من از پدر مادرم به خاطر عشق و علاقه و حمایتشان سپاسگزارم. اما با آن همه عشق و علاقهای که آنها نسبت به من داشتند، من گاهی از اشتباهات آنها بهشدت دلخور میشدم. من سعی کردم این رنجشها و ناراحتیها را فراموش کنم تا بتوانم پدر خوبی برای فرزندان خودم باشم. من خوب میدانم، آنها با همان اطلاعات کمی که در مورد تربیت فرزندانشان داشتند، سعی میکردند به نحو احسن ما را تربیت کنند. وقتی والدین در تربیت فرزندانشان دچار مشکل میشوند و اشتباهی از آنها سر میزند، این بدان معنا نیست که آنها فرزندانشان را دوست ندارند، بلکه به این دلیل است که آنها راهحل مناسبی برای حل مشکلاتشان نمیدانند.
مهمترین نقش بهعنوان والدین بچهها این است که نسبت به آنها عشق بورزید و برای حمایت و مراقبت از فرزندانتان از وقت و انرژی خود هزینه کنید. من میخواهم بگویم، اگرچه عشق ورزیدن به فرزندانمان لازم است، اما کافی نیست. مادامیکه والدین نتوانند به نیازهای خاص فرزندان خود پی ببرند، هرگز نمیتوانند برای آنها والدین خوبی باشند و این نیازها را برطرف کنند. اکثر والدین، فرزندانشان را دوست دارند و به آنها عشق میورزند، اما این دوست داشتن در تربیت مناسب فرزندانشان چندان کارساز نیست.
والدین مادامیکه نتوانند به نیازهای خاص فرزندان خود پی ببرند، هرگز نمیتوانند برای آنها والدین خوبی باشند. از سوی دیگر، بعضی از پدر و مادرها دوست دارند وقت بیشتری را با فرزندانشان صرف کنند، اما نه به این دلیل که آنها سردرگم هستند و نمیدانند باید با فرزندانشان چگونه رفتار کنند و یا اینکه فرزندانشان نسبت به کارهای آنها بیتفاوتاند، بلکه آنها دوست دارند زمان بیشتری را در کنار فرزندانشان باشند و با آنها حرف بزنند، تا به مشکلات آنها پی ببرند، اما بچههایشان با آنها حرف نمیزنند و سکوت میکنند، اینگونه پدر و مادرها دوست دارند با فرزندانشان حرف بزنند، اما نمیدانند چگونه باید این کار را انجام دهند. بسیاری از پدر و مادرها دوست ندارند که فرزندانشان را تنبیه کنند یا آنها را کتک بزنند و سر آنها فریاد بزنند، اما آنها برای تربیت کردن فرزندانشان راه مناسب دیگری نمیدانند. آنها میدانند که حرف زدن با فرزندانشان نتیجهای ندارند، بنابراین به اینگونه تنبیهها متوسل میشوند. دست از روشهای نادرست تربیت فرزندانتان بردارید و روشهای درستی در پیش بگیرید. حرف زدن با بچهها در مورد رفع مشکلاتشان، راهحل بسیار خوبی است. اما قبل از هر چیزی شما باید بفهمید که فرزندتان به چه چیزی نیاز دارد و از چه چیزی رنج میبرد. شما باید یاد بگیرید که چگونه به حرفهای آنها گوش دهید تا آنها راحتتر با شما حرف بزنند و اینکه اصلاً بخواهند با شما حرف بزنند. شما باید یاد بگیرید که چگونه از آنها سؤال بپرسید تا آنها تشویق شوند به شما جواب دهند. شما باید بیاموزید که چطور میتوانید به فرزندانتان آزادی عمل دهید و درعینحال آنها را کنترل نیز کنید. والدینی که این مهارتها را بیاموزند، میتوانند از روشهای نادرست تربیت فرزندانشان دست برداشته و از روشهای درست و جدید آمری در تربیت آنها استفاده کنند.
منبع: برگرفته از کتاب بچههای بهشتی.