نویسندگان: حسن نجفی[1]، حسین خیره دست[2]
چکیده
از آنجا که دوران نوجوانی را میتوان حساسترین و پرفرازونشیبترین دوران زندگی انسان برشمرد، باید نوجوان را با روشهای کاربردی و اثرگذار، تربیت نموده و از این مرحله گذراند. یکی از مؤثرترین آموزشها، که میتواند به نوجوان هویت و کرامت انسانی بدهد و راه رسیدن به کمال را برای او فراهم سازد. تربیت اخلاقی است مقاله پیشرو، با رويكردي توصيفي ـ تحليلي و با استفاده از منابع كتابخانهاي، به بیان روشنی از چیستی تربیت اخلاقی و چگونگی (فطرت گرایی، غفلت زدایی، آگاهی بخشی، بینش افزایی، الگودهی، حسن خلق، محبت ورزی، تبشیر و انذار و سیر از آسان به مشکل) نیل به آن، در دوره نوجوانی اشاره مینماید.
واژگان کلیدی: تربیت اخلاقی، روشهای مطلوب، دوره نوجوانی، علامه مصباح یزدی.
مقدمه
اهمیت تحول اخلاقی و ارزشی در دوران نوجوانی از تمام دورههای زندگی بیشتر است؛ بهگونهای که نوجوان در این دوره مفاهیم اخلاق و ارزش را درک کرده و با استدلال به قضاوت آن میپردازد و در مقابل آن واکنش نشان میدهد. پس پرداختن به تربیت اخلاقی نوجوان بسیار حائز اهمیت است، چراکه اگر در دوران نوجوانی با روشهای جذاب و خلاقانه به این امر پرداخته نشود، به هیچ وجه نمیتوان این خسارت را در دورههای دیگر جبران نمود. به همین دلیل اندیشمندان بزرگ در این مقوله به تحقیق و نظریهپردازی پرداختهاند. علامه مصباح یزدی «دامت برکاته» نیز یکی از صاحبنظران معاصری است که سالهاست به این مقوله پرداخته و به دقت، مباحث این حوزه را نقد و بررسی کرده و همچنین دارای آثار متعددی در این زمینه است. پژوهش حاضر تلاشي ديگر در اين راستا است كه ميكوشد تا چیستی و چگونگی پرورش اخلاقي نوجوانان را با نگرشي نو از دیدگاه علامه مصباح یزدی بررسي کرده و جمعبندی تازهاي را در باب روشها، مراحل شكلگيري و رشد اخلاقی ارائه دهد.
مفهوم اخلاق
آیتالله مصباح، معتقدند: «موضوع علم اخلاق، اعم از ملكات نفساني كه فلاسفه اخلاق تاكنون بر آن تأكيد داشتهاند، بوده و شامل همهکارهای اختياري انسان میشود كه ارزشي است؛ يعني متصف به خوب و بد بوده و میتواند براي نفس كمالي را فراهم آورد و يا موجب رذيلت و نقصي در نفس شود» (مصباح یزدی، 1394، 1: 25). همچنین به نظر ایشان مطلق صفات نفساني در قلمرو اخلاق قرار میگیرد، خواه بهصورت پايدار «ملكه» باشد، يا بهصورت ناپايدار «حال» باشد؛ بنابراین میتوان گفت كه اخلاق شامل همه ملكات، حالات نفساني و افعالي است كه رنگ ارزشي دارند (همان، 1: 240).
چیستی تربیت اخلاقی
علامه مصباح در تعریف تربیت با توجه به ریشه لغوی و کاربردهای آن اینگونه میفرمایند: «تربیت، فراهم کردن زمینههایی است برای اینکه استعدادها و نیروهای یک موجود، رشد کند تا بتواند از این نیروها برای رسیدن به کمال خودش بهرهمند شود» (مصباح یزدی، 1388، 27). ایشان در بحث انواع تربیت ابراز میدارند که: «از آنجا که اصالت انسان به روح و روح دارای سه بعد بینشی، گرایشی و کنشی است، اگر بخواهیم تربیت را بر اساس ابعاد اصلی وجودی انسان تقسیم کنیم، تربیت به سه نوع شناختی، عاطفی و ارادی قابل تفکیک است. سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که پس جایگاه تربیت اخلاقی کجاست؟ ایشان میفرمایند: «مراد از تربیت اخلاقی، رفتارهای اخلاقی است؛ یعنی همان بعد ارادی که از عواطف خاصی نشئت میگیرد» (همان: 29- 30)؛ بهعبارتدیگر علامه مصباح يزدي، با مفروض گرفتن انواع تربيتهاي موجود در جامعه و مقايسه آنها با يكديگر، تربيت اخلاقي را اينگونه تعريف ميكند: «تربيت اخلاقي برنامهريزي براي رشد رفتارهای اخلاقی متربيان در جهت مطلوب اسلام است» (همان: 26). البته این رفتارهای اخلاقی ملاکهایی نیز دارد. در این ارتباط باید افزود که حقیقت و ملاک ارزشها، آن کمالی است که در روح انسان پدید میآید و انسان را بهسوی خداپرستی و قرب حقتعالی رهنمون میکند. این کمال یک مفهوم قراردادی نیست و بهسان نیروی بدنی، یک حقیقت و واقعیت است؛ البته این کمال باید در اثر اعمال اختیاری خود انسان حاصل شود تا دارای ارزش اخلاقی گردد و انسان صاحبکمال، به کرامت واقعی و شرف حقیقی دست پیدا کند (مصباح یزدی، 1375: 84). ایشان درجایی دیگر میفرمایند: «معیار ارزشگذاری رفتارهای اخلاقی، تابع تأثیری است که هر رفتار اخلاقی در تحصیل آن نتیجه مطلوب، یعنی کمال و سعادت حقیقی انسان، دارد؛ اگر تاثیر مثبت داشته باشد، رفتار اخلاقی دارای ارزش مثبت خواهد بود و فضیلت شمرده خواهد شد؛ اگر نتیجه منفی داشته باشد، رفتار اخلاقی دارای ارزش منفی است و رزیلت خوانده میشود؛ اگر بالفرض هیچ تأثیری نداشته باشد، فاقد ارزش خواهد بود (مصباح یزدی، 1392: 328).
چگونگی تریبت اخلاقی نوجوانان
یکی از مهمترین و با اهمیتترین چیزهایی که در هر دانش یا انجام کاری باید بهطور ویژه به آن بپردازیم، چگونگی انجام آن کار است. اگر کسی با روش و شیوه صحیح و سنجیده به انجام کار خود، چه فکری و چه عملی، نپردازد یا به نتیجه مطلوب نمیرسد، یا با صرف زمان زیاد و مشقت فراوان به مطلوبش میرسد و گاه هم اثر عکس دارد؛ پس روششناسی، بهویژه در تربیت اخلاقی که پایه تمام نظامهای آموزشی و تربیتی است، نباید نادیده گرفته شود و با سهلانگاری از کنار آن عبور کرد. روشهای تربیت نوجوانان از دیدگاه علامه مصباح یزدی، بهطور پراکنده در آثار مختلف ایشان به دست آمد که در ادامه به توضیح هر یک پرداخته میشود.
1. فطرت گرایی
وجود سرشتی مشترک و فطرتی الهی در همة انسانها، بهعنوان یکی از مبانی انسانشناختی در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی شمرده شده است (گروهی از نویسندگان، 1391: 172)؛ یکی از روشهای مهم تربیت اخلاقی که از این مبنا استخراج میشود، روش فطرت گرایی است. رهنمایی (1390) دراینباره چنین مینویسد: «چیزی را فطری میگویند که نوع خلقت انسان، اقتضای آن را داشته باشد و خدادادی و غیر اکتسابی و کمابیش مشترک بین همه افراد انسان باشد؛ از اینرو شامل همة بینشها و گرایشهای خدادادی انسان میشود». وقتی در تربیت اخلاقی رعایت حدومرزهای شرعی به نحو احسن انجام شود، متربی در دو حوزه شناخت و گرایش، بهسوی فطرت الهی سوق داده میشود و تمایلات و بینشهای او بر خواسته از فطرت الهی میشود. به فرموده استاد مصباح، رفتارهای اخلاقی خوب ریشه در اعماق فطرت انسان دارد و در مواقع مناسب، آثار خود را ظاهر میسازد؛ مگر آنکه عواملی مانع از تأثیرگذاری این رفتارها شوند یا براثر برخی از کارها و کردارها، انحرافی در فطرت انسان به وجود آمده باشد (به نقل از کاظمی، 1393، 150).
2. غفلت زدایی
خود فراموشی انسان نشانه غفلت از خداست. به اعتقاد علامه مصباح یزدی، اولین گام برای خروج از غفلت، پاسخ دادن به سؤال چگونگی معاد است. برخی از نوجوانان نیز بدون اینکه کسی چیزی به آنها گفته باشد، گاهی اوقات چنین سؤالاتی را از بزرگترها میکنند که ما کجا بودیم و برای چه به دنیا آمدهایم یا چه کسی ما را به دنیا آورده است. در آموزههای دینی بیدار کردن فطرت خدا جوی بشر، یکی از اسرار ارسال رسل دانسته شده است (مصباح یزدی، 1386، 73-61).
3. آگاهی بخشی
به تعبیر علامه مصباح یزدی، معرفت است که شوق را به وجود میآورد و مایههای فطری را فعلیت میبخشد و جهت میدهد و فطرت انسان و ابعاد فطری او را برمیانگیزد (مصباح یزدی، 1393، 342). ایشان در شرح حدیث معراج "قال رسولالله يا ربّ؛ وما ميراثُ الصوم؟ قال: الصومُ يورث الحكمه ، والحكمةُ تورث المعرفةَ ..."، میفرماید: «بیان خداوند در این حدیث، برگرفته از بهترین روش تربیتی است. در این روش، وقتی که میخواهند کسی را به تهذیب اخلاق و انجام کارهای خوب وا دارند، ثمرات و منافع آن را برمی شمارند؛ وگرنه صرف دستور به انجام کار، انگیزه قوی برای انجام کار را پدید نمیآورد و آن انگیزه وقتی به وجود میآید که فایده و منافع آن کار مشخص گردد (مصباح یزدی، 1391، 203).
4. بینش افزایی
تفاوتی که بین آگاهی بخشی و بینش بخشی وجود دارد، این است که روش اول، به دنبال دانشافزایی و خارج کردن از جهل است، اما روش دوم، مرحلهای فراتر و عمیقتر از آگاهی بخشی است. در مصاحبهای که با برخی از افراد هنجارشکن صورت گرفته بود، وقتی سؤال از چرایی این هنجارشکنی به میان آمده بود، بیشتر آنها پاسخ گفته بودند که میدانیم این کارمان خلاف است، ولی اشتباه بودن آن، برای ما درونی نشده است؛ بنابراین باید گفت بین بینش بخشی و آگاهی بخشی تفاوت وجود دارد (کاظمی،1393، 132-131). علامه مصباح یزدی به سه بینش اشاره دارند که اگر بینش انسان در این سه زمینه اصلاح نشود، قادر به اصلاح رفتار خویش نخواهد بود.
الف) بینش بخشی در مورد مبدأ یا همان توحید: ایشان در این ارتباط بیان میکنند که: «حد نصاب در توحید، توحید در الوهیت، است؛ یعنی توحید مراتبی دارد از قبیل اعتقاد به واجبالوجود بودن خدا، توحید در خالقیت، توحید در ربوبیت تکوینی، توحید در ربوبیت تشریعی، توحید در استعانت و توحید در الوهیت. حال اگر کسی به برخی مراتب اعتقاد داشته باشد، ولی به برخی معتقد نباشد، به چنین شخصی موحد نمیگویند.
ب) بینش بخشی درباره دنیا: یکی از موضوعاتی که استاد مصباح بهضرورت تغییر دیدگاه هر مؤمن نسبت به آن تأکید میکنند، دنیاست. نگاه ابزاری و آلی داشتن نسبت به دنیا، فناپذیر دانستن دنیا، دل نبست به آن، مقصد قرار ندادن آن، بلکه دنیا را راه تقرب الی الله و تکامل ونیل به حیات واقعی آخرت دانستن، از جمله بینشهای صحیح در این زمینه است.
ج) بینش بخشی درباره معاد: همانطور که پیش از این گفته شد، این علامه بزرگوار بر این موضوع اعتقاد راسخ دارند که حیات واقعی انسان در آخرت است. در حقیقت، اعتقاد به آخرت در اصطلاح رفتار بسیار مؤثراست. سعادت و شقاوت انسان در آخرت، درگرو اعمال اختیاریای است که در این دنیا انجام میدهد و ملاک خوشبختی او در آن عالم، این است که در پیشگاه الهی سربلند باشد (مصباح یزدی، 1387، 66-58).
5. الگودهی
یکی از روشهای تربیتیِ عینی و کاربردی تعلیم و تربیت که بهکارگیری آن در متربیان بسیار تأثیرگذار است، روش الگویی است که از آن با عناوین الگوسازی و اسوهسازی یاد میشود. الگوسازی، رفتار آگاهانه هدفدار است که به انگیزههای مختلفی صورت میپذیرد (مصباح یزدی، 1379، 210-175). انسان به لحاظ مختار بودن و داشتن آزادی و اراده، طبیعت تأثیرپذیری و الگوپذیری از دوستان، بزرگترها، والدین و حتی ملل دیگر را دارد و این مسئله را نمیتوان انکار کرد. به فرمایش استاد مصباح یکی از عوامل جامعهپذیری و فرهنگ پذیری و بهعبارتدیگر یکی از راههایی که فرد از طریق آن تحت تاثیرجامعه قرار میگیرد، الگوبرداری است. در واقع، قسمت عمدهی یادگیریهای انسان از طریق الگوبرداری صورت میپذیرد (همان/ 311).
6. حسن خلق
علامه مصباح یزدی در توضیح جمله حضرت علی(ع) خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) که میفرمایند: «يَا بُنَيَّ اجْعَلْ نَفْسَكَ مِيزَاناً فِيَما بَيْنَكَ وَبَيْنَ غَيْرِكَ، فَأَحْبِبْ لِغَيْرِكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ (نهج البلاغه، نامه 31)؛ در روابط با دیگران، خود را میزان و معیار روابط قرار بده؛ بدان روش که اگر چیزی را برای خود دوست میداری برای، دیگران هم دوست بدار؛ این نکته تربیتی را استنباط میکنند که در حوزه رفتار، عالم و متعلم باید بهگونهای رفتار کرد که موجبات دردسر دیگری فراهم نشود؛ یعنی همانطور که دوست ندارید بهوسیله عمل دیگران به دردسر و گرفتاری مبتلا شوید، موجبات گرفتاری دیگران هم فراهم نسازید. یک مربی در نحوه تعاملش بامتربی صادق باشد و اگر پاسخ سؤالی را نمیداند، بهطور صریح اعتراف کند تا موجبات گمراهی و دردسر دانش آموزان را فراهم نیاورد (مصباح یزدی، 1394، 1، 232). یا در یکی از سخرانیهای خویش که در سال 1380 انجام دادهاند، میفرمایند: «خیال میکنیم که تربیت همهاش بکن و نکن است، یا برخورد خشن و تند است؛ درصورتیکه این روش بهطورکلی ناکارآمد است. برخورد مستقیم، بهویژه خشن و تند، اگر اثر منفی نداشته باشد، چندان اثر مثبتی نخواهد داشت؛ از لحاظ تربیت اخلاقی، باید سعی کنیم روشی را اتخاذ کنیم که بتواند اثر مثبت در نسل نوجوان داشته باشد و آنها را به اسلام خوشبین کند.
7. محبتورزی
محبتورزی بهعنوان يك روش تربیت اخلاقی، در گسترش اسلام تأثيرگذار بوده و در عرفان اسلامي جايگاه عظيمي دارد. با بررسي سيره پيامبر اكرم صلیالله علیه وآله در بهرهگیری از اين ابزار در جهت ترويج و تبليغ اسلام، اهمیت اين موضوع بهروشنی معلوم میشود. از مهمترین وظايف هر مربی، چشاندن طعم محبت صادقه (محبت خداوند) به متربیان و جايگزيني محبت صادقه بر نيازهاي كاذب افراد و غرق نمودن آنان در اقيانوس بندگي و صراط مستقيم است. استاد مصباح یزدی (1392) محبت را انجذاب نسبت به چيزي میدانند که با قواي ادراکي انسان تناسب داشته و موجب لذت میشود. چنین محبتی پدیدآورنده نوعی وجدت در اندیشه، گفتار و رفتار خواهد شد. بهگونهای که هر میزان این محبت عمیقتر باشد، این یگانگی کاملتر میشود. از سخنان استاد مصباح چنین برمیآید که این شیوه هم نقش پیشگیرانه دارد و موجبات بهداشت روانی را فراهم میکند؛ هم از مهمترین عوامل انگیزشی انسان برای حرکت بهسوی خداست. اگر عنصر محبت به پروردگار در دل انسان نفوذ پیدا کند، جذبهای رخ میدهد که کاملاً محو جمال ربوبی و متوجه حضرت حق میشود و از توجه به ما سوی الله فارغ میشود؛ یعنی، زمینهساز نفرت از گناه میشود. به این دلیل که محب از هر چیزی که محبوب از آن کراهت داشته باشد، متنفر میشود (مصباح یزدی، 1387، 229-228).
8. تبشیر و انذار
«تبشیر» مژده دادن است، از مقوله تشویق است و انذار، ترسانیدن و اعلامخطر کردن است. در قرآن تبشیر و انذار مقرون به یکدیگر است، یعنی از یک طرف بشارت و نوید و از طرف دیگر انذار و اعلامخطر است. در تربیت اخلاقی نوجوانان، این هر دو رکن باید توأم باشد. اشتباه است اگر مربی تکیهاش تنها روی تبشیرها و یا انذارها باشد، بلکه جانب تبشیر باید بچربد. و شاید به همین دلیل است که قرآن کریم تبشیر را مقدم میدارد: "بشیرا و نذیرا، مبشرا و نذیرا". دراینباره علامه مصباح میفرمایند: «در واقع برای عموم مردم بیش از هر چیز، خوف از عذاب و طمع در ثواب، مطرح و در اعمال آنها مؤثر است و انسانها، بیشتر تحت تأثیر دو عامل انذار و تبشیر و خوفورجایند. تعداد کسانی که درپی رضایت و خشنودی خداوند باشند و هیچکدام از این دو عامل در آنها مؤثر نباشد، بسیار اندک است (مصباح یزدی، 1394، 1، 311).
9. سیر از آسان به مشکل
علامه مصباح در اینباره میفرماید: «سراسر کتابهای اخلاقی مملو از کارهایی است که باید انجام داد و نیز کارهایی که باید از آنها اجتناب کرد و بین این کارهای ایجابی و سلبی یک نوع تأثیر و تأثر و علیت و معلولیت وجود دارد؛ یعنی، انجام دادن کاری که به انسان کمک میکند که بر انجام کارهای سنگین موفق شود. آنچه در تربیت اخلاقی نوجوانان مهم است، آموختن این فرمول است که با انجام چهکارهایی انسان بهراحتی میتواند به کارهای سختتر و پیچیدهتر بپردازد. هنر مربی در این است که به متربی بیاموزد از کار آسان و راحت شروع کند که با انجام آن بر انجام کارهای سنگینتر موفق شود. بسیار مهم است که متربتی بداند از کجا شروع کند (مصباح یزدی، 1391، 200).
جمعبندی
دوره نوجوانی دوره هویتیابی، بلندپروازی و دوره تثبیت شخصیت است. این دوره با انواع تغییرات، تحولات و دگرگونیها همراه است. انواع بحرانهایی مانند بحران تظاهرات روانی که در آن فرد کاملاً از دوران کودکی جدا نشده است. اگر نوجوان نتواند مسیر متحول شده و دگرگونی را بهطور صحیح به پایان برساند، دچار اختلال میشود. از دوره اول نوجوانی که به نحوی فرو رفتن در خویشتن آغاز میشود و تا مرحله گشایش که تمرکز در حالت قبلی و از خود بیرون آمدن و پایان دادن به دوره بحرانی نوجوانی محسوب میشود، بسیاری از حوادث ناگوار ممکن است در این سن به وجود بیاید، از جمله این مورد میتوان: گرایش به انحرافات، انجام جرم، اعتیاد، انواع اختلالات (روانی، خلقی، اجتماعی، تحصیلی، خانوادگی)اشاره کرد. مراد از روشهای تربيت اخلاقی، شيوهها و رفتارهايي است كه مربّي جهت تحقق بخشيدن به اهداف اخلاقی، به كار ميبندد. در حقيقت، موفقيت مربي در گرو شيوههايي است كه براي رسيدن به اهداف اخلاقی اتخاذ كرده و به كار ميبندد. به همين جهت گزافه نيست اگر بگوييم كه خطيرترين و دشوارترين مرحله از فرآيندِ تربيت اخلاقی، تعيين و تشخيص روش تربيتي و استفاده و بهکارگیری صحيح و مؤثر آن است. مربياي قادر به تشخيص صحيح شيوههاي تربيت اخلاقی است، كه از ویژگیهای عمومي و اختصاصي متربيان و نيز مبانی، اصول و اهداف اخلاقی كه بايد مراعات نمود، آگاهي كامل داشته باشد. با این تفاسیر تربیت اخلاقی، مانند کیمیایی است که میتواند نوجوان را از تمایلات سرکش و انحرافات نجات داده و وی را به سرمنزل حقیقیت برساند. علامه مصباح یزدی از صاحبنظران برجسته عرصه تعلیم و تربیت اسلامی، روشهایی (فطرت گرایی، غفلت زدایی، آگاهی بخشی، بینش افزایی، الگودهی، حسن خلق، محبت ورزی، تبشیر و انذار و سیر از آسان به مشکل) برای انجام هر چه بهتر تربیت اخلاقی نوجوانان بیان فرمودهاند که در این پژوهش به توضیح هر یک پرداخته شد. در نهایت چنین میتوان عنوان نمود که اگر مربی با استفاده از روشهای مذکور به تربیت اخلاقی نوجوان بپردازد، این دوران با تمام سختیهای خود به زیباترین مرحله عمر و دوره دریافت ارزشهای دینی، فرهنگی، اجتماعی و فصل شیرین زندگی تبدیل میشود.
منابع
* نهجالبلاغه
- رهنمائی، سید احمد؛ (1390)؛ آرا و اندیشههای تربیتی اندیشمندان مسلمان مکتب تربیتی علامه طباطبائی، قم: موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره).
- کاظمی، حمیدرضا؛ (1393)؛ برنامه درسی و تربیت اخلاقی، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
- گروهی از نویسندگان؛ (1391)؛ فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، زیر نظر آیتالله محمد تقی مصباح یزدی، تهران: مدرسه.
- مصباح یزدی، محمدتقی؛ (1394)؛ اخلاق در قرآن، تحقیق و نگارش محمدحسین اسکندری، ج 1، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
- ----------------؛ (1393)؛ مشکات، مجموعه آثار، (پیشنیازهای مدیریت اسلامی)، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
- ----------------؛ (1392)؛ نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، تحقیق و نگارش احمدحسین شریفی، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
- ----------------؛ (1392)؛ بیانات، قم: دفتر مقام معظم رهبري، 6/9/1392.
- ----------------؛ (1391)؛ راهیان کوی دوست: شرح حدیث معراج، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
- ----------------؛ (1388)؛ تربیت دینی در جامعه اسلامی معاصر، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
10.----------------؛ (1387)؛ مشکات، مجموعه آثار، (خداشناسی، جهانشناسی، انسانشناسی)، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
- ----------------؛ (1386)؛ آیین پرواز، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
- ----------------؛ (1380)؛ بیانات، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 18/11/1380.
- ----------------؛ (1379)؛ جامعه و تاریخ، قم: سازمان تبلیغات اسلامی.
- ----------------؛ (1375)؛ توحید در نظام عقیدتی و نظام ارزشی اسلام، قم: شفق.
-----------------------------------------
پینوشتها
[1] . دانشجوی دکتری مطالعات برنامه درسی دانشگاه علامه طباطبائی (ره) .
[2] . کارشناس علوم تربیتی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره).