سرمقاله
تربیت دینی به مجموعه اعمال عمدی و هدفدار، به منظور آموزش گزارههاي معتبر و مفاهیم
يك دين به افراد ديگر، به نحوي كه آن افراد در عمل و نظر به آن آموزهها متعهد و پابند
باشند را گویند. با توجه به این تعریف میتوان گفت که خانواده، مربیان و مبلغان و متولیان
حکومت به عنوان کسانی که این امور را عهدهدار هستند، معرفی میشوند. از این میان کارشناسان
در امر تربیت دینی، سهم بیشتری را به خانواده و بهویژه والدین در آموزش آموزههای
دینی و مفاهیم دینی میدهند.<
تربیت دینی یا به عبارتی پرورش دینی، دارای اصولی است که لازم است قبل از هر انجام
هر عملی متولیان این حوزه با آنها آشنا شوند. نخستین اصل از اصولی که در تربیت دینی
باید مورد توجه قرار گیرد این است که باید در پرورش دینی به طبیعت کودک، رشد فیزیکی
و فکری او توجه شود؛ یعنی همواره در امر تعلیم، سن و سال، روحیات و میزان استعداد کودک
مدنظر قرار گیرد و مطالب با بیانی زیبا و در خور فهم و شعور و استعداد کودک به او
ارائه شود؛ زیرا همواره ثابتشده که اگر این مورد در امر تربیت دینی کودک لحاظ نشود
و مثلاً از کلمات سخت، دشوار، خشن و دور از فهم در امر تعلیم استفاده شود، کودک دچار
نوعی دلزدگی، تنفر و انزجار خواهد شد. دومین اصل از اصولی لازم در تربیت دینی این
است که از همان ابتدا، یعنی دوران پیشدبستانی و دبستان، کودک را با مفهوم مبدا،
معاد و مفاهیمی همچون خدا، روز جزا و غیره آشنا کرد. خانوادهها باید وقت زیادی را
صرف پرداختن به این مباحث در منزل کنند تا کودک با این مفاهیم مأنوس و کمکم ذهنش آماده
برخورد با مفاهیم دینی شود. در این مورد خانواده میتواند با ارائه تبیینهای درست
از موضوعات دینی و مسائل پیشروی کودک نوعی شناخت و علاقمندی را در کودک نسبت به مفاهیم
دینی ایجاد کند. اصل سوم، استفاده از وسایل سمعی و بصری در تربیت دینی است. به این
صورت که تماشای طرحها و نقاشیهای مذهبی، دیدار اماکن مذهبی و تماشای فیلمهای مذهبی
در برنامههای روزانه او گذاشته تا کودک با این مفاهیم مأنوس و آشنا شود. استفاده
از داستان و قصههای مذهبی و حضور در عبادت دستهجمعی و محافل مذهبی نیز بسیار مفید
است. مجموع این فعالیتها میتواند موجب ترغیب و تشویق کودک به این امر شود. در اصل
چهارم موردی که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که عواطف و احساسات مذهبی طفل را
باید تحریک کرد. خواندن اذان و قرآن با لحن زیبا و صدای بلند و دلنشین و همچنین خواندن
اشعار با صدای خوب و برپاداشتن مراسم تعزیه و دیدن فیلمهای مذهبی مناسب و غیره، میتواند
بسیار مؤثر باشد. اصل پنجم اینکه کودک را راغب سازیم که آداب مهم مذهبی و فرایض عبادتی
را خود انجام دهد، یعنی نماز، روزه، دعا و راز و نیاز با خدا و سپاس گذاری از نعمتهای
خدا را انجام دهد، لازم است کودک فراگیرد با حضور قلب مشکلات خود را به خدا بگوید و
از او کمک بخواهد. در کنار این اصول، اصول شناختی دیگری نیز وجود دارد که رعایت آنها
نیز در تعلیم تربیت دینی ضروری است، مثل اصل محبت، اصل تشویق، اصل اعتدال در تکلیف
و...، که غالباً بسیار محرک و مشوق در این امر هستند.
در بحث تربیت دینی علاوه بر رعایت اصول بیانشده فضای مناسب نیز تأثیر به سزایی در
نهادینه کردن مفاهیم دینی دارد که از جمله این فضاها میتوان به این موارد اشاره کرد؛
فضای خانواده: فضای که در خانواده و همراه پدر و مادر برای فرزند به وجود میآید، فضایی
است که کودک بیشترین وقت خود را در آن بسر میبرد، پس باید فضای سرشار از محبت باشد،
رابطه افراد در این فضا محبت است و تدریجاً باید این محبت خانوادگی را به یک محبت خدایی
تبدیل کرد تا صفای بیشتر و نفوذ بیشتری داشته باشد. فضای نماز: این فضا نیز میتواند
در جهات مختلف نقش تربیتی ایفا کند، در اذکارش باطن آدمی را با خدا رابطه دهد و در
دعاهایش روح آدمی را استغنا بخشد. چون همه اهل خانواده به این عمل میپردازند این
تلقین را به خانواده میدهد که همه ما با همدیگر هم جهت و هم نظر هستیم و همه دارای
یک رب و معبود به نام خداوند هستیم. فضای مسجد: فضای دیگری که در این رابطه نقش مهمی
را ایفا میکند، مسجد است. مسجد فضای است که همه افراد بدون توجه به شغل، پست و مقام
و اهداف دنیوی در آن دور هم جمع میشوند. « مسجد روح دینی از فردی که متدین و مومن
است به فردی که میخواهد متدین شود منتقل میکند». مجالس مذهبی نیز از جمله فضاهای
مناسبی است که نقش مهمی در تربیت دینی ایفا میکند( اعم از مجالس سوگواری یا اعیاد)
که حضور کودک و نوجوان در این محافل باعث میشود روح دینی و فطرت مذهبی آنها شکوفا
و پرورش یابد. دیدار با افراد مؤمن، علما و افراد خوب و باتقوای از دیگر فضاهای است
که برای تربیت دینی جهت الگوپذیری ضروری به نظر میرسد. رفتن به طبیعت، تعمق در آسمان،
دشت و صحرا و تفکر در آفرینشهای خداوند، از جمله حیوانات، خود نیز میتواند کمک زیادی
تربیت دینی کودک به این مورد کند.