ایشان طی یک دستورالعمل اخلاقى مىگويد:
«بدان اى برادرم، دوست عزيز و بزرگوارم، پس از فهم آنچه در اين سطور آمد و بعد از آن كه به علوم عادى آگاه گرديدى و رسوم ظاهرى را برپا داشتى، بايد تلاش بىامان را براى رسيدن به برترين مقصد، والاترين هدف، شيرينترين مسلك و دلپذيرترين شيوه پيشه كنى و آن «جان جهانشدن» است.
رسيدن به اين مقام والا و بلند، جز با دوركردن پستيها، تيرگيها و حجابهاى مادى و جلب صفات كمال از راه عمل به دستور شرع انور و حركت بر مقتضاى ايمان و كوشش در اجراى فرامين الهى و احكام عملى و قلبى نشايد.
... شگفتا! آيا وجدانت اجازه مىدهد، برخوان گستردهاش با توان و قدرتى كه او ارزانى داشته، نافرمانى و سركشى كنى؟ آيا مىپسندى توان، اراده و حكمت او را در آنچه ناروا شمرده به كارگيرى و بىحرمتى روا دارى؟ پناه مىبريم به خداى داناى شنوا، از شيطان رانده شده از درگاه خداوند.
... جهاد اكبر را پيشه كن، تا الگويى حقنما گردى و مشمول پاداش شهيدان؛ كه در سخنان معصومين (علیهم السلام) آمده است:
... بارالها! طعم عفو، شيرينى آمرزش و رحمت خود را بر ما بچشان، تا از سياهيهاى ذلت بيرون بياييم و لباس كفر و نفاق را از تن بدريم. به تو شكوه مىبريم كه تو پناهگاه هر شكايتى.»