مرضیه مردانی[1]
چکیده
يكي از نيازهاي انسان كه خداوند متعال به وي ارزاني داشته است نياز به شادکامي و نشاط است. زندگي امروزي و فشارهاي رواني بر انسان در عصر جهانيشدن كه برخي معتقدند "عصر اضطراب" و تنش رواني است، نياز انسان را به شادکامي چندين برابر ميكند. آنچه قابل توجه است، راهكارها و ابزارهايي كه بشر امروزي بهمنظور رسيدن به اين هدف به كار ميبرد و بهجرئت ميتوان گفت: برخي براي نيل به شادي از مسيرهاي واقعي زندگي خارج شده و نهتنها به شادي و نشاط نرسيده، بلكه اندوه و حسرت فراواني را براي خود و ديگران بهجا نهادهاند؛ اما دین اسلام و مناسک عبادی آن مانند نماز جمعه و حضور در جمع مؤمنان، میتواند شادکامی را به طرق مختلف ایجاد نماید که این نوشتار در پی پاسخگویی به آن است.
از آنجا که شادکامی یکی از مؤلفههای سلامت روان محسوب میشود چارچوب نظری مورداستفاده، نظریه دین و سلامت روان است که با توجه به آن به تحلیل یافتهها میپردازیم. نتایج حاصل گویای آن است که حضور در مناسک عبادی جمعی (مانند نماز جمعه) بر احساس شادکامی و مؤلفههای آن مؤثر است، این افراد هیجانات مثبت، احساس رضایت از زندگی بیشتر و هیجانات منفی کمتری (مانند اضطراب و افسردگی) را تجربه میکنند.
کلیدواژه: نماز جمعه، شادکامی، مناسک عبادی و حضور در جمع مؤمنان.
مقدمه
یکی از بنياديترين مفاهيم مطرح در جنبش روانشناسي مثبتنگر، مفهوم شادكامي[2] است که در تبیین جایگاه آن در اسلام باید گفت که اصل شاد زیستن در اسلام، پذیرفته، بلکه بر آن تأکید شده است. اسلام نگاهی متعالی به شادی دارد. احکام اسلام در باب عبادت و کسب معرفت الهی و نیز برخی مقررات اجتماعی و اقتصادی اسلام دقیقاً به همین منظور قرار داده شده است. نگاهی گذرا به تعالیم دینی نشان میدهد، شادکامی و شادابی از آثار ایمان است. نداشتن نگرانی و اضطراب و غم و اندوه در رسیدن به اطمینان قلبی اساس هر نوع شادی است؛ بنابراین نگاه دین به شادی، نگاهی هدفمند است و بر اساس آن شادی برای خدا ارزش دارد. اهمیت و ضرورت شادمانی از اینروست که در سایه چنین شادی حقیقی و ماندگار است که بشر به سعادت و خوشبختی میرسد؛ چراکه شادکامی واقعی در نزدیک شدن به هدف والای آفرینش و آراسته شدن به خصلتهای انسانی و الهی است. لذتی که اسلام بر میگزیند خاستگاه شادیهای اصیل است، یعنی هرچه به رابطه خدا و بشر بیانجامد و آن را تداوم بخشد، نه نوع لذتهای غفلتزا و سکرآور و پایین آورنده شأن انسانی که شادیهای مقطعی، توهمی و لذات زودگذر است و موجب عذاب ابدی می شود، چنین لذتی برای مؤمن تلخ و کشنده است (علوی و رنجبر شورآبادی، 1389: 98).
به عقیده ارسطو دستكم سه نوع شادکامی وجود دارد؛ در پايينترين سطح، نظرية مردم عادي است كه شادکامي را همان لذت ميدانند. در سطح بالاتر از آن، مردمي با فرهنگ بالاتر که معتقدند شادکامي همان موفقيت و كاميابي است. نوع سوم شادي، بهزعم ارسطو، شادکامي ناشي از معنويت است. آرگايل، مارتين و لو بر اين باورند هنگامیکه از مردم پرسيده ميشود منظور از شادکامي چيست، آنها دو نوع پاسخ را مطرح ميكنند: الف. حالات هيجاني مثبتي مانند لذت؛ ب. راضي بودن از زندگي بهطورکلی يا جنبههاي مختلف آن؛ بنابراين به نظر ميرسد شادکامی دستكم دو جزء اساسي (عاطفي و شناختي) دارد. وي باور دارد كه سه جزء اساسي شادکامي عبارتاند از: هيجان مثبت، رضايت از زندگي و نبود هيجانات منفي از جمله افسردگي و اضطراب. لو و همكارانش دريافتند كه روابط مثبت با ديگران، هدفمند بودن زندگي، رشد شخصي، دوست داشتن ديگران و طبيعت نيز از اجزاي شادماني هستند (قمری، 1390: 75). پژوهشهاي انجام شده دربارة شادکامي نشان ميدهد كه افكار و رفتارهاي افراد شاد، سازگارانه و كمككننده است؛ اين افراد با ديدگاه روشن به امور مينگرند؛ دعا و نيايش ميخوانند؛ براي حل مسائل خود مستقيماً تلاش ميكنند و بهموقع از ديگران كمك ميطلبند؛ از طرف ديگر، افراد ناشاد، بدبينانه ميانديشند و با همين حالت عمل ميكنند؛ در خيالات فرو ميروند؛ خود و ديگران را سرزنش ميكنند و از كار كردن براي حل مشكلات اجتناب ميورزند (داینر[3]، 1984 77-75).
با توجه به اهمیت شادکامی (بهعنوان یکی از مؤلفههای سلامت روان) سازمان بهداشت جهانی (WHO) سال 2001 را سال سلامت روان و شادکامی نامید و خاطرنشان ساخت که در این سال تمام ملل جهان وظیفه دارند که سطح بهداشت و شادکامی خود، خانواده و اجتماعشان را ارتقاء دهند. در این میان، متخصصان و پژوهشگران به دنبال یافتن عواملی هستند که بر روی شادکامی تأثیرگذار باشد (قدرتی میرکوهی و خرمایی، 1390: 117)؛ از اینرو در ایجاد شادکامی عوامل بسیاری را از جمله: سلامتی، حمایت اجتماعی، اشتغال، تفریح و اخیراً رعایت احکام دینی و ...، دخیل دانستند؛ بنابراین هريک از احکام نوراني و دستورات اسلام عامل رشد و تکامل انسانها است و اثراتي که در انجام دادن آنها مشاهده ميشود، بيانگر اهميت احکام است.
روانشناسان، رشد و تعالي را در بعد جسماني، عقلاني، عاطفي و اجتماعي ميدانند، ولي روانشناسان اسلامي بعد ديگري بر آن اضافه نمودهاند و آن بعد عبادي است؛ نماز جمعه يکي از فرایض مهمي است که در رشد و تکامل شخصيت انسان نقش بسيار ارزنده و مهمي دارد. اینگلهارت[4] (1990) در مطالعه گسترده که بر 160000 نفر از 14 کشور اروپایی انجام داد، نشان داد که 85 درصد از افرادی که حداقل هفتهای یکبار به کلیسا میروند و در عبادات جمعی و گروهی مشارکت دارند، بسیار بیشتر از 77 درصد افرادی که هرگز به کلیسا نمیروند، احساس شادمانی میکنند و از زندگی خود راضیاند. میتون[5] (1989) نیز در گزارش پژوهشی خود نشان داده است که "حمایت معنوی" ناشی از احساس ارتباط با خدا و حضور در جمع مؤمنان، اثرات موقعیتهای ضربه آمیز اساسی مثل مرگ فرزند را کاهش داده و بهصورت مثبتی بر افسردگی، میزان سازگاری و حرمت خود و شادکامی مؤثر است.
ازآنجاییکه مؤسسات مذهبي فرصتهاي جامعهپذيري را در ميان اعضاي معتقدان، ارتقا ميدهد، آنها ميتوانند پايه قوي براي حمايت اجتماعي فراهم كنند و همین حمایت منجر میشود، فرد احساس تنهایی نکند و خود را در جمع ببیند و احساس داشتن پشتوانه جهت حل مسائل میکند که منجر به شادکامی او میشود. كالدور (1994م) نیز در تائید این مطلب معتقد است كه افراد مذهبي نزديكترين دوستان خود را از ميان افراد مذهبي انتخاب ميكنند و علاوه برداشتن احساس نزديكي به خداوند، ديد مثبتي به مردم دارند، عبادت و نيايش موجب همدلي، درك، تعهد، انعطافپذيري در روابط، احساس مسئوليتپذيري و استفاده از فن خود مداخلهاي براي حل تعارض از جمله تعارض خانوادگی میشود و در این صورت شاهد خانوادههایی با تعارض کمتر و شادکامی بیشتر خواهیم بود (قمری، 1390: 85).
آنچه انجام اين پژوهش را ضروري و لازم ميكند عصر پرتنش و فشار روحي و رواني است كه به علل مختلف بر انسان وارد ميشود .امروزه متأسفانه شاهد آنيم كه جوانان و نوجوانان ما در پي رسيدن به شادي و نشاط در زندگي به راههايي رو آوردهاند كه نهتنها آنها را از مسير واقعي زندگي دور ميسازد، بلكه آثار اندوهباری نيز بهجا ميگذارد. دنيايي كه ما در آن زندگي میکنیم با تمام شگفتيها، زيباييها و پيشرفتها، آكنده از ترس و نگراني است. متأسفانه در سراسر دنيا، تشويش و اضطراب، همچون وبا و طاعون به جان بشر افتاده و موجب بروز بسياري از بيماريهاي جسمي و رواني شده است. بخش عمدهاي از مردم جهان، آرام و قرار لازم را ندارند و زندگي توأم با ترس، دلواپسي، نگراني و تشويش و بیماریهای روانی را سپري ميكنند )فسحت، 1390: 25). در ایران بنا بر تحقیقی که در یکی از بیمارستانهای روانی دولتی به عمل آمده، مبین آن است که در سال 1363 شمسی برای نگهداری و درمان بیماران بستری 220 میلیون ریال پیش بینی شده است که اگر با شرایط کنونی برآورد شود این رقم به چند برابر افزایش مییابد؛ لذا ضروری است که روشهای درمانی و پیشگیری از بیماریهای روانی تحقیقات بیشتری انجام شود. از انجا که یکی از هدفهای اساسی مذاهب، ارتقای سطح بهداشت روانی جامعه و شادکامی و کاهش افسردگی است. تحقیقات روانشناسی درجه موفقیت مذاهب مختلف را در این مورد نشان میدهد. امروزه مشخص شده که سبک زندگی مذهبی میتواند آرامش و شادمانی فردی، خانوادگی و اجتماعی بسیاری را همراه داشته باشد. دعاها و مراسم جمعی مذهبی مانند حضور در نماز جمعه، حضور در مساجد و زیارتگاههای مذهبی در مقالات مختلف علمی بهعنوان عوامل شناخته شده و تأمینکننده شادکامی مناسب در جوامع مذهبی معرفیشدهاند (نوغانی و همکاران، 1383: 48).
با توجه به این مقدمه، مسئله پژوهش حاضر اینگونه استنباط میشود که حضور در مجامع دینی از جمله نماز جمعه، چگونه و به چه نحو موجبات شادکامی را در افراد فراهم میآورد؟
هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی میزان تأثیر مشارکت در نماز جمعه بر میزان شادکامی و مؤلفههای آن (مولفه هیجانات مثبت، مولفه رضایت از زندگی، مولفه نداشتن افسردگی) است.
روش پژوهش
این تحقیق بر مبنای هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است؛ زیرا هدف آن پیدا کردن راهحل برای مسائل واقعی و توسعه دانش در زمینه جذب خانوادهها به حضور در نماز جمعه و تأثیری است که این مناسک دینی بر احساس شادکامی در افراد دارد. روش این پژوهش اسنادی است، لذا سعی بر این است که حتیالامکان از کتب و نشریات و مجلات و فصلنامههای موثق و معتبر (که بسیار محدود هستند) استفاده شود تا تصوری روشن از تأثیری که نماز جمعه بر شادکامی دارد، ارائه شود.
تعاریف نظری متغیرها
ازآنجاییکه موضوع پژوهش حاضر بهطور بسیار کلی در حوزه دین و روانشناسی انجام میگیرد در ارتباط با مسئله پژوهش نیز دو نوع متغیر قابلتمییز است:
1- متغیر دین و ابعاد آن جهت مشخص کردن این نکته که نماز جمعه (بهعنوان متغیر مستقل و اثرگذار) در کدامیک از ابعاد دینداری قرار میگیرد.
تعاریفی که از دینداری[6] ارائه میشوند، چندان مورد توافق همه محققان نیست. در مجموع تعاریف به دو دستة کارکردگرا و ذاتی تقسیم میشوند. تعریف رابرتسون[7] جزو تعاریف ذاتی است و ما آن را بهعنوان تعریف موردنظر برگزیدهایم، فرهنگ دینی را مجموعهای از اعتقادات و نمادها و ارزشهای ناشی از آن در نظر میگیرد که مربوط به تمایز بین واقعیت تجربی و واقعیت متعالی و فراتجربی است (تامبسون،1381: 34). دینداری دارای 4 بعد اعتقادی، عاطفی، پیامدی و مناسکی است:
1-1- بعد اعتقادی[8]؛ باورهایی است كه پيروان هر دين بدان پايبندند.
1-2- بعد مناسكي يا اعمال ديني[9]؛ اعمال ديني مشخصي كه انتظار ميرود پيروان هر دين آنها را بهجا آورند. (مثل نمازجمعه، نماز اعیاد مختلف قربان، فطر و ...). مناسك و رفتارهاي ديني را میتوان در دو بعد فردي و جمعي در نظر گرفت؛ مناسك فردي همچون نمازخواندن، روزه گرفتن، قرآن خواندن و...، مناسك جمعي، همچون نماز جماعت و جمعه، شركت در مراسم ديني.
حال که به مشخص کردن نماز جمعه در جایگاه چهار بعدی دینداری رسیدیم به تعریف این متغیر و علت نامگذاری این روز میپردازیم: جمعه یکی از روزهای هفته است که به آدینه یاد میشود. عربها پیش از اسلام و نزول وحی آن را به نام عروبه یاد میکردند؛ زیرا در این روزگرد هم میآمدند و به بررسی مسائل خویش میپرداختند. عروبه به معنای اجتماع مردم عرب در یک مکان و در یک روز جمعه است. پس از اسلام این روز به نام جمعه تغییر یافت و مردم روز عروبه را به روز جمعه تبدیل کردند و جمعه را خداوند به دلیل اجتماع مردم در این روز جمعه نامید. خداوند در آیه 99 سوره جمعه این روز را روز اجتماع اهل ایمان برای اجرا و برگزاری مراسم خاص نماز عبادی جمعه قرار داده است.
1-3-بعد تجربي[10] يا عواطف ديني؛ در عواطف، تصورات و احساسات مربوط به واقعيت غايي يا اقتدار متعالي ظاهر ميشود.
1-4- بعد پيامد يا آثار ديني[11]؛ شامل پيامدهاي باور، عمل، تجربه و دانش ديني در زندگي روزمره فرد معتقد و روابط او با سايرين است (گلاک و استارک[12]، 1965: 342).
2- متغیر سلامت روان با تأکید مؤلفه بر شادکامی (بهعنوان متغیر وابسته یا اثرپذیر):
ازآنجا که شادی یکی از هیجانات اساسی بشر است، لذا هر کس به فراخور خود آن را تجربه مینماید؛ اما تعریف شادی بهسادگی تجربه آن نیست.
جامعترین و درعینحال عملیاتیترین تعریف شادمانی را وینهوون[13] (1988) ارائه میدهد. به نظر او، شادمانی به قضاوت فرد از درجه یا میزان مطلوبیت کیفیت کل زندگیاش اطلاق میگردد؛ بهعبارتدیگر شادمانی به این معناست که فرد چقدر زندگی خود را دوست دارد (وینهوون، 1988: 29). مفهوم شادماني در قرآن و حديث با واژهای گوناگوني مانند فرح، سرور و بهجت و... بهكار رفته است (منظری توکلی و عراقی پور، 1389: 23).
آرجیل و همکاران[14] (1995) شادی را ترکیبی از وجود هيجان مثبت، رضايت از زندگي و نبود هيجانات منفي از جمله افسردگي و اضطراب میدانند.
چارچوب نظری پژوهش
از جمله كنشهاي مهم دين در حوزة روانشناختی علاوه برکنشهای شناختي انگيزشي دين، کنشهای بهداشت رواني دين و تأثير دين در حوزه فردي بر بهداشت و سلامت رواني و جسماني افراد و كنش روان درمانگري دين است. روشهاي مقابله، لذت برقراري ارتباط و وابستگي به يك امر متعالي كه به تجربه ديني معروف است، آئینها و نمادها، فضاي روانشناختی اماكن مقدسه و معماري مذهبي از جملهساز و كارهايي هستند كه در تأثير دين بر بهداشت رواني افراد نقش عوامل واسطهاي را ايفا ميكنند.
همچنين پژوهشهايي كه در سالهاي اخير در زمينه رابطه بين مذهب و بهداشت رواني انجام شده است؛ نشان ميدهد مذهب نقش مهمي در مواجهه با فشارهاي رواني زندگي دارد و اثر بحرانهاي شديد در زندگي را تعديل ميكند. اختلال افسردگي از جمله اختلالات رواني است كه چنانچه در اثر عوامل محيطي ايجاد شود، وقايع ناگوار و بحرانهاي شديد زندگي در آن نقش به سزايي دارد. مذهب با تحول شناختي فرد در تفسير وقايع و نيز دستورات حمايتي كه براي افراد جامعه در جهت رسيدگي به احوال افراد مصیبتزده مطرح كرده است، كنترل شرايط بحران را براي فرد آسانتر و از بروز اختلال افسردگي جلوگيري ميكند. پژوهشهاي متعدد در مورد رابطه نگرش مذهبي و ميزان افسردگي حاكي از همبستگي منفي بين اين دو متغیر است. اضطراب بهعنوان يكي از نشانگان اختلالات رواني و زيربناي بسياري از بيماريها، در سايه نگرشها، اعمال و شركت در مراسم مذهبي كاهش مييابد. كنش دين در كاهش اضطراب و مقابله با استرس يا تنيدگي از طريق نحوه ارزيابي فرد از عامل تهدیدکننده، مهار هيجاني خود در برخورد با موقعيت از طريق معنا جویی و تأثير بر پيامدهاي عوامل تنيدگي زا از طريق تفسير ويژهاي كه مذهب در اختيار فرد میگذارد، ميسر است. مالتبي از جمله پژوهشگراني است كه تأثير اعمال مذهبي بر كاهش سطوح مختلف اضطراب را با استفاده از پرسشنامه حالت – صفت اضطرابي، پاسخ داده شده توسط افراد شركت كننده در مراسم كليسا، 30 دقيقه قبل و 30 دقيقه بعد از مراسم نشان داده است.
فيلسوفان پراگماتيست معتقدند كه يكي از كنشهاي مذهب اين است كه افراد را شادتر ميكند و آنها را در شغل و ازدواجشان موفقتر ميكند. آئينها و نهادهاي مذهبي نيز از جمله عوامل كاهش استرس در افراد و افزايش توان مقابله با بحرانهاي زندگي است. گريفيت، انگليش و مايفيلد و گريفيت، يانگ و اسميت نشان دادند كه مشاركت در مراسم جمعي مذهبي و عبادات (نماز) نتايجي همانند روان درمانگري رسمي در پي دارد. تخليه هيجاني و شركت در مراسم جمعي مذهبي باعث كاهش تنش و رهايي از پريشانيهاي عاطفي می شود. فضاي روانشناختی اماكن مقدسه و سازمانهاي مذهبي نيز بخشي از مطالعات مربوط بهسنجشهاي مذهبي را به خود اختصاص دادهاند. اين پژوهشها به اين نتيجه رسيدهاند كه فضاي روانشناختی كليساها متفاوت از يكديگرند. اين تفاوتها، رفتار و بازخوردهاي افراد را تحت تأثير قرار ميدهد (خدایاریفرد، 1385: 75).
مدل تحقیق
نماز جمعه و شادکامی
اگر عبادت را آمیزهاي از پرستش، نیایش، پناهجویی، رازگویی، نیاز خواهی و عشق بدانیم، در بین این عبادات، نماز بالاترین مصداق آن است. در واقع؛ نماز از مهمترین فرایض دینی و از ضروریات دین مقدس اسلام، نخستین عبادتی که پس از بعثت تشریح شد، نقطۀ اوج عبادات است که از درخشندگی و برجستگی خاص برخوردار است که بدون آن، سایر اعمال انسان پذیرفته نیست (نصیرزاده و همکاران، 1392: 157).
از آنجایی که همه اديان توحيدي براي پيروان خود انجام مناسك عملي و عبادي را الزامي ميدانند و اين مناسك مستلزم انجام فعاليتهاي خاص و حضور در اجتماعات متنوع است (قادری، 1389: 68)، لذا از میان نمازها، نماز جمعه بهعنوان یکی از مناسک عملی و جمعی در زیادتی احکام برجسته است. در پژوهشهای روانشناسی مذهب نیز نمازهای جماعت و بالاخص نماز جمعه بهعنوان هستۀ دین مهمترین شکل عملی دینداری یکی از قدیمیترین اعمال شفابخش و شیوه مقابلهای هیجانانگیز یا مسئلهدار و یک شیوه مقابلهاي برتر قلمداد میشود که در تأمین بهداشت روانی و جسمانی افراد مانند کاستن از اضطراب و افسردگی و تنیدگی، پذیرش و مقابله با عوارض بیماريهاي مزمنی همچون: مسمویت با گاز خردل، سرطان و تنظیم ضربان قلب و بهویژه افزایش شادکامی نقش بسزایی ایفا میکند (نصیرزاده و همکاران، 1392: 157).
در تأیید این مطلب الیسون[15] نیز معتقد است كه حضور در مناسک عبادی جمعی (در اینجا نماز جمعه) از طريق كاركردهاي مختلف بر سلامتي و خوشبختي افراد مؤثر است: اول اينكه این مناسک ميتوانند منابع اجتماعي زيادي از جمله يكپارچگي اجتماعي، حمايت اجتماعي (رسمي و غيررسمي) و رضايت خاطر همراه با حمايت را براي افراد فراهم آورد. كاركرد ديگر مجامع دینی پديد آوردن و افزايش منابع روانشناختي ارزشمندي از قبيل خود احترامي، عزتنفس، كنترل و تسلط فردي بر امور زندگي است كه، خطر فشارزاهاي حاد و مزمن را كاهش ميدهد و ازاینرو بر سلامتي و خوشبختی و شادکامی افراد تأثير زيادي ميگذارد (الیسون، 1998: 85)، بهواقع فرد با حضور در نمازهای جمعه دارای ارتباطات و اعتقادات معنوی قویتری میشود، کمتر احساس رهاشدگی، پوچی و تنهایی میکند. مایرز (2000) نیز معتقد است ازآنجاییکه حضور در عبادات جمعی، حمایت اجتماعی، هدفمندی، احساس پذیرفته شدن و امیدواری را برای فرد به ارمغان میآورد، این نوع عبادات تأثیر زیادی بر میزان شادکامی دارد. ازنظر گریلی (1975) مناسک جمعی مذهبی دارای کارکردهایی هستند که نهایتاً موجب افزایش شادکامی فردی میشود. در بیان این کارکردها میتوان به مواردی از جمله احساس اتصال با معبودی بسیار قدرتمند و مقدس، عشق، برابری و احساس در جمع بودن اشاره کرد. همچنین در مذاهب مختلف، ایمانهایی[16] مثل آب، گرما، نور و آتش دیده میشود که وجود این ایماژها در اماکن برگزارکننده عبادات جمعی و توجه پیروان این مذاهب به این ایماژها و عناصر یاد شده موجب افزایش شادمانی آنان میشود؛ قابل توجه است که در زمینه تأثیر ایمان و عبادتهای جمعی مذهبی بر میزان شادکامی افراد، تحقیقات متعددی شده است. های (1982) در تحقیق خود گزارش کرده است که 61 درصد کسانیکه در مراسم مذهبی جمعی شرکت میکنند، احساس آرامش و شادکامی میکنند. در پژوهش دیگری که توسط هالمان، هونک و دمور (1987) انجام شد، این نتیجه به دست آمد که فعالیتهای مذهبی از جمله حضور در کلیسا بر شادکامی افراد میافزاید. آنها در توجیه علت این امر به حمایت اجتماعی که حاصل شرکت در فعالیتهای دستهجمعی است اشاره میکنند. کالدور (1994) معتقد است که افراد مذهبی نزدیکترین دوستان خود را از میان افراد مذهبی انتخاب میکنند و علاوه برداشتن احساس نزدیکی به خداوند، نسبت به مردم دید مثبتی دارند که همه این عوامل بر شادکامی آنها میافزاید (میرشاه جعفری و همکاران، 1381: 53-52).
نماز جمعه و ابعاد سهگانه شادکامی
همانگونه که پیشتر بیان شد آرجیل و همکاران[17] (1995) شادی را ترکیبی از وجود هيجان مثبت، رضايت از زندگي و نبود هيجانات منفي از جمله افسردگي و اضطراب میدانند که در این بخش بهصورت اجمالی به تأثیر نماز جمعه و بر این مؤلفهها میپردازیم:
1- هيجان مثبت
نماز جمعه که تشریع و تأسیس آن از یک منظر برای تقویت و تمرین وحدت در جامعه اسلامی است و ترکیبش پیام وحدت را به جامعه القا میکند، نقش بسیار سازندهای در ایجاد وحدت و همدلی ملی بهعنوان یک هیجان مثبت دارد. خطبهها و خطیبهها در ترویج فرهنگ وحدت و تخریب عوامل تفرقه نقش سازنده و تأثیر بالنده ایفا میکند. امام جمعه از مسند بلند امامت، با آهنگ وحدت، کاروان امت را مدیریت و هدایت مینماید، او تلاش میکند تا همه گروهها و احزابی که در اصول با یکدیگر اشتراک دارند، ولی سلیقهها با یکدیگر همآوا نیست را در کنار یکدیگر قرار دهد، زمانی که فرد احساس کند اختلافنظرها و تفاوتها کنار گذاشته شده است، احساس تنهایی از بین میرود و حس در جمع بودن موجبات شادکامی را در ایشان فراهم میآورد.
لوین[18] (1994) دستورات ديني بعضاً که صورت جمعي اجراء ميشود، باعث حمايت اجتماعي، احساس تعلق و دوستيهاي صميمي براي فرد ميشود. وي معتقد است ارتباطات اجتماعي و حضور در جمع مؤمنان همچون سپري (احياناً از طريق شيوههاي ایمنیشناختی و عصبي رواني) از تأثيرات زیانبار فشار و خشم جلوگيري مينمايد (منظری توکلی و عراقی پور، 1390: 27).
2-رضايت از زندگي
انسانها با شركت در مراسمهاي جمعي ديني هم از حمايت سايرين برخوردار ميشوند و هم با برخورداري از خوشبيني و اعتماد نسبت به ساير مردم تحت تأثیر تعاليم ديني، به سرمايه اجتماعي خويش افزوده و رضايتمندي بيشتري كسب ميشود. تمامي تحقيقات نشان ميدهند كه داشتن روابط اجتماعي و برخورداري از حمايت اطرافيان بهویژه شبكهاي از خانواده و دوستان بهشدت بر رضايت از زندگي فرد مؤثر است و دين میتواند اين مهم را براي افراد فراهم نمايد (ربانی و بهشتی، 1390: 90).
ماهونی و دیگران[19] بعد از بررسي تحقیقات خود به اين نتيجه رسيدند كه مشارکت در مناسک جمعی ديني موجب افزايش مشاركت كلامي زوجین، افزايش ميزان شادكامي، كاهش پرخاشگري كلامي و تعارضهای زناشويي شده و در نهايت سبب فزوني رضايتمندي زناشويي گرديده است (روحانی و معنوی پور، 1387: 182).
3-نبود هيجانات منفي از جمله افسردگي و اضطراب
با بررسی نقش سخنرانیهای مذهبی امام جمعه در نمازهای روز جمعه به این نتیجه رسیدهاند که مراسم مذهبی برای افراد شرکتکننده نوعی حالت حمایتی ایجاد میکند؛ زیرا دوستیهای رها بخش و شفادهنده مرتبط با حالات روحانی، شادکامی برای آنها ایجاد میکند. نتایج پژوهشها نشان میدهد ایمان به خدا و حضور در مکانها و مراسم مذهبی موجب کاهش یافتن اضطراب و احساس تنهایی میشود (نصیرزاده و همکاران، 1392: 157).
آثار تربيتي و نقش سازنده نماز جمعه
این آثار در دو بعد فردی و اجتماعی موردبحث قرار میگیرد.
1- نقش تربیتی نماز جمعه در بعد فردی
1-1- نقش نماز جمعه در سعادت و خوشبختی انسان
نماز جمعه براي هدايت مردم تشريع شده و شايد به همين دليل امر به تقوي و نماياندن راه الهي و قرائت سورهای از قرآن مجید جزء واجبات آن قرار داده شده است.
تحريص و تشويقي که در قرآن کريم و روايات، براي شرکت در نمازجمعه شده به خاطر چيست؟ قرآن کريم ميفرمايد: «يا ايهاالذين آمنوا اذا نودي للصلوه من يوم الجمعه فاسعوا الي ذکرالله” (سوره جمعه آيه 9). اي کساني که ايمان آوردهايد آن هنگام که منادي نماز، در روز جمعه شما را براي شرکت در نماز جمعه فرامیخوانند به نماز بشتابید. ما میدانیم که «سعي» با «مشي» در معني متفاوت است. در سعي نوعي عجله در نظر گرفتهشده و معامله در حين استماع اذان حرام قلمداد شده است. اين شتاب براي درک کلماتي است که راهنماي انسان بهسوی سعادت دنيا و آخرت باشد و آگاهي از اموري که او را به خيرات دنيا و آخرت برساند، گوش سپردن به مطالبي که حس کند پس از اتمام نماز در او اثر گذارده و تغيير به وجود آورده است. پسنماز جمعه مرکز تعليم و تربيت و خودسازي است. ( طبرسی: بی تا، 108، 288، 133).
1-2- اثر بهداشت روانی:
يکي ديگر از نقشهاي تربيتي نماز شکوهمند جمعه، اثر بهداشتي و رواني آن است. نظر به جايگاه و اهميت نماز جمعه و پيامدهاي مثبت و شيرين آن، برپايي نماز جمعه مقدماتي لازم دارد و رعايت آدابي را ميطلبد، از جمله، غسل کردن، پاکيزه کردن لباس، معطر و خوشبو کردن، پاکيزه و تميز نمودن خود، کوتاه ساختن شارب، ازاله موهاي زائد بدن، چيدن ناخنها، اينها همه از مقدمات و برکات نمازجمعه است (کنزالعمال، حديث 21232).
1-3- نورانیت قلب
از جمله آثار تربيتي و تزکيتي که نمازجمعه در شخص نمازگزار ايجاد ميکند نورانيت قلب، امنيت و آرامش دلها است. نماز جمعه رسالت تربيتي و تزکيتي خود را از راهها و شيوههاي گوناگون دنبال ميکند که یکی از آنها تقواست. از جمله مسائلي که در نماز جمعه، موجب تربيت و تزکيه نمازگزاران ميشود، ذکر الله”است. يعني ياد نمودن و توجه داشتن به خالق هستي، جهان واپسين، احکام و فرامين خداوند، حلال و حرام را مراعات کردن و در هر لحظه و هر مکاني خداوند را ناظر و حاکم بر اعمال و گفتار خويش دانستن، به قول امام امت (ره) عالم محضر خداست و در محضر خدا معصيت نکنيد. قرآن کريم نماز جمعه را «ذکرالله» معرفي ميکند و ميفرمايد: يا ايهاالذين آمنو اذا نودي للصلوه من يوم الجمعه فاسعوا الي ذکرالله و ذرو البيع ذلکم خير لکم ان کنتم تعلمون (جمعه، آيه 9).
1-4- زدودن نفاق و غفلت
هنگامیکه در نماز جمعه با ذکر الله دلها آرامش و جلا و روشنايي يافت، آن وقت غفلت و نفاق زدوده ميشود، صفا، اخلاص، تقوا، طهارت، مودت و محبت، صداقت جایگزین میشود.
همچنان که علي (ع) فرمود: «من اکثر ذکرالله فقد يري من النفاق» هرکس زياد ذکر خدا نمايد، پس قطعاً از بيماري نفاق مصون مي شود.
امام علي (ع) فرمود: جماعتي که از شرکت در نماز جمعه خودداري میکنند، قطعاً بايد از اين کار ناشايست خود دستبردارند (و در نماز جمعه حضور يابند) و يا بر دلهای آنها مهر زده ميشود، سپس از غافلان خواهند شد. ( حرعاملی، 5 ، 4 و 6)؛ بنابراين ترک نماز جمعه پياپي موجب رويش غفلت و نفاق در قلب انسان است. قهرا حضور مداوم در نماز پرصلابت و عبادي سياسي جمعه عامل نفاق زدايي و زوال غفلت است و اين هم آثار تربيتي و نقش حياتي نماز جمعه است.
1-5- آرامش روحی
مسئلهاي ديگر که از آثار ارزنده و تربيتي نمازجمعه است، آرامش رواني و سکينه روحي است.
همچنان که امام صادق (ع) ضمن روایتی فرمودند: بايد در اين روز بر انسان آثار آرامش و وقار مشاهده گردد اين وقار و سکون آرمش با شرکت در نمازجمعه فراهم میشود (کلینی، بی تا 3، 417).
1-6- معرفت دین
مبانی اعتقادی نمازجمعه حقیقتاً نعمت بزرگ الهي است خصايص و آثار تربيتي فراواني دارد، گمان ميرود نمازهاي جمعه وقتي کما هو حقه انجام بگيرد، اين آثار عميقي تربيتي را در فرد و جامعه خواهد داشت مهمترین اثر تربيتي نماز جمعه معرفت دين و تقویت مباني اعتقادي مردم بهویژه جوانان و نوجوانان است: به خاطر اينکه در تربيت درست توجه به ارکان آن لازم است.
ارکان تربيت را سه چيز تشکيل ميدهد: 1-بعد اعتقادی 2-بعدمعرفتي 3-بعدرفتاري نماز شکوهمند جمعه با دارا بودن خطبههاي پرمحتوا و متنوع و سازنده امامجمعه ميتواند در هر سه بعد مؤثر بوده و نقشآفرين باشد ( حرعاملی، 5 ، 8 و 9).
1-7- تطهیر و پاکسازی انسان از گناه
از ديگر آثار تربيتي و برکات نماز جمعه آمرزش گناهان گذشته و تزکيه و تهذيب نفس است و پيدايش تدريجي حس بيميلي و بيرغبتي نسبت به گناه و در مراحل عاليتر، انزجار و نفرت از گناه و شوق طاعت و بندگي پروردگار عالم در بنده مؤمن آگاه و بصير است. نماز بهطور عام و نماز جمعه بهطور خاص دو نقش و اثر عمده دارند:
1-کفاره گناهان گذشته؛
2- پیشگیری و بازدارندگی نسبت به گناهان آینده.
اقامه نماز جمعه و اهتمام در امر برگزاري آن کفاره گناهان قرار ميگيرد. چنانکه علاوه بر حديث مروي، پیامبر اکرم (ص) روایت دیگری نیز بدین معنی دلالت دارند. قال رسولالله (ص): من اتي الجمعه ايمانا و احتسابا استانف العمل ( مجلسی،2، 595- فیض کاشانی، 8، 114)؛ هر کس نماز جمعه را از روي ايمان و اخلاص برگزار کند، گناهان گذشتهاش آمرزيده ميشود و بايد از نو شروع کند.
1-8- آموزش شیوه اتصال قطره به اقیانوس اجتماع
اگرچه روح تعاون در نمازهاي فردي نيز به چشم ميخورند و حاکم است حتي نمازي که انسان در جاي خلوت در دل شب بهتنهایی اقامه ميکند، آهنگ جمعي دارد، وقتي ميگويد: اياک نعبد و اياک نستعین و اهدنا الصراط المستقیم (حمد، آیه 5 و 6). سخن از خود، استمداد، پرستش تنهايي نيست، هدايت شخصي مطرح نيست، بلکه عبوديت، استمداد و درخواست هدايت، شکلجمعي دارد، حتي خفتگان، غافلان، ناآگاهان، شب زندهداران همه را به اين سير بهسوی الله و مناجات با ربالعالمین با خودش هماهنگ ميکند، اما نمازجمعه نهتنها در محتوا آموزش وحدت و آهنگ جمعي دارد، بلکه حتي شکل ظاهري نيز چنين است، چون نمازي است بدون جماعت هرگز برگزار نمیشود. همچنان که در حدیث ذیل میخوانیم (وسایل الشيعه/ ج 5/ ص 8 و 9). پس وجود جماعت در اقامه نمازجمعه و وجوب آن شرط است و فرادا خوانده نمیشود، بنابراين روح تعاون و وحدت در ظاهر و باطن نماز جمعه متجلي است و به انسان آموزش ميدهد که چگونه قطره به اقيانوس اجتماع پيوند خورد و ز ندگي دست جمعي تحققي ابد، فرديت در جمع معنا پيدا ميکند؛ اين از آثار تربيتي و برکات نماز جمعه است.
2- نقش تربیتی نمازجمعه در بعد سیاسی و اجتماعی
آثار تربيتي و نقش سازنده نماز پرصلابت جمعه اختصاص به بعد فردي ندارد، بلکه در بعد فرهنگي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و اخلاقي نيرومندتر است. آثار نماز جمعه در اين ابعاد بهمراتب گستردهتر است. همچنان که حضرت رضا (ع) در پاسخ فضلبنشاذان که سؤال کرد: خطبه نماز جمعه به چه منظوري قرار داده شده است، فرمود: ازآنجاکه جمعه، مرکز اجتماع عموم است، خداوند متعال خطبه را وسيلهاي براي موضعه مردم و متنبه کردن آنان، ترغيب آنها به اطاعت خداوند، ترساندن و بازداشتن آنها از معصيت الهي و راهنمايي و ارشاد آنها به اموري که مصالح مادي و معنوي، ديني و دنيوي آنها را تأمین ميکند، قرار داده است. سپس اضافه فرمود: امامجمعه در ضمن خطبه بايد مردم را در جريان حوادثي که در ظرف هفته رخ داده و با سرنوشت سياسي و فرهنگي و اقتصادي و اخلاقي آنها ارتباط دارد، قرار دهد و ضمناً آنان را براي انجام کارهايي از نظر پيشگيري و عاقبتانديشي جلوي تمام زيانهاي احتمالي را بگيرد و همچنين انجام کارهايي که مصالح و منافع زندگي آنها را از همه جهت تأمین ميکند بسيج سازد؛ و در ادامه پرسيد: علت اینکه دو تا خطبه قبل از نماز جمعه قرار داده شده چیست؟ حضرت رضا (ع) در پاسخ فرمودند: اين موضوع براي اين است که امامجمعه فرصت و امکان بيشتري براي بيان مطالب داشته باشد تا هم در زمينه ثنا و ستايش پروردگار سخن بگويد و هم مطالب مورد نياز جامعه را بازگو کند و کليه آنچه را که با مصالح و مصار مردم ارتباط پيدا ميکند براي آنان بيان نمايد و راه صحيح زندگی را به آنان بیاموزند.
از مطالبي که از اين قبيل احاديث به دست ميآيد، اين موضوع روشن میشود که امامجمعه علاوه بر اينکه در سطح نسبتاً بالايي از فقه، فضل و وارستگي قرار دارد، لازم است آن اندازه اطلاع و آگاهي از تمام جریانها و حوادث کشوري و جهاني داشته باشد که مردم در کليه اين جريانها که با مقدرات فرهنگي، سياسي، اقتصادي، اخلاقي و اجتماعی آنها ارتباط دارد، قرار بدهد و با تحليل آنها با بيان رسا و مستدل و نافذ خود، آنان را براي انجام فعاليتهايي که مفيد و مثبت است، تجهيز کند و از اقداماتي که ممکن است به زيان آنها تمام شود بر حذر دارد (وسایل الشيعه/ ج 5/ ص 8 و 9).
جمعبندی
در میراث کهن ما ایرانیان شادکامی پدیدهای کهن محسوب میشود، بهگونهای که میگویند نخستین معجزه زرتشت خندیدن وی در بدو تولد بوده است. پارسیان شادی را آفریده خداوند و اندوه را آفریدهی اهریمن میدانستند. پیشینه تاریخی کشورمان نیز نشان میدهد که نشاط در همه ادوار مورد توجه ایرانیان بوده است (اباذری، 1387: 5).
تعریف شادي در علوم کلاسیک عبارت است از هیجانی که در اثر محرکهاي درونی و بیرونی، ارگانیزم را در جهت انبساط عضلانی و روانی سوق میدهد. ماهیت شادي در انسان غریزي است؛ اما نوع و چگونگی آن به یادگیري و متغیرهاي محیطی و فرهنگی بستگی دارد. بر همین اساس میتوان بین شادکامی و شادی تفاوت قائل شد:
1- شادي، هیجان ناشی از انبساط با تظاهرات بیرونی و زودگذر است؛ اما نشاط و شادکامی، احساس انبساط و شادمانی درونی بهصورت پایدار است.
2- شادي همیشه با هیجانهاي لبخند، خنده و حرکت بروز میکند؛ اما نشاط هرچند احساسی لذتبخش محسوب میشود، اما این احساس سرور لزوماً با خنده همراه نیست.
3- شادي میتواند هیجانی کاذب و زودگذر باشد؛ در حالی که ماهیت نشاط و شادکامی، اصیل، مثبت و بادوام است. تجربه نشان داده که شادیهاي کاذب ناشی از محرکهاي متفاوت نظیر داروهاي روانگردان، مواد مخدر و الکل و نظایر آن، کوتاه و گذرا بوده و علائم اندوه و افسردگی را به دنبال دارد؛ پس این شادي مثبت و نشاط فردي و اجتماعی است که براي سلامت روان آدمی ضروري است.
نکتۀ اساسی تأثیر متقابل این دو بر یکدیگر است؛ نشاط فردي بر نشاط اجتماعی و نشاط اجتماعی بر نشاط فردي. کاستی در هر دو سر طیف موجب ناامیدي و اختلال در نشاط خواهد شد؛ اما سهم نشاط اجتماعی بهعنوان محرك شادیبخش و نشاطآفرین براي فرد بسیار مهمتر جلوه میکند (امیدنیا، 1389: 17).
با توجه اهمیت شادکامی، در عصر پر بحران کنونی، پژوهشگران به دنبال یافتن عواملی هستند که موجبات شادکامی را فراهم میآورد. اگرچه در کشور ما پژوهشهای مربوط به شادکامی کمتر رواج داشته است، لکن مطالعاتی که در سایر کشورها از سال 1960 به بعد انجام شده، منجر به کشف برخی از عوامل مؤثر بر آن شده است. در بین عواملی که مورد مطالعه قرار گرفته شده است بر 10 عامل بیشتر تأکید شده است که عبارتاند از: شخصیت، عزتنفس، سرمایه اجتماعی، فعالیتهای اوقات فراغت، وضعیت اقتصادی، رضایت شغلی، سلامت، تأهل، جنسیت و اعتقادات مذهبی؛ بنابراین یکی از عواملی که موجب نشاط اجتماعی میشود تأثیری است که دین بهطورکلی و حضور در مناسک عبادی که بهصورت جمعی برگزار میشود (مانند نماز جمعه)، دارد. کامر (2005) با بررسی پژوهشهای صورت گرفته نشان داد که افرادی که در مناسک عبادی جمعی شرکت میکنند در مقایسه با افرادی که حضور کمتری در مناسک جمعی دارند احساس تنهایی کمتری کرده و به بدبینی، افسردگی و اضطراب کمتری دچار شده و احساس شادمانی کمتری میکنند.
حضور در نمازهای جمعه آثار تربیتی و اخلاقی فراوانی دارد از جمله: در نماز جماعت، افراد در یک صف قرار میگیرند و امتیازات صنفی، نژادی، زبانی، مالی و...کنار میرود و صفا، صمیمیت و نوعدوستی در دلها زنده میشود و مؤمنان با دیدار یکدیگر در صف عبادت، احساس دلگرمی و قدرت و امید میکنند. نماز جماعت، عامل نظم و انضباط، صفبندی و وقتشناسی است؛ روحیه فردگرایی و انزوا و گوشهگیری را از بین میبرد و نوعی مبارزه با غرور و خودخواهی را در بردارد. نماز جمعه، وحدت در گفتار، جهت، هدف و امام را میآموزد و از آنجاکه باید پرهیزکارترین اشخاص، به امامت نماز بایستد، نوعی آموزش و الهامدهنده علم و تقوا و عدالت است. نماز جمعه، کینهها و کدورتها و سوءظنها را از میان میبرد و سطح دانش و عبودیت و خضوع را در جامعه اهل نماز، افزایش میدهد؛ به سبب اینهمه آثار است که به نماز جمعه، توصیهشده است.
مطالعۀ محدودیتها، موانع و عوامل بازدارند اقامۀ نماز جماعت بهطورکلی و نماز جمعه نیز در نوع خود داراي اهمیت بسیاري است. در کشور ما در خصوص این موضوع، پژوهشهایی صورت گرفته است که مهمترین مسائل در عدم گرایش به نماز جمعه: عادت نداشتن به نماز از دوران نوجوانی، ندانستن فلسفۀ نماز جمعه، ترجیح دادن تفریح و ورزش و برنامههاي تلویزیونی روز جمعه، حل نشدن مسائل اعتقادي مانند توحید، معاد و نظیر آن، رفتار نامعقول بعضی گروهها و تشکّلها، عدم برنامهریزي صحیح در ارتباط با نماز، ناآشنایی به نیازهاي خود، اوضاع سیاسی کشور، عدم مقبولیت امام جماعت، آشنا نبودن به آثار و برکات نماز، مسائل سیاسی و اجتماعی عدم انجام فعالیتهای فرهنگی، کوچک بودن مصلاها و واقع شدن در مکان نامناسب؛ جذّاب نبودن برنامههاي مذهبی و فرهنگی نمازهای جمعه، طولانی شدن نماز، سطح سواد پایین امام جماعت و کاسته شدن از معنویت مصلا، سیاسی بازی و آمیخته شدن نمازهاي جمعه به گروهبنديها و جناحبندیهای سیاسی، عامل بازدارندة روانی ـ فردي، ساختار اجرایی نمازجمعه (شرایط، ویژگیهای مکانی و امکانات)، نشناختن شأن و جایگاه نماز جمعه، عدم رعایت شرایط و نکات بهداشتی و نظافت، چه در مورد امور جسمی و چه در مورد مسائل روانی و ویژگیها و مشخصات امام جمعه، هم در مورد امامت نماز و هم نحوة آموزش و تبلیغات مربوط به آن، طولانی شدن نماز جمعه، عدم شرکت مسئولان در نماز، نبود امکانات مناسب، عدم تبیین اهمیت نماز و اسرار آن، کم توجهی مسئولان دانشگاه و اساتید و تشکّلهاي مختلف نسبت به نماز و نماز جمعه، شکل اقامۀ نماز (امام جماعت، قرائت امام)، تبلیغات ناکافی دربارة نماز، از سوی پژوهشگران مختلف بهعنوان بازدارندههاي اقامۀ نماز جمعه و جماعت در دانشگاهها، مدارس و جامعه مطرحشده است (نصیرزاده و همکاران، 1390: 161-160).
با توجه به اینکه ایجاد شادکامی در بین برگزارکنندگان نماز جمعه در ابتدا نیاز به جذب مردم به حضور در این نماز دارد به ارائه راهکارهایی چند میپردازیم:
تبلیغات توسط راههای زیر انجام میشود؛
1 ـ ارگانهای دولتی
ارگانهای دولتی مانند مدارس، بانکها و ... باید تمام کارکنان و دانشآموزان خود را حداقل ماهی یکبار تشویق به آمدن به نماز جمعه نمایند.
2 ـ مردم
مردم باید جوانان و کسانی که به عبادت میلی ندارند را تشویق نمایند و خصوصیات و تأثیرات عبادت را برای آنها بیان کنند.
3 ـ مسئولین برپایی نماز جمعه
مسئولین باید بهترین مکان و بهترین امکانات را برای اقامه نمازجمعه برپا کنند. مسئولین همچنین باید برخورد خوبی با نمازگزاران در نماز جمعه (علی الخصوص جوانان) داشته باشند که اهلبیت (ع) با همین برخورد خوب خود خیلی از افراد را جذب میکردند.
4 ـ فراهم کردن چیزهای مورد احتیاج جوانان
هر جوانی نیاز دارد که نشاط داشته باشد؛ از اینرو باید وسایل مورد نیاز برای نشاط جوان فراهم باشد. البته این وسایل و این نشاط باید از نوع حلال که درخور اسلام است، باشد، مثلاً از طرف نهاد نمازجمعه مسابقهای برای جوانان و ... برپا کنند و نفرات برتر را تشویق کنند و ...، همچنین میتوانند جوانانی را که مشهد و کربلا و ... نرفتهاند را بهصورت دستهجمعی و ... با گرفتن هزینه کمتر به اینطور مکانها ببرند تا جوان با خاطره خوش از نمازجمعه وارد نماز و عبادت شود؛ همچنین از طرف نهاد اقامه نماز جمعه میتوانند یک صندوق قرضالحسنه برپا کنند تا جوان دارای احتیاج بتواند احتیاج و مشکل خود را برطرف نماید.
5 ـ پاک و منزه بودن شرکتکنندگان
ازآنجاییکه مکان اقامه نماز دارای جمعیت انبوهی است و هر نوع شرکتکنندهای حضور دارد، باید همه پاک و منزه باشند و در این مکان باید بوی خوش بلند شود تا کسانی که برای اولین بار میآیند با دیدن این صحنه، هم برای بارهای بعد خود را خوشبو میکنند و هم با ظاهر تمیز وارد میشوند و خاطرهای خوش در ذهنشان تداعی میشود.[20]
6 ـ رسانهها
رسانهها نیز در این امر نقش بسیار مهمی میتوانند ایفا نمایند. بدین شرح که تأثیرات و خصوصیات نماز جمعه را برای مردم بیان نمایند که در این زمان ما میبینیم که رسانهها در این مورد حرفی نمیزنند.
7- نقش امامجمعه و خطبهها
امامجمعه نیز نقش بسیار مهمی در جذب جوانان دارد و آن اینکه باید از جنس خود جوانان باشد، تا بتواند خود را در دل جوانان جای دهد.
ـ امامجمعه باید مقداری از زمان خود را به جوانان اختصاص دهد و به حرفهای آنها گوش کند.
ـ اگر برای یکی از آنها مشکلی پیش آمد، اگر میتواند مشکل او را حل کند، این کار را انجام دهد و اگر
نمیتواند به او دلگرمی بدهد.
ـ همیشه یا بیشتر اوقات با جوانان مشورت نماید.
ـ در انتقاد را به روی آنان باز بگذارد.
ـ به محله و مدرسه و مساجد شهر سر بزند.
ـ خطبهها را طولانی نکند بهطوریکه جوان زده شود.
ـ امام جمعه باید انسان عالمی باشد و دارای تجربه تا به تمام سوالات جوانان پاسخ دهد.
ـ باید به جوانان بیاموزد که در توبه و روکردن بهسوی خداوند همیشه باز است و راه بازگشت از گناه همیشه هست.
ـ امام باید خوشچهره، خوش برخورد، مهربان باشد و هر سخنی که میزند باید خودش انجام داده باشد.
ـ باید با زبان خود جوانان با آنها صحبت نماید.
در پرتو نتایج فوق پیشنهادهایی چند مطرح میشود.
1-در نماز جمعه نباید مدام به مخاطب باخبرهای جنگ و اتفاقات ناگوار انرژی منفی وارد کنیم که تکرار این موضوع نهتنها شادکامی را از جامعه میگیرد، بلکه یأس و نا امیدی را به مخاطب القاء خواهد کرد؛ بلکه اخبار شاد و امیدوارکننده را نیز پوشش دهند.
2- آگاهسازی مردم برای درک تمایز نشاط با لذات مادی و زودگذر و یا شادیهای کاذب.
3- تبلیغ برای اصلاح این ذهنیت در برخی از افراد که شادی کردن معادل بیبندوباری و لاقیدی و قانونشکنی است و ترویج مظاهر صحیح شادی که با فرهنگ دینی ما همخوانی دارد.
4- استفاده از آبنما و فضای سبز در محوطههای مصلیها.
5- ارائه مطالب جدید و متنوع و پرهیز از مطالب کهنه و تکراری موجب تغییر نگرش و احساس لذت در نماز جمعه شده و مایهی تقویت انگیزه حضور در نماز جمعه خواهد بود.
6- اتکینسون[21] (2006) معموليترين پاسخ افراد به فشارهاي رواني را اضطراب و افسردگي ميداند. با توجه به این نکته امام جماعت با خطیبهها و سخنرانیها و با آموزش صبر و كسب مهارتهاي بردباري در برابر موقعيتهاي گوناگون، میتواند به افراد بیاموزند كه بهسادگی تسليم مشكلات نشده، بلكه براي رفع آن تلاش نمايند و از هیجانات منفی که زایل کننده شادکامی است با مهارت لازم گریز زنند.
7- توصیه به پرهيز از گناه، مبارزه با نگراني، تبسم و خنده، مزاح و شوخي، بوي خوش، خودآرايي، پوشيدن لباسهاي روشن، تفكر در آفريدههاي خداوند، صدقه دادن، نگاه كردن به سبزهها و ... در روایات نیز، از عوامل معنوی نشاطبخش شمرده شدهاند که باید این عوامل نیز، در خطبههای نماز جمعه برای مردم ترویج و تبلیغ شود (شيخ حر عاملي، وسایل الشيعه، 1380، 5، باب ملابس؛ شيخ طوسي).
8- از مردم بخواهند در انجمنهاي خيريه عضو شوند و با کمک به نیازمندان، دوستان، شهروندان، فقرا، مساکین، يتيمان، دلی را شاد کنند تا نشاط را برای خود آنان به ارمغان بیاورد. اين حمايتهاي اجتماعي لذتي به همراه دارد كه همه وجود انسان را در بر ميگيرد و علاوه بر اجر اخروي، فرد به حد اعلاي خوشي زندگي كه با رضايت، سرور، خوشحالي و نشاط همراه است، واصل ميشود.
9- کمک به ایجاد امید به آینده: امام حسن (ع) فرموده است: «برای دنیا چنان تلاش کن که گویا همیشه زندهای و برای آخرت، چنان مهیّا شو که گویا فردا به سویش پر میکشی» جامعهای که در آن، امکان اشتغال و تأمین معاش فراهم باشد و انواع بیمه و تأمین اجتماعی را داشته باشد، جامعهای امیدوار و با نشاط است. پس باید ضمن روحیه دادن به مردم، از کارآفرینی و کاربردی کردن پژوهشها و تحقیقات و ایجاد اشتغال، غافل نشویم تا مردم و بهویژه جوانان با امید به آینده نشاط خود را به دست آورند.
در مجموع توجه به كنشهاي مذهبي و تأثير آن در ترفيع بهداشت رواني و پژوهشهايي كه در اين زمينه انجام شده برخي روان درمانگران را در استفاده از ساز و كارهاي مذهبي بهعنوان راههاي درماني ترغيب و تشويق كرده است. فرهنگ اسلامی میتواند فرمولی را در جهان ارائه دهد که صادر کننده شادکامیهای درونی واقعی و پایدار باشد. شادکامی از عطایای الهی است که در این باره خداوند میفرماید: « فرحین بما آتاهم من فضله» این نوع شادکامی که در قرآن از آن بهعنوان فضیلت اخلاقی یاد شده، شادکامی به خاطر فضل و بخشش الهی است که بهترین انواع شادکامیها محسوب میشود.
با توجه به محدودیت بسیار شدید منابع در حوزه تحقیقات نماز جمعه و بهویژه آثار تربیتی آن، پژوهشگر اميدوار است كه با توجه به نتايج اين پژوهش بتوان گامهايي در جهت ارتقاء شادکامی و حضور در مناسک عبادی روز جمعه برداشت.
منابع
- اباذري، ربابه؛. چگونگي به وجود آوردن شادي و نشاط و اميد و انگيزه در كلاس درس و مدرسه، نشریه علمی پژوهشی آموزشوپرورش شهرستان زابل، 1387.
- امیدنیا، سهیلا؛« نشاط اجتماعی و سلامت روان آموزش همگانی سلامت روان» (مجموعه مقالات)، (1387).
- تامسپون، کنت و دیگران؛ دین و ساختار اجتماعی. علی بهرام پور، تهران: انتشارات امیرکبیر،1387.
- خداياري فرد، محمد؛ آمادهسازي و هنجاريابي مقياس سنجش دینداری در جامعه دانشجويي كشور. با همكاري انيستيتو روانپزشکی تهران و مركز تحقيقات بهداشت روان،1385.
- رباني، رسول و صمد بهشتي، «بررسي تجربي رابطه دینداری و رضايت از زندگي»، مجلة علوم اجتماعي دانشكدة ادبيات و علوم انساني دانشگاه فردوسي مشهد، بهار و تابستان 1390: 79-102.
- روحاني، عباس و داود معنوی پور (1387). رابطة عمل به باورهاي ديني با شادكامي و رضايت زناشويي در دانشگاه آزاد اسلامي واحد مباركه. دانش و پژوهش در روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوراسگان (اصفهان) شمارة سي وپنجم و سي و ششم بهار و تابستان 1387: 189-206.
- مجلسی، محمد تقی؛ روضه المتقين، موسسه کوشانپور،1406 ق.
- عاملى، حر؛ وسائل الشيعه، قم: مؤسسه آل البيت عليهمالسلام، چاپ اول،1409.
- علوی، حمیدرضا و زهرا رنجبر شورآبادی، تاثیر دیانت بر شادی دانش آموزلن مدارس دخترانه مقاطع راهنمایی و دبیرستان ناحیه 2 شهر کرمان. دوفصلنامه علمی – تخصصی مطالعات اسلام و روانشناسی، دوره 4، شماره 7، پاییز و زمستان 1389: 59-82.
- فسحت، حبيب الله، ايجاد نشاط و آرامش در خانواده و فرزندان. شيراز: مركز مشاوره فرهنگي وفاق، 1390.
- قادری، داود، «رابطه جهتگيري مذهبي و شادكامي سالمندان مجله سالمندي ايران»، سال پنجم، شماره هجدهم، زمستان 1389: 64-71.
- قدرتي ميركوهي، مهدي و احسان خرمايي (1390). رابطهي دينداري با سلامت روان در نوجوانان. تازهها و پژوهشهاي مشاوره، شماره اول، 107-115.
- قمري، محمد؛ بررسی رابطه میان دینداری و میزان شادکامی در بين دانشجويان به تفكيك جنسيت و وضيعت تأهل. فصلنامه روانشناسی و دین، سال سوم، شماره سوم، پاييز 1389، 75 ـ.91
- قمري، محمد، رابطه دينداري و حمايت اجتماعي در دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي منطقه دو، فصلنامه روانشناسی و دین، سال چهارم، شماره اول، بهار 1390، 89 ـ 104.
- منظري توكلي، علیرضا و نجمه عراقيپور (1389). بررسي رابطه بين دينداري و شادكامي در بين دانشجويان دختر دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرمان سال تحصيلی 1389-1388. فصلنامه روان شناسي تربيتي شماره نوزدهم، سال ششم، زمستان 1389: 19-45.
- میرشاه جعفری، ابراهیم، محمدرضا عابدی و هدایتالله دریکوندی (1381). شادمانی و عوامل مؤثر بر آن. تازههای علومشناختی، سال 4، شمارۀ 3، 1381: 50-58.
- نصیرزاده راضیه، مهدي نصیرزاده و محمدهادي نصیرزاده (1392). انگیزههاي نماز خواندن و تأثیر آن بر ادراك محدودیتهاي فردي، اجتماعی و محیطی اقامۀ نماز در دانشجویان. فرهنگ در دانشگاه اسلامی، سال سوم، شماره اول، بهار 1392: 156-173.
- نوغانی، فاطمه، جمیله محتشمی، فاطمه واثق رحیم پرور و غلامرضا بابایی (1383). تأثیر آموزش فرهنگ دینداری بر میزان افسردگی. فصلنامه حیات، سال دهم شماره 23، زمستان 1383: 56-49.
الوافي/ج 8/ ص 1114.
19.Argyle, M., Martin, M., & Lu, L. (1995). Testing for stress and happiness: The role of social and cognitive factors. In C. D. Spilberger & I. Sarason(Eds.), Stress and emotion(pp.173-187).Washington:Taylor.
20.Atkinson, Rital. (2006). Fundation of psychology. Translated by Mohammad
Naghie Brahanie, et all. Third Edition, Tehran: Roshd publication.
21.Comer, R. C. (2005), Fundamentals of Abnormal Psychology, New York:Worth Publication.
22.Diener, E. (1984). Subjective well- being. Psychological Bulletin,95,542-567.
23.Ellison,C.G.(1998). Religion, health and well –being among African. http://www.\rcgdisr.umich.edu\perspectives\spring1998\cellison pdf.
24.Francis, L., Robbins, M., Lewis, C., Quigley, C., & Wheeler, C. (2014). 25Religiosity and general health among undergraduate students: a response to O’Connor, Cobb, and O’Connor (2003). Personality and Individual Differences, 37, 485–494.
26.Glock & Stark.(1965). The Dimensions of Religiosity: Religion and Society in Tension – Chicago: Rand McNally.
26.Veenhoven, R. (1988). The utility of happiness. Social Indicators Research, 20, 254-333.
[1] - کارشناس ارشد مطالعات زنان (زن و خانواده) دانشگاه شیراز
[2] - Happiness
[3] - Diener
[4] - Ingelhart
[5]- Mitton
[6] - Religiosity
[7] - Robertson
[8]-religious beliefs
[9] - religious practices
[10] - religious experience
[11]-religious Conciquence
[12] - Glock & Stark
[13] - Veenhoven
[14]- Argyle & etal
[15]- Ellison
[16]- images
[17]- Argyle & etal
[18]- Loyn
[19]- Mahoney & et al
[20] - یک داستان واقعی؛ یک فردی که مسجد نبود ولی نماز می خواند یکروز تصمیم می گیرد که به مسجد برود و بالاخره به مسجد می رود. وقتی برمی گردد می ایستد برای شکایت کردن از مأمورین که همه با پای نشسته و بدبو وارد مسجد می شوند و همین بار اول و آخرش شد که دیگر مسجد برود. (بعضی ها روی نظافت حساسند).
[21]- Atkinson