رهنمودهای اخلاقی پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله درباره خانواده
رسول اللّه صلی الله علیه وآله میکوشید با بازی کردن و هدیه دادن به کودکان، آنان را خوشحال کند. پس در اینباره سفارش میکرد: کسی که دختربچه خویش را خوشحال کند، مانند این است که بردهای از فرزندان اسماعیل علیهالسلام را آزاد کرده باشد و کسی که پسر بچه خود را خوشحال کند، همانند این است که از خوف خدا، اشک ریخته باشد.
غیرتمندی
غیرت؛ یعنی احساس مسئولیت در برابر حفظ ناموس از لغزشها و پرتگاههای خلاف عفت و نگهبانی از حریم عفت همسران، خواهران و دختران و دیگر افراد خانواده و در یک نگاه گسترده، غیرت نسبت به خواهران دینی. رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید:کانَ أَبِی إِبراهِیمُ غَیُورا وَ أَنا أَغْیَرُ مِنْهُ وَ أَرْغَمَ اللّهُ أَنْفَ مَن لایَغارُ مِنَ المُؤمِنینَ.1پدرم ابراهیم خلیل علیهالسلام بسیار غیرتمند بود و من از او غیرتمندتر هستم و خداوند بینی مؤمنانی را که بیغیرت هستند، به خاک بمالد.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در سخنی دیگر میفرماید:«إِنَّ اللّهَ لَیُبْغِضُ الرَّجُلَ یَدخُلُ عَلَیهِ فِی بَیتِهِ فَلا یُقاتِلُ؛ همانا خداوند مبغوض دارد آن مردی را که بیگانهای (برای هتک ناموس) وارد خانه او میشود، ولی با آن بیگانه نمیجنگد».2در همین زمینه آمده است حَکَم بن ابی العاص، پدر مروان و عموی عثمان روزی وارد خانه پیامبر شد. پیامبر که متوجه چشمچرانی او گشته بود، حربهای به دست گرفت و از حجره بیرون آمد و حَکَمْ را دنبال کرد تا دستگیرش کند و به مجازات برساند. حَکَمْ گریخت. پیامبر دستور داد: «او و فرزندش را از شهر بیرون کنید و آنگاه آن دو را به طایف تبعید کردند».3
رسول گرامی اسلام میفرما«إِنَّ الغَیرةَ مِنَ الإیمانِ؛ بهراستی که غیرت جزو ایمان است.»4
نیز میفرمود: «إِنَّ مُوسی کانَ غَیُورا؛ همانا موسی علیهالسلام بسیار غیرتمند بود.»5
ایشان در سفارشی همگانی میفرماید: «یا أَیُّهَا النّاسُ اتَّخِذُوا السَّراوِیلاتِ فَإِنَّها مِن أَسْتَرِ ثِیابِکُمْ وَ حَصِّنُوا بِها نِسائَکُم إذا خَرَجْنَ؛ ای مردم! شلوارهای (پوشاننده پاها) برگیرید که پوشانندهترین لباس شما است و بهوسیله آنها عفت زنهای خود را هنگام بیرون آمدن از خانه حفظ کنید».6رسول خدا صلیاللهعلیهوآله سوگند یاد کرد که چند نفر وارد بهشت نمیگردند. از جمله فرمود:«کسی است که غیرت نمیورزد، وارد بهشت نمیشود.»7از سوی دیگر فرمود: «همانا بوی خوش بهشت از فاصله مسیر پانصد سال به مشام میرسد، ولی به مشام عاق والدین و بیغیرت نمیرسد».8
در روایات، شخص بیغیرت به شدت نکوهش شده است؛ زیرا بیاعتنایی او سبب رها شدن زن و دختر و خواهر او و گسترش فحشا و منکرات و انحرافهای جنسی میشود.
همسرداری
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله با همسران خود با عطوفت و عدالت رفتار میکرد.9 در مورد زنان نهایت رفق و مدارا را به کار میبرد و تندخویی و بدزبانی همسران خود را تحمل میکرد.
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله در لحظههای آخر حیاتش نیز مدارا با زنان و رعایت مقتضیات فطرت آنان را یادآور شد. در مقام توضیح و تمثیل فرمود: زن به استخوان خمیده دندهها میماند و در همان وضعی که هست، سودمند است و اگر بخواهند آن را راست کنند، میشکند و ضایع میشود.10
ایشان با تأکید بر حسن معاشرت با زنان میفرمود: همه مردمان دارای خصلتهای نیک و بد هستند و مرد نباید تنها جنبههای ناپسند را در نظر بگیرد و همسر خود را ترک کند؛ چون هرگاه از یک خصلت او ناراضی میشود، خُلق دیگرش مایه خشنودی اوست و این دو را باید روی هم بهشمار آورد.11 آن حضرت، کسانی را که از تلاش برای آسایش خانواده خودشان کوتاهی میکنند، لعن و نفرین میکرد و میفرمود: از رحمت خدا دور باد کسی که خانواده خود را ضایع کند و آنها را به حال خود واگذارد.12
رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله به مردان سفارش میکرد: کسی که همسری گرفته است، باید او را گرامی بدارد.13 اگر مرد به زنش بگوید «تو را دوست دارم»، هرگز از دل زن بیرون نمیرود.14 پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله، محبت به زنان و چشمپوشی از اشتباههای آنها را مستحب میشمرد 15 و میفرمود: بهترین شما کسانی هستند که برای زنان خود بهترین باشند و من از همه شما برای خانوادهام بهترم.16
کار در خانه
رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله به مردان میفرمود: «خدمت شما به همسرانتان صدقه بهشمار میآید.»17 ایشان در کلامی به حضرت علی علیهالسلام میفرماید: ای علی! از من بشنو و من جز آنچه خدایم فرمان داده است، نمیگویم. هر مردی که همسرش را در (کار) خانه کمک کند، به تعداد موهای اندامش، یک سال عبادت برایش بهشمار میآورند؛ سالی که روزهایش روزه بوده و شبهایش را به پاخاسته باشد. ای علی! کسی که در خدمت خانوادهاش در خانه باشد و خودخواهی نورزد، آفریدگار، نامش را در دیوان شهیدان مینگارد و برای هر قدمش، یک حج و یک عمره پاداش میدهد. ای علی! ساعتی را در خدمت همسر بودن، برتر از هزار سال پرستش و هزار حج و هزار عمره و آزاد کردن هزار برده و شرکت در هزار جهاد و عیادت هزار بیمار و حضور در هزار نماز جمعه و شرکت در هزار تشییع جنازه و سیرکردن هزار گرسنه و آزاد کردن هزار اسیر است. چنین کسی چشم از جهان فرونخواهد بست، جز آنکه جایگاهش را در بهشت خواهد دید. ای علی! خدمت به همسر، کفاره گناهان بزرگ است و خشم پروردگار را فرو مینشاند.18
در سیره رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله، کار مرد در خانه با ارزش تلقی شده است و خود ایشان در خانه به همسرانش کمک میکرد.19
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در خانه، لباس خود را میدوخت، در را باز میکرد و گوسفند و شتر را میدوشید. هرگاه خدمتکارش خسته میشد، گندم یا جو دستاس میکرد. گوشت را قطعه قطعه میکرد و در گرفتاریهای خانوادهاش به آنان یاری میرساند. به هنگام خواب، آب وضوی خود را آماده میساخت.20
پیامبر اسلام درباره احترام به زنان میفرمود: اَلا خَیْرُکم خَیْرُکُمْ لِنِسائِهِ (لاَِهْلِهِ) وَاَنَا خَیْرُکُمْ لِنسائی (لاَِهْلی).21
آگاه باشید که بهترین شما کسانی هستند که با زنهای خود مهربانتر باشند و من از این نظر بهترین شمایم.
تحکیم روابط زناشویی
عفو و گذشت 22
انسانها کم و بیش اهل لغزشند و بهترینشان کسانی هستند که از اشتباههای دیگران چشم بپوشند و عیبهای همدیگر را بزرگ جلوه ندهند که این خود، به خوشیها و زیبایی زندگی میافزاید. این صفت نیکو، در زندگی زناشویی اهمیت ویژهای مییابد؛ زیرا زن و شوهر در کنار هم زندگی میکنند و در صورت چشم نپوشیدن از لغزشهای طرف مقابل، وجودشان برای همدیگر تحملناپذیر خواهد بود.
زن و شوهر باید رضایت همدیگر را جلب کنند و از انجام دادن کارهایی که کدورت و ناراحتی به دنبال دارد، بپرهیزند. البته ناممکن است که زن و شوهر به طور کامل بدون خداا و لغزش باشند. بنابراین، در این گونه موارد باید از خطاهای یکدیگر درگذرند تا زندگی به کام آنها گوارا و شیرین شود؛ زیرا چنانچه در اینباره سختگیری کنند و از اشتباه هم چشم نپوشند، زندگی یا به کام آنان تلخ میشود یا آن را از دست میدهند. بیشترین سفارش اسلام در مورد مسائل خانوادگی نیز گذشت و چشمپوشی زن و شوهر از کجخلقیها و اشتباههای یکدیگر است.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نیز میفرمود: «زن بد، عذر شوهرش را نمیپذیرد خدااهایش را نمیبخشد».23
هرگاه اختلافی میان همسران پدید آید، شایسته است هر کدام چند لحظه با خود خلوت کنند و ازخود بپرسند: آیا اشتباه از من نبود؟ و وقتی به پاسخ مثبت رسیدند، با کمال شهامت، از همسر خود عذرخواهی کنند و بدانند با این کار، هرگز کوچک نخواهند شد؛ چون به دستور خدا عمل میکنند. طرف مقابل نیز باید بدون منت گذاری، پذیرای پوزش او باشد تا بدین ترتیب، صفا و صمیمیت بر خانه حکمفرما و نشاط و شادابی آن حفظ شود.
نشان دادن علاقه
بنای خانواده بر پایه محبت استوار است. با مهر و دوستی، بسیاری از کاستیها جبران میشود و بدون آن، بسیاری از خصلتهای پسندیده دیگر درک نمیشود. در زندگی زناشویی، الفت و مهربانی، دلها را به هم نزدیک میسازد و امید و اطمینان را در وجود همسر مینشاند. محبت زن و شوهر نسبت به یکدیگر میتواند به وسیله زبان یا با روشهای مختلف در عمل و در موقعیتهای گوناگون بیان شود. اظهار دوستی نیز باید با بیان کلماتی صریح و عاشقانه شکل بگیرد تا روح غبار گرفته در مسیر زندگی به پاکی بدل شود و نشاط و شادابی در رگهای زندگی جریان یابد. محبت، امری قلبی است، ولی تا در قالب رفتارها و واکنشهای متقابل نمود نیابد، کسی از آن آگاه نمیشود. برخی با این فکر که من همسرم را دوست دارم و خدا نیز میداند، پس چه نیازی است او را از این علاقه آگاه کنم، از محبت کردن به همسر خود غافل میشوند، در حالی که بنا بر روایت امامان معصوم علیهمالسلام، دوست داشتن تنها کافی نیست، بلکه باید همسر را از میزان عشق و مهربانی خود باخبر سازیم. از رسول گرامی اسلام روایت است: «هر چه ایمان انسان کاملتر باشد، به همسرش بیشتر اظهار محبت میکند».24
پرهیز از چشم و همچشمی
یکی از موضوعهای مهمی که از آغاز زندگی مشترک میتواند بنیان خانواده را برهم زند، توقعهای نامحدود و حاکم شدن روح تجمل گرایی و رقابت مادی است.
زنان خانهدار اگر مدیریت امور خانه را بر محور قناعت و پرهیز از خرجهای بیهوده و تشریفاتی تنظیم نکنند و از شوهر خود انتظارهای بیجا و خارج از توان مالی او داشته باشند، باید در انتظار رخ دادن تنش باشند؛ زیرا یا همسرشان به خواستههای افزونطلبانه آنان بیتوجهی میکند که این کار به بگومگو و درگیری میانجامد یا به دنبال برآوردن خواستههای بیحساب آنان میرود. در صورت دوم، افزون بر آنکه باید بسیاری از گرفتاریها را تحمل کند، امکان دارد زندگیشان به حرام نیز آلوده شود. بیشک اگر بانوی خانه این عادت زشت اخلاقی را کنار بگذارد، احساس رضایت و بینیازی خواهد کرد و محیطی سرشار از صفا و صمیمیت ایجاد میشود و خود و همسرش از آن لذت میبرند.
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید: هر زنی که با شوهرش سازگار نباشد و او را به چیزهایی وادار کند که بیش از توانایی اوست، اعمالش به درگاه خدا پذیرفته نمیشود و در قیامت به غضب پروردگار جهان گرفتار میآید.25
پاسداشت مقام مادر
مقام مادر نزد رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله از اهمیت خاصی برخوردار بود. ایشان هم خود به والدین سببی و نسبی احترام مینهاد و هم دیگران را به این کار تشویق میکرد. روزی حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله به بالین جوانی رفت که در حال جان دادن بود، ولی جان دادن بر او بسیار سخت و دشوار مینمود. حضرت او را صدا زد. پاسخ داد. پیامبر فرمود: «چه میبینی؟» عرض کرد: دو نفر سیاه چهره را میبینم که روبهروی من ایستادهاند و از آنها میترسم. آن جناب پرسید: آیا این جوان مادر دارد؟ مادرش آمد و عرض کرد: بلی یا رسول اللّه! من مادر او هستم. حضرت پرسید: آیا از او راضی هستی؟ عرض کرد: راضی نبودم، ولی اکنون به واسطه شما راضی شدم. آنگاه جوان بیهوش شد. وقتی به هوش آمد، باز حضرت او را صدا زد. پاسخ داد. فرمود: چه میبینی؟ عرض کرد: آن دو سیاه چهره رفتند و اکنون دو نفر سفیدرو و نورانی آمدند که از دیدن آنها من خشنود میشوم. سپس از دنیا رفت.26
کسانی که به مادر خود خدمت میکردند، نزد پیامبر خدا ارزش والایی داشتند. داستان اویس قرنی در این میان جذابیت ویژهای دارد. گویند اویس شتربانی میکرد و از مزد آن، مخارج خود و مادرش را تأمین میکرد. یک روز از مادر اجازه خواست که برای زیارت پیامبر به مدینه رود. مادرش گفت: اجازه میدهم به شرط آنکه بیش از نصف روز در مدینه توقف نکنی. اویس حرکت کرد. وقتی به خانه حضرت رسید، پیامبر نبود. به ناچار اویس پس از یکی دو ساعت توقف، بدون دیدن پیامبر به یمن بازگشت. چون حضرت به خانه برگشت، پرسید: این نور کیست که در این خانه تابیده است؟ گفتند: شتربانی که اویس نام داشت، به اینجا آمد. هرچه منتظر ماند، شما نیامدید و بازگشت. پیامبر فرمود: آری، اویس در خانه ما این نور را به هدیه گذاشت و رفت.
آنگاه درباره او فرمود: تَفُوحُ رَوائِحُ الْجَنَّةِ مِنْ قِبَلِ قَرَنٍ وا شَوْقَاه اِلیْکَ یَا اُوَیْسَ الْقَرنِی.27
نسیم بهشت از جانب یمن و قرن میوزد. چه بسیار مشتاقم به دیدارت، ای اویس قرنی!
همچنین آوردهاند که مردی مادر سالخوردهاش را به دوش گرفته بود و او را در اطراف کعبه، طواف میداد. هنگام طواف، پیامبر را دید. از آن حضرت پرسید: آیا حق مادرم را ادا کردم؟ پیامبر فرمود: نه، حتی یک نفس او را جبران نکردهای.28
پیامبر همواره خاطره رحلت مادر مهربان را با خود داشت، بهگونهایکه پس از گذشت پنجاه و پنج سال، در سفر عمرة القضاء همینکه گذارش به مزار مادر افتاد، چنان اشک از دیدگانش فروریخت که همه حاضران را به گریه انداخت. ایشان میفرمود: «مهر و محبت مادرم را بهخاطر آوردم».29
تربیت دینی فرزندان 30
مسئولیت پدر و مادر در تربیت دینی فرزندان، از هنگام انتخاب همسر، آغاز و در زمان انعقاد نطفه و سپس دوران بارداری سنگینتر میشود. نگاهی گذرا به دستورهای اسلام در اینباره، اهمیت نهاد خانواده را در این مکتب نشان میدهد. پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله برای داشتن فرزند خوب، ابتدا بر گزینش همسر شایسته تأکید دارد.
ایشان میفرمود:أُنْظُرْ فی أَیِّ شَیءٍ تَضَعُ وَلَدَکَ فَاِنَّ الْعِرْقَ دَسّاسٌّ.31
ببین نطفه خود را در چه محلی قرار میدهی؛ زیرا رگ و ریشه خانوادگی بر فرزندان اثر میگذارد.
هر چند تربیت، خود، واژهای عالی است که همه کردارها و فعالیتهای والدین را در تمامی زمینهها شامل میشود، منظور ما در اینجا آراستن فرزند به آداب اسلامی است. این مهم، از پیش از انعقاد نطفه آغاز میشود و در دوران بارداری، زمان تولد و دوران کودکی و دورههای پس از آن ادامه مییابد. این مسئولیت به اندازهای با اهمیت است که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهمیفرماید: لَأَنْ یُؤدِّبَ اَحَدُکُم وَلَدَه خَیرٌ لَه مِنْ أنْ یَتَصدَّقَ بِنِصْفِ صاعٍ کُلَّ یَوْمٍ.32
اگر هر یک از شما به تربیت فرزند خود بپردازد، برای او نیکوتر از آن است که هر روز نیمی از درآمد خود را در راه خدا صدقه بدهد. همچنین ایوب بن موسی از پیامبر خدا روایت میکند: «ما نَحَلَ والِدٌ وَلَدا نَحْلاً أَفْضَلَ مِن أَدَبٍ حَسَنٍ؛ هیچ هدیهای از طرف پدر به فرزند، بهتر از حُسن ادب و تربیت نیکو نیست».33
والدین با تربیت صحیح، بهترین میراث را برای فرزندان خود بر جای میگذارند؛ زیرا بنا به فرمایش پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله: «ما وَرَّثَ والِدٌ ولَدَهُ أَفْضَلَ مِنْ أدَبٍ؛ هیچ میراثی از ادب و تربیت صحیح برای فرزند بهتر نیست».34
معمولاً بر نوزاد نامی نهاده میشود که تا پایان عمر بدان خوانده میشود. نامهای زیبا و با معنا و محتوای اسلامی، نشاندهنده شخصیت خانوادگی هر فرد است. بنابراین، پدر و مادر باید بر این مسئولیت خویش آگاه باشند و برای فرزندان خود نامهای نیک انتخاب کنند. ابنعباس از پیامبر خدا نقل میکند که فرمود: «حَقُّ الوَلَدِ عَلَی الْوالِدِ أَنْ یُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ یُحَسِّنَ أَدَبَهُ؛ حق فرزند بر پدر آن است که نام خوبی بر او بگذارد و به بهترین شکل تربیتش کند».35
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام از رسول گرامی اسلام روایت میکند: «اولین هدیهای که هر یک از شما به فرزندش میبخشد، نام خوب است. پس، بهترین نام را برای فرزند خود انتخاب کنید».36
در اخبار اسلامی آمده است روزی مردی درحالیکه دست فرزندش را گرفته بود، به حضور رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهرسید و پرسید: این فرزند من چه حقی بر من دارد؟ حضرت فرمود: «نام خوبی برایش برگزینی و خوب تربیتش کنی و او را در جایگاهی نیکو قرار دهی».37
مسئولیت دیگر والدین، سوادآموزی به فرزندان است. تلاش در ایجاد انگیزه برای آموختن، ویژگی ارزشمند و برجسته یک خانواده فرهنگی و رشدیافته است و این علاقه را باید والدین در فرزندان خود بهوجود آورند.
در روایتی زیبا از پیامبر اکرم نیز آمده است: از حقوقی که فرزند بر پدر دارد، سه چیز است: نام نیکی برای او انتخاب کند، خواندن و نوشتن یادش دهد و چون به سن بلوغ برسد، همسری برایش برگزیند. 38 و 39
پیامبر گرامی اسلام چون صبح میشد، بر سر فرزندان و نوههایش دست (مِهر) میکشید. بوی فرزند را از بوهای بهشت میدانست و میفرمود: «فرزندانتان را زیاد ببوسید.» روزی یکی از فرزندان را روی زانوی خود نشانده بود و میبوسید و به او محبت میکرد. در این هنگام، مردی از اشراف خدمت حضرت رسید و با دیدن این صحنه به حضرت عرض کرد: من ده پسر دارم و تا به حال هیچ کدامشان را برای یکبار نبوسیدهام. پیامبر از این سخن چنان عصبانی شد که رنگ صورتش برافروخته و سرخ شد. آنگاه فرمود: «کسی که به دیگران رحم نکند، خدا نیز به او رحم نخواهد کرد».40
آن حضرت میفرمود: «کودکان، گلهای خوشبوی خداوندند.» به همین دلیل، آنها را در دامن خویش مینشانید و میبوسید. بسیار دیده میشد که بر دهانشان بوسه میزد و میفرمود: فرزندانتان را بسیار ببوسید. برای هر بوسهتان در بهشت، مقامی است. حتی فرشتگانی میآیند و مرتبههایی برایتان به تعداد بوسههایتان مینویسند.
همچنین میفرمود: دادن هدیه باید از دختران آغاز شود، همانا پروردگار والامرتبه با دختران و زنان مهربان است و کسی که با آنان مهربانتر باشد، بسان کسی است که از بیم خداوند والامرتبه گریسته است.41 کسی که دختری داشته باشد و او را نیازارد و تحقیر نکند و پسرانش را بر او برتری ندهد، خداوند او را وارد بهشت میکند.42 آن کس که سه دختر داشته باشد و آنان را تربیت کند و شوهر دهد و با آنان به نیکی رفتار کند، پاداش وی بهشت است.43 پیامبر اسلام به والدین سفارش میکرد: با فرزندانتان به عدالت رفتار کنید، همانگونه که دوست دارید با شما به نیکی و مهربانی و عدالت رفتار شود.44
روزی مردی را دید که یکی از دو فرزندش را میبوسد و دیگری را نمیبوسد. فرمود: «چرا با آنها به عدالت رفتار نمیکنی؟»45
تبعیض میان فرزندان، در روحیه فرزندان آثار نامطلوبی به جا مینهد. والدین نباید به یکی از فرزندان محبت فراوان نشان دهند، ولی با دیگری، سرد و عادی برخورد کنند. اینگونه برخوردها، بذر حسادت و دشمنی را در فرزندان، بارور و آنان را به عقده خودکمبینی دچار میسازد. بکوشیم همیشه محبت را به مساوات میان فرزندانمان تقسیم کنیم؛ زیرا پیامبر گرانقدر اسلام میفرماید: إِنَّ اللّهَ تَعالی یُحِبُّ أَنْ تَعْدِلُوا بَیْنَ اَوْلادَکُمْ حَتّی فِی الْقُبَلِ.46خداوند، عدالت و برابری میان فرزندان را دوست دارد، حتی در بوسیدنهایتان.
در حدیثی میفرماید: «زمانی که به خردسالان وعدهای دادید، بدان وفا کنید؛ چون آنان شما را روزیدِه خود میپندارند».47
عبداللّه بن عامر میگوید: من کودک بودم که حضرت به خانه ما آمد. رفتم که بازی کنم، مادرم صدایم زد و گفت: عبداللّه، بیا تا چیزی به تو بدهم. پیامبر فرمود: چه میخواهی به او بدهی؟ مادرم گفت: خرما. رسول گرامی فرمود: اگر به او نمیدادی، دروغگو به شمار میآمدی.48
ایشان میفرمود: «فردی که کودک دارد، باید با او کودکی کند.»49
آن حضرت نیز میفرمود: «اَکْرِمُوا اَوْلادَکُمْ وَ أَحْسِنُوا آدابَهُمْ؛ به فرزندان احترام گذارید و آدابشان را نیکو کنید [آداب نیکو را به آنها بیاموزید]».50
پیامبر کرامت همچنین میفرمود: اِذَا سَمَّیْتُم الْولَدَ فَأَکْرِمُوهُ وَ أَوْسِعُوا لَهُ فِی الْمَجالِسِ وَ لَاتُقَبِّحوا لَهُ وَجْها.51
وقتی نام فرزندتان را میبرید، او را گرامی دارید و در مجالس جای نشستن را برای او باز کنید (احترامش کنید) و نسبت به او ترشرو نباشید.
رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله میکوشید با بازی کردن و هدیه دادن به کودکان، آنان را خوشحال کند. پس در اینباره سفارش میکرد: کسی که دختربچه خویش را خوشحال کند، مانند این است که بردهای از فرزندان اسماعیل علیهالسلام را آزاد کرده باشد و کسی که پسر بچه خود را خوشحال کند، همانند این است که از خوف خدا، اشک ریخته باشد.52
خود ایشان با همه عظمتی که داشت، در کوچه و بازار به کودکان سلام میکرد و میفرمود این کار را میکنم تا پس از من نیز سنت گردد.53
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله چون در نماز میشنید که کودکی گریه میکند، نمازش را طول نمیداد تا مادرش به او رسیدگی کند.54
چون نوزاد کوچکی را برای دعا یا نامگذاری به حضور پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میآوردند، حضرت برای احترام صاحبش، او را در دامن خود میگذارد. گاهی اتفاق میافتاد که کودکی دامن پیامبر را آلوده میکرد. کسی که این صحنه را میدید، بر سر کودک فریاد میکشید، ولی نبی اکرم صلیاللهعلیهوآلهمیفرمود: با تندی، از ادرار کودک جلوگیری نکنید تا اینکه ادرارش تمام شود. هنگامی که دعا یا نامگذاری تمام میشد، والدین کودک با خوشحالی، کودک خویش را میگرفتند و آزردگی و ملالت خاطری در پیامبر احساس نمیکردند. هنگامی که آنان میرفتند، حضرت، لباس خود را تطهیر میکرد.55
نیز آوردهاند که زنی با دو فرزند کوچکش بر عایشه همسر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله وارد شد. عایشه، سه دانه خرما به زن داد. مادر به هریک از بچههایش، یک دانه خرما داد و خرمای دیگر را نیز نصف کرد و باز به هریک از بچهها نیمی از آن را داد. وقتی پیامبر به خانه بازگشت، عایشه جریان را برای آن حضرت تعریف کرد. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: آیا از عمل آن زن تعجب کردی؟ خدا بهخاطر رعایت عدالت و مساوات، آن زن را به بهشت خواهد برد.56
پی نوشت:
- من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 444، ح 4540.
- کنزالعمال، ح 7074.
- الغدیر، ج 8، ص 243.
- بحارالانوار، ج 9، ص 4480.
- سفینة البحار، ج 2، ص 238.
- میزان الحکمه، ج 2، ص 252.
- بحارالانوار، ج 79، ص 116.
- من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 281.
- صحیح بخارى، ج 4، ص 34.
- همان، ج 7، ص 26.
- صحیح مسلم، ج 4، ص 178.
- گوشهاى از اخلاق محمد صلىاللهعلیهوآله، ص 17؛ برگرفته از: وسائل الشیعه، باب العفوعن الزوجه.
- سنن ابى داوود، ج 2، ص 214.
- اصول کافى، ج 5، ص 569.
- وسائل الشیعه، ج 14، ص 121.
- من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 443.
- کنز العمال، ج 16، ص 408.
- بحارالانوار، ج 101، ص 132؛ برگرفته از: همنام گلهاى بهارى، ص 201.
- معارف و معاریف، ج 4، ص 1831.
- سنن النبى، ص 73.
- وسائل الشیعه، ج 14، ص 122.
- مجله طوبى، ش 8 ، صص 146 ـ 152 با تلخیص.
- بحارالانوار، ج 103، ص 235.
- همان، ص 228.
- همان، ص 244.
- داستانها و پندها، ج 1، ص 140.
- بحارالانوار، ج 42، ص 155.
- تفسیر فى ظلال القرآن، ج 7، ص 415.
- همان، ص 125.
- مجله طوبى، ش 4، صص 151 ـ 155 با تلخیص.
- شیخ عباس قمى، تتمة المنتهى، ص 12.
- مستدرک الوسائل، ج15، ص 166.
- همان، ص 164.
- کنز العمال، ج16، ص 460.
- کنز العمال، ج16، ص 477.
- شیخ حسن حر عاملى، وسائل الشیعه، ج15، ص 122.
- همان، صص 123 و 124.
- همان، ص 210.
- از ابتداى مطالب مربوط به تربیت دینى فرزندان، انتخاب نام نیک و سوادآموزى تا این قسمت برگرفته از نشریه طوبى است.
- همنام گلهاى بهارى، صصص 212 و 213.
- بحارالانوار، ج 9، ص 212.
- همان، ص 321
- جامع الصغیر، ج 2، ص 622.
- بحارالانوار، ج 101، ص 92.
- همان، ج 71، ص 84 .
- نهج الفصاحه، ش 754.
- همان، ج 101، ص 73.
- سنن ابى داوود، ج 2، ص 475.
- کنز العمال، ج 16، ص 457.
- همان، ص 456.
- جامع الاخبار، ص 124.
- بحارالانوار، ج 101، ص 69 ، ص 94.
- همان، ج 3، ص 209.
- علل الشرایع، ج 2، ص 33.
- مکارم الاخلاق، ج 1، ص 25.
- سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1210.
نویسنده: سالاری
منبع : بر گرفته از کتاب کانون محبت، سید صادق دهقان