معرفی کتاب الهيات ليبرال

معرفی کتاب الهيات ليبرال

نویسنده کتاب الهيات ليبرال حمیدرضا مظاهري سيف است. این کتاب توسط موسسه فرهنگي بهداشت معنوي – عصر آگاهي، منتشر شده است. موضوعات این کتاب شامل: اسلام تجددگرا، معنویت منهای دین، عقلانیت شاخص تمایز دین با معنویت، عقلانیت بی یقین، تدین تعقلی و گریز از عقاید و عبادات، از لیبرالیسم الهیاتی تا تدین التقاطی...، است..

در مقدمه این کتاب می‌خوانیم: زندگي امروز انسان از رنج و ناکامي سرشار شده و براي کاهيدن و برطرف کردن آن، امیدوارکننده‌ترین راهي که بشر فراروي خود مي­بيند معنويت است؛ اما معنويت مشترک، لفظ حیرت‌زایی است که به‌سادگی نمي­توان از شمارش مصاديق آن برآمد؛ چه رسد به ارائه­ي تعريفي جامع و قانع‌کننده از آن. گذشته از اينکه سنت­هاي کهن و صورت­هاي نوپديد معنوي هرکدام راه و روشي پيش مي­نهند، در رابطه با نحوه­ي رجوع و استفاده از اين مسلک­هاي معنوي نيز ايده­هاي گوناگوني مطرح مي­شود؛ اما بزرگ­ترين مشکلي که بر سر راه معنویت‌گرایی پیش‌آمده، شباهت‌ها و تفاوت‌های شگفت‌انگیزی است که ميان مکاتب معنوي گوناگوني وجود دارد و نيز مدعيان دروغيني که حقيقت را به پرده­ي ابهام مي­کشند...

 این کتاب در پی آن است تا با بررسي انديشه­هاي مصطفي ملکيان به آسیب‌شناسی معرفت ديني در قلمرو معنويت بپردازد. هدف نگارنده بررسي تئوري عقلانيت و معنويت است که ابهام و بي يقيني را محور هم‌نشینی عقلانيت و معنويت معرفي کند. نویسنده بر این باور است که ملکيان دين اسلام را داراي سه قرائت اساسي از جمله اسلام بنيادگرا، سنت‌گرا و تجددگرا (ليبرال) مي­داند؛ و اسلام تجددگرا مدل مطلوب اوست که ویژگی‌های آن را به اين شرح اعلام مي­کند:

الف) عقل استدلال‌گر را نه‌فقط ابزار کشف و استخراج حقايق کتاب و سنت مي­داند، بلکه منبعي در کنار دو منبع کتاب و سنت مي­انگارد . . .

ب) بر روح پيام اسلام تأکید دارد، نه بر ظواهر آن.

ج) تدين را بيش و پيش از هر چیز در اخلاقي زيستن مي­بيند، آن هم اخلاقي اين جهاني، انسان گرايانه و احساساتي.

د) احکام شريعت و فقه را تغييرناپذير نمي­داند، بلکه بيشتر آنها را تخته بند زمان، مکان و اوضاع و احوال اجتماعي و فرهنگي جامعه­ي عرب چهارده قرن پيش مي­انگارد . . .

و) به تکثرگروي ديني قائل است.

ز) دين را برآورنده­ي نيازهاي دنيوي و اخروي مي­داند.

ط) معتقد نيست که با تأسیس حکومت ديني و ايجاد جامعه­ي ديني لزوماً رفاه مادي نيز حاصل مي­آيد و ..

ملکيان در راستاي ارائه معنويتي سازگار با مباني تمدن غرب و عقلانيت سکولار، رويکردي نتيجه نگرانه اختيار کرده و مي­گويد: «معنويت بنا به تلقي من نحوه­ي مواجهه­اي با جهان هستي است که در آن شخص روي هم رفته با رضايت باطن زندگي مي­کند و دستخوش اضطراب و دلهره و نوميدي نيست»؛ اما نگارنده مي­گويد: اين تعريف گذشته از اينکه رويکردي صرفاً پيامدگرايانه دارد و به محتواي معنويت چشم نمی‌گشاید، از نظر پيامدگروي نيز، تُنُک و تنگ دامنه است؛ زيرا اگر قرار باشد که معنويت را با نتايج و کارکردهايش تعريف کنيم دست‌کم تمام کارکردهايي که لويي پويمان براي اخلاق برمي­شمرد به‌نوعی قابل‌ذکر هستند؛ نگارنده در ادامه به سه تعريف دين از نظر ملکيان اشاره مي­کند؛ دين اول؛ ديني است که منابع دست اول و متون مقدس ارائه مي­دهند. دين دوم؛ فهم و تفسير عالمان از آن؛ و دين سوم؛ تحقق تاريخي و عملي دين و مجموعه افعال مؤمنان به آن دين است. ملکيان معتقد است که گوهر دين اول معنويت است. اما دين دو و سه را داراي گوهر معنوي نمي­داند. گذشته از اين ايشان دينداري و دین‌گرایی را طوري توضيح مي‌دهند، که کاملاً ماهيتي معنوي پيدا کرده و با تعريفي که از معنويت داشتند تطابق پيدا مي­کند.با توجه به اين توصيف از دين، حقيقت دين براي ايجاد احساس رضايت باطني و کاهش رنج­هاست؛ و اين دقيقاً از آغاز اقبال به دين، تدين و شکل‌گیری همان دين سوم است.

هراس ملکيان از تصريح بر نسبت واقعي که ميان دين و معنويت وجود دارد، به علت ناعقلاني انگاري دين است او و بسياري از روشنفکران دین‌گریز، دين را آغشته به تعبد کورکورانه و آلوده به تعصب مي­پندارد. ازاین‌رو مي­گويد: «بزرگ­ترين نقدي که بر طرز تفکر و نحوه­ي معيشت سنتي مي­توان داشت، اين است که تعبدي و طالب تسليم و تقليد و به همين جهت استدلال گريز و حتي استدلال ستيز است».

 نویسنده در اهميت ليبراليسم الهياتي مي­گويد: هرکدام از اديان و سنت­هاي کهن معنوي را داراي بهره­اي از حقيقت مي­داند و درصدد است تا در اين بهره­ها شريک شود و از آنها برخوردار گردد. ازاین‌رو به تکثرگروي ديني اقبال نشان مي­دهد تا از اين رهگذر باب گفتگو ميان اديان گشوده شده و حقيقت در ميان آنها جريان يابد و جابجا شود .به نظر ملکيان عقايدي که در اديان گوناگون مطرح مي­شود لايه­ي رويين و قشري براي آن گوهر معنوي است. مهم اين است که شخص با تلقي خاصي از عالم بتواند رنج­هاي خود را کاهش دهد. اين تلقي گاه با اعتقاد به خدا و گاهي بدون اعتقاد به خداوند ايجاد مي­شود .

ملکيان مي­کوشد تا با تأکید بر ليبراليسم الهياتي، عقلانيت و معنويت را با هم جمع کند؛ و در واقع دين را با چوب عقلانيت سکولار بتکاند تا قشر عقايد و عبادات از آن بريزد و لُب معنويت آن باقي بماند. او مي­گويد: اگر عقلانيت را «معيارهاي همگاني تعيين کنند، به گمان بنده هیچ‌یک از عقايد ديني عقلاني نيستند»؛ بنابراين نه عقايد با عقلانيتي عام سازگار مي­آيد و نه عبادات به‌عنوان تنها راه تحقق فضايل اخلاقي اثبات پذيرند. سرانجام حاصل جمع عقلانيت و معنويت، زدودن عقايد و عبادات از دين و واگذاردن معنويت به تجربه­ي سيال، متحول و ناپايدار ديني است .معنويت هم که بيرون از حوزه­ي عقلانيت عمومي و همگاني است به حوزه­ي شخصي افراد واگذار مي­شود. تأکید بر عقلانيت، به ماندن در تاريکي­هاي شک و ترديد تفسير مي­شود؛ و عجيب اينجاست که از اين ظلمات بي يقيني و ابهامات عقلانيت گريز، انتظار آرامش و اميد و شادماني مي­رود.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

جايگاه انسان كامل در نظام هستي از منظر عرفا

اين نوشتار با روش توصيفي-تحليلي به جايگاه انسان كامل در نظام هستي ا ز منظر عارفان مسلمان پرداخته است. از منظر آنان انسان كامل، خليفه حق‌تعالي، قطب عالم امكان و واسطه دريافت فيض از حق‌تعالي است. به عقيده بسياري از عرفا، انسان كامل به منزله روح عالم هستي مي‌ماند؛ همان‌گونه که روح امور بدن را تدبير مي‌كند، انسان كامل هم امور عالم را تدبير مي‌نمايد؛ گرچه به لحاظ بشري خود وي توجه نداشته باشد. هرگاه انسان كامل از عالم دنيا به عالم آخرت منتقل شود، خزائن الهي نيز به آن عالم منتقل خواهند شد، بساط عالم ماده جمع خواهد شد و رستاخيز قيام خواهد كرد. اين باور اهل تصوف، با عقايد شيعي، بسيار هماهنگ است؛ زيرا روايات شيعي نيز در اين معنا، صراحت دارد كه هرگاه حجت خدا از روي زمين ارتحال يابد، زمين متلاشي خواهد شد؛ ويژگي‌هاي كه از زبان اهل تصوف براي اهليبت بيان شده است، حاكي از اين مطلب است كه از منظر آنان انسان كامل، منطبق بر اهلبيت (ع) مي‌شود.
حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي و تعينات آن

حقيقت متعالي، حقيقتي است كه از هر قيدي رها است؛ از اين حقيقت به غيب الغيوب و هويت مطلقه و وجود من حيث هو هو، نيز تعبير كرده‌اند. اين حقيقت در مرتبه اطلاق هيچ حكمي را نمي‌پذيرد، به همه موجودات نسبت يكسان دارد؛ اما از لازمه آن، علم به ذات و شعور به كمال ذاتي و اسمائي است. علم به ذات موجب، افتادن بي‌تعين در دام تعين مي‌شود.
جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

جایگاه عقل در نظام سلوکی عرفا

عقل در نظام سلوکی عرفا، دارای دو جایگاه مجزا است. عقل در مراحل ابتدایی سلوک هدایتگر، راهگشا و روشنگر است؛ اما در مراحل عالی‌تر سلوکشان هدایتگری و راهبری از عقلانیت و تعقل جدا می‌شود؛ در این راستا باید توجه داشت که منزلت عقل نفی نمی‌شود، بلکه عقلانیت در صیرورت وجودی عارف به امری فراعقلی و نه غیرعقلی تبدّل و تحول می‌یابد. متاسفانه نزد برخی راهروان طریق سلوک این امر به مثابه ضد عقلی بودن تعالیم عرفانی تلقی می‌شود، حال آن‌که میان امر فراعقلی و امر غیر عقلی تفاوت و تمایز معناداری است که می بایست مورد توجه و تأمل عرفان پژوهان و سالکان راه قرار گیرد؛ در این مقاله ضمن پرداختن به مفهوم انسان‌شناختی و وجودشناختی مفهوم عقل، به تفاوت و تمایز میان این دو ساحت اشاره و لوازم معرفت شناختی آن استخراج خواهد شد.
الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

الگو رویش اعتقادی افراد و جریانات از منظر قرآن کریم

قرآن کریم با استفاده از آیات خویش انسان را به‌سوی کمال سوق می‌دهد؛ پس باید بر طبق این فرمان‌ها روند زندگی را در مسیر رویش قرارداد. با بررسی و تحلیل الگوی رویش می‌توان اصلی‌ترین نقش را در خود فرد و آن جامعه جستجو کرد که ایمان را در درون خویش حس نمودند و فطرتشان علی‌رغم، القائات منفی افراد دیگر، ایشان را به این مسیر نزدیک نمودند، مانند همسر فرعون که با توجه به محیطی دور از معنویات، به دیندار شد...

پر بازدیدترین ها

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

رشد معنوی انسان از منظر قرآن و حدیث

این پژوهش نشان می‌دهد که ایجاد رابطه درست بین فرد و مسائل خود، ایجاد رابطه درست بین فرد و دیگران و ایجاد رابطه با خدا و کسب آرامش در پرتو آن از آثار رشد معنوی است؛ همچنین، تفکر، ایمان، انجام خوبی و ترک زشتی از علل رشد معنوی و جهل، کفرورزی و پیروی از شهویات از موانع رشد معنوی است.
سنخ‌شناسی عشق در اندیشه‌ی مولوی و کریشنا مورتی

سنخ‌شناسی عشق در اندیشه‌ی مولوی و کریشنا مورتی

عشق در عرفان مولوي و کریشنامورتی اهميت والايي دارد؛ مولوی و کریشنا ویژگی‏‌هایی را برای عشق شمرده‏‌اند...
مهارت‌های معنوی در زندگی از نگاه آموزه‌های دینی

مهارت‌های معنوی در زندگی از نگاه آموزه‌های دینی

با توجه به رشد و توسعه زندگی آدمی و پیچیدگی‌های ارتباطی وی با دنیای درون و بیرون، آموختن مهارت‌های معنوی در زندگی، ضرورتی انکارناپذیر است؛ مهارت‌های زندگی، توانایی‌هایی هستند كه زمینه سازگاری و رفتار مثبت و مفید فرد را فراهم آورده...
عرفان اشو

عرفان اشو

هنر از صورت‌گرایی تا معني‌‌‌وری

هنر از صورت‌گرایی تا معني‌‌‌وری

مولوي منشأ زيبايي را حقيقت مطلق ماورايي و مفهوم آن را مستقل از جذابيت حسي آن مي‌داند، نقش‌ها در خيال هنرمند، منعكس مي‌شوند و تأثیر بسيار نيرومندي بر روي او دارند؛ او تحت تأثیر اين نقش‌ها...
Powered by TayaCMS