نویسندگان: حسن نجفی[1]، سید مرتضی موسویان[2]
چکیده
امروزه یکی از مهمترین ابزارهای ارتباطی بشر رسانه است که به صور مختلف در دسترس عموم مردم قرار دارد. در چند دهه گذشته شاید کسی تصور نمیکرد روزی رسانه قادر شود قدم در تمام عرصههای مهم و کلیدی جامعه بگذارد؛ این نوشتار، به روش توصیفی – تحلیلی، سعی دارد به تبیین جایگاه سواد رسانهای در تبلیغ دین بپردازد. از مهمترین یافتههای این پژوهش بیان روشن از چیستی سواد رسانهای و اصول آن؛ چرایی فراگیری سواد رسانهای برای مبلغان و همچنین نقش اساسی رسانه در تبلیغ دین است.
واژگان کلیدی: رسانه، سواد رسانهای، مبلغان، تبلیغ دینی.
مقدمه
تهاجم فرهنگی، تغییر سبک زندگی، ایجاد شبهات روزافزون، تغییر ذائقه اجتماعی، فروپاشی خانوادهها، طلاق، بالا رفتن سن ازدواج و ...، اصطلاحاتی است که در دهه اخیر رونق فراوان یافته است. عصر جدید ارتباطات، باعث شده تا همه روزه حجم وسیعی از اطلاعات و اخبار سوای از صحتوسقم آن در اختیار مخاطبین قرار گیرد و تأثیراتی محسوس و نامحسوس بر زندگی آنها بگذارد. رشد سریع فنّاوریهای رسانهای و سهلالوصول شدن ارتباطات تعاملی، مسائل و مشکلاتی را ایجاد کرده که باعث مورد توجه قرار گرفتن واژگان ذکر شده است. بدون شک هر انسان منصفی به وجود تأثیرات مثبت و منفی ناشی از رسانهها اذعان دارد و همچنین کمتر افرادی را بهویژه در قشر جوان میتوان یافت که با رسانهها، بهویژه رسانههای تعاملی (اینترنت و شبکههای مجازی)؛ ارتباطی نداشته باشد و در واقع رسانه بخش جدانشدنی زندگی بسیاری از مردم دنیا شده است؛ بنابراین با توجه به تأثیرات غیرقابلانکار رسانهها در زندگی مردم و همچنین عمومی بودن رسانه و جنس مخاطبین آن، ضروری مینماید که مبلغان - سفیران فرهنگی اعصار گذشته و حال هستند - با تجهیز به این ابزار قدرتمند و تأثیرگذار، برای جلوگیری از انحرافات تلاش کنند؛ همچنین با استفاده از این ابزار برای اهداف صحیح علمی، فرهنگی و سیاسی قدم در عرصه رسانه بگذارند و این بستر را برای تاختن افکار، اهداف ناصحیح، سوءاستفادههای فرهنگی و مسببان مشکلات فرهنگی جامعه خود و دیگران به حال خود رها نکنند.
بدیهی است که ورود به این عرصه مهم و کلیدی، نیازمند شناختی عمیق از ماهیت رسانه و شیوههای برقراری ارتباط و روح حاکم بر فضای رسانهای موجود است؛ همچنین شناخت جنس و سلیقه مخاطبین انواع رسانهها و تخصیص محتوای مفید و کاربردی متناسب با سن مخاطب، افکار و عقاید مختلف نسل جوان این مرزوبوم و در یک کلمه «سواد رسانهای» از ضروریترین مقدمات ورود به این عرصه حساس است، از سوی دیگر ورود ناآگاهان به فضای رسانهای ـ هرچند با نیت و هدف مطلوب ـ میتواند آسیب جبرانناپذیری به مخاطبین وارد سازد. چرا که هر اقدامی در عرصه رسانه قابل پاکسازی و حذف از فضای رسانه نیست؛ و از اینرو دارای حساسیتهای خاصی است که توجه به سواد رسانهای را بیش از هر چیز به اثبات میرساند. تحقیقاتی که در این زمینه انجامشده عمدتاً به ارتباط رسانه و دین (اسماعیلی،1390)، رسالت رسانه (عابدی،1389)، کاستیهای رسانه (خیری،1388) یا آسیبهای آن (شجاعی،1387) پرداختهاند؛ لکن قصد نگارندگان در این پژوهش تبیین ماهیت رسانه و میزان تأثیرگذاری آن و چرایی ضرورت فراگیری سواد رسانهای برای مبلغان دینی به دور از لفاظی ملالآور است.
مفهوم رسانه
رسانه در مفهوم ارتباطی آن، عاملی است که میتواند پیامی را به مخاطب انتقال دهد. در واقع رسانه به معنای ابزار و وسیلهای است که مصادیق آن میتواند شنیداری، دیداری یا مکتوب باشد (فولادی، 1391، 197). امروزه با در نظر گرفتن شرایط کنونی جامعه میتوان اصلیترین ابزار ارتباطی را، رسانههای دیجیتالی یا اینترنتی دانست.
چیستی سواد رسانهای
سواد رسانهای یک نوع درک مبتنی بر مهارت است که میتوان بر اساس آن، انواع رسانهها را از یکدیگر تمییز داد و انواع تولیدات رسانهای را از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد (شهوندپور، سالارکیا، 1393، 55). به تعبیر دیگر سواد رسانهای همان دانش رسانهای است نه یک دانش یا حوزه معرفتی مشخص، بلکه مجموعهای از شاخهها و گرایشهای مختلف و بههمپیوسته یا شبکهای درهمتنیده از دستاوردهای نظری و تجربی برگرفته از فلسفه روانشناسی، روانکاوی، جامعهشناسی، مطالعات فرهنگی، اقتصاد، حقوق، ارتباطات، مدیریت، زبانشناسی، نشانهشناسی و دیگر شاخههای مختلف هنری است که بهصورت یک دانش چند رشتهای یا میانرشتهای اعلام موجودیت کرده است و به بحث و بررسی پیرامون طیف گستردهای از موضوعات، همچون فرآیند ارتباط، آثار و پیامدهای ارتباط، شرایط تأثیر، فیلترها یا کنترلگرها، پارازیتها یا عوامل اخلالگر، جنبههای هنری و زیباییشناختی پیام، گونهشناسی ارتباط، مدلهای ارتباطی، روششناسی، چهارچوبهای تحلیل و... اختصاصیافته است (شرفالدین، 1388، 50).
اصول سواد رسانهای
بر اساس پژوهش (غفاری، 1394) اجمالاً میتوان گفت سواد رسانهای بر هفت اصل ذیل استوار است:
- رسانهها ساختگی و سازهای هستند. رسانهها دنیایی را به نمایش میگذارند که اگرچه حقیقی به نظر میرسد، اما از یک نگاه گزینششده که معمولاً ما به ازای خارجی ندارد، آن را در معر دید قرار میدهند؛ از اینرو، مرز میان واقعیت و مجاز در نمایش رسانهای دشوار است.
- رسانهها واقعیت را بازسازی میکنند. میان شیوه ارائه وقایع عالم بهوسیله رسانهها و شیوه درک این عالم از سوی مصرفکنندگان رسانه رابطهای قطعی و معنادار وجود دارد. مثلاً در آمریکا میزان جنایت (نمایش) در تلویزیون چندین برابر دنیای واقعی است؛ درنتیجه مصرفکنندگان آمریکایی دنیای خود را به اندازه دنیای ساخته رسانهها خشن و آکنده از تهدید میپندارند. این امر، یعنی واسطه شدن رسانهها برای درک واقعیت، همان چیزی است که (ژان) بودریار معتقد است جامعه از رهگذر آن به مرحله نمادین و وانمودگی میرسد و بر آن یک نظم نوین رسانهای که ساخته و پرداخته نمودهای رسانهای است، حاکم میشود.
- مخاطبان مفهوم موردنظر خود را از رسانهها میگیرند؛ مخاطب انتخابی را که از میان رسانهها و پیامهای مختلف به عمل میآورد، بر اساس انگیزه انجام میدهد و محتوا و پیامهای رسانهای را از طریق یک شبکه پیچیده متشکل از ماهیت و نیازهای خودش پاداش میکند؛ در واقع، مطابق فاکتورهای فردی، با رسانه تعامل دارد و دریافتکننده منفعل پیامهای رسانهای نیست.
- محصولات رسانهای اهداف تجاری دارند؛ هر نوع درک واقعی از محتوای رسانهها را نمیتوان از زمینه اقتصادی و ضرورتهای مالی محرک صنعت رسانهها جدا دانست.
- رسانهها در بردارنده پیامهای ایدئولوژیکی و ارزشی هستند؛ پیامهای رسانهای تا اندازه زیادی تبلیغاتیاند و ارزشها و باورهای اساسی معینی را بهصورت مداوم میسازند یا منتقل میکنند. روند کلی رسانهها، تصریحاً یا تلویحاً پیامهای ایدئولوژیکی مثل روح مصرفگرایی، نش زنان و وطنپرستی بیچونوچرا را منتقل میکنند.
- رسانهها بار سیاسی و اجتماعی دارند؛ رسانهها بر مسائل سیاسی و تغییرات اجتماعی تأثیر زیادی دارند و در پس نقاب آزادیگرایی منافع سیاسی اجتماعی دولتهای صاحب سلطه را تأمین میکنند.
- هر رسانه شکل زیباشناختی خاصی دارد؛ اصل سواد رسانهای ما را قادر به درک ویژگیهای و مشخصات منحصربهفرد هر رسانه میکند؛ به این ترتیب، میتوانیم نحوه ارتباط شکل و محتوا را جستوجو و کنیم و علاوه بر درک مفهومی پیام رسانه، نحوه گفتن و بیان رسانه را نیز دریابیم.
چرایی فراگیری سواد رسانهای برای مبلغان
بازتاب وقایع در رسانهها غالباً با سوگیریهای عمدی یا غیرعمدی همراه است؛ از اینرو ضروری مینماید مبلغ دینی برای توانایی تشخیص و تمییز مطالب صواب و ناصواب، سواد رسانهای را کسب نماید و همانطور که قرآن میفرماید: برای کشف سخن صحیح تلاش کند؛ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُم نَادِمِينَ» (الحجرات، 6)؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر فاسقى براى شما خبرى آورد بررسى و تحقيق كنيد تا مبادا گروهى را به نادانى آسيب رسانيد، آنگاه از كرده خود پشيمان شوید؟ از سوی دیگر رابطه تنگاتنگی میان فرهنگ دینی و رسانه وجود دارد که تأثیرات غیرمستقیم فرهنگی از این دست است. مبلغی که بخواهد وارد عرصه فعالیت رسانهای شود، باید زبان رسانه را بشناسد و با اصول و فنون آن آشنا باشد و از میزان تأثیرگذاری رسانه در موضوعات مختلف، اطلاعات کافی داشته باشد. زمانی که ما بتوانیم کنترل بیشتری نسبت به رسانهها و تعابیر آنها داشته باشیم، قادر خواهیم بود به تأثیرات مثبت ناشی از آنها قوت ببخشیم و از تأثیرات منفی آنها بکاهیم؛ پس به عبارتی سواد رسانهای پاسخی ضروری، غیرقابلاجتناب و واقعنگر نسبت به محیط الکترونیکی پیچیده که دائماً در حال تغییر و تحول اطراف ما است (خسروانی،1394).
نقش رسانه در تبلیغ دینی مبلغان
رسانههای جمعی، بدون توجه به تفاوتهای ظرفیتی و کارکردی انواع آن، مستعدند که مبلغان دینی را در رسیدن به اهداف مورد نظرشان کمک کنند که به برخی از این موارد اشاره میشود:
- متبلور ساختن عقاید و اخلاقیات دینی در برنامههای مختلف؛
- توسعه و گسترش معانی و فرآوردههای نمادین برگرفته از دین به قلمروهای مختلف زندگی؛
- برجستهسازی آموزهها و ارزشهای دینی و معنویت ناشی از دین بهعنوان مبنایی برای سامان دادن به برنامهها و سیاستهای عام حیات جمعی؛
- آمادهسازی مبلغان متناسب با نیازها و الزامهای جامعه دینی؛
- توسعه و تعمیق فرآیند جامعهپذیری دینی افراد از طریق تلاش مستقیم و غیرمستقیم در درونی ساختن باورها، ارزشها، هنجارها، نگرشها، احساسات، آداب دینی و همراه ساختن آنها با مؤلفههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی؛
- مشارکت ضمنی در تقویت اعتقادات و اخلاقیات دینی در قالب برنامههای مختلف؛ تقویت انگیزه افراد در گرایش یافتن به مذهب و تقید به اخلاقیات و آداب دینی؛
- بازتولید و تقویت هویت مذهبی؛
- بازخوانی و برانگیختن مستمر سطوح ناخودآگاه ذهنیت مؤمنان و فعال ساختن سطوح خودآگاه و افزایش درجه حساسیت آنها در برابر موضوعهای مختلف؛
- امکان دهی به رشد و تقویت روابط درونمتنی میان نهادهای دینی با یکدیگر و این نهادها با دیگر نهادهای اجتماعی؛
- معرفی الگوها و سبکهای زندگی برگرفته از دین یا دارای مؤیدات و مرجحات دینی؛
- آگاه ساختن مؤمنان از دیگر فرهنگها و الگوهای زیستی و امکان دهی به انجام مقایسههای میان فرهنگی؛
- در هم فشردن مکان و زمان و تقویت زمینه تعاملهای متقابل ادیان و فرهنگهای دینی و غیردینی؛
- ایجاد پیوند احساسی میان معنویت دینی با مادیت در آمیخته با زندگی روزمره؛
- ایجاد حساسیت در برابر ابعاد فرهنگی اجتماعی و مقولهها و مؤلفههای جامعه سکولار و تشویق مؤمنان به مقابله با آنها و یافتن معادلهای جایگزین؛
- اطلاعرسانی به مبلغان از جریانهای دینگریز و دینستیز در جهان معاصر؛
- توجه دادن به پیامدهای سکولار شدن جامعه و فرهنگ؛
- ایجاد فرصت برای تجربه کردن برخی عناصر فرهنگ غیردینی و درک کردن آثار آنکه در بهکارگیری موضع واقعبینانه مؤثر خواهد بود؛
- کمک کردن به انتقال ذهنی و احساسی افراد از جهان روزمره غفلت زا به دنیای معنوی؛ مشروعیت بخشی، اعتبار دهی و ترویج اخلاق دینی در جامعه؛ بسیج مؤمنان به دفاع از دین، آموزهها، ارزشها و گروههای دینی؛
- تقویت مواضع مؤمنان در جامعه و ارتقای موقعیت آنان در قیاس با گروههای رقیب؛
- مشارکت در بازسازی جهان روزمره متناسب با آرمانها و ارزشهای دینی؛
- منطقی و مقبول ساختن اعتقادات مؤمنان از طریق پیوند دادن آنها با تجربههای احساسی و ایجاد هالهای از صدق و حقیقت برای جهانبینی دینی؛
- معرفی جهانبینی دینی بهعنوان راهبردی منطقی و عقلانی برای تبیین جهان؛
- زمینهسازی برای ایجاد انعطاف در باورها، الگوها و سبکهای زندگی سنتی مؤمنان؛ نقد کردن تنگنظریها و ویژگی متحجرانه برخی باورهای سنتی و الگوها و شیوههای زیستی منسوب به دین؛
- ایجاد امکان برای اطلاعیابی و درک شهودی سبکهای زندگی غیردینی رایج برای مؤمنان؛
- مشارکت در تشویق افراد به علم جویی، کمال خواهی، اخلاقی زیستن، تعهدمندی و وظیفهشناسی، وجدان کاری، رعایت حقوق دیگران، تلاش در جهت ایجاد و تقویت وفاق جمعی، نظم اجتماعی، توسعه و تحول مطلوب، امنیت روانی و اجتماعی و...، بهعنوان ارزشهای اجتماعی کلان که دین به آنها سفارش میکند.
جمعبندی
با توجه به کارکردهای مهم رسانه و سواد رسانهای مبلغان در عرصه ترویج دین، تسهیل و تسریع انتقال مفاهیم دینی نسبت به تبلیغ سنتی و همچنین نظر به کثرت مخاطبین و جذابیتهای فراوان و گرایش عمومی نسبت به این پدیده در عرصههای گوناگون علمی، فرهنگی، اعتقادی و...، لازم مینماید مبلغین دینی که محور عمده تبلیغ و ترویج دین هستند، به این سلاح مؤثر و کارآمد مسلح شوند تا به یاری خداوند بتوانند هوشمندانهتر، سریعتر و در دایرهای گستردهتر این مهم را دنبال کنند.
منابع
- اسماعیلی، رفیع والدین؛ (1390)؛ «تلویزیون و دین چالشها و راهکارها»، ماهنامه معرفت، سال چهاردهم، ش 162، ص 68-51، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره).
- خسروانی، عباس؛ (1394)؛ «ضرورتهای توسعه سواد رسانهای در کشور»، روزنامه اطلاعات، 30 شهریور.
- خیری، حسن؛ (1388)؛ «کاستیهای تلویزیون در تبلیغ دین»، ماهنامه معرفت، سال دوازدهم، ش 138، ص 68-51، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره).
- شجاعی، محمدصادق؛ (1387)؛ «روانشناسی و آسیبشناسی اینترنت»، فصلنامه روانشناسی و دین، سال اول، ش 1، ص 142-115، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره).
- شرفالدین، سید حسین؛ (1388)؛ «دانش رسانهای از واژه تا معنا»، ماهنامه رواق هنر و اندیشه، سال دوم، ش 39 و 40، ص 55-50، قم: مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما.
- شهوندپور، راضیه؛ سالارکیا، حمیدرضا (1393)؛ «قرآن و سواد رسانهای با تأکید بر خبر و خبرنگاری»، فصلنامه کتاب و سنت، سال دوم، ش 5، ص 228-195، قم: دانشگاه قرآن و حدیث.
- عابدی، محمد؛ (1389)؛ «رسالت رسانهها از نگاه دین»، فصلنامه فرهنگ کوثر، سال بیستم، ش 80، ص 19-10، قم: آستانه مقدس حضرت معصومه (س).
- غفاری، حسین؛ (1394)؛ «سواد رسانهای: پاتوق مجازی درنگی در کیفیت حضور معلم و دانش آموزان در رسانههای اجتماعی»، ماهنامه رشد معلم، سال سی و دوم، ش 8، ص 16-12، تهران: سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزشوپرورش.
- فولادی، محمد؛ (1391)؛ «چیستی رسانه با تأکید بر رسانه دینی»، فصلنامه معرفت فلسفی، سال نهم، ش 36، ص 228-195، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره).
---------------------------------
پینوشتها
[1]. دانشجوی دکترای مطالعات برنامه درسی دانشگاه علامه طباطبایی (ره). Email: hnajafih@yahoo.com
[2]. دانشآموخته علوم تربیتی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره).