نویسنده: ناهید شیرافکن
محبت انواع گوناگون دارد؛ محبت تنها در مهرورزی فرد نسبت به نزدیکان، آن هم بهواسطه میل خودش خلاصه نمیشود؛ گاه از طریق محبت و با هدف کمک به دیگران میتوان مشکلات فراوانی را مرتفع کرد. مهرورزی و محبت از زمره صفات ثبوتی و فعل خداوند یعنی خالقیّت و ربوبیت است؛ یعنی هم آفریدگار و هم پروردگار است. جریان این دو صفت الهی در مورد انسان بهتوسط پدر و مادر انجام میشود و این دو هستند که وسیله پیدایش او در حیات مادی و رشد و تربیت او بهویژه در ایام کودکیاند؛ البته نباید محبت را تنها خلاصه در حس والدین نسبت به فرزندان کرد، محبت آن است که از جانب خدای تبارکوتعالی در باطن بندگان به عاریت گذاشته شده است. در این مقاله ضمن واکاوی معنای محبت، به محبت بهعنوان روشی در تربیت جامعه و فرزندان همچنین به نقش تأثیرگذار آن در نیل به اهداف مقدس اشاره کردهایم.
واژگان کلیدی: تربیت، محبت، تربیت دینی، تأثیر محبت.
مقدمه
موضوع تربیت فرزند، از دیرباز جزو موضوعات اساسی و بنیادی اسلام بوده است. در دنیای امروز با توسعه و رشد مهارناپذیر فنّاوری و پیشرفتهای چشمگیر آن و نیز در عصر رویکرد دوباره بشر به دین و تربیت الهی موضوع تربیت فرزند، همچنان چشمگیر مینماید. امروز حتی خانوادههای غربی نیز بهخوبی دریافتهاند که بازیهای رایانهای، سایتهای سرگرمی، چتهای اینترنتی، تلویزیون، سینما و ...، نیازهای روحی فرزندشان را تأمین نمیکند و بنیان خانواده را اکسیری جز تربیت صحیح فرزند استوار نخواهد نمود.
تربیت در جنبه فردی عاملی برای سازندگی انسان و وسیلهای جهت هدایت و رشد اوست. از طریق تربیت میتوان آدمی را به بلندترین نقطه جمال و کمال رساند و از افراد بشری که با زمینههای گوناگون به دنیا میآیند، انسانهایی متفکر، مدبّر، خلاق و مولد ساخت. در جنبه جمعی نیز تربیت عاملی برای همسازی و تفاهم داشتن حیات اجتماعی توأم با صلح و سعادت در سایه حفظ و رعایت قوانین است. امری که وجودش برای ادامه حیات همه جوامع ضروری است. ارزش و قیمت یک جامعه معادن و ثروتهای روی زمینی و یا زیرزمینی آن نخواهد بود، بلکه قیمت آن منوط به مغزهای پرورش یافته و انسانهای ساخته شدهای است که در آنجا زندگی میکنند و به کار و تلاش میپردازند» (قائمی5: 1365).
تربیت از جهتی جز قدیمیترین کوشش و تلاش بشر برای هدایت و سازندگی انسان و از جهتی نیز جدیدترین آن است؛ قدیمیترین از آن جهت که شما در بین همه اقوام میبینید که به شکلهای گوناگون سعی داشتهاند فرزندان خود را بپرورانند و موجبات رشد آنها را فراهم آورند؛ امری جدید است از آن بابت که این امر جدیداً وارد مراحل علمی شده و صورت علمی پیداکرده مبنای آن قصد و آگاهی و متکی به تجربه و آزمایش است(همان/ 23). تربیت در لغت از ماده رَبَو است و این لغت به معنای بالارفتن، اوج گرفتن و رشد کردن است. در اصطلاح تربیت به معنای کوششی است جهت ایجاد دگرگونی مطلوب در فرد و به کمال رساندن تدریجی و مداوم اوست. در تعریف تربیت وحدت و اتّفاق نظر وجود ندارد. بدین سبب نمیتوان تعریفی جامعومانع از آن ارائه داد. صاحبنظران در رشتههای مختلف تعاریف متعدد ارائه دادهاند که به چند نمونه اشاره میشود، از جمله: علمای علم اخلاق میگویند: تربیت هنر رهبری و هدایت انسان در سازندگی و آموزش اوست و یا تربیت ایجاد تغییرات در فرد در حد کمال است. روانشناسان میگویند: تربیت علمی عمدی و آگاهانه و دارای هدف از سوی فردی بالغ بهمنظور ساختن، پروردن و دگرگون کردن فرد و یا تربیت ایجاد تغییرات منظم برای اعمال و رفتار فرد است. جامعهشناسان معتقدند که تربیت آماده کردن فرد برای وصول به هدفهای اجتماعی و یا تربیت تهیه بهترین وسایل برای تأمین آینده وطن است» (قائمی25: 1365).
بررسی محبت و انواع آن
وقتیکه محبت به خداوند در دل انسان ايجاد شد، بهتبع اين محبت، محبت به اولياي خدا نيز پيدا میشود و انسان به دوستان و اولياي الهي نيز علاقهمند میشود، همه امور و اشخاصي را نيز كه بهنوعی از وابستگان محبوباند، دوست میدارد و با دشمنان او از در دشمني وارد خواهد شد. همانطور كه امام (ع) در نامهای خطاب به حارث همداني درباره محبت به دوستداران خداوند اینگونه سفارش میکند:« وقر الله و احبب احباءه» (نهج البلاغه/ نامه 69)، « و تعظيم خداوندي را بجا بياور و دوستان او را دوست بدار». محبت به اولياي خدا از مهمترین عوامل مؤثر در تربيت ديني است. از امیرالمؤمنین علي (ع) چنين وارد شده است كه :«اسعد الناس منعرف فضلنا و تقرب الي الله بنا و اخلص حبنا و عمل بما اليه ندبنا و انتهي عما عنه نهينا فذاك منا و هو في دار المقامه معنا» (تميمي، 2، 461) «نیکبختترین مردمان كسي است كه برتري مرتبت ما را بشناسد، و بهوسیله ما به خدا قربت جويد و محبت ما را در خود خالص سازد و به آنچه او را فراخواندهایم عمل كند، و از آنچه او را نهي کردهایم باز ايستد. پس چنين كسي از ما است و در خانه آخرت همراه ما است». محبت به اولياي خدا چنين كارساز است و آن همه تأکید بر اين روش در تربيت ديني، بدين سبب است.
امیرالمؤمنین (ع) فرموده است:« من احبنا فليعمل بعملنا و ليتجلبب الورع»( تميمي، 5، 302)؛ « هر كه ما را دوست دارد، بايد به عمل ما عمل كند و به پرواپيشگي خود را پوشش دهد»؛ محبت حقيقي به پيامبر اكرم(ص) و خاندان آن حضرت بهترين عامل براي اصلاح انسان و اتصاف او به كمالات است. دوستي و محبت اهل بيت و پذيرش ولايت آنها چيزي است كه راه انسان بهسوی خدا را هموار میسازد و سبب اتصاف به صفات الهي میشود. علاقه و محبت به مردم، رساترين و نافذترين وسيله جلب رحمت و محبت خداوند است، زيرا اين دلبستگی، در راستاي عشق و محبت به خداوند است. پديده محبت به مردم به معناي واقعي، خواه به همکیش و خواه جز آن در رفتار و گفتار پيشوايان دين فراتر از شمارش است، زيرا مهر ورزيدن به مردم آنچنان ژرف و بنيادين است كه از راه آن میتوان تربيت ديني و هدايت افراد را عميق ساخت. خداوند خطاب به حضرت موسي (ع) میفرماید:«... والقيت عليك محبه مني و لتصنع علي عيني» (طه/39)، «... و بر تو از جانب خود مهري [در دلها] افكندم تا زير نظر من پرورش يابی».
اميرالمومنين علي (ع) در نامهای به مالك اشتر چنين مینویسد:« و اشعر قلبك الرحمه للرعيه و المحبه لهم و اللطف بهم و لا تكونن عليهم سبعا ضاريا تغتنم اكلهم فانهم صنفان اما اخ لك في الدين و اما نظير لك في الخلق» (نهج البلاغه، نامه 53) « رحمت و محبت و لطف بر مردم جامعه را به قلبت بفهمان و براي آنان درندهای خوان خوار مباش که خوردن آنان را غنيمت بشماري؛ زيرا مردم بر دو صفاند، يا برادر ديني تو هستند، يا نظير تو در خلقت».
عاطفهای بنام محبت
يكي از عواطف و احساسات انسان كه امام (ع) در تربيت ديني از آن سخن به ميان میآورد محبت است. محبت گوهري خدادادي كه سرمایهی وجودي انسان است براي رشد و كمال رسولالله (ص) فرمودهاند: دل بستن به خدا و از خدا خواستن و دل بركندن از مردم موجب فراهم آمدن محبت می شود (دلشاد تهرانی،1376: 933 ). نشانه محبت ترجيح دادن محبوب است بر هر چيز ديگر، پس خدا را با تمام دل دوست بداريد و دين همان محبت و دوستي است (همان، 945). محبت به دو قسم تقسيم میشود: محبت ممدوح و محبت مذموم زيرا (حب الشي يعمي و يصم) محبت ممدوح محبت به خدا و اولياي الهي است كه موجب تربيت و رشد و كمال انسان میشود و محبت مذموم دل بستن انسان به امور فاني و بیارزش است. آدمي طوري ساخته شده است كه به اشخاص و اشياء دل میبندد و در اين راه دشواریها را با آغوش باز میپذیرد و چهبسا جان خويش را نيز به خطر افكند. اگر اين دلبستگي و محبت هدايت شود آدمي از فاني دل بركند و بر باقي دل نهد بیتردید محبت او را متحول نموده و او بر خودخواهي، خودبيني، قلم بطلان خواهد كشيد و در اين راه درس ايثار و فداكاري خواهد آموخت و حيات خود را در فنا خواهد دانست و درك خواهد كرد كه اگر به دريا وصل شود، فروغ و طراوت و صفا و زیباییاش هرگز به پايان نخواهد رسيد. از منظر امام علي (ع) اساس دين اسلام بر محبت استوار شده و پایههای آن بر بنيان وثيق و عميق دلدادگي به خداوند بنا شده است. اگر عشق و محبت به خداوند و دين او بر آدمي حاكم شود، هم چون فرشتگان، مطيع محض او میشد و با پارسايي از محبوب خود (الله تبارکوتعالی) هر چه فرمان رسد آن را به جان میپذیرد. آنجا كه امام (ع) میفرمایند: «ثم ان هذا الاسلام دين الله الذي اصطفاه لنفسه... و اقام دعائمه علي محبته» (نهج البلاغه، خطبه 198)؛ «پس اين اسلام آن دين خداوند است كه براي خود برگزيد... و ستونهایش را بر محبت خود بنا نهاد».
توصیه به محبت در تربیت فرزند
قال رسول ا...(ص): لا وضع ا... الرَحْمَـﮥَ لا عَلی رَحیمٍ، پیامبر(ص) فرمود: رحمت خدا جز افراد مهربان را در بر نمیگیرد. رشد معنوی و تربیت اخلاقی مستلزم پرورش سالم عواطف کودک است. در این زمینه نیز روایات بسیاری وارد شده است؛ امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: اِنَّ اللّه لَیَرحَمُ العَبدُ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِه؛ همانا پروردگار بنده اش را به دلیل زیادی مهرورزی نسبت به کودک خود میبخشاید. همچنین از رسول خدا صلیالله علیه و آله روایت شده است: مَن قَبَّلَ وَلَدَهُ کَتَبَ اللّهُ لَهُ حَسَنَةً وَ مَن فَرَّحَه فَرَّحَهُ اللّهُ یَوم القِیَامَةِ؛ هر کس فرزند خود را ببوسد خدا بر او پاداشی می نویسد و هر کس فرزندش را خوشحال کند خدا او را در روز رستاخیز شاد میگرداند. در جای دیگری فرمودهاند: اُحِبُّوا الصِّبیَانَ وَ ارْحَمُوهُم؛ کودکان را دوست بدارید و نسبت به آنان مهربان باشید. همچنین روایت شده است که روزی مردی خدمت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله رسید و عرض کرد: ای رسول خدا! من ده فرزند دارم ولی هرگز کودکانم را نبوسیدهام. پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله فرمود: کسی که رحم نکند (مورد) رحم (واقع) نمیشود. رسول خدا صلیالله علیه و آله در مورد تربیت از سنین کودکی فرمودهاند: هر کس فرزندش را از کودکی تربیت کند تا او بتواند بگوید لا اله الا الله، خداوند از او حساب نخواهد کشید.(طاهرزاده35: 1372).
روال پیشنهادی برای محبت
از نيكوترين و اساسیترین روشهای تربيت ديني روش محبت است كه بيشترين تناسب را با فطرت و سرشت انساني دارد. نيروي محبت در تربيت ديني، نيروي برانگيزاننده و تحولآفرین است و اگر درست و بهاعتدال به كار گرفته شود تأثیری شگفت در نزاهت آدمي و تحقق تربيت كمالي دارد. نيروي محبت از نظر تربيتي نيروي عظيم و كارساز است و بهترين تربيت آن است كه بدين روش تحقق يابد، خداي سبحان پيامبر گرامیاش را به روش محبت آراسته بود و آن حضرت با چنين روشي در تربيت ديني و مردمان توفيق يافت. «فبما رحمه من الله لنت لهم و لو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهم و استغفر لهم» (آلعمران /159)؛ « پس به لطف و رحمت الهي با آنان نرمخو شدي، اگر درشتخوی و سختدل بودي، بیشک از گرد تو پراكنده میشدند. پس از ايشان درگذر و برايشان آمرزش بخواه».
رسول خدا(ص) مردمان را با محبت از رذايل دور ساخت و به فضايل آراست، جهان آفرينش نيز بر اساس رحمت و محبت سامانیافته است و بدان كمال مییابد، و پيامبر اكرم(ص) جلوه ي تام رحمت و محبت الهي و روش تربیتیاش بر رحمت و محبت استوار بود. خداي متعال آن حضرت را چنين معرفي میکند:« و ما ارسلناك الا رحمهالله للعالمين» (الانبيا/107)، « و ماتو را جز رحمتي براي جهانيان نفرستاديم.» اميرالمومنين علي (ع) محبت را بهترين بستر تربيت میدانستند و آن را محور تربيت قرار میدادند. چنانكه فرمودهاند:« نحن شجره النبوه و محط الرساله و مختلف الملائكه و معادن العلم و ينابيع الحكم ناصرنا و محبنا ينتظر الرحمه و عدونا و مبغضنا ينتظر السطوه» (نهج البلاغه، خطبه 109)؛ «ماييم درخت نبوت و محل فرود رسالت و جايگاه تردد فرشتگان و معادن علم و منابع جوشان حكم. يار و دوستدار ما در انتظار رحمت از خداست و دشمن ما و كسي كه با ما کینهتوزی دارد، در انتظار غضب الهي است»؛ پس به هر اندازه كه عامل محبت در انسان قویتر باشد، شوق و كشش انسان بهسوی كسب فضايل، قویتر خواهد بود.
جایگاه و تأثیر محبت در تربیت
انسان به هر چه محبت پیدا کند بدو متمایل میشود و رنگ و بو و حال و هوای او را میگیرد و همسانی صورت میپذیرد؛ به بیان علی (علیهالسلام): «من احبّ شیئا لهج بذکره»؛ هر که چیزی را دوست بدارد، به یاد آن حریص میشود (غررالحکم/177)؛ بنابراین روش محبت کارسازترین روش در اصلاح آدمی و منصف کردن متربّی به صفات نیکوی انسانی است و در تربیتی خردمندانه بیشترین نقش به محبت اختصاص مییابد. امیر مؤمنان (علیهالسلام) در حکمتی والا فرموده است: التودد بصف العقل»؛ دوستی ورزیدن نیمی از خرد است.( نهجالبلاغه، حکمت 142)؛ آنچه آدمیان را به هم پیوند میدهد و زمینه تربیت مطلوب را فراهم میسازد، محبت است؛ ازاینرو باید بیش از هر روش دیگر مورد عنایت قرار گیرد. امام علی (علیهالسلام) محبّت را چنین عاملی معرفی کرده است: المودة قرابة مستفادة»؛ دوستی ورزیدن پیوند با مردم را فراهم آرد (همان، حکمت 211). با توجّه به سرشت آدمی و تأثیرپذیری انسان از نرمی و دوستی و انزجار فطرت آدمی از تندی و خشونتگرایی، نیکوترین راه و رسم در تربیت آدمی تربیتی است که به روش محبت سامان میپذیرد؛ و اساساً ستونهای دین الهی بر دوستی حق استوار شده است و از این راه فطری، تربیت حقیقی جلوه میکند. امیرمومنان علی (علیهالسلام) در ضمن خطبهای فرموده است: ثمّ انّ هذا الاسلام دین الله الذی اصطفاه لنفسه، و اصطنعه علی عینه، و اصفاه خیرة خلقه، و اقام دعا ئمه علی محبته»(نهج البلاغه، خطبه 198)؛ دیگر اینکه این اسلام دین خداست که آن را برای خود گزید، و به دیده عنایت خویش پرورید، و بهترین آفریدگان خود را مخصوص [رساندن] آن [به مردمان] گردانید و ستونهای آن را بر دوستی خود استوار نمود. خداوند در سرشت هر موجودی عشق ذاتی سیر بهسوی کمال خود را ایجاد کرده است و روش محبّت در تربیت بر چنین سنّتی استوار است. از علی (علیهالسلام) روایت شده است که گفت از رسول خدا (صلیالله علیه واله وسلم) درباره سنت آن حضرت پرسیدم، فرمود: «والحب اساسی» محبت بنیاد و اساس [روش و سنّت] من است ( قاضی عیّاض187: 1416)؛ پیامبر اکرم (صلیالله علیه واله وسلم) والاترین مربّی بشر، مردمان را به محبّت تربیت نمود و بیش از هر چیز از این روش بهره برد. از انس بن مالک در توصیف آن حضرت چنین نقل شده است: کان رسولالله (صلیالله علیه واله وسلم) من اشد الناس لطفا بالناس. رسول خدا (صلیالله علیه واله وسلم) بیشترین لطف [و محبت] را به مردم داشت.(ابونعیم احمد186، 1406). رسول خدا (صلیالله علیه واله وسلم) آن تحوّل اساسی را در پرتو چنین روشی تحقّق ساخت، زیرا روش محبت در تربیت، روشی برانگیزنده همه استعدادها آدمی در جهت کمال مطلق است. تولید رقّت و رفع غلظت و خشونت از روح، بهعبارتدیگر تلطیف عواطف، همچنین توحّد، تاحّد، تمرکز و از بین رفتن تشنّت و تفرّق نیروها و در نتیجه قدرت حاصل از تجمّع، همه از آثار عشق و محبت است (مطهری41: 1349)؛ محبت چنان انسان از متحوّل میسازد که هیچچیز دیگری با آن قابل قیاس نیست و هیچچیز نمیتواند مانند آن انسان را از ملک به ملکوت بکشاند.
جمعبندی
در اين مقاله به بررسي يكي از روشهای عاطفي تربيت ديني، كه روش محبت است، پرداخته شد و معلوم شد اهميت اين روش تااندازهای است كه استفاده از اين روش در تربيت ديني از مؤثرترين و كارآمدترين شیوههای تربيتي است. در تربيت ديني هر اندازه كه عامل محبت در انسان قویتر باشد، شوق و كشش انسان بهسوی كسب فضايل بيشتر خواهد بود. «از منظر امام علي (ع) بالاترين محبت، محبت به خداوند است كه محبت به اولياي خداوند و محبت به مردم را نيز به دنبال دارد. عشق و محبت به خداوند و اولياي او نهتنها آدمي، بلكه كوه را متلاشي میکند. انسان محب همه سختیها و ناراحتیها را در راه دوست تحمل میکند و به مرگ بهعنوان پلي براي ديدار محبوب مینگرد و دنيا و جاذبههای آن را رها میکند، چراکه محبت به پروردگار سراسر وجودش را فرا گرفته است و اینچنین محبتي است كه انسان را مطيع و پيرو محبوب میکند و ايمان به او را روزبهروز در وي بيشتر میکند».
منابع
- قرآن
- نهج البلاغه
- قائمی، علی؛ زمینه تربیت؛ تهران: انتشارات امیری، چاپ چهارم،1365.
- تميمي آمدي، عبدالواحد؛ غررالحكم و دررالكلم؛ تهران: دانشگاه تهران،1366.
- طاهرزاده، غلامعباس؛ نقش محبت در تعلیم و تربیت؛ قم: مجله حوزه ش67،1377.
- عاملی، محمدبن الحسن؛ وسائل الشیعه؛ قم: مؤسسه آل البیت،1412.
- دلشاد تهراني، مصطفي؛ سيري در تربيت اسلامي؛ تهران: موسسه نشر و تحقيقات ذكر. 1376.
- ابوالفضل عیّاض، موسی بن عیّاض؛ الشفا بتعریف حقوق المصطفی؛ تحقیق علی محمد البجاوی، دار الکتب العربی، بیروت: 1416.
- ابو نعیم، احمد بن عبدالله بن احمد الاصبهانی؛ دلائل النبوّة؛ الطبعة الثانیة، بیروت: 1406.
- مطهری، مرتضی؛ جاذبه و دافعه؛ چاپ اول، تهران: انتشارات حسینیه ارشاد، 1349.
- فرج بخش، فريده؛ روش محبت در تربيت ديني؛ فصلنامه قرآني کوثر شماره 40.