل شده است.

نتیجه

وجود ظلم و جور، کشتار، جنگ های مخرب زا، هرج  و مرج، فتنه های پی در پی در جهان قبل از ظهور حضرت مهدی علیه  السلام، از نشانه های ظهور در صحاح سته بیان شده است . همچنین خروج سفياني و کشتارهای او و لشگر کشی او بر علیه حضرت مهدی علیه السلام و بعد از آن خسف بيداء (فرو رفتن لشگر سفياني در زمين)، از جمله نشانه های ظهور می باشد که در صحاح شش گانه به صورت فراوان و با اسناد معتبر نقل شده است.

منابع

  1. ابن حجر عسقلاني، أحمد،(متوفاى852 هـ)، فتح الباري شرح صحيح البخاري، تحقيق: محب الدين الخطيب، ناشر: دار المعرفة، بيروت، بي تا
  2. البانی، محمد ناصر الدین، صحيح سنن ابو داود، مکتبه المعرف للنشر و الطبع، چاپ اول سال چاپ: 1419ه
  3. ........صحيح سنن ترمذي، ناشر: معارف، رياض، چاپ اول، بي‌تا
  4. .......صحيح سنن ابن ماجه، ناشر: مکتبه المعارف، رياض، چاپ اول،
  5. .......صحيح سنن ابو داود، مکتبه المعرف للنشر و الطبع، چاپ اول سال چاپ: 1419ه
  6. .......صحيح وضعيف سنن أبي داود، موسسه غراس، کويت، چاپ اول، سال نشر: 1423ه
  7. ابن‌حبان، محمد(متوفاى354 هـ)،صحيح ابن حبان بترتيب ابن بلبان، تحقيق: شعيب الأرنؤوط، ناشر:مؤسسة الرسالة - بيروت، چاپ دوم، سال چاپ:1414هـ ـ 1993م
  8. بخاري، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، تحقيق: مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة، بيروت، چاپ دوم، سال چاپ: 1407
  9. بكري قرطبي، ابوالحسن علي بن خلف بن عبد الملك (إبن بطال) (متوفاى449هـ)، شرح صحيح البخاري، تحقيق: ابوتميم ياسر بن إبراهيم، ناشر: مكتبة، سعودية، رياض، چاپ دوم، سال چاپ: 1423هـ - 2003م
  10. عيني، بدر الدين ابومحمد محمود بن أحمد (متوفاى 855هـ)، عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ناشر: دار إحياء التراث العربي، بيروت، بي تا
  11. قاري، ملا علي، مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح، تحقيق: جمال عيتاني، ناشر: دار الكتب العلمية، بيروت، چاپ اول، 1422سال چاپ: 2001م
  12. نيشابوري، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاى261هـ)، صحيح مسلم، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي، بيروت، بي تا
  13. ترمذي،  محمد، سنن الترمذي، تحقيق: أحمد محمد شاكر وآخرون، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، بي تا
  1. مناوي، محمد، فيض القدير شرح الجامع الصغير، ناشر: المكتبة التجارية الكبري - مصر، چاپ اول، سال چاپ: 1356هـ
  2. قزويني،محمد بن يزيد (متوفاى275هـ)، سنن ابن ماجه، تحقيق محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار الفكر، بيروت، بي تا
  3. سهارنپوري، خليل احمد ( 1346ه)، البذل المجهود في حل ابي داود، ناشر: دار الکتب العليمه، بيروت، بي تا
  4. حاكم نيسابوري، محمد(متوفاى 405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية، بيروت، چاپ اول، سال چاپ:1411هـ - 1990م
  5. نسائي، أحمد (متوفاى303 هـ)، المجتبي من السنن، تحقيق: عبدالفتاح ابوغدة، ناشر: مكتب المطبوعات الإسلامية، حلب، چاپ دوم، سال چاپ: 1406 ه
  6. مروزي، نعيم بن حماد (متوفاى288هـ)، كتاب الفتن ، تحقيق : سمير أمين الزهيري ، ناشر : مكتبة التوحيد ، قاهرة ، چاپ اول، سال چاپ: 1412هـ.
  7. قزويني، محمد(متوفاى275هـ)، سنن ابن ماجه، تحقيق محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار الفكر، بيروت، بي تا

 

پی‌نوشت‌ها:

[1] پژوهشگر پژوهشکده باقر العلوم علیه السلام و موسسه مصباح

[2] . ابن حجر، احمد، فتح الباري، ج 13، ص 17.

[3] . بخاري، محمد، صحيح البخاري، ج 6 ، ص 2590.

[4] . بخاري، محمد، صحیح بخاری، ج 6،  ص 2590.

[5] . عمدة القاري، ج 24 ،ص 182.

[6] . « وقال الخطابي : يتقارب الزمان حتى تكون السنة كالشهر وهو كالجمعة وهي كاليوم وهو كالساعة وهو من استلذاذ العيش كأنه والله أعلم يريد خروج المهدي وبسط العدل في الأرض، وكذلك أيام السرور قصار . وقال الكرماني : هذا لا يناسب أخواته من ظهور الفتن وكثرة الهرج». عيني، بدر الدين،عمدة القاري، ج 24 ،ص 182.

[7] . همان، ج 24 ، ص 182.

[8] .« ( يتقارب الزمان ) ومعنى ذلك ، والله أعلم ، تقارب أحوال أهله فى قلة الدين حتى لا يكون فيهم من يأمر بمعروف ولا ينهى عن منكر لغلبة الفسق وظهور أهله». . ابن بطال، علی،شرح صحيح البخاري، ج 10 ، ص 13.

[9] . عمدة القاري، ج 7، ص 57.

[10] . «فسر بقصر الأعمار». ابن حجر، احمد، فتح الباري، ج 6 ، ص 323 .

[11] . قاري، ملا علي، مرقاة المفاتيح، ج 10 ، ص 17.

[12] . «حتى يقبض العلم ) ، وذلك بموت العلماء وكثرة الجهلاء» . عيني، بدر الدین، عمدة القاري، ج 7، ص 57 .

[13] . همان، ج 2 ، ص 83.

[14] . بخاري، محمد، صحيح البخاري، ج 1، ص 43.

[15] . نيشابوري، مسلم، صحيح مسلم، ج 4 ، ص2056- 2059.

[16]. ترمذی، محمد، سنن الترمذي، ج 4 ، ص 491.

[17]. قزوینی ابن ماجه، محمد، سنن ابن ماجه،  ج 2،  ص 1343.

[18] . مناوي، محمد، فيض القدير، ج 2، ص 532.

[19] . عيني، بدر الدین، عمدة القاري، ج 2، ص 84.

[20].  قزوینی ابن ماجه، محمد، سنن ابن ماجه،  ج 2، ص 1310. سجستاني ابوداود،سلیمان،  سنن أبي داود،  ج 4 ، ص 100.

[21] . البانی، محمد ناصر الدین، صحيح سنن ابو داود، ج 3 ، ص 11.

[22] . ترمذی، محمد،  سنن الترمذي، ج 4، ص 488 .

[23]. البانی، محمد ناصرالدین، صحيح سنن ترمذي، ج 2، ص474.

[24]. «ان المراد بالامساء و الاصباح تقلب الناس فيها وقتا دون وقت لا بخصوص الزمانين فکانه کناية عن تردد احوالهم و تذبذب اقوالهم  و تنوع احوالهم من عهد و نفض، و امانة و خيانة ، و معروف و منکر، سنة و بدعة و ايمان و کافر». سهارنپوري، خليل احمد، بذل المجهود، ج 14 ، ص 162.

[25] . همان، ج 14 ، ص 162.

[26].  قزوینی ابن ماجه، محمد سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1309.

[27] . البانی، محمد ناصر الدین، صحيح سنن ابن ماجه، ج 3 ، ص 298 .

[28] . سجستاني ابوداود،سلیمان،  سنن أبي داود، ج 4، ص 107.

[29].  البانی، محمد ناصر الدین، صحيح وضعيف سنن أبي داود،  ج9، ص283ح 4283 .

[30] . قزوینی ابن ماجه، محمد ، سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1366.

 

[31].  «أما من علامة بين يدي هذا الأمر ؟ يعني ظهور المهدي...خروج السفياني والخسف بالبيداء ». مقدسی، یوسف، عقد الدرر في أخبار المنتظر، ج 1، ص 119.

[32] . مروزي،نعيم، الفتن، ص 280-333.

[33] . « يخرج رجل يقال له السفياني في عمق دمشق وعامة من يتبعه من كلب فيقتل حتى يبقر بطون النساء ويقتل الصبيان... إذا صار ببيداء من الأرض خسف بهم .... هذا حديث صحيح الإسناد على شرط الشيخين ولم يخرجاه». نيشابوري، حاکم،  المستدرك على الصحيحين»  ج 4 ، ص 565.

[34] . بخاري، محمد، صحيح البخاري، ج 2، ص 746.

[35] . همان،  ج 2،  ص 579.

[36] . نيشابوري ، مسلم، صحيح مسلم ، ج 4، ص 2208.

[37] . نيشابوري ، مسلم،  صحيح مسلم ، ج 4، ص 2210.

[38] . نيشابوري ، مسلم ، صحيح مسلم، ج 4، ص 2209.

[39] . ترمذی، محمد،  سنن الترمذي، ج 4،  ص 478.

[40]. قزوینی ابن ماجه، محمد،   سنن ابن ماجه، ج 2،  ص 1350.

[41] . سجستاني،سليمان، سنن أبي داود، ج 4، ص 107.

[42] . همان، ج 4، ص 114.

[43] . نيشابوري ، مسلم ، صحيح مسلم، ج 4، ص 2225.

[44] . قزوینی ابن ماجه، محمد،  سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1347.

[45] . ترمذی، محمد،  سنن الترمذي، ج 4، ص 477.

[46] . نسائي،أحمد، سنن النسائي (المجتبى)، ج 5، ص 206  

[47]. عيني، بد الدین، عمدة القاري، ج 11، ص 236.

[48] . ابن حبان، محمد، صحيح ابن حبان، ج 1،  ص 158.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

نشانه‌هاي ظهور حضرت مهدی علیه السلام در صحاح سته ʁ)

نشانه‌هاي ظهور حضرت مهدی علیه السلام در صحاح سته (1)

در صحاح سته از مهمترین منابع روایی اهل سنت بشمار می رود، در خصوص نشانه های ظهور حضرت مهدی علیه السلام، روایات فراوانی از پیامبر صلی الله علیه وآله و صحابه نقل شده است. هر چند در بین اهل سنت از آن به اشراط الساعه (نشانه های آخر الزمان) از آن یاد می شود ولی این منافاتی با نشانه های ظهور حضرت مهدی علیه السلام ندارد و گاها یکی می باشد زیرا بیشتر این روایات در خصوص مباحث مربوط به حضرت مهدی علیه السلام نقل شده است. این چیزی است که بزرگان اهل سنت نیز به آن اشاره کرده اند. از جمله نشانه های ظهور، پر شدن زمین از ظلم و جور و فتنه و کشتار می باشد. که در روایات زیاد به آن در صحاح سته اشاره شده است. همچنین خروج سفیانی و خسف بیداء می باشد که از نشانه های قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام ذکر شده است.
برکات اجتماعی ظهور حضرت مهدی (عج) در روایات فریقین

برکات اجتماعی ظهور حضرت مهدی (عج) در روایات فریقین

به گواه روایات متعددی که در مصادر اسلامی (اعم از کتب روایی شیعیان و یا اهل سنت) نقل شده اند، عصر ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، را می توان عصری بی نظیر و آرمانی خواند که عموم آحاد بشریت در آن دوران، از برکات و ثمرات فراوانی متنعم خواهند بود. در این میان، آثار اجتماعی عصر ظهور را می توان یکی از مهم ترین جلوه های نزول برکات الهی در آن روزگار قلمداد کرد که بی تردید بیان و یادآوری روایات موجودی که محدثین مسلمان در این باره نقل کرده اند، نقش بسزایی در راستای تقویت فرهنگ انتظار در جامعه اسلامی خواهد داشت. از این رو نگارنده در نوشتار پیش رو با نیم نگاهی به روایاتی که شیعه و سنی در رابطه با برکات اجتماعی عصر ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نقل کرده اند، به برخی از این برکات اشاره می کند. شایان ذکر است نابودی ظلم، توسعه رفاه اجتماعی، از بین رفتن نا امنی، شکل گیری رضایت عمومی و تحقق وحدت از جمله مهم ترین برکات اجتماعی عصر ظهور هستند که نویسنده در این نوشتار، آن ها را بیان کرده است.
بررسی مفاهیم مشترک احادیث شیعه و سنی در مقوله استکبارستیزی

بررسی مفاهیم مشترک احادیث شیعه و سنی در مقوله استکبارستیزی

ملاحظه تأکید سنت و روایات متعدد در مقوله استکبار ستیزی و ظلم ستیزی، از پیامبر (صلی الله علیه وآله)، اهل بیت (علیهم السلام)، نشان از اهمیت این مساله در منظومه اسلام و یکی از مسائل پر اهمیت در دین اسلام شمرده می شود. طبق مبانی قرانی و روایی اسلام همه مسلمانان باید استکبار ستیزی و ظلم ستیزی و حمایت از مظلومان را جزو برنامه خودشان قرار بدهند. از آنجایی که برای برخی، شبهه و سوال است که چرا باید از مستکبرین عالم بیزاری جست و در مقابل آنها باید قیام شود؟ و به چه دلیل نظام اسلامی باید در مقابل مستکبرین و زورگویان بایستد و از ملت های مستضعف در مقابل مستکبران حمایت کند؟ لذا در این جستار بررسی می شود آیا احادیث شیعه واهل سنت دلالت بر استکبار ستیزی و ظلم ستیزی دارد یا نه؟ با تحقیقاتی که انجام شده بدست می آید: روایات متعددی از رسول الله (صلی الله علیه وآله) و اهل بیت (علیهم السلام) در منابع شیع و اهل سنت وارد شده است که مسلمانان باید در مقابل ظالم و مستکبر سکوت نکنند و به آنها کمک داده نشود و اسلام بر هر آیین و مکتبی برتری دارد.
هم‌افزایی در گفتار و سیره امام علی (علیه السلام)

هم‌افزایی در گفتار و سیره امام علی (علیه السلام)

ملاحظه تأکید هم افزایی و وحدت از نگاه آیات و روایات پیامبر (صلی الله علیه وآله) و اهل بیت (علیهم السلام) و حکومت علوی، نشان از اهمیت این مساله در منظومه اسلام و یکی از مسائل پر اهمیت در دین اسلام شمرده می شود. امام علی(علیه السلام) وحدت اسلامی را از نعمتهای الهی می‌داند و با وجود این که بعد از پیامبر (صلی الله علیه وآله) اختلافاتی رخ داده است ولی امیر مومنان (علیه السلام) تمام تلاش خودش را کردند که جامعه اسلامی در مقابل دشمنان خارجی و داخلی دچار تشتت و اختلاف نگردد و از این طریق بتوانند بر جامعه اسلامی حکومت و ولایت داشته باشند. در این نوشتار با زوایای مختلف به بررسی مساله هم افزایی در گفتار و سیره امام علی(علیه السلام) پرداخته شد و با تحقیقاتی که انجام شده بدست می آید که قران، رسول الله (صلی الله علیه وآله)، امامت و ولایت، اهل بیت (علیهم السلام)، رهبر و حاکم جامعه اسلامی، دین اسلام و رعایت حقوق مردم جزو مهمترین محور هم گرایی مسلمانان، از نگاه امام علی (علیه السلام) است. عواملی همچون «شیطان، خبث سریره، بد خلقی، رای و حکم بدون استناد به قران و سنت» به عنوان محور اختلاف در کلام امام علی (علیه السلام) بیان شد.
بررسی مبانی قرآنی و روایی حمایت از مظلومان

بررسی مبانی قرآنی و روایی حمایت از مظلومان

ملاحظه تأکید سنت و روایات متعدد در باب حمایت از مظلومان، از خداوند متعال، پیامبر (صلی الله علیه وآله)، اهل بیت (علیهم السلام) و فقهای شیعه، نشان از اهمیت این مساله در منظومه اسلام و یکی از مسائل پر اهمیت در دین اسلام شمرده می شود. طبق مبانی قرانی و روایی اسلام همه مظلومان جهان، مورد حمایت هستند. دین، مذهب، رنگ، نژاد، جغرافیا، جنست و مانند آنها موجب ترک حمایت و دفاع از مظلومان نمی گردد. از آنجایی که برای برخی، شبهه و سوال است که چه نیازی به حمایت مستضعفین عالم است؟ و به چه دلیل نظام اسلامی به دیگر ملت های مستضعف در مقابل مستکبران حمایت می کند؟ لذا در این نوشتار بررسی می شود آیا حمایت از مظلومان طبق مبانی آیات و روایات است یا نه؟ با تحقیقاتی که انجام شده بدست می آید: آیات و روایات متعددی از اهل بیت (علیهم السلام) دلالت بر حمایت از مستضعفین و مظلومان جهان، دارد تا جایی که بسیاری از فقهای شیعه حمایت از مظلومان را در مقابل ظالم واجب شمردند.

پر بازدیدترین ها

نشانه‌هاي ظهور حضرت مهدی علیه السلام در صحاح سته ʁ)

نشانه‌هاي ظهور حضرت مهدی علیه السلام در صحاح سته (1)

در صحاح سته از مهمترین منابع روایی اهل سنت بشمار می رود، در خصوص نشانه های ظهور حضرت مهدی علیه السلام، روایات فراوانی از پیامبر صلی الله علیه وآله و صحابه نقل شده است. هر چند در بین اهل سنت از آن به اشراط الساعه (نشانه های آخر الزمان) از آن یاد می شود ولی این منافاتی با نشانه های ظهور حضرت مهدی علیه السلام ندارد و گاها یکی می باشد زیرا بیشتر این روایات در خصوص مباحث مربوط به حضرت مهدی علیه السلام نقل شده است. این چیزی است که بزرگان اهل سنت نیز به آن اشاره کرده اند. از جمله نشانه های ظهور، پر شدن زمین از ظلم و جور و فتنه و کشتار می باشد. که در روایات زیاد به آن در صحاح سته اشاره شده است. همچنین خروج سفیانی و خسف بیداء می باشد که از نشانه های قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام ذکر شده است.
بررسی مبانی قرآنی و روایی حمایت از مظلومان

بررسی مبانی قرآنی و روایی حمایت از مظلومان

ملاحظه تأکید سنت و روایات متعدد در باب حمایت از مظلومان، از خداوند متعال، پیامبر (صلی الله علیه وآله)، اهل بیت (علیهم السلام) و فقهای شیعه، نشان از اهمیت این مساله در منظومه اسلام و یکی از مسائل پر اهمیت در دین اسلام شمرده می شود. طبق مبانی قرانی و روایی اسلام همه مظلومان جهان، مورد حمایت هستند. دین، مذهب، رنگ، نژاد، جغرافیا، جنست و مانند آنها موجب ترک حمایت و دفاع از مظلومان نمی گردد. از آنجایی که برای برخی، شبهه و سوال است که چه نیازی به حمایت مستضعفین عالم است؟ و به چه دلیل نظام اسلامی به دیگر ملت های مستضعف در مقابل مستکبران حمایت می کند؟ لذا در این نوشتار بررسی می شود آیا حمایت از مظلومان طبق مبانی آیات و روایات است یا نه؟ با تحقیقاتی که انجام شده بدست می آید: آیات و روایات متعددی از اهل بیت (علیهم السلام) دلالت بر حمایت از مستضعفین و مظلومان جهان، دارد تا جایی که بسیاری از فقهای شیعه حمایت از مظلومان را در مقابل ظالم واجب شمردند.
هم‌افزایی در گفتار و سیره امام علی (علیه السلام)

هم‌افزایی در گفتار و سیره امام علی (علیه السلام)

ملاحظه تأکید هم افزایی و وحدت از نگاه آیات و روایات پیامبر (صلی الله علیه وآله) و اهل بیت (علیهم السلام) و حکومت علوی، نشان از اهمیت این مساله در منظومه اسلام و یکی از مسائل پر اهمیت در دین اسلام شمرده می شود. امام علی(علیه السلام) وحدت اسلامی را از نعمتهای الهی می‌داند و با وجود این که بعد از پیامبر (صلی الله علیه وآله) اختلافاتی رخ داده است ولی امیر مومنان (علیه السلام) تمام تلاش خودش را کردند که جامعه اسلامی در مقابل دشمنان خارجی و داخلی دچار تشتت و اختلاف نگردد و از این طریق بتوانند بر جامعه اسلامی حکومت و ولایت داشته باشند. در این نوشتار با زوایای مختلف به بررسی مساله هم افزایی در گفتار و سیره امام علی(علیه السلام) پرداخته شد و با تحقیقاتی که انجام شده بدست می آید که قران، رسول الله (صلی الله علیه وآله)، امامت و ولایت، اهل بیت (علیهم السلام)، رهبر و حاکم جامعه اسلامی، دین اسلام و رعایت حقوق مردم جزو مهمترین محور هم گرایی مسلمانان، از نگاه امام علی (علیه السلام) است. عواملی همچون «شیطان، خبث سریره، بد خلقی، رای و حکم بدون استناد به قران و سنت» به عنوان محور اختلاف در کلام امام علی (علیه السلام) بیان شد.
بررسی مفاهیم مشترک احادیث شیعه و سنی در مقوله استکبارستیزی

بررسی مفاهیم مشترک احادیث شیعه و سنی در مقوله استکبارستیزی

ملاحظه تأکید سنت و روایات متعدد در مقوله استکبار ستیزی و ظلم ستیزی، از پیامبر (صلی الله علیه وآله)، اهل بیت (علیهم السلام)، نشان از اهمیت این مساله در منظومه اسلام و یکی از مسائل پر اهمیت در دین اسلام شمرده می شود. طبق مبانی قرانی و روایی اسلام همه مسلمانان باید استکبار ستیزی و ظلم ستیزی و حمایت از مظلومان را جزو برنامه خودشان قرار بدهند. از آنجایی که برای برخی، شبهه و سوال است که چرا باید از مستکبرین عالم بیزاری جست و در مقابل آنها باید قیام شود؟ و به چه دلیل نظام اسلامی باید در مقابل مستکبرین و زورگویان بایستد و از ملت های مستضعف در مقابل مستکبران حمایت کند؟ لذا در این جستار بررسی می شود آیا احادیث شیعه واهل سنت دلالت بر استکبار ستیزی و ظلم ستیزی دارد یا نه؟ با تحقیقاتی که انجام شده بدست می آید: روایات متعددی از رسول الله (صلی الله علیه وآله) و اهل بیت (علیهم السلام) در منابع شیع و اهل سنت وارد شده است که مسلمانان باید در مقابل ظالم و مستکبر سکوت نکنند و به آنها کمک داده نشود و اسلام بر هر آیین و مکتبی برتری دارد.
برکات اجتماعی ظهور حضرت مهدی (عج) در روایات فریقین

برکات اجتماعی ظهور حضرت مهدی (عج) در روایات فریقین

به گواه روایات متعددی که در مصادر اسلامی (اعم از کتب روایی شیعیان و یا اهل سنت) نقل شده اند، عصر ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، را می توان عصری بی نظیر و آرمانی خواند که عموم آحاد بشریت در آن دوران، از برکات و ثمرات فراوانی متنعم خواهند بود. در این میان، آثار اجتماعی عصر ظهور را می توان یکی از مهم ترین جلوه های نزول برکات الهی در آن روزگار قلمداد کرد که بی تردید بیان و یادآوری روایات موجودی که محدثین مسلمان در این باره نقل کرده اند، نقش بسزایی در راستای تقویت فرهنگ انتظار در جامعه اسلامی خواهد داشت. از این رو نگارنده در نوشتار پیش رو با نیم نگاهی به روایاتی که شیعه و سنی در رابطه با برکات اجتماعی عصر ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نقل کرده اند، به برخی از این برکات اشاره می کند. شایان ذکر است نابودی ظلم، توسعه رفاه اجتماعی، از بین رفتن نا امنی، شکل گیری رضایت عمومی و تحقق وحدت از جمله مهم ترین برکات اجتماعی عصر ظهور هستند که نویسنده در این نوشتار، آن ها را بیان کرده است.
Powered by TayaCMS