سرمقاله
شاید وقتی لنین این جمله معروف « اگر رسانه
(سینما) را دراختیار من قرار دهید، بر تمام دنیا حکم خواهم راند» را بیان کرد، برخی
به او خندیدند و نفهمیدند که او دست روی چه نکتة مهمی گذاشته است. اما پر واضح است
که دوران معاصر ، دوران رسانهها است و رسانهها نقش بسیار مهمی را در مسایل
سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ...، را ایفا میکنند؛ به طوری که با آمدن
رسانههای جدید، مرزهای جغرافیایی به کنار رفته و زندگی مردم را هر روز بیشتر تحت
الشعاع خود قرار داده است. رسانه در این تعریف شامل تمام ابزارهایی است که کار
انتقال پیام از فرستنده یا فرستندگان را به مخاطب یا مخاطبان را برعهده دارد؛
ازاینرو روزنامه، کتاب، رادیو و تلویزیون، ماهواره، انترنت و...، در این تعریف
میگنجد. با توجه به این نقش رسانه در دوران معاصر، بیشک معایب و محاسنی نیز بر آن
مترتب خواهد بود. از جمله فایدههای رسانه میتوان به ارتباط فرهنگها با یکدیگر،
افزایش میزان آگاهیها از طریق آموزشهای مناسب، پیشرفت علم و تکنولوژی، رفاء مردم،
رشد و پیشرفت جامعه و نیل به سعادت افراد آن جامعه، انتقال آموزههای دینی، رشد و
تربیت افراد جامعه و...، اشارهکرد. از طرف دیگر نیز رسانهها با توجه به این نقش
مهم، میتوانند ابزاری در دست امپریالیسم جهت چپاول فرهنگی کشورها شود که ترویج
فرهنگ غربی؛ فساد، بیبندباری، بیدینی و ...، از این جمله است. این رسانهها علاوه
بر آنکه ابزاری برای سرگرمی و تفریح مردم هستند، وسیلهای برای تعلیم و تربیت، فکر
و اندیشه و موجب تحول و تکامل جامعه نیز هستند. ازاینرو است که نقش تربیتی رسانه
پیش از هر زمان دیگر نمایان میشون؛ نقش تربیتی که شاید بیشتر از هر قشر دیگری نسل
نوجوان و جوان ما را تحت تأثیر خود قرار می دهد. اما به راستی در این میان
وظیفة خانوادهها چیست؟ آیا تنها راه برای برخورد با خطراتی که از سوی
رسانهها ممکن است گریبانگیر فرزندان ما شود، منع کردن آنها از این ابزارها است
یا راهای دیگری نیز وجود دارد که در عین اینکه استفاده از این ابزارها را برای ما
میسر میکند، ما را نیز در مقابل این خطرات واکسینه میکند؟ شاید بتوان
جواب این سؤالها را در یک کلمه پیدا کرد و آن سواد رسانهای است؛ سواد
رسانهای در یک تعریف عبارتند از: یک نوع درک و آگاهی متکی بر مهارت است که بر اساس
آن میتوان انواع رسانهها و انواع تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و
شناسایی کرد. درحقیقت این درک و اگاهی به ما کمک میکند تا بدانیم چه
برنامههایی برای ما مناسب و چه برنامههایی نامناسب هستند و اینکه میزان مصرف
هربرنامه چه اندازه و بر چه مبنایی است. سواد رسانهای میتواند به مخاطبان
رسانهها بیاموزد كه از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و
فعالانهای وارد شوند كه در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد
رسانهای كمك میكند تا از سفرهی رسانهها به گونهای هوشمندانه و مفید بهرهمند
شویم. در حقیقت سواد رسانهای توانایي تحليل و ارزشيابي پيامها و قدرت توليد و
انتقال اطلاعات به ديگران در قالبهاي مختلف و با ابزار گوناگون را در انسان پديد
ميآورد. اينگونه از سواد؛ با توانمند كردن انسان بر درك نحوه كار رسانهها و نحوۀ
معنيسازي آنها، ماهيت و اهداف توليد پيام رسانهها و تأثيرات و تكنيكهاي
رسانههاي گوناگون، او را از مصرفكنندگي صرف خارج كرده و در برابر اثرات رسانهها
مقاوم ميسازد. بنابراین برخانوادهها لازم است تا با فراگیری سواد رسانهای نه
تنها فرزندان خود را از خطراتی که ار سوی رسانهها آنها را تهدید میکند واکسینه
کنند، بلکه زمینة استفادة مفید و درست را از رسانهها برای آنها فراهم کنند.