واژگان كليدي: تربيت، تشويق، ترغيب، كودك، اعتمادبهنفس.
جکیده
تشویق، یکی از عواملی است که سبب رسیدن کودک به کمال میشود. این موضوع از ابعاد مختلفی همچون: انواع، علل، شرایط و نقش تشویق برخوردار است. لکن این نوشتار به بررسی نقش تشویق در تربیت کودک با نگاهی به نهجالبلاغه پرداخته که هدف از آن، شناخت آثار تشویق در تربیت کودک با نگاهی به نهجالبلاغه است تا بتوان از این طریق در جهت بهبود رفتار و اعمال کودکان گام مثبتی برداشت و در آن به مفهوم و شرايط تشويق در تربيت كودك نیز پرداخته شده است. روش این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر جمعآوری دادهها، کتابخانهای (اسنادی) است. از یافتههای تحقیق حاضر، میتوان به این مورد اشاره کرد که تشويق، از ريشه شوق بوده و مصدر است؛ در لغت به معناي آرزومند کردن و در اصطلاح: ايجاد شور و شعف، حركت و سرعت در مسير انجام كار به طور كامل و نيكو است. در صورت رعايت اين شرايط، اين آثار بر آن مترتب ميشود: رغبت و شوق به كار، شكوفايي استعدادها، ايجاد اعتمادبهنفس، تكرار و تداوم عمل، جهتدهي اعمال و کردار کودکان.
مقدمه
دوران کودکی در زندگی انسان از اهمیت ویژهای برخوردار است و شالودة شخصیتی در همین دوران پیریزی میشود. انسان باید چنان تربیت شودکه با دوری کردن از رذایل، استعدادهای عالیه روحی و ملکوتیش شکوفا شده، به کمالات و فضایل آراسته شود و استعداد و لیاقت قدم نهادن در آستان ربوبی را کسب کرده و با وصال بهحق، به سعادت جاویدان برسد مسئله تربیت، مسئله حیات و ممات ملتهاست که بنای آن در خانواده گذاشته میشود و در جامعه و مدرسه به کمال میرسد. ازجمله روشهای تربیت، تشویق است. تشویق، یکی از عواملی است که سبب رسیدن کودک به کمال میشود. ائمه اطهار، بزرگان دین و صاحبنظران در امر تعلیم و تربیت، در باب تشویق مباحثی را مطرح نمودهاند. این موضوع را میتوان از مباحث مرتبط با علوم تربیتی دانست که از ابعاد مختلفی همچون: انواع، علل، شرایط و نقش تشویق برخورداراست. لکن این نوشتار به بررسی نقش تشویق در تربیت کودک با نگاهی به نهجالبلاغه پرداخته است.
این موضوع از زمان نخستین پیامبر خدا، حضرت آدم (علیهالسلام) مطرح بوده است. نخستین کتابی که در زمینه تشویق نگارش یافته، کتاب تربیت اطفال نخشبی (1306) است. کتابها و تحقیقات متعددی در زمینه تشویق مطالبی را مطرح کردهاند.
اخلاقی (1390) در مقاله خود با موضوع"نگاهی به روش تشویق در ایجاد انگیزه از دیدگاه قرآن"معتقداست از جمله آثار تشویق عبارتنداز: ایجاد انگیزه در فرد، ایجاد حس اعتمادبهنفس دروی، ترغیب به انجام عمل نیک، موجب قوت قلب، عامل نشاط، تحرک، رغبت و دلگرمی، موجب نیرو بخشیدن به فرد و تأثیر مثبت در روح آدمی میشود.
رشیدپور(1361) در مقاله خود با عنوان" ویژگیهای معلم: نقش تشویق در بسیج نیروها، رسالتی سنگین"تشویق را موجب تقویت روحیه، نیروبخشی به عزتنفس، ایجاد امیدواری و دلگرمی،گسترش فعالیت و پیمودن مدارج تحصیلی با شوقوذوق بیشتر، در دانشآموزان میداند. وی همچنین در مقالهای دیگر با عنوان" همه به تشویق نیاز دارند" ایجاد تحرک و پویایی و ابداعات و اختراعات را ازآثار تشویق میداند.
امینی(1365) در مقاله خود با موضوع"پیامدهای تشویق و تنبیه در تعلیم و تربیت"از جمله آثار تشویق را بر اصلاح فردی که مورد تشویق قرارگرفته و ترغیب سایر افراد بر انجام کار نیک، میداند.
هدف از این نوشتار، شناخت نقش تشویق در تربیت کودک با نگاهی به نهجالبلاغه است تا بتوان از این طریق در جهت بهبود رفتار و اعمال کودکان گام مثبتی برداشت و به دنبال آن، آرامش روانی آنان را برقرارکرد. و در ادامه این سؤال فرعی مطرح میشود که مفهوم تشویق چیست؟
روششناسی تحقیق
این نوشتار از مباحث مرتبط با علوم تربیتی است و در آن از کتب تربیتی، روایی، اخلاقی و نهجالبلاغه استفادهشده است. روش پژوهش از بُعد هدف، کاربردی است و از بعد جمعآوری دادهها، کتابخانهای (اسنادی) است.
مفهوم تشویق
تشویق يكي از دو جنبه وظايف پيامبران است كه رهبر دينی به وسيله آن، مردم را در تمامي جنبههاي ديني به حركت و تكاپو وا ميدارد؛ چنانچه در قرآن کریم به اين امر مهم اشاره شده است:
«يَا أيُهَا النَّبي حَرِّضِ الْمُؤمِنِينَ عَلَي الْقِتَالِ ...» (اي رسول! مؤمنان را به جنگ
ترغيب كن. اگر بيست نفر از شما صبور و پايدار باشند بر دويست نفر از
دشمنان غالب خواهند شد و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر از كافران غلبه خواهند
كرد؛ زيرا آنها گروهي (بيدانش) هستند، كه نميفهمند) (انفال 8/65).
تشويق، از ريشه شوق و مصدر است (حاجي بابائيان اميري، 1388، 278)؛ در لغت به معناي آرزومند كردن (دهخدا، 1343، 14، 719 و معين، 1379، 1، 1088 و پرهيزگار1383، 133) و در اصطلاح: ايجاد شور و شعف، حركت و سرعت در مسير انجام كار به طور كامل و نيكو است (احمدي، 1377، 10).
نقش تشويق در تربيت كودك
در تربیت انسان، اصل بر تشویق و ترغیب است، نه تنبیه و مجازات. امام علی (علیهالسلام) نیز به این اصل اشاره میفرمایند: «ضَادُّواالشَّرَّبِالخَیرِ» به وسیله خوبی با بدی بستیزید) (خوانساری، 1360، 117). اصل در تشويق، تحريكي عاطفي، مادي يا معنوي است كه وسيلهای براي تحقق اعمال و رفتار مثبت افراد است؛ بدينسان در تشويق، مقصد، هدايت و راهآموزي است. كودك در آغاز زندگي، جاهل و نسبت به مواضع گوناگوني كه بايد اتخاذ كند، كاملاً بيخبر است؛ پس تأييد و تشويق، آنها را ميسازد. شك نيست اين جهتدهيها بايد به سوي فضايل و اخلاق باشد تا شخصيت افراد را بپروراند و آنان را به جهت شرف و انسانيت سوق دهد (قائمي، 1378، 288-289). با توجه به اين مطلب ميتوان دريافت كه تشويق نقش بسزايي در تربيت كودك دارد كه مهمترین آنها بدين قرارند:
أ) رغبت و شوق به كار
ترغيب، در لغت به معناي حريص شدن بر چيزي و در آن طمع كردن (جمعي از نويسندگان، 1360، 2، 356) و تشويق كردن، است (جبران، 1372، 1، 867) و در اصطلاح: ايجاد ميل و رغبت نسبت به چيزي در يك يا چند فرد. بيشتر به رفتارهايي اطلاق ميشود كه فرد را براي انجام كاري كه هنوز اقدام نكرده، آماده ميكند (داوودي، 1383، 2، 163-165). اين روش، ميتواند موجب مولد انرژي، محرك كار و تلاش بيشتري براي افراد شود؛ به طوري كه قويترين انگيزه براي كار بيشتر، در انسان و حتي حيوان است (محمّدزاده، 1386، 31).
حضرت علی (علیهالسلام) به مالک اشتر فرمودند: «و َواصِل فِی حُسنِ الثَّناءِعَلَیهِم ،تَعدیدِماأبلَی ذَوُوالبَلاءِمِنهُم؛ فَإنَّ کَثرَهَ الذِّکرِلِحُسنِ أفعالِهِم تَهُزُّالشُّجَاعَ، وَتُحَرِّضُ النَّاکِلَ إن شَاءَاللهُ» آنان را به نیکویی یاد کن و پیوسته تشویقشان نما و کارهای مهمی را که انجام دادهاند، برشمار؛ زیرا یاد کردن کارهای نیک آنان، دلیریشان را (به کوشش و حرکت بیشتر) برانگیزاند و از کارمانده را به خواست خدا (به کار و تلاش)، ترغیب کند) (نهجالبلاغه، نامه 53).
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در ضمن حدیثی میفرمایند:
همچنین حضرت امیر(علیهالسلام) درباره نقش پاداش وکیفرالهی در تربیت آدمی میفرمایند: «إنَّ الله سُبحانَهُ وَضَعَ الثَّوابَ عَلی طَاعَتِهِ،وَالعِقابَ عَلی مَعصِیَتِهِ زیادَﮤًلِعِبادِهِ عن نقمته وحیاشَهً لهُم إلی جَنَّتِهِ» (همانا خدای سبحان، پاداش را بر طاعت، و کیفر را بر معصیت خود قرار داده است تا بندگانش را از عذاب خویش بازدارد و به سوی بهشت روانه سازد) (نهجالبلاغه، حکمت 368). ایشان در جای دیگری میفرمایند: «فإنَّ کثره الذِّکر لِحُسنِ أفعَالِهِم تهزُّ الشُّجاعَ وتُحرَّض النّاکِل» (تشویق مکرر از کارهای خوب، دلیران را در انجام وظایف تهییج میکند و ضعیفان ترسو را تشجیع مینماید) (نهجالبلاغه/ نامه53).
ب) شكوفايي استعدادها
استعداد، در لغت به معناي آماده و مهيا شدن، قابليت است (دهخدا،1330، 5، 2172) و در اصطلاح: توانايي بالقوهاي است كه اگر در محيط مساعدي قرارگيرد، به شكوفايي ميانجامد (روزنامه رسالت(اجتماعی)،1389، 8 ).
مهمترين دليل اهميت بارور شدن استعداد در دوران كودكي، اين است كه قلب كودك، در اين دوران، خالي است و هنوز به سياهي و پليدي گناهان آلوده نشده است و ميتوان آن را عرش الرحمني كرد (مهديزاده نراقي، 1387، 41-42).
چنانچه امام علی(علیهالسلام) در این زمینه خطاب به فرزند بزرگوارشان امام حسن(علیهالسلام) میفرمایند:
«إنَّمَاقَلبُ الحَدَثِ کَالأرضِ الخَالِیَة مَاأُلقِیَ فِیهَامِن شَیءٍقَبِلَتهُ» (قلب نوجوان چونان زمین کاشته نشده،آماده پذیرش هربذری است که درآن پاشیده شود) (نهجالبلاغه/ نامه 31). لذا تشويق، استعدادهاي كودك را رشد داده و قواي درونياش را به فعليت ميرساند (شكوهييكتا، 1384، 158و فائضي و آشتياني، 1375، 356-357 و اسحاقی، 1381، 116) و زمينههاي يأس و نا اميدي را در آنها از بين ميبرد (طبسي، 1376، 132)؛ و همچنین موجبات شكوفايي و خلاقيتهاي ذهني كودك را فراهم ميآورد و قدرت يادگيري، سازگاري شخصي و مهارتهاي اجتماعي كودكان را بيشتر ميكند. در این صورت است که بخش قابل توجهي از توفيقات دانشآموزان در امر تحصيل، مرهون تشويقهاي بجا و بهموقع والدين و مربيان است (افروز، 1384، 68). بنابراين با اين روش، كودك به توانايي و ظرفيتهاي خود پي ميبرد (قاسمي، 1382، 43-44). بنابراین میتوان به وسیلة تشویق در این زمین خالی، به شکوفایی استعدادهای کودک پرداخت.
ج) ايجاد اعتماد به نفس
اعتماد، در لغت به معناي تكيه و پشتگرمي، اعتبار و اطمينان است (دهخدا، 1339، 6، 2946) و در اصطلاح: توانايي شناخت و پذيرش نقاط ضعف و قوت و محدوديتهاي خويش و ارزش نهادن به خود، بدون هیچگونه قيد و شرطي و داشتن اعتماد و رضايت از خويش است (واليپور، 1389). تشويق باعث تقويت روحيه افراد ميشود (فائضي و آشتياني، 1375، 356-357، طبسي، 1376، 132 و رشيدپور، 1373، 166 و پرهيزگار، 1383، 133 و احمدي، 1377، 13-14)؛ به گونهاي كه فرد و جرئت پيدا ميكندكه به كاري اقدام كرده و يا از كاري دست بردارد.
د) تكرار و تداوم عمل
وقتي رفتارهاي مطلوب و موفقيتآميز بچهها مورد تأييد و تشويق قرار ميگيرد؛ كميت و تداوم اين قبيل رفتارها افزايش مييابد (افروز، 1384، 68). اين امر در سه سال اول زندگي، مهمتر و مؤثرتر است؛ زيرا سن تحريكپذيري است و اين شيوه در تربيت و اصلاح او و ترقيات طبيعتش سهم فوقالعاده دارد (قائمي، 1368، 161). بهطورکلی اين روش عاملي براي استحكام بخشيدن به رفتار و محركي نيرومند و دلپذير براي كار و فعاليت كودك است (قائمي، 1378، 307).
امام علی (علیهالسلام) درباره ارزش تداوم کار میفرمایند: «قَلیلٌ مَدُومٌ عَلَیهِ خَیرٌمِن کَثِیرٍمَملُولٍ مِنهُ» (چیزاندک که با اشتیاق تداوم یابد، بهتر از فراوانی است که رنجآور باشد» (نهجالبلاغه، حکمت 444).
ه) جهتدهی اعمال و كردار
از نفوذ و قدرت تشويق ميتوان براي جهتدهي اعمال و كردار كودك استفاده كرد؛ چراكه براي پيشرفت تحصيلي و حتي رشد اخلاقي كودكان بسيار مؤثر است (قائمي، 1378، 283) و همچنین سبب شكلگيري عادات مطلوب در آنان ميشود. بهعبارتدیگر، ازآنجاکه از طريق رفتارهاي تشويقآميز، بيش از هر چيز به يك نياز مهم كودکان، يعني نياز به محبت، تعلق و توجه، پاسخ داده ميشود؛ ميتوان شاهد بيشترين، مؤثرترين و پايدارترين اثر در رفتار آنان بود(افروز، 1384، 68). اين روش، مشوق به اعمال نيك و فضايل اخلاقي و عامل بازدارنده از رذايل اخلاقي تلقي ميشود (رهبر و رحيميان، 1377، 139) که موجبات رشد و كمال انسانها و تنبه و آگاهي ديگران و نيز هدايت صحيحشان را در پی دارد (حاجي بابائيان اميري، 1388، 288) و يك وسيله بالقوه مفيد و كارساز در به کار بردن انضباط است (نوابينژاد، 1380، 39).
حضرت امیر(علیهالسلام) در عهدنامه مالک فرمودند: «وَ لا تَکونَنَّ المُحسِنُ و َالمُسیءُعِندَکَ بِمَنزِلَهٍ سَواءٍ؛ فَإنَّ ذلِکَ تَزهیدًالِأهل الإحسان فی الإحسان ِو َتَدریبًاذلِأهل الإساءَهِ علی الإساءَهِ وَأَلزِم کُلًّامِنهُم ماألزَمَ نَفسَه» (هرگز نباید نیکوکار و بدکار در نزد تو یکسان باشندکه آن، رغبت نیکوکار را در نیکی کم کند و بدکار را به بدی وادار نماید و هر یک از ایشان را مطابق کارش جزا ده» (نهجالبلاغه/ نامه 53).
یافتهها
در راه آموزش و سازندگي كودكان و براي پيشبرد برنامهها و رسيدن به اهداف و مقاصد تربيت، حضرت علی (علیهالسلام) تشويق را بسيار مؤثر میدانند و چنانچه اين روش به طور صحيح عملي شود آثار مفيدي بر روي كودكان خواهد داشت. در رابطه با سؤال اول، تشويق، از ريشه شوق و مصدر است؛ در لغت به معناي آرزومند كردن و در اصطلاح: ايجاد شور و شعف، حركت و سرعت در مسير انجام كار به طور كامل و نيكو است.
درصورت استفاده صحیح از تشویق، این آثار بر آن مترتب ميشود: رغبت و شوق به كار، شكوفايي استعدادها، ايجاد اعتمادبهنفس، تكرار و تداوم عمل، جهتدهي اعمال و کردار کودکان؛ که اینها نتیجه این تحقیق و پاسخ مسئله اصلی است.
جمعبندی
روش تربيتي تشویق، از جايگاه بسيار مهمي برخوردار است و ميتواند در عبادات، اصلاح اخلاق فرد، خانواده و اجتماع، رشد علم و صنعت و تكامل در ابعاد مختلف زندگي، نقش معجزهآساي خود را به منصه ظهور رساند و سعادت دنيوي و اخروي را به ارمغان آورد.
.