فرصت ها و تهدیدات رسانه در ترویج سبک زندگی اسلامی

فرصت ها و تهدیدات رسانه در ترویج سبک زندگی اسلامی

فرصت ها و تهدیدات رسانه در ترویج سبک زندگی اسلامی

 

وجیهه صالحی؛ پژوهشگر و دبیر آموزش و پرورش اصفهان  E-mail: jiheh12000@yahoo.com

 چکیده

بي‌شك رسانه‌ها، نقش تعیین‌کننده‌ای در ترویج سبک زندگی اسلامی بر عهده دارند. از این جهت می‌توان تهدیدات و فرصت‌های رسانه‌ها را در این زمینه مورد تأکید قرار داد، که در این مقاله به آن پرداخته می‌شود.

واژگان کلیدی: رسانه، سبک زندگی اسلامی، ترویج، فرصت‌ها، تهدیدات.

مقدمه

رسانه، اسم آلت و از مصدر رسانیدن است و به معنی وسیلة رسانیدن به‌کار می‌رود و در اصطلاح علوم ارتباطات اجتماعی، مقصود از رسانه، وسیلة رساندن پیام از پیام‌دهنده به پیام‌گیرنده است. امروز این وسایل جزء جدانشدنی زندگی ما شده‌اند و برای شناخت بهتر و بیشتر، می‌توان آنها را به رسانه‌های سنتی، مدرن و نوین تفکیک کرد (حسنی، 1385، 67).

از سوی دیگر، واژه سبک زندگی که در چند سال اخیر با توجه ویژه مقام معظم رهبری، مورد تأکید قرار گرفته است، بیشتر یک واژه و مفهوم جامعه‌شناختی است. این مفهوم برای اولین بار در سال 1929 توسط آلفرد آدلر، روان‌شناس اجتماعی، مطرح شد و پس از یک دوره افول، مجدداً از سال 1961 مورد اقبال اندیشمندان به‌ویژه جامعه‌شناسان قرار گرفت. در ادبیات جامعه‌شناسی، از مفهوم سبک زندگی دو برداشت و مفهوم‌سازی وجود دارد؛ یکی مربوط به دهه 1920 که سبک زندگی معرف ثروت و موقعیت اجتماعی افراد و غالباً به عنوان شاخص تعیین طبقه اجتماعی به کار رفته است و دوم به عنوان شکل اجتماعی نوینی که تنها در متن تغییرات مدرنیته و رشد فرهنگ مصرف‌گرایی معنا می‌یابد. سبک زندگي، روش‌هاي متفاوت زندگي را نشان مي‌دهد و همچنين مي‌تواند مقايسه «شيوه‌هاي زندگي» کشف شده در ميان گروه‌هاي متفاوت را در جامعه نشان دهد. تعريف مفهومي سبک زندگي عبارت است از: نحوه ساماندهي زندگي براي تحقق نيازها و خواسته‌هایی است که با به کارگيري مجموعه‌اي از رفتارها از طريق نحوه صرف زمان، پول و مواد در ابعاد، انتخاب اشياء مصرفي، انتخاب علایق و ترجيحات (سليقه) و انتخاب ادراک خاص از اشياء مصرفي-رفتارهاي مصرفي و سليقه‌ای خاص انجام مي‌گيرد(گیدنز، 1385، 67-66).

بنابراین، بررسی تهدیدات و فرصت‌های رسانه در ترویج سبک زندگی اسلامی اهمیتی ویژه می‌یابد که در این نوشتار به آن پرداخته می‌شود.

تهدیدات پیش‌روی رسانه در ترویج سبک زندگی اسلامی

  1. يکي از پيامدهاي منفي رسانه‌ها و جهاني‌شدن‌، تحت فشار قرار گرفتن دين و اعتقادات مذهبی، به‌ویژه در رفتار و سبک زندگی بر اساس آموزه‌های اسلامی است. در رسانه‌ها، سبک زندگی اسلامی تحت فشار سکولاريزم و نسبيت‌گرايي واقع مي‌شود، که اين پيامدها، اصول و ارزش‌هاي مطلق ديني را در شکل‌دهی سبک زندگی مطلوب تحديد مي‌كنند(رفیع پور، 1378، 56).
  2. هجوم ضد ارزش‌هاي فرهنگ غرب از طريق رسانه‌ها به کشورهاي جنوب با هدف مسخ فرهنگ‌هاي محلي و درواقع بي‌هويتي فرهنگي آن کشورهاست و ارزش‌هاي سنتي و ديني جوامع اسلامی به عنوان زیرساخت سبک زندگی اسلامی نيز روزبه‌روز دستخوش فرايند جهاني‌شدن قرار مي‌گيرد (عالی، 1382، 44). در چنين وضعيتي، فرد در مقابل واقعيت‌هاي ديني و فرهنگي خود دچار سرگرداني مي‌شود و قادر به شکل‌دهی سبک زندگی خود بر اساس آموزه‌های اسلامی نیست.
  3. استفاده افراد از انواع ابزارهاي الکترونيکي، نظير اينترنت، ماهواره و رايانه، باعث گسترش «الگوهاي رفتاري» مشابهي در سطح جهاني شده است که عموماً از آن با عنوان «هويت مجازي» ياد مي‌شود. فرهنگ فعلي حاکم بر انواع ابزارهاي ارتباطي به‌ويژه اينترنت و ماهواره، «هويت‌زا» است، نه «هويت‌ساز»؛ چرا که « ارزش‌هاي زندگي» که دين مطرح مي‌کند، بر آن حاکم نيست و «هويت انساني» قرباني «هويت ماشيني» می‌شود (رضایی، 1385، 51). در چنين حالتي، فرد دچار غفلت يا حاكميت ناخودآگاهي مي‌شود و سبک زندگی غیراسلامی را برمی‌گزیند.
  4. در اثر تأثير رسانه‌ها زندگي، بيش از پيش تابع تمايل مصرف‌گرايي شده است. مصرف‌گرايي و مدپرستي که توسط تجارت آزاد و جهاني‌شدن غربي افزايش يافته، تمايل به ايمان معنوي و رشد فرهنگي بر مبنای آموزه‌های اسلام را عميقاً تضعيف کرده است که اين امر، بسياري از مؤلفه‌هاي سبک زندگی اسلامی را به چالش کشيده و آن را تهديد مي‌کند(یصحانی،1381، 66).
  5. گرايش و اتکاي شديد و افراطي به رايانه و آموزش مجازي و نيز به‌کارگيري فناوري ارتباطي - اطلاعاتي باعث بيگانگي انسان از خويشتن خويش که همانا فطرت خدايي اوست، مي‌شود (شمشیری، 1382، 70). در نتيجه، از آنجا که گزینش و عمل به سبک زندگی اسلامی بر اساس فطرت خداجوي بشر است، این گوشه‌گزینی با مشکل مواجه خواهد شد.
  6. رسانه‌ها درصدد هستند تا با سيطره يک فرهنگ، مسئله پلوراليسم فرهنگي را از بين ببرند و يک فرهنگ با مؤلفه‌هايي که از روابط جديد اجتماعي و سياسي بهره مي‌برد را بر همه افکار، فرهنگ‌ها و تمدن‌ها حاکم سازند و جهاني‌شدن سياست، فرهنگ و اقتصاد، برخي ارزش‌ها و آموزه‌هايي را با خود به همراه دارد که عمدتاً در تعارض با باورها و ارزش‌هاي ديني و تصورات فرد مسلمان از سبک زندگی اسلامی است (سجادی، 1381، 51).
  7. سطحي‌نگري در عرصه رسانه‌ها، متون و تصاوير، به دنياي بيروني فراتر از دال‌ها اشاره ندارد.ايماژ، سطوح، ظاهر و حضور همه‌جايي در تفکر دوران اخير است، و ظاهر و نمود به باطن و جوهر تبديل مي‌شود (نوذری، 1379، 77). از اين‌روي در رسانه‌هاي نوين به محتواي ديني بهايي داده نشده و بر ظواهر دين، تأکيد مي‌شود. در نتيجه به ابعاد دروني دين كه به ترويج سبک زندگی اسلامی منجر نمی‌شود، اشاره نشده و به سطوح و ظواهر دين و تربيت ديني بسنده مي‌كنند که سبب مي‌شود افراد در برابر تهاجمات فرهنگي بيگانگان، به‌ زودي از پا درآيند و گرفتار «ازخودبيگانگي فرهنگي» شوند؛ زيرا نمي‌توانند به ارزش آنچه خود در اختيار دارند، پي ببرند (سادات، 1380، 80).
  8. متزلزل شدن ارزش‌ها در اثر نبودن فضايي مناسب براي ظهور عقايد، زمينه برخورد بين فرهنگ‌ها و تمدن‌ها پديدار مي‌گردد كه بيشترين تأثير را بر ارزش‌هاي ديني و اخلاقي دارد. به طوري كه در اين عرصه، كشورهاي جهان سوم به دليل عدم تجهيز به امكانات مناسب، دچار تهاجم فرهنگي شده و داشته‌هاي خود را مانند سبک زندگی اسلامی، از دست خواهند داد (جوادی یگانه، 1386، 78).
  9. رشد سكولاريزاسيون، فرایندی است که کليه شئون فرهنگي، اجتماعي، اخلاقي يک جامعه اسلامي را ديانت‌زدايي مي‌کند. اکنون ادبيات مردم عوض شده، مفاهيم ديني و قدسي کمتر استعمال مي‌شوند و به جاي آنها، واژه‌ها و مفاهيم غير‌ديني و غيربومي به‌کار به جاي «جامعه ديني» از «جامعه مدني»، و به جاي «عدالت» از «دموکراسي» و مشارکت غربي دَم مي‌زنند، و همچنین به جاي اخلاق و اجراي احکام الهي، از تساهل و تسامح استفاده مي‌شود (رضایی، 1385، 90).

فرصت‌های موجود رسانه در ترویج سبک زندگی اسلامی

  1. گفتمان ديني: از ديدگاه پست مدرن‌ها، گفتمان محور شناخت و حتي وسيله‌اي براي توليد دانش است (آهنچیان، 1382، 121). رسانه با توجه به ویژگی گفتمان و در اختيار داشتن فرارسانه‌هايي چون كامپيوتر، اينترنت، ماهواره‌ها و ساير رسانه‌هاي ديجيتالي نوين در فرايند تربيت ديني، منجر به نهادينه كردن و ترویج سبک زندگی اسلامی مي‌شود.
  2. الگوآفريني ديني: در رسانه‌هاي غربي افرادي چون آرنولد، استالونه و افرادي ديگر، نماد خشونت و ايثارگري در فيلم‌هاي هاليوودي هستند و يا سامورايي‌ها در فيلم‌هاي ژاپني كه از طريق خشونت‌طلبي، مصرف‌گرايي و سكس به ارائه تصويري از انسان ايده آل غربي كه خود را فداي ديگران مي‌كنند مي‌پردازد. رسانه اسلامي با توجه به رسالت ديني و اسلامي خود، نه‌تنها از ارائه خشونت‌طلبي و مصرف‌گرايي جلوگيري مي‌كند، بلكه آن را نفي مي‌كند. رسانه اسلامي با خلق كتاب‌ها‌، فيلم ها و بازي‌هاي رايانه‌اي به خلق اسطوره تربيت ديني پرداخته و با تبعيت از سيره ائمه اطهار و ارائه تصويري از سبک زندگی آنها، به ارائه الگو مي‌پردازد (جوادی یگانه، 1386، 81).
  3. تمثيل و كنايه: با توجه به سرمايه‌گذاري‌هاي رسانه‌هاي غربي كه نه از راه مستقيم، بلكه از طريق غيرمستقيم، جامعه اسلامي را تهديد کرده و وانمود کرده كه برنامه ارائه شده، برنامه‌اي مناسب است ولي در لفافه به پياده‌سازي برنامه خود مي‌پردازند. رسانة اسلامی نيز با ارائه تمثيل‌گونه اهداف خود، منظور خود را به بيننده منتقل مي‌كند؛ چراكه بيننده به ارائه مطالبي كه مستقيماً به او گفته مي‌شود، واكنش نشان داده و مقاومت می‌کند؛ ولي در روش تمثيل‌وار، رسانه پيام‌هاي تربيتي و ديني خود را به صورت غيرصريح بيان می‌کند و از اين طريق به «آموزش پنهان» مي‌پردازد. رسانة اسلامی منظور خود را با استفاده از فرامين ديني و معنوي‌سازي رسانه‌اي، علم روان‌شناسي، علم ارتباطات و ترفندهاي رسانه‌اي به فراگير القاء مي‌كند، بدون آنكه منظور و هدف خود را به صورت مستقيم بازگو كند (حسنی، 1385، 89).
  4. سرگرمي و تفريح: علم‌آموزي و تربيت با ابزار سرگرمي، از شگردهاي رسانه‌ها است؛ از اين‌رو رسانة اسلامی با ارائه داستان‌ها، پخش فيلم، سخنراني و...، از داستان‌هاي قرآني و زندگاني ائمه اطهار در ارتباط با سبک زندگی اسلامی به روشي که کودک و يا نوجوان دوست دارد، استفاده کرده و بدون هيچ مقاومتي به ارائه پيام خود مي‌پردازد. برعكس رسانه‌هاي غربي كه با ارائه برنامه‌هاي ضدارزشي و تبليغ مصرف‌گرايي، قصد بي‌هويت كردن بيننده را دارند، رسانة اسلامی با ارائه برنامه‌هاي مفيد و مفرح در حیطة معرفی و ترویج سبک زندگی اسلامی كه بيننده هم در صورت خستگي از مطالعه يا كار روزانه، مي‌تواند از امكانات تفريحي قابل دسترس در رسانه استفاده كند و هم فراگير را سرگرم كرده و نيز به «آموزش پنهان» او مي‌پردازد (پورطهماسبی، 1387، 101).
  5. مسجد مجازي: زيستن در دنياي مجازي، تمام زندگي و حتي فهم انسان را تغيير مي‌دهد. رسانه اسلامی با بمباران اطلاعاتي در زمينه تربيت اخلاقي و ديني افراد جامعه، بدون اينکه نيازي به حضور فيزيکي فرد باشد، تعاليم ديني و ارزشي مساجد، از جمله مؤلفه‌های سبک زندگی اسلامی را به او مي‌آموزد (عالی، 1382، 80).

جمع‌بندی

اینک با اطلاع از اهمیت و ظرفیت‌ها و همچنین تهدیدات رسانه برای ترویج سبک زندگی اسلامی، می‌توان راهکارهای زیر را برای استفاده از این فرصت‌ها و کاهش تهدیدات، ارائه نمود:

  1. توسعه و بسط معاني و كالاهاي نمادين برگرفته از دين، مانند سبک زندگی به قلمروهاي گوناگون؛
  2. برجسته‏سازي ارزش‌هاي ديني و معنويت ناشي از دين به عنوان مبنايي براي سامان دادن به برنامه‏‌ها و اقدامات مهم اجتماعي و ترویج سبک زندگی اسلامی؛
  3. كشاندن آموزه‌هاي دين به قلمرو امور اجتماعي و ترغيب مؤمنان به اتخاذ مواضع مناسب در برخورد با موضوعات مختلف به‌ویژه در ارتباط با انتخاب سبک زندگی متناسب با آموزه‌های اسلام؛
  4. مشاركت در توسعه و تعميق فرايند جامعه‏‌پذيري ديني افراد از طريق تلاش مستقيم و غيرمستقيم در دروني ساختن باورها، ارزش‌ها، هنجار‌ها، نگرش‌‏ها، احساسات، آداب ديني و همراه ساختن آنها با مؤلفه‏‌هاي گوناگون زندگي فردي و اجتماعي؛
  5. مشاركت در توسعه و تعميق فرايند جامعه‏‌پذيري ديني افراد از طريق تلاش مستقيم و غيرمستقيم در دروني ساختن باورها، ارزش‌ها، هنجار‌ها، نگرش‌‏ها، احساسات، آداب ديني و همراه ساختن آنها با مؤلفه‏‌هاي گوناگون زندگي فردي و اجتماعي؛
  6. بازتوليد و تقويت هويت مذهبي برای گرایش به سوی انتخاب سبک زندگی اسلامی؛ برانگيختن سطوح ناخودآگاه ذهنيت مؤمنان و فعال ساختن سطوح خودآگاه و افزايش درجه حساسيت آنها نسبت به موضوعات مختلف؛
  7. امكان‌‏دهي به رشد و تقويت روابط درون‌متني ميان نهادهاي ديني با يكديگر و اين نهادها با ساير نهادهاي اجتماعي؛
  8. معرفي الگوها و سبك‏‌هاي زندگي اقتباس شده از دين يا داراي مرجحات ديني؛
  9. آگاه ساختن مؤمنان از ساير فرهنگ‌‏ها و الگوهاي زيستي و امكان‏‌دهي مقايسه ميان فرهنگي؛
  10. تقويت تأثير و تأثرات متقابل اديان و فرهنگ‏‌هاي ديني و غيرديني؛
  11. ايجاد پيوند احساسي ميان معنويت ديني با ماديت آميخته به زندگي روزمره؛
  12. ايجاد حساسيت نسبت به ابعاد فرهنگي - اجتماعي و مقولات و مؤلفه‏‌هاي جامعه سكولار و ترغيب مؤمنان به مقابله با آنها؛
  13. اطلاع‏رساني از جريانات دين‏گريز و دين‏‌ستيز در جهان معاصر؛
  14. توجه دادن به پيامدهاي سكولارشدن جامعه؛
  15. ايجاد فرصت براي تجربه كردن برخي عناصر فرهنگ غيرديني و درك آثار آن؛
  16. كمك به انتقال افراد از جهان روزمره غفلت‏‌زا به دنياي مجازي معنوي؛
  17. مشروعيت‌‏بخشي، اعتبار‌دهي و ترويج اخلاق ديني در جامعه؛
  18. زمينه‌‏سازي براي ايجاد انعطاف در اعتقادات و سبك زندگي سنتي مؤمنان؛
  19. زمينه‌‏سازي براي ايجاد انعطاف در اعتقادات و سبك زندگي سنتي مؤمنان؛

 

 

---------------------------------------------------

منابع

  1. اسماعيل يصحاني، سعيد؛ «جهاني‌سازي و استراتژي مقاومت»؛ فصلنامه کتاب نقد؛ شماره 24و25، پاييز و زمستان 1381، صفحات 69-53.
  2. آهنچيان، محمدرضا؛ آموزش و پرورش در شرايط پست مدرن؛ تهران: انتشارات طهوري، 1382.
  3. پورطهماسبي، سياوش؛ نقش و عملكرد تربيتي رسانه در عصر پست مدرن؛ پايان‌نامه كارشناسي ارشد، تهران: دانشگاه شاهد، 1387
  4. جوادي يگانه، محمّدرضا و حميد عبدالهيان؛ دين و رسانه (مجموعه مقالات)؛ تهران: دفتر پژوهش‏هاي راديو، 1386.
  5. حسني، محمد؛ فرهنگ و رسانه هاي نوين؛ قم: مركز پژوهش‌هاي اسلامي صدا و سيما، 1385.
  6. رضايي، محمدرضا؛ بررسي نسبت جهاني‌شدن با تربيت ديني؛ پايان‌نامه كارشناسي ارشد، تهران: دانشگاه تهران، 1385.
  7. رفیع‌پور، فرامرز؛ وسایل ارتباط جمعی و تغییر ارزش‌‌های اجتماعی؛ تهران: نشر کتاب فرا، 1378.
  8. سادات، محمد علي؛ اخلاق اسلامي؛ تهران: انتشارات سمت،1380.
  9. سجادي، عبدالقيوم؛ «استراتژي كلان جامعه ديني در برخورد با جهاني شدن»؛ نشريه پگاه، شماره 47، 1380، صفحات 59-47.
  10. شمشيري، بابک؛ بررسي تحليل پيامدهاي ناشي از گرايش افراطي به آموزش مجازي و فناوري ارتباطي واطلاعاتي؛ تهران: آييژ، 1382.
  11. عالي، مرضيه؛ تبيين فرصت‌ها و چالش‌هاي جهاني‌شدن؛ پايان‌نامه کارشناسي ارشد، تهران: دانشگاه تربيت مدرس، 1382.
  12. گیدنز، آنتونی؛ تشخص و تجدد؛ ترجمه ناصر موفقیان؛ تهران: نشر نی، 1385.
  13. نوذري، حسينعلي؛ پست مدرنيته و پست مدرنيسم؛ تهران: انتشارات نقش جهان، 1379.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

اين نوشتار با روش توصيفي-تحليلي به جايگاه انسان كامل در نظام هستي ا ز منظر عارفان مسلمان پرداخته است. از منظر آنان انسان كامل، خليفه حق‌تعالي، قطب عالم امكان و واسطه دريافت فيض از حق‌تعالي است. به عقيده بسياري از عرفا، انسان كامل به منزله روح عالم هستي مي‌ماند؛ همان‌گونه که روح امور بدن را تدبير مي‌كند، انسان كامل هم امور عالم را تدبير مي‌نمايد؛ گرچه به لحاظ بشري خود وي توجه نداشته باشد. هرگاه انسان كامل از عالم دنيا به عالم آخرت منتقل شود، خزائن الهي نيز به آن عالم منتقل خواهند شد، بساط عالم ماده جمع خواهد شد و رستاخيز قيام خواهد كرد. اين باور اهل تصوف، با عقايد شيعي، بسيار هماهنگ است؛ زيرا روايات شيعي نيز در اين معنا، صراحت دارد كه هرگاه حجت خدا از روي زمين ارتحال يابد، زمين متلاشي خواهد شد؛ ويژگي‌هاي كه از زبان اهل تصوف براي اهليبت بيان شده است، حاكي از اين مطلب است كه از منظر آنان انسان كامل، منطبق بر اهلبيت (ع) مي‌شود.
حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي، حقيقتي است كه از هر قيدي رها است؛ از اين حقيقت به غيب الغيوب و هويت مطلقه و وجود من حيث هو هو، نيز تعبير كرده‌اند. اين حقيقت در مرتبه اطلاق هيچ حكمي را نمي‌پذيرد، به همه موجودات نسبت يكسان دارد؛ اما از لازمه آن، علم به ذات و شعور به كمال ذاتي و اسمائي است. علم به ذات موجب، افتادن بي‌تعين در دام تعين مي‌شود.
جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

عقل در نظام سلوکی عرفا، دارای دو جایگاه مجزا است. عقل در مراحل ابتدایی سلوک هدایتگر، راهگشا و روشنگر است؛ اما در مراحل عالی‌تر سلوکشان هدایتگری و راهبری از عقلانیت و تعقل جدا می‌شود؛ در این راستا باید توجه داشت که منزلت عقل نفی نمی‌شود، بلکه عقلانیت در صیرورت وجودی عارف به امری فراعقلی و نه غیرعقلی تبدّل و تحول می‌یابد. متاسفانه نزد برخی راهروان طریق سلوک این امر به مثابه ضد عقلی بودن تعالیم عرفانی تلقی می‌شود، حال آن‌که میان امر فراعقلی و امر غیر عقلی تفاوت و تمایز معناداری است که می بایست مورد توجه و تأمل عرفان پژوهان و سالکان راه قرار گیرد؛ در این مقاله ضمن پرداختن به مفهوم انسان‌شناختی و وجودشناختی مفهوم عقل، به تفاوت و تمایز میان این دو ساحت اشاره و لوازم معرفت شناختی آن استخراج خواهد شد.
الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

قرآن کریم با استفاده از آیات خویش انسان را به‌سوی کمال سوق می‌دهد؛ پس باید بر طبق این فرمان‌ها روند زندگی را در مسیر رویش قرارداد. با بررسی و تحلیل الگوی رویش می‌توان اصلی‌ترین نقش را در خود فرد و آن جامعه جستجو کرد که ایمان را در درون خویش حس نمودند و فطرتشان علی‌رغم، القائات منفی افراد دیگر، ایشان را به این مسیر نزدیک نمودند، مانند همسر فرعون که با توجه به محیطی دور از معنویات، به دیندار شد...

پر بازدیدترین ها

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

این پژوهش نشان می‌دهد که ایجاد رابطه درست بین فرد و مسائل خود، ایجاد رابطه درست بین فرد و دیگران و ایجاد رابطه با خدا و کسب آرامش در پرتو آن از آثار رشد معنوی است؛ همچنین، تفکر، ایمان، انجام خوبی و ترک زشتی از علل رشد معنوی و جهل، کفرورزی و پیروی از شهویات از موانع رشد معنوی است.
سنخ‌شناسی عشق در اندیشه‌ی مولوی و کریشنا مورتی

سنخ‌شناسی عشق در اندیشه‌ی مولوی و کریشنا مورتی

عشق در عرفان مولوي و کریشنامورتی اهميت والايي دارد؛ مولوی و کریشنا ویژگی‏‌هایی را برای عشق شمرده‏‌اند...
نقش صدق در زندگی معنوی

نقش صدق در زندگی معنوی

مفهوم صدق از جمله مفاهيمي است که در متون دینی به‌کار گرفته شده است. صدق، در بيان قرآن، معنايى گسترده و فراگير دارد و تنها در وصف قول و گفتار به‌کار نبرده شده و به اعتقاد و عمل نيز نسبت داده شده است.
مهارت‌های معنوی در زندگی از نگاه آموزه‌های دینی

مهارت‌های معنوی در زندگی از نگاه آموزه‌های دینی

با توجه به رشد و توسعه زندگی آدمی و پیچیدگی‌های ارتباطی وی با دنیای درون و بیرون، آموختن مهارت‌های معنوی در زندگی، ضرورتی انکارناپذیر است؛ مهارت‌های زندگی، توانایی‌هایی هستند كه زمینه سازگاری و رفتار مثبت و مفید فرد را فراهم آورده...
عرفان اشو

عرفان اشو

Powered by TayaCMS