نویسنده: حسین جماعتی
چکیده
در نگرش اسلامى، بهداشت و سلامت روانی به معناى تعادل نيازها، نظامهاى درونى و گرايشهاى فطرى و جسمانى انسان است و علامت آن اين است كه آدمى در پرتو رهنمودهاى عقل و هدايت آموزههاى وحى، آنچه را موجب زينت روح و روانش میشود و او را به خداى تعالى نزديک میسازد، برمیگزيند. از دیدگاه فرهنگ دینی، عواملی مانند دنیاپرستی و واقعیت زندگی دنیوی، فقر و نیازمندی و گناه، به وجود آورنده فشار روانى میشود؛ در تعاليم اسلامى، روشهايى براى مقابله با فشارهای روانی و مشكلات و ايجاد سازگارى منطقى و بهنجار با فشارها و سختیها توصيه شده است كه میتوان آنها را در سه بخش روشهاى شناختى، روشهاى رفتارى و روشهاى معنوى طبقهبندى كرد.
واژگان کلیدی: بهداشت روانی، سلامت روانی، فشار روانی، آرامش، دنیاپرستی، گناه، فقر.
مقدمه
امروزه به سبب دارا نبودن عامل بازدارنده درونى، اخلاق و معنويت فرو كاسته و موجب شده است آدمى گرفتار تعارض و تحيّر روزافزون شود كه پيامد آن بروز فزاينده نابهنجاریهاى خُلقى، اختلالات عصبى و بيماریهاى روانى در افراد و جامعه است. در اين شرايط، شناخت بهداشت روانى بهعنوان مجموعه برنامهريزیهايى كه موجب پيشگيرى، درمان و حفظ و ارتقاى سلامت روانى میشود، اهميت پيدا مینمايد.
در همین راستا، یکی از مهمترین مسائل دین اسلام، توجه به بهداشت و سلامت روان است. در دیدگاه دینی آسیبشناسی بهداشت روانی و اثرات ویرانکننده آشفتگی و ناآرامی در روان آدمی و نیز اصول درمانی آن به گونههای مختلفی بیان شده است.
تحقیق حاضر، رویکرد متون دینی (قرآن و حدیث) به موضوع آسیبهای بهداشت روانی و درمان آنها را مورد بحث و بررسی قرار میدهد. در متون دینی؛ رویکردی با دو محور شناختی و رفتاری مشهود است که افزون بر توضیح عوامل آسیبها و ناآرامیهای روانی، درمان مبتنی بر ارتقای سطح ارزیابی شناختی از وقایع و فراگرفتن شیوههای رفتاری تأمینکننده بهداشت و سلامت روانی بیان شده است.
تعريف بهداشت روانى
تعریفهای مختلفی برای بهداشت روانی بیان شده است، مانند: بهداشت روانى؛ يعنى: 1. نگاهداشت سلامت روانى؛ 2. ريشهكن ساختن عوامل بيماریزا و پيشگيرى از ابتلا به بيمارى روانى؛ 3. ايجاد زمينه مساعد براى رشد و شكفتن شخصيت و استعدادها تا حداکثر ظرفیت مکنون آنهاست (شعبانی ورکی، 1371، 43).
بهداشت روانی، بهسلامت یا تعادل یا نرمالیته (بهنجاری) در ذهن، روان و رفتار گفته میشود، همینطور بهنجاری در احساس، ادراک، تفکر، قضاوت، هیجان، حافظه، گفتار و روابط بین فردی، روشن است که ضرورت این بهنجاری نبود بیماری روانی و پیامد و همراه آن رشد، شکوفایی، محبت، سازگاری و تعالی است (بوالهری، 1383، 6).
از تعاریف بهداشت روانى چنین بهدست میآید که بهداشت روانى، فرايند و مجموعه برنامهريزیهايى است كه موجب پيشگيرى، درمان و حفظ مداوم سلامت حاصله میشود تا شخص بتواند وارد يک زندگى رضايتمندانه شود؛ انسان سالم كسى است كه از نظر جسمى و روانى، فردى و اجتماعى، در مسير رشد و بهرهورى صحيح از استعدادها و توانايیهاى خويش قرار گرفته است و موانع رشد روانى، جسمى، نقص، درد و ناراحتى شديد و افسردگى او را رنج نمیدهد. وضعیتی که شخص در آن، حالت مطلوب و طبیعی دارد و در برابر محرکها و فشارهای روانی، واکنش طبیعی از خود نشان میدهد.
در نگرش اسلامى؛ بهداشت و سلامت روانی به معناى تعادل نيازها و نظامهاى درونى و گرايشهاى فطرى و جسمانى انسان است و علامت آن اين است كه آدمى در پرتو رهنمودهاى عقل و هدايت آموزههاى وحى، آنچه را موجب زينت روح و روانش میشود و او را به خداى تعالى نزديک میسازد، برمیگزيند (فقیهی، 1383، 71).
شايد بتوان گفت؛ بهداشت روانی در قرآن به معناى میزان بودن و هماهنگی فراگير در همه ابعاد جسمانى - روانى و معنوى است؛ بدینگونه كه تمام اندیشهها، گفتارها و رفتارهای انسان در مسير رشد و تعالى مادى و معنوى آرامشبخش و تقرّب آفرین به خداوند قرار داشته باشد.
بهداشت روانی در پرتو نگرش دينى
در نگرش دینی، سلامت و بهداشت روانی، از اهميت ويژهاى برخوردار است. در متون روايى، احاديث بسيارى به اين موضوع اختصاص دارد. برای نمونه؛ در حديثی، ضمن برتر شمردن بهداشت روانی بر بهداشت جسمى و بدنى، از آن به «تقوى القلب» تعبير شده است: «أَفْضَلُ مِن صِحَّةِ الْبَدَنِ تَقْوَى الْقَلب» (ابن شعبه حرانی، 1404، 203).
آدمى براى یافتن شخصیت واقعى خود و نيز پاسخگويى به حس ابدیت طلبی و كمالجويى خويش محتاج دين و آموزههاى سازنده آن است، دين الهی، تنها منبع آرامشبخش حقيقى براى انسان و اتصالدهنده او به بینهايت به شمار میرود. روح جوياى آرامش آدمى فقط در ساحل وصال بهحق، آرامش میيابد.
بر اساس يافتههاى پژوهشى، دين واجد مؤلفههای مهمى براى سازش يافتگى انسان است و كسانى كه ارزشهاى دين را بر ديگر ارزشها ترجيح میدهند، از هنجارمندى منطقیتر و سلامت روانى افزونترى برخوردارند (نک: جان بزرگى، 1382، 338؛ شجاعى، 1383، 191).
در نگرش دینی؛ نيرومندترين عاملى كه میتواند هر اضطراب و پريشانى را به آرامش و اطمينان دگرگون سازد، نگرش توحيدى و ايمان به پروردگار است. احساس تنهايى، بیپناهى، بیكسى و پوچى، كه در بيشتر آشفتگیهای روانى به چشم میخورد، در ایمان و باور به وجود يک پشتیبانِ مقتدر، كه منشأ كمال مطلق و مصدر نيكیها و كارهاى خير است، از بین میرود و انسان در جهت بهداشت روانى ارتقا مییابد. در مواقع خطرخیز و آنجا كه نگرانى و اضطراب به اوج میرسد و هيجانهاى درونى، طوفان بر پا میكنند و دانش روانشناسى از آرام كردن آن عاجز میشود، قدرت نيرومند ايمان به خدای تعالی به حمايت آمده، روح را به ساحل آرامش میرساند.
قرآن كريم امنيت روحى كه بیگمان آرامش روانى را نيز دربرمیگيرد، حاصل اعتقاد توحيدى و ايمان دينى در انسان دانسته، میفرماید: «الَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ اْلأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ؛ [آرى]، آنها كه ايمان آوردند و ايمان خود را با شرک و ستم نيالودند، ايمنى تنها از آن آنهاست و آنها هدايتيافتگانند» (انعام/82)؛
بر این اساس، كسانى كه شناخت و انگيزههاى خود را به زندگى دنيوى محدود مینمايند و تمام تلاش خويش را بر دستيابى به بهداشت روانى در سايه زندگى دنيوى محض، متمركز میكنند، به اهداف خود دست نخواهند يافت؛ چرا كه ماهيت دنيا همواره ناپايدار است؛ علاوه بر اين، در تأمين امنيت و بهداشت روانى و سيراب نمودن روح كمالجويى انسان، ناكافى و ناتمام است و در نهايت انسان را به فرآيندى از شناختهاى بیارزش و رفتارهاى نابهنجار گرفتار میسازد كه او را اهل دوزخ میسازد؛ چنانکه خداوند در قرآن میفرماید: «آنها كه ايمان به ملاقات ما [و روز رستاخيز] ندارند و به زندگى دنيا خشنود شدند و بر آن تكيه كردند و آنها كه از آيات ما غافلاند، [همه] آنها جايگاهشان آتش است، بهسبب كارهايى كه انجام میدادند» (یونس/ 7 – 8).
دورى از ياد خدا، زندگى را دشوار و ياد خداوند، زندگى را آسان میسازد: «هركس از ياد خداوند روى بگرداند زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت» (طه/124). تبيين روانشناختى اين مطلب آن است كه ياد خدا، فرد را از خواهشهای دنیایی كه براى او فشار روانی و تنيدگی ایجاد میکند، بازمیدارد و سبب میشود كه بهجاى توجه صرف به لذتهاى دنيوى - كه معمولاً ناكامى در بهرهگيرى از آنها موجب فشار روحی و روانی و دلهره است- به تقويت رابطه با خدا و تقرّب به او توجه كند. بروز مشكلات براى چنين فردى وى را از هدف اصلى بازنمیدارد و چون خود را در مسير نيل به مقصود احساس میكند، زندگى را سخت و دشوار درک نمیکند و دریافت درستی از زندگی خواهد داشت.
برخى از كاركردهاى نگرش توحيدى در قلمرو بهداشت روان را میتوان بهصورت زير برشمرد (حمديه، 1381، 43):
- ايجاد خود ارزشمندى و شكلگيرى عزتنفس؛
- ارائه و دريافت حمايتهاى عاطفى - اجتماعى و تقويت شبكه خانوادگى و خويشاوندى در پرتو ايجاد و تحكيم روابط انسانى سالم؛
- ايجاد ادراک صحيح از هستى و رابطه معنادار و غنى با خداوند؛
- معنايابى و هدفمندی در زندگى؛ بنابراين، نگرش دينى و معنوى، از ابعاد اساسى و مهم بهداشت روانى محسوب میشود.
عوامل بهوجود آورنده فشار روانى در فرهنگ دینی
1. دنیاپرستی و واقعیت زندگی دنیوی
در متون دینی زندگی دنیایی سراسر آمیخته با فشارها و سختیها توصیف شده است و عامل اصلی فشارهای روانی، دنیاپرستی و عشق به زندگی مادی معرفی میشود. امام علی (ع) در سخنانی میفرماید: «انسان در دنيا نشانهای است كه مرگها بهجانب او تير میاندازند و غارت شدهاى است كه بلاها به سويش میشتابند. با هر نوشيدنيش جرعهاى جهنده در گلو و با هر لقمهاش گلوگیری است، بنده به نعمتى نمیرسد. مگر به بهاى از دست دادن نعمتى ديگر...» (سیدرضی، 1414، 503).
«آنکس را كه زيور دنيا به شگفتى اندازد، كوردلى از پى درآيد و آنكه عشقش را به دل گيرد، خاطرش را از اندوهها پر كند كه براى آن اندوهها در سويداى قلبش خلجان است، اندوهى مشغولش دارد و غمى محزونش كند، چنين است تا نفس گلو گيرش شود و او را به بيابان اندازند، درحالیکه رگهاى حياتش قطع شده، نابود كردنش بر خدا و انداختنش به گورستان براى دوستان آسان است» (همان، 539).
فشارها و تهدیدات دنیا در سراسر زندگی انسان و بهعنوان جنبهای فراگیر از زندگی است که همواره تعادل حیاتی فرد را در معرض خطرات قرار میدهد، در احادیث، این واقعیت دنيا نیز چنین بیان شده است:
پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «هان اى مردم! اين [دنيا]، خانه رنج است، نه خانه سرور و خانهاى است پيچيده، نه خانهاى ساده؛ از اينرو، هركس آن را بشناسد، با برآورده شدن آرزويى، مسرور نمیشود و با ناكام شدن، محزون نمیشود» (دیلمی، 1408، 343 – 344).
امام علی (ع) میفرماید: «بدان که دنیا سرای آزمایش است و دنیاپرست ساعتی در آن میآساید، جز آنكه در روز قيامت از آن افسوس میخورد» (سیدرضی، 1414، 449).
با این توصیف، دین دنیاپرستی و واقعیت زندگی دنیایی را بهعنوان منبع اصلی و دائمی فشارها باز میشناساند.
2. فقر و نیازمندی
یکی دیگر از مهمترین عوامل بروز مشکلات و فشارهای روحی و روانی، فقر و تنگدستی است. اسلام فقر مالى را زمينه مساعد و خطرناک بیدينى، فساد، دروغ، تهمت و هرگونه تباهى خانوادگى و اجتماعى میداند و به همين دليل بهشدت با آن مخالفت میكند و پيروان خود را راهنمايى بهسوی مبارزه با فقر و امر به ريشهكنى آن در جامعه خود مینمايد. اين آسيب روانی آنقدر خطرساز و تهديد آفرين است كه سفارش شده در مواردی چنین دعا بخوانیم: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكُفْرِ وَ الْفَقْرِ» (کلینی، 1407، 4: 403)؛ خدايا! من از كفر و فقر به تو پناه میآورم.
پیامبر خدا (ص) به پيروان خود میفرماید: «از فقر و ندارى و خوارى و ذلت به خدا پناه بريد» (متقی هندی، 1401، 6: 493)؛ در روایت دیگری پيامبر خدا (ص) میفرماید: «فقر، سختتر از كشتار است» (شعیری، بیتا 109).
در اين روايات؛ خطر فقر و تنگدستی را با كفر، خوارى و ذلت مساوى دانسته شده است. فقر و ندارى بهعنوان آسيبها و تهديدهاى جدى خانوادهها بهقدری شكننده و مؤثر است كه اگر افراد خانواده از نظر مادّى تأمين نباشند، ذهن و قلبشان پريشان میشود و نمیتوانند با آسودگى خاطر، مطالعه، تفكّر و عبادت كند.
اما به این حقیقت مهم باید توجه داشت که اگر روح و جان و قواى عقلانى انسان از مرز اعتدال بيرون رود، نتیجههای آن بدتر از فقر است؛ چون همیشه انسانهای مؤمنی بودهاند که با وجود فقر، آبرومندانه زندگی کردند و بیشتر بهسوی خداوند و معنویت پیش رفتند؛ اما بيمارى و فقر روحی و عقلانی، بهمراتب خطرناکتر و زیانبارتر از آثار فقر است؛ امام علی (ع) در اینباره میفرماید: «بدانيد از جمله بلاها تهيدستى و سختتر از آن بيمارى جسم و سختتر از بيمارى جسم بيمارى قلب است؛ و بدانيد از جمله نعمتها ثروت و برتر از ثروت سلامت جسم و برتر از سلامت جسم تقواى قلب است» (سیدرضی، 1414، 544 – 545).
3. گناه
در عالم طبيعت، قانون عمل و عکسالعمل حكمفرما است و اعمال انسان نيز از اين قانون مستثنا نيست (اسراء/7). كسى كه دامان خويش را به گناه میآلايد بايد در دنيا نيز منتظر آثار گناه خويش باشد. برخى از آثار وضعى گناهان بهقدری مهم و حادثهساز است كه اقوام گنهكار پيشين را در كام عذاب و بلا فرو برده است (هود/82).
در اینجا به چند آسیب و اثر گناه بر روح وروان انسان اشاره میشود.
1-3. آثار گناه بر قلب
در نگرش دينى، قلب مهمترين سرمايه انسان است كه سعادت و شقاوت وى به آن بستگى دارد. خداوند در قرآن كريم، هدايت را از آن كسانى میداند كه داراى قلب سليم و بیدار باشند: «بیشك در اين [سرگذشتها] تذكرى است، براى كسى كه او را قلبى [سلیم و بيدار] باشد» (ق/37).
در روايات، مهمترين هديه الهى، قلب سالم ذكر شده است كه خدا به بندگان صالح خويش لطف و عنايت میكند؛ امام علی (ع) میفرماید: «هنگامیکه خداوند بندهاى را دوست بدارد به او قلب سليم، اخلاق معتدل و شايسته میدهد» (تمیمی آمدی، 1410، 289).
از آیات قرآن استفاده میشود که قلب آدمی گاهى سالم و گاهى بيمار میشود:
«در آن روز كه مال و فرزندان سودى نمیبخشد، مگر كسى كه با قلب سليم به پيشگاه خدا آيد» (شعراء/88 ـ 89).
«در دلهاى آنان يک نوع بيمارى است؛ خداوند بر بيمارى آنان افزوده است» (بقره/10).
طبق آيات قرآن و روايات اهلبيت (ع)، آنچه موجب آشفتگی و بيمارى و تباهی قلب میشود، گناه است: «چنين نيست كه آنها میپندارند، بلكه اعمالشان چون زنگارى بر دلهايشان نشسته است» (مطففين/14).
امام باقر (ع) میفرمايد: «چيزى بيش از گناه، قلب را فاسد نمیكند» (کلینی، 1407، 2: 268).
اما اينكه گناه چگونه موجب بیماری و تباهی قلب میشود، در حدیثی از امام صادق (ع) در قالب مثالی چنین بیان شده است: «هنگامى كه شخصى مرتكب گناه میشود، در قلب او، نقطه سياهى به وجود میآيد. حال اگر توبه كند، از بين میرود، ولى اگر گناهان او زياد شود، سياهى قلب او را فرا میگيرد. پس از آن ديگر رستگار نخواهد شد» (همان، 2: 271). بنابراين، قلب كه مهمترين سرمايه انسانى است، راز سلامت و سعادتش در گرو دورى از گناهان است.
2-3. اثر گناه بر شخصیت انسان
شخصيت، سازمانى پويا در درون انسان و متشكل از نظامهاى روانى ـ جسمانى است كه ويژگیهاى رفتار و تفكر فرد را مشخص میكند (ميردريكوندى، 1382، 76). آلپورت، ملقب به پدر روانشناسى شخصيت، معتقد است: يكى از مهمترين ويژگیهاى شخصيت سالم وحدت و يكپارچگى است. نظام ارزشى دينى تنها نظامى است كه میتواند بهصورت كامل و مستمر به شخصيت، وحدت و يكپارچگى ببخشد. اگر كسى داراى گرايش و جهت مذهبى خالصانه باشد، محصول جانبى اين جهت خالصانه آن خواهد بود كه دين چنين شخصى را حفظ كرده از او مراقبت نمايد و سلامت روان را برايش به ارمغان آورد (همان، 80 – 81).
افرادى كه رفتارهاى سنجيدهترى دارند و از رفتارهاى پرخطر دوری میكنند و پایبندى به اخلاق دینی بالاترى دارند، ويژگیهاى شخصيتى كارآمدترى دارند و در مقابل، افرادى كه به رفتارهاى پرخطر دست میزنند و درگير مشكلات اخلاقى، مانند بیبندوبارى و روابط جنسى خارج از ضوابط هستند، در ويژگیهاى شخصيتى، مانند احساس كارآمدى، اراده و تصمیمگیری دچار ضعف هستند؛ بنابراين تقويت باورها و رفتارهاى دينى بهسلامت شخصيت و روان كمک میكند و تضعيف باورها و رفتارهاى دينى شخصيت را دچار آسيب میكند.
باورها و رفتارهايى از قبيل توكّل به خداوند، صبر، دعا، زيارت و مانند آن میتواند از طريق ايجاد اميد به نگرشهاى مثبت موجب آرامش روانی و درونى فرد شود و تا حد زيادى اضطراب و فشار روانی مرتبط با موقعيت را كاهش دهد.
3-3. اثر گناه بر عزتنفس
يكى از مهمترين نيازهاى روانى انسان، عزتنفس است. گناه موجب حقارت نفس شده، عزتنفس انسان را از بين میبرد و اين امر، آسيبهاى روانى مهمى در پى دارد. عزتنفس عبارت است از: حالت شکستناپذیری و توان مقاومت در برابر سختیها و مشكلات و نپذيرفتن ذلت در موقعيتهاى دشوار زندگى كه در اثر نوع عملكرد، در انسان پديد میآيد (شجاعی، 1383، 180).
امروزه عزتنفس نياز مؤثر بشرى دانسته شده است كه سهم اساسى در فرايند زندگى بر عهده دارد و از پايههاى رشد نفس بهشمار میرود (شولتز، 1389، 291).
كاهش عزتنفس، خود زمينه آسيبهاى روانى، بهويژه افسردگى را فراهم میآورد. بسيارى از روانشناسان معتقدند: فقدان عزتنفس ريشه بسيارى از ناهنجاریهاى روانى، مانند افسردگى، اضطراب، كاهش عملكرد و مشكلات بين فردى گزارش شده است.
در نگرش دينى، عزتنفس از ارزش بالايى برخوردار است، هرچند استعمال اين واژه با معناى روانشناختى آن تفاوتهايى دارد. خداوند در قرآن، عزت واقعى را از آن خدا، رسول و مؤمنان واقعى میداند: «للهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنينَ» (منافقون/8). اميرالمؤمنين علی (ع) بالاترين فضيلت را عزّت نفس معرفى میکنند: «نفس خود را از هرگونه پستى، باز دار، هر چند تو را به اهدافت رساند؛ زيرا نمیتوانى به اندازه آبرويى كه از دست میدهى بهايى به دست آورى» (سیدرضی، 1414، 401).
راه كسب عزتنفس تبعيت از فرامين الهى است؛ پيامبر اكرم (ص) میفرماید: «خداى تعالى هر روز میفرمايد: من پروردگار عزيز شما هستم. پس هركس خواهان عزّت دو جهان است، بايد كه از خداى عزيز اطاعت كند» (مجلسی، 1403، 68: 120). در مقابل، گناه، آفت عزتنفس است؛ امام على (ع) میفرمايد: «كسى كه نفس شرافتمند و با عزت دارد، هرگز آن را با پليدى گناه، خوار و پست نخواهد ساخت» (تمیمی آمدی، 1410، 634) و میفرمايد: «كسى كه از كرامت نفس برخوردار باشد، شهوات نفسانى در نظرش خوار و ناچيز میشود» (سیدرضی، 1414، 555).
بنابراین، افرادى كه خودكنترلى بيشترى دارند از عزتنفس بالاترى برخوردارند (بيابانگرد، 1376، 44 – 46). بهطورکلی، افراد داراى عزتنفس با خود، ديگران و خدا رابطه سالم برقرار میكنند؛ از اهانت و تحقير، غيبت، دروغ و ديگر گناهانى كه از اسباب ذلت و خوارى انسان است، میپرهيزند.
4-3. كاهش شادمانى
نشاط و شادمانی از نيازهاى روانى انسان است كه تأثير بسزایی بر شكلگيرى شخصيت و سلامت روانى دارد. تحقيقات متعدد نشان میدهد كه بين پایبندی به دستورات دينى و شادمانى رابطهاى مستقيم هست؛ يعنى هرقدر افراد به تكاليف دينى بيشتر عمل میكنند، شادى را بيشتر در زندگى تجربه میكنند.
در قرآن، ايمان و عمل صالح موجب شادمانى معرفى شده است: «كسانى كه پرهيزگارى پيشه كنند و عمل صالح انجام دهند نه ترسى بر آنهاست و نه غمناک میشوند» (اعراف/35)؛ از سوى ديگر، حزن و اندوه از عوارض گناه معرفى شده است؛ امام صادق (ع) میفرمايد: «هرگاه گناه بندهای زیاد باشد و چيزى از كردار [نيک] نداشته باشد كه آن را جبران كند و كفاره آنها شود، خداوند [به لطف و کرمش] او را به اندوه گرفتار سازد تا كفاره گناهانش شود» (کلینی، 1407، 2: 444). امام علی (ع) نیز میفرمايد: «چهبسا اندک شهوتى كه اندوه و غمى طولانى به بار آورد» (همان، 2: 451)؛ بنابراين، گناه شادمانی انسان را به مخاطره میاندازد. گناه، دشمن ديرينه و خطرناک قلب و روان انسان و دور كننده او از نعمتهاى مادّى و معنوى است و مانع بزرگى در مسير كمال او محسوب میشود.
راههاى مقابله با فشارهای روانی
بیگمان از ضرورتهاى آشكار در قلمرو بهداشت روانى، آگاهى و كسب مهارتهاى كاربردى بهمنظور كنار آمدن و مقابله با فشارهاى روانى است. در اینجا به پارهاى از روشها و راهكارهاى مقابلهاى در چارچوب نگرش دینی بیان میشود.
در تعاليم اسلامى، روشهايى براى مقابله با فشارهای روانی و مشكلات و ايجاد سازگارى منطقى و بهنجار با فشارها و سختیها توصيه شده است كه میتوان آنها را در سه بخش روشهاى شناختى، روشهاى رفتارى و روشهاى معنوى طبقهبندى كرد.
1. روشهاى شناختى
منظور از روشهاى شناختى شيوههايى است كه با شناختها، باورها و عقايد انسان سروكار دارد. در اين روشها، فرد با استفاده از نظام شناختى در صدد مقابله با تنيدگیها و فشارها بر میآيد و به كمک توانايى فكرى و ذهنى خود، با مشكل برخورد میكند. گرچه شناختها و اعتقادات در رفتار جلوهگر میشود، ولى نحوه اثرگذارى آنها، به سازوكار شناختى افراد مربوط میشود. در روشهاى شناختى، بر شناخت فرد از جهان و زندگى انسان تأكيد میشود. با توجه به آموزههای الهی، روشهاى شناختى مقابله با فشار روانی به شرح زیر است.
1-1. ايمان به خدا
در آموزههای اسلامی با نگرش خاصى به هستى مواجهيم. در اين ديدگاه خداوند خالق و محور هستى است و همه موجودات، آفريده و تحت قدرت و ربانيّت اويند و هر چه خير و نيكى به افراد میرسد از جانب خداست. به اعتقاد فرد مؤمن، وقوع حوادث در جهان بر اساس حكمت است و بر هيچ موجودى ستمى نمیشود.
هدف جهان، حركت بهسوی كمال مطلق است. جهان معنادار است و انسان بهعنوان سرآمد موجودات جهان، بيهوده و بیهدف آفريده نشده است و بايد تمام سعى و كوشش خود را براى رسيدن به هدفى كه براى او مقرر شده، صرف كند. هدف انسان در اين جهان كسب معرفت هر چه بيشتر از خدا و تقرّب به اوست. وجود عنصر ايمان در فرد مؤمن، نحوه تفكر و شيوه زندگى او را با ساير انسانها متفاوت میسازد و برخورد او را با رويدادهاى طبيعى و اجتماعى تحول میبخشد. او از نظر روانى با اينكه برآوردى صحيح از توانمندیهايش دارد و از آنها استفاده میكند، متكى بر موجودى است كه علم، قدرت و خيرخواهى بینهايت دارد.
با وجود چنين اعتقاد و ايمانى، احساس بینيازى و آرامش به فرد دست میدهد كه ديگر هيچ عاملى موجب ترس، اندوه و اضطراب و تزلزل او نمیشود؛ امام علی (ع) در سخنی ايمان و یقین به خداوند را، مؤثرترین و اصلیترین داروهاى اندوه و نگرانى میداند: «نِعمَ طارِدُ الهَمِّ اليَقين» (مجلسی، 1403، 74: 230). مؤمن چون معتقد است كه خداوند بر دل او آرامش نازل میكند (فتح/4) و هيچگاه انسان را رها نكرده و در همه احوال ياریاش مینمايد، رابطه متقابل خود را با خداوند استمرار میبخشد و همين امر موجب تقويت روانى او میشود. انسانى كه در اين فضا زندگى میكند، هيچگاه مشكلات او را از پاى در نمیآورد، دچار اضطراب و اندوه نمیشود و در نتيجه، كمتر به آسيبهاى جسمى و روانی مبتلا میشود.
2-1. بينش فرد نسبت به مشكلات و سختیها
نگرش انسان در نوع سازگارى وى با حوادث و مشكلات بسيار مؤثر است. همانطور که قبلاً بیان شد، در نگرش توحيدى طبيعت زندگى، آميخته با سختیهاست و مواجهه با مشكلات در زندگى امر اجتنابناپذیر است، در دنيا به دنبال هر لذتى، درد و رنج و ناملايماتى نيز پديد میآيد، فرد دچار تنگناها و فقدانهايى میشود. كسى كه چنين نگرشى دارد، از قبل خود را آماده برخورد با مشكلات كرده، مواجهه مؤثرى با آنها خواهد داشت. در این بینش، هستی و نیستی، حیات و موت، بقا و فنا، سلامتی و بیماری با هم درک میشود و بهصورت یک مجموعه کارآمد و هدفمند در نظر گرفته میشود.
علاوه بر اين، در چارچوب نگرش اسلامى وقوع سختیها داراى حكمتهايى است كه باعث رشد و بالندگى مادى و معنوى انسان است و انسان آنها را نمیداند؛ خداوند در قرآن میفرماید: «چهبسا چيزى خوشايند شما نباشد و خداوند خير فراوانى در آن قرار میدهد» (نساء/19).
حضرت على (ع) درباره امتحان و آزمایش الهی فرمود: «بلا و گرفتارى براى ستمگر ادب است، براى مؤمن امتحان، براى پيامبران درجه و براى اولياء كرامت است» (مجلسی، 1403، 64: 235). در واقع، مؤمنان راستين باور دارند كه گرفتاریهاى زندگى، بهظاهر بلا و درواقع، نعمت الهیاند (محمدى رىشهرى، 1389، 2: 51 – 53).
همچنین مشكلات و گرفتارى بندگان، از ابزارهايى است كه خداوند متعال براى مشخص شدن بندگان صالح و غير صالح بهكار میگيرد، در قرآن كريم میخوانیم: «هر نفسى چشنده مرگ است و شما را از راه آزمايش به بد و نيک خواهيم آزمود و بهسوی ما بازگردانيده میشويد» (انبیاء/35).
صبر و تحمل در برابر بلاء و گرفتاریهای زندگی، موجب كسب ثواب و پاداش الهى است؛ رسول اکرم (ص) فرمود: «بلاى بزرگ به اجر بزرگ پاداش داده میشود و هرگاه خدا بندهاى را دوست بدارد، او را به بلاى بزرگ گرفتار میسازد؛ پس هر كه به بلا راضى شود، خدا از او راضى است؛ و هر كه به بلا راضى نشود. خدا از او راضى نمیشود» (کلینی، 1407، 2: 253).
وجود اين نگرش منجر به سازگارى مثبت، پويا و سازنده با سختیها و فشارهای روانی میشود. در زمينه اين سختیهاست كه صبرها، مقاومتها، پختگىها و كمالها براى انسان واقعیت پيدا میکند.
3-1. راضی بودن به مقدّرات الهى
رويدادهاى زندگى گاهى در محدوده اختيار انسان است و در مواردى، اختيار فرد در وقوع آنها نقش ندارد. گاهى اين رويدادها براى فرد بهطور حتم مقدر شده و گريزى از آنها نيست. طبق اين اعتقاد، فرد در اين حوادث، بايد راه تسليم و رضا را در پيش گيرد. رضاى قلبى به حوادث، حتى ممكن است آنها را از نظر روانى براى فرد خوشايند و آسان نمايد؛ بهعلاوه يكى از شاخههاى ايمان به خداى يگانه، ايمان به تقدير حكيمانه اوست. شخص مؤمن، باور دارد كه همه امور زندگى او بر پايه تقدير الهى و حكمت و مصلحت است. كسى كه اين واقعيت را باور داشته باشد، براى چيزى كه نصيب او نشده و يا از دست داده، غصّه نمیخورد، چنانكه امام صادق (ع) میفرمايد: «اگر همه چيزها با قضا و قدر خداوند است، پس اندوه براى چه؟!» (صدوق، 1413، 4: 393).
2. روشهاى رفتارى
روشهاى رفتارى؛ یعنی دستورات و توصيههاى عملى، از جمله آداب برخورد و رفتار متقابل و تأثير آنها در مقابله با سختیها.
برخى از مهمترين روشهاى رفتارى مقابله با فشار روانی و تنيدگى عبارت است از:
1-2. صبر و بردباری
ترديدى نيست كه يك انسان خردمند، فايدهاى صبر و نتايج خوبِ كوتاهمدّت و درازمدت آن را بر پيامدهاى سوء شکوه و بیتابی و نتايج نامطلوب آن، ترجيح میدهد؛ در اين صورت، پايگاه صبر يك پايگاه هشيارانه و آگاهانه و يك روش ارادى و اختيارى در زندگى است كه اگر انسان در مشكلات مسئله را صبورانه پيگيرى بنمايد تا ضمن حفظ سلامت و تعادل روحى - روانى خود، رسيدن به اهداف برايش راحتتر حاصل میشود؛ چنانکه امام علی (ع) میفرماید: «صبور باش، چراکه صبر، شیرین فرجام و خجسته انجام است» (تمیمی آمدی، 1410، 139).
در قرآن كريم بيش از صد مرتبه موضوع «صبر» مطرح و به آن توصيه و تأكيد شده است. فراوانى تأكيد به صبر در اين كتاب راهنما، بيانگر آن است كه صبر از فضايل اخلاقى درجه دو و مكمل نيست، بلكه حاكى از اهميت صبر و لزوم آن براى انسان در امور مادى و معنوى و دنيوى و اخروى است و بیشك بدون تمسک به صبر در هيچ امرى توفيقى حاصل نمیشود؛ از اينرو خداوند صبر را يكى از مهمترين امور در زندگى دانسته و فرموده است: «و هر كه شكيبايى ورزد و درگذرد، هر آينه آن از مهمترين كارهاست» (شوری/43).
2-2. تفريحات سالم
مقتضاى فعاليت و كار مداوم، وارد آمدن فشار جسمى و روحى بر انسان است. بايد در كنار كار و تلاش روزمره، تقويت كنندههايى باشد كه به فرد روحيه و انرژى مثبت بدهد و به او آرامش بخشد. اين امور، كه آنها را تفريحات سالم میناميم، دامنه گستردهاى دارند كه از مصاحبت و شوخى با دوستان صميمى تا ورزش و مسافرت و ...، را در بر میگيرد. تفريحات سالم علاوه بر شادى و عاطفه مثبت، در بهداشت روانى و آرامش فكرى نيز تأثيرگذار بوده و نقش تعيين كنندهاى در اين حوزه دارد. در حدیثی از امام کاظم (ع) آمده است كه خود را از مواهب دنيا بینصیب مسازيد و با استفاده از لذتهاى حلال دنيوى، خود را براى انجام تكاليف دینی آماده نماييد (ابن شعبه حرانی، 1404، 410).
3-2. ازدواج
نوع نگرش اسلام به ازدواج و تأكيد فراوان بر آن مبتنى بر تأثير عميق دينى، اجتماعى و روانى آن بر فرد است. از تأثيرات روانى مهم ازدواج، برقرارى روابط عاطفى مطلوب بين زن و مرد است كه مايه آرامش هر دو میشود (روم/21؛ بقره/187). بیترديد از بهترين اسباب دنيوى تحصيل آرامش، ازدواج است. بين دو همسر، دوستى بسيار صميمانهاى برقرار است و اين دوستى باعث میشود كه در مشكلات، هيچيک احساس تنهايى نكنند.
4-2. حمايت اجتماعى
حمايت اجتماعى از مسائل اساسى آموزشهای اسلامی محسوب میشود و حتى افرادى كه در اين زمينه كوتاهى كنند، فاقد ايمان واقعى محسوب شدهاند؛ امام صادق (ع) میفرماید: «هركس به امور مسلمين اهتمام نورزد مسلمان نيست» (کلینی، 1407، 2: 164).
گستره حمايت اجتماعى در اسلام از محدوده كوچک خانواده آغاز میشود و خويشاوندان، همسايگان، شهروندان، اهل دين و حتى بهگونهای كل جامعه بشرى را در بر میگيرد. در تعاليم اسلام براى كارهايى كه در روابط گرم اجتماعى اختلال ايجاد میكند، قوانين سختى وضع شده و از رفتارهايى مانند خوار شمردن و عيبجويى مسلمانان و حتى عدم خير انديشى براى برادران دينى و يا قطع روابط خويشاوندى بهشدت نهى شده و وعده عقوبت داده شده است.
3. روشهاى معنوى مقابله با فشار روانی
در روشهاى معنوى، انسان نوعى ارتباط معنوی و عاطفى با خدا و اولياى الهى برقرار میكند. این روشها و راهکارها را میتوان در موارد ذیل بیان کرد.
1-3. ذکر و یاد خداوند
ذکر و ياد خدا بر كل زندگى انسان مؤمن تأثير دارد. دورى از ياد خدا زندگى را دشوار و ياد خداوند زندگى را آسان میسازد: «هركس از ياد خداوند روى بگرداند، زندگى تنگ و سختى خواهد داشت» (طه/124)؛ ياد خدا احياگر دل و درون آدمی است و باعث رفع نگرانیها میشود.
نشاط و آرامش از آنِ کسي است که به امنيت و اطمينان نفس میرسد و اين امر زماني به وجود خواهد آمد که انسان به خداوند خويش، وابستگي و دلبستگی راستين پيدا کرده باشد و ذکر او سراسرِ انديشه، عاطفه و رفتارش را فراگرفته باشد. از نظر قرآن، تنها در پرتو ياد خداست که انسان به آرامش میرسد: «أَلا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/28). مقام خداوند، مقام امن است و هر که با ياد خداوند، با اين مقام ارتباط برقرار سازد، از امنيّت و آرامش برخوردار خواهد شد.
یکی از مصادیق مهم ذکر و یاد خدا، دعا و نیایش است؛ امام علی (ع) در اینباره میفرماید: «امواج بلا را با دعا برانيد» (سیدرضی، 1414، 495). در مواقعی که انسان قدرت مقابله با فشارها را از دست میدهد، دعا میتواند بهعنوان راهبرد مقابلهای مؤثر در رفع نگرانیها به کار آید. چنانکه حضرت علی (ع) میفرماید: «آنگاهکه گرفتاریها بر مردم میبارد و نعمتها از دست آنان خارج میشود، اگر در پیشگاه پروردگارشان با خلوص نیت و تمنای قلبی دعا کنند، خداوند تمام آن چیزهایی را که از دست دادهاند، به آنها بر میگرداند و همه مشکلات و گرفتاریهایشان را برطرف میکند» (همان، 257).
2-3. توسل به ائمه معصومين (ع) و اولياى خدا
در فرهنگ اسلام «توسّل» از جايگاهى بس والا برخوردار است و ريشه در اصل اعتقادى «امامت» دارد. در ديدگاه شيعه، مسلمان در همه برنامههاى فردى و اجتماعى بايد از معصوم رهنمود بگيرد و از اين راه با خدا و مردم، رابطه برقرار سازد وگرنه گمراهى او قطعى است. در این راستا، توسل به ائمه اطهار (ع) و اولیای الهی يكى ديگر از روشهاى معنوى مقابله با فشار روانی محسوب میشود؛ زيرا خداوند، آنان را واسطه فيض خود قرار داده است. چنانكه در زيارت جامعه كبيره كه از امام هادى (ع) نقل شده، خطاب به اهلبیت (ع) میگوييم: «بِكُم يُنَفِّسُ الهَمَّ وَيَكشِفُ الضُرَّ» (صدوق، 1413، 2: 615)؛ بهوسیله شما خداوند اندوه را میگشايد و سختى را برطرف میكند.
جهان داراى نظامى علّى و معلولى است و فيض الهى نيز با وسايطى به موجودات میرسد. پيامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) واسطه فيض الهى موجودات جهانند. به همين دليل سفارش شده است كه در مواجهه با سختیها به ايشان توسل بجوييم.
تجارب فراوانى در دست است كه نشان میدهد بسيارى از مشكلات لاينحل با توسل به پيامبر اسلام (ص) و ائمه معصومين (ع) برطرف گشته و فضاى غم و اندوه به نشاط و بهجت تبديل شده است.
نتیجهگیری
- از نگاه آموزههای دینی؛ نوع نگرش و باورهاي آدمي درباره زندگي و محيط پيرامون خود و نيز تعهدات ارزشي و ويژگیهاي زندگي فردي و اجتماعي انسان، در بهرهمندي از بهداشت رواني مطلوب بسيار اثر گذارند.
- متوجه ساختن انسان به مقوله ايمان به خداوند و توحيد و بندگي او، نخستين و اساسیترين آموزه پيامبران الهي و معصومان (ع) بوده است. ايمان به خداي يکتا سبب میشود انسان از نگراني و تشويش خاطر در امان بماند. همچنين او را به پايداري در برابر رويدادهاي ناگوار زندگي رهنمون میشود، بهگونهای که ديگر هيچ حادثهاي نمیتواند تنیدگی و آسیب روانی فراهم آورد.
کتابنامه
قرآن کریم
- ابن شعبه حرانی، حسن بن علی؛ (1404 ق)؛ تحف العقول عن آل الرسول (ص)، 1 جلد، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
- بوالهری، جعفر؛ (1383)؛ «اقتراح؛ دین و بهداشت روانی در نظر خواهی از دانشوران»، فصلنامه نقد و نظر، شماره 33 و 34، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
- بيابانگرد، اسماعيل؛ (1376)؛ روشهاى افزايش عزت نفس در كودكان و نوجوانان، 1 جلد، تهران: سازمان انجمن اولياء و مربيان.
- تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد؛ (1410 ق)؛ غرر الحکم و درر الکلم، 1 جلد، قم: دار الکتاب الإسلامی.
- جان بزرگى، مسعود؛ (1382)؛ شيوههاى درمانگرى، اضطراب و تنيدگى، 1 جلد، تهران: انتشارات سمت.
- حمديه، مصطفى و شهيدی، شهريار؛ (1381)؛ اصول و مبانى بهداشت روانى، 1 جلد، تهران: انتشارات سمت.
- دیلمی، حسن بن محمد؛ (1408 ق)؛ أعلام الدین فی صفات المؤمنین، 1 جلد، قم: مؤسسه آل البیت (ع).
- سید رضی، محمد بن حسین؛ (1414 ق)؛ نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، 1 جلد، قم: هجرت.
- شجاعی، محمدصادق؛ (1383)؛ توكل به خدا راهى به سوى حرمت خود و سلامت روان، 1 جلد، قم: مركز انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
- شعبانی ورکی، بختیار؛ (1371)؛ «بررسی روشهای تأمین بهداشت روانی کودکان در خانه و مدرسه»، نشريه پيوند، ش 159، تهران: سازمان مدارس غیر دولتی، توسعه مشارکتهای مردمی و خانواده.
- شعیری، محمد بن محمد؛ (بیتا)؛ جامع الاخبار، 1 جلد، نجف: مطبعة حیدریة.
- شولتز، دوان پى و شولتس، سیدنی آلن؛ (1389)؛ نظريههاى شخصيت، مترجم: يحيى سيدمحمدى، 1 جلد، تهران: ويرايش.
- صدوق، محمد بن على؛ (1413 ق)؛ من لا یحضره الفقیه، 4 جلد، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
- على نقى، فقيهى؛ (1383)؛ بهداشت و سلامت روان در آيينه علم و دين، 1 جلد، قم: حیات سبز.
- کلینی، محمد بن یعقوب؛ (1407 ق)؛ الکافی، 8 جلد، تهران: دار الکتب الإسلامیة.
- متقی هندی، علی بن حسام الدین؛ (1401 ق)؛ کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، 16 جلد، بیروت: مؤسسة الرسالة.
- مجلسی، محمد باقر؛ (1403 ق)؛ بحار الانوار، 111 جلد، بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
- محمدى ریشهرى، محمد؛ (1389 ش)؛ ميزان الحكمه، مترجم: حميدرضا شیخی، 14 جلد، قم: مؤسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر.
- ميردريكوندى، رحيم؛ (1382 ش)؛ «رابطه شخصيت با نظامهاى ارزشى از ديدگاه آلپورت (با نگاهى ويژه به ارزش دينى)»، نشریه معرفت، شماره 64، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی.