نویسنده: ساجده العبدالخانی[1]
چکیده
یکی از عرصههای تحول زندگی اجتماعی در عصر جدید، تغییرات و تحولات در زندگی زنان است. این تغییرات و تحولات، خود دامنه وسیعی را از تغییر باورها و انگارههای اجتماعی درباره زنان تا تغییر نقشهای فردی، خانوادگی و اجتماعی در برمیگیرد. اشتغال زنان در میان این تحولات اهمیت و نقش ویژهای دارد.
این نوشتار در راستای تبیین جایگاه اشتغال زن از نظر اسلام، با روش کتابخانهای و رویکرد تحلیلی توصیفی، دیدگاه اسلام وفقهای امامیه را در این مسئله بیان کرده و دلایل قائلین به جواز و عدم جواز اشتغال را بررسی نموده است.
از نظر اسلام، اشتغال زنان با رعایت اصول مورد نظر، یعنی کاهش اختلاط جنسی و اولویت نقش مادری و همسری و عدم تعارض آن با وظایف خانوادگی زن جایز است و در صورت تعارض، اشتغال زن تأیید نمیشود، ولی در غیر این موارد، نهتنها منعی برای اشتغال زن نیست، بلکه در برخی موارد مشارکت اجتماعی لازم و ضروری دانسته شده است.
واژگان کلیدی: اشتغال، زنان، اسلام، سبک زندگی.
مقدمه
خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است که هسته اولیة آن را زن و شوهر تشکیل میدهند. از نظر اسلام این نهاد مقدسترین نهاد اجتماعی معرفی شده است و از جمله اركان جامعه و محور اساسى رشد و اعتلاى انسان به شمار مىرود.
اسلام ضمن تعیین وظایف خاص برای زن و مرد، وظیفة مرد را نفقه و امرارمعاش خانواده دانسته است و وظیفة اصلی زن را همسرداری و تربیت فرزند میداند؛ اسلام اهمیت ویژهای برای پرورش نسل آینده و حفظ بنیان خانواده قائل است. مسئلة اشتغال زنان در دو عرصه مطرح میشود: عرصة خصوصی و فعالیتهایی که زنان در داخل خانه برای ساماندهی منزل انجام میدهند مانند تربیت فرزندان و رسیدگی به امور خانواده، پختوپز، شستوشو و ...، و در عرصة عمومی و اجتماعی که از آن به کار بیرون از خانه تعبیر میشود. این نوشتار به بررسی اشتغال زنان در خارج از منزل میپردازد و رویکرد فقهی این مسئله را بیان میکند، چراکه موضوع اشتغال زنان در منابع فقهی از جمله در کتاب نکاح و در ضمن حقوق شوهر مطرح شده است.
اهمیت طرح موضوع این نوشتار از آنرو است که اشتغال زنان از مسائل مبتلا به و مطرح شده در جامعه است. ضرورتهای اقتصادی و اجتماعی زنان را به تکاپوی اقتصادی و اشتغال کشانیده است. در برخورد با این مسئله دو دیدگاه افراطی و تفریطی وجود دارد، نخست دیدگاه جوامع صنعتى و غربى که با ترغیب زنان به اشتغال در خارج منزل، پيامدهاى نامطلوب و غيرقابل جبرانى به نهاد خانواده وارد کرده و به دنبال آن خطر فردگرايى، كمرنگ شدن پيوندهاى عاطفى و خانوادگى، ازهمپاشیدگی خانواده، انحرافات اخلاقى، سوء تربيت فرزندان را همراه میآورد و دیگری موضع شرق و برخى جوامع سنتی است که با تأثيرپذيرى از عرف و آدابورسوم نادرست و مغاير باعقل و شرع، زن را در خانه حبس نموده است. این نوشتار در پی تبیین این مطلب است که در سبک زندگی اسلامی، با توجه به نقش مادری زن در جامعه، مواردی که اشتغال زنان ضرورت پیدا میکند را بررسی کند. تبیین دیدگاه اسلام که در مسئله اشتغال زنان راه میانی و اعتدال را برگزیده و اشتغال زنان را مقید به ضوابط و شرایطی نموده، ضرورت نگارش این تحقیق را ایجاد کرده است.
الف- مفهوم اشتغال
1- اشتغال در لغت
در لغت این واژه به کاری پرداختن، مشغول شدن، به کاری در شدن و به کاری سرگرم بودن است(دهخدا، 1338 ،7 :2632 ).
2- اشتغال در اصطلاح
این واژه در فرهنگنامههای اقتصادى، به معنی «مجموع مشاغل موجود جامعه که بهطور مستقیم و غیرمستقیم در افزایش تولیدات ملی مؤثرند » آمده است ( مدرسی، 1385، 33)؛ برخى از اقتصاددانان قيد مزد و پاداش را بر تعريف لغوی اشتغال افزوده و بيان داشتهاند: «اشتغال مشغول بودن به كارى است كه پاداش و مزد در برابر آن وجود داشته باشد». بر اساس اين تعريف، مفهوم «اشتغال» محدودتر شده و تنها كارها و فعاليتهايى را در برمی گیرد كه در قبال آن دستمزدى پرداخت شود، اما تلاشهايى كه مجانى صورت مىگيرند، مثل برخى از كارهاى زنان در خانه، مشمول اشتغال نخواهند بود( دانش ،1389، 33).
ب) اشتغال از منظر اسلام
از نگاه اسلام، زنان در تأمین اقتصاد خانواده مسئولیتی ندارند و تأمین نیازهای مالی و اقتصادی آنان از وظایف همسر به شمار میرود. نفقه زن در ازدواج دائم، بر عهده مرد است. نفقه شامل محل سکونت، خوراک و پوشاک و سایر امور وابسته به آنهاست که باید با توجه به زندگی زن و فرزندان و شرایط زمانی و اجتماعی باشد. صداق یا مهریه نیز بر عهده مرد است و زن بر اثر ازدواج مالک آن میشود و میتواند آن را از همسر خود مطالبه کند.
زن در امور اقتصادی خانواده هیچ مسئولیتی ندارد؛ هرچند درآمد زیادی داشته باشد. مسئولیت اساسی او، همراهی در روابط مناسب در زندگی خانوادگی است. در همین راستا نیز تأکید زیادی بر نقش مادری و همسری زنان صورت گرفته است. روایات زیادی نیز از معصومین(ع) وارد شده است و مردان را به تأمین معاش خانواده تشویق میکند و اجر و پاداش فراوانی برای آنها قرار میدهد؛ بهعنوان نمونه پیامبر(ص) تلاش مردان برای کسب روزی حلال خانواده را معادل جهاد در راه خدا قرار میدهد، «اَلکادُّ لِعِیالِهِ کَالْمُجاهدِ فی سَبیلِ الله؛» (مجلسی، 1403 ق، 103: 12)؛ درحالیکه چنین تعابیری در مورد زنان دیده نمیشود. به مردان نیز همواره توصیه شده تا در پرداخت نفقه و تأمین مخارج زنان گشاده دست باشند. همچنین در مناسبتهای ویژه چون اعیاد و یا هنگام بازگشت از سفر، توسعه ویژه برای نفقه آنها قائل شوند.
زنان اگرچه در تأمین هزینههای اقتصادی خانواده مسئولیتی ندارند، ولی با این حال اشتغال آنان در خارج از منزل منعی نداشته و جایز است. برخی فقیهان با استناد به ادلهای، اشتغال زنان در بیرون خانه را در تنافی با همسر داری و تربیت فرزند دانسته و اشتغال زنان را جایز ندانستهاند. این ادله اگرچه بهطور مستقیم از اشتغال زنان در خارج از خانه نهی نکرده است؛ ولی لازمة آن عدم جواز خروج زن از خانه به جهت اشتغال است.
یک. ادله ی مخالفان اشتغال زنان
قائلین به عدم جواز اشتغال زنان معتقدند که در منابع دینی اسلام، بر فعالیت زن در خانه، همسرداری و تربیت فرزندان و ریاست مردان بر خانواده، تأکید شده است؛ پس لازمة کار در خانه، محرومیت این قشر از اشتغال در بیرون از خانه است. آنها برای اثبات نظریه ی خود دلایلی را بیان میکنند که در ذیل به آنها اشاره میشود.
1. قرآن کریم
ـ «الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ» (نساء، آیه34)؛ مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، به سبب برتریهایی که خداوند (از نظر نظام اجتماع) برای بعضی دیگر قرار داده است و به خاطر انفاق هائی که از اموالشان در مورد زنان میکنند. بهمقتضای آیه کریمه، مردان ولی و حاكم بر زنان هستند و لازمه این فضیلت و برتری آن است که مرد حق دارد زن را در منزل نگه دارد و مانع خروج وی از منزل شود ( جصاص، 1405 ق، 3: 149) و این با اشتغال زن منافات دارد. برخی قائلاند در صورت عدم تأمین هزینههای زندگی از سوی شوهر بازهم زن واجب نیست به اشتغال بپردازد و میتواند عقد ازدواج را فسخ کند (قرطبی، 1405 ق، 5: 169).
ـ «وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَی» (احزاب، آیه 33)؛ در خانههایتان قرار گیرید و زینت خود را به مردان بیگانه مثل جاهلیت پیشین ظاهر مسازید. آیه مبارکه از ظاهر ساختن زینت نهی میکند و ازآنجاکه اشتغال در بیرون از منزل موجب ظاهر شدن زینت زنان میشود، از اینرو اشتغال در بیرون از منزل نهی شده است.
- «وَإِذَا سَأَلُتمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ» (احزاب، آیه 53)؛ هنگامیکه از همسران پیامبر چیزی خواستید از پشت حجاب و حایلی از ایشان بخواهید که این کارتان برای دلهای شما و دلهای ایشان پاکیزهتر است. بهرسم رایج در بسیاری از جوامع، هنگام نیاز به بعضى از وسایل زندگى، آن را موقتاً از همسایه به عاریت مىگیرند، خانه پیامبر نیز از این قانون مستثنا نبوده و همسایگان، گاه و بیگاه چیزى از همسران پیامبر قرض میگرفتند، در این آیه دستور داده شد که از پشت پرده یا پشت در، وسایل مورد نیاز خود را بگیرند؛ که لازمه آیه این است که زنان در خانه باشند و در مرآی و منظر مردان قرار نگیرند و از آنجا که معمولاً در اشتغال خارج خانه، زنان در منظر مردان قرار میگیرند؛ از اینرو اشتغال زنان با آیه کریمه منافات دارد.
2. روایات
قائلین به عدم جواز اشتغال زنان، افزون بر آیات به شماری از روایات نیز استناد کردهاند که بهطور مستقیم از اشتغال و سرپرستی زنان نهی کرده است. در اینجا به برخی از روایات اشاره میکنیم.
ـ پاسخ حضرت زهرا علیهاالسلام به پیامبر صلیاللهعلیهوآله که پرسید: کدام لحظه زن به خدا نزدیکتر است؟ پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: «ان ما تکون من ربّها ان تلزم قعر بیتها» (مجلسی، 1403 ق، 43: 92)؛ لحظهای که زن در پستوی خانه میماند و به شوهرداری و تربیت فرزندان میپردازد.
ـ از تقسیمبندی کارها توسط رسولاللّه صلیالله بین علی علیهالسلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام استفاده میشود که کارهای خانه را خانم انجام دهد. امام صادق علیهالسلام فرمود: رسول خدا کارهای داخل منزل را به فاطمه علیهاالسلام و کارهای بیرون را به علی علیهالسلام سپرد. حضرت زهرا علیهماالسلام بعد از این تقسیمبندی فرمودند: «فلا یعلم ما داخلنی من السرور الاّ اللّه با کفائی رسولالله تحمّل رقاب الرجال» (دشتی، 1372، 168)؛ خدا میداند که چه اندازه خوشحال شدم؛ زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است باز داشت.
ـ فرمایش امام علی علیهالسلام خطاب به عایشه: «امّا بعد فانک خرجتَ غاصبة للّه و لرسوله تطلبین امرا کان عنک موضوعا، ما بال النساء و الحرب و الاصلاح بین الناس. تطلبین بدم عثمان؟ و لعمری ان من عرضک للبلاء و حملک علی المعصیه اعظم الیک دنبا من قتلة عثمان فاتقی الله و ارجعی الی بیتک» (حسینی طهرانی، 1366، 109)؛ خارج شدی و خدا و رسولش را به خشم واداشتی و به انجام عملی مبادرت کردی که خداوند آن را از تو نخواسته است. زنان را با جنگ و اصلاح بین مردم چه کار؟ خونخواهی عثمان را میخواهی؟ قسم به جان خودم آنکه تو را در معرض این بلا قرار داد و بر نافرمانی خداوند وادارت کرد، گناهش باید نزد تو بزرگتر از گناه قاتل عثمان باشد؛ پس از خدا بترس و به خانهات برگرد.
ـ قالت فاطمه: «خیر النساء ان لا یرین الرجال و لا یراهن الرجال» (مجلسی، 1403 ق، 101: 36)؛ برای زنان بهتر این است که مردان را نبینند و مردان هم آنها را نبینند.
و در روایت طویل جابر جعفی از امام باقر (علیهالسلام) آمده است: «فیما اوصی صلیالله علیه وآله وسلم علیّا یا علیّ لیس علی النساء جمعة و لا جماعة و لا اذان و لا اقامة» (مجلسی، 1403 ق، 81: 115). این دستور از طرف شارع در حالی است که نماز در مسجد و اقامة نماز جماعت و جمعه، فضیلت بسیاری دارد با وجود این همه تأکید بر رفتن به مسجد و اقامة نماز جماعت و جمعه و ثواب فراوانی که بر آن ها مترتّب است، ولی شارع به زن دستور داده که از حضور در این موارد صرفنظر کند. این مطلب بهخوبی نگرش شارع نسبت به حضور زن در اجتماع را تبیین میکند و واضح است که اشتغال زن در خارج از خانه مهمتر از مسجد رفتن و اقامة نماز جمعه و جماعت نیست، مگر در موارد اضطرار که حرمت آن برداشته میشود، همانطور که بقیه محرمات نیز اینچنین هستند.
علاوه بر آیات و روایات متعدّد که کار زن را در خانه مطلوب و سنّت شمرده، فقهای بزرگی همچون صاحب عروة، بر حبس زن در خانه فتوا دادهاند: «یستحبّ حبس المرأة فی البیت فلا تخرج الاّ لضرورة و لا یدخل علیه احد من الرجال» (یزدی، 1366، 5: 483)؛ حبس زن در خانه مستحب است، پس زن به بیرون خانه نرود، مگر در وقت ضرورت و مرد اجنبی و بیگانه بر او وارد نشود.
لازمه این ادلّه آن است که زن شاغل نباشد، وگرنه این ادلّه، دلالت مستقیم بر عدم اشتغال زنان ندارند؛ افزون بر این در خانه ماندن به معنای بیکار نشستن نیست، بلکه کارِ خانه آنقدر سرگرم کننده است که در عمل زن را در خانه نگه میدارد؛ مانند تربیت فرزندان و آشپزی و دیگر اموری که زن در خانه انجام میدهد.
دو. ادلّة موافقان اشتغال زنان
در برابر دیدگاه نخست، موافقان اشتغال زن، افزون بر پاسخگویی به دلایل مخالفان، به تبیین مستقل جواز اشتغال زن در بیرون از خانه پرداختهاند که در این نوشتار به توضیح اجمالی دلایل نقضي و حلّي (اثباتي) پرداخته شده است.
1- دلايل نقضي
1 - 1 ادله نقضی آیات قرآن
ادلة موافقان اشتغال زنان در نقض آیات قرآنی که مخالفان اشتغال زنان به آنها استناد کرده بودند، عبارت است از:
1 - 1 - 1 برتري مرد، نافي حق اشتغال زن نيست؛
ریاست مردان بر خانواده به دلیل برتری و تأمین هزینههای زندگی و سرپرستی امور خانواده «الرجال قَوّاموُنَ عَلَی النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللّه بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ وَ بِما اَنْفَقُوا مِنْ اَمْوالِهِم...»، نافی اشتغال زنان نیست.
به گفته علامه طباطبایی قیومت مرد بر زن به این معني نیست که اراده و تصرف زن نسبت به ملکش نافذ نباشد یا آنکه زن در حفظ حقوق فردي و اجتماعي خود مستقل نباشد، بلکه معنایش این است که مرد به دلیل اینکه در مقابل استمتاع از زن، انفاق مالي ميکند، بر زن واجب است که از او هنگام حضورش در هر آنچه، مربوط به کامجویی جنسی و بهرهمندی زناشویی باشد، اطاعت نماید و در غیابش به او خیانت نکند(طباطبایی، 1340 ق، 4: 343). ایشان سنت نبوی را شاهدی بر درستی این تفسیر دانسته و میفرماید: از سنت نبوی بر میآید که زنان، از هیچگونه حق فردی و اجتماعی منع نشده و میتوانستند فعالیتهای مختلف اجتماعی اعم از اقتصادی و فرهنگی داشته باشند (طباطبایی، 1340 ق، 4: 346).
قیومت مرد بر زن به این معني نیست که اراده و تصرف زن نسبت به ملکش نافذ نباشد یا آنکه زن در حفظ حقوق فردي و اجتماعي خود مستقل نباشد، بلکه معنایش این است که مرد به دلیل اینکه در مقابل استمتاع از زن، انفاق مالي ميکند، بر زن واجب است که از همسر در هر آنچه، مربوط به کامجویی جنسی و بهرهمندی زناشویی باشد، اطاعت نموده و در غیاب وی به او خیانت نکند. شیخ طوسی نیز در ارتباط با این آیه میگوید: آیه به این معناست که مردان متکفل و عهدهدار حقوق زنان هستند؛ حقوقی که به نفع آنان به عهده مردان است (طوسی، 1387 ق، 4: 324).
مطلب دیگر اینکه، ریاست مردان در خانواده به معنای سروری و برتری نیست، بلکه مردان مسئول حفظ مصالح خانواده، انجام وظایف خانوادگی و صیانت از حریم خانواده هستند. خداوند دلیل این ریاست را دو امر دانسته است:
ـ برتریای که خداوند به آنها داده است، «بِما فَضَّل اللّه بعضَهُم علی بَعضٍ» (نساء، آیه 34) و «لِلرِّجالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ» (بقره، آیه 228).
ـ وجوب نفقه بر آنها «بما انفقوا من اموالهم» (نساء، آیه 34)؛ یعنی نوع مردان ـ و نه تکتک آنها ـ با نوع زنان تفاوتهایی دارند که اقتضا میکند، مرد ریاست خانواده را بر عهده داشته باشد؛ از سوی دیگر وظیفه سنگین اداره مالی خانواده بر عهده شوهر است و این نیز عامل دیگری برای ریاست مرد در خانواده است.
باید توجه داشت که زن در قبال مشکلات اقتصادی خانواده و هزینههای آن هیچگونه مسؤولیتی ندارد، هرچند از نظر اخلاقی پسندیده است که در این امر مشارکت کن؛ از سوی دیگر عبارت «بِما اَنفقوا مِنْ اَموالهم؛ به دلیل آنکه مردان از اموالشان خرج میکنند»، ناظر به واقعیت خارجی نیست، بلکه به ظرف اعتبارات شارع و صفحه قانون شرع توجه دارد؛ یعنی به این معنا نیست که چون در حال حاضر مردان هزینه زنان و خانواده را میپردازند، ریاست دارند؛ که اگر روزی روال تغییر کرد و زنان چنین امری را به عهده گرفتند، ریاست از آنِ آنان باشد، بلکه به این معناست که چون تأمین هزینه بر آنها واجب است و در قانون شرع آنها مسئول این امر هستند، از دیدگاه شرع ریاست از آنِ آنان است. همچنین باید توجه کرد که عبارت «بما فضّل اللّه بعضهم علی بعض و بما انفقوا من اموالهم، زیرا خدا برخی از ایشان را بر برخی برتری داده و زیرا از اموالشان خرج میکنند» علت ریاست مردان را بیان میکند، نه حوزه این ریاست را؛ یعنی مفهوم آن چنین نیست که مردان تنها در امور اقتصادی خانواده ریاست دارند.
با استناد به آيات 34 سوره نساء و 228 سوره بقره، گرچه براي مردان درجه و فضيلتي نسبت به زنان ثابت میشود، لكن اين موجب نفي اشتغال زنان نمیشود. منظور از «فضل» در آيه 34 سوره نساء و «درجه» در آيه 228 سوره بقره برتري مردان بر زنان به حسب طبع و ذات آنان است؛ زيرا مردان از نظر قدرت تعقل و تفكر بر زنان برتري دارند و بر همين اساس، تكاليف آنها نيز از تكاليف زنان متفاوت است و كارهاي سخت و طاقتفرسا به عهده مردان قرار داده شده است (طباطبائي، 1340 ق، 4: 340؛ قرطبی، 1405 ق، 3: 125).
فضل به اين معنا، مانع اشتغال زنان نیست؛ زيرا اشتغال زنان در اموري كه با وضعيت جسمي و روحي آنان تناسب داشته باشد، منعي ندارد و موجب برتري آنها بر مردان نمیشود؛ چراکه در هر حال، اصل برتري به لحاظ طبع و ذات در مردان وجود دارد؛ چه زنان اشتغال داشته باشند و چه نداشته باشند.
1 – 1 - 2 تسلط مرد بر همسر خويش
آيه 34 سوره «نساء» تنها بر تسلط مرد بر همسر خويش دلالت دارد و دايره شمول آن محدود به زندگي خانوادگي است. زيرا اولاً، شأن نزول آيه در ارتباط با مسائل خانوادگي است؛ ثانياً، سياق آيه مورد نظر نيز مربوط به زندگي خانوادگي و زناشويي است و سخن از تسلط مرد بر همسرش در قبال فعالیتهایی است كه براي او انجام میدهد؛ زيرا انفاق بر زن از آن جهت كه زن است؛ تنها در محيط خانوادگي و از سوي شوهر صورت میگیرد و هر دو علت قواميت كه در آيه آمده، يعني «بما فضّل الله بعضهم علي بعض» و «بما انفقوا من اموالهم» با هم اساس حكم بر قوام بودن مرد است و عموميت اين علت كه سبب تسلط مردان بر همه زنان در تمام امور میشود، امري ناپسند است؛ زيرا از لحاظ شرعي مردان خارج از دايره زناشويي فقط در دو مورد بر زنان سيطره دارند: يكي حاكميت و ديگري قضاوت، كه هیچکدام مانع اشتغال زنان نیست(طباطبایی، 1340 ق، 4: 348).
1 - 1 - 3 برتري مرد در ارث
برخي معتقدند كه «فضيلت» در آيه 34 سوره نساء، هر فضيلتي را شامل نمیشود، بلكه منظور، برتري مردان در برخورداري از ارث است: مؤيد اين نظر آن است كه در آيات قبل، سخن از ارث و چگونگي تقسيم آن است و آيه بعد نيز در مورد ارث است (قرطبی، 1405 ق، 5: 169).
برخي از مفسران در شأن نزول اين آيه میگویند: در جاهليت زنان ارث نمیبردند؛ وقتي اسلام سهم ارث آنان را معين كرد، گفتند: كاش سهم ما مثل سهم مردان باشد. سپس آيه مذكور نازل شد (قرطبی، 1405 ق، 5:162)؛
بنابراين، آيه اشاره به برتري خاصي دارد و با استناد به آن نمیتوان هر برتري از جمله اشتغال زنان را نفي كرد.
1 - 2 ادله نقضی روایات
موافقان اشتغال زن، به تحلیل و بررسی روایاتی که مخالفان اشتغال زن به آنها تمسک کردهاند، پرداخته که در ذیل به برخی از آن ها اشاره میشود.
- روایاتی که بیانگر لزوم خانهنشینی زنان وارد شده با شرایط فرهنگی جامعة آن روز وارد شده است؛ شرایطی که زن در آن هیچ ارزش اجتماعی نداشت و رسول اکرم وائمه (علیهمالسلام) بهتدریج ارزش اجتماعی زنان را به آنها اعطا کردند و ممکن نبود که در آن زمان، معصومین (علیهمالسلام) بر حضور پر شور زنان در جامعه تأکید کنند و اگر این کار را میکردند، مورد پذیرش قرار نمیگرفت از اینرو نمیتوان در عصر حاضر به این روایات استناد کرد، بنابراین با اجرا اصل برائت، جواز اشتغال زنان اثبات میشود.
از آنجا که مرد رئیس خانواده و ریاست، مستلزم وجوب اطاعت از طرف مقابل است، باید دید حوزه لزوم اطاعت مرد در خانواده تا چه حد است. علامه طباطبایی یک مورد را بیان فرمودند و آن کامجویی بود که زن باید از مرد اطاعت کند که به این مطلب در روایات متعددی تصریح شده است. حق دیگری که مرد بر زن خود دارد و روایات فراوان با سندهای معتبر بر آن دلالت میکند، این است که اگر مرد، زن را از خروج از خانه منع کند، باید اطاعت نماید، بلکه خروج زن از خانه مشروط به اجازه شوهر است.
همچنین در پاسخ به استناد روایاتی که از فاطمه زهرا علیهالسلام نقل شده، معتقدند: اینها دلالت میکنند که در صورت وجود کار در خانه و غیرخانه، زن کار در خانه را ترجیح دهد. در خصوص روایاتی که میفرمودند: مردی زن را نبیند...؛ این لزوماً بر ماندن در خانه و کار در خانه دلالت نمیکند؛ چون ممکن است زنی بیرون از خانه کار کند (شاغل)، ولی در محل کار او، هیچ مردی نباشد؛ مثلاً در بیمارستانی که همه پرسنل و اربابرجوع آن خانماند؛ پس این ادلّه بر عدم اشتغال دلالتی ندارد.
ـ جریان عتاب حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام به عایشه نیز بهعنوان یک قضیه حقیقیه مطرح نیست، بلکه تقریباً نظیر قضیه شخصیه یا قضیه خارجیه است (جوادی آملی 1371، 324)؛ همه این جریانها به بعد از جنگ جمل مربوط میشود که عایشه علیه امیرالمؤمنین خروج کرد و به غارت بیتالمال بصره و کشتار مسلمانان اقدام نمود؛ پس این روایت هر خروجی را محکوم نمیکند، بلکه به خروج خاصّی که به قصد فساد صورت میگیرد، محدود میکند و به اشتغال زنان مربوط نمیشود.
در خصوص روایت «لیس علی النساء جمعة و لا جماعة»، «این محرومیتها در حد رخصت است نه عزیمت؛ یعنی الزام از زن گرفته شده نه اینکه حق شرکت در جمعه و جماعت را ندارد». (همان) به تعبیر دیگر، شرکت نکردن اینها در نماز جمعه و جماعت عتاب ندارد، نه اینکه شرکت کردنشان ثواب نداشته باشد.
2- دلایل اثباتی
پس از رد ادلة مخالفان اشتغال، دلايل اثباتی قائلین به جواز اشتغال زنان مورد بررسى قرار میگیرد. این دلایل به شرح ذیل است:
2-1 قرآن كريم
با نگاهی به آیات قرآن کریم میتوان دریافت که اشتغال فینفسه برای زنان ممنوع شده است. بسیاری از اطلاقات و عمومات و دلالتهای قرآن کریم نشان میدهد که زنان میتوانند در فعالیتهای اقتصادی جامعه مشارکت داشته و به کسبوکار بپردازند: «لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُواْ وَلِلنِّسَاء نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ» (نساء، آیه 32)؛ مردان را از آنچه به [اختيار] كسب كردهاند، بهرهاى است و براى زنان [نيز] از آنچه [به اختيار] كسب كردهاند، بهرهاى است.
كلمه «اكتساب» عمل اختيارى و غیر اختیاری را شامل مىشود، (سيد محمّدحسين طباطبائى، الميزان، 4، 534). گرچه دانشمندان علم لغت درباره واژه «كسب» و «اكتساب» گفتهاند كه هر دو مختص جايى هستند كه عمل به اختيار آدمى انجام شود (همان).
در هر صورت، واژه «اكتساب» عمل اختيارى را شامل مىشود كه در اينجا مورد نظر است.
آيه كريمه به دلالت التزامى بر جواز اشتغال زنان دلالت دارد؛ زيرا حلال بودن اكتساب، يعنى تحصيل درآمد ـ مفروض گرفته شده و سپس درباره درآمد حاصل از آن اظهارنظر شده است (هادوى تهرانى، 1376، 101)،
پس اگر زن و یا مرد از راه کارکردن چيزى به دست آورند خاص خودشان است.
آيه ديگرى كه با اطلاق خود، بر جواز اشتغال زنان دلالت دارد آيه ذيل است: «فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»(جمعه، آیه 10) (هنگامى كه نماز پايان يافت در زمين پراكنده شويد و از فضل خدا بطلبيد و خدا را بسيار ياد كنيد؛ شايد رستگار شويد) اين آيه بر جواز كار زنان دلالت دارد؛ چنان كه در تفسير نمونه آمده است:
گرچه جمله «وابتغوا من فضل اللّه» و يا تعبيرات مشابه آن در قرآن، شايد غالبا به معناى طلب روزى و كسب و تجارت آمده است، ولى روشن است كه مفهوم اين جمله گسترده است و کسبوکار يكى از مصاديق آن است. امر به انتشار در روى زمين و طلب روزى امر وجوبى نيست، بلكه ـ بهاصطلاح ـ امر بعد از حظر و نهى است و دليل بر جواز است (مکارم شیرازی، 1383، 24: 127 ـ 128)؛ خطاب در آيه عام است و شامل مرد و زن مىشود.
در آیه 6 سوره طلاق بهصراحت به شغل دایگی اشاره شده است؛ «فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُواْ بَیْنَكُم بِمَعْرُوفٍ وَإِن تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى « ( طلاق، آیه 6) ... پس اگر نوزادان شما را شیر دادند، مزدشان را بدهید و (درباره نوزاد) میان خود به نیكى مشورت و توافق كنید و اگر توافق به دشوارى كشید، زن دیگرى او را شیر دهد و مرد براى نوزاد دایه بگیرد.
قران کریم در آیه کریمه خطاب به مردانى كه زن خود را طلاق دادهاند و كودك شيرخوار دارند و مادر كودك حاضر است به آن شير دهد، امر كرده كه اگر زنان به فرزندان شما شير دادند، مزد آنان را بدهيد. سپس در دنباله آيه میفرماید: و اگر به توافق نرسيديد، زن ديگرى شير دادن او را به عهده میگیرد. مفسّران در معناى آيه گفتهاند: اگر زن و مرد در شير دادن به كودك با هم به توافق نرسيدند، به اين صورت كه يا زن حاضر نيست به كودك شير بدهد و يا اجرتى بيش از معمول میخواهد، در اين صورت، بر پدر كودك لازم است براى تغذيه كودك، دايه بگيرد تا طفل آسيب نبيند (طباطبایی، 1340 ق 19: 317؛ ابنجوزی، 1407 ق، 8: 45؛ قرطبی، 1405 ق، 18: 169؛ طوسی، 1409 ق، 10: 37).
دايگى و شير دادن به كودكانى كه مادرانشان شير نداشتند يا از دنيا رفته بودند در زمانهای گذشته، ميان زنان معمول بوده، چنانکه حليمه سعديه و چند تن از زنان ديگر، براى همين كار به مكّه آمدند (يوسفى غروى، 1382، 1: 222).
دايهها در برابر خدمتى كه ارائه مى كردند و به كودك شير مىدادند، مزد دريافت مىكردند. قرآن نه تنها از اين كار نهى نكرده و مزدى را كه در مقابل اين عمل گرفته مىشود، اكل مال به باطل ندانسته، بلكه خود به پدران بچهها امر كرده است، در صورتى كه براى شير دادن با مادر كودك به توافق نرسيديد، دايه بگيريد؛ بنابراين، دايگى نيز مىتواند به عنوان يكى از اشتغالاتى باشد كه ويژه زنان است و قرآن به آن اشاره كرده است.
در جای دیگر، خداوند در بیان آیات سوره قصص، به خوبی کیفیت حضور زنان در اجتماع و برخورد با مردان بیگانه را تشریح کرده است. آنجا که از دختران حضرت شعیب (ع) نام برده که به کار چوپانی اشتغال داشته و به علت کهولت سن پدر، جایگزین او در کار نگهداری از گوسفندان شده و برای سیراب نمودن گوسفندان خود همواره تا پایان کار دیگر چوپانان صبر می کردند و سپس به گوسفندان خود آب می دادند (قصص، آیه 23).
2- 2 سنّت
همچنین از دیدگاه موافقان اشتغال، سیره و سنت رسول خدا (ص) نیز بر جواز آن دلالت دارد؛ زیرا اشتغال زنان در عصر رسالت به شكل گسترده به چشم مىخورد و و نه تنها پیامبر (ص) آنها را منع نمیکرد؛ بلکه در مواردی آنها را نیز راهنمایی مینمود. حضرت خدیجه (س) که از زنان بزرگوار و برگزیده است، خود تاجری ثروتمند بود که به تجارت میپرداخت و پیامبر (ص) نیز برای مدتی از جانب ایشان به تجارت مشغول بود و اسلام از آن منع نکرده است.
«حولاء»، زنی عطر فروش بود که پیامبر (ص) او را موعظه میکرد به اینکه جنس سالم و با قیمت مناسب به مردم بفروشد و هرگز در جنس خود تقلب روا مدارد؛ زیرا حضرت معامله سالم را، پاکتر و سبب خیر و برکت میداند (کلینی، 1407 ق، 5: 151) و روایتی مشابه از امام صادق (ع) روایت کرده است که زنی به نام زینب عطاره نزد زنان پیامبر اکرم (ص) آمد. پیامبر وارد خانه شد و او را نزد همسرانش دید؛ به وی فرمود: منزل ما را خوشبو کردی، زینب عرض کرد منزل به بوی شما معطّرتر است؛ پس از این سخنان، پیامبر (ص) برخی از آداب و احکام خرید و فروش را برای وی بیان فرمودند (همان).
«سمراء»، دختر نهیک، هم از کسانی که متصدی امر به معروف و نهی از منکر در بازار بوده و جزء محتسبین (مأموران انتظامی) به حساب میآمد (طبرانی، 1404 ق، 24: 311).
همچنین در جنگهای پیامبر (ص) همواره عدهای از زنان حاضر بودند که به آبرسانی و پرستاری از زخمیها می پرداختند؛ مانند «لیلی غفاری» که بارها در میدانهای نبرد حضور یافت و از بیماران و مجروحان جنگی پرستاری و آنان را مداوا و معالجه کرد (محلاتی، 1369، 5: 595).
«ام عطیه» و «ام سلمه» نیز در غزوات متعددی شرکت داشتند و از مجروحان پرستاری میکردند (طباطبایی، 1340 ق، 4: 69).
روايات نيز بر جواز اشتغال زنان دلالت دارد؛ چنان كه رسول اكرم (ص) مىفرمايد: «طلب الحلال فريضة على كل مسلم و مسلمة» روشن است که طلب مال حلال ظهور در كسب و كار دارد و بیانگر جواز اشتغال زن در دوران پیامبر خدا (ص) است.
در گزارش دیگری آمده است که «رخّص رسول اللّه صلى الله عليه وآله فى خروج النساء العواتق العيدين للتعرّض الرزق»؛ که رسول خدا (ص) به زنان جوان اجازه دادند تا در مراسم عيد فطر و قربان [از منازل خود] خارج شوند و براى تهيه روزى، بساط بگسترانند (طوسی، 1407 ق،3: 287).
جریان شخصی که کنیز او زندگی خود را از طریق نوحه خوانی تامین میکند از امام صادق (ع) در مورد جایز بودن شغل نوحه خوانی سؤال میکند، حضرت میفرماید: آیا برای اجرت شرط میکند یا نه؟ آن شخص میگوید: به خدا قسم، نمیدانم شرط میکند یا نه، حضرت فرمود: به آن زن بگو شرط نکن و هر چه دادند. قبول کن (کلینی، 1407 ق، 5: 151).
و روایتی مشابه از امیرالمؤمنین (ع) نیز، نقل شده است که به ام حسن نخیعه فرمود: حلالترین کسبها بافندگی است، امام نه تنها او را از این حرفه منع نکرد، بلکه با این جمله که «بافندگی حلالترین کسب است»، وی را بر ادامه اشتغال به این حرفه تشویق کرد (همان)؛ بنابراین اشتغال زنان به حرفههایی که از نظر اسلام حلال شمرده شده، مجاز، بلکه مطلوب است؛ همچنین بر اساس روایتی از امام صادق (ع) رسول خدا (ص) در برخورد با یکی از زنانی که به آرایشگریی بانوان اشتغال داشت، به وی فرمود: آیا شغلت را رها کردهای یا بر آن باقی هستی؟ زن عرض کرد، بر شغلم باقی هستم و ادامه میدهم، مگر آنکه مرا از آن نهی کنی تا کنار بگذارم. حضرت نه تنها او را از آن کار منع نکرد، بلکه اجازه فرمود به کارش ادامه دهد و او را به برخی از آداب آرایشگری راهنمایی فرمود (کلینی، 1407 ق، 5: 151). در خصوص شغل قابلهگری زنان، از آنجا که صاحب وسایل، بابی بنام باب کراهت نکاح با قابله در کتاب وسائل الشیعه آورده است (حر عاملی، 1416 ق، 20: 500)، معلوم میشود اصل شغل قابلهگری که در عصر رسالت متداول و مرسوم بوده از نظر اسلام پذیرفته شده و در لسان روایات منعی بر آن وارد نشده است.
سيره و نوع رفتار پيامبر (ص) و ائمه معصومان علیهم السلام با اشتغال زنان در عصر خود، به صراحت گوياى جواز كار زنان و جواز بسيارى از كارها براى زنان امضاء شده است (طباطبایی، 1340 ق، 4: 549).
سه. ضوابط و محدوديتهاى اشتغال زنان از نظر اسلام
در نظام حقوقى اسلام، بر اساس مصالح جامعه اسلامى، حفظ بنيان و اساس خانواده، مصلحت زنان و ساير مصالح اسلامى و عقلايى، محدويتها و ضوابطى براى اشتغال زنان در نظر گرفته شده است تا از آن طريق، مصالح مهمتر و اساسىتر حفظ و اهدافى كه براى خانواده و جامعه اسلامى ترسيم شده، محقق و عملى شود. در اين ميان، بر مصالح خانوادگى و حيثيت و كرامت زن تأكيد و بر حفظ آن اصرار شده است. در قوانين نيز محدويت و ضوابطى براى كار زنان، در زمينه حفظ مصالح خانوادگى و حيثيت زن و شوهر وضع شدهاند:
1. خروج از منزل با اذن شوهر
در صورتى كه كار زنان مستلزم خروج از منزل باشد، لازم است كه با اذن شوهر باشد. بيشتر فقها قايلند كه زن بدون اذن شوهر جايز نيست از منزل خارج شود. برخى از فقها اين نظر را دارند كه مانعى نيست زن بدون اذن شوهر از منزل بيرون رود، به شرط آنكه حق شوهر در روابط جنسى ضايع نشود(فضلاللّه، 1382، 65)؛ پس در مورد رفتن زن خارج از منزل با هدف كار، نظر اكثريت فقها اين است كه اذن شوهر لازم است.
حضرت امام خمينى قدس سره خروج از منزل را بدون اذن شوهر جايز نمىداند و يكى از حقوق زوج را بر زوجه، عدم خروج از منزل بدون اذن شوهر مىداند(خمينى، 1379، 288 ـ 289).
از ديگر فقهاى معاصر، آيهاللّه خوئى، عدم جواز خروج زوجه از خانه بدون اذن شوهر را منوط به عدم منافات داشتن آن باحق استمتاع شوهر دانسته، هرچند احتياط را در عدم خروج بهطور مطلق مىداند «لا يجوز للزوجة ان تخرج من بيتها بغير اذن زوجها فيما اذا كان خروجها منافيا لحقّ الاستمتاع بل مطلقا على الاحوط.» (خوئى، 1379، 2: 21).
چون رياست خانواده به عهده مرد است، از باب مديريت خانواده، اذن مرد شرط شده است؛ اما از سوى ديگر، مرد حق ندارد بدون دليل از اشتغال زن جلوگيرى كند و لازم است كه مرد در صورت عدم مفسده و مصلحت بالاتر، به زن اجازه كار دهد. مرد حق ندارد زن را در حبس ابد نگه دارد و اين كار با قاعده «امساك به معروف و معاشرت به معروف»، كه از ديدگاه قرآن كريم بايد بر زندگى زناشويى حاكم باشد، سازگارى ندارد(فضلاللّه، 1383، 111).
2. عدم اختلاط و رعايت حجاب از سوی زنان
در اسلام، برای مصالح جامعه و امنيت زنان، برخى شرايط براى حضور زن در جامعه در نظر گرفته شده است كه رعايت آنها در محيط كار نيز الزامى است. از جمله اين شرايط، رعايت حجاب است. مبناى حجاب اين است كه التذاذ جنسى بايد در محيط خانه و به همسر مشروع اختصاص يابد و محيط كار نه برای تبرج، بلکه فقط براى كار و فعاليت باشد؛ از سوى ديگر، حجاب نه تنها نيروى كار زن را فلج نمىكند، بلكه موجب تقويت نيروى كار اجتماع نيز مىشود (مطهّرى، 1379، 19:458).
از ديگر شرايط، عدم اختلاط و رعايت حريم است كه عدم رعايت آن، خطر شكستن حصار عفاف و پاكدامنى را در پى دارد. شهيد مطهّرى در اين زمينه مىنويسد: «سنّت جارى مسلمين از زمان رسول خدا صلىالله عليه وآله همين بوده است (نه حبس و نه اختلاط)، كه زنان از شركت در مجالس نهى نمىشدند؛ ولى همواره اصل حريم رعايت مىشده است» (مطهّرى، 1379، 19: 550 ـ 551).
با رعايت حريم، هم حرمت و كرامت زنان حفظ مىشود و هم به كار آنان لطمه وارد نمیشود. از اينرو، رعايت عفّت عمومى بر زنان و مردان لازم است؛ چنانكه حضرت امام قدس سره مىفرمايد: «امروز خانمها وظايف اجتماعى خودشان را وظايف دينى خودشان را بايد رعايت كنند و عفّت عمومى را حفظ كنند و روى آن عفّت عمومى، كارهاى اجتماعى و سياسى انجام دهند» (خمينى، 1381، 8: 226).
نتیجه
در يک نگاه کلي، اسلام به کار زنان با شرايطي که براي آن مقرر شده، مخالف نيست، اما در تعارض ميان کار زنان و ارزشهاي مهم و بنيادي تر، دیدگاه اسلام درباره اشتغال زنان متفاوت و ناظر به رسالتهای همسری و مادری او وارزش هاي بنيادين و اساسي صيانت و حمايت از زن در خانواده و اجتماع است. از اینرو مهمترین رسالت زنان متدین، پرورش وتربیت سالم فرزندان است که نقش آن در جامعه ظاهر میشود. اگر افراد یک جامعه در درون خانواده درست تربیت شوند، جامعه مترقی، سعادتمند، خلاق و سالم خواهد بود و این مسئله فقط در دامان خانواده سالم اتفاق میافتد. زنان مسلمان، باید محیط خانه را بسیار حساس بدانند و با فضاسازی خانه با نام و یاد خداوند متعال و ائمة عصمت علیهم السلام از آن به عنوان کارخانه آدمسازی و دانشگاه تربیت منتظران ظهور استفاده کنند؛ بنابراین از نظر اسلام، حضور زن در خانه اولویت دارد، اما اگر مشاغلی، مختص زنان و یا منحصر در زنان باشد، مانند پرستاری، پزشکی متخصص زنان و زایمان، مامایی و معلمی در مدارس دخترانه، اشتغال زنان نه تنها مستحب، بلکه در برخی مصادیق آن، واجب میشود و نوعی حالت اضطرار برای اشتغال زن در جامعة اسلامی ایجاد میکند. کما اینکه نظر مراجع در مراجعه زن به دکتر مرد در مواردی که مستلزم لمس و نگاه محرم باشد از باب ضرورت مراجعت را جایز دانستهاند (محمودی، 1392، 1: 183)؛ یعنی بدون ضرورت و در حالت عادی مراجعه زن به دکتر مرد، با وجود دکتر زن حرام است. شرایط دیگری که میتواند ضرورت اشتغال زنان را موجب شود، عدم تناسب درآمد شاغلین مرد با مخارج خانواده در شرایط خاص اقتصادی است؛ زیرا در برخی از دورههای زمانی، مردان قادر نیستند به تنهایی تمامی مخارج خانواده را برای برخورداری از یک سطح متوسط از زندگی تأمین کنند و زن، در چنین شرایطی، به ناچار میبایست در اقتصاد خانواده مشارکت فعال داشته باشد.
بخشی دیگری از زنانی که ضرورتاً وارد عرصة اقتصاد میشوند در خانوادههای بدسرپرست یا بیسرپرست زندگی میکنند. در این خانوادهها، فوت یا عدم مسئولیتپذیریِ مرد، زن را با چالشهای اقتصادی متعددی روبهرو میکند؛ در چنین شرایطی، زن مسئولیت کامل زندگی را به عهده گرفته و به ناچار اشتغال برای او ضرورت پیدا میکند.
منابع
- قرآن کريم
- ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی،(1407)، هـ ق، زاد المسیر فی علم التفسیر، بیروت: دار الکتاب العربيه.
- تهرانى هادوی، مهدی، (1376)، ضوابط شرعى اشتغال زنان، مجله پيام حوزه، ش 14.
- پاينده، ابوالقاسم، (1360)، نهج الفصاحه،، تهران: جاويدان.
- جوادی آملی، عبدالله،(1375)، فلسفه حقوق بشر، قم: اسراء.
- جصاص، احمد بن على، (1405) هـ ق، احكام القرآن، بیروت: دار احياء التراث العربى.
- حسینی طهرانی، محمّد حسین، (1366)، رساله بدیعه، تهران: صدرا.
- حكيمپور، محمد، (1384)، حقوق زن در كشاكش سنّت و تجدّد، تهران: نغمه نوانديش.
- خمینی، روح الله، (1379)، تحریر الوسیله، قم: مؤسسه تنظيم نشر آثار امام خمينى.
- .......................، (1378)، صحیفه امام، قم: مؤسسه تنظيم نشر آثار امام خمينى.
- ..........................، (1381)، صحیفه نور، قم: مؤسسه تنظيم نشر آثار امام خمينى.
- خویی، ابوالقاسم، (1379)، منهاح الصاحین، قم: مدینه العلم.
- دانش، اسماعیل، (1389)، آثار تربیتی و روانشناختی کار، فصلنامه علمی پژوهشی بلاغ، سال سیزدهم، شماره 33...
- دشتی، محمد، (1372)، نهج الحیاة، تهران: بنیاد نهج البلاغه.
- دهخدا، علی اکبر، (1388)، لغت نامه، تهران: دانشگاه تهران.
- سعيدزاده، محمد، (1374)، مشاغل زنان در عصر رسالت، مجله پيام زن، ش 38.
- شکوری، ابوالفضل، (1384)، زن و مساله پوشش و نگاه، کتابشناسی ملی: ایران 84-32435.
- طباطبائى، محمّدحسين، (1340) هـ ق، الميزان، قم: انتشارات اسلامى.
- طباطبائی یزدی، محمّد کاظم، (1366)، عروة الوثقی، قم: میثم التمار.
- طبرانی، سلیمان بن احمد، (1404) هـ ق، المعجم الکبیر، تحقیق: حمدی عبدالمجید السلفی، قاهره: مکتبة ابن تیمیه.
- طوسى، ابو جعفر محمد بن حسن، (1407) هـ ق، تهذيب الأحكام، 10 جلد، تهران: دار الكتب الإسلامية.
- طوسى، ابو جعفر محمد بن حسن، (1409) هـ ق، التبيان فى تفسير القرآن، قم: مكتب الاعلام الاسلامى.
- طوسى، ابو جعفر محمد بن حسن، (1387) ه ق، المبسوط في فقه الإمامية، 8 جلد، تهران: المكتبة المرتضوية لإحياء الآثار الجعفرية.
- عاملى، حرّ محمد بن حسن بن علي، (1416) هـ ق، تفصيل وسائل الشيعة الي تحصيل مسائل الشريعة، 30 جلد، قم: مؤسسه آل البيت لاحياء التراث.
- فضلاللّه، محمّدحسين، (1382)، دنياى زن، تهران: دفتر نشر پژوهش و نشر سهروردى.
- ...............................، (1383)، زن و جستارى تازه، قم: بوستان كتاب.
- قرطبی، محمد بن احمد انصاری، (1405) هـ ق، تفسیر قرطبی، بیروت: دار احیاء التراث العربی.
- كيانمهر، محمد ولى، (1378)، تأثير اشتغال زنان بر خانواده، مجله كار و جامعه، ش 23، آذر و دى.
- كلينى، محمد بن يعقوب ابو جعفر، (1407) هـ ق، الكافي (ط - الإسلامية)، 8 جلد، تهران: دار الكتب الإسلامية.
- محلاتی، ذبیح الله، (1369)، ریاحین الشریعه در ترجمه دانشمندان بانوان شیعه، تهران: دار الکتب اسلامیه.
- محمودی، محسن، (1392)، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ورامین: علمی و فرهنگی صاحب الزمان (عج).
- مجلسي، محمد باقر بن محمد تقى (علامه مجلسي)، (1403) هـ ق، بحار الأنوار الجامعة لدرر الاخبار الائمة الاطهار، 33 جلد، بيروت: مؤسسة الوفاء.
- مدرسی، منصور، (1385)، فرهنگ توصیفی واژگان برنامه ریزی وتوسعه، تهران: سازمان مدیریت وبرنامه ریزی کشور.
- مطهّرى، مرتضى، (1379)، مجموعه آثار (نظام حقوق زن در اسلام)، قم: صدراء.
- مکارم شیرازی، ناصر، (1383)، تفسير نمونه، تهران: دارالكتب اسلاميه.
- يوسفى غروى، محمدهادى، (1382)، تاريخ تحقيقى اسلام، قم: مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (ره).
پینوشتها
- پژوهشگر و کارشناسی ارشد فقه و خانواده.