سیره رفتاری بزرگان با فرزندان
تشویق و تحسین
امام خمینی رحمهالله درباره شیوههای مطلوب تربیتی، به استفاده از ابزار تشویق و تحسین در مسائل عبادی و دینی معتقد بود و آنها را مناسبتترین راه ایجاد انگیزه برای پرداختن به امور دینی میدانست. امام خمینی رحمهالله در استفاده از راهکار تربیتی تشویق، به گونههای زیر عمل میکرد: تشویق زبانی، خرید یک هدیه کوچک، نوازش کردن و بوسیدن فرزندان یا نوههای خود و دیگر اقدامها. یکی از نوههای امام رحمهالله چنین نقل میکند: من هر موقع پیش امام میرفتم، مرا تشویق به نماز میکرد. یادم میآید که وقتی 5 ساله بودم، وارد اتاق آقا شدم، دیدم دارد نماز میخواند، من همپشت سر ایشان نماز خواندم. پس از نماز، امام چند کتاب به من جایزه دادند.
پرهیز از افراط وتفریط در آموزشهای دینی
از جمله نکتههای مهمی که امام عزیز در زمینه پرورش حس مذهبی کودکان و نوجوانان به آن تأکید میفرمود، مخالفت ایشان با افراطوتفریط در آموزش مسائل دینی به کودکان بود. ایشان معتقد بود که باید آموزههای دینی را به بهترین صورت و آسانترین راه برای آنان جلوه داد و شوق آنان را به انجام دادن آنها برانگیخت. دختر امام رحمهالله در خاطرهای چنین نقل میکند: همسرم عادت داشت صبحها دخترم را برای نماز بیدار کند. وقتی امام این موضوع را فهمید، فرمود: چهره شیرین اسلام را به کام بچه تلخ نکن.
تکریم شخصیت کودکان و نوجوانان
از جمله روشهای تربیتی که امام رحمهالله در رفتار با فرزندان خود به کار میبرد، دادن آزادی و حق انتخاب به آنها بود که با این عمل، موجب پیدایش عزتنفس و شکوفایی استعدادها و شایستگی فرزندانش میشد. دختر ایشان، در این زمینه چنین نقل میکند:
امام در دوران بچگی [ما] آزادی مطلق به ما میدادند و به هیچیک از کارهای ما کاری نداشتند. اما در دورانی که ما به سن بلوغ میرسیدیم و بزرگتر میشدیم، ایشان بر بعضی مسائل ما نظارت داشتند.
علامه طباطبایی
درباره روش رفتاری و تربیتی علامه طباطبایی، دختر ایشان چنین میگوید: با بچهها بسیار صمیمی بودند. گاهی ساعات بسیاری از وقت گرانبهای خود را صرف شنیدن حرفهای ما یا آموختن نقاشی به ما و سرمشق دادن برای تکالیفمان میکردند.
میرزای شیرازی
در مورد این عالم بزرگوار، چنین بیان کردهاند: هرگز فرزندانش را و حتی بچههای کوچک را صدا نمیزد، مگر اینکه قبل یا بعد از اسم آنها کلمه آقا یا خانم را میافزود. هنگامیکه فرزندانش به اتاق او وارد میشدند، به احترام آنان از جای خود بلند میشد یا میایستاد، حتی در مورد فرزند 7 و 8 سالهاش نیز چنین بود.
دادن حق انتخاب و آزادی به کودکان
یکی از نزدیکان آیت اللّه صالحی مازندرانی میگوید: هیچگاه آقا نظراتش را بر اعضای خانواده تحمیل نمیکرد و آنها را در انتخاب و گزینش کارهای مختلف، تحصیل، تدریس، شغل، سفر و... آزاد میگذاشت و همیشه میفرمود: بین من و فرزندانم رابطه پدری و فرزندی وجود ندارد، بلکه مثل دو دوست با یکدیگر رفتار میکنیم.
همچنین، با نوهها و فرزندانش بسیار مهربان بود و آنان را تشویق به درس خواندن میکرد. وقتی نوهها کارنامههای خود را میگرفتند، قبل از نشان دادن آن به پدر و مادرشان، به آقا نشان میدادند. یکی از نوههای ایشان میگوید: وقتی کارنامه را از مدرسه میگرفتم، اول از همه پیش آقا میبردم، ایشان لبخندی میزد و آفرین میگفت و مرا تشویق میکرد.
شهید مطهری
در مورد چگونگی شیوههای تربیتی شهید مطهری در قبال فرزندانش، از ایشان سخنان بسیاری نقلشده است، از جمله اینکه یکی از فرزندانش میگوید:
پدرم همانطور که در کارهای روزمره بهطور منطقی و عادلانه رفتار میکرد، در خانه نیز همینطور بود. وی در کارهایی که ما ملزم به اجرای آن بودیم، هیچگاه پای اجبار و زور را به میان نمیکشید. درباره یک مسئله به ما آگاهی میداد و فواید و احتمالاً مضرات آن را بیان میکرد، آنگاه ما را در انتخاب، انجام یا انجام ندادن آن کار آزاد میگذاشت... از نظر درس با من اینطور بود که اگر من اشکالی از درسهایم داشتم، من را راهنمایی میکرد... پدرم درباره مطالعه ما حساس بود و میگفت: انسان با مطالعه صحیح میتواند آینده روشنی داشته باشد و بدون مطالعه، همچون درخت بیثمر است.
درباره اهمیت دادن و ارزشگذاری این استاد بزرگوار به فرزندان خود، یکی از فرزندان وی چنین نقل میکند:
بعد از شهادت ایشان وقتی نوشتههای وی را میگشتیم، دیدیم که به هرکدام از فرزندانش دفترچهای اختصاص داده است که در آن از نوشتهها و نقاشیهای آنها نمونههایی را نگهداری میکرد. این موضوع، نظم و ارزشی را که او برای فرزندانش قائل بود، نشان میدهد.
راهکارهای امام برای پرهیز از تنبیه کودکان
دختر گرامی امام میگوید: یادم می آیدکه یک روز در ایام کودکی به حرف مادرم گوش نکردم و کاری را که مادرم مخالف انجام آن بود، کردم. پدرم خیلی ناراحت شد و به قصد تنبیه من از جابر خواست، ولی به بهانههای مختلف به من فرصت داد که فرار کنم. همیشه همینطور بود، خودش را به کاری مشغول میکرد، مثل: بالا زدن آستینها، دنبال وسیله تنبیه گشتن و... تا بچهها فرصت کنند و بگریزند، ولی به خاطر عمل خود متنبه شوند... .
مجله طوبی فروردین 1385، شماره 4 سیره رفتاری بزرگان با فرزندان