حضرت امیر و چراغ خاموش

حضرت امیر و چراغ خاموش

رسول اکرم(ص) شبی نماز مغرب و عشا را به جای می‌آورد. مردی از میان صف برخاست و گفت: مردی غریبم، و این سؤال را در وقت نماز حضرت رسول(ص) می‌کنم. به من غذا دهید.

رسول(ص) گفت: ای دوست، ذکر غربت نکن که بسیار غمگین شدم. غریبان چهار نوع‌اند.

گفتند: یا رسول‌الله کدام‌اند ایشان؟

گفت: مسجدی در میان قوم که در او نماز نکنند و قرآنی در دست قومی که آن را نخوانند و عالِمی در میان قومی که از احوال او خبر نداشته باشند و از او دلجویی نکنند.

سپس گفت: کسی هست که از عهدة معیشت این مرد برآید؟ خداوند او را در بهشت برین جا دهد!

حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) برخاست و دست فقیر گرفت و بُرد به خانة فاطمه(س) و گفت: ای دختر رسول خدا، به این مهمان رسیدگی کن.

فاطمه(س) گفت ای پسر‌عموی رسولِ خدا، در خانه به‌جز کمی گندم نداشتیم و از آن غذایی درست کرده‌ام. بچه‌ها گرسنه هستند و تو روزه‌داری و غذا کم است. برای یک نفر بیشتر نیست.

گفت: حاضر کن.

او رفت و غذا را آورد.

امیر‌المؤمنین(ع) به غذا نگاه کرد. کم بود. با خود گفت: اگر من غذا نخورم شایسته نیست و اگر بخورم، برای مهمان کافی نیست. دست مبارک را دراز کرد. به خاطر همین، چراغ را خاموش می‌کنم و خاموش کرد.

آنگاه به حضرت خیر‌النساء گفت: چراغ را دیرتر روشن کن تا مهمان غذایش را کامل بخورَد. بعد چراغ را بیار.

و حضرت امیرالمؤمنین(ع) دهان مبارک را تکان می‌داد و وا‌نمود می‌کرد که غذا می‌خورَد. و در واقع نمی‌خورد. تا اینکه مهمان غذایش را کامل خورد و سیر شد.

حضرت خیر النساء(س)، چراغ را آورد و گذاشت. مقدار غذا به همان اندازه اول بود.

پس امیرالمؤمنین به مهمان گفت: چرا غذا نخوردی؟

گفت: یا اباالحسن، من خوردم و سیر شدم. ولیکن خدای تعالی، برکت به غذا داده است.

آنگاه از آن غذا امیرالمؤمنین خورد و حضرت خیر‌النساء و شاهزاده‌ها(ع) نیز خوردند و به همسایه‌ها نیز دادند از برکتی که خداوند به آنها داده بود.

صبح زود که حضرت امیرالمؤمنین به مسجد آمد، رسول(ص) گفت: یا علی، چه طور بودی با مهمان؟

گفت: بحمدالله، یا رسول‌الله، خوب بود.

رسول(ص) گفت: خداوند تعجب کرد از آن کاری که تو با آن فقیر کردی، از خاموش‌کردن چراغ و غذا‌نخوردن به خاطر مهمان.

گفت: یا رسول‌الله، به شما چه کسی خبر داد؟

گفت: جبرئیل به من خبر داد.و این آیه را آورد: (وَ یؤثرُونَ عَلی اَنفسِهِم وَ لَو کانَ بِهِم خَصاصةُ)[1]

برگرفته از روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر قرآن، جلد 5.

 

 

[1]. و دیگران را بر خویش ترجیح می‌دهند؛ هرچند خود نیازمند باشند» (حشر: 9).

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

پر بازدیدترین ها

معرفی کتاب آموزش مفاهیم دینی (همگام با روان‌شناسی رشد)

معرفی کتاب آموزش مفاهیم دینی (همگام با روان‌شناسی رشد)

این کتاب را آقای ناصر باهنر نوشته و انتشارات چاپ و نشر بین‌الملل آن را منتشر کرده است. کتاب در ۵ فصل نگاشته شده است و نویسنده تلاش می‌کند تا با تکیه‌بر روان‌شناسی رشد، به بررسی مراحل رشد و تکامل درک دینی بپردازد.
معرفی کتاب روان‌شناسی و تبلیغات با تأکید بر تبلیغ دینی

معرفی کتاب روان‌شناسی و تبلیغات با تأکید بر تبلیغ دینی

کتاب «روان‌شناسی و تبلیغات» به بررسی دانش تبلیغات به عنوان یکی از زیر مجموعه‌های «ارتباطات» و «روان‌شناسی اجتماعی» پرداخته است و با تدوین ساختاری مبتنی بر ارکان تبلیغات، به آن دسته از قانون‌های روان‌شناسی که در تبلیغات کاربرد دارند، اشاره دارد.
معرفی کتاب بازی‌های خلاق 𨍥 بازی برای کودکان 2 سال به بالا)

معرفی کتاب بازی‌های خلاق (365 بازی برای کودکان 2 سال به بالا)

در این مجموعه با نگاه ریشه‌ای به مقوله ورزش و تلفیق آن با آموزه‌های دینی و ارزشی، ضمن ارائه تعریفی از بازی و انواع آن، فوائد این بازی‌ها ارزیابی شده است. همچنین فهرست جالبی از انواع بازی‌ها و نحوه انجام آنها در مدارس تهیه شده است...
Powered by TayaCMS