نقش رسانه‌ها در تربیت دینی و اخلاقی از منظر امام خمینی (ره)

نقش رسانه‌ها در تربیت دینی و اخلاقی از منظر امام خمینی (ره)

آذر تاجور[1]

چکیده

حكومت جمهوری اسلامی مبتنی بر دین است و زیرمجموعه‌های آن نیز باید مبتنی بر دین باشد؛ بنابراین محتوایی كه رسانه‌های عمومی به جامعه ارائه می‌دهند باید یك محتوایی دینی باشد؛ ازاین‌رو رسانه باید در آموزش‌های دینی تلاش بیشتری انجام دهد؛ امام خمینی (ره) در سخنان خویش به اهمیت رسانه‌ها اشاره می‌فرمایند و رسانه‌ها را عامل تربیت کودکان، نوجوانان و جوانان برمی‌شمارند؛ ایشان رسانه تلویزیون را دانشگاهى می‌داند كه در سطح كلى كشور گسترده و كاركرد اصلی‌اش آموزش است؛ بنابراین موقعیت‌های معلم و شاگردى در آن قابل‌تصور است. بر همین اساس می‌توان نقش‌ها و انتظارات را طراحى نمود تا به تأثیر رسانه در ساختار تربیتی، فرهنگى و اجتماعى بهتر و بیش‌تر واقف شد. در تفکرات امام (ره)، چون شناخت جمهورى اسلامى و اسلام با عملكرد رسانه و به‌ویژه، رادیو و تلویزیون گره‌خورده است، این دستگاه‌ها می‌توانند خدمات قابل‌توجهی به فرهنگ اسلامى و ملى بكنند؛ علاوه بر این، چون هزینه ‌آنها از بیت‌المال مسلمانان تأمین می‌شود، باید عملكردشان در راستاى مصالح مسلمانان باشد.

واژگان كلیدی: رسانه، تربیت دینی، اخلاق، امام خمینی (ره).

مقدمه

گستردگی و تأثیر عناصر رسانه‌ای نظیر كتب، مجلات، مجموعه مطبوعاتی، صداوسیما، ویدئو، ماهواره و اینترنت امروزه بر كسی پوشیده نیست. از جمله اهداف رسانه‌ها عبارتند از: اطلاع‌رسانی، تعلیم و تربیت، اندیشه‌پروری (فرهنگ‌سازی)، هدایت و راهنمایی، افزایش آگاهی‌ها و ...، استكه البته باید در تمام این اهداف، اهداف تربیتی نهفته باشد؛ بنابر‌این رسانه‌ها می‌توانند در تربیت جوانان نقش منفی یا نقش مثبت ایفاء نمایند (حسنی، 1385، 23). امروزه رسانه‌ها اصلی‌ترین ابزاری است که فرهنگ سبک زندگی را منتقل کرده و بسیاری از نظریه‌های نوین ارتباطی نیز به ناچار تحت تأثیر تداخلات بصری ارتباطی قرار گرفته‌اند و بر نقش رسانه در این زمینه تأکیددارند (ایزدی، 1386، 66).

شرایبر[2] در کتاب نیروی پیام می‌گوید: «قدرت‌های بزرگ در زمینه اخبار جهانی، مانند زمینه‌های دیگر، در عمل نفوذی را به‌کار می‌گیرند که مصریان، آرژانتینیان یا سوئدیان را وادار می‌کند بی‌آنکه خود بدانند از دریچه چشم فرهنگ آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی بر جهان بنگرند» (شرایبر،1371، 228). هر اندازه كه رسانه‌ها به بهترین شكل به‌كار گرفته شوند، منافع و فواید آن در زمینه كمك به رشد صحیح و سالم افراد و نیز سازگاری او با جامعه و تحول و پیشرفت صحیح آن جامعه به‌سوی كمال مطلوب، بیشتر خواهد بود (گلشنی، 1385، 53).

نظر به اینکه از طرفی حوزه‌های معرفتی و علمی بسیار وسیع بوده و دارای سرعت چشم‌گیری از پیشرفت درزمینه‌های مختلف است و به‌کارگیری صرف روش‌های تقلیدی و نقل‌وانتقال معارف توسط نظام رسمی تعلیم و تربیت، مؤثر نبوده و بر تمام ابعاد و جوانب امر پوشش كافی ندارد و از طرف دیگر، استفاده و بهره بردن از دستگاه‌های اطلاع‌رسانی و رسانه‌های گروهی آسان است و دارای توان بالا و امكانات وسیعی در جهت انتشار بین گروه‌های مختلف مردم است (نظری،1390، 47)؛ بنابراین كمك گرفتن از دستگاه‌هایاطلاع‌رسانی و رسانه‌ها برای استحكام بخشیدن به فرایند تعلیم و تربیت و تعمیق آن در زمینه‌های مختلف و حوزه‌های علمی، فنی و ادبی در خارج از مدرسه، بیش‌ازپیش ضروری است. امروزه بر اساس تغییرات ناشى از رشد جوامع صنعتى و نفوذ ویژگی‌های آن در تاروپود بافت‌های جامعه، سلول‌های آن متأثر و منفعل گشته است. این انفعال همان تغییرات و دگرگونی‌هایی است كه قبلاً بدان اشارت رفت. خانواده امروزى، خانواده دیروزى نیست. اگر در جامعه سنّتى روابط انسان در حوزه اعضاى خانواده، خویشان و همسایگان و همسالان خلاصه می‌شد، امروزه به كمك وسایل ارتباط‌جمعی، ارتباط با دورترین انسان‌ها امکان‌پذیر شده است. شكل این ارتباط به‌گونه‌ای است كه فرد درگیر در تعامل، حضور دیگران را كاملاً حس می‌کند؛ به همین دلیل از او می‌آموزد كه چگونه عمل كند، چه چیزهایى را باور نماید و به چه اندیشه‌ای فرو رود. در حقیقت، رسانه‌ها به میزان زیادى جایگزین خانواده شده و كاركرد اجتماعى كردن را به عهده گرفته‌اند (كچویان،1385، 126).

علاوه بر آنکه افراد مستقیماً تحت تأثیر رسانه‌ها هستند، گروه‌ها و سازمان‌های اجتماعى كننده و نیز خود خانواده تحت تأثیر این پدیده است. نهاد آموزش‌وپرورش با تمام وسعت و طول و عرض خود، منفعل و متأثر از رسانه‌هاست. گروه‌های خویشاوندى، شغلى و نیز همسالان از این موضوع مستثنا نیستند. برقرارى این ارتباطات «فرهنگ»‌‌ساز است و موجب تعالى و تكامل فرهنگ (ساروخانى، 1383، 6 -7) و یا انحطاط آن می‌شود؛ بر این اساس، وسایل ارتباط‌جمعی از اهمیت خاصى برخوردار است؛ زیرا به دلیل فرهنگ‌سازی، الگوهاى رفتارى اعضا را تنظیم می‌کند. درعین‌حال، همواره تخطّى از آموخته‌ها براى هر یك از اعضا و نیز هر گروهى محتمل است؛ بدین منظور، راهكارهاى نظارت اجتماعى براى اعضا و گروه‌ها طراحى شده تا از این رهگذر، رفتار اعضا تنظیم شود. با عنایت به آنچه گذشت، هدف از این مقاله، بررسى جایگاه و نقش رسانه‌های عمومى از جمله مطبوعات و رادیو و تلویزیون از دیدگاه امام خمینى (ره) به‌عنوان بنیان‌گذار انقلاب اسلامى است. به همان میزان كه پرداختن به جایگاه رسانه‌ها در ساختار تربیتی و اجتماعى حائز اهمیت است، دیدگاه‌های حضرت امام (ره) درباره آنها و مواضع ایشان در این‌باره نیز شایان توجه است.

ضرورت تعلیم و تربیت از منظر امام خمینی (ره)

معمار کبیر انقلاب اسلامی نقش تعلیم و تربیت را در جهان کنونی بی‌بدیل عنوان کرده‌اند و لازمه تأمین استقلال فکری و فرهنگی را در گرو تعلیم و تربیت دینی بیان داشته‌اند، به‌طوری‌که در یکی از سخنرانی‌ها چنین فرموده‌اند: مسامحه و سهل‌انگاری در تعلیم و تربیت خیانت به اسلام و جمهوری اسلامی و استقلال فرهنگی یك ملت و كشور است و باید از آن احتراز كرد. بهترین و مؤثرترین راه مبارزه با اجنبی‌ها مجهز شدن به سلاح علم و دین و دنیاست و خالی کردن این سنگر و دعوت به خلع سلاح خیانت به اسلام و مملکت اسلامی است. حضرت امام (ره) راه نجات کشور را تسلط بر علم و فنون روز می‌دانست و با الهام از فرمایشات حضرت علی (ع) که فرموده‌اند: فرزندان خود را متناسب با نیازهای زمان خودشان تربیت کنید نه با شرایط و اقتضائات محیط مخصوص زندگانی خود، بر فراگیری علوم روز تأکید داشتند، به‌طوری‌که تسلط بر زبان‌های زنده دنیا از توصیه‌های جدی امام (ره) بود و در این مورد فرمودند که در سایه تسلط بر زبان‌های معتبر می‌شود در کارزار فرهنگی از هویت خود دفاع کرد و در کسب دانش و معرفت پیشگام بود.

تعلیم و تربیت در منظر حضرت امام (ره)

از منظر حضرت امام (ره) اساس عالم بر تعلیم و تربیت انسان است و به فرموده آن عزیز با تربیت انسان، عالم اصلاح می‌شود (بهشتی،1377، 41). تربیت در دیدگاه حضرت امام (ره) مبتنی بر انسان‌شناسی است که آن نیز مبتنی بر هستی‌شناسی و خداشناسی و به ‌اصطلاح جهان‌بینی توحیدی است. بر همین اساس حضرت امام (ره) تعلیم و تعلم را با پیروی از آموزه‌های دینی عبادت تلقی می‌کند و بر تلاش در کسب علم و معرفت تأکید دارند (اكرمی،1383).

از بررسی مجموع بیانات و نوشته‌های حضرت امام (ره) در زمینه تعلیم و تربیت به خوبی در می‌یابیم که در دیدگاه آن حضرت، علم‌آموزی با همه شرافتی که دارد و آموزش رشته‌های مختلف از علوم کاربردی و فنی و تکنیکی گرفته تا علوم نظری و پایه و حتی علوم و معارف الهی به فرموده خود ایشان حتی علم اخلاق و توحید اگر توأم با تربیت صحیح و تزکیه نفس نباشد، به عنوان ابزاری در خدمت قدرتمندان خواهد بود که نتیجه آن رنج و ستم‌هایی می‌شود که امروزه در جوامع صنعتی شاهد آن هستیم .حضرت امام (ره) قدرت متکی بر تسلیحات مدرن و پیشرفت‌های تکنولوژیکی که در اختیار انسان‌های ناپاک قرار گرفته را به شاخ گاوی وحشی تشبیه می‌نماید که ثمره‌ای جز نابودی و خرابی در پی نخواهد داشت؛ ایشان در یکی از بیانات خود چنین فرموده‌اند که آن‌قدر انسان تربیت نشده مضر است که هیچ شیطان و حیوان و هیچ موجودی آن‌قدر مضر نیست و آن‌قدر که انسان تربیت شده مفید است برای جوامع، که هیچ ملکه‌ای و هیچ موجودی آن‌قدر مفید نیست. انسان عصاره همه موجودات است و فشرده تمام عوالم، انبیا آمده‌اند تا این عصاره بالقوه را بالفعل کنند. حضرت امام (ره) بر تقدم تربیت و تزکیه بر تعلیم تأکید داشته و جهت‌دار بودن آموزش را خواستار بوده‌اند و چنین فرموده‌اند: هر اصلاحی نقطه اولش خود انسان است اگر چنانچه خود انسان تربیت نشود نمی‌تواند دیگران را تربیت کند، تربیت کنید، مهم تربیت است. حضرت امام (ره) به اثرات زیان‌بار انسان‌های فاقد تربیت دینی و معارف اسلامی اشاره کرده‌اند و عنوان داشته‌اند صدمه‌هایی که بر مملکت وارد می‌شود غالباً از این متفکرین تربیت نایافته است که آموزش‌های غیر جهت‌دار را فراگرفته‌اند که آنها فقط علم تحصیل‌کرده‌اند لکن تقوا ندارند و لازمه صلاح و فلاح جامعه در گرو تعلیم و تربیت دینی است (نوروززاده و شكرانی،1388).

از منظر حضرت امام (ره) اصلاح مشکلات اساسی جامعه، نیل به رفاه و کوشش برای توسعه اقتصادی و صنعتی و تعالی فرهنگ کشور و رسیدن به خودکفایی و استقلال واقعی در همه زمینه‌ها جز با پرورش انسان‌های مهذب و کارآزموده امکان‌پذیر نیست و اینجاست که توجه به نقش تربیت در مراحل مختلف رشد شخصیت انسان و دریافت اهداف، مبانی و روش‌های تربیت صحیح و اسلامی کلید حل مشکلات است .در یك كلام باید گفت، دیدگاه تربیتی حضرت امام (ره) بر همان اندیشه قرآنی مبتنی است که خداوند تبارک‌وتعالی پس از هفت سوگند آشکار به مظاهر عظیم طبیعت و نفس انسانی در سوره شمس به صراحت می‌فرماید: قد افلح من زکها و قدخاب من دسها؛ رستگاری انسان و جوامع انسانی تنها از یک طریق قابل دستیابی است و آن تزکیه و تربیت نفوس انسانی است و ورای آن جز گردابی از سرگردانی و بحران‌های اجتماعی و خسران دائمی چیزی نیست؛ بر همین اساس، غایت و فلسفه بعثت را تربیت بشر معرفی فرمود: «انبیا هم که آمده‌اند از طرف خدای تبارک‌وتعالی برای همین تربیت بشر و برای انسان‌سازی است... اساس عالم بر تربیت انسان است. انسان عصاره همه موجودات است و فشردة تمام عالم است و انبیا آمده‌اند برای اینکه این عصارة بالقوه را بالفعل کنند و انسان یک موجود الهی بشود. این موجود الهی تمام صفات حق‌تعالی در او است و جلوه‌گاه نور مقدس حق‌تعالی است» (امام خمینی، 14، 153).

وظایف رسانه‌ها

از جمله وظایف رسانه‌ها عبارتند از یاددهی و یادگیری، اندیشه پروری، هدایت و راهنمایی، افزایش آگاهی‌های اجتماعی و رشد اجتماعی در ابعاد مختلف؛ چنانكه گفته شد، تمام سعی و تلاش رسانه‌های جمعی، رسیدن به اهداف و مقاصدی است كه در عین حال، هر كدام به نحوی دارای رنگ و صبغه تربیتی‌اند؛ زیرا این رسانه‌ها در اموری نظیر رشد شخصیت افراد در ابعاد مختلف، ایجاد ارتباط بین افراد و جامعه، كمك به افراد در فرایند سازگاری با جهان متغیر پیرامون و...، دخالت دارند (معتمد نژاد،1376، 56).

اهمیت رسانه و وسایل ارتباط‌جمعی

رسانه‌ها در زندگی روزمره ما نفوذ می‌كنند و محیطی را به وجود می‌آورند كه در آن هویت‌ها شكل می‌گیرند. تجربه شخصی با تجربه رسانه‌ها تركیب می‌شود و ما زندگی فردی خود را تحت نفوذ هدایت‌كننده نهادهای قدرتمند بنا می‌كنیم. رسانه‌ها زندگی شخصی و فعالیت‌های عمومی را به یكدیگر پیوند می‌زنند و آگاهی ما را شكل می‌دهند. رسانه‌ها به‌طور مستقیم و غیرمستقیم، بر كودكان و بر افرادی كه با كودك در ارتباط‌اند تأثیر می‌گذارند؛ خانواده، دوستان و سرانجام، كارگران، رهبران سیاسی و اجتماعی. همه اینها به‌نوعی بر كودك نفوذ دارند. رسانه‌ها در شكل‌گیری آن محیط واقعی كه كودك با آن در كنش است، مؤثرند. رسانه‌ها معمولاً در به وجود آوردن الگوهای رفتاری بسیار مؤثرند. از سوی دیگر، هویّت گروهی همچنین با تأیید رسانه‌ها شكل می‌گیرد و یا ناپدید می‌شود.

اهداف رسانه و وسایل ارتباط‌جمعی

رسانه‌های ارتباط‌جمعی در جوامع كنونی، به‌عنوان یكی از مهم‌ترین مظاهر فرهنگی ملت‌ها محسوب می‌شوند و نقش مؤثری در انتقال، ارتقا و یا تخریب هویت فرهنگی جوامع به عهده دارند. این رسانه‌ها با شیوه‌های گوناگون، همانند صدا و تصویر و عكس، برای رسیدن به اهداف خود، تلاش می‌كنند؛ به‌طورکلی، برای رسانه‌های گروهی، دو نوع هدف الهی و غیر الهی (مادی محض) می‌توان ذكر كرد. در نظام‌های استكباری، رسانه‌ها وسیله‌ای برای ساختن افكار توده مردم بر مبنای ارزش‌های مادی محض و در جهت تحقق خواسته‌های هیئت حاكم هستند. در نظام اسلامی، رسانه‌های گروهی فی‌نفسه هدف نیستند، بلكه همچون ابزاری مؤثر و كارآمد در خدمت اعتلای ارزش‌های والای انسانی و رشد و تكامل فضایل اخلاقی قرار دارند (ساروخانی،1383).

تأثیر رسانه‌ها در ابعاد مختلف تربیت جوانان

الف. تربیت اخلاقی

این برخورد از چند طریق صورت می‌گیرد.

1-دعوت به ارزش‌های اخلاقی؛ رسانه‌ها می‌توانند با دعوت به خوبی‌ها و ارزش‌های اخلاقی جوانان را تربیت نمایند. این امر هم به‌صورت مستقیم مانند سخنرانی، درس، مقاله و ...، و هم به‌صورت غیرمستقیم، مانند فیلم‌ها و برنامه‌های دیگر حاصل می‌شود (هینس[3]، ترجمه کیانی،1381، 17).

2-پرورش نیروی عقلانی: پرورش نیروی عقلانی یكی از راه‌های تربیت اخلاقی است (دیلمی و آذربایجان، 1385، 295). رسانه‌ها می‌توانند با دادن بینش صحیح و اصلاح نگرش غلط، نیروی عقلانی جوانان را بالا ببرند.

3-روش عبرت‌آموزی: مثلاً رسانه‌ها با آگاه كردن جوانان نسبت به عواقب وخیم فساد، اعتیاد، بی‌بندوباری و ... می‌توانند جوانان را تربیت نمایند.

4-پرورش ایمان:‌ ایمان و اعتقاد به خداوند، اولین اصل تربیتی و مهم‌ترین بنای اساسی در جهان‌بینی و نظام فكری در تعلیم و تربیت انسان است (فرهادیان،1382، 28). ایمان و اعتقاد سبب تصحیح رفتار، تهذیب اخلاق، تزكیه نفس و پیشرفت و تعالی و رستگاری و خوشبختی انسان می‌شود، همین اصل بود كه یقین را در سلمان، شجاعت را در ابوذر، استقامت را در بلال و انفاق و ایثار را در خدیجه ـ سلام الله علیها ـ و ... جلوه‌گر می‌ساخت (همان 42).

بدین ترتیب رسانه‌ها می‌توانند با برنامه‌های مختلف ایمان جوانان را پرورش داده و آنان را تربیت نمایند.

ب. تربیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی

1-آموزش و تصحیح رفتارهای اجتماعی: رسانه‌ها می‌توانند با برنامه‌های مختلف و به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم، نحوه رفتارهای اجتماعی را به جوانان بیاموزد و رفتارهای غلط اجتماعی را در جوانان تصحیح نماید. آداب معاشرت و مهارت‌های روابط اجتماعی را بر اساس بینش الهی و انسانی به آنها آموزش دهد(همان 56).

2-تربیت انسان به لحاظ سیاسی: در جنبه‌های سیاسی می‌تواند با دادن آگاهی‌های سیاسی و ایجاد قدرت تحلیل مسائل، جوانان را تربیت نمایند و خطرهای سیاسی و اغفال‌های سیاسی‌ای را كه در كمین جوانان است را به آنها گوشزد كند (همان 87).

3-تربیت انسان به لحاظ اقتصادی: رسانه‌ها می‌توانند با دادن بینش‌های لازم، جوانان را در این زمینه تربیت نمایند. همان‌گونه كه با دادن نگرش غلط و ایجاد اشتهای كاذب می‌توانند از آنها سوءاستفاده كنند (رابرتسون،1380، 211)؛ بنابراین رسانه‌ها می‌توانند در تربیت صحیح جوانان نقش اساسی ایفاء نمایند و همچنین می‌توانند با برنامه‌های نامناسب خود موجب رفتارهای نامناسب جوانان گردند و آنها را غلط تربیت بنمایند و این امر باعث حساسیت رسانه‌ها می‌شود.

رسالت مطبوعات از دیدگاه امام خمینی

یكى از كاركردهاى مطبوعات انتشار اطلاعات و اخبار و تازه‌های علم و فرهنگ است (معتمد نژاد، 1371، 14)، مطبوعات همانند سایر كارگزاران جامعه‌پذیری، موظف‌اند انسان‌های مفیدى براى جامعه تربیت كنند. حضرت امام (ره) صراحتاً بیان می‌فرمایند: رسالت قلم علم‌آموزی است كه براى انجام این مهم، لازم است اهل قلم موقعیت و جایگاه خود را در ساختار اجتماعى همانند یك معلم دل سوز در نظر بگیرند تا هم به دنبال كسب علم و دانش باشند و همواره اندوخته‌های علمى خود را افزایش دهند و هم اندوخته‌های علمى خود را به كمك قلم به دیگران منتقل كنند. به‌طورمعمول، معلم باید یافته‌های علمى خود را با زبانى بیان كند كه آنها كه در كلاس درس نشسته‌اند، بتوانند از آموخته‌های او بهره ببرند؛ اما این كافى نیست، بلكه تعلیم و آموزش باید همراه با تربیت باشد، علم‌آموزی باید جهت‌دار باشد و انسان را متوجه رابطه شخص باخدا و خالقش كند تا از این رهگذر الهى شود. از این منظر، قلم و مطبوعات كاركردى ابزارى دارند و تا زمانى ارزشمندند كه بتوانند مقصدى متعالى را تأمین نمایند، در غیر این صورت، نه‌تنها مفید نیستند، بلكه حتى مانع رشد و تعالى می‌شوند؛ ایشان می‌فرمایند: «رسالت علم و قلم و بیان، آموزش و تعلیم و تربیت انسان است تا انسان الهى شود»( امام خمینی، 13، 228 ـ 231)؛بنابراین، اولین كاركرد مطبوعات در عرصه روابط تربیت دینی، زمینه‌سازی براى رشد معنوى اعضاى جامعه است. از این موضوع معلوم می‌ شود كه مطبوعات و فراورده‌های قلمى در دیدگاه حضرت امام (رحمه‌الله) از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ و در جای دیگر می فرماید: «و آنکه از همه خدمت‌ها بالاتر است این است كه نیروى انسانى ما را رُشد و تعالی بدهد و این به عهده مطبوعات است...»(همان، 8، 22 ـ 25).

ایشان کارکردها و وظایف مطبوعات دینی را چنین برمی شمارند؛

1-حرکت در مسیر خواست ملت

امام خمینی (ره) آگاهی صاحبان مطبوعات از خواسته‌های مردم و ملت را شرط لازم برای همگونی آنان با ملت می‌داند؛ ازاین‌رو لازم است بر اساس آن آگاهی، در مسیر خواسته‌های ملت حرکت کنند؛ همان‌گونه که می‌فرمایند: «به‌طورکلی در هر کشوری، مطبوعات آن کشور و تلویزیون و رادیو آن کشور، باید در مسیر آن ملت و در خدمت ملت باشد. مطبوعات باید ببیند که ملت چه می‌خواهد، مسیر ملت چیست؟ روشنگری از این طریق داشته باشد و مردم را هدایت کند»( همان، 535)؛ در جای دیگر به سرزنش مطبوعاتی می‌پردازد که این رسالت خویش را ایفا نکرده و برخلاف خواست مشروع مردم قدم برداشته‌اند: «در مملکتی که آن‌ همه خون‌ریزی شد و آن همه ملت ما خون دادند تا اینکه یک جمهوری اسلامی موافق آرای اکثریت قریب به اتفاق محقق شد و دست خائنین کوتاه شده و دست چپاولگران قطع شد، اگر مطبوعات بخواهند باز به پشتیبانی از جنایتکاران و خیانتکاران چیزی بنویسند، این مطبوعات ما نیست، این خیانت است. باید مطبوعات آنچه ملت می‌خواهند، بنویسند، نه آنچه برخلاف مسیر ملت است. مع الأسف در بعضی از مطبوعات چیزهایی که برخلاف مسیر ملت است و برخلاف آمال جامعه ملت است، منعکس می‌شود و ما تاکنون به مسامحه رفتار کرده‌ایم و من امیدوارم که مطبوعات را خود صاحبان مطبوعات اصلاح کنند»( همان ، 323).

2-تربیت جامعه

از نگاه امام راحل (ره) نقش مهم مطبوعات، تعلیم و آموزش و آگاهی‌رسانی است: «مطبوعات باید مثل معلمینی باشند که مملکت را و جوانان را تربیت می‌کنند و آرمان ملت را منعکس می‌کنند» (همان، 323).

ایشان می‌فرمایند: «باید مجله راه بیندازید که وقتی جوان‌ها باز می‌کنند، شکل و صورت و عکس‌های مجله و تیترهای مجله طوری باشد؛ مقابل آنکه پنجاه سال ما را به نابودی کشید. شما باید جبران آن خرابی پنجاه سال را بکنید. پنجاه سال جامعه ما هر مجله‌ای را باز کردند و یا گوش به رادیو و تلویزیون دادند، همه انحرافی بود. همه برای این بود که از جوان‌ها مبادا جوان صحیحی ساخته شود که خداوند به داد شما رسید و مسائل جهش پیدا کرد. اینها دنبال این هستند که انقلاب را برگردانند به‌جای اولش؛ هر کس مجله می‌خواهد بنویسد، باید مجهز باشد که این نسل آینده را تربیت کند. برای نسل آینده فکری بکنید. اسلام همه نسل‌ها را مکلف می‌داند. پیغمبر اسلام مکلف برای همه نسل‌ها بودند. همچنین مکلفیم که برای نسل‌های آینده کار کنیم. باید تربیت ما از اولاد، در خانه، دبستان و دبیرستان‌ها باشد»(همان، 14، 500). «اگر مطبوعات متحول بشود ـ و ان شاءاللّه‌ می‌شود و شده است ـ به یک مراکزی که بخواهند تقوا را در جامعه منتشر کنند، وقتی جوان‌ها و بچه‌های تازه‌رس ما وارد می‌شوند در میدان فعالیت اجتماعی، بروند دنبال روزنامه، روزنامه مربی باشد. گوش کنند به رادیو، رادیو مربی باشد؛ نگاه کنند به تلویزیون، تلویزیون مربی باشد؛ نگاه کنند به مجلات، مجلات، مجلاتی باشد که تربیت بکند، این جوان وقتی‌که به هر جا توجه کرد، دید که گوش و چشمش پر شده از تربیت، این‌طور بار می‌آید. اگر رها بشود، هرزه، بار می‌آید. اگر بکشندش در طرف فساد، می‌رود آن طرف و اگر بکشندش در طرف صلاح، می‌آید این طرف» (همان، 13، 158).

3-انحراف زدایی

امام خمینی (ره) بی‌تفاوتی مطبوعات در برابر مفاسد و ناهنجاری‌های اجتماعی را شایسته نمی‌داند و بر انحراف‌زدایی از سوی رسانه‌ها به‌عنوان رسالتی مهم تأکید می‌کند: «وضع کشور را در گذشته دیدید که چگونه بود. تمام چیزها در جهت اسلام‌زدایی بود، خصوصاً مطبوعات که وضعی داشتند که اگر مهلت پیدا می‌کردند، طولی نمی‌کشید که همه‌چیز را از بین می‌بردند. امیدوارم با همت آقایان همه آن انحرافات از بین برود. مطبوعات باید یک مدرسه سیار باشند تا مردم را از همه مسائل به‌خصوص مسائل روز آگاه نمایند و به صورتی شایسته از انحرافات جلوگیری کنند و اگر کسی انحرافی دید با آرامش در رفع آن بکوشد؛ به‌طورکلی مطبوعات باید یک بنگاه هدایت باشند؛ یعنی به صورتی که اگر دست مردم بیفتد، مردم هدایت شوند» (همان، 18، 61).

4-معرفی درست اسلام واقعی

«ما که می‌گوییم اسلام را ما می‌خواهیم صادر کنیم، معنایش این نیست که ما سوار طیاره بشویم و به ممالک دیگر بریزیم. یک همچو چیزی نه ما گفتیم و نه ما می‌توانیم؛ اما آنکه ما می‌توانیم، این است که می‌توانیم به‌وسیله دستگاه‌هایی که داریم، به‌وسیله همین صداوسیما، به‌وسیله مطبوعات، به‌وسیله گروه‌هایی که در خارج می‌روند، اسلام را آن‌طوری که هست، معرفی کنیم. اگر آن‌طوری که هست معرفی بشود، موردقبول همه خواهد شد. بشر فطرتش یک فطرت سالم است، اگر یک‌چیزی را القا بکنند، روی فطرت سالم خودش قبول می‌کند و قدرتمندها از همین معنا می‌ترسند»(همان، 364).

5-تربیت نیروی انسانی مفید

امام خمینی (ره) مهم‌ترین رسالت رسانه‌ها را تربیت و تقویت نیروی انسانی مفید و کارآمد می‌داند و بر نقش‌آفرینی رسانه‌ها تأکید می‌کند: «آنکه از همه خدمت‌ها بالاتر است، این است که نیروی انسانی ما را رشد بدهد و این به عهده مطبوعات، مجلات، رادیو و تلویزیون و سینما است. اینها می‌توانند نیروی انسانی ما را تقویت و تربیت صحیح بکنند و خدمتشان ارزشمند باشد و می‌توانند مثل رژیم سابق باشند که همه‌چیز به‌هم‌ریخته بود و همه‌چیز در خدمت استعمار بود. آنها خودشان هم نمی‌دانستند. خیلی‌ها خودشان نمی‌دانستند، نمی‌دانست که این عکسی که از این زن لخت می‌اندازد، چند تا جوان را آشفته می‌کند، از بین می‌برد. اگر خودتان را متحول کردید، کشورتان را هم می‌توانید نجات دهید. اگر به همان حال باشید و اسمتان را عوض کردید، با اسم نمی‌تواند یک کشوری اداره بشود. با لفظ، با لفظ جمهوری اسلام، با رأی به جمهوری اسلام، نمی‌تواند یک مملکتی اسلامی بشود. مملکت اسلامی محتوایش باید اسلامی باشد. شما هم که مجله می‌نویسید، می‌توانید خدمت کنید، جوان‌ها را برومند کنید با مقالاتتان، مقالات صحیحتان. دنبال این باشید که از نویسنده‌های متعهد اسلامیِ انسانی نیرو بگیرید، مقالات صحیح بنویسید، درد و دوایش را بنویسید، همه‌چیز را انتقاد کنید»(همان، 8، 498 و 499).

6-انتقاد به‌جای تخریب

یکی از کارکردهای مطبوعات، رصدکردن اشتباهات و اشکالات در عملکرد و ناسازگاری کارهای مسئولان و مدیران با قانون و ضوابط حاکم بر جامعه و تذکر و انتقاد درست از آنان است. چه‌بسا تذکرات رسانه‌ها موجب شود که افرادی که دچار خطا و اشتباه شده‌اند، متوجه شوند و روند انجام کارها را به‌گونه‌ای درست طراحی کنند و تغییر دهند که خسارات احتمالی به دنبال نداشته باشد و از آسیب‌های جدی آشکار و پنهان جلوگیری شود. امام خمینی (ره) این نقش رسانه‌ها را یادآور شده و بر انتقاد سالم و سازنده تأکید می‌کند: «مسئله دیگر راجع به انتقاد، البته روزنامه‌ها باید مسائلی که پیش می‌آید را نظر کنند، یک‌وقت انتقاد است؛ یعنی انتقاد سالم است، این مفید است. یک‌وقت انتقام است، نه انتقاد؛ این نباید باشد. این با موازین جور در نمی‌آید .انسان چون با یکی خوب نیست، در مطبوعات او را بکوبد، کار درستی نیست؛ اما اگر کسی خلاف کرده است، باید او را نصیحت کرد، پرده‌دری نباشد، ولی انتقاد خوب است. باید در این امور خیلی ملاحظه بفرمایید تا مطبوعات مرکزی برای استفاده عموم باشد و اینکه مردم بفهمند باید چه بکنند و باید چه بشود»( همان، ‌19، 362 ).

7-تشویق اشخاص فعّال و مبتکر

«رادیو ـ تلویزیون و مطبوعات مال عموم است؛ چنانچه شما هم همین اعتقاد را دارید که عموم بر آنها حق دارند؛ از این جهت من به سهم خود خیال دارم که راجع به من کم باشد، مگر در مواقع حساسی که لازم است که آن هم باید از ما سؤال شود که آیا مطلبی را باید نقل بکنند یا خیر، والاّ آنچه خوب است در رادیو ـ تلویزیون و مطبوعات باشد، آن است که برای کشور اثری داشته باشد؛ مثلاً اگر زارعی خوب زراعت کرد و زراعتش خوب بود، شما این شخص را به جای مقامات کشور در صفحه اول بگذارید و زیرش بنویسید این زارع چگونه بوده است، این منتشر بشود؛ یا کارمندی خوب کار کرد و یا اگر طبیبی عمل خوبی انجام داد، عکس او را در صفحه اول چاپ کنید و بنویسید که این عملش چطور بوده است. این باعث تشویق اطبا می‌شود و بیشتر دنبال کار می‌روند. یا مثلاً اگر کسی کشفی کرد، باید مفصل با عکس و مطلب باشد. خلاصه باید اساس «تشویق» اشخاصی باشد که در این کشور فعالیت می‌کنند. اینها به این کشور حق دارند، به این روزنامه‌ها حق دارند، به رادیوـ تلویزیون حق دارند...»(همان، 19، 36).

8-آموزش راه و روش زندگی شرافتمندانه

«رسانه‌های گروهی به‌ویژه صداوسیما، این مراکز آموزش‌وپرورش عمومی می‌توانند خدمت‌های گران‌مایه‌ای را به فرهنگ اسلام و ایران نمایند. بنگاه‌هایی که شب و روز ملت در سراسر کشور با آنها تماس سمعی و بصری دارند، چه مطبوعات در مقالات و نوشتارهای خود و چه صداوسیما، در برنامه‌ها و نمایشنامه‌ها و انعکاس هنرها و انتخاب فیلم‌ها و هنرهای آموزنده، باید همت گمارند و بیشتر کار کنند و از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند تا در راه تربیت صحیح و تهذیب جامعه، وضعیت تمام قشرها را در نظر گرفته و راه و روش زندگی شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمایشنامه‌ها به ملت بیاموزند و از هنرهای بدآموز و مبتذل جلوگیری کنند» (همان، 159).

9-صرفه‌جویی در وقت و بیت‌المال

مطبوعات باید این توجه را داشته باشند که چیزهایی که برای ملت مفید نیست، در روزنامه‌ها ننویسند، کاغذ صرف این نکنند، وقت صرف این نکنند. باید رادیو تلویزیون توجه به این معنا داشته باشد که این از بیت‌المال مسلمین است، باید وقتش صرف چیزهایی که مربوط به مصالح مسلمین نیست، نشود؛ اینها مسئولیت دارد( همان، 375).

10- کوشش در حفظ آرامش کشور

«ما الآن در ایران احتیاج به آرامش داریم. اگر ما بخواهیم که این نهضت پیروز بشود، باید ما آرامش این مملکت را حفظ بکنیم. باید همه قشرها متوجه باشند که آرامش را حفظ کنند. ... تلویزیون باید ارشاد بکند. رادیو باید ارشاد بکند. روزنامه‌ها باید ارشاد بکنند، روزنامه‌ها نباید یک چیزهایی را که موجب تهییج مردم انحراف مردم است، در آنجا بنویسند. رادیو نباید این کار را بکند، باید ارشاد بکند؛ در عین حال مردم را متوجه به این بکنند که ما دشمن داریم و دشمن دنبال این است که تشنج پیدا بشود. باید از تشنج‌ها جلوگیری کرد و باید آن اشخاص منحرف را ارشاد کرد و اگر ارشاد نشدند، آنها را منزوی کرد، بی‌اعتنایی به آنها کرد. هر دفعه‌ای که شما یک‌طوری بکنید که با شدت رفتار کنید، آنها مظلومیت به خودشان می‌دهند و برای ما ضرر دارد. باید هم مسائل را گفت و هم آرامش را حفظ کرد، هم مطالب را مردم بدانند، گویندگان باید بگویند و هم آرامش را باید حفظ بکنند»(همان، 12، 484).

11- پرهیز از تضعیف ارکان و نهادهای نظام اسلامی

قوام نظام اسلامی بر پایه نهادها و ارکان متعدد مانند قوه قضائیه، مقننه، مجریه، شورای نگهبان و ...، است؛ به‌گونه‌ای که تضعیف هر یک از آنها موجب تزلزل پایه‌های آن نظام مقدس خواهد شد. از باب مثال، دستگاه قضایی در هر جامعه‌ای، عهده‌دار برخورد با خاطیان و منحرفان است تا آنان را مجبور به همنوایی با کل نظام کند. تضعیف این دستگاه به هر شکل که باشد، موجب حاکمیت طاغوت مسلکان، دگراندیشان، عدالت‌گریزان و مفسدان بر جامعه خواهد شد؛ از این‌رو، امام خمینی (ره) از هرگونه تضعیف این قوه، نهی می‌کند و درباره شکایت از قاضی و یا دادگاه خاصی، از رسانه‌ای کردن آن هشدار می‌دهد و می‌فرماید: «مجلات و روزنامه‌ها و رسانه‌های گروهی توجه داشته باشند که تضعیف قوه قضائیه بر خلاف موازین اسلامی است و از پخش چیزهایی که موجب تضعیف یا توهین مقام قضاست، احتراز کنند. این کشور اسلامی است و باید هر امری موافق با موازین اسلامی باشد. شکایت از قاضی یا دادگاه باید به حسب مقررات شرعی باشد و شاکی هر کس هست حق ندارد در مطبوعات یا رسانه‌های گروهی یا در مجامع عمومی طرح دعوا کند و علیه قوه قضائیه جوسازی نماید»(همان، ‌18، 339 - 340).

12- بررسی دقیق مقالات و چاپ عکس‌ها

«مقالاتی که نوشته می‌شود ... این مقالات را با دقت در یک شورایی که خودتان تأسیس می‌کنید، مطالعه کنید. ممکن است یک وقت یک مقاله‌ای ابتدایش خیلی هم دلچسب باشد و برای شما خوب باشد، لکن در خلالش یک‌وقت مسائلی طرح شود که برخلاف مسیر خود شماست. مقالات هم باید به‌طور دقت، یک نفر نه یک شورایی باشد، یک جمعیتی باشد که این مقالات را درست تحت نظر بگیرد و بعد از اینکه دیدید در همین راه است و همین مسیر است، آن‌وقت در مجله آن مقاله را منعکس کنید. همین‌طور راجع به عکس‌هایی اگر در آن هست»(همان، 61 -62).

13- پرهیز از عکس‌های مهیج

مطبوعات، سینما، تلویزیون، رادیو، مجله‌ها، همه اینها برای خدمت به یک کشور است. اینها باید در خدمت باشند، نه اینکه هر کس پا شود و یک مجله‌ای درست کند و هر چه دلش بخواهد، در آن باشد و هر عکسی بهتر مشتری داشته باشد، توی آن بیندازد. عکس‌های مهیج، عکس‌های مهوع در آن بیندازد که مشتری‌هایش زیاد بشود. آن‌وقت اسمش مطبوعات است و ـ عرض می‌کنم ـ صاحب قلم است و آزادی هم می‌خواهد! «باید دید تو چه می‌کنی، چه خدمتی داری به این مملکت می‌کنی، با قلمت داری چه می‌کنی؟ با قلمت بچه‌های ما را داری به باد فنا می‌دهی یا تربیت می‌کنی؟»(همان، 8، 23).

14- بهره‌گیری از نیروهای متعهد

از مسائل مهم کسانی است که بخواهند خدمتی بکنند، مجله‌ای بیرون بدهند یا روزنامه‌ای بنویسند. اولین مسئله آنها انتخاب افراد است؛ چون افراد اگر چنانچه اشخاصی منحرف باشند، بدون اینکه شما توجه داشته باشید، یک‌وقت متوجه می‌شوید که انحراف پیدا شده است؛ چون اشخاص‌اند که می‌توانند انسان را به دامان آمریکا و یا به دامان شوروی بکشانند (همان، 14، 248) «ملتی که برای اینکه از زیر این سلطه‌ها خارج شود، آن‌قدر مجاهده کرده است، آن‌قدر جوان داده است، آن‌قدر زحمت کشیده است، یک‌وقت می‌بینید راه مجله، راه مطبوعات، راه رادیو تلویزیون، نطق‌ها و همه آن چیزهایی که الآن هست، به‌واسطه ورود اشخاصی که خلاف آن چیزی که مسیر ملت است، عمل می‌کنند، منحرف شده و شما بعداً متوجه آن می‌شوید. این از مسائل مهمی است که توجه به او لازم است و اغماض از آن جایز نیست»(همان، 474).

صداوسیما از دیدگاه امام (ره)

از میان رسانه‌ها، دو رسانۀ رادیو و تلویزیون از اهمیت بیشتری برخوردارند؛ زیرا این دو رسانه، ویژگی‌هایی دارند که تأثیرگذاری‌شان را بیشتر می‌سازد. حضرت امام (ره) با توجه به همین واقعیت‌ها، مواضع كاملاً روشن و آشكارى در قبال مسؤولین و مدیران این دستگاه‌ها اتخاذ كردند و توصیه‌های لازم را ارائه نمودند؛ چه آنکه این دو رسانه به لحاظ قدرت تأثیرگذارى، هم در جهت اصلاح و هم در جهت افساد، قابل‌توجه است. حوزه و قلمرو این وسیله ارتباطى آن‌قدر گسترده است كه ایشان آن را دانشگاهى می‌داند كه در سطح كلى كشور گسترده است (همان، 5، 198 ـ 204). چون دانشگاه است، كاركرد اصلی‌اش آموزش است و چون آموزش كاركرد اصلى است؛ پس موقعیت‌های معلم و شاگردى قابل‌تصور است (همان، 5، 198 ـ 204)؛ بر همین اساس، می‌توان نقش‌ها و انتظارات را طراحى نمود تا به تأثیر این دستگاه‌ها، در ساختار فرهنگى ـ اجتماعى بهتر و بیش‌تر واقف شد. ایشان ویژگی‌های این رسانه تربیتی را چنین می‌دانند.

1-گستردگی مخاطبان

امام خمینی (ره) به سبب نقش‌آفرینی گسترده صداوسیما در تعالی یا انحطاط مردم و جهت دادن به نوع بینش سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مخاطبان خود، برای آن دو رسانه، جایگاه ویژه‌ای قائل است و ازاین‌رو، می‌فرماید: این رسانه‌هایی که ما الآن داریم، چه مطبوعات و مجلات و روزنامه‌ها و چه سینماها و تئاترها و امثال ذلک و چه رادیو و چه تلویزیون، در اینها آنى که از همه این دستگاه‌ها بیشتر رابطه با انسان دارد، تلویزیون است، از دو جهت: یک جهت اینکه مطبوعات هر چه هم تیراژش زیاد باشد، اولاّ به‌اندازه سطح یک مملکتی نیست و ثانیاً همه افراد نمی‌توانند استفاده کنند؛ برای اینکه الآن تقریباً نیمی از جمعیت ما سواد خواندن ندارند تا اینکه از مطبوعات و نوشته‌ها استفاده کنند. سینماها در یک محیط محدود می‌توانند کار خودشان را انجام بدهند. رادیو هم در همه‌جا هست، در همه‌چیز هست، لکن فقط از راه سمع است. آن چیزی که در همه کشور؛ یعنی آن دهاتی که توی خانه خود نشسته در مرز و هیچ سواد هم ندارد، لکن چشم و گوش دارد، این از رادیو ـ تلویزیون استفاده می‌کند. هم استفاده سمعی می‌کند، هم استفاده بصری؛ هم آن آدم نقشه‌ها را می‌بیند و هم طرح‌ها را می‌بیند و هم می‌شنود؛ بنابراین رادیو ـ تلویزیون از تمام رسانه‌هایی که هست، حساس‌تر است. رادیو تلویزیون می‌تواند یک مملکت را اصلاح کند و می‌تواند به فساد بکشد. این را نه روزنامه، نه سینما، نه تئاتر و نه تبلیغات لفظی که در منابر است، می‌تواند؛ برای اینکه اینها همه شعاعشان محدود است (همان، 9، 154 و 153).

2-حساس‌ترین رسانه

امام خمینی (ره) رادیو و تلویزیون را نماد جمهوری اسلامی در نظر مردم می‌داند و رخنه کردن فساد در آن دو رسانه را از عوامل بدبینی و دور شدن مردم از نظام می‌شمارد؛ ازاین‌رو بر اسلامی شدن برنامه‌های آن تأکید دارد و افزون بر آن، به سبب سرعت انتقال مطالب و اخبار و دسترسی همه مردم به آن، وجود هرگونه بدآموزی در برنامه‌های صداوسیما را گناهی نابخشودنی معرفی می‌کند: «قضیه رادیو- تلویزیون فرق با قضایای دیگر دارد. ممکن است در یک وزارتخانه یک مطلب خلافی بشود، بعد از ده سال دیگر هم مردم نفهمند؛ اما رادیو- تلویزیون اگر یک کار خلافی بشود و بخواهد یک‌چیزی باشد که بر خلاف شرع، بر خلاف مسیر ملت، یک‌چیزی نمایش داده بشود یا گفته بشود، همان روز اول و ساعت اول همه کشور- الآن هم که همه‌جا رادیو هست، تلویزیون هم شاید اکثر جاها باشد- سرتاسر کشور یک‌دفعه ملتفت می‌شوند که همچون مسئله‌ای وجود دارد؛ از این جهت، این دستگاه حساس‌ترین دستگاهی است که در مملکت وجود دارد؛ یعنی از حیث اینکه در رادیو و تلویزیون هم چشم می‌بیند، هم گوش می‌شنود، آن‌هم در یک سطح وسیعِ همه‌جایی و رادیو در خارج هم پخش می‌شود و همه آنجاهایی که موجش می‌رود، اطلاع بر آن پیدا می‌کنند و اگر خدای نخواسته این دستگاه یک وقتی نقیصه داشته باشد؛ یعنی بر مسیر ملت نباشد، بر مسیر اسلام نباشد، این خطرش بیشتر از این است که مثلاً فلان وزارت بر مسیر اسلام نباشد. این وقتی بر مسیر اسلام نباشد، سرتاسر ایران و بسیاری از کشورها می‌فهمند به اینکه این بر مسیر اسلام نیست؛ و برای آنهایی که غرض دارند، منعکس می‌کنند که رژیم شاهنشاهی لفظاً رفته، معناً باز هست. باز قلم‌ها و قدم‌هایی که این رژیم را می‌خواهند، این نهضت را، آلوده کنند و اشکال کنند، آنها به کار می‌افتند و اگر یک مطلب باشد، یک مطلب را بزرگش می‌کنند و چندین برابر؛ و روی اساس تلویزیون نمی‌آیند، صحبت کنند؛ روی اساس اسلام می‌آیند، صحبت می‌کنند. اشکال حالا این است... و اگر یک دستگاهی به این وسیعی و به این حساسی یک کار خلاف اسلام بکند، یا بر خلاف مسیر ملت یک کاری انجام بدهد و یک برنامه‌ای انجام بدهد، اینها نمی‌آیند حساب بکنند به اینکه تلویزیون این‌طور است، رادیو این‌طوراست. حساب می‌کنند که جمهوری اسلامی این‌طور است؛ بنابراین الآن حیثیت اسلام، حیثیت جمهوری اسلامی بسته به این دستگاه‌هاست که یکی‌اش هم دستگاه تلویزیون و رادیو است که بیشتر از جاهای دیگر بستگی دارد»(همان، 10، 212 و 214).

3-آموزشی کردن برنامه‌ها

امام خمینی (ره) بر آموزشی کردن برنامه‌های صداوسیما و حذف برنامه‌های لهو و لعب و بیهوده تأکید می‌کند و می‌فرمایند:«حالا باید مسائل را جدی بگیرید، از آن هزل و شوخی و عرض می‌کنم که از مسائل غیر جدّی به آن مسائل جدّی برگردید. مملکت‌تان را اداره کنید، خودتان باید اداره کنید! دستگاه تلویزیون یا دستگاه رادیو که آموزنده باید باشد، به جوان‌های ما قدرت بدهد و جوان‌های ما را نیرومند کند. نباید دستگاه تلویزیون جوری باشد که ده ساعت موسیقی بخوانند. جوانی که نیرومند هست، از نیرومندی برگردانند به یک حال خُمار و به یک حال خَلْسَه، مثل همان تریاک می‌ماند. این‌هم این‌قدر با او فرق ندارد. این یک‌جور خلسه می‌آورد، آن یک‌جور خلسه می‌آورد... و همین‌طور رادیو یک دستگاهی باشد برای آموزندگی، پرورش یک ملتی، با رادیو و تلویزیون از همه‌چیز بهتر می‌شود مملکت را پرورش داد ؛ برای اینکه رادیو و تلویزیون هم مُلّا و یک آدمی که سواد دارد، از او استفاده می‌کند، هم آن‌کسی که هیچ سواد ندارد»( امام خمینی، ‌9، 204 ـ 206).

ایشان درباره اصلاح برنامه‌های صداوسیما می‌فرمایند: «و من از همه شما تقاضا دارم به اینکه برنامه‌هایتان را اصلاح کنید. برنامه‌هایی باشد که برای جامعه مفید باشد. برنامه‌هایی باشد که مسائل و مشکلات جامعه را بگوید. از برنامه‌های انحرافی پرهیز کنید. گاهی من می‌بینم که در رادیو چیزهایی که انحرافی است و مع الأسف آن انحرافی را چند دفعه می‌گذارند و آن چیزی که صحیح است، یا نمی‌گذارند و یا منحرفش می‌کنند و می‌گذارند؛ خوب، این یک خیانت بزرگی است»(همان، 10، 296).

4-تقویت اخلاق و فرهنگ اسلامی

امام راحل (ره) صداوسیما را وسیله‌ای برای ایجاد و تقویت اخلاق و فرهنگ در میان ملت، به‌ویژه جوانان می‌داند و می‌فرمایند: «ما اگر این دستگاه که باید یک دستگاه آموزنده باشد، یک دستگاهی باشد که آن تباهی‌ها، چیزهایی که جوان‌های ما را به تباهی کشید و می‌کشد، حذف بشود و به‌جای آن آموزندگی باشد، امور اخلاقی باشد، امور فرهنگی باشد، چیزهایی که به درد جوان‌های ما می‌خورد و جوان‌های ما را تربیت می‌کند»(همان، ‌9، 456).

5-لزوم مراقبت در پخش فیلم‌ها

«آنی که راجع به دیدنی‌هاست و فیلم‌هاست، توجه کنید که فیلم‌ها یک فیلم‌های انحرافی نباشد. فیلم‌هایی نباشد که مثلاً فرض کنید یک منظره‌هایی که سابقاً بود و انحرافات برای جوان‌های ما ایجاد می‌کرد ... حتی آنى که برای بچه‌ها نمایش داده می‌شود، باید یک‌جوری باشد که این بچه از اول یک‌طوری بار بیاید که در فکر مستقل باشد. مستقیم باشد و متعهد بار بیاید؛ و همین‌طور فیلم‌های بالاتر باید خیلی توجه به آن بشود که رسیدگی بکنید، نظارت بکنید. نگذارید دست اشخاصی که متعهد نیستند. اگر پیدا شدند اشخاص، باید به آنها حالی کنید. اگر نمی‌شوند، تصفیه کنید؛ و این امر یک امر ضروری و لازم است»(همان، ‌11، 197).

6-بهره‌گیری از هنرمندان متعهد

«رسانه‌های گروهی، به‌ویژه صداوسیما... از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند تا در راه تربیت صحیح و تهذیب جامعه، وضعیت تمام قشرها را در نظر گرفته و راه و روش زندگی شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمایشنامه‌ها به ملّت بیاموزند و از هنرهای بدآموز و مبتذل جلوگیری کنند. ملت عزیز در طول پنجاه سال سیاه اخیر گرفتار مجلات و روزنامه‌های تخریب‌کننده و فاسد کننده نسل جوان و از آنها بدتر سینماها و رادیو و تلویزیون بود که با برنامه‌های خود، ملت را به حد وافر در آغوش غرب و غرب‌زده‌ها غلتانید و ضررهای رسانه‌های گروهی از خرابی‌های توپ، تانک‌ها و سلاح‌های مخرب بالاتر و بدتر است؛ چه که ضــررهای سلاح‌ها، گذرا است و ضررهای فرهنگی، باقی و به نسل‌های بعد انتقال پیدا می‌کند ...، اگر به‌طور قاطع با آنان برخورد نشود، خطر ولو در دراز مدّت، کشور را تهدید می‌کند و سهل‌انگاری در این امور، ساده‌اندیشی است»(همان، 19، 159.)

7-ساخت فیلم در ایران

امام راحل (ره) سخت بر محتوای دینی و ایرانی فیلم تأکید دارد و از ورود فیلم‌های خارجی با بار منفی و محتوای ابتذال، نهی می‌کند؛ همان‌گونه که می‌فرمایند: «من غالباً فیلم‌هایی که خود ایرانی‌ها درست می‌کنند، به نظرم بهتر از دیگران است؛ مثلاً فیلم گـاو آموزنـده بود. امّــا حـالا این فیـلم‌ها بایـد حتــماً از امریکـا و یا از اروپـا بیایـد، با یک بی‌بندوباری تا روشنفکران غربزده شاد شوند. فیلم‌هایی که از خارج به ایران می‌آید، اکثراً استعماری است؛ ازاین‌رو فیلم‌های خارجی استعماری را حذف کنید، مگر صد درصد صحیح باشد. درهرصورت، این به عهده شما و مسئولین آنجاست» (همان، 12، 291 و 292).

نتیجه‌گیری

انسان امروز به لحاظ شرایط حاكم بر زندگی اجتماعی، هرگز نمی‌تواند خود را از رسانه و وسایل ارتباط‌جمعی و اخبار دنیایی كه او را در برگرفته است، مستغنی بداند. جهان پهناور در اثر پیشرفت‌های شگرف وسایل ارتباطی، بسیار كوچك جلوه كرده است، به‌گونه‌ای كه برخی لقب «دهكده جهانی» بدان داده و برای توصیف نقش تعیین‌كننده ارتباطات در زندگی اجتماعی انسان، این برهه را «عصر ارتباطات» نام نهاده‌اند.

حضرت امام (ره) با توجه به همین واقعیت‌ها، حوزه و قلمرو رسانه و وسیله ارتباطى را آن‌قدر گسترده می‌دانند که ایشان رسانه تلویزیون را دانشگاهى می‌داند كه در سطح كلى كشور گسترده است. چون دانشگاه است، كاركرد اصلی‌اش آموزش است؛ و چون آموزش كاركرد اصلى است، پس موقعیت‌های معلم و شاگردى قابل‌تصور است. بر همین اساس، می‌توان نقش‌ها و انتظارات را طراحى نمود تا به تأثیر رسانه، در ساختار تربیتی، فرهنگى و اجتماعى بهتر و بیش‌تر واقف شد.

نكته قابل‌توجه در دیدگاه حضرت امام (ره) این است كه چون رسانه امكانات فراوانى براى آموزش‌وپرورش اعضاى جامعه فراهم می‌آورد، باید در زمینه تفكر دینى به‌عنوان یك وسیله و ابزار دین آموزى به‌كار گرفته شود. در این صورت، نه‌تنها بد و مذموم نیست، بلكه در خدمت اسلام به‌كار گرفته می‌شود (امام خمینی، 12، 84 ـ 86). در به‌کارگیری آموزه‌های دینى براى آموزش دین از هیچ كوشش و تلاشى نباید دریغ ورزید و از هیچ تهدید و تهمتى نیز نباید هراسید، هرچند اتهام ارتجاع و کهنه‌پرستی مطرح شود ( همان،14، 34). نه‌تنها این دستگاه عظیم و مهم را باید به لحاظ محتوایى اسلامى كرد، بلكه باید حضور فیزیكى و فكرى وابستگان و غرب‌زدگان را نیز از بین برد (همان، 12، 103 ـ 105)؛ زیرا عناصر وابسته هیچ‌گاه راضى نمی‌شوند، مگر آنکه به انحراف كارگزاران بینجامد (همان، 8، 175 ـ 176).

علاوه بر آنچه بیان شدـ یعنى رسالت آموزش‌وپرورش و نیز اسلامى كردن جامعه- رسانه‌ها و به‌ویژه رادیو و تلویزیون می‌بایست در زمینه‌های دیگر مورد توجه قرار گیرد. وظیفه واقع‌نمائی و بیان آنچه واقعیت‌ است از رسالت‌های رادیو و تلویزیون است. در دیدگاه حضرت امام، رادیو و تلویزیون می‌بایست اخبار و اطلاعاتى كه واقعى هستند و صحت آنها كاملاً تأیید شده است به اطلاع مردم رسانده شود. ضمن آنکه نباید دستگاه‌ها و نهادهاى درون نظام تضعیف شود. در نهایت اینکه در تفکرات امام (ره)، چون شناخت جمهورى اسلامى و اسلام با عملكرد رسانه و به‌ویژه، رادیو و تلویزیون گره‌خورده است، این دستگاه‌ها می‌توانند خدمات قابل‌توجهی به فرهنگ اسلامى و ملى بكنند. علاوه بر این، چون هزینه آنها از بیت‌المال مسلمانان تأمین می‌شود، باید عملكردشان در راستاى مصالح مسلمانان باشد.

منابع

  1. آذربایجانی، مسعود و احمد دیلمی؛ اخلاق اسلامی؛ تهران: نشر معارف، 1385.
  2. امام خمینی، روح ا... ؛ صحیفه نور؛ تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،1374.
  3. بهشتی، احمد؛ تربیت كودك در جهان امروز؛ قم: دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم،1377.
  4. ایزدی، پیروز؛ «بررسی مطالعات و پژوهش‌های رسانه‌ها و دین»؛ فصلنامه رسانه، سال هجدهم، شماره 1، بهار،1386.
  5. حسنی، محمد؛ فرهنگ و رسانه‌های نوین؛ قم: انتشارات مركز پژوهش‌های اسلامی صداوسیما و دفتر عقل،1385.
  6. رابرتسون، دونالد؛ جهانی‌شدن؛ ترجمه کمال پولادی؛ تهران: نشر ثالث،1380.
  7. ساروخانى، باقر؛ جامعه‌شناسى ارتباطات؛ تهران: انتشارات اطلاعات،1383.
  8. فرهادیان، رضا (1382)؛ والدین و مربیان مسئول؛ تهران: بوستان كتاب،1382.
  9. كچویان، حسین؛ نظریه‌های جهانی‌شدن و دین مطالعه‌ای انتقادی؛ تهران: نشر نی،1388.
  10. گلشنی، مهدی؛ علوم و دین و معنویت در آستانه قرن بیست و یكم؛ تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،1385.
  11. معتمد نژاد، کاظم؛ وسایل ارتباط‌جمعی، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی،1371.
  12. هنیس، جف؛ دین، جهانی‌شدن و فرهنگ سیاسی در جهان سوم، ترجمه داوود کیانی، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی،1381.
  13. نظری، مینا؛ بررسی نقش برنامه‌های ماهواره‌ای پخش مستقیم در معرفی سبک زندگی به جامعه قومی؛ پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران:1390.

پی‌نوشت‌ها

[1] - مدرس دانشگاه و مربی پرورشی آموزش‌وپرورش .

tajvarazar@yahoo.com

schreiber -[2]

[3]-Hens

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

نقش قصه‌های قرآنی در تعلیم و تربیت نسل جدید

نقش قصه‌های قرآنی در تعلیم و تربیت نسل جدید

در این مقاله سعی بر آن است تا ابتدا معنای لغوی و اصطلاحی قصه، اهمیت، انواع، ویژگی‌ها و ارزش‌های تربیتی قصه موردبررسی قرار گیرد، سپس جایگاه، اهمیت و ویژگی‌های قصه در قرآن موردبررسی قرار می‌گیرد و ...
راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

چگونه می‌توان افکار و تخیلات شیطانی را از ذهن و قلب خود دور کرد؟ انسانی كه برای تهذیب روح و تربیت دینی خود قدم برمی‌دارد، شیطان رأی قوه متخیله او را به‌جای وحی و عقل می‌نشاند و موهوم و مُتَخَیل را معقول جلوه می‌دهد...
رابطه بین تأثیرات منفی فضای مجازی و تربیت دینی خانواده‌ها

رابطه بین تأثیرات منفی فضای مجازی و تربیت دینی خانواده‌ها

نتایج نشان می‌داد که بین تأثیرات منفی فضای مجازی و تربیت دینی خانواده‌ها، رابطه معناداری وجود دارد...
تأثیر خشونت در تربیت کودکان

تأثیر خشونت در تربیت کودکان

بی‌شک رفتار والدین در شکل گرفتن شخصیت فرزند تأثیر بسزایی دارد؛ از همین‌رو اگر والدین عادت به رفتار خشونت‌آمیز داشته باشند و یا در مواجهه با فرزندان حتی در زمینه تربیت آنان بیش‌ازحد معمول از خشونت استفاده کنند و یا در مقابل فرزندان والدین با یکدیگر رفتار خشونت‌آمیز داشته باشند...
راه‌ها و شیوه‌های تربیت عبادی کودکان

راه‌ها و شیوه‌های تربیت عبادی کودکان

اگر پدر و مادر در برابر تعلیم و تربیت دینی و عبادی کودکان خود مسئولیت دارند؛ حال چگونه می‌توانند علاقه به عبادت را در کودکان خود تقویت کنند؟...
Powered by TayaCMS