آیتالله حسنعلى نخودكى اصفهانى با اينكه در كمال تواضع و فروتنى، پيوسته از بیان دستورالعمل بهصورت مستقيم پرهيز مىكردند؛ اما گاهی به گفته خودشان، از جهت وظيفه و نبود ديگران، آن هم براى نزديكانى چون فرزند و يا سادات ـ به علت احترامى كه براى آنها قائل بودند ـ خواسته آنان را اجابت کرده و توصيهاى مىفرمود. برای نمونه، در جواب نامههاى يكى از سادات دزفول مىنويسد:
«مكرر به شما عرض شد كه اين عرايض بنده از من نيست، بلكه از شخص بزرگى است كه به نيّت او مىگويم:
- پيامبرى در مناجات عرض كرد: ربّ أين الطّريق اليك؛ پروردگارا! ره بهسوى تو كدام است؟ خطاب رسيد: «دع نفسك و تعال» يعنى نفس خويش را رها كن و بيا.
- از اوايل تكليف كه مأمور به صوم ايام البيض و قرائت آيه «قل انما» شدم و در اين سه روز سه هزار مرتبه بر اين قلب قاسى آيه «فمنكان يرجو لقاء ربّه فليعمل عملاً صالحاً» قرائت مىشد، تاكنون هواى ملاقات از سر حقير بيرون نرفته، بايد ترك دنيادارى کرد، لعل الله يحدث بعد ذلك امراً،
- تا آنجا كه مىتوانيد در امر نماز اول وقت و حضور قلب در نماز و تلاوت چند آيه از قرآن با تدّبر در معانى آن در سحرها مداومت کنید؛
- عمده نظر در دو مطلب است: يكى، غذاى حلال؛ دوم، توجه به نماز و اصلاح آن. اگر اين دو درست باشد، باقى درست است؛
- عمده همّ حقير، اصلاح قلب است و ذكر «يا حىّ يا قيوّم» سحرگاه براى همين است؛
- بين الطلوعين را به چهار قسمت تقسيم كنيد: يكى، اذكار و تسبيح؛ ديگرى، ادعيه؛ سوم، قرائت قرآن و درآخر، تفكر در اعمال روز گذشته. اگر موفق به طاعتى بودهايد، شكر كنيد و اگر خداى ناكرده ابتلا به معصيتى يافتهايد، استغفار كنيد؛
- ديگر آنكه هر روز صدقه دهيد ولو به وجه مختصر؛
- شبها قدرى در بىاعتبارى دنيا فكر كنيد و ملاحظه كنيد كه دنيا با اهل دنيا چگونه سلوك مىكند؛
- امر بفرماييد به تدّبر و تفكر در آيات آخر سوره مباركه «فرقان» كه با اين آيه شروع مىشود «وعباد الرحمن الذين يمشون على الأرض هونأ و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاماً» ببينيد كه خداوند اشخاصی را كه بهخود نسبت داده است، صفاتشان را چگونه بيان مىكند؛
- هر قدر بتوانيد، خود را به آداب مؤدب نماييد؛
- به هر نحوى كه باشد، وصيت خدا و پيامبر (ص) و ائمه (ع) و مشايخ گرام را از دست ندهيد؛
- همانطور كه مسايل طهارت، شكيات، سهويات و قرائت بايد پيش اهلش درست شود، عقايد نيز به طريق اولى چنين است».