مصاحبه: چیستی و چرایی تربیت تبلیغی در مصاحبه با دکتر اعرافی

مصاحبه: چیستی و چرایی تربیت تبلیغی در مصاحبه با دکتر اعرافی

مصاحبه: چیستی و چرایی تربیت تبلیغی در مصاحبه با دکتر اعرافی

حجه الاسلام و المسلمین دکتر اعرافی، مدیر جامعه المصطفی العالمیه و عضو شورای‌عالی انقلاب فرهنگی

ایشان در زمینه تدریس، تحقیق و تألیف کتب با موضوعات فرهنگی و اسلامی‌سازی علوم انسانی فعالیت‌های بسیاری نموده‌اند و همچنین مؤسسه فرهنگی "اشراق و عرفان" و  "جامعة المصطفی العالمیه" را تأسیس نموده‌اند.

آیت الله اعرافی مسئولیت های فرهنگی و سیاسی نظیر عضویت در شورای پژوهش‌های علمی کشور، ریاست مرکز جهانی علوم اسلامی، ریاست پژوهشگاه حوزه و دانشگاه قم و عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی را در کارنامه کاری خود دارند.

 

با عرض سلام و خسته نباشید؛ از اینکه وقت شریفتان را در اختیار سایت پژوهش‌های معنوی گذاشتید، نهایت تشکر را داریم. به‌عنوان اولین سؤال اگر امکان دارد بفرمایید تربیت تبلیغی چه معانی مختلفی ممکن است داشته باشد و معنای صحیح آن چیست؟

با توجه به آنچه از تجزيه این موضوع برداشت می‌شود، به نظر می‌رسد تربيت تبليغي يك معني بيشتر ندارد و آن عبارت است از انتقال و تثبيت مباني و روش‌های صحيح و مؤثر علمي و عملي تبليغ در عمق جان مخاطب، به‌گونه‌ای كه خود به يك مبلغ مؤفق تبديل شود؛ چنانچه بنده نظير اين تعريف را در عناويني از قبیل تربيت ديني، تربيت عقلاني، تربيت مذهبي و...، نيز معتقدم و چون متبادر از تبليغ همان تبليغ ديني است؛ بنابراين مفهوم تربيت تبليغي هم به همين جنبه توجه دارد.

برداشت شما از مفهوم «تربیت تبلیغی» به‌عنوان یک متخصص در حوزۀ تربیت و تبلیغ چیست؟

فكر می‌کنم بر اساس جواب سؤال اول روشن شد كه نظر این‌جانب در مورد مفهوم «تربيت تبليغي» چيست؟ اما براي توضيح بيشتر بر دو عنصر اساسي در تعريف تأکید می‌کنم که عبارتند از: 1. انتقال آموزه‌ها و روش‌های مؤثر تبليغي به مخاطب 2. التزام و پاي‌بندي عملي مخاطب به مقتضاي آموزه‌ها.

آیا تربیت و تبلیغ در مبنا باهم نسبتی دارند؟ وجوه افتراق و اشتراک و همچنین ارتباط آن را بیان بفرمایید؟

به‌طورکلی تبليغ به جنبۀ تئوري و رساندن اصل پیام‌های منبع يا مبلغ توجه دارد و تربيت به نتايج و آثار عملی تبليغ بيشتر تأکید می کند؛ به‌عبارت‌دیگر، تربيت، هدف تبليغ است.

اما بايد در نظر داشته باشيم كه اين دو مقوله ارتباط تنگاتنگي باهم دارند به‌طوری‌که تربيت صحيح بدون تبليغ امكان ندارد؛ هم‌چنین تبليغ زماني تأثیر مطلوب را خواهد داشت كه مبلغ خود، تربیت‌یافته و عامل به مقتضاي پیام‌های تبليغي خود باشد (من نصب نفسه للناس اماما فليبدأ بتعليم نفسه قبل تعليم غيره).

در قرآن كريم می‌خوانیم: أتامرون الناس بالبر و تنسون انفسكم و انتم تتلون الكتاب افلا تعقلون؟

«ياايها الذين آمنوا لم تقولون ما لاتفعلون. كبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لاتفعلون».

استفهام در آيۀ اولي و دومي توبيخي است؛ يعني خداوند مبلغاني را كه یکسره به تبليغ با زبان می‌پردازند، سرزنش می‌کند. هم‌چنین عبارت پاياني آيۀ اول می‌رساند كه تبليغ بدون عمل نشانۀ بی‌خردی است. در روايت هم داريم: كونوا دعاه الناس بغير السنتكم؛ و دعوت با عمل مؤثرتر از دعوت با زبان صرف است؛ بنابراین گرچه تبليغ و تربيت از نظر مفهومي باهم تفاوت دارند؛ اما در مقام عمل از هم جدا نيستند. منتهي تبليغ تأثیرگذار و منتج، شرايطي دارد كه بايد رعايت شود؛ هم‌چنین تربيت صحيح مشروط به شرايطي است كه اغلب در وجود مربي بايد باشد.

آیا یک مبلغ (به معنای عام که شامل معلّم، مبلّغین دینی، استادان و ... است)، می‌تواند یک مربی در حوزۀ تربیت تلقّی شود؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، لوازم این امر چیست؟

بله، همان‌طور كه عرض شد تبليغ بايد تأثیرگذار باشد؛ بنابراین يك مبلغ بايد تمامي شرايط تأثیرگذاری را در وجود خود داشته باشد ازجمله اينكه عامل باشد. نكتۀ مهم این است كه عمل بايد ملكۀ نفس مبلغ شده باشد تا شرط تأثیرگذاری تحقق يابد نه اينكه يك يا دو بار به پيام تبليغي خود عمل كند. اگر به تاريخ به‌ویژه تاريخ صدر اسلام مراجعه كنيم به همين نتيجه می‌رسیم. در صدر اسلام يك قاري قرآن براي تبليغ اسلام به بلاد دوردست اعزام می‌شد؛ او علاوه بر تعليم قرآن، تفسير و حتي عمل به قرآن را به مردم محل مأموریت خود می‌آموخت.

از لوازم اين امر مجهز بودن يك مبلغ به چندین مورد بود: اول، اطلاعات گسترده‌ای علمي و ديني؛ دوم، آگاهي از شرايط زمان و سوم مزين بودن او به سلاح تزكيه و تهذيب نفس. چيزي كه او را تبديل به يك عالم رباني و تأثیرگذار در اصلاح يك جامعه می‌کند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

اين نوشتار با روش توصيفي-تحليلي به جايگاه انسان كامل در نظام هستي ا ز منظر عارفان مسلمان پرداخته است. از منظر آنان انسان كامل، خليفه حق‌تعالي، قطب عالم امكان و واسطه دريافت فيض از حق‌تعالي است. به عقيده بسياري از عرفا، انسان كامل به منزله روح عالم هستي مي‌ماند؛ همان‌گونه که روح امور بدن را تدبير مي‌كند، انسان كامل هم امور عالم را تدبير مي‌نمايد؛ گرچه به لحاظ بشري خود وي توجه نداشته باشد. هرگاه انسان كامل از عالم دنيا به عالم آخرت منتقل شود، خزائن الهي نيز به آن عالم منتقل خواهند شد، بساط عالم ماده جمع خواهد شد و رستاخيز قيام خواهد كرد. اين باور اهل تصوف، با عقايد شيعي، بسيار هماهنگ است؛ زيرا روايات شيعي نيز در اين معنا، صراحت دارد كه هرگاه حجت خدا از روي زمين ارتحال يابد، زمين متلاشي خواهد شد؛ ويژگي‌هاي كه از زبان اهل تصوف براي اهليبت بيان شده است، حاكي از اين مطلب است كه از منظر آنان انسان كامل، منطبق بر اهلبيت (ع) مي‌شود.
حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي، حقيقتي است كه از هر قيدي رها است؛ از اين حقيقت به غيب الغيوب و هويت مطلقه و وجود من حيث هو هو، نيز تعبير كرده‌اند. اين حقيقت در مرتبه اطلاق هيچ حكمي را نمي‌پذيرد، به همه موجودات نسبت يكسان دارد؛ اما از لازمه آن، علم به ذات و شعور به كمال ذاتي و اسمائي است. علم به ذات موجب، افتادن بي‌تعين در دام تعين مي‌شود.
جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

عقل در نظام سلوکی عرفا، دارای دو جایگاه مجزا است. عقل در مراحل ابتدایی سلوک هدایتگر، راهگشا و روشنگر است؛ اما در مراحل عالی‌تر سلوکشان هدایتگری و راهبری از عقلانیت و تعقل جدا می‌شود؛ در این راستا باید توجه داشت که منزلت عقل نفی نمی‌شود، بلکه عقلانیت در صیرورت وجودی عارف به امری فراعقلی و نه غیرعقلی تبدّل و تحول می‌یابد. متاسفانه نزد برخی راهروان طریق سلوک این امر به مثابه ضد عقلی بودن تعالیم عرفانی تلقی می‌شود، حال آن‌که میان امر فراعقلی و امر غیر عقلی تفاوت و تمایز معناداری است که می بایست مورد توجه و تأمل عرفان پژوهان و سالکان راه قرار گیرد؛ در این مقاله ضمن پرداختن به مفهوم انسان‌شناختی و وجودشناختی مفهوم عقل، به تفاوت و تمایز میان این دو ساحت اشاره و لوازم معرفت شناختی آن استخراج خواهد شد.
الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

قرآن کریم با استفاده از آیات خویش انسان را به‌سوی کمال سوق می‌دهد؛ پس باید بر طبق این فرمان‌ها روند زندگی را در مسیر رویش قرارداد. با بررسی و تحلیل الگوی رویش می‌توان اصلی‌ترین نقش را در خود فرد و آن جامعه جستجو کرد که ایمان را در درون خویش حس نمودند و فطرتشان علی‌رغم، القائات منفی افراد دیگر، ایشان را به این مسیر نزدیک نمودند، مانند همسر فرعون که با توجه به محیطی دور از معنویات، به دیندار شد...

پر بازدیدترین ها

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

این پژوهش نشان می‌دهد که ایجاد رابطه درست بین فرد و مسائل خود، ایجاد رابطه درست بین فرد و دیگران و ایجاد رابطه با خدا و کسب آرامش در پرتو آن از آثار رشد معنوی است؛ همچنین، تفکر، ایمان، انجام خوبی و ترک زشتی از علل رشد معنوی و جهل، کفرورزی و پیروی از شهویات از موانع رشد معنوی است.
آسیب‌ها و تهدیدهای اختلافات مذهبی در جهان اسلام

آسیب‌ها و تهدیدهای اختلافات مذهبی در جهان اسلام

مقاله حاضر ضمن بررسی فلسفه تفاوت‌ها و تنوع‌های میان انسان‌ها، تنوع و اختلاف از دیدگاه اسلام و انواع اختلافات مذهبی را تبیین و سپس به عوامل پیدایش اختلاف و تفرقه مذاهب را به لحاظ درونی و بیرونی پرداخته و نتایج و آثار ناشی از آن را بیان می‌کند...
انسان از منظر کریشنا مورتی

انسان از منظر کریشنا مورتی

کریشنامورتی در جای‌جای گفته‌های خویش به موضوع دانستگی اشاره می‌کند و سرانجام پند او این است که باید از هر دانستگی رها شد تا آزاد گشت و انسان شد...
حقیقت یوگا

حقیقت یوگا

در این مقاله با تکیه بر اصلی‌ترین متن یوگا، یعنی یوگاسوتره، حقیقت یوگا بررسی شده است و رابطه آن با آیین هندوییسم، اهداف و آثار آن مورد بررسی قرار گرفته است...
Powered by TayaCMS