نویسنده کتاب «نقد و بررسی سبک زندگی غربی»، فاطمه ابو ترابیان است. این کتاب توسط پژوهشکده باقرالعلوم(ع) در سال 1392 منتشرشده است.
این کتاب شامل 6 فصل است که فصل اول کتاب درباره کلیات است و فصلهای بعدی به ترتیب شامل: معنا و مفهومشناسی سبک زندگی، گونه و گسترهشناسی سبکزندگی، چراییشناسی سبک زندگی، نمادشناسی سبک زندگی و در پایان نیز به آسیبشناسی پرداخته است. در فصل دوم، بعد از مفهومشناسی به سبک زندگی در لغت و اصطلاح، lifestyle)) عبارت از طرز و شیوه زندگی که گرایشها و ارزشهای یک فرد یا گروه را نشان میدهد. عادت، نگرشها، سلیقهها، معیارهای اخلاقی، سطح اقتصادی و....، در این فصل تعاریف متفاوت و گوناگونی از سبک زندگی بیانشده است. نظریه آلفرد آدلر و مفاهیم اساسی در این نظریه که شامل: احساس حقارت، اصل برتریجویی، هدف زندگی، خود خلاق، خودآگاهی، علاقه اجتماع آمده است. نظریه آبرهام مزلو دراینباره نیز بیانشده است. در فصل سوم این کتاب نیز مباحثی همچون انواع سبک زندگی، سبک زندگی الهی و دینی و مادیگرایی، سوکولاریزم خردگرایی و غیره آمده است. در فصول بعدی نیز به مطالبی از جمله علل ترویج سبک زندگی غربی، عوامل و ابزارهای ترویج سبک زندگی غربی، سنتگریزی و غیره نیز آمده است.
در این کتاب سعی شده است تا بیان کند که فرهنگ زندگی، متأثر از تفسیر ما از زندگی است و هر هدفی را برای زندگی تعیین کنیم، سبک خاصی را به همراه میآورد. مفهوم سبک و فرهنگ زندگی به مسائلی نظیر خانواده، ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، تفریحات و اوقات فراغت، کسبوکار، رفتارهای فردی و اجتماعی در محیطهای مختلف و بهعبارتدیگر به همه مسائلی برمیگردد که متن زندگی انسان را شکل میدهند. پوسته فرهنگ غربی پیشرفت ظاهری است؛ اما باطن آن سبک زندگی مادی، شهوتآلود، گناه آفرین و هویت زدایی ضد معنویت است. اصل اصالتلذت و اصالتمنفعت بهعنوان دو اصل اساسی جاری در زندگی مردم مغرب زمینبر اساس مفاهیم فلسفه اومانیسم تعریف میشود. اومانیسم، مادهگرایی، سکولاریسم، خردگرایی، فردگرایی و جهانیشدن پایه و اساس تفکر را در مغرب زمین شکل میدهند. مفهوم سبک زندگی یعنی انطباق دادن یک رهیافت سبک دادهشده در زندگی. سبک زندگی را میتوان مجموعهای از تلقیها، ارزشها، شیوههای رفتار، حالتها، سلیقهها و عملکردها دانست که فرد آنها را به کار میگیرد، چون نهفقط نیازهاي روزمره او را برآورده میسازد، بلکه روایت خاصی را هم که وي براي هویت شخصی خود برگزیده است، در برابر دیگران تجسم میبخشد. عملکردهایی که در عرصههای مختلف زندگی ازجمله نوع پوشش، خوراك، زبان، ادبیات، مد، مصرف فرهنگی، رفتارهاي شخصی، نحوه گذران زندگی و اوقات فراغت و... تجسم مییابند. امتیاز انسان بر سایر موجودات در آن است که نحوه و ماهیت رفتارهاي او نسبت سایر موجودات متفاوت به نظرمیآید.
بهعبارتدیگر انسانها بهگونهای عمل میکنند که موجودات دیگر توانایی انجام آن را دارا نمیباشند. رفتار انسانها همواره با تفکر، اندیشه و تدبر همراه میبخشد؛ ازاینرو میتوان گفت: عمل به معناي رفتار معنیدار و آگاهانه است؛ اما از سوي دیگر تلاش انسان براي ایجاد و برقراري ارتباط و رابطه با سایر اعضاي جامعه به میل طبیعی او به اجتماعی زندگی کردن مربوط میشوند. بهعبارتدیگر این تمایل انسانها را بهسوی ایجاد روابط با دیگران سوق داده و موجبات تداوم حیات اجتماعی جوامع را فراهم میسازد. شیوه زندگی جدید، که طبعاً در حد خود، بیانگر فلسفهای خاص نیز هست، بهمراتب بیشتر از فلسفهها و الهیات و یا ایدئولوژیهای جدید و به نحوي مستقیم و بدون واسطه آنچنان بر جوانان مسلمان تأثیر میگذارد که میتوان شواهد آن را تقریباً در همه مراکز شهري بزرگ جهان اسلام و بهطریقاولی میان جوانان مسلمانی که در مغرب، زندگی یا تحصیل میکنند، دید. شیوه زندگی جدید، بیانگر گریز جدي از هنجارها و معیارهاي دنیاي متجددي ست که تاکنون برقرار بوده و درعینحال، تالی منطقی همان هنجارهاست.پوسته فرهنگ غربی پیشرفت ظاهري است اما، باطن آن سبک زندگی مادي، شهوتآلود گناه آفرین و هویتزداي ضد معنویت است. اصل اصالت لذت و اصالت منفعت بهعنوان دو اصل اساسی جاري در زندگی مردم مغرب زمینبر اساس مفاهیم فلسفه اومانیسم تعریف میشود. اومانیسم، مادهگرایی، سکولاریسم، خردگرایی، فردگرایی و جهانیشدن پایه و اساس تفکر در مغرب زمین را شکل میدهند. سبک زندگی غربی به همراه نشانههایی همانند سنتگریزی، دینگریزی، معنویتگرایی در زندگی فرد بروز مییابد و او را به بهرهمندی از لذتهای آنی سوق میدهد. و تأثیر زیادي در روابط جنسی و شهوتآلود وي دارد. ورزش و رسانه نیز دو نماد مهم از این شیوه و سبک زندگی میباشند.