اندوه از جمله شعارهای عارفان

اندوه از جمله شعارهای عارفان

قال الصّادق - علیه السّلام -: الحزن من شعار العارفین لکثرة واردات الغیب علی سرائرهم، وطول مباهاتهم تحت ستر الکبریاء، والمحزون ظاهره قبض، وباطنه بسط، یعیش مع الخلق عیش المرضی ومع اللَّه عیش القربی. والمحزون غیر المتفکّر ،لانّ المتفکّر متکلّف، والمحزون مطبوع، والحزن یبدو من الباطن، والتّفکّر یبدو من رؤیة المحدثات، وبینهما فرق. قال اللَّه تعالی فی قصّة یعقوب - علیه السّلام -: انّما اشکو بثّی وحزنی الی اللَّه واعلم من اللَّه ما لا تعلمون.(84) قیل لربیع بن خثیم: مالک محزون؟ قال: لانّی مطلوب. ویمین الحزن الانکسار، وشماله الصّمت. والحزن یختصّ به العارفون للَّه، والتّفکّر یشترک فیه الخاصّ والعامّ، ولو حجب الحزن عن قلوب العارفین ساعة لا ستغاثوا، ولو وضع فی قلوب غیرهم لاستنکروه. فالحزن اوّل ثانیه الامن والبشارة، والتّفکّر ثان اوّله تصحیح الایمان باللَّه، وثالثه الافتقار الی اللَّه تعالی بطلب النّجاة. والحزین متفکّر والمتفکّر معتبر، ولکلّ واحد منهما حال وعلم وطریق وحلم ومشرب.

امام صادق (ع) فرمود: اندوه از جمله شعارهای عارفان است، چرا که عارف، به اسرار خلقت و عظمت خالق پی برده و پیوسته از خداوند ترسان است و قدرت او را بر خود حاکم می‌بیند. محزون، ظاهرش گرفته و غمین و باطنش گشاده و شاد است. در معاشرت با خلق، بی میل است و با خداوند انس و نزدیکی دارد. محزون، غیر از متفکر است، زیرا متفکر، در تکلّف و سختی است و محزون در خوشی و راحتی و حزن از باطن برخیزد و بر ظاهر اثر کند و تفکر از دیدن رخدادها به درون رسد و میان این دو فرق است. خداوند متعالی در داستان یعقوب فرماید: من غم و اندوهم را تنها به خدا گویم و از خدا چیزهایی می‌دانم که شما ندانید. ربیع بن خُثَیم را گفتند: تو را چه شده که پیوسته محزونی؟ گفت: از آن روست که باز خواست‌کننده‌ای مرا می‌خواهد. بدان که سمتِ راست حزن، شکستگی دل و سمت چپ آن، سکوت است. حزن، ویژه کسانی است که به خداوند، عارف‌اند، ولی تفکر هم در خاص و هم در عام مشترک است. اگر لحظه‌ای قلب عارفان از اندوه تهی شود، دست به استغاثه بلند کنند و اگر در قلب غیر آنان که به خدا چندان اعتقادی ندارند وارد شود، بی‌تابی کنند و آن را نپسندند؛ پس حزن اوّلی است که دوم آن امن است؛ و بشارت به بهشت و تفکر، دومی است که اوّلش استحکام ایمان به خداوند است و سومِ آن، اظهار نیاز به حضرت اوست، برای طلب نجات و رستگاری. فرد محزون متفکر است و متفکر، عبرت‌آموز؛ و هر کدام را حالی و علمی و طریقی و حلمی و مشربی است (که دیگران را نباشد و هر یک از این صفات با یکدیگر تفاوت دارد).

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

اين نوشتار با روش توصيفي-تحليلي به جايگاه انسان كامل در نظام هستي ا ز منظر عارفان مسلمان پرداخته است. از منظر آنان انسان كامل، خليفه حق‌تعالي، قطب عالم امكان و واسطه دريافت فيض از حق‌تعالي است. به عقيده بسياري از عرفا، انسان كامل به منزله روح عالم هستي مي‌ماند؛ همان‌گونه که روح امور بدن را تدبير مي‌كند، انسان كامل هم امور عالم را تدبير مي‌نمايد؛ گرچه به لحاظ بشري خود وي توجه نداشته باشد. هرگاه انسان كامل از عالم دنيا به عالم آخرت منتقل شود، خزائن الهي نيز به آن عالم منتقل خواهند شد، بساط عالم ماده جمع خواهد شد و رستاخيز قيام خواهد كرد. اين باور اهل تصوف، با عقايد شيعي، بسيار هماهنگ است؛ زيرا روايات شيعي نيز در اين معنا، صراحت دارد كه هرگاه حجت خدا از روي زمين ارتحال يابد، زمين متلاشي خواهد شد؛ ويژگي‌هاي كه از زبان اهل تصوف براي اهليبت بيان شده است، حاكي از اين مطلب است كه از منظر آنان انسان كامل، منطبق بر اهلبيت (ع) مي‌شود.
حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي، حقيقتي است كه از هر قيدي رها است؛ از اين حقيقت به غيب الغيوب و هويت مطلقه و وجود من حيث هو هو، نيز تعبير كرده‌اند. اين حقيقت در مرتبه اطلاق هيچ حكمي را نمي‌پذيرد، به همه موجودات نسبت يكسان دارد؛ اما از لازمه آن، علم به ذات و شعور به كمال ذاتي و اسمائي است. علم به ذات موجب، افتادن بي‌تعين در دام تعين مي‌شود.
جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

عقل در نظام سلوکی عرفا، دارای دو جایگاه مجزا است. عقل در مراحل ابتدایی سلوک هدایتگر، راهگشا و روشنگر است؛ اما در مراحل عالی‌تر سلوکشان هدایتگری و راهبری از عقلانیت و تعقل جدا می‌شود؛ در این راستا باید توجه داشت که منزلت عقل نفی نمی‌شود، بلکه عقلانیت در صیرورت وجودی عارف به امری فراعقلی و نه غیرعقلی تبدّل و تحول می‌یابد. متاسفانه نزد برخی راهروان طریق سلوک این امر به مثابه ضد عقلی بودن تعالیم عرفانی تلقی می‌شود، حال آن‌که میان امر فراعقلی و امر غیر عقلی تفاوت و تمایز معناداری است که می بایست مورد توجه و تأمل عرفان پژوهان و سالکان راه قرار گیرد؛ در این مقاله ضمن پرداختن به مفهوم انسان‌شناختی و وجودشناختی مفهوم عقل، به تفاوت و تمایز میان این دو ساحت اشاره و لوازم معرفت شناختی آن استخراج خواهد شد.
الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

قرآن کریم با استفاده از آیات خویش انسان را به‌سوی کمال سوق می‌دهد؛ پس باید بر طبق این فرمان‌ها روند زندگی را در مسیر رویش قرارداد. با بررسی و تحلیل الگوی رویش می‌توان اصلی‌ترین نقش را در خود فرد و آن جامعه جستجو کرد که ایمان را در درون خویش حس نمودند و فطرتشان علی‌رغم، القائات منفی افراد دیگر، ایشان را به این مسیر نزدیک نمودند، مانند همسر فرعون که با توجه به محیطی دور از معنویات، به دیندار شد...

پر بازدیدترین ها

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

این پژوهش نشان می‌دهد که ایجاد رابطه درست بین فرد و مسائل خود، ایجاد رابطه درست بین فرد و دیگران و ایجاد رابطه با خدا و کسب آرامش در پرتو آن از آثار رشد معنوی است؛ همچنین، تفکر، ایمان، انجام خوبی و ترک زشتی از علل رشد معنوی و جهل، کفرورزی و پیروی از شهویات از موانع رشد معنوی است.
آسیب‌ها و تهدیدهای اختلافات مذهبی در جهان اسلام

آسیب‌ها و تهدیدهای اختلافات مذهبی در جهان اسلام

مقاله حاضر ضمن بررسی فلسفه تفاوت‌ها و تنوع‌های میان انسان‌ها، تنوع و اختلاف از دیدگاه اسلام و انواع اختلافات مذهبی را تبیین و سپس به عوامل پیدایش اختلاف و تفرقه مذاهب را به لحاظ درونی و بیرونی پرداخته و نتایج و آثار ناشی از آن را بیان می‌کند...
انسان از منظر کریشنا مورتی

انسان از منظر کریشنا مورتی

کریشنامورتی در جای‌جای گفته‌های خویش به موضوع دانستگی اشاره می‌کند و سرانجام پند او این است که باید از هر دانستگی رها شد تا آزاد گشت و انسان شد...
حقیقت یوگا

حقیقت یوگا

در این مقاله با تکیه بر اصلی‌ترین متن یوگا، یعنی یوگاسوتره، حقیقت یوگا بررسی شده است و رابطه آن با آیین هندوییسم، اهداف و آثار آن مورد بررسی قرار گرفته است...
Powered by TayaCMS