مصطفی مشایخی *
بهزاد حمیدیه **
چكيده
هدف اصلی این مقاله تبيين زمينههاي فرهنگي اجتماعي گرايش به جنبشهاي نوپديد ديني در ايران است. كه از طريق اهداف فرعي، شناخت سبك زندگي جامعه مورد مطالعه و جايگاه رهبران كاريزماتيك، شناخت جايگاه و نقش رسانههاي نوين، تضاد ارزشي، بحران هويت و شناخت جايگاه و تمايل به التقاطگرايي پيروان اين جنبشها تحقق مييابد.
روش تحقيق، اسنادي – پيمايشي است که بر روی جامعه آماری افراد وابسته به جنبشهای نوپدید دینی انجام شده است. با روش نمونهگيري گلوله برفي 82 نفر بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدهاند. براي تجزیه و تحلیل پرسشنامه از نرم افزار spss و روشهای آماری آزمون t، ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون براي بررسي همبستگي و ميزان اثرگذاري متغيرها بهرهگرفته شده است. یافتههای این تحقیق بر وجود همبستگي مستقيم و مثبت آماري بين گرايش به جنبشهاي نوپديد ديني و زمینههای فرهنگي – اجتماعي مطرح شده، حكايت دارد. بهطوري كه شش فرضيه مبتني بر زمینههای فرهنگي – اجتماعي شامل سبك زندگي نوين، بحران هويت، محروميت اخلاقي (تضاد ارزشي)، التقاطگرايي، رسانههاي نوين و رهبري كاريزماتيك، به ترتيب بر گرايش به جنبشهاي نوپديد مؤثر بودند و تمامي متغيرها وارد رگرسيون شدهاند، متغیر سبك زندگي نوين، بيشترين اثر را بر گرایش افراد داشته است، در نهايت پيشنهادهای نظري، روشي و كاربردي متناسب با نتايج ارایه گردید.
واژگان کلیدی: جنبشهای نوپدید دینی، سبک زندگی، هویت، التقاطگرایی، رهبری کاریزما.
مقدمه
جنبشهاى نوپدید دینى[1] اصطلاحى است براى نامیدن جریانهایى که داعیه گسترش معنویت داشته و خود را جایگزین و بدیل ادیان سنتى مىدانند. پیدایش این جنبشهای متعدد در عصر ما بهعنوان مسألهای اجتماعی مطرح است. اوج حضور آنها بعد از جنگ جهانی دوم بهویژه در دهههای1960 و1970 بوده است. بسیاری از این جنبشها از جوامع شرقی سرچشمه گرفته، سپس وارد جوامع غربی شدهاند (همیلتون، 1377: 359) جنبشهای نوپدید دینی حرکتهای اجتماعی- فرهنگی است که به امور ماورایی میپردازد، بهگونهای که آموزههای روشن دینی را با ابهام و تردید میآمیزد و یا بهصراحت در برابر آنها قرار میگیرد (مظاهریسیف، 1388: 10). آنها جنبشهایی هستند که پیروانشان بدون توجه به ساختار طبقاتی و نهادهای دینی به رویکردهای فرامادی گرایش نشان داده، بهعضویت درآمده و درصدد دست یافتن به عالم معنا هستند (لارنا، 1387: 16).
جنبشهاي نوپديد ديني كه در ظاهر نمونهاي از نوآوريها بهحساب ميآيند، توجهي شگرف را بهخود جلب كرده همچون بديلي در كنار اديان بزرگ و رقیبی جدی برای عرفان دینی قرارگرفته و در فضاي دينپژوهي دنياي غرب از دههی 1960 به اينسو، جايگاهي ويژه يافتهاند. در جامعه ما نیز پیدایش جنبشهای متنوع نوپدید دینی بهعنوان مسألهای اجتماعی مطرح است. از اینرو، شناخت بیش از پیش این جنبشها اهمیت خاصی دارد.
بشر امروزی بر مبنای نیازهای معنوی و روحانی بهسمت معنویت مدرن[2] سوق یافته است. معنویتی كه قالبها و ساختارهای سنتی را در هم میشكند. این معنویتگرایی در قالب نظریههای مدرنیته و جهانیشدن (دگرگونی فرهنگی، رسانههای نوین، تضاد ارزشی، بحران هویت، اشاعهگرایی، شرقیشدن، سکولاریسم، سبک زندگی، رهبران کاریزما، التقاطگرایی، نيازهاي معنوي و ...) مطرح و در حوزه دینپژوهى و مطالعات اجتماعى از مناظر گوناگون مطالعهکردنی است. این جریانها در جوامع مختلف به اقتضای موقعیت مکانی، زمانی و اجتماعی، با جمعیتهای مختلف انسانی در قالب جنبشهای معنویتگرا تشکل یافته و در برخی جوامع امروزی، نمودهای آن بهشکل جنبشهای نوپدید دینی تجلی یافته است. این جنبشها، بیشتر نویدگر ظهور هویت جدید هستند. ازجمله تأثیرات مهم جهانیشدن در حوزهی دین پیدایش پلورالیسم مدرن، التقاطيبودن عقايد، اعمال ديني و تسريع تقابل سنت و مدرنيته و اثر آن بر سبک زندگی را در پی دارد. علاوه بر آن، گونههایی از سبک زندگی معنوی را پدید میآورد که شاخصههای تکثرگرایی، شکگرایی، احساسگرایی و خودمحوری معنوی در آنها مشهود است. برخی از اين جنبشها را مظهر فردگرايي، اصالت فايده و تضادهاي دروني ميدانند.
فعاليت جنبشهاي نوپديد ديني در «رسانههای نوین» مشهود است که مجموعه متمایزی از فناوریهای ارتباطات و دارای ویژگیهای مشترک «دیجیتالیبودن» و دسترسی گسترده شهروندان به آن برای استفاده شخصی، عاملی بودن[3]، تمرکززدایی[4]، تکهتکه بودن[5]، بیزمانی و بیمکانی[6] و جهانیبودن[7] است (وکیلی، 10: 1386) بهگونهای که اكثريت قريب به اتفاق اين جنبشها، در فضاي مجازي بهویژه اینترنت، پايگاهي را بهخود اختصاص داده و بهدلیل کثرت ظهور و بروز در این دنیا، گاه از آن بهعنوان «پدیدهی رسانهای» نیز یاد میشود.
هدف از اجرای این تحقیق، شناخت زمینههای فرهنگی - اجتماعی گرایش به جنبشهای نوپدید دینی در ایران با در نظرگرفتن شش تشکیلدهنده: سبک زندگی، جایگاه رهبران کاریزماتیک، نقش رسانههای نوین، تضاد ارزشی، بحران هویت و التقاطگرایی است. همچنین در پی پاسخگویی به این پرسش است که: چه زمینههای فرهنگی - اجتماعی بر گرایش به جنبشهای نوپدید دینی در جامعه کارگر خواهد بود؟
روش تحقیق
روش این تحقیق توصیفی - تحلیلی است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش کلیه افراد وابسته به جنبشهای نوپدید دینی رایج در جمهوری اسلامی ایران هستند، کسانیکه دارای اطلاعات مناسب پیرامون موضوع تحقیق بهحساب میآمدند. با توجه به تکثر و تنوع جنبشهای نوپدید دینی در داخل و خارج از کشور، طبقهبندیهای مختلفی از آنها بهعمل آمده است؛ از اینرو، با در نظر گرفتن رویکرد تحقیق و بهمنظور تحدید موضوع و حصول نتیجه دقیقتر به بررسی یک جنبش شرقی «عرفان حلقه» و یک جنبش غربی «عرفان اکنکار» پرداخته میشود و از آنجا که بیشتر گروههای یادشده بهشکل پنهانی فعالیت دارند، دسترسی دقیق به تعداد آنها امکانپذیر نیست. با وجود این، 82 نفر بهعنوان نمونهی آماری از طریق نمونهگیری گلوله برفی ملاک این تحقیق قرارگرفتهاند.
همچنین فنون جمعآوری اطلاعات بهشکل ترکیبی بوده است و بر اساس روش اسنادی پرسشنامه و مصاحبه نیمهمتمرکز انجام شده است. در روش کتابخانهای با استفاده از فیشبرداری و بهرهگیری از منابعی شامل کتاب، مقاله، روزنامه، سایتهای اینترنتی و منابع موجود در مؤسسات مرتبط استفاده شده است. از این طریق ابتدا زمینههای نظری تحقیق تهیه و سپس فرضیهها استخراج و متغیرهای مستقل بهدست آمد. سپس به تفکیک شاخصسازی شد و پس از آن پرسشنامهای با 85 پرسش طرح گردید. بیشتر پرسشها به شیوهی مصاحبه نیمه بسته مطرح شد، تا اطمینان بیشتری از نتایج بهدست آید. سرانجام پاسخها از طریق برنامه SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. همچنین، از اطلاعات بهدستآمده در مصاحبه، برای تحلیل بهتر و دقیقتر دادهها استفاده شده است.
روایی و پایایی ابزار
گویههای پرسشنامه از بین نظریهها و تئوریهایی انتخاب شده که مورد اصرار بیشتر بیانیههای علمی موجود بوده است. همچنین برخی از گویهها، از پرسشنامههای موجود درباره جنبشهای نوپدید دینی انتخاب شدهاند. از نظرات متخصصین این حوزه نیز استفاده شده است و برای تعیین روایی نهایی این موضوع، به اساتید فن ارجاع و از نظرات ایشان نیز استفاده گردید. برای سنجش میزان پایایی پرسشنامهی این پژوهش، از روش آلفای کرونباخ استفاده شده که نتایج آن به شرح زیر است:
جدول خلاصه نتایج آزمون آلفای کرونباخ
عنصر
|
تعداد گویه
|
ضریب آلفا
|
سبک زندگی
|
35
|
886%
|
رهبری کاریزما
|
11
|
936%
|
بحران هویت
|
9
|
892%
|
تضاد ارزشی
|
7
|
811%
|
التقاطگرایی
|
7
|
870%
|
جنبشهای نوپدید دینی
|
17
|
890%
|
رسانههای نوین
|
6
|
739%
|
نتایج جدول بالا نشان میدهد که میزان پایایی ابزار تهیه شده، برای همه عناصر از اعتبار لازم برخوردار است. بیشترین میزان پایایی مربوط به عنصر رهبری کاریزما (936/.) و کمترین آن برای عنصر اثر رسانههای نوین (736/.) است که این نشانگر سطح اعتبار پرسشنامه و پذیرفتنی بودن آن است.
دین در عصر فرهنگ مصرفي
از جهت آنکه واژه دین پسوند همهی این جنبشها است، لازم بوده در مقام مقدمه، مفهوم و ویژگیهای دین بهویژه از سوی جامعهشناسان غربی به اجمال بررسی شود. مفهوم «دین» شامل طیف گستردهای از ادیان ابراهیمی، ادیان بزرگ و متنوع شرقی، ادیان باستانی، ادیان التقاطی، ادیان بومی آمریکا، آفریقا و ادیان قدیم و ابتدایی میگردد. شايد بتوان گفت كه كثرت تعریفهای و آرا موجود در جامعه غربي، مانع تمييز دادن گروههاي مذهبي، معنوي و يا روانشناسي از يكديگر شده است. گاهي دامنه تعريف چنان گسترده است كه حتي طرفداران تيمی فوتبال هم به دلیل هيجان فراوان جزو دين محسوب ميشوند و در مواردي بهقدري محدود است كه تنها اديان سنتي در آن قرارگرفتهاند، به هر شکل براي تصميمگيري در اينباره كه كدام گروهها مذهبي محسوب ميشوند، نبايد دامنه تعريف را چندان گسترده و يا بسيار محدود كرد (قناد زاده، 1390: 7).
تعريف و نظريههای دینی بر پايهی ویژگی جوهري و يا ویژگی كاركردي است. كاركردگرايان معتقدند كه بايد دين را بر حسب چگونگي عملكرد آن در زندگي انسان تعريف كرد. دين به لحاظ رواني چهكاري براي فرد و از لحاظ اجتماعي براي گروه انجام ميدهد. اين نظريهپردازان توجه كمتري به جوهر واقعي عقايد و اعمال مردم دارند و بهنظر آنان دين چيزي است كه به مردم احساس خوشي و راحتي ميدهد. به هر صورت، جامعهشناسان و روانشناسان تعاريف متعددي از دين بیان کردهاند كه هر يك از نقطهنظر خاصی بيان شده است. اما بهطور كلي و با استفاده از نظرات اين انديشمندان ميتوان گفت كه در دنياي امروز دين يكسان با يكتاپرستي نيست؛ زيرا برخی اديان خدايان متعدد دارند. همچنین تنها شامل شیوهنامه اخلاقي نيست؛ زيرا خدايان يوناني به فعاليتهاي بشر بيتفاوت بودند. ادیان یکسره به تبيين این نميپردازند كه دنيا چگونه بهوجود آمد. اعتقادبه جهاني ماوراءالطبيعه از ملزومات تعريف دين نيست؛ زیرا این مورد در عقايد كنفوسيوسي یافت نمیشود (گيدنز، 1376: 496) و ... .
با بررسي تحليلي دينورزي عملي در جنبشهاي نوپديد ديني ميتوان سه ويژگي را تشخيص داد:
پاپكورنيزاسيون[8] دين: يا دينورزي به مثابهی رفتاري یکسره مسرتبخش، موجب شادكامي و حتي مايه طنز و خنده؛
كالاييشدن [9]دين: يا دينورزي بهمثابهی رفتاري در بازار مصرف (معاملهی با دین برخورد کردن، به اینکه دین همانند كالاي مصرفي باشد)؛
درمانگرشدن [10]دين: يا دينورزي به مثابهی رفتاري شفاجويانه و درماني (معاملهی با دین برخورد کردن به این شکل که دین همانند ابزاری درمانی باشد). همانطورکه اشاره شد؛ معنای دین در عصر مدرنیته و جهانیشدن نیز دچار تغییرات اساسی شده است. ما در بررسی جنبشهای نوپدید دینی شاهد فروکاهی دین به معنویت هستیم، بهگونهای که از آن به دین سکولار و التقاطی (هانگراف)، خصوصی و گلچینشده (پیتر برگر)، دین مدنی (رابرت بلا)، امری انسانی و در خدمت بشر (حمیدیه) و ... تعبیر شده است.
تعریف متغیرها و شاخصسازی فرضیهها
گرایش به جنبشهای نوپدید دینی متغیر وابسته این تحقیق است. تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای مستقل نیز به شرح زیر است:
- سبک زندگی: سبك زندگي اصطلاحي است كه در فرهنگ سنتي چندان كاربردي ندارد؛ زیرا ملازم با نوعي انتخاب از ميان تعداد بسیاري از امكانهاي موجود است. اين رويكرد، راهي است كه به درك مدرنبودن سبكهاي زندگي و تقابل آنها با شكلبنديهاي پيشين ميانجامد و اين معاني نمادين اموري توافقي بهحساب میآيند كه پيوسته در حال از نو ابداعشدن هستند (گيدنز، 1383: 120). زيمل سبك زندگي را تجسم تلاش انسان براي يافتن ارزشهاي بنيادي و فرديت برتر خود ميداند. به اعتقاد وي فرد ميكوشد از طريق سبك زندگي، فرهنگ عينياش را به سمع ديگران برساند. به گفته زيمل، افراد براي اينكه بتوانند از عهده زندگي شهري برآيند، از طريق كوشش براي دستيابي به نشانههاي جايگاه اجتماعي، مد، لباس يا نشانههاي اعتقادهای عجيب و غريب فردي، نوعي فردگرايي دروغين را براي خود ايجاد ميكنند (استوري، 1386: 269).
- جامعه مصرفي: جامعهاي كه مصرفگرايي بهعنوان ايسم و اعتقاد حاكم است. در چنین جامعهای مصرف نمادين نه براي رفع احتياج، بلكه براي نشاندادن تمايز اجتماعي، براي خود ابرازي و تعريفكردن خود و جايگاه اجتماعي خويش است. اين جامعه تمایل دارد که همه چيز به ديد مصرف نگريسته و كالا شود؛ حتي آنچه پيش از اين، قابليت خريد و فروش نداشت؛ نظير منزلت اجتماعي، تفريح و مشورت (حمیدیه، 1391: 81). بر اساس نظر گيدنز، جهانيشدن بر سبك زندگي اثر ميگذارد و گونههايي از سبك زندگي معنوي را پديد ميآورد كه شاخصههاي تكثرگرايي، شكگرايي، احساسگرايي و خودمحوري در آن مشهود است (گیدنز، 1383: 120). سبك زندگي بر اساس لذتگرايي، اوقات فراغت، مديريت ظاهري بدن، فردگرايي، سكولاريزهشدن، احساسگرايي، مصرفگرايي، ساختار خانواده، سنجيده و بررسي شده است. بر اساس نظر فرانسيس، از زمینههای گرايش به جنبشهاي نوپديد ديني، سبك زندگي ديكتاتوري است كه بیشتر در خانوادههاي نامتعادل بروز و ظهور ميكند (عقیلی، 1387: 10).
- رهبری کاریزما: بیشتر فرقهها پیرامون رهبری الهامبخش تشکیل میشوند (قلیزاده، 18:1388). بر اساس نظريه تالرسینگر تمامي فرقهها داراي رهبري كاريزماتيك هستند. رهبران جنبشها در ارایه سبك زندگي نقش اساسي دارند. فرقهها منعكسكننده ايدهها، سبكها و تفكرات رهبر بوده و سرچشمه گرفته شده از رهبر هستند (سینگر، 1388: 19و30). این رهبران هرچه بیشتر مقام و رتبه خویش را از هواداران جدا میکردند، به همان اندازه اثر فرهمندی آنان بیشتر میشود. کاریزما سازی شامل ساختن داستانهایی درباره وی، افسانهبافی درباره دوران کودکی رهبر، دارا بودن اشیا قدسی و هر داستان دیگری است که از این شخص موجودی خاص و انسان کامل بسازد (طالبی دارابی، 16:1387).
- رسانههای نوین: گیدنز معتقد است تهديد استقلال كشورها از سوي ارتباطات الكترونيكي در قرن 20، از استعمار در گذشته خطرناکتر است (گيدنز، 596:1376). در زندگی ابتدایی و ساده بشر، جریان تغییر در فرهنگ بسیار كند و آرام صورت میگرفت؛ زیرا زمینههای تغییر سریع وجود نداشته است. از مهمترین عوامل تکنیکی که گسترش آنها را در جهان سرعت بخشیده، دسترسی آنها به رسانههای بینالمللی و اینترنت است. زوئن از رابطه رسانهها و جنبشها با عنوان رقص مرگ یاد میکند. او معتقد است که رسانهها به سه طریق به جنبشهای نوین کمک کردهاند. نخست اینکه جنبشها از طریق رسانهها قادر هستند به جمعیت بزرگتری از مخاطبان دست یابند و تصدیق مدام را برای آرمانهای هر جنبش جلب کنند. دوم اینکه پوشش رسانهای میتواند بین جنبشها و سایر عاملان اجتماعی پیوندهایی نمادین برقرار کند و قادر است اولویتها و دستور کار نهادهای مختلف را زیر نفوذ قرار دهد. سوم اینکه فعالیت جنبشها وقتی تحت پوشش رسانههای خبری قرار میگیرد، در برخی اعضای آنها این احساس را برمیانگیزد که کوشش ایشان برای دنیای خارج اهمیت دارد (زند وكیلی، 1383: 65). ريويركلود با توجه به نقش اساسی رسانهها در جهانیشدن، دگرگوني فرهنگي را از پيامدهاي مدرنيته و جهانيشدن ميداند كه در نتيجهي برخورد فرهنگی با فرهنگ ديگر، دگرگوني در نهادها، ارزشها، گرايشها و روشهاي آن فرهنگ و جامعه ايجاد ميشود (ریویر، 257:1384).
- تضاد ارزشی: برايان ويلسون جنبشهای نوپدید دینی را مظهر فردگرايي، اصالت فايده و تضادهاي دروني ميداند (ویلسون، 69:1361). همچنین گلارك و استارك به بحث محروميت پرداختهاند و پنج نوع محروميت را مطرح كردهاند: اقتصادي؛ اجتماعي؛ ارگانيسمي؛ اخلاقي؛ روانی (پیرسون، 1384: 385). آنچه در اين پژوهش مدنظر بوده محروميت اخلاقي است، كه اشاره به تضادهاي ارزشي و ناخشنودي از آرمان دارد.
- بحران هویت: هويت افراد در دنياي مجازي هويتي ديجيتالي است. ديگر سرزمين، زبان بومي و محلي، كشور، فرهنگ ملي، نژاد و هويت افراد را در اجتماع مجازي تعيينكننده نیست، بلكه اين منافع است كه آنها را در نزد هم جمع ميكند و هويت آنها را شکل میدهد (پورنقدی، 1391: 81). امروزه جوامع انسانی، به لحاظ تعدد باورهای دینی و فرهنگی چند هویتی شدهاند و کمتر جامعهای را میتوان یافت که هویت خالص دینی داشته باشد. از اینرو، بسیاری از پدیدههای نوین در جوامع رخ داده و یا در حال شکلگرفتن است؛ ازجمله آنها میتوان به جنبشهای نوپدید دینی اشاره کرد. این فرقهها که بیشتر در فرآیند جهانیشدن و بدون اتکا به هویت ملی کشورهای مقصد رشد یافتهاند، ریشه در باورهای شرقی دارند. از اینرو، ماهیت و کارکرد آنان متفاوت با شکل اولیه است و در برخی موارد نیز باورهای دینی رسمی را دچار چالش کردهاند (قاضیزاده، 1389: 149). براساس نظر ملوينيمين بیهويتی داراي شاخصهاي متعددي است كه عبارتاند از: احساس پوچي، بيقدرتي، بيمعياري، جامعهگريزي، اضطراب و ... است (ستوده، 1376: 52). بحران هویت با معرفهای احساس پوچي، بيقدرتي، بيمعياري، جامعهگريزي، اضطراب، احساس نارضایتی از جامعه و جدایی دین از سیاست عملیاتی شده است.
- التقاطگرایی: التقاطگرایی از مفاهيمي است كه در دوران مدرن سر برآورد و در پي اثبات اين نكته است كه همهی اديان با هم برابرند و دفاع از حقوق نظامی ديني در برابر ديگري منطقي نيست. تكثرگرايي بيشتر بر عقايد فردي پافشاری داشت. در اين فرآيند، دين به تدريج به امري شخصي تبديل شده كه هر فردي ميتواند براي خود تفسير خاص برگزيند و يا حتي هيچ ديني را براي خود انتخاب نكند. در اين دوران، جامعه مدرن بهدنبال جذب همهی شهروندان به فرهنگ انتخاب آزادانه است و اين امر باعث كاهش ارزش و اقتدار ديدگاه ديني میشود (هميلتون، 1389: 291). گيدنز معتقد است كه در هر نوع جامعهی مدرن، فرد را بر تنوع دشواری از انتخابهاي ممكن قرار ميدهد و چندان كمكي به فرد ارایه نميدهد تا وي را در گزينشهايش ياري كند (گیدنز، 1378: 120). براساس نظريه هميلتون، تكثر، تنوع و التقاطگرايي شديد، خصوصيت ويژهاي است كه در جنبشهای نوپدید ديني وجود دارد. اين جنبشها عقايد و اعمال ديني اديان مختلف را با هم تركيب ميكنند و ميان ايمانهاي مختلف و حتي ميان ايمان و سكولاريته، سازگاري ايجاد ميكنند. اين تنوع و گوناگونيهاي شديد، آنها را در طيف وسيعي از گروهها با سازوكارها و نگرشهاي مختلف قرار ميدهد. جنبشهای نوپدید دینی بیشتر در اصول، عقاید و سیستم مناسک و شعایر التقاطی هستند و با ترکیب آیتمهای انتخابی از ادیان مختلف جهان، ملغمهای تازه برساختهاند. بدینسان در بازار ديني، دين به سطح كالاي عاميانه تنزل مييابد و هر فرقهاي تلاش ميكند براي كالاهاي خود با فنون تبليغاتي، بيشترين مشتري را بيابد.
مدل مفهومی پژوهش
بررسی متغیرهای جمعیتشناسی
بر اساس متغیر فاصلهای دادههای توصیفی سن جمعآوری شد. سپس به مدل ترتیبی تبدیل و شامل 5 طبقه شد. بیشتر پاسخگویان در گروه سنی 23ـ28 سال هستند. دادههای توصیفی تحصیلات بر اساس 6 متغیر دیپلم (1/6 درصد) فوق دیپلم (1/6 درصد) دانشجو (6/36 درصد) لیسانس (9/32 درصد) فوق لیسانس (6/14 درصد) دکتری (-) جمعآوری شد، همانطورکه مشاهده میشود، بیشتر اعضا دانشجو و لیسانس بودهاند. دادههای توصیفی ازدواج بر اساس 4 متغیر اسمی مجرد (6/64 درصد) همسردار (7/31 درصد) مطلقه (2/1 درصد) و کسانیکه همسرشان فوت کرده (-) جمعآوری شد؛ همانطورکه مشاهده میشود، پاسخگویان مجرد بیشتر از همسردار هستند. دادههای توصیفی شغل افراد عضو گروه عرفان حلقه متغیر کارمند (7/20 درصد) و در اکنکار متغیر دانشجو (6/96) بیشترین پاسخگویان را بهخود اختصاص دادهاند.
نتیجهگیری بر اساس متغیرهای مستقل
با اطلاعات بهدست آمده از جمعیت نمونه و همچنین براساس طیف لیکرت و آزمونهای آماری در نرم افزار، نتایج در گرایش افراد به ترتیب اولویت به شرح زیر است:
التقاطگرایی (67 درصد) رسانههای نوین (4/63 درصد) محرومیت اخلاقی (تضاد ارزشی: 5/58 درصد) بحران هویت (1/56 درصد) سبک زندگی نوین (50 درصد) رهبری کاریزما (3/40 درصد) است. همانطورکه مشاهده میشود از نگاه افراد وابسته به جنبشهای نوپدید دینی، تمایل به التقاطگرایی دینی بیشترین نقش را در گرایش به این جنبشها داشته است. سپس نوع دسترسی و میزان استفاده از رسانههای نوین و بعد، محرومیتهای اخلاقی (تضاد ارزشی) و پس از آن بحران هویت و سبک زندگی نوین و در نهایت، جایگاه رهبران کاریزماتیک در بین اقشار و گروهها زمینهی گرایش به جنبشهای نوپدید دینی بوده است.
نتایج بهدست آمده از انجام آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان میدهد که بین هر شش متغیر مستقل و گرایش به جنبشهای نوپدید دینی رابطه معناداری در حد قوی وجود دارد و ضرایب همبستگی در سطح اطمینان 99 درصد معنادار است. به اینمعنا که هرچه متغیرهای مستقل بیشتر باشند، گرایش به جنبشهای نوپدید دینی بیشتر است.
جمعبندی شاخصها
در جمعبندی شاخصهای بیستوششگانه به ترتیب شاخص چنین بهدست آمده است: در فضای مجازی مانعی برای نو اندیشان وجود ندارد با (6/75 درصد) نظر موافق؛ در فضای مجازی مطالب را به اشتراک میگذاریم (6/75 درصد)؛ دین امری خصوصی است (6/75 درصد)؛ سرسپردگی به رهبر (4/74 درصد)؛ تلفیق ادیان (التقاطگرایی: 8/70 درصد)؛ از طریق فضای مجازی با اعضای جنبش مرتبط هستم (7/70 درصد)؛ قدرت جذب رهبر (5/69 درصد)؛ دین در خدمت بشر (3/68 درصد)؛ دانش رهبر (3/68 درصد)؛ جامعهگریزی (9/65 درصد)؛ در فضای مجازی عقایدم را آزادانه میگذارم (6/64 درصد)؛ گذران اوقات فراغت (2/62 درصد)؛ اضطراب و ترس (2/62 درصد)؛ دین امری انسانی (5/58 درصد)؛ ناخشنودی از ارزشها (5/58 درصد)؛ سکولاریسم (3/57 درصد)؛ تضاد ارزشی (1/56 درصد)؛ مصرف تظاهری (7/53 درصد)؛ لذتگرایی (5/52 درصد)؛ گلچینکردن دین (50 درصد)؛ در فضای مجازی با هویت ایرانیم بیشتر آشنا شدم (50 درصد)؛ فردگرایی (8/48 درصد)؛ از طریق فضای مجازی میتوان به آگاهی رسید (3/46 درصد)؛ سبک زندگی راحت (39 درصد)؛ کالاگرایی (5/19 درصد)؛ ساختار خانواده (3/18 درصد)؛ موارد یادشده به ترتیب از بیشترین نقشها در گرایش به جنبشهای نوپدید دینی در جامعه بوده است. این یافته حاکی از آن است که برخلاف همه تحولات جامعه کنونی و حضور گسترده رسانههای نوین جهانی، هنوز هم بنیان خانواده در ایران از انسجام و استحکام لازم برخوردار است و خانواده در ایران کمترین نقش را در گرایش به جنبشهای نوپدید دینی دارد.
نتایج رگرسیون
ارتباط بین مجموعه عناصر اثرگذار بر گرایش به جنبشهای نوپدید دینی شامل سبک زندگی، هویت، تضاد ارزشی، التقاطگرایی، رسانههای نوین و رهبری کاریزما، از طریق آزمون ضریب رگرسیون چند متغیری مورد بررسی قرارگرفت. نتایج این آزمون در جدول صفحه بعد ارایه شده است.
خلاصه نتایج تحقیق رگرسیون
مدل
|
ضریب تخمین اشتباه
|
ضریب همبستگی
|
ضریب تعیین
|
ضریب تعیین تعدیلیافته
|
سبک زندگی
|
4.23993
|
0.865a
|
0.749
|
0.744
|
هویت
|
3.87188
|
0.891b
|
0.794
|
0787
|
تضاد ارزشی
|
3.58977
|
0.909c
|
0.827
|
0.817
|
التقاطگرایی
|
3.41962
|
0.920d
|
0.846
|
0.834
|
رسانههای نوین
|
3.23529
|
0.930e
|
0.864
|
0.851
|
رهبری کاریزما
|
3.05982
|
0.939f
|
0.881
|
0.867
|
در مورد متغیر سبک زندگی ضریب همبستگی برابر با 865/. است. ضریب تعیین برابر با 794/. و ضریب تعیین تعدیلیافته برابر با 744/. است.
درمورد متغیر هویت ضریب همبستگی برابر با 891/. و ضریب تعیین 794/. و ضریب تعیین تعدیلیافته برابر با 787/. است.
در مورد متغیر تضاد ارزشی که در مرحله سوم قرارگرفته است، ضریب همبستگی برابر با 909/. و ضریب تعیین برابر با 827/. و ضریب تعیین تعدیلیافته برابر با 817/0 است.
در مرحله چهارم التقاطگرایی است که ضریب همبستگی آن برابر با 920/. و ضریب تعیین برابر با 846/. و ضریب تعیین تعدیلیافته برابر با 834/. است.
در گام پنجم رسانههای نوین است، ضریب همبستگی برابر با 930/. و ضریب تعیین برابر با 864/. و ضریب تعیین تعدیلیافته برابر با 851/. است.
در گام ششم رهبری کاریزماتیک قرارگرفته، که ضریب همبستگی آن برابر با 939/. و ضریب تعیین برابر با 881/. و ضریب تعیین تعدیلیافته برابر با 867/. است.
همبستگی
|
مدل
|
ضریب همبستگی استاندارد شده
|
ضریب همبستگی استاندارد نشده
|
سطح معناداری
|
T
|
ضریب Beta
|
Std.Error
|
ضریب B
|
1
|
باقیمانده
|
10.799
|
|
1.833
|
19.795
|
.000
|
سبک زندگی
|
12.806
|
.865
|
.121
|
1.550
|
.000
|
2
|
باقیمانده
|
10.178
|
|
1.760
|
17.914
|
.000
|
سبک زندگی
|
4.915
|
.546
|
.199
|
.978
|
.000
|
هویت
|
3.457
|
.384
|
.137
|
.474
|
.001
|
3
|
باقیمانده
|
11.407
|
|
1.718
|
19.592
|
.000
|
سبک زندگی
|
6.041
|
.660
|
.195
|
1.181
|
.000
|
هویت
|
4.505
|
.487
|
.133
|
.601
|
.000
|
تضاد ارزشی
|
-3.134
|
-.274
|
.128
|
-.401
|
.003
|
4
|
باقیمانده
|
12.218
|
|
1.697
|
20.728
|
.000
|
سبک زندگی
|
4.514
|
.526
|
.209
|
.942
|
.000
|
هویت
|
3.601
|
.394
|
.135
|
.486
|
.001
|
تضاد ارزشی
|
-4.039
|
-.369
|
.134
|
-.540
|
.000
|
التقاط گرایی
|
2.531
|
.326
|
.166
|
.421
|
.014
|
5
|
باقیمانده
|
7.856
|
|
2.152
|
16.909
|
.000
|
سبک زندگی
|
4.361
|
.486
|
.199
|
.869
|
.000
|
هویت
|
2.473
|
.278
|
.138
|
.342
|
.017
|
تضاد ارزشی
|
-4.686
|
-.412
|
.129
|
-.603
|
.000
|
التقاط گرایی
|
3.173
|
.396
|
.161
|
.510
|
.003
|
رسانههای نوین
|
2.664
|
.188
|
.140
|
.372
|
.010
|
6
|
باقیمانده
|
8.233
|
|
2.036
|
16.766
|
.000
|
سبک زندگی
|
4.957
|
.528
|
.191
|
.946
|
.000
|
هویت
|
3.408
|
.389
|
.141
|
.480
|
.001
|
تضاد ارزشی
|
-5.020
|
-.418
|
.122
|
-.611
|
.000
|
التقاطگرایی
|
3.750
|
.448
|
.154
|
.578
|
.000
|
رسانههای نوین
|
2.724
|
.182
|
.132
|
.360
|
.009
|
رهبری کاریزما
|
-2.649
|
-.229
|
.070
|
-.186
|
.011
|
متغیر وابسته گرایش به جنبشهای نوپدید دینی
جدول نشان میدهد که تمامی متغیرها در سطح 99 درصد معنادار است و تمامی متغیرها وارد معادله رگرسیون شدهاند و این نشاندهنده اثر همهی متغیرها بر گرایش به جنبشهای نوپدید دینی است. اگرچه همه متغیرها بر روی جنبشهای نوین دینی اثر دارند، اما نتایج حاکی از آن است که اثر متغیر سبک زندگی بیشتر از سایر متغیرها است و شدت رابطه قوی و مثبت است و مقدار B ضریب سبک زندگی برابر با (865/.) است. در هر مرحله با واردشدن متغیرهای جدید باز میزان آن از سایر متغیرها بالاتر است.
یافتههای تحقق
نكات و یافتههای زير در بررسي زمینههای فرهنگی - اجتماعی گرایش به جنبشهای نوپدید دینی از طریق مطالعات اسنادی و میدانی بهدست آمد:
- تنها يك زمینه موجبات گرایش افراد به جنبشها را فراهم نیاورده، بلکه مجموعهاي از زمینهها در گرایش به آن اثرگذار است؛
- گرايش افراد به جنبشها داراي شدت و ضعف است؛ اين امر بستگي به ساختار خانواده و شخصيت آنان دارد، احساس ناکامی در اعضا به تغییر عضویت و یا ارتباط همزمان با چند جنبش منجر میشود. جدایی از جنبشها نیز امر شایع و رایجی است؛
- گرایش به جنبشها، متناسب با سن افراد است. در عرفان اکنکار بیشتر جوانان دانشجو و کنجکاو و بدون اطلاع خانواده عضو میشوند. در حالیکه گرایش به عرفان حلقه تمامی سنین را در برمیگیرد و افراد با اطلاع خانواده و گاهی به اتفاق اعضای خانواده عضو میشوند؛
- جنبشهای نوپدید دینی پديدهای شهري بهشمار میآیند. فعالیت عرفان اکنکار بیشتر در شهرهاي بزرگ خلاصه میشود، اما عرفان حلقه علاوه بر فعالیت در شهرهای بزرگ، شهرهای کوچک و مناطق محروم را نیز در برمیگیرد؛
- این جنبشها احساسگرایی را جایگزین میل به تحقیق و تعقل در دینورزی میکنند. مردم را از وضعیتی عقلانی بهسوی وضعیتی احساسی و هیجانی سوق میدهند و تساهل نسبت به شریعت ایجاد میکنند؛
- تحقق جرایم اخلاقی، اقتصادی و اجتماعی که با ایجاد روابط ناسالم مبتنی بر اقتدار معنوی میان شاگردان یا میان استاد و شاگردان پدید میآید. رعایت نکردن حریم شرعی در بسیاری از کلاسها و جلسههای هر دو عرفان و گرفتن مبالغ هنگفت از طرفداران برای حضور در کلاسها وجود دارد. البته مربیان «مسترهای» عرفان حلقه طیفی هستند و از انواع افراد با گرایشهای گوناگون در میان آنان یافت میشود. میزان شریعتمداری افراد به مسترها نیز برمیگردد؛
- عضویت در این جنبشها نوعی تجربهی همدلی عاطفی، احساسی و وجدآمیز را که بهنظر میرسد در جامعهی بزرگتر وجود ندارد، برای اعضایشان فراهم میکند که برای بسیاری از جوانان جاذبهی زیادی دارد و ارزشهای بومی را با ارزشهای جهانی ترکیب میکنند؛
- این جنبشها مروج پلورالیسم دینی بوده و همهی مرامها را تبلیغ میکنند. رهبران جنبش اکنکار معتقدند که اک مسیحی، اک مسلمان، اک یهودی و ... داریم. عرفان حلقه نیز معتقد به جذب همه است؛
- هر دو عرفان سازمانیافته (دارای تشکیلات و سازمان) و استاد محور هستند. همچنین هر دو معتقد به رهبری انتصابی کاریزمای در قید حیات و سرسپردگی نسبت به او هستند؛
- رهبران، مربیان و مسترهای این جنبشها در بین مردم حاضر میشوند و با تبلیغ چهره به چهره، افراد مورد نظر را جذب میکنند. بنابراین هر دو عرفان بهعنوان گروههای مرجع در افراد زیادی نفوذ دارند و هنجارها، رفتار و اعمال خود را بهعنوان الگو و مرجع برخی افراد جامعه تبدیل میکنند؛ بهگونهای که افراد با تمایل خود به جنبش گرایش پیدا میکنند؛
- این جنبشها معتقد به تساهل، حل مشکلات، تجربهگرایی و ارتباط با عالم ماورا هستند و در فضای مجازی تمام متون و منابع آموزشی آنها به اشتراک گذارده شده و در این فضا به همهی علاقهمندان آموزشِ از راه دور داده میشود؛
- دریافت شهریه از اعضا و چلاها [11]، اعتقاد به تناسخ، جذابیت و هیجانانگیز بودن، دارای زبان ساده برای ارایه مفاهیم، در دسترس بودن، تجربهگرایی، طیکردن حلقههای وصل، داشتن نشانه و لوگوی مشخص، رویکرد عقلستیزانه در عرفان اکنکار و رویکرد عقلگریزانه در عرفان حلقه و ایجاد سرسپردگی نسبت به رهبر وجود دارد[12]؛
- از دیگر ویژگیهای نسبی این دو جنبش که در ایران موفق به جذب افراد شدهاند، میتوان به برخورداری از کتابهای فراوان، داشتن برنامه آموزشی کوتاه مدت، تکیه بر مقولات آرامش و درمان، سازگار و قابل جمع دانستن خود با اسلام نام برد؛
- ویژگیهای خاص عرفان حلقه عبارتاست از: بومیبودن، جذب همه اقشار، سنین و اعضای خانواده، داشتن پایگاه اجتماعی گسترده در ایران (نسبت به اکنکار)، درمانگری بهعنوان رویکرد اصلی، برگزاری دورههای کوتاه مدت (هشت ترم شش جلسهای)، برگزاری جلسههای در مراکز عمومی و منازل، فعالیت آشکار در جامعه؛ ویژگیهای عرفان اکنکار نیز عبارتاست از: وارداتی (غربی - آمریکایی) بودن، مستقل و کاملکننده ادیان دانستن خود، اولویتدادن به جذب افراد مجرد، جوان و دانشجو، داشتن پایگاه اجتماعی محدودتر در ایران در مقایسه با عرفان حلقه، سفر روح بهعنوان رویکرد اصلی، برگزاری دورههای طولانی مدت اک-ویدیا (یک دوره دوازده ساله و یک دوره شصت ساله)، علاوه بر برگزاری جلسههای در منازل دارای معبد زرین (در مینسوتای آمریکا) پنهانیبودن فعالیت و عضوگیری در ایران، جهانیبودن گستره فعالیت آن (درصد کشور دنیا).
نتیجهگیری
پیدایش جنبشها و گرایش به آنها در سراسر دنیا از مسائل پیچیدهای است که در دهههای اخیر ذهن بسیاری از محققان را بهخود معطوف داشته است. بررسی علمی موضوع نشان میدهد که این پدیده، به جامعه ایران اختصاص ندارد و در جوامع دیگر نیز نمونههای بسیاری از آنها وجود دارد. بیشتر جنبشهای نوپدید دینی - با درون مایهای شرقی - در قالبی یکسره غربی و سازگار با فرهنگ غرب و مبانی اومانیسم بازسازی شدهاند. این موضوع بیانگر نوعی خلأ معنوی بزرگ در تمدن امروزین بشر و پاسخی به نیاز فطری معنویتخواهی انسان امروز بهشمار میرود. تنها رابطهاي كه ميتوان بين جنبشهای نوپدید دینی با اديان تصور كرد، نياز بشر به دين يا مكتب است. این جنبشها بیشتر به سبب نیازهای جدید و بهدنبال تقاضاهایی در جامعه شکل میگیرند که نهادهای رسمی به آن پاسخ ندادهاند؛ برنامههای این جنبشها با نيازهاي انسان مدرن سازگار است و با زندگي روزمره مردم سروكار دارد و مطالبههای جزیي، امروزي و ملموس بشر را نشانه رفتهاند؛ از اینرو، امكان اثرگذاري زيادي دارند.
ازجمله زمینههایی که موجب گردیده جنبشها دینی بیش از دیگر دورههای تاریخی شناختهشده و فراگیر شود، مواردی است نظیر: تحولات تاریخی در غرب نظیر نهضت اصلاح دینی، عصر روشنگری، تحولات سیاسی، انقلابها و...، رخدادهای اجتماعی نظیر صنعتیشدن، مدرنیسم، جهانیشدن، سکولاریزهشدن، پستمدرنیسم و ...، مباحث روانشناسانه همچون تمایلات مذهبی، ارضای نیازمندیهای روحی، تنهایی و افسردگی، شهود و تجربه مستقیم، هیجان جمعی، وعده درمان بیماریها و ... .
با توجه به یافتههای این پژوهش که به بررسی زمینههای فرهنگی – اجتماعی گرایش به جنبشهای نوپدید دینی در ایران پرداخته است؛ متغیرهای سبک زندگی نوین افراد، بحران هویت، تضاد ارزشی، التقاطگرایی، رسانههای نوین و رهبری کاریزما، بیشترین نقش را در گرایش افراد به جنبشها داشته است. از بین متغیرهای ششگانه بر اساس رگرسیون، متغیر سبک زندگی نوین بیشترین اثر را داشته است، به اینمعنا که هر اندازه سبک زندگی ایرانی و اسلامی در جامعه ترویج شود، از میزان اثربخشی سبک زندگی ارایهشده توسط جنبشها و میزان گرایش افراد به آنها کاسته میشود. در جمعبندی شاخصهای بیستوششگانه نیز شاخصهایی پر اهمیت بودند، مواردی نظیر: استفاده از فضای مجازی برای فعالیت نواندیشان و به اشتراک گذاشتن مطالب و تعامل بیشتر با سایر اعضا از این طریق، دین بهمثابه امری خصوصی، سرسپردگی نسبت به رهبر جنبش و قدرت جذب و اقناعسازی وی، تلفیق و گلچینکردن آموزههای ادیان، جامعهگریزی افراد، سرگرمی و گذران اوقات فراغت، کاهش اضطراب و ترس، ناخشنودی از ارزشها، عرفیسازی، مصرف تظاهری و لذتگرایی بیشترین نقش را در گرایش به جنبشهای نوپدید دینی در جامعه مورد مطالعه داشته است.
همچنین در تحلیل رگرسیون که در جدول مدل رگرسیون مشخص است، زمینههای کارساز بر گرایش افراد به جنبشهای نوپدید دینی با مقدار ضریب تعیین بالای80/0 بیان شده است، یعنی متغیرهای مستقل این تحقیق، توانستهاند بیش از 80/0 از زمینههای گرایش به جنبشهای نوپدید دینی را تبیین کنند و 20/0 را متغیرهای دیگر خارج از متغیرهای مستقل این تحقیق تبیین میکنند. از بین متغیرهای مستقل ششگانه، سبکزندگی با ضریب اثر 865/0 بیشترین سهم را در گرایش افراد به جنبشهای نوپدید دینی داشته است.
حال برخی از اصول و راهکارهای آگاهسازی، پیشگیری و مقابله فکری با روند گرایش به جنبشهای نوپدید دینی بهطور اجمال به این شرح است: آشناسازی آحاد جامعه بهویژه جوانان با جنبشهای نوپدید دینی و شناساندن آثار و پیامدهای آنها، ارایه و بهکارگیری راهکارهای پیشگیری از روند رو به افزایش آنها، با هدف کاهش شکاف بین نسلها و اثرگذاری مثبت بر فضای فکری- روانی حاکم بر جامعه، حضور جدی رهبران فکری، اندیشمندان، مصلحان و درگیر کردن نخبگان علمی به عرصه اخلاق و معنویت جامعه برای روشنگری و نمایاندن چهرهی معنویت حقیقی و عرفان راستین. بدیهی است در این مسیر باید دو روی سکه را دید، به این معنا که نیمی از راه مقابله و شناخت جنبشهای نوپدید دینی است و نیم دیگر ارایه برنامههای مناسب منطبق با آموزههای دینی برای سیرابکردن روح سرگشته، جستوجوگران. با این مقدمه کوتاه راهکارهایی به شرح زیر پیشنهاد میگردد:
- بهنظر میرسد از دلایل مهم نبود توانایی برای مهار چنین پدیدههایی، نبودن واقعگرایی و نپذیرفتن شرایط حقیقی اجتماع و نظریهپردازی بدون پشتوانه آماری و نداشتن شناخت دقیق از جنبشهای نوپدید دینی است؛
- با توجه به تعدد عوامل و زمینههای فرهنگی - اجتماعی پیدایش و گرایش به جنبشها نیاز است از دیدگاه نظریهپردازان و صاحبنظران در حوزه دین، جامعهشناسی و روانشناسی بهره گرفته شود و با توجه به تنوع، تکثر و اهداف و رویکردها تقسیمبندی دقیق جنبشهای نوپدید دینی در ایران، به بیخطر، کمخطر و پرخطر (آسیبزا) بودن مصادیق پرداخت. سپس متناسب با هر جریان و بر اساس اولویتبندی برنامه ارایهکرد؛
- شناسایی و کنترل رسوم آسیبزای معنوی در فرهنگ بومی، شناسايي و ابتلا عام معنوي و اخلاقي جامعه و برنامهريزي جهت آسيبزدايي در محورهاي شناختهشده و تبدیل آن به فرصت، نظیر مجالسخانگی، باشگاههای ورزشی و ...؛
- با توجه به گزارشهای جامعهشناختی که حاکی از كمیت و كیفیت رشد این فرقهها است؛ بهنظر میرسد مهمترین اقدام در راستای پیشگیری از خطر جنبشهای نوپدید دینی، شناخت دقیق علمی و بازشناسی نحوه عضوگیری و تبلیغ، تحلیل محتوای كلاسها، كتب منتشره و شعارها و آموزههای آنان و بررسی نحوه اثر وضعیت مدرن و پستمدرن بر گرایش افراد به جنبشها است؛
- بسط و ترویج مفاهیمی از ادیان اصلی گام اثرگذاری خواهد بود كه میتواند با ترمیم کمبودهای روانی گروندگان به ادیان جدید، آنان را از دگركیشی بازداشته و آنان را متوجه ادیان اصلی کند؛
- شناخت علمی نظام فکری و فرهنگی جنبش نوپدید دینی و تعالیم آنها و نقد و بررسی شخصیتهای محوری و آثار اثرگذار آنها (نقد آگاهانه و پرمحتوا)؛
- لازمهی پاسخگویی منطقی به این مسأله و موفقیت همه راهبردهای فوق، تدوین و معرفی مدل جامع و ارایه الگویی ساده و جذاب از عرفان اسلامی با سرچشمه گرفتن از مفاهیم بلند دین و با درک و توجه به مؤلفههای روانشناسی جدید در تربیت انسان؛ تا در کنار آموزش مقاصد جنبشهای یادشده و آگاهیدهی و آشنایی مردم با ویژگیها، اهداف و مقاصد چنین جریانهایی بتوانند الگویی مطلوب را شناخته و دنبال کنند؛
- با توجه به اینکه از ابزار مهم عضوگیری تبلیغ در فضای مجازی است، با مراجعه به سایتهای اینترنتی و شبکههای ماهوارهای مرتبط و با تحلیل محتوای آنها، نحوه تبلیغ، فعالیت و روشهای جذب جنبشها در این رسانهها بررسی شود؛
- تدوین بانك اطلاعات جنبشهاي نوپديد دینی و تعیین میزان آسیبزایی آنها؛
- گردآوری اطلاعات دقیق از پیشینهکاری و تخصص محققان عرفان و اخلاق (شناسایی و ردهبندی علمی پژوهشگران عرصه اخلاق و تربیت). همچنین مؤسسات و سازمانهاي فعال در این زمینه و هماهنگسازی آنها و برنامهریزی برای جلب مشارکت هدفمند ایشان و برگزاری دورههای آشنایی با عرفان اسلامی برای اعضا و آسیبدیدگان جنبشها؛
- مهار رشد گسترش معنویتهای نوظهور در سطح نمادها و نشانهها؛
- پرکردن خلأهای قانونی و حقوقی در مواجهه با جنبشهای نوپدید دینی؛
- مدیریت هیجانها در جامعه بهویژه برای قشر جوان در حوزه ورزش، هنر، کار و تفریح؛
- پرهیز از رویکرد تدافعی و تکیه بر رویکردهای تهاجمی- جبرانی در مقام نقد. رویکرد تهاجمی به محتوا و نقاط ضعف و کاستیهای جنبشهای نوپدید دینی میپردازد و انحرافها و آسیبهای آنها را بیان میکند. رویکرد جبرانی مربوط بهشکل است و بهصورت تلاش برای توانمندکردن مردم در تشخیص معنویتهای درست و نادرست دنبال میشود. هدف رویکرد جبرانی ایجاد شرایطی است که در آن به اندازهای که برای ترویج جنبشها فعالیت میشود، برای نقد و تحلیل و پاسخ به پرسشهای برخاسته از آنها نیز کالاها و خدمات فرهنگی ارایه گردد؛
- جهتدهي معنوي به اوقات فراغت جوانان، بانوان و ايجاد بسترهاي مناسب اقتصادي و حل مشكلات معيشتي؛
- ساماندهی اقدامات منفصل علمی، فرهنگی، انتظامی، اطلاعاتی و ایجاد هماهنگی در این زمینه و بهرهگیری از یافتههای پژوهشهای علمی؛
- گسترش و بهادادن به افزایش فعالیت سازمانهای مردمنهاد و نهادهای تخصصی مردمی برای آگاهسازی و مقابله فکری با جنبشهای نوپدید.
فهرست منابع
- استوری، جان (1386) مطالعات فرهنگی درباره فرهنگ عامه، حسین پاینده، تهران: آگه.
- پال توئیچل (1380) نامههای طریق نور، مینو ارژنگ، تهران: ثالث و گلسار.
- پورنقدی، بهزاد (1391) بررسی فرصتها، چالشها و نقش دانشجویان در امنیت پایدار، فصلنامه دانش پلیس استان مرکزی.
- پیرسون، کریستوفر (1384) معنای مدرنیته، گفتوگو با آنتونی گیدنز، علیاصغر سعیدی، تهران: کویر.
- تالر سینگر، مارگارت (1388) فرقهها در میان ما، ابراهیم خدابنده، اصفهان: دانشگاه اصفهان.
- حمیدیه، بهزاد (1391) معنویت در سبد مصرف، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
- ريوير، كلود (1384) درآمدي بر انسانشناسي، ناصر فكوهي، تهران: ني.
- زندوكيلي، مهدي (1383) مردمشناسي فرهنگي، قم: زمزم هدايت.
- ستوده، هدایت الله (1376) آسیبشناسی اجتماعی، تهران: آوای نور.
- شجاعی، محمدصادق (1387) نظریه نیازهای معنوی در اسلام، قم: جامعه المصطفی.
- شفرز، برنهارد (1384) جامعهشناسي جوانان، کرامتالله راسخ، تهران: ني.
- طالبی دارابی، باقر (1387) مکاتب جایگزین، قم: مؤسسه دارالمعارف.
- عقیلی، وحید (1387) تکنولوژی کاربردی روابط عمومی الکترونیک، تهران: خجسته.
- قاضی زاده، علیرضا (1389) هویت (2)، تهران: پژوهشکده تحقیقات استراتژیک، کمیل.
- قلیزاده، محمدرضا (1388) منازعات فرقهای و تحول مذهبی در ایران، قم: حبیب.
- قناد زاده، انسیه (1390) علل گرایش به جنبشهای شبهمعنوی در دوره معاصر، پایاننامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه الزهرا (س) .
- گیدنز، آنتونی (1383-137 8-1376) جامعهشناسی، منوچهر صبوری، تهران: نی.
- لارنا، انریک (1387) جنبشهای نوین اجتماعی، کمال سروریان و علی صبحدل، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی.
- مظاهریسیف، حمید (1388) نقش جنبشهای معنوی نوظهور در جنگ نرم، قم: فصلنامه مطالعات معنوی، شماره اول.
- وکیلی، هادی (1386) آسیبشناسی معنویتگرایی نوپدید در ایران، کتاب نقد شماره 45، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
- همیلتون، ملکم (1377) جامعهشناسی دین، محسن ثلاثی، تهران: ثالث.
- Carver and scheir (1999) perspectiv on personality, aliyn andbacon.
- Clarke, peter (2006) new religions in global perspective, London & Newyork, routledge.
- Hanegraaff, Wouterj (1996) New Age religion and western Culture: Esotericism in the mirror of secular thought, Leiden Bril.
- Wilson, brayan (1982) religious in sociological perspective, Oxford University press.
- Woodhead, Linda and heelas, paul (2000) Religion in modern times, Blackwell.
* . دکترای مطالعات فرهنگی.
** . استادیار دانشگاه تهران؛ Hamidieh1351@gmail.com.
تاریخ دریافت: 20/01/1396 تاریخ تأیید: 03/04/1396
پینوشتها
[1]. NRMs
[2]. Modern spirituality
[3]- تقارب وسیع فرهنگی، اجتماعی، زبانی مردم جهان بر اثر رشد ابزار فناوری زمینهای شد که اکثر جنبشها در فضای مجازی به معرفی خود بپردازند.
[4]- دوران مدرنیته دوره جدایی روابط اجتماعی از محیطهای کنش و رخ دادن تغییر ساختار این محیط در پهنه نامحدود زمان و مکان است.
[5]- تکثر، تنوع، التقاطگرایی و... از جمله ویژگیهای جنبشهای نوپدید است که نشانگر تکهتکه شدن و تمرکززدایی از ادیان الهی و به تعبیری، چهلتکه شدن دین در عصر کنونی است.
[6]- این عصر، دوران مدرنیته و عصر انقباض زمان و مکان است که در آن بستگی زمان، فضا و مکان از بین میرود.
[7]- سه عنصر رایانه، ماهواره و دیجیتالی شدن تکنولوژی موجب درهم نوردیده شدن مرزهای جغرافیایی شدهاند. با این رسانههای نوین، جنبشهای نوپدید دینی میتوانند بهراحتی آموزههای خود را در سطح بینالمللی به اشتراک بگذارند.
[8]. Popcornization
[9]. Commodification
[10]. Thrapeutization
[11]. دانشجوی معنوی یا هوادار فرقه اکنکار.
[12]. برخی از اعضای عرفان حلقه اعلام کردهاند برای بیرون آمدن استاد از زندان حاضرند همه ثروت خود را هزینه کنند. در عرفان اکنکار نیز درباره اطاعت بیچون و چرا از استاد معتقدند: هنگامی که نوآموزی، پیروی از استاد را برمیگزیند، نباید آنقدر احمق باشد که این راه یا استاد را نفی کرده و یا از آن انتقاد کند. درجای دیگر میگوید: دیدن تصویر پال توئیچل و به همراه داشتن آن برای رسیدن به طبقات بالاتر سودمند است (پال توئیچل، 88:1380).