نویسنده کتاب درآمدی بر عرفان های حقیقی و عرفان های کاذب، احمد حسین شریفی است. این کتاب توسط انتشارات پرتو ولایت منتشر شده است. این کتاب شامل شش فصل است. در این کتاب سعی شده است با معرفی شاخصههای عرفانهای کاذب و عارفان مدعی را با شاخصههای عرفان حقیقی و عارفان واقعی مقایسه کرده و تلاش شده تا در پایان راهکاری برای مقابله با عرفانهای کاذب ارائه نماید.
مباحث مطرح شده در فصلهای این کتاب عبارتند از:
فصل اول: کلیات است که شامل : معنا شانسی، علل رویآوری بشر به معنویت و عرفان، تلاشهای غرب برای جهتدهی به این گرایش جهانی، مهمترین فرقههای فعال در ایران است. در این فصل ضمن تبیین معنای موردنظر، از واژههایی همچون عرفان، تصوف، معنویت، عرفان دینی و عرفان سکولار و عرفان حقیقی و عرفان کاذب، به بررسی برخی از مهمترین علل و عوامل رویآوری بشر جدید به معنویت و عرفان و دین پرداخته است. نویسنده در این میان نقش عواملی همچون «سرخوردگی از عقلانیت و علم مدرن»، «اثبات نادرستی فلسفههای معنویت»، «شکست نظامهای معنویت»، «برنامههای نظامی و اطلاعاتی»، «تبلیغات گسترده گروههای معنویتگرا» و «پیروزی انقلاب اسلامی ایران» را از سایر عوامل برجستهتر میداند. البته همه اینها صرفاً نقش ایجاد زمینه برای فعال شدن گرایش فطری انسان به معنویت و خدا را ایفا میکنند. در این فصل همچنین به برخی از مهمترین تلاشهایی که غرب برای جهتدهی به این گرایش جهانی میکند، اشارهشده است.
فصل نخست با معرفی اجمالی برخی از مهمترین فرقههای معنوی جدید فعال در ایران خاتمه مییابد؛ فرقههایی از قبیل سای بابا، رام الله، او شو، انکار، عرفان سرخپوستی، پائولو کوئیلو، دالاییلاما، فالون دافا، مدریتیشن متعالی. در فصل دوم با عنوان شاخصههای عرفان حقیقی به شاخصههایی از قبیل «قرب الهی به عنوان هدف غایی»، «عدم مخالفت با عقل»، «مطابقت با شریعت»، «هماهنگی با فطرت انسانی»، «توجه به همه ابعاد زندگی انسان» و «تصحیح نسبت دنیا و آخرت» اشاره شده است.
فصل سوم درباره «مشخصههای عارفان حقیقی» است که با استناد به آیات و روایات و سنت و سیره پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) ویژگیهایی برای عارفان حقیقی ذکر شده است. ویژگیهایی از قبیل «یاد خدا»، «صراحت بیان و اجتناب از ابهامگویی»، «تأکید بر ریاضتهای شرعی»، «پرهیز از فرقهگرایی»، «ناشناخته بودن»، «خوددوستی روانشناختی»، «محبت به همه انسانها»، «محبت نسبت به همه آفریدهها»، «ناامیدی از انسانها»، «زیبا دیدن همه چیز» و «مرگاندیشی». در انتهای این فصل بحثی درباره مقامات و حالات سالکان مطرح شده است که ضمن تعریف حال و مقام و توضیحی درباره اختلاف عارفان در بیان تعداد حالات و مقامات، درباره مراحل سلوک حقیقی نیز مطالبی مطرح شده است. فصل چهارم به «بررسی و نقد شاخصههای عرفانهای کاذب» میپردازد. در این فصل با استناد به سخنان مدعیان عرفان شاخصههایی برای عرفانهای کاذب ذکر شده است و بعد از ذکر شواهد و قراینی برای آن، به نقد و بررسی آنها پرداخته شده است. شاخصههایی از قبیل «نادیده گرفتن خدا به عنوان هدف غایی»، «شادمانگی به عنوان هدف غایی»، «خردستیزی و منطقگریزی»، «شریعتستیزی و فقهگریزی»، «ناسازگار پنداشتن بعد مادی و روحی وجود انسان»، «انکار معاد و طرح مسئله تناسخ»، «قطبمحوری و استادپرستی» مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل پنجم با عنوان «مشخصههای عارفان کاذب» به بیان برخی از ویژگیهای مدعیان دروغین، به ویژه مشخصههای رفتاری و اندیشهای آنان، پرداخته است. مشخصههایی از قبیل «دعوت به خود»، «مبهم و رازآلود سخن گفتن»، «مبارزه با ادیان الهی»، «دامنزدن به فرقهگرایی»، «انکار واقعنمایی ارزشهای دینی»، «دامنزدن به مسائل جنسی»، «سماع و رقص»، و «ایجاد و تأسیس مکانهای اختصاصی». فصل ششم و پایانی این کتاب به بررسی نقش سیاستمداران و قدرتمندان در ترویج معنویتهای کاذب و دروغین و همچنین راههای مقابله با این جریانها میپردازد. در این فصل ضمن اشاره به برخی از اهداف آشکار و نهان سیاستمداران و قدرتمندان از ترویج این آیینها، به علل تأثیرگذاری آیینهای معنوی دروغین بر مخاطبان میپردازد و در پایان وظایف علمی و عملی مدافعان عرفان حقیقی را در مقابله با عرفانهای نوظهور و دروغین به بحث میگذارد.