متن نشست اول از سلسله نشستهای تخصصی
ماهواره و تربیت با رویکرد آگاهی بخشی
با موضوع: تحلیل و بررسی سپهر شبکههای ماهوارهای در ابعاد مختلف (تربیتی، فرهنگی، دینی، اجتماعی، سیاسی و ...)
سخنران: دکتر سید محمدرضا خوشرو
محل برگزاری: سالن آمفی تئاتر پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام
به فایل پیوست مراجعه شود.
جنگ نرم و مباحث اینگونه، عمدتاً بر
طبق نظریات طبیعتگرایانة کاشت، داشت و برداشت است؛ یعنی یک شبههای را بعضی در ذهن
مخاطب میکارند و میپرورانند و در زمانهای مقتضی از آن استفاده خاص خودشان را میکنند.
فنون مختلفی
در حوزه عملیات روانی ذکرشده و استفاده میشود که در فضای رسانهای، این فنون، حجم
قابلتوجهی را دارا هستند، ما در اینجا فقط میتوانیم تیترها یا عنوانهای اینها را
ببینیم. منتها من باب مثال من یکی دو مورد را خدمتتان عرض میکنم. تکنیکی تحت عنوان
واژههای همسنخ در حوزه عملیات روانی وجود دارد که من در قالب مثال اینجا یک مورد
را بیان میکنم.
شما در اینجا دو تا تصویر را میبینید
که در تصویر پایین، یک سطل زباله آتشگرفتهای است که در سایت بیبیسی فارسی، عنوانشده
که این صحنة آتش زدن سطل زباله توسط معترضان ایرانی است و در سمت چپ هم تصویر دیگری
میبینید.
سطل زباله واژگون
و آتشگرفته و ماشین نیز آتشگرفته است؛ اینکه این کار توسط آشوبگران انگلیسی صورت
گرفته است؛ نکته این فن همین است که کلماتی با مفاهیم نزدیک به هم، اما متفاوت در معنایی
جدا و یا هممعنا، ولی با بار معنایی متفاوت کنار هم قرار میگیرند که یک معنایی را به مخاطب خودشان منتقل بکنند؛ در تصویر سمت راست که در
تهران دارد این اتفاق میافتد (در جریان فتنه سال 88) تیتر بیبیسی
میشود؛ آتش زدن سطل زباله توسط معترضان ایرانی؛ یعنی اینها معترضاند، ولی وقتی در
لندن در تصویر سمت چپ حدودی یکی دو سال بعد از جریان فتنه سال 88 ما ناآرامیهایی را در لندن شاهد بودیم، همین آتش را و آتش زدن
را وقتی مشاهده میکنید در لندن تیتر بیبیسی این میشود
که آتش زدن سطل زباله توسط آشوبگران است، یعنی اینها اگر در لندن انجام بدهند افراد
آشوبگر میشود، ولی اگر در تهران انجام بدهند، میشود نوعی
اعتراض و اعتراض مدنی تلقی خواهد
شد.
یا در یک تکنیک دیگری که عکس خانمی
به اسم هلن توماس است؛ ایشان یکی از قدیمیترین خبرنگاران حوزه مسائل سیاسی در کاخ سفید بوده که خیلی
سال پیش بازنشسته شده بود، منتها بهعنوان سمبل خبرنگاری دراجلاسهای مطبوعاتی که رئیسجمهورهای
امریکا برگزارمیکنند، بهعنوان یک نماد خبرنگاری از ایشان استفاده میشد؛ منتها در یکی از جلسات ایشان بعد
از سخنرانی رئیسجمهور، شروع به اعتراض کردن به رژیم غاصب اسرائیل میکند و مواردی را به دفاع از مردم فلسطین
بیان میکند، فردای آن روز کاخ سفید اعلام میکند خانم هلن توماس را ما بازنشسته کردیم. طبیعی بود که تحت
فشارهای لابیهای صهیونیستی این خانم را به اجبار به خانه فرستادند؛ بیبیسی مثلاً
وقتی میخواهد این را گزارش کند، عکسی را که انتخاب میکند که یک پیامی را به دنبال خودش خواهد داشت به طوری که اصلاً
هیچ دعوایی وجود ندارد و هیچ اتفاقی هم نیفتاده است؛ یعنی یک صمیمیتی را سعی میکند به مخاطب القا بکند؛ مثلاً این
طوری هم اعلام میکنند که ما به خاطر کهولت سن، ایشان را فرستادیم تا برود استراحت
کند. انتخاب عکس مهم است، انتخاب عکس جزو تکنیکهای مشروعی هست که بعضاً خبرگزاریها
و رسانههای خودمان هم استفاده میکنند.
یا به طور مثال، شما میبینید شورای عالی نظامی مصر، رسماً دستور انحلال مجلس
مصر را که در انتخابات توسط اسلامگراها که بیشتر حائض اکثریت شده بودند را صادر میکند؛ خبرگزاری فارسی وقتی میخواهد این خبر را منتشر کند، عکسی را از این اقدام
نامشروع شورای عالی نظامی منتشر میکند که نشان بدهد که این آقای تنتاوی با آقای باراک دارند باهم دست میدهند
و با این کار نشان دهد این اقدام یک نوع اقدام اسرائیلی است؛ یعنی تصویر یک نوع القای
پیام را سعی میکند داشته باشد.
انتخاب صوت و صحنه گزارش هم از جمله دیگر تکنیکها
است، مثلاً در بحبوحه بحران سوریه ما مشاهده میکردیم که همان سال نخست که این اتفاق افتاده، شبکههای مختلف غربی و عربی هر
گوشهای از شهرها، روستاهای سوریه اتفاقی میافتاد، فوراً پوشش خبری مفصل میدادند؛ اگر بیست نفر هم یکجا تجمع کرده بودند تبدیلش
میکردند به یک راهپیمایی عظیم و گزارشهای
مفصلی را از آن منتشر میکردند تا اینکه کار بهجایی رسید که مرتباً خبر میدادند که دمشق هم دارد اشغال میشود.
مثلاً خبرنگار صداوسیمای جمهوری اسلامی در
منطقهای حضور پیدا میکند به نحوی گزارش میدهد و صحنه و لوکیشنی انتخاب میکند که گویی همهچیز آرام
و گلوبلبل است و با این کار سعی میکند آرامش را به مخاطب خودش القا کند.
تکنیک همنشینی هم از جمله تکنیکهای رایجی هست که
شما بعضاً با آن آشنا هستید. کلمه اسلام را اینقدر در مجاورت تروریسم قراردادند که
اگر شما در گوگل اسلام را سرچ کنید، بیشترین تصویر یا نوشتهای را که میبینید در مورد تروریسم یا مسئله تروریسم است؛ چون
این دو تا کلمه را خیلی در مجاورت همه قرار دادند و استفاده کردند، نتیجه هم این خواهد
شد.
چیزی که در حوزه جنگ
نرم بهعنوان ابزارآلات فرهنگی بیشتر استفاده میشود؛ بحث سینما، مطبوعات، نرمافزارهای
مبتنی بر تلفن همراه مانند همین واتسآپ، وایبر، تانگو، لاین و... است؛ رادیو، تلویزیون
و اینترنت، آن مورد از رسانهها که امروز موضوع نشست ما را تشکیل خواهد داد، بحث تلویزیون
است که مشخصاً به سراغ ماهواره خواهیم رفت.
تصویری که مشاهده میکنید تصویر اغراقشدهای از میزان استفاده
از دیشهای ماهوارهای دستکاریشده است، منتها نشاندهنده حجم استفاده از شبکههای
ماهوارهای است. وقتی به پشتبامهای منازل هر شهری که تشریف داشته باشید، بروید میتوانید این تصویر را ببینید و اذعان
کنید که تا چه میزان استفاده از شبکه ماهوارهای گسترده شده است.
برخوردهای مختلفی در حوزه مبارزه با
شبکه ماهوارهای صورت گرفته که هرکدام جای بحث، نقد و بررسی دارد؛ هرچند که بنده خودم
به عنوان یک پژوهشگر در حوزه ماهواره، اینگونه برخوردها را که کنار هم قرار بدهیم،
تأیید میکنیم و این نافی کارهای فرهنگی و آگاهی بخشی هم نیست، همه باید باهم در کنار هم جلوی حرکتی که یک نوع قبح
زدایی از بیقانونی و عبور از قانون است را بگیریم.
در حال حاضر من یک گزارشی از وضعیت
ماهواره میدهم که گزارش دقیقی است؛ ممکن است شما در جاهای مختلف و در مطالب مختلف
گزارشهای مختلفی را شنیده باشید؛ منتها من آخرین اطلاعات وضعیت شبکههای ماهوارهای
را خدمتتان عرض میکنم که با دقت بیشتری از مواردی است که ممکن است شنیده باشید؛ در حال حاضر
347 ماهواره تلویزیونی، منظور از ماهواره، تجهیزات ماهوارهای فضایی است که در سرتاسر
جهان و فضا وجود دارد که از تعداد 347 ماهواره، 300 ماهواره مشغول فعالیت ارسال امواج
تلویزیونی هستند، حدود 2374 شبکه تلویزیونی در حال حاضر در کل جهان وجود دارند که فعالیت
میکنند؛ این آمار را کمپانی تله ستلایت TELE-Satellite عنوان کرده که گزارشی از شبکههای مختلف را بعضاً از
ماهوارههای مختلف ارائه میکند که هر از چند گاهی، قابلتوجه است؛ این 2374 شبکه شامل
شبکههایی که بعضاً یک شبکه، مثل بیبیسی فارسی روی سه تا چهار ماهواره وجود دارد
که اینها چهارتا عددش حسابشده، یعنی تکرار را هم شامل شده است؛ 214 ماهواره تلویزیونی
در فضا در منطقه آسیایی در حال فعالیت است،
از این تعداد 116 ماهواره تلویزیونی در فضای ایران در حال چرخش هستند تا امروز که در
خدمتتان هستیم 31 مورد دریافت شده از خانههای مردم ایران ثبتشده است؛ منظور از ماهواره
مثلاً هاتبرد، نایلست و یوتلست است، اینها هر کدام یکی از این مواردی است که در خانههای
مردم ایران ثبتشده و قابل دریافت است.
موسسه یوروکانسالت -ارگان بسیار معتبری
در حوزه پیشبینی- اعلام کرده که در حوزه شبکههای ماهواره و صنعت ماهواره، مردم جهان
در سال 2020 از 45 هزار کانال تلویزیونی از طریق ماهوارهها استفاده خواهند کرد. سرعت
گسترش شبکههای ماهوارهای بسیار زیاد است و برخلاف آن چیزی که شما ممکن است شنیده
باشید که عمر ماهواره رو به پایان است؛ خدمتتان عرض میکنم که عمر ماهواره رو به پایان نیست، چون مقرونبهصرفه ترین
فنّاوری پخش امواج تلویزیونی، ماهواره است.
برخی تصور میکنند اینترنت میتواند جایگزین ماهواره
بشود؛ ولی به این شکل نیست، بههرحال اینترنت هراز چند گاهی در کشور با محدودیتهایی
روبهرو میشود، گاهی لنگر کشتی به آن گیر میکند و اتفاقاتی برایش میافتد و دارای محدودیتهایی در هر کشوری است، ولی ماهوارهها
از فضا پخش میشوند و هر چه این مدارها را بالاتر میبرند گستره پوشش اینها بیشتر میشود، میبینید که AKU و مدار C را هر چه میبرند بالاتر تا هزار مایل را یک ماهواره میتواند راحت پوشش تلویزیونی بدهد، برای
همین، حالا حالاها در خدمت ماهواره هستیم.
بعضاً هم از طریق بالنها
فرستندههای ماهوارهای آنها را به فضا میفرستند، برای اینکه بتوانند پوشش پویایی داشته باشند، یعنی درحرکت باشد و بتوانند
جاهای مختلفی را تحت پوشش بدهند. ماهوارههای مینیاتوری ماهوارههایی بهصرفهتر و
نسلهای جدید ماهواره به شمار میآیند، اینها روزبهروز در حال گستردهتر شدن است، در یک اظهارنظر صریح، مالکان
این ماهوارههای عنوان کردند که هدف ما عدالت دیجیتال است؛ میدانید که یکی از ابزارآلات اصلی انتقال اطلاعات اینترنتی
خود ماهوارهها هستند و دریافت اینترنت از طریق ماهواره است. هدف عدالت دیجیتالی، دسترسی
مردمی همچون چین و کره شمالی به اینترنت آزاد است؛ یعنی استفاده از ماهوارههای مینیاتوری
در حوزه اینترنت هم کاربرد جدی خواهد داشت؛ اسمی از چین و کره شمالی بردند، ولی اسمی
از ایران برده نشده است؛ ولی مشخصاً همه شما مستحضر هستید که یکی از مهمترین اهدافشان
مردم ایران هستند. ماهوارههای بدون دیش در حال جایگزین شدن به جای ماهوارههای پشتبامی
است؛ مثلاً از طریق تلفن همراه نیز این کار صورت میگیرد و این کار توسط نصب نرمافزار
بر روی تلفن همراه صورت میگیرد. آن چیزی که تحت عنوان اتصال بدون دیش است، ریسیورهایی
هستند که در کنار پنجره که قرار میگیرند دیگر نیازی به
دیش وجود ندارد؛ اینها
تولیدشده، ولی هنوز گستره پخششان اینقدر نشده که ما در میان جامعه خودمان خیلی آنها
را بهوفور در دسترس ببینیم.
حدود هفت هزار شبکه ماهوارهای الآن
در فضای ایران قابلرؤیت هستند، این هفت هزار شبکه را شما در این ترکیب مشاهده میکنید که در چه طبقه باندیهایی وجود
دارند. از لحاظ نسبت درصدی هم یک مشاهدهای میتوانید داشته باشید. تعداد شبکههای فارسیزبان بین 140 تا
150 است. این متغیر بودن 140 تا 150 به سبب این است که بسیاری از این شبکهها درآنواحد
در حال حذف شدن از روی ماهوارهها هستند، به سبب اینکه در تأمین مخارجشان دچار مشکل
خواهند شد. تقریباً در ماه یکی حذف میشود و یکی نیز اضافه میشود. در این تعدادی که
خدمتتان ذکر شد، خیلی از شبکهها با زبانهای کردی هستند؛ شبکههای قومی و تجزیهطلبی
که شما مشاهده میکنید حدوداً 24 شبکه است که عمدتاً اینها کردی هستند؛ 17 شبکه در
حوزه فارسی دری که با زبانهایی که در کشور افغانستان عمدتاً وجود دارد استفاده میشود
که اینها نیز جزء این شبکههای ماهوارهای فارسیزبان ذکر شدهاند.
نکته جالب این است که شبکههای خبری
و سیاسی تعدادشان 14 شبکه بیشتر نیست. ما هر چه بگوییم که در حوزه جنگ نرم و رسانهای،
دشمن به دنبال تغییر رژیم در ایران است؛ ولی تعداد شبکههای خبری- سیاسی، این را نشان
نمیدهد. آن چیزی که دشمن بعد از سالها جنگ تحمیلی در مواجه با نظام جمهوری
اسلامی به آن پی برده، این است که از طریق نظامی نمیتواند کاری با ایران کند. در دورههای مختلفی جنگ اقتصادی را
دنبال کرده و دیده بازهم نمیتواند کاری را از پیش ببرد، ملت مقاومتر از این حرفها هستند؛
با تحریمهای مختلفی که در 35 سال گذشته وجود داشته و تشدیدهایی که در برههای از زمان
صورت گرفته، در حوزه جنگهای دیپلماتیک و سیاسی هم باوجود مسئله ولایتفقیه این را
خوب فهمیدهاند که کاری از پیش نمیبرند. چالش بزرگی که در مواجهه با ایران برای آنها
وجود دارد، وجود ولیفقیه در این کشور است؛ ازاینرو وارد حوزه فرهنگ میشوند. همانطور
که حضرت آقا اشاره کردند، از خیلی پیشتر بحث ناتوی فرهنگی، بحث شبیخون فرهنگی، تهاجم
فرهنگی انواع و اقسام آن، اینها مشخصاً به این حوزه رسیدند که باید از طریق فرهنگ به
تغییر رژیم برسند، تغییر فرهنگ، یعنی تغییر سلولهای بنیادین هر جامعهای، یعنی شما
برای اینکه بخواهید یک جامعهای را یک تغییر نظام سیاسی در یک جامعهای حادث کنید،
باید بروید سراغ تکتک افراد و تکتک خانوادههای اینها و ایدهها، باورها و اعتقادات
اینها را دچار دگرگونی کنید. تا وقتیکه مردم به یک سری اصول و باورها دارند، مثلاً
قیام عاشورا باور دارند؛ و تا پایبند به اصول فرهنگیشان هستند، کاری از پیش نخواهند
برد. برای همین سراغ حوزه فرهنگ، سبک زندگی رفتند. تعداد شبکههای که فیلم و سریال
پخش میکنند حدود 30 شبکه است و تعداد 13 شبکه عمومی مثل موسیقی و سرگرمی داریم که
به دنبال این هستند از طریق اینها سبک زندگی، باورها و اعتقادات این مردم را تغییر
بدهند.
ایالاتمتحده آمریکا از لحاظ فضای رسانهای
بسیار خوب است؛ حدود 1700 روزنامه، 11000 مجله فقط در امریکا منتشر میشود، 9000 ایستگاه
رادیویی و 1100 ایستگاه تلویزیونی نیز کار تولید برنامه در این کشور انجام میدهند
و حدود 2500 بنگاه انتشار کتاب را دارند؛ البته هرکدام از اینها بنگاههای بسیار بزرگی
نیز هستند که همه توسط پنجاه مالک بزرگ قبلاً اداره میشد؛ منتها اینها سعی کردند اینها
را باهم تلفیق کنند و ده غول رسانهای را تشکیل بدهد که تهاجم رسانهای غرب که عمدتاً
آن بخشی از آن را که امریکا هدایت میکند، توسط این ده غول رسانهای صورت میگیرد؛ لازم است بدانید که بودجه IT و فنآوری اطلاعاتی
ایالاتمتحده سالآنه 444 میلیارد دلار است و این باعث شده تا هر روز ادعای تازه در حوزه فنّاوری و IT و اینترنت داشته
باشند. شما مستحضر هستید که دو سه درصد بیشتر از مردم امریکا، یهودی نیستند، ولی بیش
از نود درصد از متصدیان رسانهای در امریکا یهودیها هستند که مدیریت این فضای رسانهای
را انجام میدهند.
مسئله دیگری که پیش روی داریم، عربستان
سعودی است که در منطقه به پشتوانه حمایتهایی که از طریق غرب از آن میشود و منابع
مالی گستردهای که دارد، 65 کانال تلویزیونی را راه انداخته و خودش هم عنوان کرده که
به جهت فرهنگسازی در جهان عرب و اسلام این شبکهها را من راه انداختم. در مورد فعالیتهایی
که شده در مورد عربستان، یک گزارش مختصری را خدمتتان بگویم؛ برخی از شما ممکن است با
تولیدات رسانهای شبکههای عربی در سالهای اخیر آشنا بوده باشید، ما یک سریالی را
چند سال پیش داشتیم که توسط کمپانی روتانا که توسط یکی از شاهزادگان سعودی تأسیس و
بنیانگذاری شده است، پخش شد. سریال تحت عنوان
الحسن و الحسین بود (چون فرصت نیست مجبورم خیلی سریع از این بحث عبور کنم)؛ در این
سریال به شخصیت دو امام بزرگوار حضرت امام حسن7و امام حسین7پرداخته شده بود و صورتهای آنها را هم این
دو بازیگری که در تصویر میبینید، تصویر کردند.
سعی شده تا در این سریال تحریفهایی
از جریان تاریخ صدر اسلام صورت بگیرد؛ من نکتههای قابلتوجهش را خدمتتان میگوییم، ما همان موقع که این سریال در
حال تولید بود و هنوز پخشش شروع نشده بود، رصد میکردیم که چرا اصلاً این اتفاق افتاده است؛ جملهای را من از
یکی از مفتیهای وهابیت دیدم که خیلی جمله ایشان برای ما جالب بود؛ در پاسخ به خبرنگاری
که چرا آمدید سراغ این شخصیت و این سریال را تولید کردید، گفتند: در سطح جهان اسلام
تفرقه زیاد است، گفتیم یک محوری را پیدا کنیم که بتوانیم بین مسلمانان وحدت ایجاد بکنیم،
در مبانی و تاریخ جهان اسلام، دنبال محوری برای وحدت گشتیم و چیزی بهتر از اهلبیت
پیامبر9پیدا نکردیم و بعد
سراغ اهلبیت رفتیم و دیدیم اگر اسمی از اهلبیت بیاوریم به شیعیان و رافضیها برخورد
میکنیم و مصادرهای که اهلبیت توسط شیعیان انجام دادند این کار را برای ما سخت کرد
که بخواهیم از اهلبیت بهعنوان محور وحدت نام ببریم، تصمیم گرفتیم، اقدامات مختلفی
انجام دادند، از جمله اینکه در این سریال سعی میکنند که سبطین را انتصاب بدهند، برگردانند،
به دامن اهل سنت و اعتقادات خودشان درباره خلفای سهگانه و دو شخصیت مثبت از دو امام
بزرگوار ارائه کردند که همهچیز این دو شخصیت خوب است، منتها دو تا جوان اهل سنت ازشون
نمایش داده شده که همواره در خط خلفا حرکت میکنند و به حمایت از خلفا اقدامات مختلفی
انجام میدهند و هیچ مشکلی هم با معاویه ندارند.
در طول این سریال چون دچار تناقضگویی و دروغ است، دچار اشتباهاتی نیز میشوند، یعنی یکجاهایی گیر میکنند، مثلاً
در جریان جنگ جمل نمیدانند که حالا ما اینهمه گفتیم صحابهها همه خوباند، چون سریال از جریان
خلافت عثمان شروع میشود. همواره در طول این سریال این آیه شریفه «یا
ایها الذین آمنوا اطیعوا الله واطیعو الرسول و اولی الامر منکم» را ذکر میکنند. - نقش معاویه در این سریال توسط رشید عساف
یکی از بزرگترین بازیگران جهان عرب بازی شده است- در این سریال دو تا تحریف بزرگ صورت
میگیرد؛ یکی اینکه شیعه را همانطور که شما شنیدید، بحث سبعیه و عبدالله بن
سبع را تبدیل میکنید به یک جریان یهودی که ساخته یهود است؛ یعنی یهودیها برای ایجاد
تفرقه در جامعه اسلامی میروند به سراغ یک شخصی به اسم عبدالله بن سبع یا سباع که ایشان
بهعنوان دفاع از حق خلافت علی 7 به جان بقیه مسلمانان بیندازند و جریانی را درست کنند که مخالف
غاصبین خلافت است و حامی خلافت اول حضرت علی 7 است؛ این عبدالله بن سبع را سعی میکنند بهعنوان
ریشه این جریان - نشان دهند. شما هم مشخصاً میدانید که قصه عبدالله بن سبع ر خرافات است و علامه بزرگوار
عسکری هم در این زمینه کتابی دارند و اثبات کردند که در خود کتب اهل سنت هم استنادهایی
را آوردند، مشکل فقط تاریخ طبری است؛ تاریخ طبری هم از طریق سیف بن عمر ذکر کرده، سیف
بن عمر هم یکی از خیالپردازترین تاریخ دانهای اهل سنت است که بسیاری از مورخین اهل
سنت هم ایشان را در کتاب خودشان کذاب ذکر کردند؛ منتها چون در تاریخ طبری ذکر شده،
قابلتوجه بوده و باید رویش کار پژوهشی انجام میشده که علامه بزرگوار عسکری این کار
را انجام دادند. این سریال بر اساس همین تئوری ساختهشده که شیعه را نسبت به اینها
بدهد و تاریخ را به دامن اهل سنت و گرایشهای خاص خودشان برگرداند. این شعری هم که
روی تیتراژ اول این سریال است در مدح اهلبیت پیامبر و دو بزرگوار امام حسن و امام
حسین7مثبت است و شما
تقریباً هیچ توهینی نمیبینید. این سریال از قیام عثمان شروع میشود تا زمان شهادت امام حسین7هم تمام میشود، قیام امام حسین7را صرفاً به جهت بازگرداندن شیوه انتخاب
خلیفه مسلمین به سبک و سیاق خلیفه دوم عمر بن خطاب ذکر میشود، یعنی امام حسین7به واسطه اینکه معاویه یزید را بر خلاف،
انتخاب کرده بود، به این اعتراض قیام میکند و بعد هم به شهادت میرسد و آن شهادت را تقصیر یزید نمیاندازد، میگویند تقصیر خود همان صحابه
سابق حضرت علی 7 بوده که از شمر گرفته تا عمر بن سعد و عبیدالله بن زیاد، همه اینها را
منتصب از خلفا میداند.
در شبکههای ماهوارهای دینی هم این
در دو سه سال اخیر در ماه محرم و صفر خیلی ذکر میشود که قاتلین اصلی حضرت حسین 7، به قول اینها با همین عبارت ذکر میکنند-
خود شیعیان حضرت علی7بودند که او را کشتند و ما مطالبه گر خون حسین7هستیم و شما هم ایشان را دعوت کردید به کوفه
و هم خودتان خیانت کردید و آنها را کشتید. مرتب این بمباران اطلاعاتی در ایام محرم
و صفر انجام میدهند. این کار امسال هم خیلی بیشتر از پارسال صورت گرفت و کار را به
جایی رساندند که در محرم امسال مشخصاً ذکر میکردند که ما جدای از اینکه خونخواه حسین بن علی هستیم، ما عزادار
هم هستیم؛ حالا علیرغم ایدهها و اعتقادات وهابیت که عزاداری ممنوع و حرام میدانند،
میگفتند ما عزادار هم هستیم، منتها چون خود حضرت حسین7و حضرت علی7عزاداری و گریه کردن را منع کردند، ما عزاداری
نمیکنیم و الا جا داشت برای مصیبتی که بر حضرت حسین روا داشته شده ما گریبان بدریم
و گریه بکنیم، این عیناً جملهای هست که در شبکههای ماهوارهای وهابی مختلف اعم از
نور، کلمه، وصال و ... امسال مرتباً ذکر میشد.
ما در فضای سپهر رسانهای خودمان همانطور
که در آن جدول نخست هم دیدیم الآن در حال حاضر 22 شبکه ماهواره فارسیزبان دینی داریم
که اینها قابلتوجه هستند؛ در حوزه شبکههای اهل سنت با گرایش وهابیت، شبکه نور، کلمه
وصال فارسی که اسمش را به توحید تغییر نام داده و وصال حق که مشغول به فعالیت هستند،
شبکههای مسیحی تبشیری نظیر محبت، نجات، ...، هفت شبکه هستند که فعالیت میکنید، شبکههای
فرقهای آیین بهایی، نوین تیوی است که مربوط به بهاییت است و Door TV نیز شبکهای
متعلق به جریان صوفیه گنابادی است که تبلیغ انجام میدهد، شبکههای شیعی هم که ده الی
یازدهتایی به نام ولایت، اهلبیت، ثامن، امام حسین، امام صادق، ابوالفضل، سلام، هادی،
هدی، بقیع و مرجعیت که مشغول به فعالیت هستند.
الآن جنگهای اعتقادی به رسانه رسیده
و اینکه چگونه به رسانه رسیده این نکته قابلتوجهی است، پارسال این جوان، محمدصادق
الدراجی در منطقه اعظمیه بغداد که یک منطقه سنینشین است، یک دسته راهپیمایی را راه میاندازد و شروع به لعن کردن خلفا، عایشه
همسر پیامبر9میکند؛ اظهاراتش ایشان باعث میشود در شبکههای ماهوارهای انعکاس گستردهای
پیدا کند و چندین عملیات تروریستی در منطقه صدر بغداد و مناطق شیعهنشین صورت گرفت
و افرادی که انتحار میکردند و خودشان را منفجر میکردند در فیلمهایی که قبل از انتحار
ضبط میکردند میگفتند که در پاسخ به حرکت منطقه اعظمیه ما داریم این حرکت را انجام میدهیم؛
حضرت آیتالله سیستانی فتوای معروفترشان را پارسال در همین زمینه در مورد حرمت توهین
به مقدسات اهل سنت اینطور ذکر کردند.
از آن طرف این آقای یاسر الحبیب احتمالاً تا الآن همه شنیدید که مراسمهای
مختلفی را در لندن میگیرد؛ احتمالاً ایشان را هم میشناسید که کی هستند؛ یک روحانی
کویتی که در کویت اظهاراتی را علیه خلفا انجام داد و بعد هم از طریق سازمانهای حقوق
بشری غربی فشار به دولت کویت آورده شد تا ایشان را از کویت خارج کردند، بلافاصله در
لندن به او جا و مکان دادند تا جایی که خیلی با اوضاع مالی خوب توانست یک کلیسا را
بخرد و تبدیل به حسینیه کند و در این حسینیه شبکه فدک تیوی را راه بیندازد و در شبکه
فدک تیوی در قلب لندن، مراسم عمر کشان و عایشه کشون را میگیرد و در شبکههای مختلف
سطح جهان پخش میکند.
این نکته هم برای شما باید جالب باشد
که توهین به مقدسات یک دین دیگر، یکی از خط قرمزهای شبکههای ماهوارهای و رسانههاست؛
اگر به مقدسات دین یک کس دیگری، کسی توهین بکند، طبق اصول حقوق بینالملل ارتباطات،
آن شبکه را از ماهواره حذف میکنند، همانطور که شما شاید شنیده باشید، شبکههای اسلامی
صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران را مثل سحر، از حدود هفت-هشت سال پیش که یک سریالی را
با عنوان چشمان آبی زهرا پخش کرد که در آن چشمان یک دختر فلسطینی را به یک پسر اسرائیلی
چون ناراحتی چشمی داشته، پیوند میزنند، دادگاههای اروپایی حکم کردند که شبکه سحر حذف بشود و
از ماهوارهها اخراج شد؛ یعنی این توهین به یهود بوده، یهود هم حالا پانزده تا بیست
میلیون کلاً یهودی بیشتر در سطح جهان نداریم، منتها شبکههای این آقا و آن آقای اللهیاری
که در ادامه به آن اشارهای خواهم کرد دارند به مقدسات یک میلیارد و نهصد میلیون نفر
اهل سنت توهین میکنید و هیچکس به اینها هیچی نمیگوید و شبکههایشان دارد روی ماهوارههای مختلف برنامه پخش
میکند و هیچکس با آنها مشکلی ندارد. از آن طرف میبینید آقای ناصر عمر در شبکه ماهوارهای وصال حضور پیدا میکند در پاسخ به این افراط گری شیعیانی
که از طریق رسانهها انعکاس پیدا میکند، ایشان پاسخ میدهد در مورد اینکه از ایشان سؤال میکند که راهکارهای مقابله با شیعیان چیست؟ سؤال این را اینگونه
بیان میکند که همانطور که میدانید خطر رافضیها از خطر یهودیها و نصرانیها برای اسلام
بیشتر است ما چگونه میتوانیم برای نجات اسلام خطر رافضیها را کنترل نماییم؟
ناصر عمر در پاسخ میگوید باید یک حکومت اسلامی تشکیل بدهیم و جهادی کارکنیم، باید
برای آنها بعد از تشکیل حکومت اسلامی دو راه بگذاریم، یا اینکه اسلام را بپذیرند یا
اینکه سرشان بریده شوند؛ اگر اصرار کردند بر مذهب خود باقی بمانند باید با آنها اینچنین
برخورد کرد؛ همه شیعیان را همچون گوسفند سر ببرید تا خون سرتاپای آنها را فرابگیرد
و چه منظره بدیعی است زمانی که تو میبینی اجساد شیعیان در دریایی از خون شناورند و صدای امواج خون
را گوشهایتان را نوازش میدهد و جنازهایشان چشمهایت را به وجد میآورد، زنان آنان را به اسارت ببرید
و در میان رزمندگان بهصورت عادلانه تقسیم کنید، کودکان شیعه را به فراگیری تعالیم
اسلامی صحیح وادار کنید، معابد و ضریحهای شرکآلود شیعه را نابود و ویران کنید، خانههای
آنها را تفتیش کنید و کتابهای شرکآلود آنها را از بین ببرید، روز عاشورا را جشن بگیرید
و شیعیان را مجبور کنید که در آن شرکت کنند، مجبور کنید برای بچههایشان اسمهایی چون
معاویه، یزید، عایشه و حفصه بگذارند، امامان آنها را همچون آیتالله خمینی و آیتالله
سیستانی را مجبور کنیم به آنها توهین کنند و بیزاری بجویند و از اینطور فعالیتها...
اینکه این شبکهها چه هستند ما مفصلاً میتوانیم در موردشان بحث کنیم؛ من حالا یک تیکه از یک کلیپی را
که ما آماده کردیم در حوزه جنگ اعتقادی در رسانه و افراط شبکههای شیعه خدمتتان پخش
میکنم. (نمایش فیلم) نمونهای از مراسمهای روضه برای کشته شدن خلیفه دوم
هست که در ایام ماه ربیع اول در شبکه اهلبیت با همین شکل مسخره کردن برگزار میشود،
آن بنده خدا را هم که دیدید مصاحبه صادق الدراجی بود که در منطقه اعظمیه عراق است؛
ایشان میگوید خودش را با پیامبر مقایسه میکند،
میگوید درست است خون و خونریزی میشود؛ ولی این دلیل نمیشود که من از گفتن حق و حقیقت بخواهم
دست بردارم.
من وارد بحث سبک زندگی و شبکههای ماهوارهای
میشوم، مهمترین شبکهای که در سبک زندگی و یکی از پربینندهترین شبکه فعلی
ماهوارهای فارسیزبان، شبکه ماهوارهای من و تو است. ما حدوداً سی شبکه فیلم و سریال
ذکر داریم که 14 شبکه به طور اختصاصی سریال بخش میکنند؛ فارسی وان، من و تو و جم که
بعضاً اسمهایشان را شنیدید از این جملهاند.
من نتایج یک تحقیقی را که اخیراً در مرکز پژوهشهای
صداوسیما انجام دادیم، خدمتتان عرض میکنم؛ نکات قابلتوجهایی از توی آن استخراج میشود در حوزه
سبک زندگی و تربیت و حوزه فرهنگی و سیاسی و حوزه دینی -حوزه دینی مذهبی کمتر به آن
پرداخته میشود- است. در سریالهای ماهوارهای، پوشش و آرایش، خوراک، رفتارهای جنسی،
سرگرمی، مؤلفههای رفتاری، الگوی خرید و مصرف، کار و مشاغل و درآمد زیادی مطرح میشود.
در حوزه پوشش و آرایش، مشخصاً ما میبینیم
که 36 درصد از کل سکانسها - که حدود 2200 سکانس را برای نمونه که بررسی کردیم- به
حوزه پوشش و آرایش میپردازد، یعنی این را میشود مشخصاً کد زد، در حوزه پوشش و آرایش، اگر بخواهیم
مقولهبندی بکنیم ترویج عریانی 94 درصد آن را تشکیل میدهد، یعنی بحث پوششی مهمترین
نوع این موارد است، 6 درصد باقیمانده را عمدتاً بحث نحوه آرایشهای نامتعارف و پوششهای
نامتعارف تشکیل میدهد؛ ولی اینکه با پوشش کم و یا زننده باشد بیشترین حجم را دنبال
خواهد داشت. تعداد قابلتوجهی از این پوششهای نامناسب و ترویج عریانی، در مورد خانمها
است، از این 36 درصد 618 سکانس ما داشتیم که در مورد ترویج عریانی در مورد خانمها
است در مورد آقایان 41 مورد بیشتر مشاهده نشده است.
نمایش و ترویج عریانیهای افراطی که
غیرقابلتوجیه است. مشخصاً سریالهایی که شبکههای ماهوارهای پخش میکنند، سریالهای
خانوادگی هستند، این سریالها سانسور شده هستند، یعنی وقتیکه فارسی وان، من و تو،
جم سریالی را پخش میکنند اینها را وقتی برای مخاطب ایرانی آماده میکند بخشی از این را سانسور و صحنههایی
را از آن حذف میکند؛ به سبب اینکه میخواهد شرایطی را مهیا کند که خانواده در معرض دید قرار بگیرد
و راحت بتوانند دور هم بنشینند و ببینند تا خانواده نگران نشود که الآن دختربچه من،
پسربچه من این را ببیند، منتها در همین شرایط سانسوری هم ما 36 سکانس زننده جنسی را
مشاهده میکنیم.
در مورد حوزه خوراک و تغذیه؛ نکتههای
قابلتوجهی میبینید، در بحث خوراک 574 سکانس داشتیم؛ یعنی در مورد خوراک و نوشیدنیها،
منظور خوراک و نوشیدنیهای نامشروع است که 7/27 کل سکانسهایی که شمارششده است، این
خیلی قابلتوجه است؛ 566 سکانس فقط در مورد مشروبات الکلی بحث شده که این همعدد وحشتناک
و قابلتوجهی است که خوب است به آن توجه کنید. در مورد مشروبات الکلی واقعاً اوضاع
مصرف مشروبات الکلی میدانید که در سطح کشور هم آمارهای نگرانکنندهای به گوش میرسد که خیلی متأثرکننده است.
یکی از مهمترین دلایل ترویج مصرف مشروبات الکلی
را واقعاً باید در همین سریالها دید، چون اینها نمیتواند بطور اتفاقی، اتفاق افتاده باشد، شما نحوه بحث ترویج
مشروبات الکلی را در این سریال ها ببینید چگونه است، یکی اینکه سرو مشروب و نمایش مصرف
مشروبات الکلی، فقط خوردن حدود 50 درصد سکانسها را تشکیل میدهد. حدود 17 درصد سکانسها را در سر میز غذا میبینیم که مشروب گذاشته شده است؛ در
میهمانیها 15 درصد موارد، در تهیه غذا، یعنی مشروب را روی گوشت و غذا در حال پخت میریزند که در این هم 8 درصد موارد، مصرف
مشروب برای درمان افسردگی نیز 8 درصد موارد را پوشش میدهد، مصرف بهعنوان مسکن درد، یعنی کسی که دردی دارد و این
صحنه را نشان میدهند 3 درصد، برای خوشگذرانی 2/0 درصد، برای سنین پایین است؛ یکی از آفتهای
پیش رویمان این است که مصرف مشروبات الکلی در سنین پایین، یعنی توسط کودکان و بعضاً
در برخی از سکانسها ما میدیدیم در جلو پدر و مادرشان کودک و نوجوانها را نشان میدهند که مشروب مصرف میکنند و این برای
خودشان هم یک چالش است، یعنی تنها قبح زدایی برای ما نیست، برای خودشان هم قبح زدایی
است که بههرحال میدانید سن مشروبات الکلی در کشورها و ایالتهای مختلف در غرب هم محدودیتهای
قانونی دارد، ولی اینها در زنجیرههایشان دارند کمکم این را رایج میکنید که کودکان و نوجوان هم مصرف کند، آموزش
روشهای شرب خمر هم یکی از مواردی هست که دنبال شده، مشخصاً من در مورد تهیه غذا این
نکته را خدمتتان بگویم، شما یک برنامهای را در شبکه من و تو شنیدید وجود دارد یا دیدید
به اسم بفرمایید شام که در آن مسابقهای است و یک چالشهایی وجود دارد برای اینکه یک
غذایی بپزند، مهمانی بروند سه نفر به خانه نفر چهارم بروند، یک مهمانی صورت میگیرد، جدا از قبح زدایی هایی که در
این برنامه صورت میگیرد، اینکه یک خانم متأهلی است که شوهرش و بچههایش را میفرستد جای دیگر و مهمان دو تا سه تا
مرد غریبه دیگر میشود، بعد شام برای آنها درست میکند، اینها دور هم شام میخورند، بعد از شام یک مراسم مختصر رقص و شادی خواهند داشت،
نکته دیگر اینکه در لحظه ورود عمدتاً کادوهایی هم که برده میشود در این برنامه، مشروب
الکلی است، یک نوع از نامهای مشروبات الکلی را ترویج میکند که موقعی که میخواهی بروی خانه فلانی این برند را ببری، یعنی پیشفرض قرار
میدهد یک نوع سؤال القایی اگر بخواهد در ذهنتان شکل بگیرد اینکه پیشفرض این
است که مشروب باید ببرید یا شکلات یا مشروب است که عمدتاً هم مشروب است. در لحظه ورود
روبوسی را ترویج کردند اینکه جنس مخالف حتماً باید در اینگونه مهمانیها، با هم روبوسی
داشته باشند و اگر نداشته باشند گوینده این برنامه همیشه تذکر میدهد که ای بابا چرا این کار را نکردید،
عجب املی هستید، چرا فقط دست دادی، اینگونه موارد ذکر میشود، ولی آن چیزی که قابلتوجهتر
هست شاید هم کمتر شنیده باشید، مصرف مشروبات الکلی با غذاهای ایرانی هست که در این
برنامه ترویج میشود، مثلاً آبگوشت را با مشروب میبینید که میخورند، یعنی به مخاطب یک گزارههای دیگر، یعنی
یکچیز دیگری اضافهتر، یعنی دیزی بخورید همراه با مشروب یا صرف کردن مشروب با قورمهسبزی
با قیمه سیبزمینی مشروب خوردن را نشان میدهد، این مخاطبی که دارد در ایران میبیند سر سفره که میآید چون عمدتاً شبها هم پخش میشود، عمدتاً یکی از همین غذاها
جلویش است، اگر میل نداشته باشد – ما در تصور ذهنی خودمان مشروب را عمدتاً با غذاهای غربی این
مدلی تصور میکنیم که یکوقتی روزی روزگاری جوانی در مناطقی هم مصرف میکند، عمدتاً وقتی یک فضای غربی هم حاکم
است، ولی وقتی سفره میاندازند، سفره انداختن هم جزو مؤلفههای سبک زندگی ایرانی است
و قورمهسبزی میگذارند و مشروب بچهاش میخورد، اینیک گام جلوتر در این حوزهها است.
در حوزه بنیان خانواده بحث تربیت فرزندان هم مواردی
را خدمت شما عرض میکنم؛ درصد و آمارهایی که ذکر شد در این تحقیق خیلی قابلتوجه است
که ترویج خانوادههای نامتعارف، آموزش شیوه برقراری ارتباط با جنس مخالف، ترویج رفتارهای
جنسی، ترویج فرزندان نامشروع، ترویج طلاق و... را یکییکی یک خیلی سریع مرور میکنیم.
رده
|
مقوله
|
زیرمقوله
|
خانواده و فرهنگ جنسی
|
بنای خانواده
|
ترویج تجردگزینی
|
ترویج خیانت
|
ترویج طلاق
|
ترویج خانوادههای نامتعارف
|
ترویج زنسالاری و فمنیسم
|
تربیت و فرزندان
|
ترویج اصول غلط تربیتی
|
تخریب روابط خواهری و برادری
|
تخریب روابط فرزندان والدین
|
مسائل و روابط جنسی
|
ترویج روابط نامشروع
|
ترویج فرزندآوری نامشروع
|
نمایش صحنههای نامناسب از روابط زن و
مرد
|
آموزش شیوه برقراری ارتباط با جنس
مخالف
|
ترویج رفتارهای شبهسکس در اجتماع
|
عشق و روابط
عاشقانه
|
بازتعریف عشق و روابط عاشقانه
|
طرح روابط مثلثی یا چندضلعیهای عشقی
|
در سریالهای ماهوارهای که حجم قابلتوجهی
از سکانسهای مرتبط با بحث خانواده و مسائل جنسی، رابطه نامشروع است که 25 درصد این
مسائل را این موارد تشکیل داده است؛ در حوزه روابط نامشروع روابط آزاد جنسی 14 درصد،
روابط نامشروع در دوران نامزدی 6 درصد، روابط نامشروع با همسر سابق 2 درصد، همجنسگرایی
2 درصد و تجاوز به عنف یک درصد از حجم سکانسهای موردمطالعه را تشکیل
داده که اینها خودش قابلتوجه است.
بحث همجنسگرایی بیشتر در زنان ترویج
میشود و نکته قابلتوجهی که باید تحت تأثیر قرار بگیرید، ما در بررسی یک سهماهه سریالهای
ماهوارهای نمونهگیری شده دیدیم که 21 سوژه فرزند نامشروع داشته است، یعنی شما تصور
بکنید در 16 تا سریال 21 سوژه فرزند نامشروع داشتند، شما بهعنوان مبلغ، بهعنوان یک
مربی تربیتی، میتوانید این را سؤال بکنید که آیا این میتواند اتفاقی باشد که اینقدر سوژه فرزند نامشروع ما داشته
باشیم؟ ولی فرزندان نامشروع چگونه فرزندانی هستند؟ عمدتاً این فرزندان نامشروع کاراکترهای
مثبت، کاراکترهای خیلی خوب و خیلی باهوش هستند و در چالشهایی که پیش میآید، در سریال و در داستان حق با آنهاست؛
آنها کاراکترهای جالبی هستند؛ فرزندان مشروع را کارکتر بد از آن جنسها قرار میدهند، اینها بر اساس مطالعات کمی است،
شعار هم نمیدهیم که بگوییم اینها چقدر بد هستند داریم بر اساس عدد آمار و ارقام خدمتتان
عرض میکنم، از این فرزندان نامشروع یک سری فرزند آوری نامشروع پیش از ازدواج است
که در دوران نامزدی ذکر شده، یک مورد مهم دیگر اینکه تأکید بر هوش سرشار اینها است
که میبینید 25 درصد این فرزندان ذکر شده خیلی باهوش هستند و تأیید بر حفظ جنین
نامشروع بهعنوان یک ارزش در این سریال ها خیلی مهم است، این را جدیداً به سمتش رفتند،
یعنی قدیمها میخواستند سقطجنین را ترویج بکنند، سقطجنینهای نامشروع در فیلم و سریالهای
غربی ترویج میشد، منتها الآن به عنوان یک ارزش اجتماعی در غرب دارند تلقی میکنند، اینکه
یک جنین نامشروع خیلی ارزشمند است نگهش دارید، معرفی فرزند نامشروع بهعنوان زمینهساز
ازدواج و رفع کننده موانع، یک سوژه خیلی جالبی در این سریال هاست. چون چند مورد تکرار
شده من خدمتتان عرض میکنم اگر یکی بود من هم این حق را به خودم نمیدادم خدمت شما بهعنوان یک گزاره اطلاعاتی عرض کنم، در چند
مورد ذکر شده که در یک رقابت عشقی مثلاً مثلث عشقی وجود دارد، در چندین مورد هست، دو
تا خانم با یک آقا رابطه دارند، آنی که فرزند نامشروع در دوران دوستی بیاورد میتواند ازدواج کند و هر دو سعی میکنید
فرزند نامشروع داشته باشند.
بحث دیگر در مورد کارکرد عشق است یک
سری تعاریف جدیدی را هم سعی میکنند از عشق در لابهلای سریالهایشان پخش بکنند، مثلاً
اینکه معرفی عشق بهعنوان پایهای در زندگی، معرفی عشق بهعنوان پدیدهای بیفرجام،
عشق هر کار غیرمعقولی را میتواند توجیه بکند، مخالفت با عشق یک جور گناه است و نمایش عشقهای
ممنوع و جذاب نشان دادن آنها از جمله اینهاست. ما یک هجمه گستردهای را داریم میبینیم که به خانوادهها صورت میگیرد به زنان خانهدار و زنان متأهل،
اتفاقی است که دو سه سال اخیر یا چهار سال اخیر ما از زمان تأسیس شبکه فارسی وان با
آن روبرو بودیم که زنان متأهل درگیر روابط عشقی میشوند و چالشهایی پیش میآید.
سریال ویکتوریا بود که شبکه فارسی وان
پخش کرد، یک خانم متأهلی مجاز میشد به انجام خیانت بهواسطه اینکه میدید که شوهرش دارد بهش خیانت میکند، توجیه این خیانتها را خدمتتان عرض میکنم، روشهای در
سریالهای مختلف فارسیزبان برای ترویج خیانت دارد دنبال میشود که اینها نمونههایی
است که ما به آن رسیدیم، نمایش صحنههای خیانت باهدف عادیسازی آن در ذهن مخاطب که
52 درصد از اینها شامل اینگونه موارد میشود، جذاب نشان دادن خیانت در عناوین مختلف،
مثلاً هیجانانگیز نشان میدهد، یعنی زندگی برایشان روتین شده یک نوع هیجانی میخواهد، این هیجان را برایش تعریف میکند که میتواند خیانت باشد، یا دلنشین بودن آن، ترویج خیانت بهعنوان
یک مد و کلاس اجتماعی، این همحجم قابلتوجهی هست، 11 درصد از سکانسها را به خودش
اختصاص داده که خیانت نه هدف خودش یک نوع مد و کلاس است، معرفی خیانت بهعنوان پیشدستی
مقابل خیانت احتمالی یا محتوم همسر مقابل، یعنی چون حتماً همسر من خیانت خواهد کرد،
پس من هم خیانت خواهم کرد من هم مجاز هستم به خیانت کردن، این هم یکی از مؤلفههایی
هست که دیده شد ما این آخریها برایمان جدید بود که پیشدستی در خیانت هم یکچیز جدیدی
بود که ما نمیدانستیم، این مجوز را ترویج میکنند و صادر میکند.
بحث طلاق در بحث خانواده هم یک بحث مهم است که با
توجه به بر اساس الگوی تربیتی خدمتتان میگویم، یکی اینکه عادیسازی طلاق خیلی رایج است، ما در سه ماههای
مختلف که داریم تحلیل میکنیم این را بهوفور میبینیم، طلاق به بهانه نبودن عشق، یا طلاق برای رسیدن به عشقی
که در زندگی خودش کسی این را نمیبیند، نمونههایی مشاهدهشده، در این سریال ها طلاق اولین راه
مواجه با مشکلات است، یعنی بهمحض اینکه به مشکل با همسر برمیخورند طلاق را پیش میکشند، طلاق مساوی با آزادی که در سهماهه
فعلی فراوانی آن کمتر بود، ولی در سهماهه گذشته خیلی زیاد بود، این ترویج طلاق اینکه
فردی است برای اینکه شما آزاد بشوید، ترویج طلاق در سنین بالا، یعنی اینکه سن مانع
طلاق نیست، اینکه شما میتوانید طلاق بگیرید در هر سن و سالی مخصوصاً در سنین بالا که در فرهنگهای
بومی هر کشوری این ناپسند است، القای آسیب نرسیدن به فرزندان طلاق، بحث دیگری هست که
این را هم دارند تلاش میکنید در این نوع سریالها نشان دهند و اینکه هیچ مشکلی پیش
نمیآید، طلاق پاسخ به خیانت هم که یکی از راهحلها است و...
در بحث الگوهای غلط تربیتی، ترویج بیحرمتی
به والدین را در 64 درصد سکانسهای در مورد خانواده مشاهده میکنیم، بیاحترامی به
بزرگترهای غیر والدین 23 درصد موارد را پوشش داده، ترویج ترک خانه و مواجه با مشکلات
خانوادگی 7 درصد، آزادی بی حصر با جنس مخالف در خانواده هم 3 درصد و ترویج آزادی مطلق
در تربیت فرزند هم از جمله دیگر موارد بوده است. این نکته هم به نظرم جالب بود که ببینید
در دو تا سریال چند تا خودکشی داشتیم در طول سه ماه، در سریال به نام الهه عشق ما هشتتا
خودکشی داشتیم و در خاطرات تلخ سه تا خودکشی، یعنی در دو تا سریال یازده مورد خودکشی
داشته است و این هم بهعنوان یکراه حل برای حل مسائل بعید نیست که جزء مواردی باشد
که دارند ترویج میکنند.
بحث سرگرم سازی، سریالها هم از جمله
موارد مهمی هست که دنبال آن هستند که ترویج استفاده افراطی از رسانهها مخصوصاً در
یک بعد تخصصیتر اینستاگرام و شبکههای اجتماعی موبایلی مثل واتس آپ و تانگو و لاین
اینها نیز از جمله موارد هستند. ترویج استفاده از موسیقی، بعضاً چون سریالهای ترکیهای
حجم قابلتوجهی نمونههایی مردم ایران الآن در معرض این سریالها قرار دارند، آثار
فرهنگی ترکیه هم خیلی در حوزه سرگرمی تبلیغ میشود، تورهای گردشگری هم از این جمله
موارد است. در حوزه کار و درآمد، ترویج درآمدهای نامشروع، ترویج درآمدهای بادآورده،
ترویج تنبلی و راحتطلبی و منفیبافی نسبت به کشاورزی و دامداری از جمله مواردی بوده
که با حجم قابلتوجهی مشاهده شده است. این درآمدهای نامشروع شامل، ربا، قاچاق کالا،
مواد مخدر درآمدهایی که از این طریق به دست میآوردند و دزدی و قمار در این سریالها نیز به آن پرداخته شده
است.
در حوزه مباحث دینی در سریالها ترویج اسلام هراسی
و اسلامستیزی را داشتیم، ترویج مسیحیت شیطانپرستی، اباحه گری و لامذهبی و باورهای
غلط دینی هم در این شکل و شمایل به آن پرداختهشده است. در مسئله اسلامستیزی بازنمایی
منفی از چهره اجتماعی مسلمانان بیشترین حجم را پوشش داده و عقبمانده نشان دادن مسلمانان،
تمسخر و خرافه نمایی باورهای اسلامی و طرح شبه در نماز و احکام اسلامی از جمله موارد
مختلفی است که در این سریالها ترویج داده میشود.
در مورد مسائل سیاسی کمتر به آن پرداخته
شده است؛ مهمترین نکتهای که به نظرم باید بهش توجه کنید در مورد سریالهای شبکه فارسی
وان تحقیقی که پیشتر ما انجام داده بودیم، مخاطب هدف، خانمها هستند در سریالها،
چون عمدتاً در خانه هم و سریال بیشتر میبینند؛ در ساعات روز میتوانند ببینند تا شب و شما هم در جامعه
اگر مواجه هستید این را میبینید، در 87 درصد سریالهای فارسی وانی که ما در اینجا اسامیشان
را بررسی کردیم، زنان محور و شخصیت اول سریال هستند یا 53 درصد عنوان سریال خانمها
هستند، مشخصاً نشان میدهد که مخاطب هدف مخاطب زنان هستند.
من در مورد سبک زندگی که دارد تبلیغ
میشود فقط یک اشارهای میکنم منباب تحلیل این نکات که شما میتوانید روی آن فکر کنید، یک نگاهی بکنید به کشورهای سازنده این زنجیرههایی
که دارد پخش میشو
د.
مثلاً در مورد فارسی وان ما یک موردی
را مطالعه کردیم، سریالهای آمریکایی 9 مورد بودند، کرهایها 9 مورد بودند، شما اگر
ببینید سریالهای آمریکایی از سطح کیفی قابلتوجهی برخوردارند Americn Life Style در سبک زندگی
غربی ترویجی امریکای و اندیشمندان آمریکاییها چندین بار اعلام کردند که ما باید دنیا
و جامعه جهانی و دهکده جهانی را تشکیل بدهیم با یک سبک زندگی واحد، یعنی سبک زندگی
آمریکایی یک سبک زندگی واحد باشد، برای همین حجم قابلتوجه سریالهایی که دارد در دنیا
توزیع میشود آمریکایی هستند، حالا بگوییم سبک زندگی آمریکایی اگر همه سریالهای شبکه
ماهوارهای را تشکیل بدهد. این طبیعتاً مخاطب گارد میگیرد که سبک زندگی آمریکایی و غربی همهاش شده این، طبیعتاً
همه را آمریکایی نمیگذارد، میرود سراغ کره جنوبی مردم ایران نشان دادند که سریالهای کرهای
مثل یانگوم و جومونگ یک علاقهای به آن دارند و دنبال میکنند، اینها از این فرصت و
علاقه مردم ایران به سریالهای کرهای استفاده کردند به سراغ کره جنوبی رفتند، منتها
نه سریالهای کرهای غرب، شما اگر بخواهید در منطقه شرق آسیا کشوری را بهعنوان غربیترین
کشور با سبک زندگی آمریکایی دنبالش بگردید میرسید به کره جنوبی و ژاپن که حالا ژاپن
یکچیزهایی از سنت خودش نگهداشته، ولی کره جنوبی هیچی ندارد، اگر در مورد کره جنوبی
شما مطالعهای داشته باشید میبینید که چهل پنجاه سال پیش هیچی نبود، بهواسطه سرازیر شدن
سرمایهگذارهای غربی در آن و صنعتیشدن آن این کشور بهواسطه ثروت اقتصادی که بهواسطه
سرمایهگذاری غربی در آن پیدا شد کلاً اصولش و مفاهیم اصلی جامعه کره را از دست داد
به خاطر اینکه توسط غربیها این کشور میخواست پیشرفته بشود؛ الآن هم که سریالهای تاریخی میسازند
یانگوم و جومونگ این به خاطر ترسی هست که کشور کره بعد از سالها به آن دست پیدا کرد
که دید هیچی از تاریخش برایش نمانده همهچیز شده غربی و برای همین سریالهای کرهای
میسازند، تاریخی، منتها اینها سریالهای کرهای که میسازند سریالهای کرهای جدید است، یعنی
کرهای امروز را نشان میدهند این جنس کرهایها که همان سبک زندگی غربی را پوشش میدهد، در منطقه
امریکای لاتین و امریکای جنوبی، کره جنوبی غربیترین کشور که کثیفترین کشور منطقه
هم محسوب میشود، مرحوم چاوز میگفت این کشور سگ پاسبان گماشته شده از طرف آمریکاست،
سبک زندگی سریالهای کلمبیایی مشخصاً اوج فساد و فحشا آمریکایی آنجا نمایش میدهند، در مکزیک هم در مرز آمریکا، همین
شرایط حاکم است، در منطقه خاورمیانه ترکیه واقعاً دارای سبک زندگی غربی است؛ غربیترین
سبک زندگی را بیشتر از کشورهای عربی را شما شاهد هستید و نمیتوانیم منکر بشویم، برای همین از سریالهای ترکیهای هم در
این مورد است.
با توجه به اینکه وقت نیست اگر دوستان
احیاناً سؤالی داشته باشند.
§
شما فقط شبکهها اینها را توصیف کردید؛ ولی راهکارهای مقابله با آنها را
بیان نکردید که ما چکار کنیم؟ چه طور با اینها مقابله کنیم؟
دکتر خوشرو: 37 سال هست که در جمهوری
اسلامی در مواجهه با تهاجمهای فرهنگی که پیش از انقلاب هم صورت گرفته، ما دنبال راهکارها
هستیم و همواره دارد تلاش میشود در حوزههای مختلف که به این راهکارها دست پیدا کنیم
و جلسات متعددی هم نیاز دارد که در موردش کار بشود، آن چیزی که در این مرحله خدمتتان
تقدیم شد، یک شمای کلی بود از وضعیت شبکههای ماهوارهای که الآن دارد چه میکند، بهغیراز مباحث سیاسی که فرصت
نشد خدمتتان عرض شد، در جلسات بعدی این نشستها که برای شما طراحیشده در موضوعات عمیقتر
ورود پیدا میکنند و اساتید بزرگوار دیگری میآیند و بهصورت تخصصیتر درباره موضوعات صحبت میکنند؛ ما هم
بهنوبه خودمان مرتباً در طول این سالهای مشغول کار کردن روی راهکارهای مختلف بودیم،
دستگاههای مختلف مشغول کار کردن روی راهکارهای مختلف بودند، یک راهکار، جمعکردن دیشهاست
که راهکار سلبی است، بهنوعی که من خودم این را هم تأیید میکنم در کنار راهکارهای ایجابی که باید خودمان کارکنیم، نیز
لازم است. مقام معظم رهبری در سال 88 مطرح کردند که ما در مواجهه با یک جنگ رسانهای و جنگ نرم هستیم
و ایشان این مفاهیم را برای ما رایج کردند، راهکارش را هم همان موقع گفتند که ایجاد
بصیرت لازم است؛ بصیرت را در حوزه رسانه اگر بخواهیم تعریف بکنیم، میشود سواد رسانهای،
ما باید در میزان توان در ایجاد این سواد رسانهای به مخاطب کمک کنید، سواد رسانهای
وقتی حادث بشود، یعنی دیگر نیازی ندارد دیشها را جمع کنیم، نظر مقام معظم رهبری هم
همان موقع همین بود که ما بجای اینکه برویم دیش را جمع بکنیم، بگذاریم مردم خودشان
تشخیص خوب را از بد را بدهند، ما اینقدر رو مردممان کارکرده باشیم که بیبیسی را
ببیند، ولی بفهمد بیبیسی تکنیکهای خاص خودش را دارد. مثلاً 95 درصد اخبار صحیح را
منتشر میکند که 5 درصد دروغش در آن وسط کتمان بشود، آن پنج درصد را چگونه مخاطب
ما میتواند به آن برسد و تشخیص بدهد؟ چندین سؤال در حوزه سواد رسانهای و تکنیکهای
سواد رسانهای باید به مخاطب گوشزد کنیم که شما همواره وقتی در معرض رسانهها قرار
میگیرید باید رویکرد انتقادی داشته باشید، حتی رسانه جمهوری اسلامی را با
نگاه نقادانه نگاه کنید.
این تلویزیون
جمهوری اسلامی هست، ولی در بین این پیامهای رسانهای که دارد منتشر میکند حتماً آموزههای غلطی که مبتنی بر مفاهیم و ارزشهای
دینی ما و ارزشهای اسلامی ایرانی نیست، نیز پخش میکند ما آنها را باید شناسایی کنیم،
این نگاه انتقادی یکی از مقدمات مهم سواد رسانهای است، سواد رسانهای یکیاش این است
که بشناسیم که اینها چه کسانی هستند که دارند این کارها را میکنید، بهطور مثال در
حوزه سیاسی من همین الآن بیایم بیبیسی را یک نگاهی بکنیم، اینها کی هستند اینکه شما
بشناسید پیامدهنده شما در یک پیام رسانه کیست که دارد به شما پیام را میدهد، خبرنگاران بیبیسی از کجا آمدند؟ این چطوری
شده که این وسط پا شده رفته آنجا این خبرنگاران بیبیسی، سی آن خبرنگاران مستقلی که
دارند علیه آرمانها و ارزشهای نظام جمهوری اسلامی ایران و مردم ایران دارند فعالیت
میکنید یا این عوامل بیبیسی که مهمترین نقطه قوت موفقیتهای رسانهای بیبیسی
است، اینها کی هستند؟ این آقای اصغر رمضان پور معاون فرهنگی آقای مهاجرانی بود در دولت
اصلاحات و وزارت ارشاد، یا آقای بهنود کجا بود؟ پونه قدوسی قبلاً در ایران داشت چکار
میکرد؟ در بین همین مردم داشت زندگی میکرد
چی شد که مثلاً آقای سینا مطلبی که دستیار و کارگردان آقای مسعود کیمیایی بوده و مسئول
صفحه سینمایی روزنامه حیات نو بود پا شد رفت یا خانم فریبا صحرایی که در بیبیسی الآن
جزو سردبیرها قرارگرفته، ایشان از کی در مؤسسه همشهری کار میکرد؟ و چه فرآیندی را طی کرد که یکدفعه سر از کانادا درآورد و از کانادا آمد
در قلب لندن مشغول کار علیه مردم ایران شد که همین چند روز پیش داشت مثلاً به نفع مردم
ایران تو مؤسسه همشهری کار میکرد؟ یا خانم قاضیزاده هم که در شبکه چهار مجریگری میکرده یا نگین شیر آقایی که الآن یکی از فعالترین
خبرنگاران بیبیسی است، ایشان در دوران آقای مشایی سازمان میراث فرهنگی گردشگری، خبرنگار
سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بود، مقالات متعددی علیه انگلیس مینوشت، ایشان وقتی خبرنگار بود، من خودم ایشان را میشناختم و مرتباً مقاله علیه انگلیسها مینوشت و اینیک دفعه در یک فرآیندی سر از بیبیسی
درآورد و جزو معاندترینها شد، یا خانم ناجیه غلامی و آقای جمالالدین موسوی که از
خواهر برادرهای افغانی ما در مشهد محسوب میشدند، اینها کار رسانهای میکردند، در همین مؤسسه تبیان خودمان در دفتر مشهد آموزش رسانهای دیدند، روزنامه
و هفتهنامه برای افغانیها درست کردند، بعد رفتند لندن و برای بیبیسی شروع به کار
کردن کردند.
در حوزه سواد رسانهای اینکه که چه میگوید این چند تا سؤال است، اینکه که
مهم است، چه مهم است، چرا میگوید، هدفش چیست؟ اهداف اقتصادی ته همه اینها است. شما باید
در مخاطبتان جا بیندازید که این پدرکشتگی با من و مسئولین نظام ندارد مگر اینکه میخواهد به اهداف اقتصادی خودش دست پیدا
کند، یعنی چه دعوا راه بیندازد، چه جنگ بشود، چه نشود.
§
خارج از مسائل سیاسی در مسائل فرهنگی ما چرا باعث شدیم که الآن مردم ایران
سریالهای سبک زندگی غربی کرهای را ببینند، این سلیقه را کی در مردم ایران ایجاد کرد؟
خود صداوسیمای ایران با پخش این سریالهای کرهای این سلیقه را به مردم داده است؛ که
نمونه بارزش سریال جومونگ است و هنوز که هنوز است دارد از شبکههای مختلف ایران پخش
میشود و به گفته یکی از اساتید جامعهشناسی دانشگاه تهران، حتی تاریخ ما را به نفع
خودشان مصادره کردند در جومونگ، به بچههای ما دارند این تاریخ رادارند تزریق میکنید،
تاریخ خودمان را به اسم کشور کره به ما میدهند. بنده خودم احترام زیادی برای اینها
قائل هستم برای اینکه حداقل به خاطر هدفی که دارند، فکر میکنند، پول خرج میکنند؛
اما ما نهایت کاری که داریم انجام میدهیم برای فرهنگ اسلامی- ایرانی همین نشستهاست،
مخاطب اینها نهایتاً هزار نفر دارد ولی برای تلویزیون ایران که مخاطب میلیونی دارد
هیچ حرکتی انجام نمیدهند، نمونهاش همین سریالهاست که میتوانید ببینید حتی
شما در این سریال همهچیز اینجاست خیلی راحت رابطه دختر و پسر را میبینید که ترویج
میکنند و خیلی از ایرادهای دیگر، میخواستم بدانم که شما واقعاً دردتان از این همایشها چیست؟ اینکه
بیاییم یک سری اطلاعات را به مردم بدهیم، این شبکهها وجود دارد اینها را هیچکدام
نبینید، استفاده نکنید، در تلویزیون را ببندید و قرار است بخش سرگرمی که قسمت عمده
زندگی امروز مردم را تشکیل داده ببندیم، شما قرار است چکار کنید؟ اگر قرار است تلویزیون
و ماهواره را از آنها بگیریم یا اینترنت را از آنها بگیریم چی قرار است به آنها بدهیم؟
آقای دکتر خوشرو: فکر نکنم جوابی به
این نکتهای که میفرمایید بشود داد، اینکه نبینید سطوح مختلف مردم هم متفاوتاند، سطح سواد
رسانهای آنها متفاوت هست، برای هرگونه ای از مردم باید تجویزهای مختلفی داد، جامعه
در عصر رسانهها پیچیده است و برای جوامع نمیشود نسخههای یکسان تجویز کرد، به خاطر این سلایق مختلفی که
وجود دارد و تغذیههای مختلفی که مردمدارند میشوند از طریق رسانهها، کار یکخرده مشکل هست، اینگونه نشستها
و همایشها برای عموم فکر نمیکنم باشد، بلکه برای خواص است و اینها را ما یکبهیک و دهانبهدهان
سعی میکنیم انتقال دهیم تا الگوی تربیتی مناسبی پیدا کنیم، یعنی آن آسیبهای پیش
رو گزارش بشود و بعداً الگوهای مناسب را ارائه دهند.