معرفت نفس؛ طریقه‌ی عرفان شیعی

معرفت نفس؛ طریقه‌ی عرفان شیعی

خداوند همه‌ی پرهیزگاران را به مراقبت از نفس خود امر فرموده و هدایت درونی و باطنی انسان را مانع آسیب دیدن او از عوامل و انحرافات بیرونی معرفی می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، بر شما باد مراقبت از نفوس خودتان؛ [زیرا] هرگاه شما خود هدایت شده باشید، گمراهی هیچ‌کس بر شما زیادی وارد نمی‌کند، بازگشت شما همگی به‌سوی خدا است، پس به آنچه انجام می‌دادید، آگاه خواهید شد» [1] . در برخی از اخبار آمده است که مردی به نام مجاشع بر رسول خدا 9 وارد شد و گفت:

يا رسول‌الله! كيف الطريق إلى معرفة الحق؟ فقال 9: معرفة النفس، فقال: يا رسول‌الله! فكيف الطريق إلى موافقة الحق؟ قال: مخالفة النفس، فقال: يا رسول‌الله! فكيف الطريق إلى رضا الحق؟ قال: سخط النفس، فقال: يا رسول‌الله! فكيف الطريق إلى وصل الحق؟ قال: هجر النفس، فقال: يا رسول‌الله! فكيف الطريق إلى طاعة الحق؟ قال: عصيان النفس، فقال: يا رسول‌الله! فكيف الطريق إلى ذكر الحق؟ قال: نسيان النفس، فقال: يا رسول‌الله! فكيف الطريق إلى قرب الحق؟ قال: التباعد من النفس، فقال: يا رسول‌الله! فكيف الطريق إلى انس الحق؟ قال: الوحشة من النفس، فقال: يا رسول‌الله! فكيف الطريق إلى ذلك؟ قال: الاستعانة بالحق على النفس. [2]

«ای رسول خدا! چه راهی برای شناخت پروردگار وجود دارد؟» فرمود: «معرفت نفس». گفت: «ای رسول خدا! راه موافقت با حق چیست؟» فرمود: «مخالفت با نفس». پرسید: «ای رسول خدا! راه رضای حق چیست؟» فرمود: «نارضایتی و ناخشنودی نفس». پرسید: «ای رسول خدا! راه وصل به حق چیست؟» فرمود: «ترک نفس و جدا شدن از آن». گفت: «ای رسول خدا! راه طاعت حق چیست؟» فرمود: «نافرمانی نفس». گفت: «ای رسول خدا! راه ذکر حق چیست؟» فرمود: «فراموشی نفس». گفت: «ای رسول خدا! راه قرب حق چیست؟» فرمود: «دوری از نفس». گفت: «ای رسول خدا! راه انس با حق چیست؟» فرمود: «مأنوس نبودن و انس نداشتن با نفس». گفت: «ای رسول خدا! راهیابی به آن چگونه است؟» فرمود: «کمک گرفتن از حق بر ضد نفس».

پی‌نوشت‌ها:

[1] . مائده: 105.

[2] . بحارالانوار، بیروت 1403، ج67، ص 72.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

پر بازدیدترین ها

داستانی از کودکی سعدی

داستانی از کودکی سعدی

حریم و حرمت (تربیت فرزند)

حریم و حرمت (تربیت فرزند)

سعی کنید بین شما و بچه شما یک رودربایستی وجود داشته باشد و این رودربایستی را سعی کنید حفظ شود. خجالت و شرم حضوری را حتماً در میان داشته باشید و در این صورت اگر حرکت ناخوشایندی از او دیدید به او مستقیماً نگویید...
و به چند ارزد؟

و به چند ارزد؟

گوهر را به دست او سپرد و گفت: چند ارزد؟ گفت: بسیار. شاه گفت: آن را بشکن! همان دم، گوهر را بر زمین زد و آن را صد پاره کرد.
Powered by TayaCMS