انصاف که از «نصف» گرفته شده است، به این معنی است که انسان چون شاهین ترازو در وسط خود و دیگران قرار گیرد. ترازو وقتی میتواند وزن صحیح را نشان دهد که شاهین بین دو کفه، بیطرف و در نصف فاصله قرار گرفته باشد، همانطور که قاضی باید در نصف فاصله طرفین دعوا بایستد، چون در غیر این صورت کسی که شاهین ترازو را در ۱۰ سانتی یک کفه و یک متری که دیگر قرار میدهد، طبیعتاً یک وزنه یک کیلویی در کفه طرف یک متری با ده کیلوگرم در كفه دیگر همطراز است. بازو، ده برابر شده و وزن را ده برابر نشان میدهد.
کسانی که در قضاوت خود با دیگران در چنین موقعیتی هستند، اگر به کسی یک کیلو احسان کنند، آن را در کفهای که بازوی آن طولانی است میگذارند و آن را ده کیلومی بینند و اگر به کسی خسارتی وارد کردند آن را در كفه کوتاه بازو، قرار میدهند و یکدهم آنچه هست میبینند. اگر کسی به آنها خسارت وارد کرد، آن را در کفهای که بازوی بلند دارد میگذارند و خسارت را ده برابر مطالبه میکنند و اگر کسی به آنها احسان کرد، آن را در كفه کوتاه بازو میگذارند و آن را یکدهم آنچه هست میبینند. طرف مقابل هم اگر مثل اینها دارای انصاف نباشد، بهعکس عمل میکند.
منبع: کتاب تمثیلات آیتالله حائری