نویسنده: احمد اولیایی
چکیده
شادی و نشاط از ضروریات زندگی بشری در بعد روانی است. رسانه ملی نیز بهعنوان پرمخاطبترین رسانه در کشور با توجه به کارکردهای رسانه، میتواند نشاط و شادی را در جامعه گسترش دهد. مسئله اصلی این است که آیا اسلام بهعنوان پارادایم اصلی تولید محتوا در جامعه اسلامی، در مورد شادی و نشاط بحثی ارائه کرده است؟ یا رسانه ملی چگونه میتواند این نشاط و شادی مطلوب را به مخاطب انتقال دهد و فرهنگسازی کند؟ در این تحقیق سعی شده بر مبنای روش تحلیلی و با نگاهی به دو برنامه خندوانه و دورهمی به این دو مسئله بپردازد؛ به نظر میرسد اسلام دارای الگو و شاخصهای شادی و نشاط است و رسانه ملی نیز باید با تولید برنامههای نشادآفرین منطبق بر الگوی اسلامی، نشاط را در جامعه گسترش دهد.
واژگان کلیدی: شادی، نشاط، رسانه ملی، اسلام، خندوانه، دورهمی.
مقدمه
در دنیای امروز مشکلات اجتماعی و اقتصادی و ...، در حال تغییر نگاه بشریت است. اضطرابهای فکری و درگیریهای ذهنی و درونی حاصل از این مشکلات، زندگی انسان را تحتالشعاع قرار داده است. میل انسان بهسلامت جسم و روح طبیعتاً وی را در مسیر جستجوی راهی برای مقابله با این ناآرامیها قرار میدهد. شادی و نشاط راهکاری است که میتواند بخش عمدهای از مشکلات روحی انسان را کاهش دهد. شاد زیستن هم ازآنجهت که باب میل انسان است و هم ازآنجهت که راهحل تبدیل زندگی سخت به زندگی زیبا است، مورد توجه انسان قرار دارد. امروزه نیز شادي بهعنوان يك معيار اصلي در تشخيص سلامت رواني محسوب میشود. با نگاهی به عملکرد رسانهها بهویژه رسانه ملی ایران که در این تحقیق مورد نظر است، به نظر میرسد تولیدکنندگان رسانه بر همین مبنای ضرورت شادی، تولیدات خود را برای شاد نمودن جامعه و ارائه الگوی نشاط افزایش دادهاند. پس از ضرورت توجه به شادی، راههای رسیدن به شادی مسئله بعدی است. در مکاتب مادی طبیعتاً انسان پس از رفع نیازهای اولیه و احتیاجات مادی، مانند غذا و شهوت و. به آرامش و درنتیجه به شادی دست مییابد؛ البته نه به این معنا که هر آرامشی به شادی تبدیل شود؛ اما شادی بدون آرامش پیشنی نیز امکان ندارد؛ اما در مکاتب الهی بعد روحانی انسان بیشتر مورد توجه قرار میگیرد؛ بهعبارتدیگر از نظر دین به معنای مطلق، شادی انسان درگرو آرامش روحی بشر است و آرامش روحی با قرب به سمت پروردگار حاصل میشود.
اسلام بهعنوان یک دین کامل با نگاه جامع به انسان و نیازهای مادی و معنوی وی، برنامه تمام و قابل اجرایی را به بشر ارائه میدهد. با توجه به اینکه شادی یکی از نیازهای قابلتوجه انسان است، طبیعتاً دین اسلام بدان توجه و برای آن برنامه دارد. روانشناسی الهي كه بهصورت كامل در روانشناسی اسلامي نمود مییابد، از لحاظ داشتن اصولي براي توجيه فعلوانفعالات رواني انسان و همچنین دارا بودن قوانيني كه در ايجاد رشد و جلوگيري از سقوط میتوانند به انسان كمك نمايند و در بين مكاتب روانشناسی موجود و رايج در جهان منحصربهفرد است، چراکه اين مكتب بهمنظور تعالي انسان به هر دو جنبه نظري و عملي توجه دارد (حسيني، 1385، 42). این پژوهش درصدد کشف مبانی شادی در منابع اسلامی و نقش رسانه در تبیین الگوی نشاط است.
بیان مسئله
دین در معنای واقعی خود باید برای تمام ابعاد انسان برنامه کامل و قابل اجرایی داشته باشد. اگر نیازهای انسان را مطابق با ابعاد جسمی و روحی انسان به نیازهای روانی و جسمی تقسیم کنیم، قطعاً شادی و نشاط یکی از نیازهای بشر است. حال سؤال این است که اسلام بهعنوان یک دین الهی آیا برنامهای برای شادی و نشاط انسان دارد؟ در کنار این مسئله اصلی، آسیبشناسی برنامههای نشاطآور در رسانه ملی میتواند مسئله فرعی باشد که این پژوهش به آن میپردازد.
ضرورت
ازآنجهت که برخی اسلام را یک دین خشک و غیر منعطف و از طرفی یک دین صرفاً اخروی و بدون برنامه برای دنیای انسان میدانند، لازم است که این بعد دین اسلام، یعنی پرداختن به شادی و نشاط تبیین شود؛ از طرف دیگر نیز هجمه دشمن در جایگزینی شادیهای کاذب و دنیوی بهجای نشاط و شادیهای و همچنین تولید سریع و رو به رشد برنامههای طنز در رسانه نیازمند یک مبانی دقیق در موضوع شادی و نشاط، ضرورت پرداختن به این امر را دوچندان میکند.
تعریف شادی
شادي حالت مثبتي است كه در انسان به وجود ميآيد و در مقابل غم و اندوه قرار دارد. شادي حالتي است كه در مقابل سوگ قرارداد و معمولاً منجر به رفتاري ميشود كه بر آن حالت شادیکنان گفته ميشود، يعني فرد در حال شادي كردن است (دهخدا، ذيل واژة شادي، 1389).
در فرهنگ و ادب فارسی برای شادی مفاهیمی نظیر خوش و خرم، سرور، تازگی، طراوت، شادمانی، سرزندگی، زندهدلی، سبکی و چالاکی، طرب، خرسندی، خجستگی، کامروایی، رغبت درونی، ضدافسردگی و نظیر آن، در نظر گرفته شده است (معین، ذیل واژة شادی، 1381).
روان انسان در مقابل عوامل بيروني و دروني، واكنشهاي مختلفي از قبيل شادي و خوشحالي، خشم، تنفر، ترس و اندوه از خود نشان ميدهند كه به آنها «هيجان» ميگويند. اين هيجانها بسته به عوامل پديدآورنده و نيز ديدگاه ما و انديشههاي انسان، گاه مثبتاند و گاه منفي، يكي از اين جنبههاي هيجان «شادي» است كه با واژههايي چون سرور، نشاط، وجد، سرخوشي، مسرت و خوشحالي هممعناست (طریقهدار، 1383، 22).
افلاطون در جمهوری به سه عنصر در وجـود انسـان اشـاره میکند کـه عبارتاند از: قـوه عقــل یــا امیـال[1]، احساسات[2] و استدلال[3]؛ افلاطون شادی را حالتی از انسان میداند کــه بیـن ایـن سـه عنصـر هماهنگی وجود داشته باشد (جعفری،1394).
به عقیده ارسطو، دستکم سه نوع شادمانی وجود دارد؛ در پایینترین سطح، عقیده مردم عادی است که شادمانی را معادل موفقیت و کامیابی میداند و در سطح بالاتر از آن، شادمانی موردنظر ارسطو یا شادمانی ناشی از معنویت قرار میگیرد (آیزنک، 1378، 9). ارسطو شادی را زندگی معنوی میداند (همان، 10).
جان لاک[4] و جرمی بنتام[5] معتقدند که شادی مبتنی بر تعداد وقایع لذتبخش است (همان، 11)
شادمانی حالتی از ذهن است نه رشتهای از حوادث، احساسی است آرامبخش که میتوانید همیشه تجربهاش کنید یا با آن زندگی کنید و نه چیزی که برای یافتنش نیاز به جستجو داشته باشید؛ در حقیقت شادمانی در خارج از وجود شما نیست (کارلسون،1380، 25).
اهمیت شادی
پس از تعریف شادی باید درجه اهمیت این موضوع مورد بررسی قرار گیرد. همانطور که در مقدمه ذکر شد، شادی در دنیای مدرن مملو از اضطراب و مشکلات، دغدغه و تشویش، غم و اندوه، یکی از بهترین راههای تداومبخش زندگی بشر است.
در دنياي كنوني، با پيچيده شدن رفتار، تعاملها، روابط و زندگي انسان، يا بر اثر حوادث يا فعاليتهاي طاقتفرساي روزانه و حركت در پیچوخمهای دشوار زندگي، چنان دچار بحرانهاي روحي و رواني و رنجهاي جسمي ميشود كه براي رهايي از اين افسردگي ناشي از فعاليت و سنگيني كار و فشار روحي و رواني، بايد به شادي و تفريح بهعنوان يك عنصر حياتي و جداييناپذير زندگي خود بنگرد و حتي براي آن برنامه داشته باشد؛ زيرا همانگونه كه جسم انسان نياز به غذا و انواع ويتامينها دارد، روح انسان نيز به تنوع، استراحت، تفريح و شادي و نشاط نياز دارد (دانش، 1385، 41).
یکی دیگر از محققانی که در مورد شادی و اهمیت آن در زندگی تحقیقات وسیعی داشته است، میگوید: «آنکس كه داراي قلب شادمان است، همه عناصر جهان و پديدههاي آن را در حياتي پُرشور و جنبشي بانشاط حس ميكند و حس زندهانگاري را در خود پرورش ميدهد و همه هستي را در شور و طرب به نظاره مينشيند و از اين منظر، اميد و شوق به پيشرفت و تعالي را در خود باز مييابد. انسان طربناك همه عناصر هستي را در حيات پُرشور حس ميكند و در همهچیز رنگ خدا و معناي ربوبيت را جستوجو ميكند. قلب شادمان همه هستي را در شور و طلب ميبيند و با ديدن هر نمودي از نمودهاي هستي به ابتهاج و انبساط روحي دست مييابد. قلبي كه پايگاه عرش الهي و جايگاه نزول رحمت و محبت خداست، آن قلب با طراوت و بانشاط است» (کريمي، 1382، 56).
صحبت از اهمیت شادی، مانند صحبت از اهمیت خواب و نور و مانند اینهاست. این ضرورت اینقدر در زندگی انسان پررنگ است که نیاز به اثبات و آوردن ادله ندارد. شادی و نشاط به زندگی انسان رنگ بخشیده و رنج و ناراحتی را دور میکند. به هرحال دنیا مکان مشکلات است و هیچ زندگی خالی از دغدغه نیست. آنچه میتواند تحمل و حل این مشکلات را تسهیل بخشید، روحیه و امید است و این دو در بستر نشاط فراهم میشود.
انواع شادی
شادی اگر به معنای حالتی خاص مملو از هیجانات باشد، میتواند انواعی را ذیل خود داشته باشد. مارتین سلیگمن (2002) محققی ست که در زمینه شادی و نشاط تحقیق کرده است؛ وی ابتدا هیجانات را به سه دسته تقسم کرده و میگوید: شادی در دسته سوم قرار دارد.
1- هیجانات مربوط به آینده: خوشبینی، اعتماد، ایمان و...؛
2- هیجانات مربوط به گذشته: رضایت (خشنودی)، خرسندی، غرور، افتخار...؛
3- هیجانات مربوط به حال: مانند احساس سرخوشی و شور، ایمان، شادکامی، عزتنفس، تعادل در نیازها، استشمام رایحه خوب، طعم یک چاشنی خوشمزه، رقابت کردن و مسابقه، آموزش و کمک به سایرین، ...؛ همانطور که مشاهده مینمایید، شادی و شادکامی در دسته سوم و ذیل نوع هیجانات مربوط به حال است.
سلیگمن انواع شادی را به شرح ذیل بیان میکند؛
- رفتاری: رقص، ورزش...؛
- عاطفی: محبت کردن، خنده، شوخی، عشق ورزیدن...؛
- شناختی: اندیشه، کسب دانش و یادگیری، کاربرد دانش...؛
- معنوی: رضایت عرفانی از انجام کار خیر ... (سليگمن، 1389، 72).
البته این تقسیمبندی در پارادایم مادی شکلگرفته است و میتواند انتقاداتی از دیدگاه اسلامی را به همراه داشته باشد. اسلام ازآنجهت که انسانشناسی خاص خود را دارد؛ طبیعتاً در مورد حالات انسانی مانند شادی نیز تقسیمبندی خود را داشته باشد.
شادی در اسلام سه نوع است:
- شادی معنوی به شکرانه نعمتهای الهی؛
- شادی مادی حلال؛
- شادی مذموم که موجب خشم خداوند و همراه گناه است (عباس نژاد، 1387، 25).
عوامل مؤثر بر شادی
شادی بهعنوان یک حالت مطلوب در انسان حاصل تعدادی مؤلفه و پیشزمینه و عامل است. اگر بخواهیم شادی و نشاط را در زندگی حاکم کنیم، طبیعتاً باید عوامل شادیآفرین و شادیساز مورد بررسی قرار گیرد؛ البته لازم به ذکر است که این عوامل فارغ از نگاه دینی یا غیردینی است.
یکی از مهمترین عواملی که شادی را ایجاد میکند و به عبارتی ظرف شادی را فراهم میکند، شخصیت خود انسان و بهویژه بعد مثبت نگری شخصیت است. «ما تصميم میگیریم كه ديگران را چگونه ببينيم؛ وقتي میخواهیم كسي را دوست داشته باشيم، میتوانیم بسيار صبور و شكيبا باشيم. وقتي تصميم میگیریم كه از آدمها برنجيم، بر اشتباهات آنها دقيق میشویم. پس نوع احساسي كه درباره ديگران داريم، به رفتارهاي آنها بستگي ندارد، بلكه به نگرش خود ما مربوط است. اكثر آدمها بيشترين وقت خود را صرف جستوجوي عیبهای ديگران میکنند و كمتر بهخوبیهاي آنها میپردازند؛ پس براي به دست آوردن شادي بايد ياد بگيريم كه انديشههايمان را كنترل كنيم؛ چون «آنچه مايه خوشبختي و شادي انسان میشود، درون اوست، نه عوامل بيروني»؛ البته اين را نيز بايد به ياد داشته باشيد كه آنچه شما را آزرده است، نفس حادثه نيست، بلكه تفكرات شما درباره آن حادثه است» (مأیوس، 1393، 96).
اعتمادبهنفس عموماً با رضایت از خود، رابطه تنگاتنگ دارد و به شادی نیز میانجامد. افرادي كه از اعتماد و اطمينان به نفس كاملي برخوردارند، در ايجاد و استمرار موقعيتها و فرصتهاي شادي و نشاط و حتي استفاده از اين فرصتها موفقترند. خانم اليزابت هارلوك، روانشناس معاصر، «سه ميم» را عوامل اصلي شادي میداند: محبوبيت؛ مقبوليت؛ موفقيت و اين «سه» وقتي حاصل میشود كه انسان به خود اعتماد داشته باشد (سلطاني، 1379، 33).
ازآنجهت که انسان یک موجود اجتماعی است، روابط اجتماعی و ارتباط با دیگران میتواند حالت نشاط را برای وی به همراه داشته باشد. پرفسور رابرت يونتام، محقق و استاد دانشگاه هاروارد، در تحقيقي به اين نتيجه رسيد كه يكي از موارد شاد بودن انسان، داشتن روابط اجتماعي و خانوادگي است؛ وي معتقد است هرچه فرد روابط اجتماعي بيشتري داشته باشد، از سلامت روحي و رواني برخوردار ميشود و بر شادي وي افزوده خواهد شد؛ به گفته اين محقق، انسان بهصورت ذاتي، موجودي اجتماعي خلقشده است كه احساس دروني كمك به ديگران در او وجود دارد؛ بنابراين با داشتن چنين روابطي، فرد احساس سبكي و شادي ميكند.
زندگی انسان همیشه دارای اوقات فراغت است. اوقافت فراغت در عین اینکه زمان فراغت و برنامههای فوقالعاده انسان است و میتواند هیجانات انسان را ارضا کند، درعینحال اگر به طرز نادرست گذرانده شود میتواند موجب افسردگی و ناامیدی شود.
دانشمندان علوم انساني، شاديآفريني فعاليتهاي اوقات فراغت را با استفاده از دو تئوري توضيح ميدهند. تئوري اول مربوط به انتخابگر بودن انسان است. ازآنجاکه فعاليتهاي اوقات فراغت فعالیتهایی هستند كه فرد با توجه به علاقه خود و با آزادي عمل در مورد آنها تصميمگيري ميكند، اينگونه فعاليتها حتي وقتیکه فرد را از نظر جسماني آزار ميدهد، مثل ورزش، موجب شادي او ميشوند. تئوري ديگري كه نشاطانگيزي فعاليتهاي تفريحي و اوقات فراغت را تبيين ميكند، تئوري انگيزش اجتماع[8] است؛ زيرا همه فعاليتهاي اوقات فراغت باوجود تنوع و تفاوتهايي كه با هم دارند، به نحوي نيازهاي اجتماعي را برآورده ميسازند. زاكرمن (1979) معتقد است فعاليتهاي اوقات فراغت دودستهاند: دسته اول، فعاليتهايي هستند كه در عين آرامش و بدون تحريك جسماني انجام ميگيرند و سطح برانگيختگي و نشاطانگيزي آنها كمتر است و دسته دوم، فعاليتهايي هستند كه ضمن فعالسازي جسم، با افزايش شور و هيجان همراه هستند و سطح برانگيختگي و نشاطآفريني آنها بيشتر است (شاه جعفری، 1381، 54).
هیچکس در لزوم فراهم بودن بستر مناسب اقتصادی برای رفاه بیشتر و درنتیجه آرامش افزونتر تردیدی ندارد؛ اما برخی اصرار دارند وضعیت اقتصادی مطلوب را تنها عامل شادی معرفی کنند؛ اما واقعیت این است که هرچند شرایط اقتصادی شرط لازم است، اما بههیچوجه کافی نیست؛ دايز بسوف لوكاس و اسميت (1999) چنين گزارش ميكنند كه مردم كشورهاي ثروتمند از كشورهاي فقير، شادترند، اما مايزر (2000) چنين بيان ميكند كه بين سطح درآمد و شادي در ميان مردم امريكا، كانادا و اروپا همبستگي ضعيفي وجود دارد. آرجيل (1999) معتقد است بين درآمد و شادماني ارتباط مثبت وجود دارد، اما پژوهشهاي وي نشان داده است كه اين ارتباط در بين اقشار كمدرآمد، بيشتر است؛ يعني درآمد تااندازهای كه نيازهاي مادي افراد را برطرف ميسازد، بر شادماني تأثير دارد، ولي درآمد بيشتر از حد مورد نياز شادماني را افزايش نميدهد (همان، 55).
طبیعی است انسانی که از یک بیماری رنج میبرد به میزان رنج و دردی که تحمل میکند، از شادی و نشاط دور میشود. سلامتی یکی از نعماتی است که اهمیت و اولویت آن غیرقابلانکار است. «سلامت و شادماني با يكديگر ارتباط دارند. برخي از تحقيقات، از جمله مطالعات عليپور، نوربالا، اژهاي و مطيعيان (1379)، بيانگر اين نكته هستند كه شادي دستگاه ايمني را تقويت ميكند و تقويت دستگاه ايمني بدن، سلامت فرد را بهبود ميبخشد. برخي ديگر از صاحبنظران از جمله مايرز (1992) [نيز] معتقدند كه وجود سلامت، شرط اول شادماني است» (همان، 56).
با توجه به نیاز عاطفی و جنسی انسان، ازدواج و تأهل میتواند در شادی وی تأثیر بسزایی داشته باشد؛ دو نیاز مذکور که از مهمترین نیازهای انسان نیز هستند، اگر برطرف شوند، انسان به سمت شادی و شادکامی حرکت خواهد کرد.
اشخاص جوان يا پير، زن يا مرد و فقير يا ثروتمند، از داشتن رابطه عاشقانه پُردوام، شادتر ميشوند. صدها بررسي صورت گرفته در اين زمينه، به اين نتيجه واحد رسيدهاند که زوجها در مقايسه با افراد مجرد يا همسر از دست داده و بهویژه در مقايسه با کساني که از هم جدا شدهاند، شادتر هستند و از زندگي خود بيشتر لذت ميبرند. بررسيهاي انجام شده در آمريکا نشان ميدهد که کمتر از ۲۵ درصد اشخاص مجرد و بيش از ۴۰ درصد کساني که ازدواج کردهاند، خود را شاد معرفي ميکنند (بیات ریزی، 138، 107)
تحقيقات وندي وود[9] و همکارانش در مورد «نقش ازدواج در شادي و مهرورزي»، به اين نتيجه انجاميده است که در ازدواجهاي پُرتنش و ناموفق، زنها، بيشتر از مردها رنج ميبرند. ازدواج در اين خانوادهها، به کم شدن آلام رواني، اعتيادها و ميزان خودکشي زنها کمک نميکند؛ اما درمجموع و اگر بخواهيم نقش ازدواج را در ميزان شادکامي افراد بررسي کنيم به اين نتيجه ميرسيم که بهطورکلی، زنها، از ازدواج، راضيتر از مردها هستند. به اعتقاد وندي وود، زنها اگر با رابطه صميمانه مثبت، روبهرو شوند، بيش از مردها از آن لذت ميبرند (همان).
بیهدفی در زندگی رابطه مستقیمی با امید و نشاط دارد. فرد بیهدف هیچگاه تلاشی نخواهد کرد و از آن جهت که هدفی نداشته، هیچگاه شاد نخواهد بود، چراکه شادی عمدتاً زمانی رخ میدهد که انسان به هدفهای کوچک یا بزرگ خود میرسد. روانشناس شهير، ويكتور فرانكل كه در اسارت نازيها به كشف معنا درماني نائل شد، در همان زمان، همه نزديكان خود را از دست داده بود؛ پدر، برادر و همسرش از بين رفتند، همه اعضاي خانوادهاش از بيماري جان دادند، اما گرسنگي، سرما و شكنجه، هرگز زانوان پرتوان فرانكل را خم نكرد. او دراینباره میگوید: آنچه انسان را از پاي درمیآورد، رنجها و سرنوشت نامطلوب نيست، بلكه بيمعنا شدن زندگي است كه مصيبتبار است. معنا تنها در لذت و شادماني و خوشي نيست، بلكه در رنج و مرگ هم میتوان معنايي يافت (سبحانی نیا، 1386، 87).
نشاط و شادی در اسلام
اسلام بهعنوان یک دین کامل ازآنجهت که شادی را یکی از مهمترین نیازها و اولویتهای انسان میداند، برای آن برنامه کامل و قابل اجرایی نیز ارائه میدهد. برای کشف نظر اسلام در مورد شادی و نشاط باید به دو منبع اصلی دین یعنی قرآن و روایات مراجعه شود.
شادی در قرآن
الف. واژه شادي در قرآن کریم
در قرآن کریم چند کلمه با معنای شادی آمده است که بهاجمال هر کدام از آنها را بررسی میکنیم.
فرح
از نظر لغت فرح مخالف حزن و اندوه است (ابن فارس، 1362، ذیل ماده فرح) و عبارت است از لذت قلب و روح از رسیدن به آنچه میل دارد (فیومی، 1383 2، 638)؛ در بیان دیگر گفته شده که فرح شرح صدر است به سبب لذت زودگذر كه اكثراً دربارة لذات حسی و دنیوی صدق میكند (راغب، 1388، 628).
فرح در قرآن در چند معنا بهکاررفته است؛
- سركشی و بدمستی؛ « إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ» (قصص، 76).
- خوشنودی و رضا؛ «مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَكَانُوا شِیَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ» (روم، 32).
- شادمانی و خوشحالی؛ «فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ» (آلعمران، 170).
سرور
راغب اصفهانی معنای سرور را شادي مکتوم در قلب بیان میکند، چراکه در ریشه سرور، مفهوم سرر است که به معناي امر پنهان میآید؛ از اینرو در سرور معناي سر ملحوظ است (راغب، 1388، 404). سرور در نگاه برخی دیگر نقطه مقابل حزن است. این کلمه در سوره انسان و انشقاق در مورد شادی و نشاط مؤمنین بهکار رفته است. فوقاهم الله شر ذلک الیوم و لقاهم نضره و سرورا (انسان: 11)؛ (مؤمنان به خاطر نیکیشان) خداوند آنان را از شر آن روز (قیامت) نگه میدارد و آنها را میپذیرد درحالیکه غرق شادي و سرورند.
فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ کِتابَهُ بِيَمينِهِ فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسيراً وَ يَنْقَلِبُ إِلي أَهْلِهِ مَسْرُوراً (انشقاق: 7-9)؛ پس کسی که نامه اعمالش به دست راستش داده شود، بهزودی حساب آسانی براي او میشود و خوشحال به اهل و خانوادهاش باز میگردد.
نضره
نضره به معناي طراوت و زیبایی، نعمت و زندگی، ثروت و به تعبیري دارایی است. در دو آیه میتوان این کلمه را مشاهده کرد؛ وجوه یومئذ ناضره (قیامت: 22)؛ در آن روز صورتهایی شاداب و مسرور است ویا در آیه: و تعرف فی وجوههم نضره النعیم (مطفیین: 24)؛ در چهرههایشان طراوت و نشاط نعمت را میبینی و میشناسی.
ضحک
ضحک به معنای خندیدن با مشتقاتش ده بار در قرآن ذکر شده است؛ ضحک، انبساط وجه است بهطوریکه دندانها از سرور و شادي، ظاهر شوند.
حضرت سلیمان علیهالسلام پس از شنیدن کلام مورچهای که به دیگر مورچگان میگفت: «حَتَّي إِذا أَتَوْا عَلي وادِ النَّمْلِ قالَتْ نَمْلَةٌ يا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساکِنَکُمْ لا يَحْطِمَنَّکُمْ سُلَيْمانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ» (نمل: 18)؛ (وقتی به سرزمین مورچگان رسیدند) مورچه ای گفت: به لانههای خود بروید تا سلیمان و لشکرش شما را پایمال نکنند، درحالیکه نمیفهمند، تبسم کرده و خندیده است: «فَتَبَسَّمَ ضاحِکاً مِنْ قَوْلِها» (نمل: 19)؛ سلیمان از سخن او تبسمی کرد.
عوامل شادی در قرآن
پیشازاین عوامل مؤثر بر شادی بهطور عام، یعنی فارغ از نگاه دینی ذکر شد، اما در این قسمت مؤلفههای شادیآفرین از منظر قرآن بیان میشود؛
ایمان به خدا سرچشمه آرامش است. ایمان تأمینکننده نیازهای روحی انسان در کنار دعا و توکل، میتواند بهترین و آمادهترین زمینه شادی را برای انسان فراهم کند. شادی نیاز به بستر دارد و این بستر در گرو آرامش و آرامش درگرو ارتباط با خداوند در قابل ایمان است.
قرآن کریم میفرماید: قُلْ مَنْ يُنَجِّيکُمْ مِنْ ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً لَئِنْ أَنْجانا مِنْ هذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرينَ، قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيکُمْ مِنْها وَ مِنْ کُلِّ کَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِکُونَ (انعام: 63 و 64)؛ بگو اي پیغمبر آن کیست که شما را از تاریکیها و سختیهای بیابان و دریا نجات میدهد، گاهی که او را به تضرع و زاري و از باطن قلب خود میخوانید که اگر ما را از این مهلکه نجات داد، پیوسته شکرگزار او هستیم. بگو خداست که شما را از آن سختیها نجات میدهد و از اندوه میرهاند، باز هم به او شرك میآورید. آدمی همواره در شداید روزگار وقتی از اسباب ظاهري قطع امید میکند، به فطرت انسانی خود مراجعه کرده و مشاهده میکند که این تنها خداوند است که میتواند او را نجات داده و مایه آرامشش شود (طباطبایی، 1374، 7، 199)
انسان همانگونه که اگر کسی به او نیکی کند، شاد میشود، در صورت نیکی به دیگران نیز احساس خوشایند شادگونه به وی دست میدهد.
إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (بقره: 277)؛ آنان که اهل ایمان و نیکوکار هستند و نماز بهپای میدارند و زکات میدهند، آنان را نزد پروردگارشان پاداش نیکو خواهد بود و هرگز ترس و بیمی از حوادث آینده و اندوه و غمی از گذشته نخواهند داشت. این آیه در کنار ایمان و نماز، عمل صالح، زکات و صدقه دادن را یکی از عوامل از بین رفتن و ترس و حزن میشود. واضح است که نیکوکاری به دیگران یکی از مصادیق اصلی عمل صالح است؛ بهعلاوه خود زکات در این آیه مؤید این مطلب است. از طرف دیگر وقتی خوف و حزن از انسان دور شود شادی جای آنها را خواهد گرفت.
طبیعی است که رزق و روزی مادی و معنوی یکی از عوامل مهم شادی انسان است. قرآن کریم به این گزاره صحه گذاشته و بیان میدارد؛
اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ فَرِحُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتاعٌ (رعد: 26)؛ خداوند روزي را براي هر کس بخواهد (و شایسته بداند) وسیع و براي هرکس بخواهد (و مستحق ببیند) تنگ قرار میدهد، ولی آنها به زندگی دنیا شاد شدند، درحالیکه زندگی دنیا در برابر آخرت متاعی ناچیز است؛ البته تأکید میکند که مال دنیا و شادی ناشی از آن در مقابل رزق اخروی ناچیز است.
دنیا محل مشکلات و مصیبتها است؛ صبر یکی از مهمترین راهکارهای تحمل این مشکلات است؛ صبر طبق آیه ذیل خوف و حزن را از بین میبرد و همانطور که بیان شد، در نبود حزن و ترس، این شادی است که به انسان روی میآورد؛ البته اگر بهطور دقیق بخواهیم بیان کنیم، صرف نبود حزن و اندوه مساوی با شادی نیست، چراکه شادی یکحالتی افزون بر حالت عادی انسان است؛ اما نبود حزن و اندوه که حاصل صبر بر مشکلات است، زمینه را برای شادی ایجاد میکند.
إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ (فصلت: 30)؛ آنان که گفتند: محققان پروردگار ما خداست و بر این ایمان پایدار ماندند، فرشتگان رحمت بر آنها نازل میشوند و مژده میدهند که دیگر هیچ ترس و حزن و اندوهی نداشته باشید و شما را به همان بهشتی که وعده کردهاند، بشارت باشد.
هیچکس بهاندازه خداوند متعال بر انسان اشراف ندارد و اوست که نیازهای بشر را میداند و در قالب دین برایش نسخه ارائه داده است. خداوند با توجه به نیاز انسان به شادی، یکی از عوامل شادی، یعنی تفریح، مسافرت و گردش در طبیعت را از مهمترین نعمات الهی معرفی کرده است؛ أَمَّنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ. (نمل: 60)؛ آن کیست که آسمانها و زمین را خلق کرده و از آسمان براي شما آبی فرستاده که با آن باغهای زیبا و سرور انگیز رویاندیم. همانطور که میبینید خداوند در آیه فوق، باغ را با صفت سرور انگیز بیان میدارد و این بدان معناست که در لذتهای طبیعی، مانند استفاده از باغهای زیبا، شادی و سرور وجود دارد.
همسر و فرزند خوب میتواند زندگی انسان را به بهترین شکل ممکن مملو از شادی و نشاط کند. زیبایی روابط محبتآمیز زناشویی و همچنین ارتباط والدین با فرزند در روحیه انسان بهشدت تأثیر گذاشته و شادی را به ارمغان میآورد؛ وَ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِماماً (فرقان: 74)؛ پروردگارا، از همسران و فرزندانمان مایهروشنی چشم ما قرار ده. در آیه فوق همسر و فرزند مایهروشنی چشم بیان شده است؛ «قرهالعین» در معنای آرام گرفتن چشم و کنایه از شادی و نشاط آمده است (قرشی، 1371، 5، 303).
شادیهای ممنوع و مذموم در قرآن
شادی درعینحال که برای هر انسانی لازم و لذتبخش است، اما گاهی به مذمت از آن یاد شده است؛ البته دلیل ذم این قبیل شادیها خود شادی نیست، بلکه علت و اثر آن شادی است که موجب شده خداوند آن را ممنوع اعلام کند؛ در قرآن به بعضی از این شادیها اشاره شده است؛
- شادی از منشأ غرور
بعضی از اوقات انسان دچار شادی مغرورانه میشود. قرآن این نوع شادی را بسیار مذمت کرده است؛
إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ (قصص: 76)؛ قارون از قوم موسی بود، اما بر آنها ستم کرد. ما آنقدر از گنجهای مختلف به او داده بودیم که حمل صندوقهای آن براي یک گروه زورمند مشکل بود؛ به سبب بیاور هنگامی را که قومش به او گفتند: اینهمه شادي مغرورانه مکن که خداوند شاديکنندگان مغرور را دوست نمیدارد. همچنین در آیه ده سوره هود میفرماید: وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ نَعْماءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ؛ و اگر او را پس از سختی و پریشانی که به او رسیده خوشی و نعمتی بچشانیم (مانند صحت و ثروت و امنیت)؛ حتماً خواهد گفت که سختیها و بلاها از من برفت (و بر نخواهد گشت) و در آن حال سرمست و فخرفروش خواهد بود.
- شادی تمسخرآمیز
در جریان دعوت حضرت موسی علیهالسلام، فرعون و قومش پیامبر خدا رو مسخره میکردند و میخندیدند. هرچند بهظاهر شادبودند اما خداوند این شادی را ممنوع کرده و به بدی از آن یاد میکند؛
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآیاتِنا إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِ فَقالَ إِنِّی رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِین: فَلَمّا جاءَهُمْ بِآیاتِنا إِذا هُمْ مِنْها یَضْحَکُونَ (زخرف: 46-47)؛ ما موسی را با آیات خود بهسوی فرعون و درباریان او فرستادیم (به آنها) گفت: من فرستادة پروردگار عالمیانم؛ ولی هنگامیکه او آیات را براي آنها آورد از آن میخندیدند.
- شادي توأم با هوسرانی و خوشگذرانی
خداوند در آیه 32 سوره انعام، دنیا را بازی و سرگرمی معرفی میکند و در آیه 60 و 61 سوره نجم در مورد اهل دنیا چنین میگوید: وَ تَضْحَکُونَ وَ لا تَبْکُونَ؛ و میخندید و نمیگریید و شما در غفلت هستید؛ اهل دنیا از آن جهت که با دنیا مأنوس شده و بهظاهر آن دلخوش کردهاند با آن میخندند و احساس شادی میکنند، اما باید بدانند که این شادی مذموم و ممنون است.
- شادی به زشتیها
یکی از بدترین نوع شادبودنها این است که انسان از عمل بد خود شاد باشد و احساس فرح کند؛ خداوند در مورد این شادی ممنون میفرماید: لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ يَفْرَحُونَ بِما أَتَوْا وَ يُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِما لَمْ يَفْعَلُوا فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفازَةٍ مِنَ الْعَذابِ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ (آل عمران: 188)؛ البته گمان مبر کسانی که به آنچه کردهاند، شادمانی میکنند و دوست دارند به آنچه نکردهاند، مورد ستایش قرار گیرند، قطعاً گمان مبر که براي آنان نجاتی از عذاب است [که] عذابی دردناك خواهد داشت.
شادی در روایات
در روایات و احادیث اسلامی به موضوع شادی بسیار پرداخته شده است که نمیتوان در این مقال به همه آنها اشاره کرد. «اين شاديها گاهي براي خود آدمي و زماني براي ديگران است، آن همه ثواب كه براي تبسم به روي ديگران ذكر شده و سفارشهايي كه براي پوشيدن لباسهاي شاد و روشن، بوي خوش، نظافت و نظم و پاكيزگي، مسافرت و تفريح، حضور در طبيعت و نگريستن به سبزه و آب، مهرباني و محبت، زدودن كينه و حسد، شوخي و مزاح و خلاصه ادخال سرور در قلب مردم شده است، همه براي ايجاد فضاي شادي و راندن غم و اندوه و درنتیجه تجدیدقوا براي ادامة حركت تكاملي است» (طریقه دار، 1383، 20).
شادی و نشاط آنچنان در کلام معصومین علیهمالسلام حائز اهمیت است که یکی از بخشهای کتاب مهم اصول کافی به باب «ادخال سرور» اختصاص یافته است (کلینی، 1388، 1، 204)؛ در این باب احادیث پیرامون ستایش شاد کردن دیگران آمده است؛ بهعنوانمثال از رسول اكرم صلواتاللهعلیه نقل است كه فرمود: «ان فيالجنه داراً بقال له دارالفرح، لايدخلها الا من فرحالصبيان»؛ در بهشت جايي است كه به آن خانة شادي گفته ميشود، هيچكس به آن خانه وارد نميشود، مگر آنكه موجب شادي كودكان شده باشد. آنچه از اين احاديث برداشت ميشود، اين است كه بين شاد كردن مؤمن و پاداش بهشت رابطة معنيداري وجود دارد و خداوند براي كساني كه موجبات فرح و شادي بندگانش را فراهم ميآورند، امتياز ويژهاي قائل است (کریمی، 1382، 54).
در منابع دیگر حدیثی نیز بهکرات درزمینةهای مختلف شادی روایات بسیاری بیان شده است؛ در باب اهمیت شادی، امام علي علیهالسلام ميفرمايد: «السرور يبسطالنفس ويثيرالنشاط»؛ شادي باعث انبساط روح و ايجاد وجد و نشاط ميشود (محمدی ری شهری، 1375، 4، 436).
در مورد اصل لزوم سرگرمی، شادی و بعضی قوانین آن در کلام امام رضا علیهالسلام میخوانیم: «اجعلوا لانفسکم حظا من الدنیا باعطائها ما تشتهی من الحلال و ما لا یثلم المروه و ما لا سرف فیه و استعینوا بذالک علی امور الدنیا» (مجلسی، 75، 321)؛ از لذائذ دنیوی نصیبی برای کامیابی خویش قرار دهید و خواهشهای دل را از راههای مشروع برآورید، مراقبت کنید که در این کار به مردانگی و شرافت شما آسیب نرسد و دچار اسراف و تندروی نشوید، تفریح و سرگرمیهای لذتبخش شما را در اداره زندگی یاری میکند و با کمک آن بهتر در امور دنیوی خویش موفق خواهید شد.
در روایتی زیبا و قابلتأمل حضرت رضا علیهالسلام در تقسیمبندی اوقات روز جایگاه شادی را مهم شمرده و بیان میدارند؛ «و اجتهدوا انیکون زمانک اربع ساعات: ساعه لله لمناجاته و ساعه لامر المعاش و ساعه لمعاشره الاخوان الثقات والذین یعرفونکم و یخلصون لکم فیالباطن و ساعه تخلون فیها للذاتکم و بهذهالساعه تقدرون علیالثلاثالساعات»(همان)؛ کوشش کنید اوقات روز شما چهار ساعت باشد؛ ساعتی برای عبادت و خلوت با خدا، ساعتی برای تأمین معاش، ساعتی برای معاشرت با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیبهایتان واقف میسازند و در باطن به شما خلوص و صفا دارند و ساعتی را هم به تفریحات و لذائذ خود اختصاص دهید و از مسرت و شادی ساعات تفریح، نیروی انجام وظائف وقتهای دیگر را تأمین کنید.
«در سیره معصومان علیهالسلام عنصر شادی آنچنان اهمیت دارد که علاوهبر تأیید آن به تشویق، زمینهسازی و اسباب ایجاد آن نیز توصیه شده است. امام صادق علیهالسلام در حدیثی که لشکریان عقل را در برابر لشکریان جهل قرار داده، میفرماید: لشکر عقل 75 است و لشکر جهل هم در مقابل ایشان و سپس شادی، نشاط، خوشحال و بشاش بودن را لشکر عقل میشمارد که در پیامبران و جانشینان آنها و مؤمنین که دلشان را به ایمان آزموده، وجود دارد: «النشاط وضده الکسل و الفرح وضده الحزن» (کلینی، 1388، 1، 26). در این روایت نشاط و فرح از لشکریان عقل و کسلی و حزن از لشکریان جهل بهشمار آمدهاند» (دانش، 1385، 42).
کارکرد رسانه در شادیآفرینی و نشاط
پیشازاین در مورد شادی، انواع آن و نگاه دین به شادی صحبت شد؛ اینک به توجه به اهمیت رسانه در انتقال معانی به مخاطب در جامعه به کارکرد رسانه در شادیآفرینی میپردازیم. رسانههای جمعی بهویژه تلویزیون نقش بسیار مهمی در تبیین یک اندیشه، گسترش و عملیاتی سازی آن دارند. شادی و نشاط عنوان یک ضرورت کاربردی در جامعه نیاز به تبیین پیشینی دارد؛ به این معنا که رسانه ملی میتواند با توجه به نظریات ارتباطات و کارکردهای تلویزیون و رسانه، نقش عمدهای را الگوسازی شادی و گسترش نشاط ایفا کند.
کوين ويليامز، مشخصههاي كاركردگرايي و كاركرد رسانهها را چنين برميشمارد:
- كاركردگرايي به جامعه بهعنوان نظامي از عناصر و بخشهاي بههمپیوسته با فعاليتهاي مرتبط به هم مداوم و از پيش تعریفشده مينگرد؛
- چنين جامعهاي به سمت تعادل پويا تمايل دارد و اگر ناهماهنگي در آن رخ دهد، نيروهاي درون جامعه براي استقرار دوباره نظم دخالت ميكنند؛
- تمامي فعاليتهاي مرتبط به هم، مداوم و از پيش تعريف شدة جامعه، در حفظ تعادل سهيم هستند؛
- بعضي از فعاليتهاي از پيش تعريف شده و مداوم جامعه، براي بقاي آن ضرورت دارند؛
- رسانههاي ارتباطجمعی يكي از فعاليتهاي از پيش تعیینشده و مداوم هستند و در حفظ ثبات و تعادل جامعه نقش دارند؛
- ارتباطجمعی يكي از عناصر لازم و ضروري ساختار جامعه است و جامعه بدون آن نميتواند به حيات خود ادامه دهد؛
- وسايل ارتباطجمعی در صورت خلق بينظمي و ناهماهنگي، داراي كژ كاركرد ميشوند (ويليامز، 1382، 62).
نظریات ارتباطات و رسانه در این باب، یعنی راههای توسعه شادی در رسانه ملی از اهمیت ویژهای برخوردارند.
نظریه تأثیر پیامهای ارتباطی
نظریههای مربوط به تأثیر پیامهای ارتباطی دارای گستردگی و اهمیت قابلتوجه در قلمرو ارتباطات هستند. بسیاری از پژوهشهای صورت گرفته در این عرصه، به نحوه و کم و کیفِ آثار شناختی و رفتاری پیامهای ارتباطی مربوط است (مهدی زاده، 1392: 50).
نظریههای مربوط به تأثیر رسانه اعم از نظریههای تأثیر مطلق، تأثیر محدود، تأثیر قدرتمند، تأثیر حاصل از مذاکره، بسیار متنوع و متعدد هستند. واضح است که همه آن نظریات مدنظر نیست، بلکه آن تعداد از نظریاتی که برای هدف عملیاتی سازی شادی مفید هستند مورد ارزیابی قرار میگیرد.
الف: نظرية يادگيري اجتماعي و جامعهپذیری
یکی از نظریههای مرتبط با آثار رسانه، نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت باندورا (1986) است كه بهطور ويژه با ارتباطجمعی در ارتباط است؛ بر اساس اين نظريه، انسانها بيشتر آنچه براي راهنمايي و عمل در زندگي نياز دارند، صرفاً از تجربه و مشاهدت مستقيم ياد نميگيرند، بلكه عمده آنها بهطور غیرمستقیم و بهویژه از طريق رسانههاي جمعي آموخته ميشود (مك كوايل، 1382، 221). ادعاي اصلي باندورا اين است كه بيشتر رفتارهاي آدمي بهصورت مشاهدت رفتار دیگران و از طريق الگوبرداري يادگرفته ميشود (مهدی زاده، 1392، 60) باندورا مینویسد: رسانهها اگرچه تنها منبع یادگیری اجتماعی نیستند و نفوذ و تأثیرشان به دیگر منابع یادگیری یعنی والدین، دوستان و معلمان وابسته است، ولی روی مردم تأثیر مستقیم دارند و این تأثیرگذاری به میانجیِ نفوذ شخصی یا شبکههای اجتماعی صورت نمیگیرد (همان).
چهار فرايند اصلي يادگيري اجتماعي در الگوي باندورا عبارتند از: توجه، حفظ و يادآوري، توليد (عملي) و انگيزش. نقطة شروع يادگيري يك رويداد، مشاهدة مستقيم يا غیرمستقیم است. رسانههاي جمعي بهویژه رسانههاي تصويري، منبع اصلي يادگيري اجتماعي هستند. با توجه به این نظریه، میتوان به نقش رسانه ملی در توسعه شادی مطلوب و درنتیجه جامعهپذیری مخاطبان پی برد.
کارکردهای اصلی جامعهپذیری عبارتاند از:
- زمینه انتقال فرهنگ جامعه، از یک نسل به نسل بعد فراهم میشود و بدین شکل بقای جامعه و استمرار آن تضمین میشود؛
- با توسعه تواناییهای شناختی (درک کردن، به خاطر سپردن، استدلال کردن، محاسبه کردن، باور داشتن و ...) و استعدادهای عاطفی (عشق، تنفر، همدردی، اعتماد و حسد) شخصیت فرد شکل میگیرد و کمال مییابد؛
- رسوم، عادات و آرزوهای افراد شکل مییابد؛
- فرد با شیوههای پذیرفتهشده زندگی اجتماعی آشنایی پیدا میکند و میآموزد که نیازهای خویش را به شیوههای قابلقبول جامعه برآورد؛
- ارزشها و باورهای اساسی جامعه را در ذهن متمرکز و آنها را درونی میکند؛
- مهارتهایی را که برای زندگی در جامعه ضروری است، کسب میکند؛
- با دیگران به گونه مؤثری ارتباط برقرار میکند و نقشهای اجتماعی، نگرشها، انتظارات و گرایشهای وابسته به آن و همچنین هنجارها، ارزشها، زبانها، عقاید و الگوهای فکری و عملی را فرا میگیرد (سلیمی، 1385، 144).
با توجه به کارکردهای جامعهپذیری و نقش رسانههای همگانی در جامعهپذیری، رسانه ملی میتواند رسوم و عادت مخاطب را شکل داده و باورهای مردم را تغییر دهد و این دقیقاً آن چیزی ست که ما در ترویج شادی و نشاط به آن نیاز داریم.
ب: نظرية مارپيچ سكوت
این نظریه (1980-1973) که توسط نوئل نئومان[10] تدوین شده، مخاطب را دنبالهرو رسانهها میداند و بر آن است که رسانههای جمعی، عقیده غالب را اظهار میکنند و مخاطبانی که عقاید مشابهی با رسانهها دارند، نظریات خود را مطرح میکنند؛ اما فقدان حمایت میان فردی از عقاید اقلیت، موجب مارپیچ سکوت میشود؛ بهطوریکه تعداد زیادتری از افراد یا عقیده غالب را بیان میکنند یا از اظهار عقیده اقلیت خودداری میکنند. (مهرداد، 1380، 105)
ويندال، سيگنايزر و اولسون معتقدند كه نظرية مارپيچ سكوت بر فرضيات زير استوار است:
- اگر مردم احساس كنند داراي عقايد مشترك با ديگران هستند، دربارة آنها با يكديگر صحبت ميكنند؛ اما اگر احساس كنند فقط خودشان صاحب عقيدة خاصي هستند، آن عقيده را آشكارا ابراز نميكند؛
- افراد ممكن است از رسانههاي جمعي بهعنوان منبع توزيع عقايد استفاده كنند. اگر عقیده خاص آنها در رسانه مطرح نشده باشد، آنها نتيجه ميگيرند كه آن عقيده موردپذیرش عمومي نيست؛
- همه رسانهها به شيوهاي تقريباً انحصاري، عقايد مشابهي را بيان ميكنند (همصدایی) و موجب ميشوند كه مردم، اغلب از جو فكري جامعه تصوير نادرستي داشته باشند؛
- بسياري از افراد كه عقیده خاصي دارند، از ترس انزوا از آن دفاع نميكنند؛ از اینرو هر چه بيشتر، افراد ساكت بمانند، ديگران احساس ميكنند كه عقيده مخالف وجود ندارد؛ بنابراين مارپيچ سكوت در جامعه شكل ميگيرد (ويندال، 1376، 6).
رسانه ملی میتواند الگوی اسلامی شادی را الگو و عقیده حاکم معرفی کند. با پخش شادیهای ممنوع چگونه میتواند رسانه ملی در ارائه الگوی شادی مطلوب نقش ایفا کند؟! اما اگر بیشتر برنامهها بهویژه برنامههای طنز رسانه ملی مبتنی بر نظریات شادی اسلامی باشد؛ در این صورت عقیده حاکم الگوی نشاط مطلوب نشان داده میشود و بنا بر نظریه مارپیچ سکوت، اقلیت را نیز با خود همراه خواهد کرد.
ج: نظرية چارچوب سازي
چارچوبها، ساختارهاي شناختي اساسي و بنيادي هستند كه نحوة ارائه و ادراك واقعيت را تعيين و به فرد كمك ميكنند تا بتواند دنياي اطراف خود را تفسير كند. حال رسانههای نقش مهمی در ساختن این چارچوب دارند؛ بهبیاندیگر، رسانهها به مخاطبان میگویند: دربارة «چه» فکر کنند و سپس چگونه فکر کردن را نیز در چارچوبی که از پیشساخته و پرداختهاند، بر آنان تحمیل میکنند. چارچوب سازی مبتنی بر این فرض است که نحوة توصیف یک موضوع و رویداد در گزارشهای خبری بر [چگونگیِ] درک آن موضوع و رویداد توسط مخاطب، تأثیر میگذارد (مهدی زاره، 1392، 86).
کاربردی سازی شادی در رسانه ملی در ابتدا نیاز به چارچوب دارد؛ یعنی بدون ساخته شدن یک چارچوب برای مخاطب، رسانه نمیتواند هدف خود را تأمین کند. برای این مهم باید با تولید برنامههای نظری علمی برای مخاطب چارچوب ذهنی صحیحی درست شود تا در بستر این چارچوب بتواند بایدها و نبایدهای شادی و نشاط را بپذیرد و اجرایی کند.
سیاستگذاری رسانهای و رهیافت حل مسئله شادی
پس از بیان مقدمات و نظریات، نوبت به مبحث سیاستگذاری رسانه است. سیاستگذاری رسانهای یا ارتباطی، مجموعه اصول یا هنجارهایی را تشکیل میدهد که بهمنظور راهنمایی عملکرد نظامهای اطلاعاتی، یا بهگونهای وسیعتر، نظمهای ارتباطی موردنظر قرار میگیرند. سیاستهای مذکور به تأسی از ایدئولوژیهای سیاسی و اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشورها اخذ خواهند شد و هر جامعه دارای سیاست ارتباطی خاصی است (محمدی، 1387، 45).
روند تصمیمگیری در هر نهاد عمومی در چارچوب الگوی سیاستگذاری آن است. موفقیت یک رسانه نیز بهعنوان یکنهاد عمومی بستگی به نوع سیاستگذاری آن دارد. بهطورکلی میتوان سیاستگذاری رسانهای را برنامهریزی، طرحریزی و اتخاذ تصمیماتی درجهت پیشبرد اهداف سازمانهای رسانهای با توجه به محیط و نیروی انسانی آن تعریف کرد. در فرایند اتخاذ تصمیمات در رسانه افراد و گروههای مختلف با زمینههای اجتماعی، فرهنگی، ارزشی، اعتقادی، اقتصادی و سیاسی گوناگون دخالت دارند (مایکلهاولت و وام رامش، 1380، 69)
نگاهی به برنامه خندوانه و دورهمی
برنامه خندوانه
خندوانه نام برنامهای تلویزیونی به کارگردانی و اجرای رامبد جوان است که در هر قسمت با چهرههای سرشناس سینما، تلویزیون، ورزش، سیاست و مانند آن در مورد خنده و شادی گفتوگو میکند. خندوانه یکی از پرمخاطبترین برنامههای تلویزیونی ایران محسوب میشود. این برنامه از هنرمندانِ محبوب و معروفِ دیگری نیز بیبهره نمانده و هفتهای چند شب یک خنداننده به برنامه میآید. همچنین، مهمانان دیگری از میان افراد موفق جامعه ایرانی نیز دارد. این برنامه به برترین لبخند، تندیس بهیادماندنی برنامه را تقدیم میکند و میهمانان برنامه ۵ ثانیه به دوربین لبخند میزنند.
از ۲۰۰۰ مقالهای که درباره خندیدن و خنده در جهان تألیف و نوشته شده بود، تقریباً ۹۰۰ مورد استخراج و بنمایه علمی برنامه شد. بارزترین بخش این مقالات توجه به اثرات حیرتانگیز خنده در انسانها بود.
بازیهایی مثل پانتومیم، سنگ کاغذ قیچی، جملهسازی، هُپ، مسابقه پرتاب دارت، تعریفِ یک ماجرای ساده و بانمک، تعریفِ یک لطیفه، مرور یک خاطره قدیمی، شوخیهای مناسب و دورهمیهای دلچسب از قسمتهای برنامه هندوانه است.
جدول بررسی تطابق شاخصههای طنز مطلوب
شاخصههای مطلوب
|
تطابق یاعدم تطابق شاخصهها در برنامه خندوانه
|
اصل لزوم شادیآفرینی
|
این برنامه بهشدت قائل به لزوم شادیآفرینی در جامعه است.
|
عدم تمسخر
|
گاهی دیده میشود مهمان یا افراد داخل برنامه و حتی خود مجری با روش مسخره کردن، تولید خنده میکنند.
|
ممنوعیت دروغ
|
بیان خاطرهها در استنداپ کمدیها گاهی با دروغ همراه است. به عبارتی داستانهای خیالی بهعنوان خاطره تعریف میشود.
|
رعایت حریمها
|
عدم رعایت فاصله با جنس مخالف، شوخیهای مکرر و استفاده از ضمائر مفرد برای بانوان در برنامه بهکرات مشاهده میشود.
|
عدم اتلاف وقت
|
حدود یک ساعت و نیم برنامه در هر شب ممکن است گاهی از مصادیق اتلاف وقت شمرده شود.
|
پرهیز از هرزهگویی
|
عموماً هرزه و فحش در برنامه دیده نمیشود.
|
پرهیز از خنده بدون دلیل
|
در این برنامه اتفاقاً بهشدت اصرار بر خنده بدون دلیل وجود دارد.
|
پرهیز از قهقهه
|
قهقهههای بلند و طولانی بهشدت در برنامه دیده میشود.
|
لزوم حفظ احترام
|
عموماً در برنامه احترام حفظ میشود.
|
شادی بدون گناه
|
استفاده از موسیقیهای محرک، عدم رعایت حریم نامحرم و ... از مصادیق حرام است که گاهی در برنامه دیده میشود.
|
حفظ اعتدال
|
خنده زیاد و طولانی بودن این برنامه طنز به نظر از اعتدال خارج شده است.
|
حفظ ارزشها
|
برنامه درصدد است ارزشهای اخلاقی و اجتماعی را حفظ و ترویج کند.
|
لزوم عدم قبح زدایی
|
خندههای جمعی با نامحرم، شوخیهای جنسیتی و بعضاً قومیتی در جامعه بازتاب قبح شکنانه دارد.
|
عدم ورود به حریم خصوصی
|
گاهی سؤالات مجری از مهمانان و بعضی از افراد، مصداق ورود به حریم خصوصی است.
|
برنامه خندوانه از نظر ایده و اجرا تقریباً نو و غیرتکراری است؛ اما همانطور که در جدول مشاهده میکنید آسیبهای فراوان و فاصله زیادی با شادیآفرینی مطلوب دارد. این برنامه بیشتر درصدد تولید و گسترش خنده بهعنوان یکی از نمادهای شادی است؛ اما شادی حقیقی آیا به معنای خندیدن است؟! برنامه خندوانه در جایگزینی برنامههای شاد ماهواره میتواند گزینه مناسبی باشد، اما زمانی که از شادی مطلوب صحبت میشود، فاصله خندوانه با یک برنامه شادیآفرین مطابق با معیار، زیاد است.
برنامه دورهمی
برنامه دورهمی نام یک برنامه طنز ترکیبی مجری محور است که شبهای شنبه و یکشنبه از شبکه نسیم با اجرای مهران مدیری پخش میشود. در هر قسمت از برنامه مهران مدیری در مورد یک موضوع خاص استندآپ کمدی اجرا میکند.
شاخصههای مطلوب
|
تطابق یاعدم تطابق شاخصهها در برنامه دورهمی
|
اصل لزوم شادیآفرینی
|
این برنامه بهشدت قائل به لزوم شادیآفرینی در جامعه است.
|
عدم تمسخر
|
گاهی دیده میشود مجری، مهمانان و افرادی که برای مسابقه روی سن آورده میشوند را مسخره میکند.
|
ممنوعیت دروغ
|
بیان خاطرهها در استنداپ کمدیها گاهی با دروغ همراه است؛ به عبارتی داستانهای خیالی بهعنوان خاطره تعریف میشود.
|
رعایت حریمها
|
عدم رعایت فاصله با جنس مخالف، شوخیهای مکرر و استفاده از ضمائر مفرد برای بانوان در برنامه بهکرات مشاهده میشود.
|
عدم اتلاف وقت
|
با توجه به اینکه این برنامه هر شب نیست شاید بتوان بهنوعی از نظر زمان توجیهپذیر باشد.
|
پرهیز از هرزهگویی
|
عموماً هرزه و فحش در برنامه دیده نمیشود.
|
پرهیز از خنده بدون دلیل
|
در این برنامه سعی میشود خندهها با دلیل باشد.
|
پرهیز از قهقهه
|
قهقهههای بلند و طولانی به نسبت برنامه خندوانه بسیار کمتر دیده میشود.
|
لزوم حفظ احترام
|
عموماً در برنامه احترام حفظ میشود.
|
شادی بدون گناه
|
عدم رعایت حریم نامحرم و ... از مصادیق حرام است که گاهی در برنامه دیده میشود.
|
حفظ اعتدال
|
از این نظر میتوان اصل لزوم برنامه و مقدار زمانی آن را توجیه کرد.
|
حفظ ارزشها
|
برنامه درصدد است ارزشهای اخلاقی و اجتماعی را حفظ و ترویج کند.
|
لزوم عدم قبح زدایی
|
خندیدن با نامحرم، شوخیهای جنسیتی و بعضاً قومیتی این برنامه در جامعه بازتاب قبح شکنانه دارد.
|
عدم ورود به حریم خصوصی
|
گاهی سؤالات مجری از مهمانان و بعضی از افراد، مصداق ورود به حریم خصوصی است.
|
بهطورکلی برنامه دورهمی از نظر تطابق با معیارها و شاخصههای دینی، نسبت به برنامه خندوانه کمی متناسبتر است؛ اما این برنامه نیز برنامه شادیآفرین مطلوب نیست؛ کارگردان دورهمی درصدد است مسائل و آسیبهای اجتماعی را دستمایه طنز قرار دهد و بهنوعی نقش یک تلنگر برای مخاطب چه مردم و چه مسئولین را ایفا کند. اگر از آسیبهایی که در جدول ذکر شد کمی کاسته شود شاید بتوان برنامه دورهمی را یک برنامه نسبتاً خوب تلقی کرد. مشکلی که عموم این برنامهها دارد، قدرت مانور و اختیار نسبتاً تام مجری (که همان کارگردان است) است. مجری بهعنوان یک فرد شناخته شده در جامعه و محبوب، میتواند نظرات خود را بهعنوان معیار و حرف صحیح به مخاطب القا کند. حتی موضعگیریهای سیاسی، اقتصادی هم بعضاً از مجری دیده میشود. تامالاختیار بودن مجری، بهویژه در یک برنامه زنده تلویزیونی با مخاطب فراوان خود محل بروز آسیب است.
جمعبندی
اصل لزوم شادی و شاد زیستن هم از نظر عقل و هم از نظر دین مبین اسلام کاملاً اثبات و پذیرفتهشده است. آنچه قابل بحث است اندازه، حدود و چگونگی عملیاتی کردن این شادی در زندگی است. معیارهای فراوانی از قرآن، احادیث و سیره معصومین علیهمالسلام وجود دارد که این اندازه و چگونگی را توضیح میدهد. عدم تمسخر، ممنوعیت دروغ، رعایت حریمها، عدم اتلاف وقت، پرهیز از هرزهگویی، پرهیز از خنده بدون دلیل، پرهیز از قهقهه، لزوم حفظ احترام، شادی بدون گناه، حفظ اعتدال، حفظ ارزشها، لزوم عدم قبح زدایی، عدم ورود به حریم خصوصی از جمله معیارها و شاخصهای شادی مطلوب است. از طرفی شادی و نشاط یک حالت باطنی و ظاهری با هم است. خنده بهتنهایی فقط نمادی از شادی است که لزوماً با نشاط درونی توأم نیست. همانطور که ذکر شد باید مؤلفههای شادی مانند وضعیت اقتصادی، وضعیت روحی و ... نیز برای ایجاد نشاط فراهم باشد.
منابع
- ابن فارس، احمد بن فارس؛ معجم مقایساللغه، قم: مکتب اسلامی، 1362.
- اندرو مأیوس؛ آخرين راز شاد زيستن؛ ترجمه وحيد افضليراد، تهران: نیریز، 1393.
- آیزنک، م؛ همیشه شادباشی؛ ترجمۀ ز. چلونگر، انتشارات نسل نو اندیش، 1378.
- بیات ریزی، مهتاب؛ بررسي رابطه شادکامي، با عمل به باورهاي ديني و برونگرايي در دانشجويان رشته پرستاري و پزشکي علوم پزشکي، پایاننامه، دانشگاه آزاد اسلامی تهران، 1388.
- حسيني، سيد ابوالقاسم؛ اصول بهداشت رواني؛ چاپ پنجم، مشهد: به نشر، 1385.
- دانش، شکرالله؛ شادي و نشاط در منابع و متون اسلامي، تهران: خرد پژوهان، 1385.
- دهخدا، علی اکبر؛ لغتنامه دهخدا، تهران: دانشگاه تهران، 1389.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات الفاظ قرآن، ترجمه سید غلامرضا خسروی حسینی، تهران: مرتضوی، 1388.
- سبحانی نیا، محمد؛ (جوان، شادي و نشاط)، معارف اسلامي، خرداد و تير 1386، 60-72.
- سلطانی، محمدعلي؛ (شادي پيشوايان)، حدیث زندگی، پيششماره 2، بهار 1379، ص 33-45.
- سلیمی، علی و داوری، محمد؛ جامعهشناسی کجروی، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1385.
- سليگمن، مارتين؛ شادماني دروني؛ ترجمه مصطفي تبريزي و رامين كريمي و علي نيلوفري، چاپ اول، تهران: نشر دانژه، 1389.
- شاه جعفری، ابراهیم؛ (شادماني و عوامل مؤثر بر آن)، مجله تازههاي علوم شناختي، شماره 15، پاییز 1381، ص 50-58.
- طباطبایی، سید محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، تهران: ناصر خسرو، 1374.
- طریقه دار، ابوالفضل؛ شرع و شادي، تهران: نشر حضور، 1383.
- فیومی، احمد بن محمد بنعلی المقری؛ مصباحالمنیر، ج 2، قم: هجرت، 1383.
- قرشی، علی اکبر؛ قاموس قرآن، تهران: دارالکتب الاسلامیه.1371.
- عباس نژاد، محسن؛ سیدی، حسین؛ رستمی، محمدحسن؛ عوامل مؤثر بر شادی در قرآن و سیره معصومین (ع)، قرآن، روانشناسی و علوم تربیتی (جلد اول مجموعه مقالات)، مشهد: بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه، چاپ اول، 1387.
- کارلسون، ریچارد؛ زندگی شادمانه؛ ترجمه پرویز شریفی، تهران: روانسنجی؛1380.
- کریمی، عبدالعظيم؛ تربيت طربناک، تهران: منادی تربیت، 1382.
- کلینی، محمد بن یعقوب؛ الاصول من الکافی. ج 1، تصحیح علی اکبر الغفاري، تهران: دارالکتب الاسلامية، 1388.
- مجلسی، محمد باقر؛ بحار الانوار. ج 2، بیروت: دار الوفاء، چاپ دوم، 1403 ق.
- محمدی، حمید.، (سیاستگذاری رسانهای)، فصلنامه پژوهش و سنجش، سال 15، شماره 53، 1387.
- محمدي ریشهری، محمد؛ میزان الحکمه. ج 4، قم: دارالحدیث، 1375
- معین، محمد؛ فرهنگ فارسی معین، تهران: نشر بهزادف، 1389.
- مقاله اینترنتی، جعفری، (بررسی تطبیقی مفهوم شادی و نشاط از دیدگاه اسلام و روانشناسی)، 1394.
- مک کوایل، دنیس، در آمدی بر نظریه ارتباطات جمعی، ترجمه پرویز اجلالی، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها، 1382.
- مهدی زاده، سید محمد؛ نظریه های رسانه، تهران: همشهری، 1392.
- مهرداد، هرمز؛ مقدمهای بر نظریات و مفاهیم ارتباط جمعی، تهران، فاران، 1380.
- ویلیامز، کوین؛ درک تئوری رسانه، ترجمه رحیم قاسمیان، سافی، 1386.
- ویندال سون، بنوسیگنایز و جین السون؛ کاربرد نظریه های ارتباطات، ترجمه علیرضا دهقان، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها، 1376.
- هاولت، مایکل؛ مطالعه خطی مشی عمومی، ترجمه عباس منوریان، تهران: مرکز اموزش مدیریت دولتی، 1380.
پینوشتها
[1] .appetites.
[2] .emotions.
[3]. Reason.
[4]. John Locke.
[5]. Jeremy Bentham.
[6] .personality.
[7]. Self-esteem.
[8] .social motivation.
[9]. Wendy Wood.
[10]. Elisabeth Noelle-Neumann: 1916-2010.