علینقی فقیهی*
چکیده
بر اساس آموزههای اسلامی، خانواده باید نقش بسزایی در تربيت جنسی کودکان ایفا نماید و برای این منظور، مؤظف است شیوههای تربیتی را بهکار گیرد که به سلامت جنسی کودک و پيشگيری وی از انحرافات جنسي بینجامد. هدف این مقاله تبیین شیوههای صحیح آموزشی تربیت جنسی در دوره کودکی است که بر اساس آموزههای اسلامی، خانواده مؤظف به اجرای آن شده است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است که با گردآوری و مطالعه آیات و روایات معصومان(سلام الله علیها) دربارة موضوع، به توصیف محتوایی و تحلیل آنها پرداخته شده است. شیوههای تربیت جنسی مشترک و اختصاصی دختر و پسر و شیوههای غیرمستقیم و مستقیم آنان در دوره کودکی که خانواده باید به آنها اهتمام بورزد، در این پژوهش تبیین شده است. از دیگر نتایج این تحقیق عبارتند از: چهار شیوة تأمین خواستههای رواني- عاطفي از قبیل محبت، عزت و ارزشمندی، امنيت، شکوفاسازی فطرت، زمينهسازي ادب نيكو، پرورش روحیه پایبندی به ارزشها که بهعنوان شیوههای غیرمستقیمِ مؤثر در سلامت جنسی کودکان نام برده شده است؛ همچنین در ادامه، آموزش جنسيت، نقش جنسي و پرورش هويت آن و پيشگيري از تحريكات جنسي، بهعنوان دو دسته از شيوههاي مستقيم که لازم است خانوادهها در تربیت جنسی کودکانشان بهکار گیرند نیز تبیین شده است.
واژگان کلیدی: خانواده، تربیت جنسی، کودکان، شیوههای مشترک و اختصاصی، شیوههای مستقیم و غیرمستقیم.
مقدمه
اساس خانواده با ازدواج مرد و زن شکل میگیرد و با متولد شدن فرزند، دغدغه مهم والدین، تربیت صحیح او است. از مهمترین نقشهای تربیتی والدین نسبت به فرزند خود در دوره کودکی، تربيت جنسی است که باید به صورت صحيح انجام شود تا از انحراف جنسی وی در دورههای رشدی بعدی نیز، پیشگیری شود.
امروزه با توجه به زمينههاي وسيع انحراف، بهویژه انحراف جنسي از طريق عواملي، مانند تلويزيون، سينما، اينترنت و ماهواره و شدت تأثيرپذيري كودكان و نوجوانان از اين عوامل، ضرورت توجه به شيوههاي كاربردي تربيت صحيح و راهکارهای پيشگيري از انحراف، بيشتر شده است؛ از اینرو شیوههای کارآمد استنباط شده از آموزههای اسلامی، میتواند خانوادهها را در انجام تربیت صحیح جنسی یاری رساند؛ از سوي ديگر، تربيت در نظام تربیت اسلامی، فرآيندي كلي و داراي جنبههاي مختلفی است که در آن به همة جنبههاي جسمي، رواني، معنوی، اخلاقي، جنسي، اجتماعي و ...، توجه شده است. هماهنگي بين اين ابعاد و فراهمسازی زمينههاي تربيتي در مراحل گوناگون، از یکسو، نياز به كسب اطلاعات و آموزش و تجربه والدين دارد و از سوي ديگر، تربيت جنسي از سختترين و حساسترين جنبههاي تربيتي است كه لازم است با ظرافت و تكنيكهاي ويژه در مقاطع سني مختلف از سوي والدين، بهویژه دوره کودکی، پيگيري شود. تربيت جنسي در دوره کودکی علاوهبر رشد سالم هویت جنسی هریک از دختر و پسر، از انحرافات، اختلالات و بيماريهاي جنسي در این دوره و دورههای بعدی رشدی، پيشگيري ميكند. همة اين مسائل از ضرورت پرداختن به تربيت و آموزش جنسي، حكايت دارد و با توجه به اينكه جامعة اسلامي بايد بر اساس نظام تربيتي اسلام تربيت شود، كشف شيوههاي تربيتي هماهنگ با مباني، اهداف و اصول بهدست آمده از متون ديني و تكنيكهاي استخراج شده از آيات و روايات، نقطة عطف تربيتي در جامعة ما محسوب میشود؛ بنابراین باید هر نوع دانش و آگاهي كه شخص به دلیل جنسيت خاص متناسب با سن، به اقتضاي مرحله رشد کودکی که جهت تأمين سلامت رواني، جسمي، اجتماعي و تعالي خويشتن و بقاي نسل به آن نيازمند است، آموزش داده شود.
شيوههاي تربيت جنسي كودكان
شيوههاي تربيت جنسي كودكان که در آموزههای اسلامی مطرح شده است را میتوان به دو دسته شيوههاي غیرمستقیم و مستقيم تقسيم کرد:
شيوههاي غيرمستقيم
تربیت جنسی کودک توسط والدین با شيوههاي تربيت جنسي غیرمستقیم آغاز میشود؛ منظور از شيوههاي تربيت جنسي غیرمستقیم كودكان، امور شناختي، عاطفي و عملكردي است كه والدين در ارتباط با فرزندشان انجام ميدهند و مستقيماً به تربيت جنسي آنها مربوط نيست؛ ولي با واسطه، در تربيت جنسي مطلوب فرزندان اثر ميگذارد؛ مانند محبت به كودك، ارضاي نيازهاي رواني، پرورش فضايل اخلاقي، رشد باورهاي ديني و مذهبي و اموري مانند آن از این قبیل است.
مسائل مربوط به تربيت جنسي غیرمستقیم، اگرچه جنبة عام تربيتي دارند و مستقيماً با تربيت جنسي مرتبط نيستند، اما از آنجا كه بهنحوي با مسائل جنسي ارتباط پيدا كرده و رشد طبيعي جنسي در دختر و پسر را تسهيل مينمايند و آنها را از انحرافات و اختلالات جنسي مصون نگه ميدارند؛ از اینرو بهطور غیرمستقیم با تربيت جنسي مرتبطاند. در اسلام، والدين مؤظفاند تا از همان آغاز تولد فرزند، زمينة رشد و تربيت طبيعي از جمله رشد و تربيت جنسي او را فراهم سازند. در زیر به تعدادي از اين شيوهها اشاره شده است.
- تأمين خواستههای رواني عاطفي
كودكان با خواستههای عاطفي - رواني متعددي به دنيا ميآيند كه ارضاي آنها میتواند بهطور غیرمستقیم زمينة تربيت صحيح جنسي را فراهم سازد و عدم ارضاي آنها آثار نامناسب رواني ازجمله: انحرافات جنسي را سبب شود. خواستهها و نيازهاي رواني عاطفي که تأمین آنها میتواند در تربيت صحیح جنسي تأثير داشته باشد عبارتاند از:
الف) محبت
محبت به کودک در دين اسلام جايگاه ويژهاي دارد. امام صادق (علیه السلام) فرمودهاند: حضرت موسي(علیه السلام) به پروردگار عرض كرد: خداوندا بهترين كارها نزد تو چيست؟ خداوند فرمود: محبت كردن به كودكان يا دوست داشتن كودكان؛ چراکه با فطرت توحيدي، آنها را سرشتم و اگر جان آنها را به رحمتم گرفتم، آنها را وارد بهشتم ميكنم[1] (مجلسی، 1403، 101، 97).
برآوردن نیاز به محبت در دوره کودکی ميتواند زمينة رشد و تعالي کودک را در این دوره فراهم سازد؛ و از جمله بر رشد سالم جنسي و پيشگيري از ابتلا به انحراف جنسياش تأثير ميگذارد. اين تأثير از چند جهت است:
نخست، ارضای نیاز به محبت در دوره کودکی باعث ميشود كه یاد بگیرد در زندگي خود با دیگران و بهویژه در آینده در تعامل با همسر و فرزندان محبت كند (مزلو، ترجمه رضوانی، 1372، 91)؛
دوم، اینکه كمبود محبت در دوره کودکی، زمينة انحراف جنسي را در آینده فراهم ميسازد و ارضاي این نياز از آن پیشگیری میکند؛
سوم، اینکه اگر كودک محبت را تجربه و دروني كرده باشد، در آینده ميتواند رابطة بهتري با همسرش برقرار کند و از لذت بهتر و بيشتري برخوردار شود (فرانكل، ترجمه معارفی، 1375، 84).
ب) نوازش كردن
ازجمله نيازهاي رواني - عاطفي كه تأمين آن در دوره كودكي میتواند اثر مثبت در تربيت صحيح جنسي داشته باشد، نوازش كردن است. با نوازش كودك، نياز درونيش تأمين ميشود و احساس كمبود نميكند تا براي ارضاي آن نياز، جذب افرادي كه بخواهند از وي سوءاستفادة جنسي كنند، شود. حضرت رسول اكرمn عملاً به والدین آموزش میداد که در جهت ارضاي اين نياز در كودكي و پيشگيري از عوارض عدم ارضاي آن، بر سر کودکانشان دست نوازش بكشند[2] (متقی هندی، 1389، 7، 154، 18488).
تأثير نوازش كودك از دو جهت مورد توجه است: 1. كودك نوازش را نوعي محبت ميپندارد و عطش سیریناپذیر دريافت محبت او از اين طريق ارضاء خواهد شد؛ 2. كودك، نوازش كردن را بهعنوان رفتاري براي ابراز احساسات عاشقانه و دوستداشتن ياد ميگيرد و با درونسازي اين رفتار، در زندگي آيندة خود، همينگونه عشق خود را به شريك زندگيش ابراز خواهد كرد.
ج) هديه
هديه دادن و خوشحال کردن کودک از شیوههایی است که والدین میتوانند برای ارتقاءبخشی از شخصیت عاطفي و جذب وی بهکار گیرند و مانع آن شوند که افرادي از اين طريق بخواهند او را جذب خود كنند و از او سوءاستفادة جنسي ببرند. رسول اكرمn با اشاره به تأثير هديه در جذب کودکان به همسرش توصیه میکند که حتی به کودکان همسایه چیزی را هدیه دهد[3] (متقی هندی، 1389، 9، 59). همچنين به والدین توصیه شده کسی که به بازار میرود و براي اعضاي خانواده خود هدايايي میخرد، مانند كسي است كه براي تهيدستان و فقيران صدقه ببرد و بهتر است كه دادن هديهها را از دخترها شروع كند؛ چراکه كسي كه دختر خود را شاد كند، مانند كسي است كه بندهاي از فرزندان اسماعيل را آزاد كرده باشد و كسي كه فرزند پسر را شاد كند، مانند كسي است كه از ترس خدا گريه كرده باشد و كسي كه از ترس خدا گريه كرده باشد، خداوند او را وارد بهشت ميكند[4] (مجلسی، 1403، 101، 104)؛ و نيز با توجه به اينكه هديه كردن چيزي كه جديد است و تازه به بازار آمده، كودكان و نوجوانان را بيشتر جذب ميكند.
هديه والدین به كودكان، دو نقش اساسي دارد: نخست، اينكه اين رفتار باعث ميشود احساسات قلبي والدين به كودك منتقل شده، نياز به دريافت محبت كودك ارضاء شود و احساس كمبود نكند؛ از اينرو احتمال انحراف جنسي كاهش پيدا ميكند؛ دوم، اينكه كودك اين رفتار را بهعنوان عملي براي ابراز عشق و محبت به ديگران، ازجمله همسر آيندة خود با والدين خود همانندسازي كرده، ياد ميگيرد.
د) عزت و ارزشمندی
از ديگر خواستههای طبيعي آدمي كه تأمين آن در دوره کودکی به صورت غیرمستقیم در تربيت جنسي مؤثر است، گرایش به عزت و ارزشمندي است. والدین با عزت گذاشتن به کودک میتوانند حس ارزشمندی وی را پرورش دهند و اعتمادبهنفس را در او بالا ببرند (مزلو، ترجمه رضوانی،1372، 74)؛ با درونی شدن عزت و ارزشمندی در فرد باعث میشود تا او در مراحل زندگی نگاه حقیرآمیزی نسبت به شهوات ذلتآور داشته و مقاومت در برابر هواي نفس، كاري آسان برای او باشد (مطهري، 1368، 136). حضرت علي(علیه السلام) ميفرمايد: آنكه در جان خود احساس كرامت و بزرگواري بكند، مخالفت با شهوت حيواني براي او آسان است[5] (رضی، ترجمه صبحی صالح، 1414، حكمت 449)؛ و برعکس اگر احساس ذلت و پستی کند از شر خویشتن، نه خود و نه دیگران در امان نخواهند بود. امام هادی (علیه السلام) فرمودند: اگر كسي خودش را در نزد خويش خوار ببيند (و احساس بزرگواري را در خودش از دست بدهد) از شر او بترس[6] (ابن شعبه حرانی، 1404، 483).
رسول اكرم(صلی الله علیه وآله)با توجه به آثار مهم تربيتي اکرام و عزت گذاشتن به كودك، به والدين تأكيد ميكند که كودكان خود را گرامي بدارند و به آنها احترام بگذارند و آداب آنها را نيكو گردانند[7] (حرعاملی، 1409، 21، 476).
ﻫ) امنيت
يكي ديگر از خواستهها و نيازهاي رواني، عاطفي، نياز به امنيت است (مزلو، ترجمه رضوانی، 1372، 74). والدین باید از رفتارهایی چون: بيعدالتي، بیانصافی، ناسازگاري، ضابطهمند نبودن تهديد، اذیت و تنبيه بیجا[8] (مجلسی، 1403، 101، 99)، ناسزاگويي و پرخاشگري که احساس ناامنی را در كودك پدید میآورد، پرهیز کنند؛ زیرا که عدم امنیت، زندگي را برايش ناگوار و ناسالم خواهد کرد. امام صادق (علیه السلام) در مورد اهميت ارضاي نياز به امنيت ميفرمايند: هرگاه این پنج چیز برای کسی فراهم نباشد، زندگی او برایش ناگوار و ناسالم خواهد بود: سلامت، امنیت، ثروت، بینیازی و همسر همراز و همدم[9] (ابنبابویه، 1376، 292)؛ از اینرو حضرت رسول اكرم(صلی الله علیه وآله)با شيوة ارشادي و هدايتي ويژهاش، ورود والدين به بهشت را مشروط به عدم اذيت دختر و تبعيض روا نداشتن بين او و پسرش مطرح كرده و ميفرمايد: كسي كه فرزند دختري داشته باشد و او را اذيت نكند و به او توهين نكند و پسران خود را بر او ترجيح ندهد، خداوند او را وارد بهشت ميكند[10] (ابن ابی جمهور، 1405، 1، 181).
- شکوفاسازی فطرت
پرورش و شکوفاسازی فطرت پاک[11] (روم، 30) كودك، توسط والدین و پرهیز از عوامل انحرافی[12] باعث میشود که وي از نابههنجاريهاي اخلاقي و معنوي و ازجمله انحرافات جنسي مصونيت پيدا كند (ابنابی جمهور، 1405، 1، 35).
در مورد مسئول بودن والدين براي شكوفايي فطرت پاک و پيشگيري از انحرافات، امام زينالعابدين (علیه السلام) ميفرمايد: «حق فرزندت بر تو است كه بداني او جزئی از تو است و بدي و خوبي او در دنيا به تو مرتبط است و تو مسئول هستي تا او را خوب تربيت کنی و او را به صفات كمالي خداوند متعال هدايت نمايي و بر اطاعت پروردگارش یاریاش كني؛ پس در اين راه مانند كسي عمل كن كه ميداند بر اين كارش پاداش ميگيرد و اگر كوتاهي كند و كودكش منحرف شود، عقاب ميشود»[13] (ابن بابویه، 1413، 2، 622).
- زمينهسازي ادب نيكو
از شيوههاي غیرمستقیم در تربيت جنسي كودك، تأديب و فراهمسازی ادب نيكو براي او است. با آموزش ادب نيكو، تمايل كودك به رفتارهاي بهنجار افزایش مییابد و از رفتارهای نابهنجار گريزان میشود. اجرای این وظیفه، زمینهسازی برای حفاظت خانواده و اعضای خرد آن از شقاوتمندی و جهنم خواهد شد[14] (تحريم، 6)؛ به همين جهت در متون حديثي، تربیت كودكان بر اساس ادب نيكوي اسلامي بهعنوان بهترین هدیه به فرزند[15] (نوری، 1408، 15، 165)، ارزشمندتر از یک عمر صدقه دادن[16] (همان، 166) و عامل ارتقای درجات ایمانی و قربالی الله[17] (متقی هندی، 1389 ق، 16، 489، 45595) دانسته شده است.
- پرورش روحیه پایبندی به ارزشها
يكي از بهترين راههاي غیرمستقیم تربيت جنسي در دوره کودکی، پرورش روحیه پایبندی به ارزشها و شکلگیری شخصيت حیائی است. حیا، تعهد قلبی و تولی عاطفی به ارزشها و گرایش سلبی و تبری ضد ارزشها است؛ از اینرو شکوفاسازی آن در کودک باعث میشود در آینده از او کارهای خير و نيك صادر شود و از زشتیها پرهیز نماید[18] (تمیمی آمدی، 1410، 30). حضرت پيامبر(صلی الله علیه وآله)برخی از آثار درونیسازی حیا را در متربی، نرمخويي، مهرباني، خدا را در نهان و آشكار مراقب خود ديدن، سلامت از گناه، خودداري از شرور، خوشرويي، بزرگواري (گذشت و بخشندگي)، پيروزي بر هواهاي نفساني و نام نيك در بين مردم میشمارد؛ و در اینباره بعد میفرماید: «اينها اموري است كه انسان عاقل بهوسيلة حيا بهدست ميآورد؛ پس خوشا به حال كسي كه نصيحت خداوند را بپذيرد و از رسوايي بترسد»[19] (ابن شعبه حرانی، 1404، 17).
والدین برای پرورش روحیه حیاء و پایبندی به ارزشها در کودک خویش، باید خود الگوی عملی حیا برای کودک باشند و از رفتارهای ضدارزشی پرهیز کنند؛ همچنین به تبيين پيامدهاي مطلوب دنیایی و آخرتی رفتارهای حيائی بپردازند و عوارض رفتارهای زشت را توضیح دهند و نسبت به آنها اظهار انزجار نمایند.
شيوههاي مستقيم
شیوههای مستقيم تربيت جنسي، شیوههایی است كه مستقيماً به نقش جنسيتي دختر و پسر يا وظايف جنسيتي يا تمايلات و رفتارهاي جنسي آنها مربوط ميشود که در ادامه به آنها پرداخته شده است.
- آموزش جنسيت و نقش جنسي و پرورش هويت جنسي
براي يادگيري نقش جنسيتي و تحقق يافتن هويت مطلوب جنسي در كودك، لازم است والدين به عوامل و زمينههايي كه اين نقش و هويت را موجب ميشوند؛ توجه كنند و در پديد آوردن آنها آموزش لازم را بدهند.
منظور از هويت جنسي، پذيرش ويژگيهاي زيستي، شناختي، عاطفي و اجتماعي هر يك از دختر و پسر است كه به صورت متفاوت در دو جنس پديدار میشود. از آنجا كه عوامل زيستي، رواني، شناختي، عاطفي و اجتماعي، حتي نگرشهاي والدين، گرايشهاي فرهنگي آنها و نوع تربيت و برخورد آنها با پسر و دختر در شكلدهي هويت فرزند مؤثر است (فقیهی، 1396، 105) لازم است: اولاً، بينش و عملكرد والدين از اين امر حكايت كند كه هيچ جنسيتي بر ديگري برتري ندارد و هر دوي آنها ارزشمندند و براي تكامل و پيشرفت هر يك به ديگري نياز است. والدین نهتنها بايد از تبعيض جنسيتي بين دختر و پسر خودداري كنند، بلكه بايد احساس ارزشمندي جنسيتي را به آنها انتقال دهند تا كودكان بتوانند بهراحتي و بدون آرزوي داشتن جنسيتي متفاوت به هويت جنسي خودشان دست يابند و بتوانند در آينده، زنان و مردان كامل و با اعتمادبهنفس باشند و نقش پدر و مادري خود را نيز به خوبي ايفا كنند. لازم به توجه است كه دورههاي رشد مانند حلقههاي زنجير بههمپیوستهاند و بايد فرد به ترتيب رشد لازم را پيدا كنند وگرنه، كودك با مشكل روبهرو ميشود. اگر والدين در مرحله كودكي نتوانند به كودك در یافتن هويت جنسيتي كمك كنند و برعكس در اين راه خللي ايجاد كنند، آن دختر يا پسر در آينده با ايفاي نقش زن يا مرد بودن مشكل پيدا خواهد كرد و اين مسئله، زندگي زناشويي و خانوادگي او را مختل خواهد ساخت و ممکن است از دو جهت داراي مشكل شود؛ يكي در هويت جنسي كه از كودكي با او بوده و دیگری، مشكل خانوادگي كه با همسر خود دارد و اين دور معيوب ادامه پيدا ميكند؛ از اینرو ضرورت دارد والدين ابتدا خود، نگرشي درست و عزتمندانه نسبت به جنسيت فرزندان خود داشته باشند و با پرهيز از نگرش منفي در مورد فرزند دختر و با ابرازهاي احساسي و عاطفي و رفتارهاي متناسب با هر يك از دختر و پسر، ارزشمندي و عزت آنها را آشكار سازند و افتخار نمايند كه خداوند آنها را از چنين نعمتهايي برخوردار كرده است و شكر آن را نيز بهجا آورند؛ بنابراین باید نگرش پدر و مادر به دختر و پسر، نگرش نعمتی و حسناتی باشد[20] (کلینی، 1407، 6، 7) و این نگرش عزتمندانه را در آنها نیز، نهادینه سازند. ثانياً، نقش جنسيتي هر يك از فرزندان دختر يا پسر خود را به آنها آموزش دهند تا هويت جنسي آنها تقويت شود. مثلاً دختر يا پسر بايد بدانند كه جامعه از هر يك از آنها چه انتظاري دارد و هر كدام از نظر رفتاري، گفتاري، پوشاك و مانند آن، چه نقشي را بايد ايفا كنند و از اجراي نقشهاي جنس ديگر خودداري نمايند.
ثالثاً؛ از هرگونه تبعيض و رفتارهای اهانتآمیز و آزاردهنده نسبت به فرزند دختر يا پسر خودداري کنند[21] (متقی هندی، 1389، 16، 447).
- پيشگيري از تحريكات جنسي
از آنجا که غريزه جنسي از ابتداي تولد در وجود انسان وجود دارد، ممکن است كودك هم تحريك شود و زودتر از وقت مناسب نسبت به مسائل جنسی هشيار شود و آنگاه ضربات جبرانناپذیری به او وارد شود (اسلامي نسب، 1379، 14). كوچتكف درباره تحریک جنسی کودک و تأثير رواني رفتارهای جنسی بر وی مینویسد: «مشاهدة بوسه و در آغوش كشيدن والدين يكديگر را، ابتدا سبب جلبتوجه كودك ميشود و سپس تمايل به عکسالعمل پيدا ميكند و بعد خودش ميخواهد شخصاً دراینباره چيزي بداند. فقدان حيا در پدر و مادر و انجام رفتارهاي معمولي جنسي، مانند بوسيدن، در آغوش گرفتن و ...، سبب تمايل جنسي پيش از وقت در كودك شده، مزاحم و غالب بر او ميشود. وقتی که پدر و مادر با كودك در يك رختخواب ميخوابند، نتيجهاش بلوغ جنسي زودرس و تمايل جنسي فوقالعاده زياد است كه تغييرات تكامل روحي بدان مربوط ميشود» و (كوچتكف و همکاران، ترجمه تقی زاده، 1381، 36 و 37). با توجه به عوارض این تحریکات، رفتارهای جنسی والدین نزد کودک ممنوعیت شرعی دارد[22] (برقی، 1371، 2، 318)؛ بنابراین والدين باید روشهاي زیر را بهکار گیرند تا از انحراف كودكان پيشگيري کنند. اين روشها عبارتاند از:
الف) خودداري از انجام عمل جنسي در حضور كودكان
يكي از شيوههاي پيشگيري از تحريك جنسي كودكان، خودداري والدين از انجام عمل جنسي در برابر كودكان است. حضرت پيامبر(صلی الله علیه وآله)درباره لزوم خودداري از انجام عمل جنسي در حضور كودكان فرمودند: «قسم به آنكه جانم در دست او است، اگر مردي با همسرش همآغوش شود و در خانه كودكي باشد كه بيدار باشد و آنها را ببيند و صدا و نفس آنها را بشنود، هيچگاه رستگار نميشود، اگر پسر باشد يا دختر، زناکار ميشود»[23] (کلینی، 1407، 5، 500). روشن است كه كودك با مشاهدة اين رفتار والدين، ابتدا كنجكاو ميشود و چهبسا با دوستش سعي كند همين رفتار را تقليد نماید و يا اگر كسي در دسترس او نيست، به عورت خود دست بزند. کودک گرچه در آغاز لذتي احساس نكند يا لذت كمي احساس كند، ولي به مرور اين كار برايش لذتبخش ميشود و به بلوغ جنسي زودرس ميرسد؛ درنتیجه در سن خيلي پيشتر از سن ازدواج به لذت جنسي واقف ميشود و ممکن است به انواع انحرافات كشيده شود. فرويد درباره تأثير نامطلوب مشاهده کودکان حين انجام عمل جنسي توسط والدین مينويسد: «اگر كودكان در سنين پايين ارتباط جنسي بزرگسالان را ببينند (كه اين اتفاق به دلیل اعتقاد بزرگترها مبني بر اينكه كودكان هیچچیز جنسي را نميتوانند بفهمند، پيش ميآيد) آنها هيچ تعبيري براي اين عمل ندارند، جزء اينكه عمل جنسي را نوعي سوءرفتار يا تجاوز تصور كنند؛ يعني آن را بهعنوان يك امر سادیسمی ميفهمند. روانكاوي نشان داده است كه شكلگيري چنين تفكري در كودكي، زمينه مساعدي را براي ايجاد تمايلات سادیسمی در بزرگسالی ايجاد ميكند (فرويد، ترجمه رضی، 1343، 123).
ب) آموزش اجازه گرفتن براي ورود به اتاق والدين
برای پیشگیری از توجه كودك به لباس خواب و يا وضعيت خاص والدين در رختخواب و مشغولیت ذهنی آنان و جلوگیری از تحريكات جنسي، بر اساس تصریح خداوند در آيه[24] (نور، 59-58) باید به آنان آموزش داد تا به هنگام ورود به اتاق والدين، اجازه بگیرند. اوقاتی كه وقت خلوت كردن زن و شوهر است و احتمالاً زياد مقيد به پوشش نيستند و چهبسا والدين مشغول استراحت هستند و لباسهاي خود را از تن درآوردهاند يا لباس نازكي پوشيدهاند و باهم روابط خصوصي دارند، بايد به كودكان یاد بدهند که سرزده بر آنان وارد نشوند (مکارم شیرازی، 1374، 14، 541).
ج) ایجاد مانعیت برای دیدن عورت
دیدن عورت والدین توسط كودك و یا دیدن عورت کودک توسط والدین، حياي کودکان را از بين ميبرد و باعث تحريك آنان میشود. والدین مؤظفاند، نگذارند موقعیتی فراهم شود که كودكان بتوانند عورت آنان را ببینند و عورت آنان را بپوشانند تا نگاه خودشان به عورت آنان نیفتد؛ از اینرو امام صادق (علیه السلام) فرموداند: ادب حكم ميكند كه مرد، پسرش را با خود به حمام نبرد تا چشم فرزندش به عورت پدر نيفتد»[25] (مجلسی، 1403، 73، 77).
همچنين حضرت پيامبر(صلی الله علیه وآله)فرمودند: عورت كودك را بپوشانيد؛ چراکه حرمت عورت كودك مانند حرمت عورت بزرگسال است و خداوند به كسي كه عورتش را براي ديگران كشف كند، نگاه نميكند[26] (متقی هندی، 1389 ق، 7، 330).
د) ایجاد مانعیت برای بوسيدن و در آغوش گرفتن كودكان شش هفت ساله توسط نامحرمان
در اسلام، گرچه محبت به کودکان بسیار مورد تأکید است، ولی باید در این محبتها ضوابطی رعایت شود؛ ازجمله اینکه بوسیدن و در آغوش گرفتن کودکان از شش یا هفت سالگی به بعد، توسط افراد نامحرم ممنوع است. اميرالمؤمنين(علیه السلام) ميفرمايند: «هنگامي كه دختر به سن شش سالگي رسيد، جايز نيست كه او را مرد نامحرمي ببوسد و يا او را فشار دهد[27] (طوسی، 1407، 7، 461). همچنين پيامبر (صلی الله علیه وآله) فرمودهاند: وقتي دختر بچهاي به سن ششسالگی رسيد جايز نيست كه پسربچه او را ببوسد و هنگامیکه پسر از سن هفتسالگی گذشت، جايز نيست زن او را ببوسد[28] (حرعاملی، 1409، 20، 230).
با توجه به زودتر بودن سن بلوغ جنسي دختران، پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) سن دختران را یک سال پيش از پسران ذكر كرده؛ زيرا دختران پيش از پسران به اين مسائل آگاه ميشوند و شايد هم خاطرة اين عمل بيشتر در ذهن آنها باقي بماند. از طرف ديگر، ایشان با چنين دستوراتي راه را براي سوءاستفادة افراد بيمار از نظر جنسي ميبندد كه به بهانه محبت و نوازش كودكان به ارضاي اميال بيمارگونه خود نپردازند و ازآنجاکه بوسه بر لب براي غير كودك خردسال، غالباً باعث تحريك جنسي ميشود، امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بوسه بر لب، جز بر لب همسر و پسر خردسال جايز نيست[29] (طبرسی، 1385، 202).
هـ) جداسازی بستر كودكان
با توجه به دستوري كه در سوره نور مبني بر لزوم اجازه گرفتن كودكان براي ورود به اتاق والدين آمده، طبيعتاً خوابيدن كودكان در بستر والدين روا نيست؛ زيرا اگر اجازه گرفتن براي نهي از ديدن صحنههاي خاص توسط كودكان يا ديدن والدين درحالیکه لباس آنها پس رفته يا لباس مناسبي در برندارند، واجب باشد؛ قاعدتاً خوابيدن آنها با والدين كه زمينه مساعدتري براي انحراف جنسي ايجاد ميكند، جايز نخواهد بود؛ از اینرو والدين بايد به اين امر توجه داشته باشند كه بستر كودكانشان را حداقل از سني كه قادر به اجازه گرفتن براي ورود به اتاق هستند (تقريباً از سن سهسالگی) جدا كنند و كودكان را در اتاق جداگانهای بخوابانند. همچنين در سنين خاصي، بستر كودكان دختر و پسر بايد از يكديگر جدا باشد و زير يك لحاف نخوابند. امام علي(علیه السلام) فرمودند: رختخواب بچههاي ششساله بايد از هم جدا باشد[30] (ابنبابویه، 1413، 3، 436).
لازم به توجه است كه لزوم جداسازي بستر خواب كودكان، اختصاص به جداسازي بستر آنها از يكديگر ندارد، بلكه بايد بستر خواب آنها از زنان و مردان نيز جدا باشد و حتي از بستر پدر يا مادر نيز بايد جدا باشد. امام صادق (علیه السلام) ميفرمايد: رختخواب پسران نوجوان دهساله از بستر زنان بايد جدا باشد[31] (کلینی، 1407، 6، 47)؛ و نيز از خوابيدن دختر با پدر و مادرش در يك رختخواب، نهي شده است. امام صادق (علیه السلام) فرمودهاند: «دختر مرد نبايد با او يا مادرش در زير يك لحاف بخوابند[32] (حرعاملی، 1409، 20، 347).
و) جلوگيري از بازيهاي جنسي كودكان
كودكان به دلیل كنجكاوي كه براي شناخت دنياي اطراف خود دارند، به جستجو در هر چيزي ميپردازند؛ از جمله ميخواهند بدن را كشف كنند. در اين جستجوهاست كه با اندام تناسلي خود آشنا شده و سپس كنجكاو ميشوند كه بدانند آيا ديگر كودكان نيز همينگونه هستند يا خير؛ از اینرو به بازيهايي نظير دكتربازي و مامانبازي روي ميآورند كه در اين بازيها سعي ميكنند تا از چگونگي اندامهاي يكديگر آگاه شوند. اين مسئله، در كودكاني كه شاهد روابط جنسي والدين با بزرگترها بودهاند و يا اندام تناسلي آنها را ديدهاند، بيشتر و حساستر ميشود؛ زيرا در اينگونه موارد، كودك دوست دارد به تقليد از بزرگسالان بپردازد و رفتارهاي آنان را انجام دهد. در این صورت، گاه ممكن است طرفين بازي، با رضايت يكديگر به بازي با آلات تناسلي يكديگر بپردازند و از اين طريق احساس لذت كنند و کمکم زمينه براي انحراف جنسي آنان فراهم شود.
والدين در پيشگيري از بازيهاي جنسي كودكان وظيفه دارند و بايد مراقب باشند تا شرايط محيطي براي اين نوع بازيها براي كودكان فراهم نشود و اگر احيانا مشاهده كنند، بايد زشتی این نوع بازیها را و اینکه خدا دوست ندارد از این بازیها انجام دهند، برای آنان تبیین شود. همانطور که در روایات آمده کسانی که به این بازیها میپردازند از رحمت خدا دور میمانند و خدا و ملائکه و مردم به آنان بیتوجه خواهند شد[33] (محمدی ریشهری، 1389، 10، 316)؛ البته نبايد آنها را سرزنش و شرمسار كرد و نيز نبايد حركت آنها را بهصورت ديگري حمل كرد و يا بهانه سادهاي يافت از قبيل اينكه آيا فكر نميكنید با اين هواي سرد نبايد لخت شد، بلكه بايد به كودكان دستور داد كه لباس خود را مرتب كنند و به بازي ديگري بپردازند و نيز بايد گفت: تو و دوستت داشتيد لباسهاي يكديگر را درميآورديد، شما لخت بوديد، اين حركت زشت است. اين كار مجاز نيست؛ هرگاه سؤالي داشتيد از من بپرسيد و با من مطرح كنید تا موضوع را برايتان شرح دهم. اين روش مسالمتآمیز و آگاهکننده، موجب آن خواهد شد كه هم آزمايشهاي جنسي كودك محدود شود و هم لطمهاي به علاقه او به جنس مخالف و عشق وارد نيايد (گینات، ترجمه سرتیپی، 1368، 198).
ز) پاسخ به پرسشهاي جنسي كودكان
براي كودك درباره مسائل جنسي سؤالاتي مطرح است كه ميخواهد جواب درست آن را پيدا كند؛ سؤالاتی مانند اينكه بچه از كجا آمده است؟ چطور خدا اين نوزاد را به ما داد؟ چگونه بچه از شكم مادر بيرون آمد؟ چرا بچه با من تفاوت دارد؟ آلت تناسلي دختر و پسر چرا با هم تفاوت دارد؟
بهنظر ميرسد بايد در سطح فهم كودكان، سؤالات آنها در مسائل جنسي پاسخ داده شود و از پردهپوشي و پاسخهاي خلاف واقع پرهيز شود؛ زيرا عوارض متعددي دارد، از جمله ممكن است آنها به دوستان و يا منابعي غیرمطمئن روي آورند كه چهبسا زمينة انحرافات جنسي را در آنان موجب میشود (آلفسون، ترجمه شاهلوئی و پروین، 1370، 188 و 187). طفره رفتن از پاسخ و پردهپوشي و یا گفتن جملاتی چون: اين پرسشها به تو نيامده، بزرگ ميشوي ميفهمي، یا اینکه خدا اين بچه را از آسمان براي ما فرستاده يا از بيمارستان خريديم. گرچه بچهها را ممکن است ساكت كند، ولی كودك معمولاً ميفهمد كه اين پاسخها، جواب درست سؤالات او نيست و پدر و مادر او را فريب ميدهند؛ بنابراين براي پيشگيري از انحرافات جنسي كودكان، لازم است به پرسشهاي جنسي آنان درست و متناسب با دركشان پاسخ داد. نخستين موضوعي كه ممکن است ذهن كودكان را مشغول سازد، تفاوت پسر و دختر و فرق بين آلت تناسلي آنان است. يك پسربچة خردسال بهخوبي ميفهمد كه با يك دختر بچه از جهت آلت تناسلي تفاوت دارد؛ اما از سر آن آگاه نيست. گاهي خودش را یا دختر بچه را ناقص ميپندارد، او ميل دارد بفهمد كه چرا چنين شده است. به همين جهت، ممكن است از پدر و مادر دراینباره سؤال كند. بر پدر و مادر لازم است كه صريحاً به او بگويند كه همة پسرها همانطور آفريده شدهاند و داشتن اين عضو برايشان نقصي نيست، و به واسطة همين عضو است كه پسرها بعداً پدر خواهند شد. همة دخترها هم همينطور آفريده شدهاند و در خلقت نقصي ندارند و بهواسطة همين عضو است كه دخترها بعداً مادر ميشوند؛ هم مادر لازم است و هم پدر؛ ممكن است كودك سؤال كند كه نيني كوچولو قبلاً كجا بوده و از كجا آمده است؟ در اينجا پدر و مادر ميتوانند پاسخ دهند كه مدتي در شكم و يا رحم مادر زندگي ميكرد، بعداً بيرون آمد. ممكن است بپرسد از كجا بيرون آمد؟ ميتوان پاسخ داد كه زير شكم مادر، راهي است كه بچه ميتواند از آنجا بيرون بيايد. ميتوان محل خروج را به وسيلة يك عروسك نشان داد. ممكن است بگويد چگونه در شكم مادر به وجود آمد؟ ميتوان پاسخ داد كه تخمك بسيار كوچكي در رحم مادر به وجود ميآيد، تدريجاً بزرگ ميشود تا يك بچه كامل شود، آنگاه از شكم مادر خارج ميشود. در اين قبيل سؤالات، صلاح نيست كه والدين مسائل پيچيدة زناشويي را به ميان بياورند و مطالبي را بگويند كه كودك براي فهم آنها كاملاً آمادگي پيدا نكرده است. تصور نكنيد كه ميخواهد همة حقايق را بفهمد، او ميخواهد مطالب را به مقداري كه سؤال ميكند، بداند نه بيشتر (فقیهی، 1396، 128).
روش قرآن در بيان مسائل جنسي متفاوت است. در برخي مسائل كه صراحت، عوارضي ندارد، بيپرده آن مسائل را بيان ميكند و دربارة اين موضوع كه بچهها از شكم مادر بيرون ميآيند، ميفرمايد: خداوند شما را از شكم مادران بيرون آورده، درحالیکه هيچ نميدانستيد[34] (نحل، 78)؛ بنابراين خداوند بدون هيچ پردهپوشی بيان ميدارد كه تمام شما را از شكم مادر بيرون آورده است؛ چراکه اين امري نيست كه آشكار كردن آن براي كودكان باعث انحراف شود؛ بلكه دادن اطلاعات صحيح به كودك او را از كنجكاوي بيشتر و احياناً پرسيدن از منابع نامناسب باز ميدارد؛ ولي در مسائلي كه ممكن است عفت و حيا در جامعه ضربه ببيند، با كنايههاي لطيف آن را تبيين ميكند.
در پاسخگويي به پرسشهاي جنسي كودكان از همين شيوة آموزشي قرآن ميتوان بهره جست. براي اينكه اين شيوة آموزشي در مورد كودكان، عملياتي و قابل اجرا باشد، لازم است به نكات آموزشي و تربيتي زير توجه شود:
نكات قابل توجه در اصول پاسخگویی به پرسشهاي كودكان
الف. در پاسخگويي به پرسشهاي جنسي كودكان، صراحت و شفافيت تا آن حد بايد باشد كه ابهامهاي ذهني آنها رفع شود؛
ب. پاسخها نبايد به هيچوجه تحریککننده باشد؛
ج. در مواردي كه يكي از والدين توانايي پاسخگويي بهتري دارد، كودك به او ارجاع داده شود؛
د. حجب و حيا رعايت شود و در پاسخگويي پردهدري نشود؛
ﻫ. از برخورد هيجاني يا نفرتانگيز با كودك اجتناب شود. بعضي از والدين به دليل حجب و حيا يا موانع فرهنگي، هنگامي كه كودكانشان چنين پرسشهايي از آنها ميپرسند؛ دستپاچه يا دچار شرم ميشوند و يا ميخندند و يا عصباني ميشوند؛ اين برخوردها كنجكاوي كودك را بيشتر تحريك ميكند؛ زيرا احساس ميكند وارد منطقه ممنوعه شده و حالا تا آنجا كه ميتواند بايد كنجكاوي به خرج دهد؛ اما اگر برخورد والدين، عادي و معمولي باشد؛ كودك تصور ميكند اين پرسش او با ديگر پرسشها تفاوتي ندارد و از كنجكاوي بيش از حد اجتناب ميكند؛
و. جوابها بايد به قدر كفايت و قانعكننده باشد و عليرغم اينكه بهتر است در پاسخ به اين سؤالات از بيان اضافي و شرح و تفصيل بيمورد خودداري كرد؛ اما پاسخ بايد قانع كننده نيز باشد؛ زيرا اگر كودك قانع نشود و پاسخ پرسش خود را به دست نياورد؛ باز هم اين سؤال را در ذهن ميپروراند و ناچار است به منابع نامطمئن مراجعه كند تا پاسخ خود را بيابد؛
ز. در پاسخ به پرسشهای جنسی کودک به رشد سنّي و سطح فهم او توجه شود. كودك در هر سني توانايي محدودي براي درك مفاهيم دارد كه با طي دوران رشد، اين تواناييها هم بيشتر ميشود؛ از اینرو والدين بايد توجه داشته باشند كه پاسخي مناسب با سن و درك كودك ارائه دهند. مسلماً پاسخي كه به يك كودك سه ساله داده ميشود بايد با پاسخي كه به كودك ده ساله داده ميشود، متفاوت باشد (فقیهی، 1396، 130-129).
جمعبندی
تربیت جنسی از امور مهم تعلیم و تربیت و در عین حال یکی از دشوارترین بخشهای تربیت است (واندرماسن، 2004، 4) که باید از دوران اولیه زندگی شروع شود (معرفاوی، 1379، 40).
در تربیت جنسی با نگرش اسلامی، نگرشی واقعبینانه از هویت انسانی جنسی و روانشناسی صحیح بیماریهای جنسی نظیر Hiv و...، ارائه میشود. ساختار عقاید و باورهای متربی بهگونهای باید باشد که از درون از آسیبهای جنسی پیشگیری نماید و یا فرد آسیب دیده، بتواند با آن نگرشهای ایمانی، خود را از این آسیبها برهاند و زندگی آلوده و انحرافی خود را به زندگی طبیعی و انسانی بازگرداند (کورتیس، ترجمه سهرابی، 1382، 129). کرکلر[35] هم معنای جامع تربیت جنسی را دارای سه بعد: بهداشت جنسی، اخلاق جنسی و آینده جنسی میداند که این به معنای آماده کردن او برای زندگی مشترک با عشق و تفاهم و تشکیل خانواده است و صرفاً بر جنبه بهداشتی اکتفا نمیکند (اسلامیان و همکاران، 1384، 308).
آموزههای اسلامی حاکی از آن است که باید پایه تربیت جنسی در خانواده شکل گیرد و در مدرسه به تکامل برسد. سیلوا[36] و راس[37] (2003، 2) هم در تحقیق خود به این نتیجه دست یافتهاند که کارآمدی تربیت جنسی در مدرسه مربوط به دانشآموزانی است که در خانواده برای تربیت جنسی آنان، تلاش مثبتی انجام گرفته است؛ از اینرو خانوادهها باید آموزش ببینند که در جهت تربیت سالم جنسی فرزندان، باید از چه شیوههای تربیتی استفاده کنند تا بتوانند نقش مؤثرتری در این راستا داشته باشند. اسمیت (1912) و ورنل (1387) ضرورت و اهمیت آموزش جنسی را در خانواده و مدرسه، از آن جهت میدانند که زمینهساز جامعه سالم و خانوادهای بانشاط است (مزیدی و خدمتیان، 1396، 164). تربیت جنسی مبتنی بر آموزههای اسلامی در ارتقای سلامت جنسی افراد جامعه موثر است؛ به همین دلیل، گروکی (2008)، عامل تفاوت سطح سلامت جنسی کشورهای مختلف را تفاوت در آموزش و تربیت جنسی دانسته است.
در این مقاله با بررسی، توصیف و تحلیل آیات قرآن و رهنمودهای ارزشمند پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله)و ائمه اطهار (سلام الله علیها) دربارة موضوع، شیوه های تربیت جنسی اعم از غیرمستقیم و مستقیم استنباط گردید. بر اساس هدایتهای قرآن و حدیثی، خانوادهها با بهکارگیری این شیوههای تربیتی، میتوانند از انحراف جنسی در فرزندان خود جلوگیری کرده و کودکان سالمی را تحویل جامعه دهند. ثابت (1381) و فرمهینی فراهانی (1382) نیز، بر راههای پیشگیری از لغزشهای جنسی تأکید کردهاند (مزیدی و خدمتیان، 1396، 163).
لوید، امری (1993) و سالمون (1992) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهاند که بیشتر از 85 درصد دختران، مورد آزار جنسی واقع میشوند و همچنین معتقدند آموزش و تربیت جنسی به موقع میتواند آن را کاهش دهد و از آن پیشگیری نماید تا زمینه انحرافات جنسی که خود، زمینهساز بسیاری از جنایات دیگر همچون قتل و تجاوز به عنف و...، است، فراهم نشود (اژهای، 1393، 114). اژهای معتقد است که تربیت جنسی کودکان توسط خانواده، بر اساس ایدة اسلامی، میتواند از خشونتهای جنسی جلوگیری کند؛ از اینرو پیشنهاد میشود دانشمندان غربی اروپایی که میخواهند، قربانی شدن 20 درصد از زنان اروپایی، قربانی خشونت 300 هزار زن اتریشی و انواع جنایتهای دیگر کاهش یابد، شیوههای مستقیم و غیرمستقیم در تربیت جنسی را بر اساس نگرش اسلامی که در این مقاله مطرح شده، در خانوادهها آموزش دهند و بخواهند که آنان، آنها را عملیاتی سازند (اژهای، 1393، 101-100).
از بررسیها در آموزههای اسلامی، به دست آمد که در مرحله اول چهار شیوه کلی: 1. تأمین خواستههای رواني- عاطفي از قبیل محبت، عزت و ارزشمندی، امنيت.2. شكوفاسازي فطرت 3. زمينهسازي ادب نيكو؛ 4. پرورش روحیه پایبندی به ارزشها، بهعنوان شیوههای غیر مستقیم نقش بسیار مؤثری در سلامت جنسی کودکان دارند.
و در مرحله دوم به دست آمد که خانواده باید از دو دسته شيوههاي مستقيم چون: الف) آموزش جنسيت و نقش جنسي و پرورش هويت جنسي؛ ب) پيشگيري از تحريكات جنسي، بهرهمند شود. شیوههای پیشگیری شامل خودداري از انجام عمل جنسي درحضور كودكان، آموزش اجازه براي ورود به اتاق والدين، ایجاد مانعیت برای دیدن عورت، خودداري از دست زدن به عورت كودك، ایجاد مانعیت برای بوسيدن و در آغوش گرفتن كودكان شش- هفت ساله توسط نامحرمان، جداسازي بستر كودكان، جلوگيري از بازيهاي جنسي كودكان و پاسخ مطابق با درک به پرسشهاي جنسي كودكان است.
از دیگر نتایج این تحقیق آن است که در دیدگاه اسلامی بر پیشگیری از انحرافات جنسی و درمان، یعنی بر هردو تأکید شده است؛ در حالی که تأکید عالمان تربیتی غربی بر کنترل و کاهش عوارض فعالیتهای جنسی است.
* قرآن کریم؛ ترجمه: مهدی الهی قمشه ای؛ قم: سپهر نوین، 1386.
- ابنابیجمهور، محمدبنزینالدین؛ عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية؛ قم: دار سیدالشهداء للنشر، 1405.
- ابنبابویه، محمدبنعلی؛ الامالی؛ تهران: کتابچی، 1376.
- ابنبابویه، محمدبنعلی؛ من لا یحضره الفقیه؛ قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1413.
- ابنشعبهحرانی، حسنبنعلی؛ تحف العقول عن آل الرسول؛ قم: کتاب فروشی اسلامیه، 1404.
- اژهای، جواد؛ آسیب شناسی اجتماعی با نگاهی به ادیان؛ تهران: سمت، 1393.
- اسلامیان، زهرا و همکاران؛ «بررسی و تجلیل ابعاد مختلف تربیت جنسی و مسائل اساسی مرتبط با آن»؛ مجموعه مقالات نهمین همایش ملی اشراق اندیشه مطهر، خانواده و تربیت جنسی، ص 324-302، 1384.
- اسلامينسب، علي؛ تربيت جنسي كودك و نوجوان از ديدگاه اسلام و علم؛ تهران: نسل نو انديش، 1379.
- آلفسون، ويليام؛ روانشناسي بلوغ و تربيت جنسي كودكان و نوجوانان؛ مترجم فضلالله شاهلوئي و قاضي پروين؛ تهران: حسام، 1370.
- برقی، احمدبنمحمد؛ المحاسن؛ قم: دارالکتب الإسلامیه، 1371.
- تمیمی آمدی، عبدالواحد؛ غررالحکم و دررالکلم؛ قم: دارالکتب الإسلامیه، 1410.
- حرالعاملی، محمدبنحسن؛ وسائل الشیعه؛ قم: مؤسسه آلالبیت(سلام الله علیها)، 1409 ق.
- رضی، محمدبنحسین؛ نهج البلاغه؛ ترجمه صبحی صالح؛ قم: هجرت، 1414.
- طبرسی، حسنبنفضل؛ مکارم الأخلاق؛ قم: الشریفالرضی، 1412.
- طبرسی، علیبنحسن؛ مشكاة الأنوار؛ نجف: مکتبه حیدریه، 1385.
- طوسی، محمدبنحسن؛ تهذیب الأحکام؛ تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407.
- فرانكل، ويكتور؛ انسان در جستجوي معنا؛ مترجم علياكبر معارفي؛ تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1375.
- فرويد، زيگموند؛ «سه رساله درباره تئوري ميل جنسي»؛ مترجم هاشم رضي؛ بی جا: بی نا، 1343 ش.
- فقیهی، علینقی؛ تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث؛ قم: دارالحدیث، 1396.
- كليني، محمدبنیعقوب؛ الكافي؛ تهران: دار الكتب الاسلاميه، 1407.
- كوچتكف و...، لاپيك و.م؛ روانشناسي و تربيت جنسي كودكان و نوجوانان؛ ترجمه محمدتقيزاده؛ تهران: انتشارات افسون، 1381.
- کورتیس، آنتونی جی؛ روانشناسی سلامت؛ ترجمه فرامرز سهرابی؛ تهران: انتشارات طلوع دانش.
- گينات، حييم؛ رابطه بين والدين و كودكان؛ ترجمه سياوش سرتيپي؛ تهران: اطلاعات، 1368.
- متقی هندي، حسامالدين؛ كنزالعمال في سنن الأقوال و الأفعال؛ ضبط حسن رزوق؛ تصحيح صفوه السقا؛ بيروت: مكتبه الإسلاميه، 1389 ق.
- مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار؛ بیروت: مؤسسه الوفاء، 1403 ق.
- محمدی ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه؛ قم: دارالحدیث، 1389.
- مزلو، آبرهام هارلد؛ انگيزش و شخصيت؛ ترجمه احمد رضواني؛ مشهد: آستان قدس رضوي، 1372.
- مزیدی، محمد و محمد خدمتیان؛ «ارائه الگوی تربیت جنسی با تأکید بر دیدگاههای اندیشمندان مسلمان»؛ دو فصلنامه تربیت اسلامی، ش 25، ص 183-161، 1396.
- مطهري، مرتضي؛ فلسفه اخلاق؛ تهران: صدرا، 1368.
- معرفای، ابراهیم؛ «تربیت جنسی، تربیت فراموش شده»؛ نشریه تربیت، شماره 79، ص 43-39، 1379.
- مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه؛ تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1374.
- نوری، حسینبنمحمد؛ مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل؛ قم: مؤسسه آلالبیت (سلام الله علیها)، 1408.
- Wandermassen, G, (2004), Sexual Selection: A tale male bias and feminist denial, European Journal of women’s studies, 11, (1),26-2.
- Silva, Monica. Ross, (2003), Evaluation of school- Based sex Education program for low In male High school studies in child, Journal of Evaluation and program palming, 26(1): 9-1.
- Lloyd, S.A. & Emery, B.C. (1993), Abuse in the Family: An ecological life-cycle perspective, In T.H Brubaker (Ed), Family Relations: Challenges for the Future Newbury Park, Ca.: Sage.
- Solomon, J.C. (1992), Child sexual abuse by family members: A radical feminist perspective, Sex Roles, 27, 473-85.
* . دانشیار دانشگاه قم . E-mail: an-faghihi@qom.ac.ir
[1]. «قَالَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ (علیه السلام) يَا رَبِّ أَيُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ عِنْدَكَ؟ فَقَالَ حُبُّ الْأَطْفَالِ فَإِنِّي فَطَرْتُهُمْ عَلَى تَوْحِيدِي فَإِنْ أَمَتُّهُمْ أَدْخَلْتُهُمْ بِرَحْمَتِي جَنَّتِي».
[2]. «كان رسول الله s يزور الانصار و يسلم علي صبيانهم و يمسح علي رؤوسهم».
[3]. «يا عائشه إذا دخل عليكِ صبيّ جارك فضعي في يده شيئاً فانّ ذلك يجرّ المودّه».
[4]. «مَنْ دَخَلَ السُّوقَ فَاشْتَرَى تُحْفَةً فَحَمَلَهَا إِلَى عِيَالِهِ كَانَ كَحَامِلِ صَدَقَةٍ إِلَى قَوْمٍ مَحَاوِيجَ وَ لْيَبْدَأْ بِالْإِنَاثِ قَبْلَ الذُّكُورِ فَإِنَّهُ مَنْ فَرَّحَ أُنْثَى فَكَأَنَّمَا أَعْتَقَ رَقَبَةً مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِيلَ وَ مَنْ أَقَرَّ بِعَيْنِ ابْنٍ فَكَأَنَّمَا بَكَى مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ مَنْ بَكَى مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ أَدْخَلَهُ اللَّهُ جَنَّاتِ النَّعِيم».
[5]. «مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَيْهِ شَهَوَاتُه».
[6]. «مَنْ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلَا تَأْمَنْ شَرَّه».
[7]. «أكرموا أولادكم، و أحسنوا آدابهم».
[8]. «لَا تَضْرِبْهُ وَ اهْجُرْهُ وَ لَا تُطِل».
[9]. «خَمْسٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ لَهُ فِيهِ لَمْ يَتَهَنَّ بِالْعَيْشِ الصِّحَّةُ وَ الْأَمْنُ وَ الْغِنَى وَ الْقَنَاعَةُ وَ الْأَنِيسُ الْمُوَافِقُ».
[10]. «مَنْ كَانَ لَهُ أُنْثَى فَلَمْ يُبْدِهَا وَ لَمْ يُهِنْهَا وَ لَمْ يُؤْثِرْ وُلْدَهُ عَلَيْهَا أَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّة».
[11]. «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون».
.[12] «كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ حَتَّى يَكُونَ أَبَوَاهُ يُهَوِّدَانِهِ وَ يُنَصِّرَانِهِ وَ يُمَجِّسَانِه».
[13]. «وَ أَمَّا حَقُّ وَلَدِكَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ مِنْكَ وَ مُضَافٌ إِلَيْكَ فِي عَاجِلِ الدُّنْيَا بِخَيْرِهِ وَ شَرِّهِ وَ أَنَّكَ مَسْئُولٌ عَمَّا وُلِّيتَهُ مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَ الدَّلَالَةِ عَلَى رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمَعُونَةِ عَلَى طَاعَتِهِ فَاعْمَلْ فِي أَمْرِهِ عَمَلَ مَنْ يَعْلَمُ أَنَّهُ مُثَابٌ عَلَى الْإِحْسَانِ إِلَيْهِ مُعَاقَبٌ عَلَى الْإِسَاءَةِ إِلَيْهِ».
[14]. «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَة».
[15]. «مَا نَحَلَ وَالِدٌ وَلَداً نُحْلًا أَفْضَلَ مِنْ أَدَبٍ حَسَن».
- 4. «لَأَنْ يُؤَدِّبَ الرَّجُلُ وَلَدَهُ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ يَتَصَدَّقَ كُلَّ يَوْمٍ بِنِصْفِ صَاع».
- 5. «يعرف المؤمن منزلته عند ربه بأن يربي ولدا له كافيا قبل الموت».
[18]. «الحياءُ مِفْتاحُ كُلِّ الخَيرِ».
[19]. «وَ أَمَّا الْحَيَاءُ فَيَتَشَعَّبُ مِنْهُ اللِّينُ وَ الرَّأْفَةُ وَ الْمُرَاقَبَةُ لِلَّهِ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ وَ السَّلَامَةُ وَ اجْتِنَابُ الشَّرِّ وَ الْبَشَاشَةُ وَ السَّمَاحَةُ وَ الظَّفَرُ وَ حُسْنُ الثَّنَاءِ عَلَى الْمَرْءِ فِي النَّاسِ فَهَذَا مَا أَصَابَ الْعَاقِلُ بِالْحَيَاءِ فَطُوبَى لِمَنْ قَبِلَ نَصِيحَةَ اللَّهِ وَ خَافَ فَضِيحَتَهُ».
[20]. «الْبَنُونَ نَعِيمٌ وَ الْبَنَاتُ حَسَنَاتٌ وَ اللَّهُ يَسْأَلُ عَنِ النَّعِيمِ وَ يُثِيبُ عَلَى الْحَسَنَات».
[21]. «من كانت له انثي فلم يؤذها و لم يهنها و لم يؤثر ولده عليها أدخله الله الجنه».
[22]. «لَا يُجَامِعِ الرَّجُلُ امْرَأَتَهُ وَ لَا جَارِيَتَهُ وَ فِي الْبَيْتِ صَبِيٌّ فَإِنَّ ذَلِكَ مِمَّا يُورِثُ الزِّنَا».
[23]. «وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوْ أَنَّ رَجُلًا غَشِيَ امْرَأَتَهُ وَ فِي الْبَيْتِ صَبِيٌّ مُسْتَيْقِظٌ يَرَاهُمَا وَ يَسْمَعُ كَلَامَهُمَا وَ نَفَسَهُمَا مَا أَفْلَحَ أَبَداً إِذَا كَانَ غُلَاماً كَانَ زَانِياً أَوْ جَارِيَةً كَانَتْ زَانِيَة».
[24]. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذينَ مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ وَ الَّذينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَ حينَ تَضَعُونَ ثِيابَكُمْ مِنَ الظَّهيرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلاةِ الْعِشاءِ ثَلاثُ عَوْراتٍ لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَ لا عَلَيْهِمْ جُناحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُمْ بَعْضُكُمْ عَلى بَعْضٍ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ * وَ إِذا بَلَغَ الْأَطْفالُ مِنْكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ».
[25]. «... وَ مِنَ الْأَدَبِ أَنْ لَا يُدْخِلَ الرَّجُلُ وَلَدَهُ مَعَهُ الْحَمَّامَ فَيَنْظُرَ إِلَى عَوْرَتِهِ».
[26]. «غطوا عورة الصغير فان حرمه عوره الصغير كحرمه عوره الكبير، و لا ينظر الله الي كاشف عوره».
[27]. «إِذَا أَتَتْ عَلَى الْجَارِيَةِ سِتُّ سِنِينَ لَمْ يَجُزْ أَنْ يُقَبِّلَهَا رَجُلٌ لَيْسَ هِيَ بِمَحْرَمٍ لَهُ وَ لَا يَضُمَّهَا إِلَيْهِ».
[28]. «إِذَا بَلَغَتِ الْجَارِيَةُ سِتَّ سِنِينَ فَلَا يُقَبِّلْهَا الْغُلَامُ وَ الْغُلَامُ لَا يُقَبِّلِ الْمَرْأَةَ إِذَا جَازَ سَبْعَ سِنِين».
[29]. «لَيْسَ الْقُبْلَةُ عَلَى الْفَمِ إِلَّا لِلزَّوْجَةِ وَ الْوَلَدِ الصَّغِير».
[30]. «أَنَّهُ يُفَرَّقُ بَيْنَ الصِّبْيَانِ فِي الْمَضَاجِعِ لِسِتِّ سِنِين».
[31]. «يُفَرَّقُ بَيْنَ الْغِلْمَانِ وَ النِّسَاءِ فِي الْمَضَاجِعِ إِذَا بَلَغُوا عَشْرَ سِنِين».
[32]. «... وَ لَا تَنَامُ ابْنَةُ الرَّجُلِ مَعَهُ فِي لِحَافِهِ وَ لَا أُمُّه».
[33]. «ألا لَعنَةُ اللَّهِ والمَلائكَةِ والنّاسِ أجمَعينَ ... على ناكِحِ يَدِه».
[34]. «وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئا».
[35]. Crcler.
[36]. Silva.
[37]. Ross.