رعایت عدالت در محبت به کودکان توسط والدین

رعایت عدالت در محبت به کودکان توسط والدین

یکی از وظایف دقيق اولیا، در راه پرورش صحیح کودکانشان حفظ عدل و توازن در محبت به آنها است. پدران و مادران که چند فرزند دارند, لازم است در طرز رفتار و کیفیت ابراز محبت کودکی، شخصیت سایر کودکان خود را مراعات نمایند، تمام آن عملا فرزند خود به حساب آورند و با همه عادلانه و به‌طور متساوی رفتار نمایند. و في رواية السكوني قال: نظر رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله إلى رجل له ابنان فقبل أحدهما و ترك الآخر فقال له النّبي صلّى اللّه عليه و آله "فهلا واسيت بينهما.[1]

نقل شده است: پدری با دو فرزند خود به محضر رسول اکرم شرفیاب بود. یکی از فرزندان را بوسید و به فرزند دیگر اعتنا نکرد، پیامبر که این رفتار نادرست را مشاهده کرد به او فرمود: چرا با فرزندان خود به‌طور متساوی رفتار نمی‌کنی؟ نکته مهمی که در اینجا وجود دارد این است که تنها نقطه امید و مایه شادی و نشاط کودک، مهر پدر و مادر است. هیچ نیرویی به اندازه محبت پدر و مادر خاطر طفل را مطمئن و آرام نمی‌کند و هیچ مصیبتی مانند از دست دادن تمام یا قسمتی از مهر پدر و مادر، روان او را مضطرب و آزرده نمی نماید. حسادت پسر نسبت به تولد برادر کوچک تعجب‌آور نیست؛ زیرا وی حس می‌کند که قسمتی از مهربانی‌ها و  مواظبت‌هایی که تا به حال فقط متعلق به او بوده از او گرفته می‌شود و دیگر فقط متوجه او نیستند، بلکه این توجه باید قسمت شود. پدران و مادرانی که در اعمال علاقه و محبت نسبت به فرزندان، مراعات عدل و تساوی را نمی‌نمایند و یکی از کودکان خود را بر سایر کودکان خویش ترجیح می‌دهند، عملا آنان را تحقیر کرده و به شخصیت آنها اهانت نموده‌اند. این قبیل پدران و مادران با رفتار نادرست خود غیرمستقیم به کودکان می‌فهمانند که تنها برادر شما شایسته این همه احترام و محبت است و شما آن لیاقت و شایستگی را ندارید؛ بدون تردید این رفتار غیر عادلانه، نتایج نامطلوبی در بر دارد.

قال علي: عدلو بين اولادکم کما تحبون ان يعدلوا بينکم؛ بین فرزندان خود به عدالت رفتار کنید، همان‌طور که مایلید بین شما به عدالت رفتار شود.

 

 پی‌نوشت‌

[1] .مکارم اخلاق،ص113.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

اين نوشتار با روش توصيفي-تحليلي به جايگاه انسان كامل در نظام هستي ا ز منظر عارفان مسلمان پرداخته است. از منظر آنان انسان كامل، خليفه حق‌تعالي، قطب عالم امكان و واسطه دريافت فيض از حق‌تعالي است. به عقيده بسياري از عرفا، انسان كامل به منزله روح عالم هستي مي‌ماند؛ همان‌گونه که روح امور بدن را تدبير مي‌كند، انسان كامل هم امور عالم را تدبير مي‌نمايد؛ گرچه به لحاظ بشري خود وي توجه نداشته باشد. هرگاه انسان كامل از عالم دنيا به عالم آخرت منتقل شود، خزائن الهي نيز به آن عالم منتقل خواهند شد، بساط عالم ماده جمع خواهد شد و رستاخيز قيام خواهد كرد. اين باور اهل تصوف، با عقايد شيعي، بسيار هماهنگ است؛ زيرا روايات شيعي نيز در اين معنا، صراحت دارد كه هرگاه حجت خدا از روي زمين ارتحال يابد، زمين متلاشي خواهد شد؛ ويژگي‌هاي كه از زبان اهل تصوف براي اهليبت بيان شده است، حاكي از اين مطلب است كه از منظر آنان انسان كامل، منطبق بر اهلبيت (ع) مي‌شود.
حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي، حقيقتي است كه از هر قيدي رها است؛ از اين حقيقت به غيب الغيوب و هويت مطلقه و وجود من حيث هو هو، نيز تعبير كرده‌اند. اين حقيقت در مرتبه اطلاق هيچ حكمي را نمي‌پذيرد، به همه موجودات نسبت يكسان دارد؛ اما از لازمه آن، علم به ذات و شعور به كمال ذاتي و اسمائي است. علم به ذات موجب، افتادن بي‌تعين در دام تعين مي‌شود.
جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

عقل در نظام سلوکی عرفا، دارای دو جایگاه مجزا است. عقل در مراحل ابتدایی سلوک هدایتگر، راهگشا و روشنگر است؛ اما در مراحل عالی‌تر سلوکشان هدایتگری و راهبری از عقلانیت و تعقل جدا می‌شود؛ در این راستا باید توجه داشت که منزلت عقل نفی نمی‌شود، بلکه عقلانیت در صیرورت وجودی عارف به امری فراعقلی و نه غیرعقلی تبدّل و تحول می‌یابد. متاسفانه نزد برخی راهروان طریق سلوک این امر به مثابه ضد عقلی بودن تعالیم عرفانی تلقی می‌شود، حال آن‌که میان امر فراعقلی و امر غیر عقلی تفاوت و تمایز معناداری است که می بایست مورد توجه و تأمل عرفان پژوهان و سالکان راه قرار گیرد؛ در این مقاله ضمن پرداختن به مفهوم انسان‌شناختی و وجودشناختی مفهوم عقل، به تفاوت و تمایز میان این دو ساحت اشاره و لوازم معرفت شناختی آن استخراج خواهد شد.
الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

قرآن کریم با استفاده از آیات خویش انسان را به‌سوی کمال سوق می‌دهد؛ پس باید بر طبق این فرمان‌ها روند زندگی را در مسیر رویش قرارداد. با بررسی و تحلیل الگوی رویش می‌توان اصلی‌ترین نقش را در خود فرد و آن جامعه جستجو کرد که ایمان را در درون خویش حس نمودند و فطرتشان علی‌رغم، القائات منفی افراد دیگر، ایشان را به این مسیر نزدیک نمودند، مانند همسر فرعون که با توجه به محیطی دور از معنویات، به دیندار شد...

پر بازدیدترین ها

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

این پژوهش نشان می‌دهد که ایجاد رابطه درست بین فرد و مسائل خود، ایجاد رابطه درست بین فرد و دیگران و ایجاد رابطه با خدا و کسب آرامش در پرتو آن از آثار رشد معنوی است؛ همچنین، تفکر، ایمان، انجام خوبی و ترک زشتی از علل رشد معنوی و جهل، کفرورزی و پیروی از شهویات از موانع رشد معنوی است.
سنخ‌شناسی عشق در اندیشه‌ی مولوی و کریشنا مورتی

سنخ‌شناسی عشق در اندیشه‌ی مولوی و کریشنا مورتی

عشق در عرفان مولوي و کریشنامورتی اهميت والايي دارد؛ مولوی و کریشنا ویژگی‏‌هایی را برای عشق شمرده‏‌اند...
نقش صدق در زندگی معنوی

نقش صدق در زندگی معنوی

مفهوم صدق از جمله مفاهيمي است که در متون دینی به‌کار گرفته شده است. صدق، در بيان قرآن، معنايى گسترده و فراگير دارد و تنها در وصف قول و گفتار به‌کار نبرده شده و به اعتقاد و عمل نيز نسبت داده شده است.
مهارت‌های معنوی در زندگی از نگاه آموزه‌های دینی

مهارت‌های معنوی در زندگی از نگاه آموزه‌های دینی

با توجه به رشد و توسعه زندگی آدمی و پیچیدگی‌های ارتباطی وی با دنیای درون و بیرون، آموختن مهارت‌های معنوی در زندگی، ضرورتی انکارناپذیر است؛ مهارت‌های زندگی، توانایی‌هایی هستند كه زمینه سازگاری و رفتار مثبت و مفید فرد را فراهم آورده...
عرفان اشو

عرفان اشو

Powered by TayaCMS