تبعیض ناروا

تبعیض ناروا

سال ها از بعثت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) گذشته بود. هنوز افکار دوران جاهلیت و تبعیض بین فرزندان وجود داشت. مردی عرب، آن روز برای انجام دادن کاری دست دو فرزندش را گرفت و شرفیات محضر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شد. هنگامی که نشسته بود، یکی از فرزندان خود را در آغوش گرفت، به او محبت کرد و او را بوسید و به فرزند دیگرش توجهی نکرد.

پیغمبر که این صحنه تأثرانگیز را مشاهده کرد نتوانست طاقت بیاورد، پس فرمود: چرا با فرزندان خود به طور عادلانه رفتار نمی کنی؟.

آن مرد عرب جوابی جز سکوت نداشت. سرش را پایین انداخت و عرق شرم بر پیشانی اش نشست.

او در آن روز دریافت که کارش اشتباه بوده است و فهمید که در نگاه کردن نیز نباید بین فرزندان فرقی گذاشت[1].

 

 پی‌نوشت‌ها

[1] . 3) مکارم الاخلاق، ص 113.بذرافشان

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

داستانی از کودکی سعدی

داستانی از کودکی سعدی

و به چند ارزد؟

و به چند ارزد؟

گوهر را به دست او سپرد و گفت: چند ارزد؟ گفت: بسیار. شاه گفت: آن را بشکن! همان دم، گوهر را بر زمین زد و آن را صد پاره کرد.
سعادت در رحم مادر

سعادت در رحم مادر

Powered by TayaCMS