راه‌ها و شیوه‌های تربیت عبادی کودکان

راه‌ها و شیوه‌های تربیت عبادی کودکان

نویسنده: حسین جماعتی

 

اگر پدر و مادر در برابر تعلیم و تربیت دینی و عبادی کودکان خود مسئولیت دارند؛ حال چگونه می‌توانند علاقه به عبادت را در کودکان خود تقویت کنند؟

مقدمه

یکی از برنامه‌های دین اسلام برای رسیدن انسان به سعادت و قرب الهی؛ «عبادت و بندگی» است(ذاریات/56)؛ چرا که عبادت یكی از نیازهای واقعی و اساسی است كه ریشه در اعماق جان و فطرت بشر دارد و اسلام آن‌ را به منزله یک برنامه جامع تربیتی برای پرورش و تكامل روح و روان انسان برنامه‌ریزی كرده است؛ از این‌رو یكی از مهم‌ترین ابعاد تربیت دینی فرزندان، «تربیت عبادی» است. تربیت عبادی کودکان از سوی والدین اهمیت خاصی در نظام آموزشی و تربیتی اسلام دارد و یکی از بزرگ‌ترین وظایف آنها است و باید با شناخت و به‌کارگیری روش‌ها و شیوه‌های درست به آن توجه شود.

تربیت عبادی، یعنی «آموزش عبادات به متربیان و متعهد كردن آنان به انجام آنها» (داوودی، 1383، 2، 111). به دیگر سخن؛ «تربیت عبادی» به معنای ایجاد تدریجی و گام به گام روح عبادت و بندگیِ پرورگار عالم در فرزندان است.

ضرورت تربیت عبادی فرزندان

در تفكر اسلامی انسان در مقام جانشین خدا و خلافت الهی بر روی زمین، عهده‌دار وظایف و تکالیفی است. برای كسب این مقام، باید از دوران کودکی، نوجوانی و دیگر مراحل زندگی در دنیای مادی، اقدام‌های لازم را به عمل آورد تا به سعادت و قرب الهی برسد و بلکه به اصل خود بازگردد. بر اساس سنّت و رهنمودهای معصومان(ع)، آموزش دینی و عبادی به فرزندان لازم است؛ زیرا تربیت عبادی پایه و اساس رشد و بالندگی معنوی در دوره‌های بعدی زندگی خواهد بود.گرچه فرزندان تا به سن بلوغ نرسند، تكلیفی متوجه آنان نیست؛ اما هنگامی كه به سن تكلیف می‌رسند و با مجموعه تكالیف شرعی مواجه می‌شوند، در صورت نداشتن آشنایی و آمادگی پیشین، پذیرش و انجام تكالیف دینی برای آنان دشوار  است و چه بسا رغبتی نسبت به اعمال عبادی از خود نشان ندهند.

 یكی از فلسفه‌های تعلیم تكالیف عبادی به فرزندان در دوره خردسالی این است كه كودكان بر اثر مداومت، انجام آن اعمال برای آنان ملكه شود تا در زمان سن تكلیف ‌برای آنان دشوار نباشد. بی‌شک اگر فرزندان در آغاز دوران كودكی و سال‌های نوجوانی از آموزه‌ای دینی‌ بهره‌ای نبرند، قطعاً در جوانی و بزرگ‌سالی با یک ركود معنوی و در نهایت خسارت روحی مواجه خواهند شد. حضرت آیت الله امینی معتقد است: «درست است كه پسر بعد از پانزده سال و دختر بعد از نُه سال به تكليف می‌رسند و قبل از آن تكليفى ندارند، اما انجام تكاليف دينى را نمی‌توان تا سن بلوغ به تأخير انداخت. بايد انسان از كودكى به انجام عبادات و تكاليف دينى عادت كند تا در سن بلوغ به آنها رغبت داشته باشد... .

 اگر پدر و مادر خود نماز خوان باشند، با اين برنامه می‌توانند فرزندان خويش را به نماز خواندن عادت دهند، به‌طورى كه وقتى به سن بلوغ رسيدند، خود به خود و بدون فشار نماز را بخوانند و از انجام آن لذت برند. اما اگر پدر و مادر به بهانه اينكه هنوز به حد تكليف نرسيده به نماز خواندن او اعتنا نداشته باشند و تا سن بلوغ آن ‌را عقب بيندازند، انجام آن عبادت در سن بلوغ براى بچه دشوار خواهد بود يا اصلاً زير بارش نمى‏رود و اگر هم نمازخوان شود، چندان تقيدى به آن نخواهد داشت و با اندک بهانه‌اى، ممكن است آن‌ را ترک نمايد؛ زيرا عملى كه از زمان كودكى عادى نشده باشد عادت كردن به آن دشوار خواهد بود» (امينى، 1390، 251 – 252).

ضرورت تربیت عبادی و آمادگی‌های لازم برای انجام یک مجموعه از اعمال عبادی، مانند نماز و روزه، به خوبی از آیات و روایات فهمیده می‌شود. که نمونه‌هایی از آن ذکر می‌شود: خدای تعالی در قرآن می‌فرماید: « و خانواده‌ات را به نماز امر كن و خود، بر آن شكيبا باش. از تو روزى نخواسته‌ايم، روزی‌ات را می‌دهيم و فرجام [نيک‏] براى تقواست» (طه/132).

«و در اين كتاب از اسماعيل نيز ياد كن، كه او در وعده‌اش صادق و رسول و پيامبرى بزرگ بود. او همواره خانواده‌اش را به نماز و زكات فرمان می‌داد و پيوسته مورد رضايت پروردگارش بود» (مریم/54 – 55).

پیامبر خدا(ص): «فرزندانتان را از هفت سالگى، امر به نماز كنيد» (ابن حیون مغربی، 1385، ‏1، 194). 

امام على(ع): «به فرزندان خود، نماز ياد دهيد و آن‌گاه كه بالغ شدند، از آنان بازخواست كنيد» (ابن شعبه حرانی، 1404، 115).

امام باقر(ع): «ما فرزندان خود را وقتى پنج ساله شدند به خواندن نماز امر می‌كنيم و شما فرزندانتان را وقتى هفت ساله شدند، به خواندن نماز وا داريد. ما فرزندانمان را وقتى به سن هفت سالگى رسيدند امر می‌كنيم تا هر مقدار از روز را كه می‌توانند روزه بگيرند نصف روز يا كمتر و يا بيشتر، و هرگاه تشنگى و گرسنگى بر آنان غالب شد افطار كنند تا بدين ترتيب به روزه گرفتن عادت كنند و توان آن ‌را بيابند و شما نيز وقتى كودكانتان نُه ساله شدند به آنان دستور دهيد تا هر مقدار از روز را كه می‌توانند روزه بگيرند و هرگاه تشنگى بر آنان غلبه كرد، روزه‌شان را باز كنند» (کلینی، 1407، ‏3، 409). 

یکی از محقّقان معتقد است: «انجام تكالیف دینی را نباید تا زمان بلوغ به تأخیر انداخت؛ بلكه باید اُنس و عادت لازم را پیشاپیش در آنها به وجود آورد تا در زمان بلوغ مشكلی از این نظر به وجود نیاید. خانواده‌هایی كه از فرصت دوران كودكی برای این منظور استفاده نمی‌كنند، در دوران بلوغ و نوجوانی معمولاً با مشكلات جدّی روبه‌رو می‌شوند؛ زیرا كسی كه انجام تكالیف دینی را تا مرحله نوجوانی یا جوانی و بزرگ‌سالی به تأخیر انداخته است، هر چند معتقد به موازین دینی باشد، به علّت نبود ممارست عملی و آمادگی روحی، معمولاً نمی‌تواند به راحتی به احكام دینی عمل كند. اغلب كسانی كه در سنین بالاتر وظایف عبادی خود را انجام نمی‌دهند، بی‌اعتقاد به مبانی دینی نیستند؛ بلكه آنها معمولاً كسانی هستند كه قبلاً ورزیدگی و آمادگی لازم را به دست نیاورده‌اند؛ بنابراین استدلال كسانی كه معتقدند طفل پس از رسیدن به حدّ تشخیص، خود باید مسیر خویش را انتخاب كند و نباید پیشاپیش عادت به برخی امور از جمله تكلیف دینی را در او به‌وجود آورد، به هیچ‌روی درست نیست. اگر این استدلال صحیح باشد، باید تربیت را تا رسیدن به سن تشخیص تعطیل كرد؛ حال آنكه تربیت به یک معنا چیزی جز ایجاد عادات در كودک نیست» (سادات، 1380، 80)؛ بنابراین ضروری است مقدمات لازم برای فراگیری و گرایش فرزندان به انجام اعمال عبادی از سنین کودکی تا قبل از بلوغ شرعی فراهم شود تا افزون بر ایجاد و تقویت روحیه دین‌داری و دین‌باوری، زمینه عمل به تكالیف عبادی نیز برای آنان فراهم شود. در اینجا، تعدادی از راه‌ها و شیوه‌هایی را که محققان و پژوهشگران تربیت دینی ارائه داده‌اند، بیان می‌شود.

شیوه‌های تربیت عبادی کودکان

1. آماده‌سازی و تمرین

با توجه به اصل عبودیت انسان و مکلف بودن وی در دورانی از زندگی، یکی از روش‌های مهم تربیتی در این زمینه، «آماده‌سازی» برای عبادت و ایجاد روحیه تعبّد در فرزند است. باید در تربیت به ‌گونه‌ای عمل کرد که محصول تربیت، انسانی عابد و مطیع خداوند باشد.

اصل «آماده‌سازی» در فرزندان از نظر روحی، روانی و عاطفی، باعث آمادگی پذیرش و انجام تكالیف شرعی و همچنین جلوگیری از كم‌توجهی فرزندان نسبت به مسائل عبادی نیز می‌شود. بر اساس اصل «آماده‌‌سازی»، ضروری است پیش از آنكه احكام عبادی در حقّ فرزندان به مرحله وجوب برسد، زمینه رویارویی صحیح با احكام عبادی را در آنان ایجاد كرد؛ زیرا این اقدام در رشد و كمال معنوی فرزندان تأثیر مستقیم دارد.

اگر فرزند بدون آمادگی قبلی مكلّف به تكالیفی شود، طبیعی است كه از عهده آن بر نمی‌آید و چه‌بسا میزان تكلیف‌پذیری او نیز پایین می‌آید و یا تكالیف را بدون انگیزه و به صورت ناقص انجام می‌دهد؛‌البته تربیت عبادی به معنای واقعی، باید به صورت عملی در وجود متربی تحقق یابد تا انگیزه درونی به یادگیری و در نتیجه انجام ‌دادن آن ‌را داشته باشد.

برای آماده‌سازی اعمال عبادی در فرزندان، نخست باید تمهیداتی فراهم شود كه در دین مقدس اسلام بدان پرداخته شده است. علما و اندیشمندان دینی بر مسئله آماده‌سازی و تمرین فرزندان در دوران پیش از بلوغ نسبت به تكالیف عبادی تأكید كرده‌اند. فقها در كتاب‌های فقهی بابی با عنوان «احكام ‌الصبی»، به اعمال عبادی كودكان غیر بالغ و وظایف والدین در این رابطه اختصاص داده‌اند، كه از مجموع آنها این اصل مهم تربیتی استنباط می‌شود. در فقه آمده است پدر و جدّ پدری، شرعاً موظّف به تمرین ‌دادن كودكان به عبادت، اعم از واجب و مستحب و همچنین قضای آن  است (موسوی خمینی، 1424، 1، 757 – 758). حتی آنان موظف به بیدار كردن فرزندان از خواب برای نماز هستند؛ مگر آنكه به دلیل بیماری یا عذر دیگری، باعث آزار و اذیت او شود كه در این صورت باید مراعات حال آنها را كرد (موسوی گلپایگانی، 1409، ‌1، 527).

از مجموع روایات نیز بر می‌آید كه باید از همان كودكی، آمادگی و زمینه‌های لازم در زمینه آموزش و تربیت عبادی را در كودكان به وجود آورد تا آمادگی لازم برای مراحل بالاتر آموزش عبادی در آنان ایجاد شود. در اینجا به تعدادی از این روایات اشاره می‌شود.

معاویة بن ‌وهب از امام صادق(ع) پرسید: در چه سنی كودک به اعمال عبادی وادار می‌شود؟ آن ‌حضرت فرمود: «شش -هفت سالگی» (مجلسی، 1414، ‏3، 508).

امام باقر(ع) فرمود: «...اگر كودک دست راست و چپ خود را تشخیص داد، او را در برابر قبله قرار دهید و سجده را به او بیاموزید و در سن شش سالگی ركوع و سجود را به او آموزش دهید. سپس رهایش كنید تا هفت سال او تمام شود. پس وقتی هفت سال او تمام شد، به او بگویید صورت و دست خود را بشوید (آمادگی برای وضو). سپس به او بگویید نماز بخواند؛ آن‌گاه كودک را به حال خود واگذارید تا نُه سال او تمام شود، وقتی تمام شد، در این هنگام وضو گرفتن صحیح را به او بیاموزید و بر [ترک] آن تنبیه گردد و او را به نماز وادارید و بر [ترک] آن تنبیه گردد. وقتی وضو و نماز را فراگرفت، خداوند، او و پدر و مادرش را می‌آمرزد؛ ان شاءالله!» (طبرسی، 1412، 222).

امام صادق(ع) می‌فرماید: «در خانه خود اذان بگو تا شیطان از آنجا بگریزد و اذان گفتن مستحب است؛ زیرا کودکان به آن ذکر آشنا می‌شوند» (کلینی، 1407، ‏3، 308).

علاّمه حلّی در فلسفه روزه گرفتن كودک می‌گوید: «ما معتقدیم روزه كودک یک نوع تمرین بر عبادت است؛ لذا روزه بر كودک 7 ساله در صورتی كه توان و طاقت آن ‌را داشته باشد، مستحب است، تا در زمان بلوغ به انجام آن دعوت شود و نیز باعث می‌شود نفس انسان ملكه پذیرش انجام واجبات را پیدا كند و از اخلاق ناپسند دور باشد» (حلّی، 1413، ‌3، 486).

فلسفی می‌نویسد: «برای اینكه كودكان از اول مؤمن و خداپرست تربیت شوند، لازم است جسم و جان آنها نیز از نظر ایمان هماهنگی برقرار باشد. به همین جهت، اسلام از طرفی پدران و مادران را مكلّف نموده است كه فرزندان را به خدا متوجه كنند و به آنان خدا‌پرستی و تعالیم دینی را بیاموزند و از طرف دیگر دستور داده است اطفال را به نماز و عبادات تمرینی وادارند» (فلسفی، 1387، 2، 186).

شهید مطهری می‌گوید: «بچه‌ها را از كوچكى بايد به نماز تمرين داد. دستور رسيده است كه به بچه از هفت سالگى نماز تمرينى ياد بدهيد. البته بچه هفت ساله نمی‌تواند نماز صحيح بخواند، ولى صورت نماز را می‌تواند بخواند. از هفت سالگى می‌تواند به نماز عادت كند، چه پسر و چه دختر؛ يعنى همان اولى كه بچه به دبستان می‌رود، بايد نماز را در دبستان به او ياد بدهند، در خانواده هم بايد به او ياد بدهند. ولى اين را توجه داشته باشيد كه ياد دادن و وادار كردن با زور نتيجه‌اى ندارد. كوشش كنيد كه بچه‌تان از اول به نماز خواندن رغبت داشته باشد و به اين كار تشويق بشود. به هر شكلى كه می‌توانيد موجبات تشويق بچه‌تان را فراهم كنيد كه با ذوق و شوق نماز بخواند؛ زياد به او بارک الله بگوييد، جايزه بدهيد، اظهار محبت كنيد كه بفهمد وقتى نماز می‌خواند، بر محبت شما نسبت به او افزوده می‌شود» (مطهری، ‏23، 529).

بناری معتقد است: «ورود كودكان به مرحله جدیدی كه به یک‌باره كلیه احكام الزامی اعم از واجبات و محرمات درباره آنان حتمیت می‌یابد، مستلزم برخی مشقّت‌ها و سختی‌ها نسبت به آنان است و همین امر چه‌بسا سبب تكلیف‌گریزی و سهل‌انگاری آنان نسبت به احكام شرعی شود؛ از این‌رو برای پیش‌گیری از این وضعیت، در فقه احكامی برای كودكان وضع شده که بدون آنكه الزام و اجباری بر كودكان باشد، آنان به انجام این احكام تشویق می‌شوند تا نوعی تمرین و آماده‌سازی برای آنان به حساب آید و در پرتو این تمرین با تكلیف آشنا شده و به تدریج به انجام آنها عادت نمایند؛ هنگام بلوغ به آسانی به احكام الزامی تن دهند و به وظایف شرعی خود عمل كنند» (بناری، 1383، 133)؛ بنابراین، فلسفه آموزش و تمرین عبادات به فرزندان در دوره قبل از بلوغ این است كه آنان آمادگی پذیرش و انجام تكالیف شرعی و عبادی را برای زمان بلوغ پیدا كنند. در حقیقت، انجام عبادات در دوران قبل از بلوغ؛ موجب ملكه شدن آن اعمال در روح و جان فرزند می‌شود و در نتیجه، چنین فرزندانی بعد از سن تكلیف، عبادات را با آمادگی و سهولت بیشتری انجام می‌دهند؛ اما كسانی كه تا هنگام رسیدن به تكلیف شرعی، با مسائل عبادی آشنایی نداشته و یا عبادتی را به جا نیاورده‌اند، این اعمال را با دشواری بیشتری انجام می‌دهند.

2. نقل داستان‌های جذاب درباره عبادات

یكی از روش‌های مفید در تعليم و تربيت؛ استفاده از داستان و مثال است؛ از این‌رو وسایل آموزشی كه قرآن نیز به‌كار گرفته است، داستان و بیان سرگذشت گذشتگان است. قرآن كریم بسیاری از مباحث اعتقادی، اخلاقی و فرهنگی را در قالب داستان مطرح كرده است. اصولاً قرآن خودش را به عنوان يک منبع داستان معرفى می‌نمايد و اخبار پيامبران را به صورت قصه براى انسان‌ها بيان می‌كند تا به قلب آنها آرامش دهد و به همين وسيله حق آشكار شود و براى مؤمنان موعظه و تذكر باشد (هود/120). البته داستان‌هاى قرآن، واقعى و هدفداراند و غالباً اهداف اخلاقى، اجتماعى و احياناً عقيدتى يا سياسى را تعقيب می‌نمايند.

داستان علاوه بر اينكه به عنوان يک سرگرمى و تفريح سالم مورد استفاده قرار می‌گيرد، به‌عنوان يكى از بهترين ابزار و وسايل تعليم و تربيت نيز می‌توان از آن استفاده نمود. وسيله‌اى كه به‌طور غير مستقيم در اعماق روح خواننده و شنونده تأثير می‌گذارد و الگوهايى را برايش مجسم می‌سازد تا از گفتار و رفتارشان سرمشق گرفته و پيروى كند. تأثيرات داستان غير مستقيم و نامرئى است. به‌طور غير مستقيم راه را نشان می‌دهد و هدايت می‌كند، الگو در اختيار می‌گذارد، عبرت می‌دهد، موعظه می‌كند، تشويق می‌نمايد، می‌ترساند و اميدوار می‌كند؛ همه اينها به‌طور غير مستقيم القا می‌شوند و به همين جهت پايدارتر خواهند بود.

در این راستا علاقه زیادی كه كودكان به داستان دارند، موجب می‌شود تا بتوان بخش عمده معارف دینی، به‌ویژه احكام، اعمال و شرایط عبادی را از این رهگذر در اختیار آنان قرار داد. در تربیت عبادی برای مأنوس كردن فرزندان به مفاهیم و تكالیف عبادی، بهتر است از داستان‌ها و قصه‌هایی كه در مورد عبادات و اهمیت آن نوشته شده و مورد اطمینان است، استفاده كرد. تأثیر این نوع آموزش افزون بر سادگی آن و انتقال سریع‌تر محتوا، فهم مسائل انتزاعی را برای دانش‌آموزان آسان‌تر می‌سازد.

3. ارتباط دادن فرزندان با مسجد

مساجد از فضیلتی بس عظیم برخوردارند و این عظمت و قداست می‌تواند در تحول و تربیت انسان نقش مهمی داشته باشد. مسجد خانه پیامبران و پرهیزگاران و مؤمنان است (متقی هندی، 1401، 7، 650). مسجدها انوار الهی (محدث نوری، 1408، 3، 447) و بهترین مکان‌ها نزد خداوند هستند (متقی هندی، 1401، 7، 648). مسجد زیارتگاه موحدان است و باغ‌های بهشت در زمین است (همان). مساجد در ردیف قرآن و عترت قرار داده شده است (محدث نوری، 1408، 3، 355). حضور در مسجد، جلب کننده توجه به خداست.

آثار تربیتی حضور در مسجد رفته رفته در کودکان سرایت می‌کند و باعث می‌شود تا در خارج از مسجد نیز عملکردی متناسب و همگون با حضور در مسجد داشته باشد. پس مسجد می‌تواند به پرورش استعدادهای انسان کمک کند.

مسجد علاوه بر آثار عبادی با گستره فعالیت‌ها و مفاهیم دینی، آثار تربیتی مهمی دارد که عبارتند از:

  1. تربیت دینی که هدف آن ایجاد، تقویت و پرورش روح تقوا و هدایت‌پذیری است؛ زیرا نجات در گرو ایمان و تقوای مستمر و رسیدن به مقام رضا است.
  2. تربیت عملی: برگزاری نماز جماعت، جلسه‌های دعا، اعتکاف و مراسم دینی راه را برای این نوع تربیت هموار می‌سازد؛ بنابراین، مسجد با افزایش شناخت و آگاهی، تبیین، حفظ و گسترش ارزش‌ها و آرمان‌های اسلامی و تربیت عملی دینی، نظام تربیتی منسجم و قوام یافته‌ای را ایجاد می‌کند که بر شاخصه‌های هویت دینی تأثیر می‌گذارد و آنها را تقویت می‌کند (ر. ک: علی محمدی و اردیبهشتی، 1391، شماره 397، 36 – 39)؛ از این‌رو؛ حضور کودکان در مسجد، برای برنامه‌های عبادی؛ مانند دعا و نماز جماعت آنان را به حضور در مسجد و اقامه نماز علاقه‌مند می‌كند. شهید مطهری با توجه به نقش مسجد در ترغیب كودكان به عبادت معتقد است: «بچه را بايد در محيطِ مشوّق نماز خواندن برد. به تجربه ثابت شده است كه اگر بچه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد و نماز خواندن جمع را نبيند، به اين كار تشويق نمی‌شود، چون اصلاً حضور در جمع مشوّق انسان است. آدم بزرگ هم‏ وقتى خودش را در جمع اهل عبادت می‌بيند، روح عبادت بيشترى پيدا می‌كند، بچه كه ديگر بيشتر تحت تأثير است. متأسفانه كم رفتن ما به مساجد و معابد و مجالس دينى و اينكه بچه‌ها كمتر در مجالس مذهبى شركت می‌كنند، سبب می‌شود كه اينها از ابتدا رغبت به عبادت پيدا نكنند، ولى اين براى شما وظيفه است... . بايد ما با بچه‌هاى خودمان برنامه مسجد رفتن داشته باشيم تا آنها با مساجد و معابد آشنا بشوند» (مطهری، ‏23، 529 – 530).

باهنر بر این باور است كه: «هر چه میزان شركت كودک و فعالیت‌های او در [این] محیط‌ها بیشتر باشد، به نگرش‌های دینی والاتری دست خواهد یافت. نكته جالب دیگر در این زمینه آن است كه میزان علاقه‌مندی كودک به این محیط‌های مقدس نیز با میزان شركت او و ارتباط و فعالیتش در این محیط‌ها رابطه مستقیمی دارد» (باهنر، 1387، 122).

4. انجام برنامه‌های عبادی در پیش چشم کودک

کودک گرایش عاطفی زیادی نسبت به یادگیری و انجام اعمال عبادی دارد و بسیاری از آداب و رفتارهای عبادی را از طریق مشاهده و تقلید می‌آموزد. در این زمینه، پدر و مادر بهترین الگو برای تقلیدپذیری کودک هستند؛ از این‌رو؛ با توجه به این ویژگی، لازم است تمهیدات و موقعیت‌های لازم را برای مشاهده و تقلید اعمال و رفتارهای عبادی برای کودک فراهم نمود. بر اثر این اقدام، کم کم زمینه انس بیشتر و گرایش به یادگیری اعمال و تکالیف عبادی، به‌ویژه نماز در وجود کودک تقویت می‌شود.

مرحوم فلسفی معتقد است: «ممکن است کودک الفاظ و عبارات نماز را نفهمد، ولی معنی توجه به خدا، راز و نیاز با خدا، استمداد از خدا، عرض دعا و تمنّا در پیشگاه خداوند را در عالم کودکی خود درک می‌کند» (فلسفی، 1387، 2، 186).  

اگر عبادت، به ویژه اقامه نماز در معرض دید و مشاهده كودک انجام گیرد، اثر تربیتی و سازنده‌ای را به دنبال دارد. افزون بر تأثیر روحی و روانی، موجب ترغیب كودک به یادگیری و انجام آن عمل عبادی نیز می‌شود. در روایتی امام صادق(ع) می‌فرماید: «امام علی(ع) در خانه‌ خود اتاق متوسطی را به نماز اختصاص داده بود و در آن اتاق عبادت و راز و نیاز می‌كرد. هر شب كه طفلی به خواب نمی‌رفت، امام او را به آن اتاق می‌برد و نماز می‌خواند» (حرّ عاملی، 1409، ‏5، 295).

كودكان اولین و بهترین درس دین‌داری و ارتباط معنوی با خدا را در محیط خانه از طریق مشاهده عملكرد والدین به ارث می‌برند. در این زمینه مروجی طبسی می‌نویسد: «وقتی كه كودكان و نوجوانان مشاهده می‌كنند كه پدر و مادرشان نسبت به امور مذهبی حسّاسیت و دقّت‌نظر دارند و به عبادات اهمیت فراوان نشان می‌دهند و در اوقات نماز با اشتیاق به سوی عبادت می‌شتابند و در مناسبت‌های مذهبی و مراسم عبادی شركت فعّال دارند، خودبه‌خود به این قبیل امور احساس علاقه و نشاط می‌كنند و مجذوب حالات ملكوتی دعا و مناجات می‌شوند» (مروجی طبسی، 1387، 168).

 

بر این اساس، اگر در محیط خانه، تكریم به ارزش‌های دینی جنبه عملی پیدا كند، زمینه گرایش به اعمال عبادی در كودكان به صورت آگاهانه شكل می‌گیرد. در واقع كودک درس دین‌داری به طور عام و عبادت به ویژه نماز به طور خاص را با مشاهده اعمال و رفتار والدین به ارث می‌برد. وقتی كودک می‌بیند پدر و مادر به امور عبادی حسّاسیت نشان می‌دهند و در اوقات نماز، با اشتیاق به سوی عبادت می‌شتابند، خودبه‌خود در این مسیر قرار می‌گیرد و بدان علاقه‌مند می‌شود.

5. بیان فلسفه و حکمت اعمال عبادی برای کودک

كودک در مرحله اول زندگی، فقط شكل ظاهری عبادت را بر اثر تقلید از والدین می‌آموزد؛ وقتی این دوره را پشت سر می‌گذارد، پرسش‌هایی در این زمینه به ذهن او می‌رسد؛ پرسش‌هایی مانند اینكه فلسفه و هدف این اعمال و عبادت چیست؟ چرا باید نماز بخوانیم؟ چرا باید به این شیوه نماز بخوانیم؟ فلسفه روزه چیست؟ و پرسش‌های دیگری كه به دنبال پاسخ آنهاست. حال اگر والدین نتوانند پاسخ صحیح و درستی به سؤال‌های او بدهند، ممكن است در كودک نسبت به آن اعمال حالت بی‌رغبتی حاصل شود و چه‌بسا به‌تدریج اصل عمل را كنار بگذارد (ملکی؛ شاملی؛ شکراللهی، 1390، شماره اول، 121).

می‌توان گفت یكی از علل ترک یا استخفاف نماز، بی‌اطلاعی كودكان، نوجوانان و جوانان از فلسفه عبادات است؛ اما اگر انجام اعمال عبادی در دوره اول و دوم كودكی بر اساس شناخت صورت گیرد و با ایجاد بصیرت دینی، رفتار از حالت تقلیدی به حالت نگرش همراه با آگاهی عمیق تبدیل شود، كودک هرگز آن عمل را در مراحل بعدی ترک نخواهد كرد. برای ایجاد انگیزه، افزون بر فراگیری اعمال عبادی، كودک باید بداند كه فلسفه این اعمال چیست و چه عاملی موجب می‌شود كه مسلمانان هر روز در پنج وعده بر درگاه احدیت سجده و با معبود خود راز و نیاز می‌كنند و در سال، یک ماه روزه می‌گیرند؛ بنابراین، آگاهی از فلسفه، آثار و فواید، آداب و شرایط اعمال، یكی از عوامل مهم در ترغیب و تشویق كودكان به اعمال عبادی است. البته عامل دیگری كه نقش بسزایی در سهل‌انگاری كودكان نسبت به اعمال و تكالیف دینی دارد، عدم تقید و اهتمام خود والدین نسبت به انجام به موقع تكالیف عبادی است؛ پس ضروری است ضمن اینكه تكالیف عبادی را به طور ساده و با زبان كودكانه به كودک انتقال دهیم، متناسب با رشد فكری و ظرفیت درک متربّی، فلسفه اعمال و تعلیمات عبادی را نیز برای او بیان كنیم تا بر اساس شناخت و اُنس، به اعمال عبادی روی آورد. برای رسیدن به این مقصود، باید با آموزش‌های ساده، زمینه رشد معارف دینی را در كودكان متبلور سازیم. به همین علت، می‌توان اصل «آگاهی‌بخشی» و «بصیرت‌دهی» نسبت به فلسفه و آثار عبادات را به مثابه یک اصل از اصول اساسی در تعلیم و تربیت دینی در نظر گرفت.

باهنر در این زمینه می‌نویسد: «جدای از فراگیری اعمال ظاهری نماز، كودک باید بداند كه در ورای این اعمال، چه اعتقاد و احساسی نهفته است و چه چیزی موجب می‌شود كه مسلمانان هر روز پنج‌بار به سوی كعبه حركاتی را انجام دهند كه ممكن است در نظر او بی‌معنا جلوه كند. این مقصود را باید با آموزش‌های ساده تأمین كرد. در این زمینه، مناسب است درباره مفهوم تشكر و سپاس‌گزاری و كاربرد این كلمه از دانش‌آموزان سؤال شود كه مثلاً از چه كسی باید تشكر كرد و آیا شما تا به حال از كسی تشكر كرده‌اید؟ تا فراگیران تجربه‌های خود را بازگو كنند و علل این سپاسگزاری‌ها را بیان فرمایند» (باهنر، 263).

منابع اسلامی مملو از آیات و روایاتی است كه از انسان‌ها می‌خواهد تا بر اساس بصیرت و آگاهی عملی را بپذیرند و انجام دهند، مانند:

«بگو: اين راه من است! من و پيروانم، با بصيرت كامل، به سوى خدا دعوت می‌كنيم. منزّه است خدا! و من از مشركان نيستم» (یوسف/108).

امام باقر(ع) در باره آیه شریفه: «أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصارِ؛ نيرومند و بابينش بودند» (ص/45) فرمود: «يعنى در عبادت، با قدرت و بصيرت، عمل می‌كردند» (مجلسی، 1403، ‏12، 7).

متخصصان علوم تربیتی در این زمینه معتقدند: «انباشتن ذهن كودكان از مفاهیم و تأكید صرف بر مهارت‌هایی كه تنها به درد امتحان می‌خورد و آنها را به هنگام ارزشیابی به ظاهر موفق جلوه می‌دهد، مدّ نظر نبوده، در عوض ادراک مفاهیم دینی به عنوان مقدمه‌ای برای رشد عاطفی و تغییر نگرش‌های دانش‌آموزان نسبت به آنها و اُنس با این مفاهیم مورد توجه قرار گرفته است. همچنین به "عمل صحیح" به عنوان حاصل تبعی "نگرش‌های صحیح" تأكید شده است» (دفتر برنامه‌ریزی و تألیف کتب درسی، 1385، 11).

امروزه تقریباً تمام آموزش‌ها در آموزش نظری خلاصه می‌شود. در تعلیم و تربیت نیز معمولاً عمومی‌ترین هدف‌های آموزشی، كسب دانش و اطلاعات است و حتی ارزشیابی نیز بر همین اساس صورت می‌گیرد؛ در حالی‌كه «دانستن» و «انجام دادن» دو مقوله‌ای است كه اولی بدون دومی بی‌فایده است. حتی متأسفانه در معارف دینی نیز شرط دین‌داری در داشتن اطلاعات و دانش دینی منحصر شده است.

امروزه بلای بزرگی كه دامنگیر تربیت دینی شده، مربوط به آموزش‌های نظری دین‌داری می‌شود. در نظام آموزش و پرورش ایران معرفت دینی و اطلاعات دینی كاملاً بر هم منطبق شده‌اند. در حقیقت چنین تصور می‌شود كه شرط قطعی دین‌دار بودن و درک دینی، داشتن تراكم اطلاعات و اندوخته‌های حفظی و صوری دانش دینی است (کریمی، 1373، 22).

اما واقعیت این است كه آنچه موجب حصول معرفت واقعی دینی می‌شود، تنها آموزش‌های نظری معارف دینی نیست؛ بلكه باید آموزش دینی به همراه پرورش حس دینی و به تعبیر دیگر، ایجاد بصیرت معنوی و درونی‌سازی معارف دینی باشد تا در نتیجه اعتقاد و علاقه قلبی به دین و تكالیف آن در وجود متربی نهادینه شود. حال اگر بر اساس اصل بصیرت‌دهی، احساسات‌ مذهبی در كودک پرورش یابد ‌و مورد تشویق ‌قرار گیرد، ‌او در مراحل بعدی یک ‌فرد معتقد، متعبّد و مؤمن ‌خواهد بود؛ بنابراین، شرط دین‌داری تنها تراكم اطلاعات دینی نیست؛ بلكه این اولین مرحله برای اُنس دینی است؛ به تعبیر دیگر می‌توان گفت: هدف از فرآیند آموزش، تنها انتقال دانش دینی نیست؛ بلكه باید مهارت‌های سه‌گانه گرایش به معنویت (معنویت‌خواهی)، كسب معنویت (معنویت‌یابی) و تقویت معنویت (معنویت‌افزایی) با بهره‌گیری از منابع علمی، روان‌شناختی و دینی آموزش داده شود (جمعی از نویسندگان، 1388، 126)؛ بنابراین، هدف در برنامه ‌تربیت عبادی، صرفاً حفظ اذكار و اعمال عبادی نیست؛ بلكه مراد تربیت انسانی دارای بینش الهی و معنوی است. برای تحقق این هدف، ضرورت دارد از دوران خردسالی تكالیف و وظایف عبادی را به كودک تعلیم داد و از این طریق، قلب كودک را با خدا ارتباط داد.

6 و 7. تشویق و تنبیه

الف. تشویق‏

تشویق به صورت‌هاى گوناگون صورت می‌پذیرد؛ از آن جمله تشكر و اظهار رضایت از كار فرزند، نوازش او با نگاه و لبخند و عمل محبت‌آمیز، تمجید او نزد دیگران و عمل او را تأیید و ستایش كردن و نیز پاداش، هدیه و یا جایزه در نظر گرفتن براى كار او یا وعده دادن، همه این موارد می‌توانند تشویق به حساب آیند و در موارد گوناگون می‌توان از آنها سود برد. تشویق، در هر مرحله‌اى از رشد كودک، باید با علایق و رغبت‌هاى او متناسب باشد. چه‌بسا چیزى در سه سالگى رغبت كودک را برمی‌انگیزد و در ده سالگى بر او اثرى ندارد؛ از این‌رو باید دید كودک در هر مرحله از رشد چه علایقى دارد و چه چیزهایى در او شوق و رغبت می‌آفریند.

در تشویق باید نكات زیر را مراعات كرد:

  1. نباید در استفاده از تشویق زیاده‌روى كرد، بلكه باید گاهى از آن بهره گرفت تا شخصیت كودک شكل گیرد؛
  2. تشویق، به ویژه زمانى كه به صورت تحسین و تقدیر است، نباید به گونه‌اى باشد كه غرور و خودبینى پدید آوَرَد. باید دقت كرد كه نوع تشویق و چگونگى برخورد به گونه‌اى نباشد كه فرزند گمان كند از دیگران برتر است؛
  3. دلیل تشویق باید روشن باشد و دلایل كلى از این قبیل كه او دختر یا پسر خوبى است، مناسب نیست. باید كارى كه كودک به علت آن تشویق شده روشن شود تا اثر تربیتى داشته باشد؛
  4. تشویق باید با عمل كودک متناسب باشد؛ مثلاً براى عملى كوچک نباید جایزه‌اى مهم دریافت كند و براى هر عمل جزئى نباید تشویق شود؛
  5. تشویق نباید حالت رشوه به خود بگیرد؛
  6. والدین باید به هر وعده‌اى كه به فرزند خود می‌دهند عمل كنند و هیچ‌گاه وعده دروغ ندهند. در غیر این صورت اعتماد فرزندان به آنان از میان می‌رود و بذر دروغ‌گویى در ضمیرشان پاشیده می‌شود؛
  7. كودكان را نباید به جایزه‌هاى گرانبها عادت داد و تجمل‌پرستى را در آنها پدید آورد. این كار هم از نظر اقتصاد خانواده صلاح نیست و هم در تربیت روحى و اخلاقى كودک اثر نابجا دارد؛
  8. تشویق باید بی‌درنگ پس از كار مورد نظر صورت گیرد؛
  9. كودک باید بتواند با بهبود بخشیدن به رفتارهاى خود به دفعات از تشویق برخوردار شود؛ از این رو پاداش نباید چنان باشد كه دسترسى به آن بسیار سخت یا ناممكن باشد؛
  10. در تشویق و پاداش دادن نباید بین فرزندان تبعیض قائل شد كه این كار نه تنها اثر تشویق را از بین می‌برد، بلكه آثار زیانبارى نیز دارد (ر. ک: سادات، 59 – 62).

ب. تنبیه‏

تنبیه نیز به صورت‌هاى گوناگونى ممكن است انجام گیرد؛ یک نگاه ناراضى و گاه خشم‌آلود، بی‌اعتنایى و شاید قهر، توبیخ و سرزنش پنهانى، امتیاز منفى دادن، محروم كردن از گردش، بازى، مهمانى یا تماشاى تلویزیون، بی‌توجهى به خواسته‌هاى او، تندى و شدت عمل نشان دادن و سرانجام تنبیه بدنى، همه اینها یک هدف را دنبال می‌كنند و آن اینكه كودک از ترس گرفتار شدن به آنها از كار ناپسند دورى جوید.

در میان موارد یاد شده تنبیه بدنى غالباً سازنده نیست و گاه ضررهاى جبران‌ناپذیرى همراه دارد؛ از این‌رو اسلام این‌گونه تنبیه را نكوهش كرده است. امام على(ع) فرمود: «خردمند به ‏ادب (درس و تعلیم) پند می‌گیرد، ولى چارپایان جز به زدن پند نمی‌گیرند» (لیثی واسطی، 1376، 143).

روایت است كه كسى از دست پسرش نزد امام كاظم(ع) شكایت كرد، آن‌حضرت فرمود: «او را نزن. از او دورى كن، ولى دورى و قهر تو طول نكشد» (ابن فهد حلّی، 1407، 89).

در تنبیه كودكان لازم است که به نكات زیر توجه شود:

  1. تنبیه باید به عنوان آخرین روش تربیتى به كار گرفته شود؛
  2. والدین نباید به تنبیه بدنى متوسل شوند؛
  3. تنبیه در حضور جمع به‌ویژه در مقابل دوستان كودک سودى در پى ندارد؛
  4. در تنبیه، باید عمل كودک نكوهش شود نه شخصیت او؛
  5. لازم نیست تنبیه همیشه زبانى باشد؛ گاه یک نگاه ملامت‌بار، بی‌اعتنایى و مانند آن كار سازتر است؛
  6. نباید در تنبیه زیاده‌روى كرد كه اثر خود را از دست می‌دهد؛
  7. به رخ كشیدن خوبی‌هاى همسالان كودک، در بیشتر موارد حس حسادت كودک را تحریک می‌كند؛
  8. كودک باید علت تنبیه را بداند تا از آن كار دورى كند؛
  9. تنبیه نباید براى انتقام و تشفى خاطر انجام پذیرد؛
  10. یكى از راه‌هاى تنبیه براى نوجوانى كه گرایش‌هاى مذهبى دارد، این است كه به او بفهمانیم خداوند از تخلف او خشنود نیست؛
  11. اگر كودک از كار خود پشیمان شده و از رفتارش بازگشته است، باید او را با مهر و نوازش پذیرفت (ر. ک: شكوهى یکتا، 163- 177).

نتیجه‌گیری

دین اسلام به تربیت دینی فرزندان، به ویژه تربیت عبادی، تأكید زیادی كرده است، تا زمینه دست‌یابی كودكان به مراحل عالی‌ كمال ‌انسانی فراهم شود. برای تحقق این هدف و علاقه‌مند كردن كودكان به فراگیری و انجام تكالیف عبادی، ضروری است اقدام‌های لازم و مقتضی را از همان دوران كودكی به عمل آورد. به این ترتیب، با برنامه‌ریزی دقیق سعی شود مطالب دینی و عبادی مورد نیاز و ضروری را به صورت ساده و قابل فهم به كودكان آموزش داد و آنان را به انجام اعمال و پایبندی به آن تشویق كرد. برای موفقیت در امر تربیت عبادی ضروری است به نكات ذیل، توجه شود:

یک. ایجاد علاقه در كودک به ارتباط قلبی با خدا؛

دو. حضور كودكان در اماكن مذهبی؛ مانند مسجد و خواندن نماز جماعت؛

سه. استفاده از شیوه‌های تشویق و تنبیه محبت در آموزش‌های تكالیف عبادی، بدون امر و نهی؛

چهار. ارائه و آموزش تكالیف عبادی به كودكان به صورت ملموس و عینی و متناسب با توانایی آنان با استفاده از روش‌های آموزشی ساده؛

پنج. ایجاد بصیرت و بینش دینی با بیان فلسفه، فواید و برخی از آثار اعمال و تكالیف عبادی در حدّ توان فكری كودكان.

 

فهرست منابع

* قرآن کریم

  1. ابن حیون مغربی، نعمان بن محمد؛ دعائم الاسلام؛ قم: مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ دوم، 1385ق.
  2. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی؛ تحف العقول عن آل الرسول(ص)؛ قم: دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
  3. ابن فهد حلّی، جمال الدین احمد بن محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی؛ دار الکتاب العربی؛ چاپ اول، 1407ق.
  4. امينى، ابراهيم؛ تربيت؛ قم: بوستان كتاب، چاپ هفتم، 1390.
  5. باهنر، ناصر؛ آموزش مفاهیم دینی همگام با روان‌شناسی رشد؛ تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ نهم، 1387.
  6. بناری، علی‌همّت؛ نگرشی به تعامل فقه و تربیت؛ قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، چاپ اول، 1383.
  7. جمعی از نویسندگان؛ مجموعه مقالات همایش تربیت دینی؛ مهدیه کشانی، مقاله برنامه درسی برای دست‌یابی به تربیت دینی، قم: مؤسسه امام خمینی(ره)، چاپ اول، 1388.
  8. حرّ عاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعة، قم: مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
  9. حلّی، حسن بن یوسف؛ مختلف الشیعة فی أحکام الشریعة، قم: دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
  10. داوودی، محمد؛ سیره تربیتی پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)، قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چاپ اول، 1383.
  11. دفتر برنامه‌ریزی و تألیف کتب درسی، جزوه راهنمای برنامه تعلیم و تربیت اسلامی دوره ابتدایی، راهنمایی و متوسطه، مصوب هفتصد و سی و پنجمین جلسه شورای عالی آموزش و پرورش، 1385.
  12. سادات، محمدعلی؛ رفتار والدین با فرزندان، تهران، اولیا و مربیان، چاپ ششم، 1380.
  13. شكوهى یکتا، محسن، تعليم و تربيت اسلامى، انتشارات تربيت معلم.
  14. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، قم: شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق.
  15. علی محمدی، مجید و اردیبهشتی، حسین؛ نقش‌های چندگانه مساجد در تربیت جامعه اسلامی از دیدگاه حضرت امام خمینی (ره)، مجله: پیوند، آبان 1391، شماره 397.
  16. فلسفی، محمدتقی؛ گفتار فلسفی؛ کودک از نظر وراثت و تربیت؛ تهران: نشر معارف اسلامی، چاپ دهم، 1387.
  17. کریمی، عبدالعظیم؛ تربیت آسیب‌زا؛ تهران: اولیا و مربیان، چاپ اول، 1373.
  18. کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی؛ تهران: دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
  19. لیثی واسطی، علی؛ عیون الحکم و المواعظ؛ قم: دار الحدیث، چاپ اول، 1376.
  20. متقی هندی، علی بن حسام الدین؛ کنز العمال؛ بیروت: مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق.
  21. مجلسی، محمد باقر؛ بحار الانوار؛ بیروت: دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
  22. مجلسی، محمدتقی؛ لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه؛ قم: مؤسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، 1414ق.
  23. محدث نوری، حسین؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ قم: مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق.
  24. مروجی طبسی، محمد جواد؛ حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت(ع)؛ قم: دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ پنجم، 1387.
  25. مطهری، مرتضی؛ مجموعه ‏آثار؛ تهران: صدرا.
  26. ملکی، حسن؛ شاملی، عباسعلی؛ شکراللهی، مهدی، «تربیت عبادی کودکان»، فصلنامه علمی – تخصصی اسلام و پژوهش‌های تربیتی، سال سوم، شماره اول، بهار و تابستان 1390.
  27. موسوی خمینی، سید روح الله؛ توضیح المسائل(محشّی)، قم: دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، 1424ق.
  28. موسوی گلپایگانی، سید محمدرضا؛ مجمع المسائل؛ قم: ، قم: ‌دار القرآن الکریم‌ چاپ دوم، 1409ق.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

جستاری پیرامون ازدواج حضرت خديجه (سلام‌الله)

جستاری پیرامون ازدواج حضرت خديجه (سلام‌الله)

ضرورت دارد که زندگی‌نامه اولین بانوی مدافع اسلام، بیشتر مورد کاوش و بررسی واقع شود. در راستای هدف مذکور، این مقاله در پی معرفی و شناساندن این بزرگ‌بانوی اسلام و تبیین مباحثی پیرامون ازدواج حضرت خدیجه سلام‌الله علیها است...
جایگاه مسجد در تربیت تبلیغی جامعه

جایگاه مسجد در تربیت تبلیغی جامعه

مسجد سهم بسزایی در تربیت تبلیغی جامعه دینی بر عهده دارد. همچنان که قرآن در شماری از آیات خود به این مهم اشاره کرده است. سیره عملی پیامبران الهی (علیهم السلام) نشان از این مهم دارد که مسجد مهم‌ترین سنگر عرصه تربیت تبلیغی و تبلیغ تربیتی این انوار الهی بوده‏ است...
ویژگی‌‌های معلمان تربیت دینی از منظر نهج‌البلاغه

ویژگی‌‌های معلمان تربیت دینی از منظر نهج‌البلاغه

یافته های پژوهش مدل فعالیت‌های معلمان را در دو بخش آمادگی و اصلی نشان می‌دهد. فعالیت های آمادگی اشاره به اقداماتی دارد که قبل از شروع امر تدریس لازم است معلم آن ها را انجام دهد که خود به دو بخش فعالیت های شناختی و عملی تقسیم می شود. بخش دوم شامل فعالیت های اصلی معلم است که چهار بخش را در بر می گیرد: انتقال مبانی، کاربرد روش ها، جهت گیری جریان تربیت در راستای رسیدن به اهداف و در نهایت ارزشیابی.

پر بازدیدترین ها

ویژگی‌‌های معلمان تربیت دینی از منظر نهج‌البلاغه

ویژگی‌‌های معلمان تربیت دینی از منظر نهج‌البلاغه

یافته های پژوهش مدل فعالیت‌های معلمان را در دو بخش آمادگی و اصلی نشان می‌دهد. فعالیت های آمادگی اشاره به اقداماتی دارد که قبل از شروع امر تدریس لازم است معلم آن ها را انجام دهد که خود به دو بخش فعالیت های شناختی و عملی تقسیم می شود. بخش دوم شامل فعالیت های اصلی معلم است که چهار بخش را در بر می گیرد: انتقال مبانی، کاربرد روش ها، جهت گیری جریان تربیت در راستای رسیدن به اهداف و در نهایت ارزشیابی.
نقش قصه‌های قرآنی در تعلیم و تربیت نسل جدید

نقش قصه‌های قرآنی در تعلیم و تربیت نسل جدید

در این مقاله سعی بر آن است تا ابتدا معنای لغوی و اصطلاحی قصه، اهمیت، انواع، ویژگی‌ها و ارزش‌های تربیتی قصه موردبررسی قرار گیرد، سپس جایگاه، اهمیت و ویژگی‌های قصه در قرآن موردبررسی قرار می‌گیرد و ...
راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

چگونه می‌توان افکار و تخیلات شیطانی را از ذهن و قلب خود دور کرد؟ انسانی كه برای تهذیب روح و تربیت دینی خود قدم برمی‌دارد، شیطان رأی قوه متخیله او را به‌جای وحی و عقل می‌نشاند و موهوم و مُتَخَیل را معقول جلوه می‌دهد...
میزان تأثیر وراثت و ژنتیک در تربیت

میزان تأثیر وراثت و ژنتیک در تربیت

اینکه گاهی مسئله جبر پیش می‌آید و فرد خویش را در فلان مسئله محکوم می‌داند و به واسطه توارث توان مقابله‌ای با آن نمی‌بیند، همگی از مسائلی است که می طلبد میزان تأثیر ژنتیک و وراثت را مورد بررسی قرار دهیم.
Powered by TayaCMS