در تربیت دوست داشتن به‌تنهایی کافی نیست

در تربیت دوست داشتن به‌تنهایی کافی نیست

من از پدر مادرم به خاطر عشق و علاقه و حمایتشان سپاسگزارم. اما با آن همه عشق و علاقه‌ای که آنها نسبت به من داشتند، من گاهی از اشتباهات آنها به‌شدت دلخور می‌شدم. من سعی کردم این رنجش‌ها و ناراحتی‌ها را فراموش کنم تا بتوانم پدر خوبی برای فرزندان خودم باشم. من خوب میدانم، آنها با همان اطلاعات کمی که در مورد تربیت فرزندانشان داشتند، سعی می‌کردند به نحو احسن ما را تربیت کنند. وقتی والدین در تربیت فرزندانشان دچار مشکل می‌شوند و اشتباهی از آنها سر می‌زند، این بدان معنا نیست که آنها فرزندانشان را دوست ندارند، بلکه به این دلیل است که آنها راه‌حل مناسبی برای حل مشکلاتشان نمی‌دانند.

مهم‌ترین نقش به‌عنوان والدین بچه‌ها این است که نسبت به آنها عشق بورزید و برای حمایت و مراقبت از فرزندانتان از وقت و انرژی خود هزینه کنید. من می‌خواهم بگویم، اگرچه عشق ورزیدن به فرزندانمان لازم است، اما کافی نیست. مادامی‌که والدین نتوانند به نیازهای خاص فرزندان خود پی ببرند، هرگز نمی‌توانند برای آنها والدین خوبی باشند و این نیازها را برطرف کنند. اکثر والدین، فرزندانشان را دوست دارند و به آنها عشق می‌ورزند، اما این دوست داشتن در تربیت مناسب فرزندانشان چندان کارساز نیست.

والدین مادامی‌که نتوانند به نیازهای خاص فرزندان خود پی ببرند، هرگز نمی‌توانند برای آنها والدین خوبی باشند. از سوی دیگر، بعضی از پدر و مادرها دوست دارند وقت بیشتری را با فرزندانشان صرف کنند، اما نه به این دلیل که آنها سردرگم هستند و نمی‌دانند باید با فرزندانشان چگونه رفتار کنند و یا اینکه فرزندانشان نسبت به کارهای آنها بی‌تفاوت‌اند، بلکه آنها دوست دارند زمان بیشتری را در کنار فرزندانشان باشند و با آنها حرف بزنند، تا به مشکلات آنها پی ببرند، اما بچه‌هایشان با آنها حرف نمی‌زنند و سکوت می‌کنند، این‌گونه پدر و مادرها دوست دارند با فرزندانشان حرف بزنند، اما نمی‌دانند چگونه باید این کار را انجام دهند. بسیاری از پدر و مادرها دوست ندارند که فرزندانشان را تنبیه کنند یا آنها را کتک بزنند و سر آنها فریاد بزنند، اما آنها برای تربیت کردن فرزندانشان راه مناسب دیگری نمی‌دانند. آنها می‌دانند که حرف زدن با فرزندانشان نتیجه‌ای ندارند، بنابراین به این‌گونه تنبیه‌ها متوسل می‌شوند. دست از روش‌های نادرست تربیت فرزندانتان بردارید و روش‌های درستی در پیش بگیرید. حرف زدن با بچه‌ها در مورد رفع مشکلاتشان، راه‌حل بسیار خوبی است. اما قبل از هر چیزی شما باید بفهمید که فرزندتان به چه چیزی نیاز دارد و از چه چیزی رنج می‌برد. شما باید یاد بگیرید که چگونه به حرفه‌ای آنها گوش دهید تا آنها راحت‌تر با شما حرف بزنند و اینکه اصلاً بخواهند با شما حرف بزنند. شما باید یاد بگیرید که چگونه از آنها سؤال بپرسید تا آنها تشویق شوند به شما جواب دهند. شما باید بیاموزید که چطور می‌توانید به فرزندانتان آزادی عمل دهید و درعین‌حال آن‌ها را کنترل نیز کنید. والدینی که این مهارت‌ها را بیاموزند، می‌توانند از روش‌های نادرست تربیت فرزندانشان دست برداشته و از روش‌های درست و جدید آمری در تربیت آنها استفاده کنند.

 منبع: برگرفته از کتاب بچه‌های بهشتی.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

اين نوشتار با روش توصيفي-تحليلي به جايگاه انسان كامل در نظام هستي ا ز منظر عارفان مسلمان پرداخته است. از منظر آنان انسان كامل، خليفه حق‌تعالي، قطب عالم امكان و واسطه دريافت فيض از حق‌تعالي است. به عقيده بسياري از عرفا، انسان كامل به منزله روح عالم هستي مي‌ماند؛ همان‌گونه که روح امور بدن را تدبير مي‌كند، انسان كامل هم امور عالم را تدبير مي‌نمايد؛ گرچه به لحاظ بشري خود وي توجه نداشته باشد. هرگاه انسان كامل از عالم دنيا به عالم آخرت منتقل شود، خزائن الهي نيز به آن عالم منتقل خواهند شد، بساط عالم ماده جمع خواهد شد و رستاخيز قيام خواهد كرد. اين باور اهل تصوف، با عقايد شيعي، بسيار هماهنگ است؛ زيرا روايات شيعي نيز در اين معنا، صراحت دارد كه هرگاه حجت خدا از روي زمين ارتحال يابد، زمين متلاشي خواهد شد؛ ويژگي‌هاي كه از زبان اهل تصوف براي اهليبت بيان شده است، حاكي از اين مطلب است كه از منظر آنان انسان كامل، منطبق بر اهلبيت (ع) مي‌شود.
حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي، حقيقتي است كه از هر قيدي رها است؛ از اين حقيقت به غيب الغيوب و هويت مطلقه و وجود من حيث هو هو، نيز تعبير كرده‌اند. اين حقيقت در مرتبه اطلاق هيچ حكمي را نمي‌پذيرد، به همه موجودات نسبت يكسان دارد؛ اما از لازمه آن، علم به ذات و شعور به كمال ذاتي و اسمائي است. علم به ذات موجب، افتادن بي‌تعين در دام تعين مي‌شود.
جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

عقل در نظام سلوکی عرفا، دارای دو جایگاه مجزا است. عقل در مراحل ابتدایی سلوک هدایتگر، راهگشا و روشنگر است؛ اما در مراحل عالی‌تر سلوکشان هدایتگری و راهبری از عقلانیت و تعقل جدا می‌شود؛ در این راستا باید توجه داشت که منزلت عقل نفی نمی‌شود، بلکه عقلانیت در صیرورت وجودی عارف به امری فراعقلی و نه غیرعقلی تبدّل و تحول می‌یابد. متاسفانه نزد برخی راهروان طریق سلوک این امر به مثابه ضد عقلی بودن تعالیم عرفانی تلقی می‌شود، حال آن‌که میان امر فراعقلی و امر غیر عقلی تفاوت و تمایز معناداری است که می بایست مورد توجه و تأمل عرفان پژوهان و سالکان راه قرار گیرد؛ در این مقاله ضمن پرداختن به مفهوم انسان‌شناختی و وجودشناختی مفهوم عقل، به تفاوت و تمایز میان این دو ساحت اشاره و لوازم معرفت شناختی آن استخراج خواهد شد.
الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

قرآن کریم با استفاده از آیات خویش انسان را به‌سوی کمال سوق می‌دهد؛ پس باید بر طبق این فرمان‌ها روند زندگی را در مسیر رویش قرارداد. با بررسی و تحلیل الگوی رویش می‌توان اصلی‌ترین نقش را در خود فرد و آن جامعه جستجو کرد که ایمان را در درون خویش حس نمودند و فطرتشان علی‌رغم، القائات منفی افراد دیگر، ایشان را به این مسیر نزدیک نمودند، مانند همسر فرعون که با توجه به محیطی دور از معنویات، به دیندار شد...

پر بازدیدترین ها

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

این پژوهش نشان می‌دهد که ایجاد رابطه درست بین فرد و مسائل خود، ایجاد رابطه درست بین فرد و دیگران و ایجاد رابطه با خدا و کسب آرامش در پرتو آن از آثار رشد معنوی است؛ همچنین، تفکر، ایمان، انجام خوبی و ترک زشتی از علل رشد معنوی و جهل، کفرورزی و پیروی از شهویات از موانع رشد معنوی است.
عرفان اشو

عرفان اشو

جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

عقل در نظام سلوکی عرفا، دارای دو جایگاه مجزا است. عقل در مراحل ابتدایی سلوک هدایتگر، راهگشا و روشنگر است؛ اما در مراحل عالی‌تر سلوکشان هدایتگری و راهبری از عقلانیت و تعقل جدا می‌شود؛ در این راستا باید توجه داشت که منزلت عقل نفی نمی‌شود، بلکه عقلانیت در صیرورت وجودی عارف به امری فراعقلی و نه غیرعقلی تبدّل و تحول می‌یابد. متاسفانه نزد برخی راهروان طریق سلوک این امر به مثابه ضد عقلی بودن تعالیم عرفانی تلقی می‌شود، حال آن‌که میان امر فراعقلی و امر غیر عقلی تفاوت و تمایز معناداری است که می بایست مورد توجه و تأمل عرفان پژوهان و سالکان راه قرار گیرد؛ در این مقاله ضمن پرداختن به مفهوم انسان‌شناختی و وجودشناختی مفهوم عقل، به تفاوت و تمایز میان این دو ساحت اشاره و لوازم معرفت شناختی آن استخراج خواهد شد.
عناصر معنوی دین اسلام و علم روان‌شناسی در ایجاد سلامت روان

عناصر معنوی دین اسلام و علم روان‌شناسی در ایجاد سلامت روان

از مسائل مهم حوزه بهداشت روانی، سلامت روان است. اسلام و روانشناسی هدف، موضوع و راهکارهای مشترکی برای رسیدن به ‌سلامت روان یا همان فلاح و رستگاری ارائه می‌دهند. انسان موضوع مشترک دین و روانشناسی است و نقطه تلاقی راهکارهای اسلامی و روانشناسی در رسیدن به هدف مشترک این دو حائز اهمیت است. سازه‌های شفقت خود و ذهن‌آگاهی، محاسبه نفس، توبه و حضور قلب، هماهنگی هرچه تمام‌تر دین و روانشناسی را در رسیدن به‌سلامت روان و رهایی از اضطراب و دل‌مشغولی‌های حاصل از پیشرفت‌های فناوری نشان می‌دهد.
Powered by TayaCMS