معرفی کتاب اسلام و تربیت دختران

معرفی کتاب اسلام و تربیت دختران

نویسنده کتاب اسلام و تربیت دختران علی قائمی‌ است. کتاب «اسلام و تربیت دختران» دارای ۱۲ بخش با عناوین «پیشگفتار»، «در تربیت دختران»، «مقصد و برنامه تربیت»، «پرورش ابعاد وجودی دختران»، «دامنه پرورش»، «پرورش اقتصادی»، «تربیت و تأمین نیاز‌ها»، «روابط در تربیت دختران»، «روش تربیت دختران»، «موضع‌گیری‌ها برای تربیت»، «تربیت دختران نوجوان و جوان» و «غفلت‌ها و بدآموزی‌ها در تربیت دختران» است.

بخش اول کتاب به «تربیت دختران و پیش‌داوری‌ها» توجه کرده است که نویسنده در این بخش پس از ذکر تفاوت مفهومی «تفاوت» و «تبعیض» و همچنین «تشابه» و «تساوی»، به بحثی درباره تفاوت‌های بین زن و مرد در جنبه زیستی، روانی و انجام وظایف اجتماعی پرداخته و سپس «دوگانگی زن و مرد» را از جنبه‌های «تن»، «ذهن و استعداد»، «عاطفه و روان» و «محیط» مطرح کرده است و پس از آن به «ارزش دختر از دیدگاه اسلام» پرداخته است.

بخش دوم به این مسئله اشاره دارد که تربیت از نظر اسلام دوجنسی است و برای زن و مرد در تربیت تفاوت‌هایی وجود دارد. دلایل دوجنسی بودن تربیت در کتاب چنین است: تفاوت در جسم، تفاوت در روان و وجود تفاوت در وظایف. سپس از حقوق دختر در زمینه تربیت، سخن به میان آماده است. ذکر این نکته که تربیت دختران مهم‌تر از تربیت پسران است و اصولی که باید در این تربیت مورد توجه قرار گیرد، از دیگر مباحث این بخش است.

بخش سوم به شرح مقصد و محتوای برنامه تربیت دختران اشاره دارد. فصل دیگر این بخش مربوط به «تربیت مادرانه» است؛ از آن بابت که انگیزه و شوق «مادری» در دختران یک امر فطری و غریزی است و آنها در درون خود واجد این علاقه هستند.

محتوای تربیت مورد اشاره در این بخش به این مسائل توجه دارد: «سازندگی خود»، «اداره زندگی»، «تربیت نسل»، «زمینه اجتماعی و فرهنگی»، «زمینه اقتصادی»، «علوم و مهارت‌ها» و «سرگرمی‌ها».

بخش چهارم به پرورش دختران از جهات «فیزیکی»، «روانی» و «فکری» اختصاص دارد. اهمیت مراقبت از سلامت، تغذیه، مسئله لباس کودکان و ورزش و بازی، پرورش فکری و آزادی در تفکر و همچنین پرورش روان، در این بخش آمده است.

بخش پنجم درباره «دامنه پرورش» است که به پرورش دینی، عاطفی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دختران اختصاص دارد.در این بخش آمده است: «در تربیت دختران سعی بر این است که او را از محبت خانوادگی اشباع کنند؛ آن چنان‌که به پدر و مادر اعتماد و روی آنها حساب کند. وجود خلأ در این زمینه ممکن است موجبات انحراف او را فراهم آورد و وحشت از اینکه در خانه کسی او را دوست ندارد، ممکن است موجب پدید آمدن نابسامانی فکری و حتی خودکشی شود. در بررسی لغزش‌های دختران جوان، این مسئله مسلم شده است که اغلب آنان دچار خلأیی در محبت خانوادگی بوده‌اند. ما نمی‌خواهیم بگوییم پدران و مادران فرزندان خود را دوست نداشته‌اند، بلکه می‌گوییم دوستی‌شان به‌گونه‌ای نبوده که فرزندشان آن را لمس کند و یا به آن اعتماد پیدا کند.»

در بخش ششم با توجه به محیط‌های متفاوت تربیتی دختران مانند خانه، مدرسه و اجتماع، سعی بر آن است که وظایف متفاوت والدین که منطبق بر سن فرد است، در محیط‌های متفاوت بررسی و عنوان شود.

بخش هفتم به بررسی رابطه تربیت و تأمین نیاز‌ها می‌پردازد. نیاز‌های جسمانی و فیزیولوژیکی مانند غذا، پوشاک، بازی و بهداشت، نیاز‌های عاطفی مانند محبت، امنیت و مسائلی مانند نوازش، حمایت، تقدیر و تحسین و نیاز‌های روانی مانند عدالت، آزادی، استقلال و تعلق به گروه.

بخش هشتم به بررسی رابطه پدر یا دختر، رابطه مادر با دختر و رابطه دیگران با دختر می‌پردازد. نقش پدر در تربیت دختر پرورش روان او و همچنین ایجاد زمینه اعتماد و امنیت و همچنین ایفای نقش اتکا و پناه بودن برای دختران است. نقش اخلاقی، معنوی و تنگاتنگ مادر با دختر؛ در این بخش بررسی شده و همچنین نکاتی را به مادران گوش‌زد کرده است:

  1. کوشش مادر متوجه این مسئله باشد که دختر از دختر بودنش خرسند باشد و احساس نگرانی و شرم نکند.
  2. سؤالات دختران را دز حین بلوغ به صراحت پاسخ دهید تا از افراد بی‌اطلاع نپرسند.
  3. در مرحله بلوغ از طریق تغذیه، پوشاک و هنر، به تلطیف غرائز او بپردازید.
  4. بکوشید در او قدرت مقابله با دشواری‌های زندگی را بیاموزید.

بخش نهم، درباره تربیت و سازندگی و بازسازی است. در جنبه سازندگی اصل بر این است که کودکان از لحظه تشکیل جنین تا رسیدن به مرحله رشد، تحت برنامه‌ای باشند. در بازسازی فرض بر این است که بنای تربیتی افراد بر پایه نادرست بوده و اینک باید پایه‌های تربیتی قبل را ویران کرد و دوباره شروع به سازندگی نمود.در این بخش در بررسی علل کج‌رفتاری‌ها چنین عناوینی بررسی شده است: دوران کودکی آشفته، محرومیت از نوازش پدر، امر و نهی‌های مربیان و عاملان تربیت، برخورد‌های نا باب معاشران، کمبود‌ها و نارسایی‌های ناشی از بیماری‌ها و عدم آگاهی و اعتقاد.

بخش دهم به مراقبت از دختران در برخورد و معاشرت و همچنین نوع بازی‌ها، پوشاک، تفریحات و مصرف اختصاص دارد: «ما در این بحث نمی‌خواهیم والدین را واداریم که دختران خود را از معاضرت‌ها منع کرده و در خانه محبوس نگه دارند. بلکه می‌خواهیم معاشرت آنها را براساس ضوابط و تحت کنترل قرار دهیم تا در این راه، صدمه و لطمه‌ای نبینند.»

نکاتی جالب در خصوص بازی‌ها در این بخش آمده است:

بازی‌ها تا سن ۵-۶ سالگی برای دختران و پسران یکسان است و بعد از آن باید بر طبق وظایف اجتماعی باشد.

 اگر دختر، هوس بازی پسرانه داشت، آن هوس را سرکوب نمی‌کنیم، بلکه سعی در تغییر آن داریم.

 اوقات کودکان نباید با بازی پر شود، بلکه در مواردی رسیدگی به کارهای منزل ضرورت دارد.

بخش یازدهم، به شناخت دختران نوجوان و جوان و نیاز‌های خاص آنان در این سنین و همچنین نوع برخورد والدین اختصاص دارد. خیال‌بافی، طغیان، ضعف اعتماد به نفس، خودنمایی برای جلب محبت، غرور، پر توقعی، قبول نداشتن والدین به عنوان الگو، حساسیت شدید در برابر نقص‌های بدنی؛ از ویژگی‌های بررسی شده در این بخش برای دختران نوجوان است.

بخش دوازدهم که بخش پایانی کتاب را تشکیل می‌دهد، درباره غفلت‌های والدین در امر تربیت و همچنین بدآموزی‌های والدین است. «سرکوبی آزادی» مانند «عدم کنترل آزادی»، در این بخش غفلت به حساب می‌آید؛ از آن جهت که «گاهی والدین و مربیان برای آنکه روح اطاعت را در دختران بدمند و آنان را افرادی بی سر و صدا و آرام بار آورند، آزادی‌ها را در آنان سرکوب می‌کنند و از همان آغاز آنها را افرادی رام و مطیع که قادر نیستند از خود دفاع کنند، تربیت می‌کنند؛ در حالی‌که دختران نیز مانند پسران باید بتوانند از حقوق خود دفاع کنند و توسری خور بار نیایند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

اين نوشتار با روش توصيفي-تحليلي به جايگاه انسان كامل در نظام هستي ا ز منظر عارفان مسلمان پرداخته است. از منظر آنان انسان كامل، خليفه حق‌تعالي، قطب عالم امكان و واسطه دريافت فيض از حق‌تعالي است. به عقيده بسياري از عرفا، انسان كامل به منزله روح عالم هستي مي‌ماند؛ همان‌گونه که روح امور بدن را تدبير مي‌كند، انسان كامل هم امور عالم را تدبير مي‌نمايد؛ گرچه به لحاظ بشري خود وي توجه نداشته باشد. هرگاه انسان كامل از عالم دنيا به عالم آخرت منتقل شود، خزائن الهي نيز به آن عالم منتقل خواهند شد، بساط عالم ماده جمع خواهد شد و رستاخيز قيام خواهد كرد. اين باور اهل تصوف، با عقايد شيعي، بسيار هماهنگ است؛ زيرا روايات شيعي نيز در اين معنا، صراحت دارد كه هرگاه حجت خدا از روي زمين ارتحال يابد، زمين متلاشي خواهد شد؛ ويژگي‌هاي كه از زبان اهل تصوف براي اهليبت بيان شده است، حاكي از اين مطلب است كه از منظر آنان انسان كامل، منطبق بر اهلبيت (ع) مي‌شود.
حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي، حقيقتي است كه از هر قيدي رها است؛ از اين حقيقت به غيب الغيوب و هويت مطلقه و وجود من حيث هو هو، نيز تعبير كرده‌اند. اين حقيقت در مرتبه اطلاق هيچ حكمي را نمي‌پذيرد، به همه موجودات نسبت يكسان دارد؛ اما از لازمه آن، علم به ذات و شعور به كمال ذاتي و اسمائي است. علم به ذات موجب، افتادن بي‌تعين در دام تعين مي‌شود.
جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

عقل در نظام سلوکی عرفا، دارای دو جایگاه مجزا است. عقل در مراحل ابتدایی سلوک هدایتگر، راهگشا و روشنگر است؛ اما در مراحل عالی‌تر سلوکشان هدایتگری و راهبری از عقلانیت و تعقل جدا می‌شود؛ در این راستا باید توجه داشت که منزلت عقل نفی نمی‌شود، بلکه عقلانیت در صیرورت وجودی عارف به امری فراعقلی و نه غیرعقلی تبدّل و تحول می‌یابد. متاسفانه نزد برخی راهروان طریق سلوک این امر به مثابه ضد عقلی بودن تعالیم عرفانی تلقی می‌شود، حال آن‌که میان امر فراعقلی و امر غیر عقلی تفاوت و تمایز معناداری است که می بایست مورد توجه و تأمل عرفان پژوهان و سالکان راه قرار گیرد؛ در این مقاله ضمن پرداختن به مفهوم انسان‌شناختی و وجودشناختی مفهوم عقل، به تفاوت و تمایز میان این دو ساحت اشاره و لوازم معرفت شناختی آن استخراج خواهد شد.
الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

قرآن کریم با استفاده از آیات خویش انسان را به‌سوی کمال سوق می‌دهد؛ پس باید بر طبق این فرمان‌ها روند زندگی را در مسیر رویش قرارداد. با بررسی و تحلیل الگوی رویش می‌توان اصلی‌ترین نقش را در خود فرد و آن جامعه جستجو کرد که ایمان را در درون خویش حس نمودند و فطرتشان علی‌رغم، القائات منفی افراد دیگر، ایشان را به این مسیر نزدیک نمودند، مانند همسر فرعون که با توجه به محیطی دور از معنویات، به دیندار شد...

پر بازدیدترین ها

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

این پژوهش نشان می‌دهد که ایجاد رابطه درست بین فرد و مسائل خود، ایجاد رابطه درست بین فرد و دیگران و ایجاد رابطه با خدا و کسب آرامش در پرتو آن از آثار رشد معنوی است؛ همچنین، تفکر، ایمان، انجام خوبی و ترک زشتی از علل رشد معنوی و جهل، کفرورزی و پیروی از شهویات از موانع رشد معنوی است.
آسیب‌ها و تهدیدهای اختلافات مذهبی در جهان اسلام

آسیب‌ها و تهدیدهای اختلافات مذهبی در جهان اسلام

مقاله حاضر ضمن بررسی فلسفه تفاوت‌ها و تنوع‌های میان انسان‌ها، تنوع و اختلاف از دیدگاه اسلام و انواع اختلافات مذهبی را تبیین و سپس به عوامل پیدایش اختلاف و تفرقه مذاهب را به لحاظ درونی و بیرونی پرداخته و نتایج و آثار ناشی از آن را بیان می‌کند...
انسان از منظر کریشنا مورتی

انسان از منظر کریشنا مورتی

کریشنامورتی در جای‌جای گفته‌های خویش به موضوع دانستگی اشاره می‌کند و سرانجام پند او این است که باید از هر دانستگی رها شد تا آزاد گشت و انسان شد...
حقیقت یوگا

حقیقت یوگا

در این مقاله با تکیه بر اصلی‌ترین متن یوگا، یعنی یوگاسوتره، حقیقت یوگا بررسی شده است و رابطه آن با آیین هندوییسم، اهداف و آثار آن مورد بررسی قرار گرفته است...
Powered by TayaCMS