تربیت نااهل

تربیت نااهل

طایفه‌ای از دزدان عرب، بر سرکوهی جمع شده بودند و مردم را غارت می‌کردند. پادشاه وقت، با تدبیر خاص و زحمت بسیار، آنها را دستگیر کرده و فرمان قتل داد. جوانی نورسیده در میان آنان وجود داشت. وزیر از شاه تقاضا کرد که او بخشیده شود؛ اما شاه گفت: آتش را خاموش کردن و ریشه آن را گذاشتن، افعی را کشتن و بچه اش را نگاه داشتن و در آستین خود پروراندن، کاری خردمندانه نیست. وزیر گفت: هر چند که این جوان، در مصاحبت با دزدان تربیت یافته و خوی بد آنها را گرفته است، اما امیدوارم که او در خدمت ناصحان درآید و تربیت صالحان پذیرد، چون هنوز طفل است و خوی بغض و عناد در نهاد او پیدا نشده است. عده‌ای، حرف وزیر را تأیید کرده و با ناز و نعمت، او را پروریدند. روزی وزیر برای شاه، از خصال او سخن گفت که: تربیت عاقلان در وی اثر کرده است.

شاه خندید و گفت: عاقبت، گرگزاده گرگ شود، گرچه با آدمی بزرگ شود؛ سالی گذشت. طايفه اوباش و دزدان، محرمانه با او تماس گرفتند و در وقتی معین، وزیر را با دو پسرش کشت و اموال او را به غارت برد و به دیگر دزدان پیوست. خبر را برای پادشاه بردند. او دست تحیر به دندان گزید و گفت:

 شمشیر نیک ز آهن بد، چون کند کسی

ناکسی به تربیت نشود ای حکیم کسی

 

باران که در لطافت طبعش خلاف نیست

در باغ لاله روید و در شوره زار خس

 

منبع: داستان‌های عبری، ج ۴، ص ۲۸۰

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

شخصیت دادن به کودک

شخصیت دادن به کودک

فرزند نتيجه دعا

فرزند نتيجه دعا

نظم و برنامه ریزی (تربیت فرزند)

نظم و برنامه ریزی (تربیت فرزند)

من بچه را چه طوری تربیت کنم تا منظم شود و روی برنامه پیش برود! شما خودتان را منظم کنید، بچه خودش خودبه‌خود منظم می‌شود.
اثر تربيت در كودك

اثر تربيت در كودك

شناخت لیاقت های کودک

شناخت لیاقت های کودک

Powered by TayaCMS