وصول به مقامات و درجات عرفانی بدون اخلاص در راه حقّ صورت نمیگیرد و تا سالک به منزل مخلّص نرسد، کشف حقیقت چنانکه باید برای او رخ نخواهد داد؛ اخلاص و خلوص دو قسم است: نخست، خلوص دین و طاعت برای خدای تعالی؛ دوم: خلوص خود برای او؛ این آیه دلالت بر نوع اوّل دارد: «و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین»[1]؛ و برای نوع دوم این آیه شریفه دلالت دارد: «الا عباد الله المخلصین»[2]؛ حدیث مشهور نبوی نیز بیان شده که: «من اخلص لله اربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمة من قلبه الی لسانه»[3]؛ دلالت بر قسم دوم دارد؛ یعنی کسی بدین مرحله میرسد که خود را برای خدای تعالی خالص کند.
در توضیح اجمالی، یعنی خداوند تعالی همانطور که صلاح را در قرآن کریم در بعضی از مواضع نظیر: «من عمل صالحا»[4] یا «عمل عملا صالحا»[5] یا «الذین آمنوا و عملوا الصالحات»[6] استناد به عمل داده است، در بعضی از مواضع نظیر: «انه من الصالحین»[7] یا «و صالح المؤمنین»[8] آن را استناد به ذات انسان داده است؛ همچنین اخلاص و خلوص را گاهی مستند به عمل دانسته و گاهی مستند به ذات و نسبت به آن داده است؛ بدیهی است که تحقّق اخلاص در مرتبة ذات موقوف است بر اخلاص در مرتبة عمل، یعنی تا کسی در یکایک از اعمال، افعال، گفتار، سکون و حرکت خود اخلاص به عمل نیاورد به مرحله اخلاص ذاتی نائل نخواهد شد.
منبع: برگرفته از لباللباب
پینوشتها
[1] ـ آیة 5، از سورة 98: بیّنه: (و مؤمور نشدهاند جز اینکه خداوند را به گونهای بپرستند که دین را برای وی خالص کرده باشند).
[2] ـ آیة 40، از سورة 37: صافّات: (جز بندگان پاک شده و خالص شدة خدا).
[3] ـ (هر کس چهل روز (خود و عمل خود را) برای خدا خالص کند، چشمههای حکمت از قلبش به سوی زبانش جریان یافت و ظاهر شود).
[4] ـ آیة 97، از سورة 16: نحل: هر کس عمل صالحی را کند.
[5] ـ آیه 70، از سورة 25: فرقان: هر کس عمل کند عمل صالحی را.
[6] ـ آیة 29، از سورة 13: رعد: آنان که ایمان آورده و اعمال صالحه بجای آوردهاند.
[7] ـ آیة 75، از سورة 21: انبیاء: او از صالحان بود.
[8] ـ آیة 4، از سورة 66: تحریم: و صالح از مؤمنان.