نویسنده: مرضیه مردانی[1]
چکیده
خانواده مناسبترین جایگاه برای تأمین نیازهای انسان و بهترین بستر برای تأمین امنیت و آرامش روانی است و همیشه و همهجا و در بین تمامی جوامع بشری بهعنوان اساسیترین نهاد اجتماعی زیربنای جوامع و منشأ فرهنگها، تمدّنها و تاریخ بشر بوده است. با این حال در عصر کنونی نظام خانواده دچار مشکلات و چالشهایی شده است که کمکم آن را به سستی و تزلزل میکشاند. مهمترین عامل تحکیم و ثبات یا تزلزل و فروپاشی خانواده، چگونگی رابطهها و تعامل عاطفی میان اعضای خانواده، بهویژه زوجین، پرداختن به این بنای مقدس بنیادین، حمایت و هدایت آن به جایگاه واقعی و متعالی خود، همواره سبب اصلاح خانواده بزرگ انسانی و غفلت از آن موجب دور شدن بشر از حیات حقیقی و سقوط به ورطه هلاكت و ضلالت بوده است. عوامل مختلفی در تحکیم یا تزلزل آن نقش دارند. عوامل بسیاری در تحکیم بنیان خانواده و سرزندگی آن مؤثرند كه در این مقاله به مهمترین آنها از جمله انسجام احساسی، انسجام هنجاری و انسجام ابزاری پرداخته شده است.
واژگان کلیدی: استحکام، خانواده، روابط زوجین، نماز جمعه، آثار تربیتی.
مقدمه و بیان مسئله
خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است که بهواقع ثبات هر جامعه وابسته به آن است (ستیر، 1374) و ازآنرو اهمیت دارد که نخستین نهاد اجتماعی است که با آن روبهرو میشویم و از درونش حیات اجتماعی را تجربه و آغاز میکنیم. خانواده به تعبیر کلودلوی استراوس، موجبات برخورد طبیعت و فرهنگ را فراهم میآورد؛ یعنی از طریق فرایند جامعهپذیری، خانواده موجبات فرهنگی شدن انسان را فراهم میآورد. در طول تاریخ مشخص شده است که هر زمان خانواده دچار آسیب شده است، هرگز نمیتوان انتظار جامعهای سالم را داشت (ساروخانی، 1384: 31).
استمرار و پایداری حیات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک جامعه، در گرو انسجام و همبستگی بین اجزا و عناصر سازنده ساختار اجتماعی است. انسجام، توافق در اهداف، ارزشها و نگرشهاست و در فرایندی اجتماعی متولد میشود و محصول کنش عقلانی و مختار آنهاست. از سوی دیگر انسجام پدیدهای نیست که یکبار برای همیشه ایجاد شود، بلکه نیاز به تولید و بازتولید مستمر دارد. با توجه به اهمیت امر انسجام در جامعه، بحث انسجام در خانواده بهعنوان یکی از نهادهای مهم جامعه به میان کشیده میشود و مراد از آن احساس همبستگی، پیوند و تعهد عاطفی است که اعضای یک خانواده نسبت به همدیگر دارند. در صورت بالا بودن انسجام خانوادگی، اعضای خانواده پیشرفت و شادی همدیگر را میخواهند و اگر یکی از اعضای خانواده گرفتار مشکلی شود، بقیه حاضرند برای رفع آن مشکل کار کنند (تقیان فینی و عطارزاده، 1391: 236). اگر بنیاد خانواده مستحکم باشد، بهطور محسوس از فساد و ولگردیها، بیبندوباریها، طغیان، قتل و سرقت و جنایتها، ناامنیها و تجاوز و انحرافها، اعتیاد و خودکشیها کاسته خواهد شد (محدثی و یوسفی اصل، 1389: 273)؛ بنابراین به لحاظ اهمیت و نقشی که انسجام نهاد خانواده در سلامت و تداوم زندگی اجتماعی دارد، همواره یکی از موضوعهای مورد علاقه و توجه اندیشمندان اجتماعی بوده است. یکی از مسائلی که امروزه جامه ما با آن روبهرو است، وضعیت کنونی انسجام و همبستگی در خانوادهها است. انسجام خانواده بیانگر همبستگی بین اعضای خانواده و همچنین سرمایه هر جامعه است که اگر در خانواده بنیان شود، در سایه آن قادریم در مقابل آسیبهایی که خانواده را تهدید میکند، واکنش خوبی را نشان دهیم. طبق آمار سال 1390، حدود 7/2 درصد در آمار ازدواج و 3/3 درصد در آمار طلاق افزایش داشته است (بابایی و همکاران، 1394: 10-8)؛ همانطور که آمار نشان میدهد سیر طلاق بهصورت صعودی عمل کرده و میتواند زنگ خطری برای انسجام خانوادهها باشد که پیامدهای جبرانناپذیری از جمله: افزایش بزهکاری فرزندان، دعوا و درگیری، اختلافات خانوادگی و فرار فرزندان از خانواده را به دنبال دارد. از آنجایی که نهادهای زیادی میتواند در این امر دخالت داشته باشد، محقق بر آن است تا تأثیر یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی، یعنی دین و حضور در مناسک عبادی جمعی با تأکید بر نماز جمعه را مورد بررسی قرار دهد.
دین کهنترین، نافذترین و اثرگذارترین نهاد اجتماعی بشر است و تحقیقات فراوانی ارتباط تنگاتنگ دین را با تعلیم و تربیت در خانواده نشان داده است؛ بنابراین میتوان عنوان کرد بهطورکلی دین و حضور در مناسک دینی تأثیر شگرفی بر روی خانواده دارد. خانوادهای که اعضای آن حضور در نماز جمعه به طهارت درونی خود میپردازند، پشتوانه محکمی برای معنویت است که در مقابل ناملایمات زندگی آنها را حمایت میکند. چنین افرادی از نظر روحی، توکل به خدا و اعتمادبهنفس دارند و در مقابل مصائب و مشکلات خود را نمیبازند (تقیان فینی و عطارزاده، 1394: 236). نمازهای جمعه عاملی برای کاهش انزوای اجتماعی، تحکیم همبستگی اجتماعی، زمینهای برای پذیرش هنجارها و افزایش پیوند و انسجام درون خانواده است. با وجود چنین کارکردی، در جامعه نوعی انسجام اجتماعی پدید میآید. حضور در نمازهای جمعه با رسوخ به درون انسان در همه لحظات، در خلوت و آشکار، در جمع و تنهایی، در آرامش و سختی، اندیشه و عمل وی را تحت تأثیر قرار میدهد؛ و این حضور بهعنوان جزئی از باورهای دینی مسلمانان عامل اساسی اجتماعی شدن و انسجام فکری، عملی و جهتگیری در رفع مشکلات، پدیدهها و مسائل خانوادگی است. درواقع نمازهای جمعه، موعظهها و خطبههایی که در آن صورت میگیرد، میتواند از طریق حمایت از ارزشها، فعالیتهای خانواده و از طریق تسهیل در امر سازگاری با مشکلات و انسجام خانواده، زندگی را جذابتر کند.
مسئله اصلی این پژوهش، ارائه عوامل انسجام بخش در خانواده است؛ در پایان نیز به بحث پیرامون این موضوع پرداخته که حضور در نمازهای جمعه بهعنوان یکی از مناسک دینی مسلمانان چه تأثیری بر انسجام کانون خانواده میتواند داشته باشد؟
روش پژوهش
این تحقیق بر مبنای هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است؛ زیرا هدف آن پیدا کردن راهحل برای مسائل واقعی و توسعه دانش در زمینه جذب خانوادهها به حضور در نماز جمعه و تأثیری است که این مناسک دینی بر انسجام خانوادگی دارد؛ روش این پژوهش اسنادی است، ازاینرو سعی بر این است که حتیالامکان از کتب، نشریات، مجلات، فصلنامههای موثق معتبر استفاده شود تا تصوری روشن از تأثیری که نماز جمعه بر انسجام دارد، ارائه شود.
چارچوب نظری پژوهش
نظریه دین و انسجام خانواده
نظریهپردازان از جمله بوث[2] بر این باورند که حضور در مناسک دینی (و در اینجا نماز جمعه) بهصورت نیروی خاص و نگهبان خانواده دیده میشود که انسجام و پیوستگی آن را تقویت میکند. در مقیاس کلان پذیرش باورهای دینی (از جمله پذیرش ارزش حضور در مناسک عبادی روز جمعه) و خانواده در قوام نظم و انسجام در جامعه اثرگذارند.
در این دیدگاه کنت، دین و خانواده را دو محیط اخلاقی مهم شکلدهنده فرد که به اتفاق نظم اجتماعی را پدید میآورند و موجب پیوند اجتماعی افراد با نهادهای اجتماعی میشوند، میداند. درواقع در دیدگاه جامعهشناختی، حضور در مناسک عبادی جمعی کارکردهای اساسی، مانند انضباط، انسجام، حیاتبخشی و خوشبختی آفرینی دارد که فقدان آن بقای جامعه را مخدوش میسازد؛ بهعبارتدیگر دورکیم 4 عملکرد عمده دین را چنین شرح میدهد:
انضباط: دین با صیانت نفس، تقوا و پرهیزکاری که ایجاد میکند، از هرجومرج ناشی از پرداختن انسان به تمایلات نفسانی و تضاد گرایشهای فردی در جامعه جلوگیری به عمل میآورد.
امیدواری: دین با مراسم و پیوندهایش بین پیروان خود انسجام عاطفی و شناختی ایجاد میکند.
حیاتبخشی: دین با انتقال ارزشهای اجتماعی به نسلهای بعدی، به جامعه آینده نیز روح زندگی، انضباط و حرکت بهسوی تعالی میبخشد.
خوشبختی: دین با حل معمای مرگ و احساس فقدان، امید و آرامش را به پیروان خود الهام میبخشد. ویلکینسون[3] میگوید «پایبندی مذهبی و حضور در مناسک جمعی مذهبی تأثیر مستقیمی روی عاطفهی خانواده دارد».
لوینگر[4] (1976)، نیز در نظریات خود حضور در مناسک عبادی جمعی را به همراه مفهوم دیگری که آن را تعهد نسبت به پیوند خانوادگی نامید، بهعنوان مانعی بر سر راه طلاق میشناخت. واضح است که آشنایی دینی به بهبود روابط فردی خانواده در سطوح مختلف میشود.
تعاریف نظری متغیرها
ارتباط با مسئله پژوهش نیز دو نوع متغیر قابلتمییز است:
1- متغیر دین و ابعاد آن جهت مشخص کردن این نکته که نماز جمعه (بهعنوان متغیر مستقل و اثرگذار) در کدامیک از ابعاد دینداری قرار میگیرد.
تعاریفی که از دینداری[5] ارائه میشوند، چندان مورد توافق همهی محققان نیست. در مجموع تعاریف به دودسته کارکردگرا و ذاتی تقسیم میشوند. تعریف رابرتسون[6] جزو تعاریف ذاتی است و ما آن را بهعنوان تعریف مورد نظر برگزیدهایم، فرهنگ دینی را مجموعهای از اعتقادات، نمادها و ارزشهای ناشی از آن در نظر میگیرد که مربوط به تمایز بین واقعیت تجربی و واقعیت متعالی و فرا تجربی است (تامبسون،1381: 34). دینداری دارای 4 بعد اعتقادی، عاطفی، پیامدی و مناسکی است:
1-1- بعد اعتقادی[7]؛ باورهایی است كه پيروان هر دين بدان پايبندند.
1-2- بعد مناسكي يا اعمال ديني[8]؛ اعمال ديني مشخصي كه انتظار ميرود پيروان هر دين آنها را بهجا آورند (مثل نماز جمعه، نماز اعیاد مختلف قربان، فطر و ....).
حال که به مشخص کردن نماز جمعه در جایگاه 4 بعدی دینداری رسیدیم به تعریف این متغیر و علت نامگذاری این روز میپردازیم: جمعه یکی از روزهای هفته است که به آدینه یاد میشود. عربها پیش از اسلام و نزول وحی آن را به نام عروبه یاد میکردند؛ زیرا در این روز گرد هم میآمدند و به بررسی مسائل خویش میپرداختند. عروبه به معنای اجتماع مردم عرب در یک مکان و در یک روز جمعه است. پس از اسلام این روزبه نام جمعه تغییر یافت و مردم روز عروبه را به روز جمعه تبدیل کردند و جمعه را خداوند به دلیل اجتماع مردم در این روز جمعه نامید. خداوند در آیه 99 سوره جمعه این روز را روز اجتماع اهل ایمان برای اجرا و برگزاری مراسم خاص نماز عبادی جمعه قرار داده است.
1-3-بعد تجربي[9] يا عواطف ديني؛ در عواطف، تصورات و احساسات مربوط به واقعيت غايي يا اقتدار متعالي ظاهر ميشود.
1-4- بعد پيامد يا آثار ديني[10]؛ شامل پيامدهاي باور، عمل، تجربه و دانش ديني در زندگي روزمره فرد معتقد و روابط او با سايرين است (گلاک و استارک[11]، 1965: 342).
2- متغیر انسجام خانواده
در این بخش تعریفی از انسجام خانواده و انواع آن ارائه میشود؛ سپس مؤلفههایی را که بهعنوان عوامل انسجام بخش در خانواده تلقی میشود، با تفصیل توضیح داده شده است.
انسجام خانواده از دید هربرت لینگرن[12] (2003)، بهصورت احساس نزدیکی عاطفی با افراد دیگر تعریف میشود (هربرت لینگرن، 2003).
توماس[13] (1993) سه نوع انسجام را ذکر میکند که بر اساس آن محتواهایی بر اساس اعتماد، همکاری در بین افراد به وجود دارد.
2-1-انسجام احساسی: در آن اعتماد و همکاری بر اساس میزان بروز احساسات به انحاء مختلف و شامل سه مؤلفه است.
- مهرورزی و محبت به همسر؛
- تقدیم هدیه به همسر؛
- خوشرفتاری به همسر.
2-2-انسجام هنجاری: که بر اساس آن ارزشها و عقاید مشترک و شامل دو مؤلفه است.
- ارزش صبر (صبر در برابر همسر)؛
- ارزش عفو (مدارا و چشمپوشی از خطا و ابراز عذر).
2-3-انسجام ابزاری: منظور مشارکت و همکاری دو طرفه که شامل دو مؤلفه است.
- یاریرساندن به همسر؛
- تنظیم رفتار جنسی.
بررسی شاخصهها و مؤلفههای استحکام خانواده
سه مؤلفه انسجام احساسی در خانواده
1- مهرورزی و محبت به همسر
مهر و محبت خانوادگی ارزشمندترین هدیه الهی است که خداوند آن را از عوامل همبستگی بین زوجین قرار داده است؛ زن کانون محبت و موجودی صد در صد عاطفی است. از وجودش مهر و محبت میبارد؛ هر چه محبوبتر باشد، شادابتر است و برای به دست آوردن محبوبیت تا سر حد فداکاری کوشاست. بدین روی باید مدعی شد که بزرگترین رمز انسجام کانون خانواده، اظهار محبت و علاقه بین زوجین است؛ ازاینرو، سخنان عاطفی و بهرهگیری از کلمات دلنشین و خطابهای شایسته و محبتآمیز، زوجین را جذب یکدیگر کرده، سبب میشود تا آنها خواسته یا ناخواسته از یکدیگر راضی شده و در دلشان نوعی احساس محبت نسبت به یکدیگر ایجاد شود، بهگونهای که موجبات استحکام و تقویت روابط بین زن و شوهر فراهم
میشود (تبریزی، 1422 ق: 45).
به اعتقاد بسیاری از جامعه شناسان، ارضای نیاز عاطفی مهمترین کارکردی است که میتواند بقای خانواده را در جوامع صنعتی جدید، تبیین کند. معمولاً افراد امنیت جسمی و روحی را در خانواده جستجو میکنند و خانه را پناهگاهی از کشمکشها و زدوخوردهای دنیای بیرون میدانند. حتی بسیاری از کسانی که به دلیل نیافتن امنیت و خشنودی لازم به طلاق روی میآورند، بار دیگر خانواده جدیدی برای دستیابی به آن هدف بنا میکنند (بستان نجفی، 1387: 88). برخلاف اسلام که کارکرد عاطفی و همراهی خانواده، در کنار سایر کارکردهای خانواده اهمیت دارد، در جوامع غربی در بسیاری از خانوادهها، کارکرد عاطفی تنها کارکرد و علت تشکیل خانواده است و چون خانواده در این دیدگاه بر مبنای عشق و محبت تشکیل میشود، با زوال آن، خانواده نیز متلاشی میشود، چراکه در این جوامع به این کارکرد خانواده بیشتر بها داده میشود؛ و شاید به این دلیل باشد که با سست شدن و نابودی شبکههای خویشاوندی و همسایگی، همسر شخص بهعنوان تنها دوست و همدم او محسوب میشود (صفیان بلداجی و حاجی ده آبادی، 1391: 186).
2- تقدیم هدیه به همسر
اهدای هدیه نوعی احترام است و طبعاً هدیه گیرنده، بیاختیار و بهطور فطری، مهر و محبت هدیه دهنده را در دل خود جای میدهد؛ این نکته در روابط زناشویی و تأثیر آن بر استحکام خانواده دارای اهمیتی خاص و عاملی مهم در ایجاد ارتباط صحیح و همگرایی نسبت یه زن و مرد به شمار میرود. هدیه، دلها را پر از صفا و صمیمیت کرده و غبار کدورت را از دلها پاک میکند؛ بهویژه آنکه اهدای تحفه در مناسبتهای خاص باشد؛ در این صورت خاطرات خوش آن روز با شادمانی اهدای تحفه عجین شده، تأثیر نشاطآور آن را چندین برابر و زوجین را هر چه بیشتر جذب یکدیگر و به انسجام روابط آنها کمک میکند (رحیمی و حاجی اسماعیلی، 1391: 74).
3- خوشرفتاری به همسر
یکی از عوامل مهم انسجام بخش خانوادگی، اخلاق شایسته است. اخلاق نیک یکی از اموری است که پیش از تشکیل خانواده باید مورد توجه قرار گیرد؛ چراکه تأثیری بس عمیق در زندگی زن و شوهر دارد؛ اگر زن یا شوهر یا هر دو بداخلاق باشند، زندگی وحشتناکی در انتظار خواهد بود و بنیان خانواده را به سستی خواهند کشید. اخلاق نیک از امتیازاتی است که میتواند زمینه را برای نزدیکی بیشتر زن و شوهر فراهم آورد. زن و شوهر با این ویژگی نسبت به هم مهربان بوده و همین امر در استحکام خانواده بسیار تأثیرگذار است.
شریعت مقدس اسلام با عنایت ویژه به اخلاق، رعایت ارزشهای اخلاقی را برای سلامت خانواده و تحکیم بنیان آن ضروری و لازم میداند؛ بنابراین آنچه مایهی تحکیم و سازش روابط خانوادگی است، اخلاق پسندیده هر یک از طرفین است و همین اخلاق شایسته است که بسیاری از اضطرابها و استرسها را کاهش میدهد. چه بسیار از طلاقها و مشاجرات که ریشه و سبب اصلی آن بداخلاقی است و چه بسیار مرگهای زودرس، اختلالات عصبی که نتیجه سوء رفتارهاست. آنها که معتقدند زن و شوهر پس از ازدواج لاجرم یکدیگر را میپذیرند و اگر امروز عیبی در آنهاست باید نادیده گرفته شود، دچار اشتباه بزرگی هستند، و ضربه مهلکی بر استحکام خانواده وارد میکنند (همان، 83).
دو مؤلفه انسجام هنجاری در خانواده
1- ارزش صبر (صبر در برابر همسر)
در برخی از بیانات معصومان زوجین به صبر در برابر امور مرتبط با همسر و خانواده توصیهشدهاند و این امر، نوعی ارزش برای آنها تلقی شده است. این ارزشمندی، از پاداشهای اخروی فراوانی که برای صابران در برابر همسر در نظر گرفته شده است، نمایان است. در متون روایی، ارزش صبر زن در برابر شوهر، در سه بخش صبر بر غیرت، بدخلقی و توان اقتصادی شوهر مطرح شده است و مرد نیز در توصیههای متعددی به صبر بر بدخلقی همسر خویش دعوت شده است.
الف ) صبر بر غیرت شوهر
برخی از روایات، به موضوع غیرت اشاره داشته، ویژگیها و انواع آن را بیان نمودهاند. در دین اسلام، غیرت برای مرد، نشان دهنده ایمان دانسته شده است؛ و به زن توصیه به صبر در برابر این غیرت شده است که منجر به استحکام خانواده میشود.
ب) صبر بر بدخلقی شوهر
از دیگر مراتب صبر در برابر شوهر که به استحکام و تقویت بنیان خانواده کمکم میکند، صبر در برابر خشم، بر خلقی و ناملایمات اخلاقی است که از طرف شوهر بر زن تحمیل میشود.
ج) صبر بر توان اقتصادی شوهر
از مهمترین توصیههای دین اسلام به زنان در خانواده، کمهزینه بودن و آسانگیری بر شوهر در پرداخت نفقه یا صبر در برابر توان اقتصادی وی است.
د) صبر مرد در برابر همسر
در خانواده، صبر و گذشت بر ناملایمات، یک گام اساسی در راستای تحقق انسجام آن به شمار میرود؛ بنابراین در دیدگاه اسلام، هنگامیکه ازدواج صورت گرفت و خانوادهای تشکیل شد، زوجین میبایست تا حد توان خویش بر نگاهداری خانواده تلاش نموده و در مقابل یکدیگر با صبر و گذشت برخورد نمایند (کاردوانی و غروی نائینی، 1391: 1414-139).
2- ارزش عفو (مدارا و چشمپوشی از خطا و ابراز عذر)
بیشترین توصیه پیامبر در حوزه مسائل خانوادگی و استحکام آن، درباره گذشت و اغماض هر یک از زن و مرد در لغزشها، کجخلقیها و اشتباههای یکدیگر است؛ زیرا زن و شوهر همانند همه انسانهای دیگر، روحیات و خلقیات متفاوت دارند. وجود عفو و گذشت، بهیقین کانون خانواده را مستحکم و عشق و محبت را سرزنده میکند و اختلافات و مشاجرات را به پایان میبرد. ابراز عذر نیز یکی دیگر از اصول مهم و خدشهناپذیر در زندگی زناشویی و رفع اختلافات است و اثرات مثبت فراوانی در استحکام خانواده دارد. متأسفانه این اصل مهم که بهجرئت میتوان گفت آن را یکی از پایههای مستحکم زندگی مشترک دانست، در جوامع متمدن امروزی و در زندگیهای روزمره تکراری توسط خود زوجین به فراموشی سپرده شده است و نزاع و درگیری و خشونت، حتی در کوچکترین و بیاهمیتترین امور زندگی، محیط خانواده را آلوده و بنیان آن را به سستی کشانده است.
دو مؤلفه انسجام ابزاری در خانواده
1-یاریرساندن به همسر
از دیگر مسائلی که در زندگی مشترک زن و شوهر حائز اهمیت است و در تحکیم روابط و خوشبختی خانواده تأثیر بسزایی دارد، انجام کارهای مربوط به زندگی و تأمین نیازها و انجام کارهای خانه است. این مسئله اگر بهصورت عادلانه و صحیح حل شود و هر یک از زن و شوهر وظیفهی خود را بهخوبی انجام دهند، صفا و صمیمیت در محیط خانواده حاکم خواهد شد (رحیمی و حاجی اسماعیلی، 1391: 81).
2-تنظیم رفتار جنسی
از اساسیترین کارکردهای خانواده که هنوز با وجود تغییراتی که در نهاد خانواده صوت گرفته همچنان پابرجاست، تنظیم روابط جنسی زن و شوهر در قالب خانواده است. رضایت از روابط جنسی، تأثیرم ثبتی در زندگی دارد؛ متقابلاً، نارضایتی از آن بر زندگی اثر تخریبی دارد. از دیدگاه دانشمندان غربی، احساس رضایت و خوشحالی از روابط جنسی از قدیمالایام در زندگی بشر وجود داشته و همچنان هم ادامه دارد و بهعنوان یک هدف مهم پذیرفته شده است؛ اگرچه اساساً رضایت امری نسبی است و هر کس به هر نسبتی که به زندگی زناشویی خود علاقه دارد، به همان نسبت احساس رضایت در او فراهم میشود. با توجه به اهمیت رضایت که یک نیاز اساسی انسان است و طبق نظرات، در پی رسیدن به یک هدف نهایی در یک رفتار حاصل میشود، میتوان به اهمیت نارضایتی و اثرات آن در سلامت روانی فرد پی برد (صفیان بلداجی و حاجی ده آبادی، 1391: 180)؛ ازاینرو که غریزه جنسی یک نیاز طبیعی است و موجب بقای نسل و تولیدمثل میشود، روانشناسان آن را از اصلیترین انگیزه برای تشکیل خانواده میدانند. در مواردی فشار نیاز جنسی، به میزانی است که به نظر میرسد عامل عمده تشکیل خانواده، غریزه جنسی باشد. تحقیقات نشان میدهد که هر چه غریزه جنسی توأم با رضایت و زیبایی صوری و معنوی باشد، به همان اندازه دوام و استحکام خانواده بیشتر است. ریشه و عوامل اختلافات خانواده از روابط زناشویی سرچشمه میگیرد. رضایت جنسی بدون رضایت روانی، موجب میشود که زوجین احساس تنهایی و فقدان ارزش کنند. رضایت جنسی میتواند بهطور چشمگیری از تنشها بکاهد و متقابلاً عدم رضایت، تنش را افزوده و باعث تشدید فشارها و بزرگنمایی دیگر مشکلات میشود؛ ناسازگاری جنسی زوجین از علل مهم تزلزل بنیان خانوادههاست (مرفاقی خویی، 1376: 7).
نقش اعمال عبادي و بهویژه نماز جمعه در تحكيم خانواده
علاوه بر تأثير باورهاي ديني و اعتقادات مذهبي بر تحكيم خانواده، اعمال عبادي كه جنبه عملي و ذكري دارند نيز تأثير فراواني در تحكيم خانواده دارد.
1- نماز جمعه و خانواده
قرآن كريم ميفرمايد: اي كساني كه ايمان آوردهايد از صبر و نماز كمك بگيريد (بقره: 145)؛ نمازگزار علاوه بر اينكه از اقامة نماز بهطورکلی و بهویژه نماز جمعه نيرو و نشاط ميگيرد، زمينة اضطراب و تشويش خاطر را در ميان اعضاي خانواده محدود ميكند؛ بهوسیله نماز و ياد خدا معنويت و نورانيت در دل اعضاي خانواده بهويژه زن و شوهر نفوذ كرده و در آرامش خاطر و اطمينان قرار ميگيرند؛ علي (ع) دراینباره ميفرمايد: ياد خدا باعث روشنايي سينهها و آرامش دلهاست؛ نماز جمعه با خطبههایش با مهار زشتي و بيعفتي در خانواده، زمينة بحران در خانواده را، سد ميكند؛ زيرا فجور و بيعفتي بنيان خانواده را سست ميكند و استحكام آن را در هم ميشكند. قرآن كريم يكي از ويژگيهاي نمازگزاران را پاكدامني و حفظ عفت ميداند؛ آنجا كه ميفرمايد: نمازگزاران كساني هستند كه دامان خود را محافظت ميكنند و از بيعفتي مصون هستند (معارج: 29).
الكسيس كارل ميگويد: نيايش، در روح و جسم تأثير ميگذارد و احساس عرفاني و احساس اخلاقي را توأماً تقويت ميكند. در چهرة كساني كه به نيايش و بالاخص عبادات جمعی مانند نماز جمعه ميپردازند، حس وظيفهشناسي، قلت حسد، شرارت، نيكي و خيرخواهي نسبت به ديگران خوانده ميشود. نيايش خصايص خود را با علامات بسيار مشخص و منحصربهفردی نشان ميدهد: صفاي دل، متانت رفتار، انبساط خاطر، شادي بيدغدغه، چهره پر از يقين و آمادگي براي پذيرش حق، از ويژگيهاي نیایشگران است.؛ پرواضح است كه با وجود چنين ويژگيهايي در زن و شوهر، زندگي استحكام بيشتر و بهتري پيدا ميكند.
از ميان هشتاد پژوهش انجام شده از سوي كوئينگ و لارسون كه حاوي اطلاعات آماري دربارة التزام ديني و رفاه ـ اصطلاح وسيعي كه دربرگيرندة اموري نظير خوشبختي، رضايت از زندگي، خوشبيني و اميدواري است ـ 79 پژوهش، ارتباط مثبتي بين آنها را گزارش كرده و تنها يك پژوهش ارتباط آنها را منفي ميداند.
همچنين در تحقيقات انجام شده مشخص شد افرادي كه التزام به فعاليتهاي مذهبي دارند، در مقايسه با ديگران، گرايش بيشتري به ازدواج پايدار دارند. بيشتر اين افراد مشكلات ارتباطي، عدم توافق، عدم صداقت و مصرف مواد كمتري دارند.
كوينگ و لارسون همچنين از تحقيقات خود نتيجه گرفتند كه دليل كافي براي اثبات اين مسئله وجود دارد كه رفتارهاي ديني و مذهبي با رفتار بهنجار و سالم در ارتباط است. ايشان ميگويد تحقيقات ثابت كرده كه افراد مؤمن و ملتزم به دستورات ديني، كمتر دچار بيبندوباري جنسي، همسر آزاری و الكل هستند.
در پژوهشي كه نصيبالبكاء و بنياسدي انجام دادند و در آن به مقایسه عوامل فردي، اجتماعي و شخصيتي افراد در زوجهاي سازگار و ناسازگار كرماني پرداختند، به اين نتيجه رسيدند كه عواملي همچون امور مالي، رابطه جنسي و باورهاي مذهبي در گسستگي زندگي تأثيرگذار هستند و اعتقادات مذهبي نقش زيادي در استحكام خانواده دارند.
2- آثار تربيتي نماز جمعه بر خانواده
هر يك از جلوههاي عبادات آثار تربيتي و معنوي ويژهاي بر همسران و فرزندان دارد. آثار تربيتي عبادات بر همسران و كيفيت تأثيرگذاري آن با نوع تأثيرگذاري عبادات بر فرزندان متفاوت است؛ لذا به هر كدام از اينها بهطور مستقل پرداخته ميشود.
2-1- برطرف كنندة تكبر بین زوجین
تكبر يكي از بيماريهاي روحي و اخلاقي است كه آثار زيانباري در اجتماع، بهويژه خانواده دارد. خيلي از اختلافات خانواده به دليل تكبر و خودبرتربيني همسران يا يكي از آن دو است. كسي كه روزي پنجبار با نهايت خضوع و خشوع (در نماز) در برابر پروردگار خود ميايستد و در هر نماز چندينبار به ركوع و سجود ميرود و اظهار بندگي و تواضع ميكند، نهتنها در مقابل خدا، بلكه در مقابل بندگانش هم تكبر نميورزد و روحية خودبرتربيني و فخرفروشي در او كاهش پيدا ميكند. در دعا و مناجات با حضرت حق و در حج و روزه نيز وقتي روحية تسليمپذيري در مقابل فرمان پروردگار در او ايجاد ميشود و به عظمت خدا در طواف و دعا اعتراف ميكند، خود را كمتر از آن ميبيند كه خود را برتر از ديگران بداند و بخواهد نافرماني نمايد. حضرت علي(ع) درباره آثار عبادت، بهويژه آثار نماز در كاهش و زدودن روحية تكبر ميفرمايند: خداوند، ايمان را براي پاك كردن از نجاست شرك و نماز را براي پاكيزه كردن از پليدي كبر و تكبر، واجب كرده است؛ در حديث ديگري پيامبر اعظم حضرت محمد (ص) فرمودند: روزه هواي نفس و شهوت طبيعت حيواني را ميميراند (و طغيان آن را فرو مينشاند) و در آن صفاي قلب، پاكي اعضا و آبادي بيروني و دروني انسان و شكر بر نعمتها، احسان به فقرا، فزوني تضرع و خشوع و گريه است؛ همچنين وسيلهاي است براي پناه بردن به پروردگار، سبب شكستن دلبستگيها، كم شدن گناهان، فزوني حسنات و در آن فوايد بيشماري است؛ به سبب نماز انسان بیدار میشود و از عالم خودخواهی، غرور و خودبینی رها میشود و در عالم وجود محو میشود (محدثی و یوسفی اصل، 1389: 272).
2-2- تأمین آرامش روحی خانواده
مسئلهای ديگر که از آثار ارزنده و تربيتي نماز جمعه است، آرامش رواني و سکينه روحي است؛ که آرامش و صبر در خانواده تأثیر قابل ملاحظهای بر استحکام و تقویت روابط بین زن و شوهر دارد.
همچنان که امام صادق (ع) ضمن روایتی فرمودند: بايد در اين روز بر انسان آثار آرامش و وقار مشاهده شود و اين وقار و سکون آرمش با شرکت در نماز جمعه فراهم میشود (کافی، بیتا، 3، 417).
2-3- ایجاد محبت در خانواده
بارزترين ويژگي خانواده در محبت بين اعضاي آن جلوه ميكند و در هیچیک از گروههاي اجتماعي محبت متقابل به اين شكل صورت نميگيرد. اين كانون گرم خانواده است كه پناهگاه اهل خانه در برابر ناملايمات زندگي است. نماز جمعه سبب تحكيم محبت در بين اعضاي خانواده ميشود. يكي از عوامل اصلي ايجاد محبت، تواضع است و پيشتر گفته شد كه چگونه نماز جمعه سبب تواضع ميشود و كبر را از بين ميبرد. يكي ديگر از عوامل ايجاد محبت، ايمان به خداست كه نماز جمعه به انحاء مختلف آن را متجلّي ميكند. در روايت اسلامي نيز تصريح شده كه تواضع و ايمان از عوامل ايجاد محبت است.
2-4- باروری شخصیت
خانوادهاي كه از افراد با شخصيت و با ثبات تشكيل شده باشد، داراي استحكام در روابط است. در بحث مسائل تربيتي و بهطورکلی نماز و بالاخص نماز جمعه میتوان گفت، گذشته از اينکه اعضاي خانواده منظّم، نظيف، مؤدب، متين و باوقار میشوند، احساس ثبات ميكنند، قادر به تمركز ذهن هستند و ميتوانند در آينده، خانوادهاي ایدئال را تشكيل دهند. نماز، با توجه به كاركردهاي تربيتياش در ايجاد چنين فضايي بسيار مؤثر است. خانوادهاي كه چنين اعضايي داشته باشد، بسيار مستحكم و نظاممند خواهد بود و اگر اين روابط به جامعه بسط يابد، اجتماع همانند خانوادهاي بزرگ خواهد شد (مصطفوی، 1380).
جمعبندی و پیشنهادها
خانواده بهعنوان یکی از نهادهاي مهم جامعه، از اهمیت ویژهاي برخوردار است؛ بنابراین شناخت عواملی که موجب می شود سلامت این نهاد حیاتی به خطر بیفتد، از اولین ضروریات یک جامعه بهحساب میآید؛ لذا این عنصر اجتماعی توجه روزافزون مسئولین و صاحبنظران حوزه خانواده را طلب میکند. عوامل فراوانی در تحکیم بنیان خانواده و سرزندگی آن مؤثرند كه در این مقاله به مهم ترین آنها پرداخته شده است؛ بهطورکلی در این نوشتار به سه بعد از ابعاد انسجام (احساسی، هنجاری و ابزاری) پرداخته شد که هر یک دارای مؤلفههایی شامل: مهرورزی و محبت به همسر، تقدیم هدیه به همسر، خوشرفتاری به همسر، ارزش صبر (صبر در برابر همسر)، ارزش عفو (مدارا و چشمپوشی از خطا و ابراز عذر)، یاریرساندن به همسر، تنظیم رفتار جنسی و حضور در مناسک عبادی جمعی (نماز جمعه) است. به نظر میرسد تقویت ارزشهای دینی و اسلامی، مؤثرترین وسیلهای است که میتواند با از بین بردن موانع، به ایجاد و استمرار یک خانواده سالم کمک کند. بهیقین، اگر پایبندی به ارزشهای اسلامی به امری درونی بدل شود، بسیاری از معادلهها و مسائلی که ممکن است موجب اختلال در خانواده شوند، محو شده یا تغییر مییابند و در نهایت امکان ایجاد روابط سالم در خانواده، احتمال ثبات و استحکام آن بهطور چشمگیری افزایش خواهد یافت (نوری، 1390: 111).
در پژوهشهای اخیر تأثیر نماز بهطورکلی بر استحکام خانواده نیز آشکار شده است. از آيات قرآن و روايات معصومين (علیهمالسلام) استفاده میشود كه اگر انسان نمازگزار واقعي باشد در امان است؛ البته نمازگزار هم مراتب دارد. اگر انسان يك خانواده محكم داشته باشد، بهوسیله نماز از مشكلاتي كه در سر راه خانواده است میتواند در امان بماند. انسان نمیتواند مطمئن باشد كه تشكيل يك خانواده درست، منهاي مسئله نماز و بیتوجهی به ارزشهای الهي، ميتواند بهطور دائم و اطمینانبخش، خانواده را مستحكم كند. نمازگزار واقعي حقوق خانواده را نگه ميدارد. در روايات مربوط به نماز آمده است كه اگر كسي حق نماز را ضايع بكند، حقوق ديگران را هم ضايع میکند (کامیابی، 107).
در بین نمازها، نماز جمعه دارای آثار دوچندان بر انسجام خانواده است؛ نمازهای جمعه عاملی برای کاهش انزوای اجتماعی، تحکیم همبستگی اجتماعی، زمینهای برای پذیرش هنجارها و افزایش پیوند و انسجام درون خانواده است. با وجود چنین کارکردی، در جامعه نوعی انسجام اجتماعی پدید میآید. حضور در نمازهای جمعه با رسوخ به درون انسان در همه لحظات، در خلوت و آشکار، در جمع و تنهایی، در آرامش و سختی، اندیشه و عمل وی را تحت تأثیر قرار میدهد؛ و این حضور بهعنوان جزئی از باورهای دینی مسلمانان عامل اساسی اجتماعی شدن و انسجام فکری، عملی و جهتگیری در رفع مشکلات، پدیدهها و مسائل خانوادگی است. در واقع نمازهای جمعه، موعظهها و خطیبه هایی که در آن صورت میگیرد، میتواند از طریق حمایت از ارزشها، فعالیتهای خانواده و از طریق تسهیل در امر سازگاری با مشکلات و انسجام خانواده، زندگی را جذابتر کند.
حضور در نمازهای جمعه آثار تربیتی و اخلاقی فراوانی دارد.
در نماز جماعت، افراد در یک صف قرار میگیرند و امتیازات موهوم صنفی، نژادی، زبانی، مالی و...،کنار میرود، صفا، صمیمیت و نوعدوستی در دلها زنده میشود و مؤمنان با دیدار یکدیگر در صف عبادت، احساس دلگرمی، قدرت و امید میکنند. نماز جماعت، عامل نظم و انضباط، صفبندی و وقتشناسی است. روحیه فردگرایی و انزوا و گوشهگیری را از بین میبرد و نوعی مبارزه با غرور و خودخواهی را در بر دارد. نماز جمعه، وحدت در گفتار، جهت، هدف و امام را میآموزد و از آنجا که باید پرهیزکارترین اشخاص، به امامت نماز بایستد، نوعی آموزش و الهامدهنده علم و تقوا و عدالت است. نماز جمعه، کینهها، کدورتها و سوءظنها را از میان میبرد و سطح دانش، عبودیت و خضوع را در جامعه اهل نماز، افزایش میدهد؛ به سبب این همه آثار است که به نماز جمعه، آن همه توصیه شده است.
مطالعۀ محدودیتها، موانع و عوامل بازدارندة اقامۀ نماز جماعت بهطورکلی و نماز جمعه نیز در نوع خود داراي اهمیت بسیاري است. در کشور ما در خصوص این موضوع، پژوهشهایی صورت گرفته است که مهمترین مسائل در عدم گرایش به نماز جمعه: عادت نداشتن به نماز از دوران نوجوانی، ندانستن فلسفۀ نماز جمعه، ترجیح دادن تفریح و ورزش و برنامههاي تلویزیونی روز جمعه، حل نشدن مسائل اعتقادي، مانند توحید، معاد و نظیر آن، رفتار نامعقول بعضی گروهها و تشکّلها، عدم برنامهریزي صحیح در ارتباط با نماز، ناآشنایی به نیازهاي خود، اوضاع سیاسی کشور، عدم مقبولیت امام جماعت، آشنا نبودن به آثار و برکات نماز، مسائل سیاسی و اجتماعی عدم انجام فعالیتهای فرهنگی، کوچک بودن مصلاها و واقع شدن در مکان نامناسب؛ جذّاب نبودن برنامههاي مذهبی و فرهنگی نمازهای جمعه، طولانی شدن نماز، سطح سواد پایین امام جماعت و کاسته شدن از معنویت مصلا، سیاسیبازي و آمیخته شدن نمازهاي جمعه به گروهبنديها و جناحبندیهای سیاسی، عامل بازدارندة روانی ـ فردي، ساختار اجرایی نمازجمعه (شرایط، ویژگیهای مکانی و امکانات)، نشناختن شأن و جایگاه نماز جمعه، عدم رعایت شرایط و نکات بهداشتی و نظافت، چه در مورد امور جسمی و چه در مورد مسائل روانی و ویژگیها و مشخصات امام جمعه، هم در مورد امامت نماز و هم نحوة آموزش و تبلیغات مربوط به آن، عدم شرکت مسئولان در نماز، نبود امکانات مناسب، عدم تبیین اهمیت نماز و اسرار آن، کمتوجهی مسئولان دانشگاه و اساتید و تشکّلهاي مختلف نسبت به نماز و نماز جمعه، شکل اقامۀ نماز (امام جماعت، قرائت امام)، تبلیغات ناکافی درباره نماز، از سوی پژوهشگران مختلف بهعنوان بازدارندههاي اقامۀ نماز جمعه و جماعت در دانشگاهها، مدارس و جامعه مطرحشده است (نصیرزاده و همکاران، 1390: 161-160).
بهراستی نیاز به روش و منش مناسب براي تربيت مذهبي و ترويج فرهنگ نماز جمعه در جامعه احساس میشود. از جمله موارد زير را میتوان بهعنوان عوامل درمان آسيب اجتماعي نمازگريزي معرفي نمود: بهکارگیری روش محبت، استفاده از روش الگويي، روش تذکر، نقل با نمايش قصهها و خاطرههای زيبا در ارتباط با اهميت و عظمت نماز جمعه، احداث و زيباسازي مصلاها، ویژگیهای شخصيتي و رفتاري خوب امام جماعت، بيان رمز و راز نماز و آثار آن، ترسيم چهرهای زيبا و جذاب از نمازگزاران.
تبلیغات توسط راههای زیر انجام میشود:
1 ـ ارگانهای دولتی
ارگانهای دولتی مانند مدارس، بانکها و ...، باید تمام کارکنان و دانشآموزان خود را حداقل ماهی یکبار به نماز جمعه بیاورند و آنها را به این کار تشویق نمایند.
2 ـ مردم
مردم باید جوانان و کسانی که به عبادت میلی ندارند را تشویق نمایند و ویژگی های و تأثیرات عبادت را برای آنها بیان کنند.
3 ـ مسئولین برپایی نماز جمعه
مسئولین باید بهترین مکان و بهترین امکانات را برای اقامه نماز جمعه برپا کنند؛ به ویژه امکاناتی که جوانان را بیشتر جذب میکند؛ مانند فوتبال و ...، آنها باید از این امکانات استفاده نمایند.
مسئولین همچنین باید برخورد خوبی با نمازگزاران و حضّار در نماز جمعه (به ویژه جوانان) داشته باشند که اهلبیت (ع) با همین برخورد خوب خود، خیلی از افراد را جذب میکردند.
4 ـ پاک و منزه بودن شرکتکنندگان
از آنجایی که مکان اقامه نماز دارای جمعیت انبوهی است و هر نوع شرکتکنندهای حضور دارد، باید همه پاک و منزه باشند و در این مکان باید بوی خوش بلند شود تا کسانی که برای اولین بار میآیند با دیدن این صحنه هم برای بارهای بعد خود را خوشبو میکنند و هم با ظاهر تمیز وارد میشوند و خاطرهای خوش در ذهنشان تداعی میشود.[14]
5 ـ رسانهها
رسانهها نیز در این امر نقش بسیار مهمی میتوانند ایفا نمایند. بدین شرح که تأثیرات و به ویژه نماز جمعه را برای مردم بیان نمایند که در این زمان ما میبینیم که رسانهها در این مورد حرفی نمیزنند.
6- نقش امامجمعه و خطبهها
امامجمعه نیز نقش بسیار مهمی در جذب جوانان دارد و آن اینکه باید از جنس خود جوانان باشد، یعنی طوری خود را در میان جوانان جای دهد.
ـ امامجمعه باید مقداری از زمان خود را به جوانان اختصاص دهد و به حرفهای آنها گوش کند؛
ـ اگر برای یکی از آنها مشکلی پیش آمد، اگر میتواند مشکل او را حل کند، این کار را انجام دهد و اگر
نمیتواند به او دلگرمی بدهد؛
ـ همیشه یا بیشتر اوقات با جوانان مشورت نماید؛
ـ در انتقاد را به روی آنان باز بگذارد؛
ـ به محله، مدرسه و مساجد شهر سر بزند؛
ـ خطبهها را طولانی نکند، بهطوریکه جوان زده شود؛
ـ امام جمعه باید انسان عالمی باشد و دارای تجربه تا به تمام سؤالات جوانان پاسخ دهد؛
ـ باید به جوانان بیاموزد که در توبه و رو کردن بهسوی خداوند همیشه باز است و راه بازگشت از گناه همیشه هست؛
ـ امام باید خوشچهره، خوشبرخورد، مهربان باشد و هر سخنی که میزند، باید خودش انجام داده باشد؛
ـ باید با زبان خود جوانان با آنها صحبت نماید؛
در پرتو نتایج بیان شده پیشنهادهایی زیر مطرح می شود.
1- امامجمعه مسجد در اولین و سادهترین مرحله میتواند بحرانهای خانوادگی و اجتماعی را بیان کند و راههای جلوگیري آن را به گوش مردم برساند؛
2- برگزاري کلاسهای آموزشي مستمر براي زوجها با هدف بهرهگیری از روشهای ديني در تعاملات صحيح، نيز از ديگر پیشنهادهای كاربردي اين پژوهش است؛
3- برپايي همایشها و برگزاري جلساتي با حضور صاحبنظران، مشاوران و روان شناسان با هدف بهکارگیری مفاهيم و آموزههای ديني در فرايند مشاوره و رواندرمانی نيز بايد مورد اهتمام بيشتر مسئولان مربوط قرار گيرد؛
4- بهکارگیری نیروی تحصیلکرده برای شهرستانها جهت انجام طرحها و پروژههایی برای تشخیص عوامل متزلزل کننده خانواده و عملیاتی نمودن این طرحها؛
5- یکی از عواملی که بنیان و استحکام خانواده را به سستی کشانده، استفاده نادرست از رسانه است؛ بیشترین آسیب، استفاده افراطی از فضاهای مجازی است که گاها حتی منجر به برقراری روابط نامشروع و خارج از چارچوب خانواده و در بین زوجین متأهل شده است؛ زیرا آزادی ارتباطات جنسی بیرون از روابط زناشویی به شیوههای گوناگون، جذابیت جنسی از زن و شوهر را برای یکدیگر تقلیل و طلاق را که با همبستگی جنسی طرفین نسبت معکوس دارد، افزایش میدهد؛ در این راستا امامجمعه موظف به راهنمایی و توصیه به خانوادهها جهت استفاده صحیح از فضای مجازی و اجتناب از شبکهها و فضاهای بیمارگون است؛
6- تغییر نگرشها و تفكرات سنتي جامعه درباره زنان و تواناییهای آنان و اصلاح دید سنتی نسبت به جنس دوم بودن زن و مشارکت دادن ایشان در امور و تصمیمگیریهای خانوادگی جهت پیشگیری از تعارض و تشنج؛
7- تذکر دادن به خانوادهها جهت پیشگیری از ازدواجهای تحمیلی به فرزندان؛ به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران اجتماعی، رضایت و توافق طرفین در ازدواج، یکی از عوامل استحکام خانواده است. در ازدواجهای اجباری که متأسفانه هنوز در بعضی از مناطق جزئی از فرهنگ اجتماعی مردم به شمار میرود، به دلیل نبود شبکه ارتباطی محبت آمیز میان زن و شوهر، معمولاً خانواده به کانون درگیری، تضاد و کشمکش بدل میشود که میتواند پی آمدهای ناخوش آیند و جبرانناپذیری در پی داشته باشد، مانند احساس درک نکردن متقابل، ناتوانی در برقراری ارتباطی سالم و به دنبال آنها، احساس سرخوردگی، بهگونهای که تحمل یکدیگر زیر یک سقف برای آنها مشکل بوده، جدایی تنها راه رهایی به نظر خواهد رسید. بر اساس آمارهای اعلام شده در کشور، ازدواجهای اجباری، عامل 30 ٪ طلاقها اعلام شده است (نوری، 1390: 69).
8- براي ايجاد استحکام در خانواده و تحقق سبک زندگي اسلامي در آن، زن و شوهر که هسته اوليه خانواده را تشکيل میدهند، بايد به توصیههای دين در امر شوهرداري و همسرداري توجه و عمل نمايند؛ که در مراسم نماز جمعه کتابچههایی میتواند تهیه و در اختیار نمازگزاران قرار گیرد؛
9- براي به وجود آمدن استحکام درون خانواده بايد ارتباطات درون خانوادهای و برون خانوادهای مورد بحث و بررسي قرار گيرد که این نیازمند برگزاری نشستها، همایشها و استفاده از نیروی تحصیلکرده در این امر است؛
10- امروز در بسياري از کشورهاي غربي، چيزي به نام خانواده وجود ندارد، يا اگر هست از نابسامانیهای فراواني رنج میبرد. از آنجایی که رسانههای خارجی در کشور ما نیز استفاده میشود و با توجه به الگو قرار دادن برنامههای آنها مردم را از مضرات چنین برنامههایی مطلع سازیم.
منابع
قرآن کریم.
- بابایی، ناهید، اسماعیل بلالی، اسدالله نقدی و احمد کریمی، (1394)، «تأثیر میزان دینداری بر انسجام خانوادگی در شهر همدان. فصلنامه توسعه اجتماعی (توسعه انسانی سابق)»، دوره 9، شماره 4، تابستان 1394: 7-26.
- بستان نجفی، حسین،(1387)، اسلام و جامعهشناسی خانواده، چاپ سوم، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
- تامسپون، کنت و دیگران، (1381)، دین و ساختار اجتماعی. علی بهرامپور، تهران: انتشارات امیرکبیر.
- تقیان فینی، کبری و محمد عطارزاده، (1391)، «بررسی عوامل مؤثر در جذب دانش آموزان دختر مدارس راهنمایی به نماز جماعت». دو فصلنامه علمی ـ ترویجی بانوان شیعه، سال نهم، شماره 28، بهار و تابستان 1391: 235-248.
- رحیمی، سجاد و محمدرضا حاجی اسماعیلی، (1391)، «بررسی شاخصههای رفتاری پیامبر با همسران خویش با رویکرد همسرگزینی». بانوان شیعه، سال 9، شماره 28، بهار و تابستان 1391: 61-89.
- ساروخانی، باقر، (1384)، «زن، قدرت و خانواده. پژوهشی در جایگاه زن در هرم قدرت در خانواده." پژوهش زنان» 3 (2): 50-29.
- ستیر، ویرجینیا، (1374)، «آدم سازی در روانشناسی خانواده»، بهروز بیرشک، تهران: انتشارات رشد.
- صفیان بلداچی، مینا و محمدعلی حاجی ده آبادی، (1391)، «بررسی اثرات اشتغال زنان بر استحکام خانواده (مطالعه موردی حجاب و عفاف)» بانوان شیعه، سال 9، شماره 28، بهار و تابستان 1391: 175-196.
- کاردوانی، راحله و نهله غروی نائینی، (1391)، «خوش رفتاری، صبر و آراستگی در خانواده از دیدگاه اسلام» بانوان شیعه، سال 9، شماره 28، بهار و تابستان 1391: 127-150.
- محدثی، حمیده و محمد یوسفی اصل، (1389)، «راههای تحکیم بنیان خانواده»، فصلنامه دانشکده پرستاري و هاهايي اروهيه، دوره هشتن، شواره چهارم، زمستان 1389: 270-275.
- مرفایی خویی، عفت السادات، (1376)، «بررسی و مقایسه مشخصات فردی و خانوادگی زنان شاغل راضی و ناراضی از روابط جنسی در زندگی زناشویی در دانشگاههای وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شهر تهران»، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی ایران، دانشکده پرستاری و مامایی.
- مصطفوي، سيد جواد، (1380)، بهشت خانواده، چاپ شانزدهم، انتشارات دارالفکر، قم.
- نصیرزاده راضیه، مهدي نصیرزاده و محمدهادي نصیرزاده، (1392)،« انگیزههای نماز خواندن و تأثیر آن بر ادراك محدودیتهای فردي، اجتماعی و محیطی اقامۀ نماز در دانشجویان». فرهنگ در دانشگاه اسلامی، سال سوم، شماره اول، بهار 1392: 156-173.
نوری، اعظم، (1390)، «عوامل تضعیف استحکام خانواده»، طهورا، فصلنامهای در عرصه مطالعات زنان و خانواده. 87-114.
14.Glock & Stark.)1965). The Dimensions of Religiosity: Religion and Society in Tension – Chicago: Rand McNally.
15.Herbert, linger. (2003). Measuring marital instability. Journal of marriage and the family. Vol. 45, No. 2, may: 387-392.
پینوشتها
[1] - کارشناس ارشد مطالعات زنان (زن و خانواده) دانشگاه شیراز، مدرس گروه حقوق دانشگاه پیام نور. mardani.marzieh@yahoo.com.
[2] - Booth
[3]- Wilkinson
[4] -Louinger
[5] - Religiosity
[6] - Robertson
[7]-religious beliefs
[8] - religious practices
[9] - religious experience
[10]-religious Conciquence
[11] - Glock & Stark
[12] - Herbert Lingern
[13] - Thomas
[14] - یک داستان واقعی؛ یک فردی که مسجد نبود ولی نماز میخواند یک روز تصمیم میگیرد که به مسجد برود و بالاخره به مسجد میرود. وقتی برمیگردد میایستد برای شکایت کردن از مأمورین که همه با پای نشسته و بدبو وارد مسجد میشوند و همین بار اول و آخرش شد که دیگر مسجد برود. (بعضیها روی نظافت حساسند).