تأثیر میزان دین‌داری والدین در دین پذیری فرزندان

تأثیر میزان دین‌داری والدین در دین پذیری فرزندان

نویسنده: وهاب آریان "عطّاش"

چکیده

خانواده بر اساس جایگاه خود، بیشترین تأثیر را بر تربیت فرزند دارد؛ نکته مهم و قابل توجه این است که والدین احساس می‌کنند فرزندان هنگام ورود به سیستم آموزشی (دبستان و غیره)، تحت تعلیم قرار می‌گیرند و شخصیت ایشان ساخته می‌شود، اما غافل از آنکه اکثر تأثیرپذیری فرزندان در همان سال‌های اولیه و قبل از ورود به سیستم همگانی آموزش و پرورش است. درواقع فرزند قبل از رسیدن به شش‌سالگی، شاکله شخصیتی‌اش شکل می‌گیرد. یکی از این فاکتورهای شخصیت، شخصیت دینی است. از آنجایی که تمام عالم پیرامونی فرزند را عموماً والدین و افراد نزدیک به ایشان شکل می‌دهند، تأثیر پذیرفتن ایشان از والدین از لحاظ فرهنگ دینی به‌مراتب گسترده‌تر از دیگران است؛ عموماً اگر والدین افراد متدین و مذهبی باشند، ناخودآگاه فرزند به سمت دین کشیده می‌شود و از همان کودکی با دین آشنا می‌شود؛ البته این امر عمومیت نداشته، ولی از تأثیرگذاری آن نمی‌توان غافل ماند. در این مقاله به دنبال آن هستیم تا نشان دهیم میزان دین‌داری والدین، تأثیر بسیار زیادی بر دین‌پذیری فرزندان دارد و در پایان نیز چند راهکار پیشنهادی در این زمینه که والدین چگونه می‌توانند فرزندان دین‌دار تربیت کنند، ارائه شده است.

واژگان کلیدی: والدین، دین‌داری، فرهنگ دینی، تأثیر مادر، تربیت فرزند.

 مقدمه

بی‌شک والدین و به‌طریق‌اولی مادر بیشترین تأثیر را در تربیت فرزند بر عهده دارند؛ از همین‌رو تأثیر میزان دین‌داری والدین بر فرزندان از میزان بالایی برخوردار است. درواقع همواره تربیت و اداره فرزندان برای نسل آدمی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های دیرین و نیز از مهم‌ترین شاخص‌های تربیتی آدمی در طول تاریخ بوده است. نقش شگفت‌انگيز تعليم و تربيت در زندگي انسان بر هيچ خردمندي پوشيده نيست. شكوفايي استعدادها و ارزش‌های والا بر تعليم و تربيت مبتني است و انسان‌شدن انسان و وصولش به كمال نهايي، همه مرهون تعليم و تربيت صحيح است (كاردان، 1372، 145). مسئله این است که آیا باورهای دینی و اعتقاد به خدا، پیامبر، وحی، رسالت و مبانی اعتقادی، مثل نماز، روزه و فروع دین در تربیت و آموزش فرزندان تأثیر دارد؟ فرض در این تحقیق این است که تربیت دینی در رشد و تعالی فرزندان مؤثر است و خانواده‌هایی که گرایش و توجه دینی دارند و به ارزش‌های دینی و اعتقادی پایبند هستند، در پرورش و تربیت فرزندان موفق بوده و از نظر گرایش فرزندان آنها به گناه، اعتیاد، بزهکاری و اختلالات دیگر، درصد کمتری را نسبت به سایر خانواده‌ها، به‌ویژه خانواده‌هایی که گرایش کمتری به دین و دینداری دارند، نشان می‌دهد. هدف تعليم و تربيت در فرهنگ اسلامي، شكوفايي تام و تمام استعدادها و خلاقیت‌ها در جهت رشد شخصيت و تجلي عزت‌نفس در راه رسيدن به كمال و تبدیل‌شدن به انسان كامل دانسته شده است (فرهاديان، 1376، 114).

  1. معناشناسی دین و دین‌داری

دین و دین‌داری به مفهوم ایمان و اعتقاد قلبی به خدا، عوالم غیبی و وجود روح و تسلیم در برابر اوامر و مشیت الهی و قدرت بزرگ و ازلی است که قاهر و قادر به جهان محسوس و عوالم دیگر است. در يك تعريف كلي تربيت را فراهم آوردن زمينه براي پرورش استعدادهاي دروني هر موجود و به فعليت رساندن امكانات بالقوه در درون او دانسته‌اند (سادات، 1365، 108)؛ اين تعريف با بياني كه آموزش‌وپرورش از تربيت دارد، همخوان است؛ در آنجا نيز تربيت‌ معادل بارور ساختن ‌كليه ‌استعدادها و به فعليت رساندن آنها دانسته شده است (شعاري‌نژاد، 1365، 230). در واقع تعلیم و تربیت چه از نوع کلاسیک و چه از نوع سنّتی، در همه بخش‌های زندگی در مورد کودکان و فرزندان کاملاً تأثیر دارد. در بررسی کلّی و اجتماعی، آموزه‌ها و باورهای دینی و دین‌داری، در تربیت و آموزش فرزندان اثرات مثبت و سازنده دارند که در همین تحقیق به موارد گوناگون آن اشاره می‌کنیم. رفتار ديني كه در قالب شعائر است يكي از پيچيده‌ترين رفتارهاي انساني است كه تا مدت‌ها مورد توجه جدي دانشمندان علوم انساني قرار نمي‌گرفت. البته به نظر مي‌رسد كه اين رويكرد در حال تغيير است (شاكري‌نيا 1379: 78).

  • رابطه دین‌داری و تقلیل خطا

نتایج این مطالعات اغلب نشان می‌دهند که دینداری، کاهش خشونت را در پی دارد. به‌عنوان‌مثال در پژوهشی که بر روی زندانیان زندان قم صورت گرفته، دین‌داری نه‌تنها عاملی کاهنده در خشونت زندانیان که به‌عنوان نوعی روان‌درمانی مورد استفاده قرار گرفته است. در این پژوهش، میزان اثرگذاری نوعی درمان دینی- روان‌شناختی به نام «درمان یکپارچه توحیدی» بر کاهش رفتارهای بزهکارانه و پرخاشگرانه آنها بررسی شده است. «درمان یکپارچه توحیدی»، درمانی مبتنی بر آموزش مهارت‌های زندگی بر پایه آموزه‌های اسلامی و با تکیه‌بر تعمیق رابطه با خداوند یکتا است. نتایج این پژوهش کاهش 90 درصدی رفتارهای مجرمانه را در گروهی که این درمان را دریافت کرده‌اند را نشان می‌دهد (شریفی‌نیا، 1387، 34).

 در پژوهشی دیگر در شهر یزد، «رابطه بین دین‌داری والدین با خشونت فرزندان پسر دبیرستانی» بررسی شده است. یافته‌های این تحقیق نیز نشان می‌دهد که هر چه میزان دین‌داری والدین بالا برود، خشونت فرزندان کاهش می‌یابد؛ همچنین این پژوهش نشان می‌دهد که دین‌داری پدر بیش از مادر سبب کاهش خشونت فرزندان پسر می‌شود (پارسامهر، 1390، 87).

 در شهر اهواز نیز مطالعه‌ای مشابه صورت گرفته که "اثر دین‌داری والدین را بر میزان خشونت آنان نسبت به فرزندان" سنجیده است. در این پژوهش بُعد پیامدی و مناسکی از بُعد عاطفی و اعتقادی دین‌داری تفکیک شده است؛ به این معنا که بعد پیامدی و مناسکی به میزان پایبندی والدین به انجام مناسک دینی، مانند نماز جماعت و دیگر مناسک، به‌ویژه مناسک جمعی دینی تعبیر شده‌ و بعد اعتقادی ناظر به اعتقاد به خداوند، روز قیامت، حقانیت پیامبر، قرآن و بعد عاطفی، شامل حس معنویت، ترس از خدا و روز قیامت است. یافته‌های این پژوهش گویای آن‌ است که دین‌داری والدین به‌طورکلی سبب کاهش اعمال خشونت نسبت به فرزندان می‌شود. در تفکیک ابعاد دین نیز بعد اعتقادی بیشترین تأثیر را در کاهش خشونت داشته، درحالی‌که میان بعد مناسکی و خشونت نسبت به فرزندان رابطه معناداری وجود نداشته ‌است؛ نتایج بسیاری از پژوهش‌های مشابه نیز مؤید همین معنا، یعنی تأثیر مثبت دین بر سلامت روان و تأثیر منفی آن بر اعمال خشونت است (یعقوبی، 1392، 14).

  • تربیت بر اساس دین

تربیت دینی مجموعه از اقدامات و تلاش‌ها و زمینه‌سازی‌ها برای ایجاد دگرگونی در فکر و عمل است که منطبق با آن فکر و عمل دارای جنبه‌های موضع‌گیر بر اساس آن باشند. دین‌داری ایمان یک ضرورت است از آن بابت اینکه ایمان ستونی است که ما را در طوفان‌ها از افتادن و مغلوب شدن نگاه می‌دارد. کسی که مذهب ندارد، همچون غریبی است که در تلاطم دریای شک و تردید و بی‌ تکلیفی دست‌وپا می‌زند. انسان به شکلی آفریده ‌شده که سعی می‌کند ایده‌های خود را به همه افراد بشری گسترش دهد. نوع بشر چه در زمینه‌های دینی و چه در زمینه‌های غیردینی همواره سعی در جهانی کردن دیدگاه‌های خود داشته است، چرا که فکر می‌کند به نوعی با تبین دیدگاه دینی و یا غیردینی خود و گسترش آن به همه جوامع بشری به آرمان شهر خود خواهد رسید. پیامبران از جمله کسانی بوده‌اند که با توسل به آیات الهی و برنامه‌های الهی به آرمان‌شهر توجه داشته‌اند. در طول تاریخ تعدادی از پیامبران همواره سعی در هدایت انسان به‌سوی زندگی بهتر و ایدئال داشته‌اند و در بعضی موارد با تشکیل حکومت‌هایی به‌صورت آرمانی سعی در ارائه نمونه‌های عینی از چنین جامعه‌هایی را داشته‌اند. درباره خانواده، (شناخت حقوق)، یک گام است و (ادای حقوق)، گامی دیگر، قرآن کریم، از یک‌سو از ویژگی‌های بندگان شایسته خدای رحمان، این را می‌داند که از خداوند درخواست خانواده و فرزندانی دارند که مایه نور چشم و عزت و آبرو و سربلندی است؛ ربنا هب لنا من ازواجنا وذریاتنا قره اعین و از سوی دیگر، توصیه قرآن به اهل ایمان آن است که خود و خانواده خود را از آتش سوزان دوزخ حفظ و نگه‌داری کنند؛ یا ایها الذین امنو، قوا انفسکم واهلیکم ناراً وقودها الناس و الحجاره (ساماني، 1389، 5).

  1. انواع خانواده و تربیت دینی

خانواده‌ها را از نظر ساختار و نوع روابط دروني بين اعضا به چند نوع تقسيم كرده‌اند؛ مثلاً جامعه شناسان از خانواده‌هاي گسترده و هسته‌اي نام مي‌برند يا روان‌شناسان نيز از خانواده‌هاي با اقتدار، قدرت‌طلب و سهل‌انگار ياد مي‌كنند. نوع ديگر طبقه‌بندي زماني است كه ملاك طبقه‌بندي مباحث اعتقادي و ديني است. در اين زمان از خانواده‌هاي مذهبي، خانواده‌هاي بی مذهب و خانواده‌هاي ضد مذهب نام‌برده مي‌شود (رحمان دوست، 1371، 45)؛ خانواده‌هاي بی‌مذهب و ضد مذهب، خانواده‌هايي هستند كه يا نسبت به تربيت مذهبي فرزندان غافل و بي‌اعتنا هستند و يا حتي نسبت به اين نوع تربيت نگرش منفي دارند؛ بنابراين به ارتقاي افكار و اعتقادات ديني فرزندان خود با آموزش‌های ديني نيازي نمي‌بينند. از سویی دیگر، نیاز بشر به دین قطعی است و انسان ناآشنای تازه وارد شده به این عرصه حیات، بدون مذهب نمی‌تواند به حل و رفع مشکلات شخصی و اجتماعی خود توفیق یابد، مذهب نشان دهنده راه زندگی و عامل اعتماد، ایمان و گام برداری به‌سوی سعادت است. دین‌داری و تربیت دینی دارای آثار و قواعد عظیمی در حیات فردی و اجتماعی است. دنیای امروز علی‌رغم پیشرفت‌هایی که در زمینه ارتباطات ـ تکنولوژی و توسعه علمی و اقتصادی در آن صورت گرفته، نه‌تنها امنیت و آرامش روحی و روانی را به ارمغان نیاورده است، بلکه بر فشارهای روانی، روحی، ترس و احساس ناامنی و اضطراب بشریت نیز افزوده است. تربیت دینی و دین می‌تواند عامل کنترل اضطرابات، احساس ناامنی‌ها و وسیله‌ای برای ایجاد آرامش باشد؛ در عصر کنونی و اصولاً در همه عصرها با شدت و ضعف متفاوت، بسیاری از انحرافات و لغزش‌ها، شکست‌ها و نابودی ملت‌ها بر اثر غوطه ورشدن انسان‌ها در منجلاب گناه، شهوات و غرایز نفسانی بوده است (همان: 47).

 تربیت دینی از بدو تولد آغاز می‌شود و در فرایند تربیت دینی بیش از هر چیزی بر عادت دادن تأکید می‌کنند. آنچه در تربیت دینی و شیوه‌های آن معمولاً بیشتر از هر چیز دیگر به ذهن تربیت‌کنندگان و مربیان خطور می‌کند، این است که افزایش دانش و اطلاعات دینی دانش‌آموزان را مترادف و یا لازمه تربیت دینی افراد می‌دانند و عمده تلاش‌ها و حرکت‌هایی نیز در این زمینه از سوی نهادها و سازمان‌های مختلف برای تربیت دینی متر بیان صورت گرفته است و عمدتاً حول محور افزایش اندوخته‌های دینی کودکان تأکید می‌شود با وجود تلاش‌ها و فعالیت‌های انجام‌گرفته، نتایج مطلوب و دلخواه را نشان نمی‌دهد؛ درحالی‌که اشتباهات که امروزه از روی غفلت انجام می‌گیرد مربیان می‌پندارند که شرط قطعی دین‌دار بودن و دینی شدن تراکم اطلاعات و اندوخته‌های حفظی و صوری دانش دینی است و درحالی‌که اگر آموزش دینی به همراه پرورش حس دینی نباشد، نه‌تنها کمکی به تقویت تمایلات نمی‌کند، بلکه مانعی برای تقویت تمایل دینی ایجاد می‌کند. معرفت دینی ـ حس دینی ـ و غیرت و علاقه دینی نه در آموزش درس دینی صرفاً با چشم و گوش افزایش اندوخته‌ علمی انجام نمی‌گیرد، بلکه با چشم دل و زبان قلب به دست می‌آید. هنر یک مربی موفق در پرورش دینی در این است که حس کنجکاوی و حقیقت‌جوئی او را افزایش دهد و شوق و رغبت دینی را برانگیخته کند (یعقوبی، 1392، 34).

  1. نحوه انتقال مفاهیم دینی

انتقال اطلاعات دینی زنده شدن قوه متعهد در انسان است. اصولاً در تعلیم و تربیت اسلامی در امر هدایت دیگران اولین قدم هدایت خویش است، بدون تردید سنگ زیربنای شخصیت کودکان بنا به اعتقادات اسلامی ما قبل از تولد پدید می‌آید و مراقبت‌های بعد از تولد نظیر شیرخوارگی باید پاسخگوی جسمی و عاطفی کودکان باشد. شوق و علاقه کودک نسبت به اعمال و مراسم دینی و مجالس مذهبی از جمله اموری هستند که زمینه‌ساز تربیت دینی کودکان است (شریفی‌نیا، 1387، 73).

مدرسه بعد از خانواده دومین نقش را در انتقال مفاهیم دینی به کودک ایفا می‌کند و به‌عنوان فرایندی است که در آن تجارب آموزشی، نگرش‌ها، موفقیت‌ها و شکست‌ها شکل می‌گیرد. معلم در ساختن شخصیت کودکان نقش مهم و مؤثری دارد؛ مدرسه و خانواده اگر اهداف اتخاذ شده برای تربیت دینی منطبق با هم داشته باشند، عوامل مؤثری برای رشد تربیت دینی کودکان خواهند بود؛ اما امروزه در مدارس بیشتر از هر چیز، توجه به برنامه‌های آموزشی دروس و گرفتن امتحان و اعلام نتایج مهم است. در صورتی که مدرسه باید برنامه‌های جامعی برای رشد تربیت دینی-علمی-اخلاقی-عاطفی و اجتماعی دانش‌آموزان برای تحقق اهداف تربیتی به‌کار گیرد. امروزه خطوط و مرزبندی میان برنامه‌های آموزشی و پرورشی وجود دارد و مجموعه آموزشی مدارس تنها وظایف خود را آموزش کودکان می‌دانند و تربیت دینی را نه‌تنها وظیفه مربی قلمداد می‌کنند. وسایل ارتباط‌جمعی رادیو، تلویزیون، روزنامه‌ها و نشریات می‌تواند طرز تفکر، رفتار و عمل کودکان مؤثر باشند و برای آموزش ارزش‌های دینی می‌توان در راستای تربیت دینی کودکان در خانواده و مدرسه استفاده نمود. اگر یک جامعه مذهبی می‌خواهد افراد با تربیت سالم دینی داشته باشد، باید ارزش‌های مذهبی در جامعه و نظام حقوقی و قوانین از آن برگرفته شود و میان آنها ناهماهنگی وجود نداشته باشد؛ زیرا باعث عدم تعادل اجتماعی خواهد شد و مردم را تحت تأثیر قرار خواهد داد. شرط اساسی موفقیت تربیت مذهبی افراد همخوانی میان نهادهای مختلف موجود در جامعه از لحاظ دینی وجود داشته باشد و تربیت مطمئن‌ترین راه برای حل معضلات اخلاقی ـ اجتماعی ـ سیاسی ـ فرهنگی و مبارزه با تهاجم فرهنگی است (رضایی، 1389، 91).

  1. تأثیر والدین در ژنتیک و بعد از تولد

الف. همسر صالحه و شایسته: اسلام به‌عنوان دین کامل و جامع نقطه‌ آغازین تربیت را قبل از ازدواج می‌داند، لذا به‌عنوان اولین گام شرایطی را برای انتخاب همسر شایسته که زمینه‌ساز تربیت صحیح فرزندان به شمار می‌رود را لازم دانسته است و بهترین توشه‌ دنیا را همسر صالح و نیکوکار معرفی می‌کند. رسول گرامی اسلام (ص) در بیان شرایط همسر شایسته می‌فرماید: ازدواج کن ولی بر تو باد که با زن دیندار و با ایمان ازدواج کنی. حضرت امام خمینی (ره) در مورد نقش مادر در سرنوشت فرزند می‌فرمایند: دامن مادر بزرگ‌ترین مدرسه‌ای است که بچه در آن تربیت می‌شود. آنچه بچه از مادر می‌شنود، غیر از چیزی است که از معلم می‌شنود، بچه از مادر بهتر می‌شنود تا معلم، در دامان مادر بهتر تربیت می‌شود تا در جوار پدر یا معلم خود.

ب. غذای حلال: از نکته‌های مهم و کاربردی تعالیم اسلامی در تربیت دینی فرزند، لقمه‌ حلال والدین است. امام صادق (ع) فرمودند: آثار کسب حلال در نسل انسان آشکار می‌شود، تأثیر مال حرام تا حدی است که موجب عدم قبولی اعمال عبادی انسان می‌شود؛ لذا نان‌آور خانواده باید توجه داشته باشد و آن را از عوامل مهم سعادت یا شقاوت خود و خانواده‌ خویش تلقی کند. بعد از تولد، نقش تربیتی والدین و سایر اعضای خانواده تعیین‌کننده و پررنگ‌تر می‌شود. دستورات ژرف و ارزشمند اسلام در این دوره که از ابتدای تولد آغاز می‌شود تأثیرات فراوانی را در تربیت فرزند می‌گذارد.

ج. دوران طفولیت: اولین دستورالعمل بعد از تولد فرزند اذان و اقامه گفتن در گوش نوزاد است. در روایتی حضرت رسول اکرم (ص) به حضرت امیرالمؤمنین فرمودند: ای علی! وقتی صاحب فرزند دختر یا پسر شدی در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه بگو، به‌درستی که هرگز شیطان نمی‌تواند به او ضرر برساند. طبیعی است که اولین کلماتی که گوش نوزاد را متوجه خود می‌کند اگر اسمای مبارک، خداوند و شهادتین باشد تأثیر عمیقی بر روح کودک گذاشته و دل‌وجان او را چون آیینه شفاف می‌نماید.(سادات، 1365، 123)

د. دوران کودکی: دوران کودکی یکی دیگر از مراحل نقش‌آفرین در امر تربیت دینی فرزندان است. آشنایی صحیح والدین با دین، پاسخگویی درست و عمل آنان به دستورات شرعی و دینی از عوامل نقش‌آفرین در تربیت دینی فرزندان است و ازآنجاکه والدین در این مرحله به‌عنوان بهترین الگو برای فرزندان هستند؛ هر نوع ناهمگونی بین رفتار و گفتار آنان نتیجه‌ منفی در پی خواهد داشت. غزالی می‌گوید: بدان که کودک امانتی است در دست پدر و مادر و دل‌پاک وی چون گوهری نفیس از هر نقشی خالی است و چون موم نقش‌پذیر است؛ مانند زمین پاکی که هر تخمی که در وی افکنی، بروید اگر تخم خیر افکنی به‌ سعادت دنیا و دین شریک باشد و اگر بر خلاف این باشد، بدبخت شود و ایشان در هر چه بر وی رود شریک باشند (طهماسبی، 1393، 63-61).

  1. جایگاه مادر در تربیت و تاثیر ایشان

با توجه به تجربیات جوامع دیگر که زمانی تصور می‌کردند که اگر تنها به آموزش علوم و فنون بپردازند به سعادت موعود دست خواهند یافت و به تربیت اخلاقی توجهی نمی‌کردند یا آن را در حاشیه کار خود قرار می‌دادند، اکنون تردیدی باقی نمانده است که یکی از ارکان سعادت یک جامعه را تربیت اخلاقی تشکیل می‌دهد؛ از این‌رو خانواده‌ها نباید پرورش اخلاقی کودکان و نوجوانان خود را آسان بگیرند. گاهی دیده می‌شود که برخی از پدران و مادران تمام توجه خود را به مسائل تحصیلی فرزندشان مصروف می‌دارند و تربیت اخلاقی و معنوی آنها را چندان جدی نمی‌گیرند؛ حال ‌آنکه هدف از تربیت فرزند تنها این نیست که او را فردی متخصص در یکی از رشته‌های علمی و یا فنی تربیت کنیم، چنین فردی ممکن است متخصص خوبی باشد، اما معلوم نیست که آیا او یک انسان واقعی نیز خواهد بود یا نه؟ انسانیت ما درگرو پیروی از ارزش‌های اخلاقی است و تنها در این صورت است که می‌توان به نتیجه کار تربیت خوش‌بین بود. خانواده‌هایی که برای پرورش اخلاقی و معنوی فرزندان خود ارزش چندانی قائل نمی‌شوند، در واقع از اساسی‌ترین وظیفه خود نسبت به فرزندانشان غفلت می‌کنند. بهترین شیوه در تربیت اخلاقی روش الگویی است؛ یعنی پدر و مادر با رفتار و کردار خود فرزندان خود را عملاً با اخلاق پسندیده آشنا سازند و بذر ارزش‌های اخلاقی را در وجودشان کاشته و پرورش دهند.

 امام خمینی، حضرت زهرا (س) را به‌عنوان اسوه بزرگ بشریت معرفی می‌کنند. این خانه کوچک فاطمه و این افرادی که در آن خانه تربیت شدند که به‌حسب عدد، چهار و پنج نفر بودند و به‌حسب واقع تمام قدرت حق‌تعالی را تجلی دادند، خدمت‌هایی کردند که ما را و شما را و همه بشر را به اعجاب در آورده است. از نیازهای اساسی روح و روان آدمی همانندسازی است، به این مفهوم که کودک ابتدا در محیط خانوادگی خود به کاوش می‌پردازد تا کسی را بیابد که او کامل‌تر و نیرومندتر است و چون از نقص‌ها و توانایی‌های خود رنج می‌برد، گمشده خود را در بزرگ‌ترها می‌یابد که درجاتی از او قوی‌تر و کارآمدتر هستند و خود را با آنها از حیثیت رفتار، مناسبات شیوه زندگی همانند می‌سازد و در حدود انطباق کامل برمی‌آید (ری‌شهری، 1416، 51).

 کودک بیش از هرکس با مادر تماس دارد، مفاهیم مذهبی و اخلاقی را از او می‌گیرد، در رفتار او را نمونه و شاهد خود قرار می‌دهد، بر این اساس پرورش مذهبی و اخلاقی از وظایف اولیه اوست، این امر به‌ویژه باید در سال‌های اول زندگی پایه‌گذاری شود، به هنگامی که طفل هنوز خردسال است، کلمه توحید را بر زبانش جاری سازد و گوش او را با کلمات مذهبی آشنا سازد. در چنین صورتی است که این خاطره‌ها فراموش نمی‌شوند و برای همیشه جاویدان می‌ماند. پیش از آنکه دیگران ذهن کودک را مغشوش و آلوده نمایند، مادر باید خود را سرگرم او کند، مفاهیم و خوب و بد را در ذهنش استوار و ریشه‌دار سازد؛ بذرهای اعتقادی را در دل او بپاشد و خوی‌ها و رفتارهای او را بر اساس سنت الهی جهت دهد. رفتار آرام و تدریجی مادر بهترین ضامن تعادل عاطفی و اخلاقی کودک است و طفل به‌تدریج با اصول و ضوابط اخلاقی آشنا می‌شود. مادر را در این کار حوصله و صبر کافی لازم دارد. از اعمال و شیوه‌های پرخاش جویانه باید خودداری کند و زمینه را برای همدلی و تحریک او با انجام رفتار مناسب فراهم نماید. مادر نباید احساسات کودک را جریحه‌دار کند، نباید او را برنجاند، مسخره‌اش کند و…؛ زیرا این عوامل بدآموزی در تربیت به‌حساب می‌آید و برای آینده کودک لطماتی را موجب می‌شود (كاردان، 1372، 156).

 طفل در طول مدت چند سال کودکی که دائماً در خانه است از نگاه کردن، شنیدن، لمس کردن، گرفتن اشیاء به کار بردن آن، نشستن و ایستادن، راه رفتن و حرف زدن راه و رسم زندگی را یاد می‌گیرد، ولی آنچه در کودک مؤثر است، اغلب از راه مشاهده رفتار و نحوه زندگی کردن مادر و مشاهده طرز انجام مسئولیت او امکان‌پذیر است. درواقع مادر همه گاه از راه زبان نمی‌آموزد، بلکه گاهی از راه تجسم زندگی در برابر دیدگان کودک به او چیز یاد می‌دهد. روش مادر است که او را به زبان می‌آورد، به راه رفتن وا می‌دارد، آداب زندگی می‌آموزد، رعایت قانون و احترام یاد می‌دهد زمینه را برای احترام به انسانیت فراهم می‌سازد، کنترل امیال را به او می‌آموزد، اعتمادبه‌نفس را در او ایجاد می‌کند. مادری که دائماً از بخت و اقبال خود شکایت می‌کند. معمولاً آثار نامیمونی در کودک بر جای می‌گذارد (فرهاديان، 1376، 139).

 چه بسیارند مادران نادان که فرزندان خود را از دوران کودکی به آداب زشت و رفتار بد پرورش دادند و آنان را برای تمام عمر دچار بدبختی و تیره‌روزی نمودند. کار مادر مانند نقاشی نیست که زیبایی‌ها را روی پرده نمایان می‌سازد. به کار پیکرتراشی هم که مرمر را حجاری می‌کند، شباهت ندارد. او مانند نویسنده‌ای نیست که اندیشه‌های منّزه خود را در قالب الفاظ بریزد، بلکه او وظیفه‌مند است که با کمک یزدان در یک روان انسانی جلوه‌ای از الهیت را نمودار سازد. در این گفتار جمله با کمک یزدان نکته‌ای برجسته و پراهمیت است، زیرا مادر در لحظاتی احساس ناتوانی می‌کند که اغلب نیازمند می‌شود که به قدرت بالاتر و عالی‌تر از نیروی خویش اتکا کند.

 طفل از راه مشاهده وضع بیرونی مادر و پدر تربیت می‌یابد، اگر راه و روش آنها به‌ویژه مادر عمق نداشته باشد و آنچه را که می‌بیند، دلش باور نکند، تربیت نمی‌پذیرد. مادر برای طفل باید فردی قابل ‌اعتماد باشد و تعریف‌ها و تحسین‌های کودک باید از این اعتماد منشاء گیرد. پدر یا مادری که دائماً به اندرزگویی می‌پردازند، ولی خود در جهل و خودپرستی به‌صرف کردن بیهوده سرگرم‌اند کودک را نه‌تنها از خود، بلکه از هر چه نام عنوان پند و موعظه دارد، متنفر می‌سازند. از مسائل مهم در تربیت ایجاد عادات اخلاقی است. اخلاقی که دارای ضوابط اندیشیده شده و ارادی باشد. شک نیست که اخلاق مبتنی بر عادات نیندیشیده شده، به‌مراتب بدتر از بداخلاقی است؛ بنابراین در ایجاد عادات باید بسیار محتاط بود. مادر باید از طریق تمرین و تشویق میل به پذیرش دائمی جنبه‌های اصولی اخلاقی را به وجود آورد و این نیازمند به تحریک مداوم است (رضایی، 1391، 78-75).

  1. رابطه عاطفی فرزند با والدین و تأثیر آن

ازآنجایی‌که كودك تا مدت‌ها به اطرافيان و به‌ویژه به پدر و مادر وابستگي كامل دارد و به همين دليل شديداً نيازمند امنيت عاطفي است كه در ماه‌هاي اول، مادر تنها پناهگاه براي به دست آوردن اين امنيت است. با افزايش سن، راه‌هاي ارتباط عاطفي ديگري با افراد مختلف براي كودك گشوده مي‌شود. پدر، پدربزرگ، مادربزرگ، خواهر و برادر و اطرافيان وي، كه در درجات بعدي قرار دارند، هريك به سهم خود در رشد و تكامل عاطفي وي مؤثرند. ايجاد صميميت و رابطه محبت‌آميز باعث مي‌شود كه فرزندان از والدين و درخواست‌های آنان پيروي كنند؛ زيرا مي‌ترسند كه در غير اين ‌صورت عشق و علاقه آنان را از دست بدهند؛ بنابراين با استفاده از علائق خانوادگي، اعلام جهت، نشان دادن رحمت و عنايت، تحريك عواطف و گاهي نيز استفاده توأمان از مهر و قهر مي‌تواند بسيار مفيد باشد؛ به‌عنوان نمونه پيامبر اكرم مي‌فرمايد: فرزندت را كتك نزن، بلكه با وي قهر كن، ولي مدت قهر را طولاني نكن. (مجلسي، 1385، 23: 114) از نظر متخصصان تعليم و تربيت و روان‌شناسان تربيتي، يكي از راه‌هاي رشد عاطفي كودك توسط بزرگ‌سالان، مشاركت در بازی‌های آنان است. پيشوايان گرامي اسلام به اين امر توجه زيادي داشته و دراین‌باره توصيه‌هاي زيادي فرموده‌اند؛ مثلاً رسول اكرم (ص) مي‌فرمايند: آن‌كس كه كودكي نزد اوست، بايد در پرورش وي، رفتاري مناسب با حال كودك را در پيش بگيرد (شيخ حر عاملي، 1401 5: 126) و باز در جاي ديگر مي‌فرمايند: رحمت خداوند بر پدري كه در راه نيكي و نيكوكاري به فرزند خود كمك كند؛ يعني به او احسان كند و همچون كودكي، رفيق دوران كودكي وي باشد و او را عالم و مؤدب بار بياورد (ری‌شهری، 1416: 56)؛ باز مي‌فرمايد: كسي كه دختر خود را شادمان كند، همچون كسي است كه بنده‌اي را از فرزندان اسماعیل آزاد كرده باشد و آن‌کس كه پسر خود را مسرور و ديده او را روشن سازد، مانند كسي است كه ديده‌اش از خوف خدا گريسته باشد (طبرسي، 1365: 114).

 نکته پایانی

خانواده‌ها در زمينه تعليم و تربيت نقش ارزنده‌اي دارند. از آنجا كه دوره جواني بسيار مهم و با ارزش است و آينده كشور در اختيار جوانان است. از آنجا كه دوره جواني بسيار مهم و با ارزش است و آينده كشور در اختيار جوانان است، بايد در تربيت جوانان بسيار كوشيد و با دقت و درايت و برنامه‌ريزي از فساد و تباهي آنان جلوگيري كرد و خانواده‌ها در اين ميان، نقشي حساس و فراگير دارند. در گذشته حکومت‌های طاغوتي و فرعوني، جوانان پسر را به قتل مي‌رساندند و دختران را آزاد مي‌گذاشتند. اين كار به دو علت بود: يكي اينكه از خطر قيام و شورش آنها در امان بمانند و ديگر اينكه تعادل جنس دختر و پسر را برهم بزنند تا جامعه به‌سوی فساد و فحشا كشيده شود. در عصر حاضر در كشورهاي غربي و کشورهایی كه به تعاليم ديني و اخلاقي اهميت نمي‌دهند، بسياري از نابهنجاری‌ها و کروی‌های اجتماعي به‌وسیله جوانان انجام مي‌شود؛ مانند قتل، خودكشي، اعتياد، سرقت، تجاوز و فحشا و... و براي كاهش آنها هرساله سرمايه‌هاي كلاني صرف مي‌شود كه نتيجه زيادي دربرندارد و روز به روز دامنه آنها گسترش مي‌يابد؛ ولي اگر دراین‌باره به نقش دين در جامعه اهميت دهند و جوانان تربيت ديني شوند، هم ميزان جرائم كاهش مي‌يابد، هم جامعه امن و سالم مي‌ شود و هم به این‌همه پليس و زندان و مراكز قضايي نيازي نيست؛ بنابراين پرورش استعداد ديني جوانان بسيار با اهميت و اساسي است و نبايد از آن غافل شد و در اين راستا به سرمايه‌گذاري و برنامه‌ريزي نياز است تا نسلي با ايمان، سالم، وظيفه‌شناس، درستكار، امين، فداكار، شجاع و هدف‌دار داشته باشيم تا ان‌شاءالله جامعه‌اي اسلامي و ایدئال به وجود آيد؛ از همین‌رو زن در اسلام جایگاه والایی دارد که آیات و روایات متعددی این ادعا را اثبات کرده‌اند. ولی برخی از زنان متأسفانه مقام خود را پایین گرفته و به آن اهمیتی نمی‌دهند و به‌جای اینکه به وظیفه مادری بپردازند خود را مشغول مسائل بیهوده می‌کنند؛ درصورتی‌که خداوند فرزند را امانت خویش می‌داند و زن موظف است به‌عنوان یک مادر خیانت در این امانت نکرده و آن را به نحو احسن همان‌گونه که خداوند از او می‌خواهد، تربیت کند. برای اینکه این هدف محقق شود باید مراقبت از نفس صورت بگیرد که نیازمند پرهیز از گناه و پلیدی است. کوچک‌ترین اعمال مادر در تربیت فرزندش چه قبل از بارداری، چه در حین بارداری و چه بعد از تولد فرزند در او اثر بسزایی دارد و همین امر موجب شده که امام (ره) می‌گوید: زن مربی انسان است و این گفته که از دامن زن مرد به معراج می‌رود، الحق و الانصاف نکته بسیار درستی است؛ اما متأسفانه برخی مادران تنها به رشد جسمی کودک اهمیت می‌دهند و برای رشد روحی و روانی فرزندشان نه تلاشی می‌کنند و نه به دنبال جمع‌آوری و کسب اطلاعات دراین‌باره هستند؛ درواقع علم مادران و شاید گفته شود جامعه نسبت به اهمیت این مطلب بسیار اندک است، درصورتی‌که منابع علمی بسیاری وجود دارد که به مادران ناآگاه این سرزمین کمک می‌کند تا پاسخ پرسش‌های خود را پیدا کرده اعمال کنند و اگر این جریان ناآگاهی به همین صورت ادامه پیدا کند؛ به‌جز برخی مادران مسئولیت‌پذیر، سایر آنها فرزندانی خواهند داشت که نه‌تنها نفعی برای جامعه خویش ندارند، چه‌بسا مضر نیز واقع شوند. درصورتی‌که جامعه به افرادی نیاز دارد که بتواند از آنها جهت رشد و ارتقاء فرهنگی و معنوی خود استفاده کرده و به آنها از این بابت افتخار کند. خداوند متعال انسان را به‌گونه‌ای خلق کرده که تأثیرپذیری بسیاری در دوران کودکی دارد و بهترین زمان برای تربیت فرزند دوران کودکی است و در انجام این مهم نباید تأخیر و تردید در دل راه داد. کودک در اکثر حالات از مادر خود الگوگیری می‌کند. در نتیجه وظیفه مادر این است که اولاً تربیت فرزند را مهم و ضروری بداند، ثانیاً برای تحقق آن بکوشد و ثالثاً از روش‌های تربیتی آگاهی داشته و به آنها به‌طور دقیق عمل کند.

منابع

  1. شریفی‌نیا، محمدحسین، 1387، «بررسی اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی در کاهش بزهکاری زندانیان»، دو فصلنامه مطالعات اسلام و روان‌شناسی، سال اول، شماره دوم.
  2. پارسا مهر، مهربان، 1390، «بررسی رابطه دین‌داری والدین با خشونت فرزندان پسر دبیرستانی شهر یزد»، مجله روان‌شناسی و دین، سال چهارم، شماره اول
  3. یعقوبی دوست، محمود، 1392، «بررسی رابطه میزان دین‌داری والدین با خشونت آنان نسبت به فرزندان»، مجله روان‌شناسی و دین، سال هفتم، شماره دوازدهم
  4. رضایی، حسن، 1389، سایت آفتاب، «مقاله تعلیم و تربیت».
  5. طهماسبی، سعید، 1393، کارشناس ارشد مرکز مشاوره، سایت قرچک آنلاین، نقش خانواده و اهمیت آن در تربیت دینی.
  6. رضایی، سمیرا، 1391، تأثیر مادر در تربیت دینی فرزند، قم، حوزه علمیه خواهران.
  7. كاردان، علي‌محمد، 1372، فلسفه تعليم و تربيت، تهران، انتشارات سمت.
  8. شاكري نيا، ايرج، 1379، «دين، نياز ديروز، امروز و فرداي انسان»، مقاله ارائه‌شده در همايش دين و دنيا از منظر امام علي (ع)، دانشگاه علوم پزشكي اصفهان
  9. شعاری نژاد، علي‌اكبر، 1365، «فرهنگ علوم رفتاري»، تهران، انتشارات اميركبير
  10. پارسا، محمد، 1368، روان‌شناسي كودك و نوجوان، تهران، انتشارات بعثت
  11. ستوده، هدايت الله، 1379، آسيب‌شناسي اجتماعي، تهران، انتشارات آواي نور

 

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

جستاری پیرامون ازدواج حضرت خديجه (سلام‌الله)

جستاری پیرامون ازدواج حضرت خديجه (سلام‌الله)

ضرورت دارد که زندگی‌نامه اولین بانوی مدافع اسلام، بیشتر مورد کاوش و بررسی واقع شود. در راستای هدف مذکور، این مقاله در پی معرفی و شناساندن این بزرگ‌بانوی اسلام و تبیین مباحثی پیرامون ازدواج حضرت خدیجه سلام‌الله علیها است...
جایگاه مسجد در تربیت تبلیغی جامعه

جایگاه مسجد در تربیت تبلیغی جامعه

مسجد سهم بسزایی در تربیت تبلیغی جامعه دینی بر عهده دارد. همچنان که قرآن در شماری از آیات خود به این مهم اشاره کرده است. سیره عملی پیامبران الهی (علیهم السلام) نشان از این مهم دارد که مسجد مهم‌ترین سنگر عرصه تربیت تبلیغی و تبلیغ تربیتی این انوار الهی بوده‏ است...
ویژگی‌‌های معلمان تربیت دینی از منظر نهج‌البلاغه

ویژگی‌‌های معلمان تربیت دینی از منظر نهج‌البلاغه

یافته های پژوهش مدل فعالیت‌های معلمان را در دو بخش آمادگی و اصلی نشان می‌دهد. فعالیت های آمادگی اشاره به اقداماتی دارد که قبل از شروع امر تدریس لازم است معلم آن ها را انجام دهد که خود به دو بخش فعالیت های شناختی و عملی تقسیم می شود. بخش دوم شامل فعالیت های اصلی معلم است که چهار بخش را در بر می گیرد: انتقال مبانی، کاربرد روش ها، جهت گیری جریان تربیت در راستای رسیدن به اهداف و در نهایت ارزشیابی.

پر بازدیدترین ها

داستان های قرآن و تربیت دینی کودکان بر اساس مدل لیپمن

داستان های قرآن و تربیت دینی کودکان بر اساس مدل لیپمن

از همان لحظات آغازین، زندگی یک کودک با پرورش جسمی و روحی او، آینده و سرنوشت او نیز رقم می­خورد.
راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

چگونه می‌توان افکار و تخیلات شیطانی را از ذهن و قلب خود دور کرد؟ انسانی كه برای تهذیب روح و تربیت دینی خود قدم برمی‌دارد، شیطان رأی قوه متخیله او را به‌جای وحی و عقل می‌نشاند و موهوم و مُتَخَیل را معقول جلوه می‌دهد...
سیری در سیر‌ه تربیتی ـ فردی پیامبر اکرم (ص)

سیری در سیر‌ه تربیتی ـ فردی پیامبر اکرم (ص)

اين نوشتار بر آن است تا رفتارهايي را که از رسول خدا (ص) در مقام تربيت ديگران و براي اثرگذاري بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار آنان در هر مکان و زماني انجام ‌شده است را با روش کتابخانه‌ای و رویکرد توصیفی، روشن سازد...
نقش قصه‌های قرآنی در تعلیم و تربیت نسل جدید

نقش قصه‌های قرآنی در تعلیم و تربیت نسل جدید

در این مقاله سعی بر آن است تا ابتدا معنای لغوی و اصطلاحی قصه، اهمیت، انواع، ویژگی‌ها و ارزش‌های تربیتی قصه موردبررسی قرار گیرد، سپس جایگاه، اهمیت و ویژگی‌های قصه در قرآن موردبررسی قرار می‌گیرد و ...
روش‌های ترویج امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر در آموزش‌وپرورش

روش‌های ترویج امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر در آموزش‌وپرورش

پژوهش حاضر با هدف بررسی روش‌های ترویج امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر در آموزش‌وپرورش و به روش توصیفی از نوع کتابخانه‌ای انجام شده است...
Powered by TayaCMS