نویسنده کتاب
اوشو و مراقبههای معنوی، محمد حسین کیانی است. ناشر این کتاب موسسه فرهنگی بهداشت
معنوی، عصر آگاهی است. اثر حاضر مراقبه و اهميت آن در عرفانهای نوظهور بهخصوص
عرفان «او شو» را بررسي و تحليل میکند و با نگاهي توصيفي به اصل و شیوههای
مراقبه در عرفان او شو به آشنایی مخاطب در اين خصوص در ابعاد مختلف كمك كرده و بهنقد
و بررسي آن میپردازد.
این کتاب که
مشتمل بر عناوینی همچون تاریخچه مراقبه، انواع عمل مراقبه، هدف از انجام مراقبه،
اهمیت مراقبه در عرفانهای نوظهور، شیوههای مراقبه، معنا و توصیف مراقبه، شیوههای
نوآورانه مراقبه، مانند مراقبه پویا، مراقبه کندالینی،ناتاراج، نادابرهما، مراقبه
دوانالی، گوری شانگار، ماندالا، شیوا-نترا، نماز، خندیدن و... آمده است. در این
کتاب به این موضوع میپردازد که بهراستی علت
شيوع فراگير آگاهي از مراقبه چيست؟ چرا عرفانهای نوظهور اهميت زيادي به مراقبه میدهند؟
معنا و انواع مراقبه در عرفان اوشو كدام است؛ آيا مراقبههای او شو توان آرامش دهي
به انسان مضطرب امروز را دارد و ...
بخش اول
کتاب به تاريخچه مراقبه و انواع عمل آن اختصاص دارد: قدمت مراقبه همانند تاریخچه
بسياري از موضوعات علوم انساني، به انسانهای نخستين بازمیگردد. شايد قدمت مراقبه
انسان اوليه، در آن زمان رقم خورد که او در انتظار آمدن شکار خود، خيره، آرام و
ساکت، مدتها بر روي سنگي مینشست؛ اما شکي نيست که تاریخچهی مدون و مسلم مراقبه
از شرق دور و از هندوستان برمیخیزد.
مراقبه با انواع
و اشکال متفاوتي انجام میشود. ممکن است در خلوت يا به همراه صدها تن ديگر صورت
گيرد، ممکن است در سکوت يا با ذکر بلند هجايي مقدس يا عبارتي عرفاني انجام شود.
ممکن است به حالت نشسته و راحت يا در وضعيتي دشوار انجام گيرد، يا شايد با راه
رفتن آهسته با پرداختن به فعالیتهای دنيوي همراه باشد. ممکن است اغلب ساعات
بيداري فرد را طي هفتههای متوالي پر کند. ممکن است بر اشياء، بیشماری متمرکز
شود: بر شيئي ساده، محسوس و خارجي يا بر قسمتي از بدن مانند ناف، و یا فرآيند
جسماني نظير نفس کشيدن، تصورات ذهني واضح و مشخص، بهویژه بدن خود مراقبه گر.
به نقل از کتاب
حاضر، در خصوص عرفان اوشو، بارها از مراقبه ياد شده است. او همواره مراقبه را با
شيوه گفتاري خاصي معنا میکند. وي معتقد است: مراقبه فقط شهامت و تنها بودن است، وتو آهستهآهسته
کيفيت جديدي را در خود احساس میکنی، زنده بودني جديد، زيبايي و ظرافتي جديد، هوشي
جديد که از هیچکس به عاريت گرفته نشده که در درون تو در حال نشو و نماست. کيفيتي
که ریشهاش در وجود تو است ...
اوشو در بيان
ارزش مراقبه معتقد است فقط دو نوع مردم وجود دارند: کساني که از تنها بودن خود
فرار میکنند، اکثريت نود و نهدهم درصد هم مراقبه کنندگان هستند؛ که میگویند اگر
تنها بودن، يک حقيقت است پس حق است، پس فايده ندارد که از آن بگريزيم. بهتر است
واردش شوم، با آن روبهرو شوم و آن را رودررو ببينم که چيست؟ مراقبه، يعني با تمام
قلب وارد تنهايي شدن، آن را کشف کردن، درباره آن تحقيق کردن و جوياي آن شدن، تمام
مراقبه يعني همين و انساني که مراقبه میکند، انساني مذهبي است. بقيه، فقط
دنياپرست هستند شايد به کليسا و پرستشگاه، بروند، اين مهم نيست و هيچ معني نمیدهد
که آنان مذهبي باشند. اين نيز نوعي سرگرمي و مشغوليت است.
اوشو در ادامه میگوید:
مراقبه، يعني اينکه تو ديگر فرار نمیکنی با وجودي که تو را آزرده میکند، ولي تو
از آن نمیگریزی، دردآور است، ولي تو فرار نمیکنی. اگر وجود دارد، تو بايد با آن
برخورد کني و هر چه عمیقتر آن را بکاوي، زيرا واقعيت تو چنين است و با شناخت عميق
تنها بود نت، تو انساني خردمند خواهي شد . آنچه تو تجربه میکنی، نخستين گام در
مراقبه است. تو با تنها بودنت روبهرو شدهای اگر آنقدر شجاع باشي که به اين
برخورد ادامه دهي و شروع به فرار نکني، آنگاه روزي تنهايي رنگ عوض خواهد کرد و به
تنها بودن تبديل خواهد شد و در اين لحظه دگرديسي عظيمي است، ...
در ادامه نيز
ضمن بررسي شیوههای مراقبه، به شیوههای نوآورانه او شو نظير: مراقبهی پويا، مراقبهی
کنداليني، مراقبه ي ناتاراج و ... اشاره شده است: کمابيش همه ي نوآورانههاي اوشو
با موسيقي ویژهای تنظیمشده است و بيشتر مراقبهها در خلوت انجام میگیرد. همهی مراقبهها
پويا و پر جنبوجوش است ...
نيز يکي از مراقبههای
مطرحشده توسط او شو، مراقبهی پرتوپلا گويي است: در مراقبه ي پرت و پلا گويي
درميان گروه و يا به تنهايي چشم خود را بسته و آغاز به گفتن سخنان بي معني يا پرت
و پلا کنيد. اين مراقبه داراي سه مرحله است. در مرحله ي اول 15 دقيقه خود را غرق
چرت و پرت گفتن سازيد. به خود اجازه دهيد هر چيزي را که در درونتان نياز به گفته
شدن دارد بيرون بريزيد ...
در دنياي امروز،
هدف از مراقبه، بيشتر رسيدن به آرامش روحي و اطمينان قلبي است تا کسب آگاهي
عرفاني. زيرا اگر هدف از کسب آگاهي عرفاني رسيدن به سعادت و نجات باشد، انسان مدرن
گمان مي کند، فرآيند مدرنيته و محصول آن که در قالب پيشرفت تکنولوژي زاييده شده
مسير را براي سعادت او هموار کرده است آنچه بيشتر خواب را از چشمان انسان مدرن مي
ربايد، مسأله ي بحران اضطراب است. همان مسأله اي که آنقدر وخيم و جنجالي شده که در
کنار نام گذاري اين دوران به عصر تکنولوژي، عصر فضا، عصر ماشين و غيره، تصميم
گرفته شد عصر اضطراب را نيز به اين مجموعه بيفزايند.
نويسنده در خصوص
مراقبه در عرفان هاي نو ظهور از جمله اوشو مي نويسد: در عرفانهاي نو ظهور، مراقبه
به خدمت گرفته مي شود تا فرد مسائل پيرامون خود را فراموش كند. در اينجا فراموش
كردن مسائل فردي _ اجتماعي به مثابه نيل به آرامش قلمداد مي شود.
مسئله «فراموش
كردن رويداد ها و اتفاقات اجتماعي» همواره يكي از اركان اساسي عرفان هاي سكولار
بوده است. درعرفانهاي سكولار تلاش مي شود فرد با كنار گذاشتن تمام مسائل اجتماعي،
از اجتماع و منافع آن فاصله بگيرد. بدينسان سياستمداران، سرمايه گذاران و مجريان
طرح هاي كلان اجتماعي بدون هيچ ناظر و نگهباني مي توانند به سمت اهداف شخصي خود
گام بردارند. از اين رو است كه در عرفان هاي نوظهور و بالاخص عرفان اوشو همواره با
مساله «سياست ستيزي و سياست گريزي» مواجه هستيم.
در عرفان اوشو،
سالك همواره تشويق به اعمال و كرداري خاص مي شود. رسيدن به حالاتي كه در سرتاسر
كتاب هاي او نمايان است. گويي اساس عرفان وي رسيدن به اين مقامات است. يعني رسيدن
به وجد و نشاط، شادي و لذت بردن، رقص، پايكوبي و سماع، شعر، آواز ودست افشاني، جشن
و سرور، عشق و سكوت، موسيقي، خنديدن و سكس و مراقبه. در عرفان اوشو به دو توصيه
آخر، يعني سكس و مراقبه اهميت بسيار داده مي شود.
نويسنده در اين
كتاب با بررسي ابعاد مختلف مراقبه در عرفان اوشو تلاش كرده است تا با ديدي واقع
گرايانه كاستيهاي اين نگرش را مورد تدقيق قرار دهد. تا مخاطب را با جنبههاي
مختلف اين موضوع آشنا نمايد.