نویسنده: ناهید شیرافکن
چکیده
میزان مطالعه در بین جوانان کشور خوب نبوده و میل بدان هم دیده نمیشود. به نظر میرسد مسئله مطالعه از زمره آن مسائلی است که باید تربیت والدین را در آن بسیار دخیل دانست. درواقع فضای فکری والدین و محیطی که برای فرزندان مهیا میشود، سبب میشود تا به روال غیرمستقیم فرزندان تحت تربیت قرار گیرند؛ اساساً نکته اصلی آنکه برخی امور و شاید بیشتر امور از طریق ژنتیک به فرزندان منتقل میشود؛ البته ناگفته نماند که ژنتیک و موروثات آن، تمام کننده امور نیست، یعنی اینگونه نیست فرزندی که از طریق ژنتیک خلقیاتی را از والدین به ارث برده به همانسان میشود و دیگر نمیتواند تغییری در آن ایجاد کند، ولی میتوان توقع داشت که همین انتقال و به ارث گذاشتن، اهرمی باشد که بهوسیله آن فرزند بافرهنگ مطالعه آشنا شده و میزان علاقه ایشان به کتاب مضاعف شود. در این مقاله به دنبال آن هستیم تا نشان دهیم تأثیر والدین در فرهنگپذیری و میزان علاقه فرزندان به مطالعه به چه میزان است.
واژگان کلیدی: مطالعه، کتاب، تربیت فرزند، کتابخوانی، فرهنگ مطالعه.
مقدمه
نقش کتاب و فرهنگ مطالعه در روند تربیتی کودکان توسط والدین نقش بسزایی دارد، والدین با نهادینه کردن کتاب و آیین کتابخوانی، فرزند را به سمت فرهنگپذیرکردن هرچه بیشتر هدایت میکنند. درواقع اهمیت کتاب و کتابخوانی این است که با نهادینه کردن عادت به مطالعه، در همه تفکرات، اندیشهها و دلها اقدامی صورت میپذیرد تا با این همگانی کردن شور، شوق و عشق به کتاب و کتابخوانی در جامعه استمرار داشته باشد؛ اما جای تأسف دارد که عادت به مطالعه جایگاهی در رشد همهجانبه در همه سطوح اجتماع ما پیدا نکرده است و هنوز عدهای از خواندن سرباز میزنند که میبایست در پیشگیری از توسعه و گسترش بیشتر این آفت، بهمنظور رشد و اعتلای فرهنگ عمومی کوشش و تلاش زیادی نمود؛ و این معضلهای بزرگ را با جدیت و سختکوشی هر چه تمامتر از جامعه دور کرد و نسبت به احیای کتاب و کتابخوانی اقدام کنیم ، تا هم شاهد جامعهای بالنده باشیم و هم کودکان خوبی را تربیت کنیم.
آشنایی با برخی مفاهیم
مطالعه، بررسی عمیق و همهجانبه یک مقوله است؛ بهعبارتدیگر، «روندی است که از بهکارگیری ذهن و بهمنظور دریافت اطلاعات، توجه دقیق، تجربه و تحقیق درباره هر موضوع، رویداد و پدیده صورت میگیرد و شامل خوب دیدن، خوب شنیدن، لمس کردن، چشیدن، پرسش کردن و به دنبال پاسخها داده میشود» (قزل ایاق ۱۳۸۳: 18)؛ خواندن زیرمجموعه مطالعه است. عملی که در آن دیدن، شناسایی کردن علائم نوشتاری، تبدیل علائم نوشتاری به صوتی، درک مجموعه علائم و آواها و درنتیجه درک معنا از آن حاصل میشود؛ اما این درک بیهدف صورت نمیگیرد و خوانندگان بهقصد آموختن، زمانی برای آگاه شدن و گاهی هم بهقصد لذت بردن و پر کردن اوقات فراغت به آن روی میآورند که هر سه میتواند با یکدیگر همراه شوند (قزل ایاق ۱۳۸۳: ۲۱).
در فرهنگ لغات، مطالعه به معنای نگریستن به هر چیز برای واقف شدن به آن، تأمل، تفکر و اندیشه آمده است. امروزه بخشی از وقت افراد صرف مطالعه میشود، ولی اغلب به علت آشنا نبودن با شیوههای صحیح مطالعه، زمان زیادی تلفشده و از اشتیاق افراد به مطالعه کاسته میشود، ضمن اینکه هر نوع خواندن، مطالعه تلقی نمیشود، برای مثال: فروشندهای که صورتحساب فروش روزانهاش را مرور میکند یا دانشآموزی که کتابهای درسی مدرسه را میخواند، درواقع نوعی انجاموظیفه و رسیدگی به امور روزمره بوده و مطالعه محسوب نمیشود. مطالعه هنگامی است که فرد تنها به سبب علاقه و احساس نیاز و در راستای هدفی مشخص کتابی به دست گیرد و آن را با اشتیاق بخواند (ذاکری نژاد ۱۳۸۷: 126)؛ از همین رو در درجه اول، مطالعه را باید کاری روزمره و مداوم تلقی کرد. بدون شک بهترین وقت برای مطالعه زمانی است که فرد بهاندازه کافی استراحت کرده، اعضاء و جوارح، آمادگی کامل برای پذیرش مطالب را داشته باشند. بهترین زمان صبح اول وقت و قبل از طلوع فجر است. معمولاً پس از یک ساعت مطالعه، کارایی انسان کاهش مییابد، از اینرو در زمانهای معین، به مدت کوتاهی استراحت لازم است. مکانهای عمومی و مخصوص مثل کتابخانهها که همه افراد در حال مطالعه هستند، یکی از مکانهای مناسب برای این کار است. اتاق مخصوص مطالعه، اتاق شخصی در منزل، یا مکانی آرام و به دور از مزاحمت که دارای نور، دما و فضای مناسب باشد، نیز میتواند برای مطالعه مورد استفاده قرار گیرد. محل نشستن فرد نیز بایستی نه خیلی راحت و نه ناراحت کننده باشد (ذاکری نژاد، ۱۳۸7: 116).
از مهمترین موارد در مطالعه، یادگیری مطالب است. یادگیری به دوصورت انجام میشود: مستقیم و غیرمستقیم؛ یادگیری مستقیم، یعنی شخص مطلبی را میخواند و به ذهن میسپارد و در زمانی که نیاز دارد آنها را از قفسههای ذهن خود خارج نموده، مورد بهرهبرداری قرار میدهد؛ یادگیری غیرمستقیم، یادگیری فرد از رفتار، کردار و آثار بهجا گذاشته شده از دیگران را شامل میشود.
ضرورت انتقال کتابخوانی به کودک
هرگاه ضرورت کتابخوانی و اهمیت آن برای همگان تفسیر و تعبیر شود، در آن صورت در هیچ جای نباید فردی یافت شود که با مطالعه بیگانه باشد. امروزه نقش کتابخوانی در رشد ذهنی، اجتماعی و احساسی کودکان اثبات شده و تحقیقات بسیاری نیز دربارة تأثیر کتاب، بهویژه بر رشد و تواناییهای زبانی و خلاقیت کودکان انجام شده است. اگر رابطة کودک با کتاب را بهصورت یکروند بررسی کنیم، خواندن قصه برای خردسالان نخستین گام خواهد بود؛ علاوه براین، کتاب برای خردسالان نقش اسباببازی را هم ایفا میکند؛ آنها از کتابهای رنگی و نقاشیدار خوششان میآید. ارتباط کودک با کتاب، صرفاً از راه خواندن قصه برای او فراهم نمیشود؛ بلکه بازی با کتاب، حتی پارهکردن و خطخطی کردن صفحهها نیز باعث صمیمی شدن او با کتاب میشود. بچهها در دوسالگی نسبت به کتابهای تماماً تصویری علاقه نشان میدهند؛ آنها در این سن، بهویژه از ورق زدن صفحهها خوششان میآید. در سه الی چهارسالگی، بچهها دوست دارند کتابهای قصة نقاشیدار برایشان خوانده شود. آنها عموماً از قصههای پرتحرک، شاد و خندهدار لذت میبرند. در این مقطع سنی کتاب وسیلة گفتوگویی بین کودک و بزرگسال است. خواندن کتاب برای کودک، در حالیکه پدر و مادر در کنارش هستند، او را برای شنیدن قصه ترغیب کرده و گفتوگو دربارة قصه و نقاشیهای کتاب، باعث تقویت توانایی درک او میشود. قدرت تخیل کودک در شش تا نهسالگی پیشرفت میکند. همچنین او میتواند نسبت به مفاهیم ساده آگاهی یافته، آنها را درک کند. وقتی کودک توانست خیال و واقعیت را از هم تمییز دهد، به اندیشیدن پیرامون دو مفهوم «خوب» و «بد» پرداخته، قضاوت بر اساس مفاهیم یادشده را آغاز میکند. در دورة مورد اشاره، کودکان از کتابهای قصة کوتاه و پرتصویری خوششان میآید که موضوع آن دربارة طبیعت، حیوانات و انسانها باشد. قصة پریان، ماجراهای تصویری و داستانهای مربوط به پهلوانان نیز از موضوعات مورد علاقة کودکان در این مقطع سنی به حساب میآید (سایت پزشکان بدون مرز: ۱۳۸۵).
در فاصلة ده تا دوازدهسالگی، کودکان به سمت مواردی گرایش پیدا میکنند که امکان تجربهی آنها در محیط زندگیشان وجود ندارد. در چنان شرایطی خواندن کتابهایی مثل «ماجراهای رابینسون» و... که کودک را به سرزمینی دور و ناشناخته میبرد، در ایجاد عادت نسبت به مطالعه، نقش بهسزایی برعهده میگیرد. بسیاری از والدین دوست دارند که کودکشان به مطالعه عادت کند. در این میان برخی پدر و مادرها به راهکارهایی خاص متوسل میشوند و بعضی دیگر بدون هیچ اقدامی انتظار دارند فرزندشان بر اثر کششی درونی به سمت کتاب گرایش پیدا کند؛ البته این انتظار اغلب به نتیجة دلخواه نمیرسد؛ چراکه آرزوی دوستی کودک با کتاب، بدون ارائة الگوی مناسب و بدون تشویق و تأیید او تحققپذیر نیست؛ کودکانی که والدینشان برای مطالعه و دانایی ارزش قائلاند، راحتتر به مطالعه عادت میکنند؛ چون پدر و مادری که در زندگی روزانه برای کسب دانش تلاش کند، بهناچار رابطة تنگاتنگی نیز با کتاب خواهد داشت.
ذهن کودک
ذهن کودک انباشته از مجموعهای از سؤالات و ندانستههاست که برای پاسخ به آنها بزرگترین منبع اطلاعاتی که برای خود در نظر میگیرد، خانواده است؛ پس پایهگذاری این امر یعنی آشنایی با کتابخوانی در ذهن کودک از همان ابتدا بسیار ساده و مؤثر است. خانواده بهعنوان نهاد اولیه تعلیم و تربیت، نقش بسیار تأثیرگذاری در رویکرد کودکان به مطالعه دارد، بهگونهای که نقش والدین، بهویژه مادر به لحاظ برخورد و ارتباط بیشتر با کودک در تقویت عادت مطالعه و ترویج کتابخوانی بیبدیل است. درواقع برنامهریزی برای توسعه کتابخوانی باید دقیق و مناسب انتخاب شود، همانند: ایجاد امکانات مناسب در منزل، تشویق فرزندان به مطالعه، تهیه کتابها و مجلات مفید برای کودکان و دادن جایگاه خاص به مقوله کتاب و مطالعه در خانه را از جمله اقداماتی دانست که میتواند در ایجاد انگیزه مطالعه در کودکان مؤثر باشد. همچنین انتخاب کتاب مناسب برای کودکان قصهگویی و کتابخوانی، آشنا کردن کودکان با مشاهیر ادب، هنر و ایجاد کتابخانه خانگی را از راهکارهای علاقهمند کردن به مطالعه دانست (محمدی، ۱۳۸۸: 37).
چند روش در جهت فرهنگسازی مطالعه برای کودکان
الف. خواندن بدون نوشتن: خواندن بدون نوشتن روش نادرست مطالعه است. مطالعه فرایندی فعال و پویا است و برای نیل به این هدف باید از تمام حواس خود برای درک صحیح مطالعه استفاده کرد. باید با چشمان خود مطالب را خواند، باید در زمان مورد نیاز مطالب را بلندبلند ادا کرد و نکات مهم را یادداشت کرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگیر شده و حضوری فعال و همهجانبه در یادگیری داشت و هم در هنگام مورد نیاز، خصوصاً قبل از امتحان، بتوان از روی نوشتهها مرور کرد و خیلی سریع مطالب مهم را مجدداً به خاطر سپرد.
ب. خط کشیدن زیر نکات مهم: این روش شاید نسبت به روش قبلی بهتر باشد، ولی روش کاملی برای مطالعه نیست، چراکه در این روش بعضی از افراد بهجای آنکه تمرکز و توجه به روی یادگیری و درک مطالب داشته باشند، ذهنشان معطوف به خط کشیدن زیر نکات مهم میشود. حداقل روش صحیح خط کشیدن زیر نکات مهم به این صورت است که ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را کاملاً درک کنند، سپس زیر نکات مهم خط بکشند نه آنکه در کتاب به دنبال نکات مهم بگردند تا زیر آن خط بکشند.
پ. حاشیهنویسی: این روش نسبت به دو روش قبلی بهتر است، ولی باز هم روشی کامل برای درک عمیق مطالب و خواندن کتب درسی نیست، ولی میتواند برای یادگیری مطالبی که از اهمیتی چندان برخوردار نیستند مورد استفاده قرار گیرد.
ت. خلاصهنویسی: در این روش شما مطالب را میخوانید و آنچه را که درک کردهاید بهصورت خلاصه به روی دفتری یادداشت میکنید که این روش برای مطالعه مناسب است و از روشهای قبلی بهتر است، چراکه در این روش ابتدا مطالب را درک کرده، سپس آنها را یادداشت میکنید، اما باز هم بهترین روش برای خواندن نیست.
ج. کلید برداری: کلید برداری روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نکات مهم است. در این روش شما بعد از درک مطالب، بهصورت کلیدی کوتاهترین، راحتترین، بهترین و پرمعنی ترین کلمهای است که با دیدن آن، مفهوم جمله تداعی شده و به خاطر آورده میشود (همان).
شیوه و شرایط صحیح مطالعه
شیوه صحیح مطالعه، چهار مزیت عمده زیر را به دنبال دارد: زمان مطالعه را کاهش میدهد، میزان یادگیری را افزایش میدهد، مدت نگهداری مطالب در حافظه را طولانیتر میکند و خاطر سپاری اطلاعات در حافظه را طولانیتر میکند. برای داشتن مطالعهای فعال و پویا نوشتن نکات مهم در حین خواندن ضروری است تا برای مرور مطالب، دوباره مطالب را نخوانده و درزمانی کوتاه از روی یادداشتهای خود مطالب را مرور کرد. شرایط مطالعه، مواردی هستند که با دانستن، بهکارگیری و یا فراهم نمودن آنها، میتوان مطالعهای مفیدتر با بازدهی بالاتر داشت و در واقع این شرایط به ما میآموزد که قبل از شروع مطالعه چه اصولی را بهکارگیریم، در حین مطالعه چه مواردی را فراهمسازیم، چگونه به اهداف مطالعاتی خود برسیم و با دانستن آنها میتوانیم با آگاهی بیشتری درس خواندن را آغاز کنیم و مطالعهای فعالتر داشته باشیم:
الف. آغاز درست: برای موفقیت در مطالعه، باید درست آغاز کنیم؛
ب. برنامهریزی: یکی از عوامل اصلی موفقیت، داشتن برنامهای منظم است؛
پ. نظم و ترتیب: اساس هر سازمانی به نظم آن بستگی دارد.
ت. حفظ آرامش: آرامش ضمیر ناخوداگاه را پویا و فعال میکند؛
ث. سلامتی و تندرستی: عقل سالم در بدن سالم است؛
ج. تغذیه مناسب: تغذیه صحیح نقش مناسبی در سلامتی دارد؛
د. خواب کافی: خواب فراگیری و حافظه را تقویت میکند؛
ی. درک مطلب: درک مطلب آنچه در حافظه بلندمدت تقویت میشود ( همان).
تأثیر مطالعه در شخصیت فرزند
مطابق تحقیقات و بررسیها پنج تأثیر عمده از مطالعه بهدستآمده است که عبارتاند از: عامل وسیلهساز، یعنی آشنایی و شناخت کاملی از مشکلات واقعی و داشتن صلاحیت کامل برای روبرو شدن با مشکلات؛ تأثیر در شخصیت و ایجاد شخصیت جدید، تأثیر در بحث و استدلال، تأثیر در آسودگی خاطر؛ یعنی رهایی از افکار و عقاید بهویژه از طریق مطالعه منابعی که آن طرز فکرها و عقاید قبلی را تعدیل یا تغییر داده انسان را به آرامش خاطر میرساند؛ تأثیر در زیبایی؛ یعنی کسب تجارب زیباییشناسی از طریق: ادبیات، هنر و...، در واقع تأثیرات مطالعه در زیبایی را در موارد زیر میتوان یافت: افزایش میزان درک و فهم از طریق کشف معانی عمیق یک نوشته، بالا بردن سطح آگاهی نسبت به اهداف زندگی و فلسفه و حاکم بر آن، از طریق شریک شدن در احساسات، تجربیات، طرز فکر دیگران و بهرهگیری بیشتر از استعدادهای شخصی از طریق برانگیختن افکار، ادراکات و احساسات و...، است (علی شرفی، ۱۳۸۹: 212).
تأثیر خانواده در میزان مطالعه فرزند
خانواده، اولين مدرسهاي است كه انسان در آن درس ميآموزد و بهعنوان نخستين پايگاه آموزشوپرورش و از اساسيترين عوامل در تشكيل شخصيت كودك است. خانواده نقش بسيار مهمی در رشد و پرورش كودك دارد و در تمام جنبههاي فردي (معنوي، فرهنگي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و...) اثري عميق و غیرقابلانکار دارد؛ بايد بپذيريم كه اولين عامل مؤثر در ايجاد انگيزه و عادت به مطالعه و كتابخواني در كودكان «خانواده» است. شيوههاي زير براي ايجاد انگيزه و عادت به مطالعه و كتابخواني به خانوادهها پيشنهاد ميشود.
- استفاده از شیوه الگويي
تأثير الگو و نقشپذيري انسان يك امر طبيعي است كه از غريزه تقليد سرچشمه ميگيرد، يكي از كارهاي مهم و مؤثري كه والدين ميتوانند در خصوص همراهي و هماهنگي با فرزندان خود در امر مطالعه و کتابخوانی انجام دهند، بردن فرزندان به كتابخانه است. پدر يا مادري كه دست فرزند خود را گرفته و حداقل براي نخستين بار او را تا كتابخانه همراهي و در انتخاب كتاب كمك ميكنند، بدینوسیله به او ميفهمانند كه اين كار آنقدر ارزش دارد كه من همراه تو ميآيم و وقت خود را در اين راه صرف ميكنم. پدر، مادر، خواهر يا برادر بزرگتر براي كودكان کاملترین الگوها براي همانندسازي هستند. همچنين اگر در خانهاي يك كتابخانه هر چند كوچك وجود داشته باشد و قسمتي از آن به كودكان اختصاص يابد، ميل و توجه به كتاب و خواندن در آنها تقويت ميشود؛ بنابراين در خانوادههايي كه والدين علاقة زيادي به مطالعه ندارند و اوقات فراغت خود را صرف سرگرميهايي ميكنند كه با كتاب و خواندن ارتباطي ندارد، نبايد انتظار داشت كه فرزندان اين خانوادهها به كتاب خواندن و مطالعه علاقهمند شوند (همان: 215).
- برنامهریزی برای فرزندان
يكي از ضروريترين نيازهاي انسان در زندگي، داشتن يك برنامه مناسب است. هرچند در جامعه ما بسياري از افراد و خانوادهها به اين اصل اساسي و مهم توجهی نميكنند، ولي معمولاً انسانهایی كه طالب موفقیت و سعادت هستند، برنامه منظمي را براي زندگي خود و فرزندانشان تنظيم ميكنند. برنامهاي كه در برگیرنده تمام نيازهاي جسمي و روانی آنها باشد. انجام تكاليف شرعي و ديني، بازي، ورزش، انجام تكاليف درسي، تماشاي تلويزيون، همكاري در امورخانه، شركت در بحثهاي خانواده، مطالعه و كتابخواني و... از این قبیل است.
- خوانش کتاب برای فرزندان
قصّه وسيلهاي است كه ميتواند كودكان را پيرامون بزرگترها جمع كند و روابط عاطفي بين آنها را تقويت كند. والدين ميتوانند از راه قصهگويي توجه و اعتماد كودكان را به خود جلب كنند و با انتقال آنان به دنياي شادي و تخيّل، زمينة رشد و تكامل ذهنشان را فراهم كنند. كودكان علاقه زيادي به شنيدن قصهها دارند و از اين كار لذّت ميبرند. آنها بسياري از اوقات به مطالبي كه برايشان ميگوييم يا ميخوانيم به چشم يك قصة خيالانگيز نمينگرند، بلكه آن را رويدادي واقعي ميدانند كه در زمانهای گذشته به وقوع پيوسته و همين امر باعث ميشود با علاقه و دقّت بيشتري به اين مطالب گوش دهند. ميتوان از اين علاقه براي ايجاد انگيزه و عادت دادن آنها به مطالعه و كتابخواني استفاده كرد. در حقيقت ما با قصهگويي لذّت و شيريني كتاب و مطالعه را به كام كودكان ميريزيم و كودك وقتي بداند كه چنين قصههايي شيرين و خيالانگيز محصول كتاب است، در آرزوي آن است كه خودش هم بتواند بهزودی كتاب به دست بگيرد و آن را بخواند (پرسیان 1387: 48).
- خواندن اشعار نغز و پرمعنا
- از آنجا كه كلام شعر آهنگين و موزون است به ميزان زيادي مورد علاقه و توجه كودكان قرار ميگيرد و آنان را به وادي تخيّل ميكشاند. خواندن شعر از روي كتاب براي بچهها در جذب آنان بهسوی آن و ايجاد رغبت و عادت به مطالعه بسيار مؤثر است و در حقيقت همان نقش قصه را ايفا ميكند. شعرهاي كودكان بايد كوتاه ـ ساده و روان بوده و با آنچه مورد علاقه آنان است، ارتباط نزديك داشته باشد تا بتواند روي آنها تأثير بگذارد.
- نحوه خواندن کتاب
بلند خواندن كتاب نهتنها محتوا و معناي آن را انتقال ميدهد، بلكه بدینوسیله تصورهاي دروني، عشق و علاقه كتابخوان نيز نسبت به افرادي كه براي آنها كتاب خوانده ميشود، منتقل ميشود و يك رابطه عميق عاطفي بين آنها پديد ميآيد. اگر وقتي كه ما مطالب كتاب را ميخوانيم با انگشت اشاره کنیم و اجازه دهيم كه كودك حركتهاي دست ما را ببيند و تصويرهاي كتاب را نگاه كند و ارتباط بين مطالب كتاب و تصويرهاي آن را برايش شرح دهيم او احساس مشاركت ميكند و علاقة بيشتري از خود نشان ميدهد (کاربخش راوری، 1378: 87).
- اشکال مصور تأثیر بسزایی دارد
اگر با فرزندان خردسال خود را به كشيدن نقاشي تشويق كنيم و زمينهاي فراهم آوريم كه آنها با دفتر، قلم و مداد رنگي آشنا شوند، گام مؤثري در جهت علاقه آنها به كتاب برداشتهايم. كودك علاقهمند به نقاشي سعي ميكند كتابهاي مختلف را به دست آورد تا تصويرهاي آنها را بكشد و همين جستجو براي يافتن كتاب و تصويرهاي زيباعلاقة او را به كتاب بيشتر ميكند.
- تشویق در مقابل مطالعه
- كودكان علاقه زيادي به بيان مطالبي كه خواندهاند دارند و از اين كار لذت ميبرند. وقتي كودك ميخواهد قصهاي را که از زبان فرد ديگري شنيده يا در كتابي خوانده است، براي ما تعريف كند، بايد با صبر و حوصله و اشتياق به سخنان او گوش دهيم و اين برخورد ما نشانگر اين است كه به مطالعه كودك و مطالبي كه خوانده است، علاقهمنديم؛ بنابراين او سعي خواهد كرد اين كار خود را ادامه دهد و اطلاعات جديدتري كسب نمايد تا در فرصتهای مناسب به بيان آنها بپردازد و مورد تشويق و تحسين قرار گيرد (نانسی، 1372: 91).
- تشویق بهوسیله اسباببازی به سمت مطالعه
اسباببازي كودك را از دنياي درونياش بيرون كشيده و او را با دنياي بيرون ارتباط ميدهد، اين بدینوسیله ميتواند بين دنياي تخيل كودكي خود و دنياي واقع پُلي بزند. ساخت وسايل مطالعه بهصورت اسباببازي زمينة فكري خوبي نسبت به كتاب و كتابخواني در كودك پديد ميآورد و همانطور كه او وسايل آشپزي را دور خودش چيده و از آنها براي طبخ غذاي ساختگي و پذيرايي مهمان استفاده ميكند به همان صورت ميتواند با داشتن قفسههاي كوچك كتاب، ميز، چراغ مطالعه و كتاب نقش يك كتابدار يا دانشآموز اهل مطالعه را بازي كند. ميتوان با استفاده از چندتکه مقوا و وسايل ساده اين بازي را انجام داد (شرفی 1389: 85).
- پاسخ سؤالات فرزند را به کتاب حواله دهید
- در بسياري از موارد بهتر است بهجای دادن پاسخ سريع آنها را تشويق كنيم كه خود پاسخ مورد نظرشان را پيدا كنند و براي اين كار کتابهایی به آنها معرفي كنيم تا پاسخ خود را در آن بيابند. اگر کتابهای مورد استفاده داراي تصوير باشد، نتیجه مطلوبتری به دست خواهد داد.
- خرید کتاب و مجلات مناسب
اگر والدين به خريد كتاب براي كودك اهميّت بدهند، بهراحتی ميتوانند او را بهسوی مطالعه سوق دهند؛ براي مثال وقتي پدر براي چند روز به مسافرت ميرود و كودك با بيصبري در انتظار آمدن او لحظهشماری ميكند با آمدن پدر، خود را در آغوش او مياندازد و معمولاً اولين سؤالش اين است كه پدر برايم چه آوردهاي؟! ممكن است پدر بستهاي شيريني، اسباببازی و يا لباس براي كودك آورده باشد، اما اگر پدر همراه هرکدام از اينها يك يا چند جلد كتاب متناسب سن او آورده باشد به او فهمانده كه همانطور كه شيريني، اسباببازي و يا لباس اهميت دارد، كتاب هم داراي ارزش است؛ همچنين اهداء كتاب در موقعیتهای مناسب، مثل جشن تكليف و يا تولد ميتواند اثربخشي بالايي داشته باشد (پرسیان، 1387: 59).
جمعبندی
آدمی در دوران کودکی به علت عدم داشتن شناخت کافی از جهان پیرامون، بیشتر تحت تأثیر شرایط محیط اطرافش قرار میگیرد؛ لیکن باید عوامل تأثیرگذار در عرصه علاقهمندی به مطالعه و کتابخوانی را شناخت. با این توصیف میتوان به اهمیت نقش خانواده و محیطهای یادگیری چون مدارس در شکلگیری شخصیت کودک اشاره کرد. پرواضح است که سیستم آموزشی نقش بسزایی در رشد کودک در عرصه کتاب و کتابخوانی دارد. تا آنجا که میتواند آنچه فرد در خانواده تحت تأثیر اعضای آن یاد گرفته، بهکلی تغییر دهد یا اصلاح کند. ناگفته نماند که یکی از تأثیرات بسیار مهم مطالعه و کتابخوانی، بالا رفتن اطلاعات عمومی کودک و درک بهتر آنها از کتب درسی میشود. اگر جامعه بتواند خوانندگانی فعال تربیت کند، تکامل در کلیه زمینههای علمی و آموزش مشهود میشود، لیکن در نظام آموزشی باید به کیفیت منابع کتابخانهها و ایجاد رابطه بین این عوامل و کودکان پرداخت تا با بهرهگیری از امر مطالعه و اطلاعات عمومی افراد بتوان در عرصههای مختلف علمی و هنری خوش درخشید.