حیات طیبه، سبک زندگی قرآنی

حیات طیبه، سبک زندگی قرآنی

مسعود طالبی مقدم[1]

چکیده

سبك زندگي صحیح در قرآن بر‌اساس توحید‌مداری است، زندگي خدا‌محور همراه با امنيت و آرامش و به دور از دغدغه‌هاي دل‌هره آور. در عصر حاضر، برخلاف پیشرفت علم و تکنولوژی، بشر با انواع تهاجم‌های دینی و فرهنگی روبه‌رو است، که بحران هویت را برای او رقم زده و در نهایت او را با سرگردانی در زندگی روبه‌رو کرده است. از این‌رو، نیاز مهم این دوره شناخت زندگی واقعی است. جهان خلقت مظهر رحمت رحمانی پروردگار است و مسیری است که از طریق آن هر موجودی به کمال خویش می‌رسد که رسیدن به مقام خلیفه‌اللهی و قرب الهی است. حیاتی که خداوند در این زمینه، انسان را بدان رهنمون می‌کند، حیات طیبه است که مظهری از حیات حقیقی خداوند است. در حیات طیبه، فراهم‌سازی خواسته‌های بشری در راستای قرب الهی است و هدف انسان‌ها فقط رسیدن به رفاه زندگی نیست؛ بلکه سامان‌دادن زندگی دنیوی برای قرب الهی است و این اندیشه، نه تنها بشر را از صحنه جهانی دور نمی‌کند، بلکه جامعه را برای تکامل و آبادانی زندگی در سایه ایمان، عمل صالح و تقرب به درگاه پروردگار سوق می‌دهد. شناخت سبک زندگی صحیح در عصر حاضر که عصر غیبت است، از رسالت‌های تربیتی خانواده‌های است که در انتظار ظهور منجی هستند؛ زیرا وظیفه مهم آنان، تربیت نسل مستعد برای یاری و اجرای منویات امام زمان (عج) است. با توجه به روایات، تجلی کامل حیات طیبه در دوران قیام امام زمان(عج) در سایه معرفت امام و الگو قرار دادن صفات یاوران حضرت تحقق خواهد پذیرفت. این مقاله قصد دارد با استفاده از آیات و روایات سبک زندگی را تعریف کرده و تجلی حیات طیبه به‌ ویژه در عصر غیبت و عصر ظهور را بیان دارد.

واژگان کلیدی: سبک زندگی، انسان، قرآن، اسلام، حیات طیبه.

مقدمه

زندگی معمولی انسان‌ها همواره با فشارهایی همراه بوده که انسان خود مسبب آن است. همه انسان‌ها در هر موقعیتی که هستند خواهان آسایش و زندگی معمولی و بی‌دغدغه هستند؛ اما همراه شدن زندگی انسان‌ها با اضطراب‌ها، افسردگی‌ها و دلخوری‌ها، انسان را از هدف زندگی دور ساخته است. زندگی به نوبه خود به پازلی سخت و پیچیده می‌ماند؛ حال اگر انسان خود بر این سختی و پیچیدگی بیفزاید دیگر چیزی از آن باقی نمی‌ماند. به‌طور معمول انسان در طول زندگی پیوسته به فردا یا اشتباه‌هایی که در گذشته انجام داده فکر کرده و سعی نمی‌کند در زمان حال زندگی کند. همین موضوع مقدمه بروز دغدغه‌ها و افسردگی‌ها در زندگی می‌شود. پیامبر اکرم صلی الله علیه می‌فرماید: اِذَا التَبَسَت عَلَیکُمُ الفِتَنُ، کَقِطَعِ الیلِ المُظلِمِ فَعَلَیکُم بِالقُرآنِ. هنگامی‌که فتنه‌ها، همچون پاره‌های شب تاریک، شما را در خود پیچید، برشماست که به قرآن تمسک جویید (کلینی، 1407، 2: 459). این روایت رسول خدا صلی الله علیه انسان را رهنمون می‌کند که در هنگام مواجهه با فتنه‌ها و سختی‌ها به قرآن پناه برد. قرآن بهترین گفتار است، چون گفتار خدا است و از علم و قدرت بی‌نهایت او سرچشمه یافته است. پس باید دید قرآن‌کریم چه راه‌حلی را برای برون‌شد از این سختی‌ها و رسیدن به سبک زندگی قرآنی بیان کرده است. قرآن که به فرموده حضرت علی علیه السلام خیرخواهی است که هرگز خیانت نمی‌کند (نهج‌البلاغه، خطبه 176)؛ برای زندگی انسان، اندیشه و سبک ویژه‌ای را مطرح کرده و نام آن را حیات‌ طیبه گذاشته تا به‌واسطه آن به مقام قرب ربوبی و به مظهریت صفات الهی برسد.

شناخت سبک زندگی در عصر حاضر که عصر غیبت است از پرسش‌های مهم به‌شمار می‌آید؛ چراکه وظیفه مهم، تربیت نسل متناسب با عصر ظهور برای یاری امام زمان (عج) است. با دقت در آیات و روایات بروز و ظهور حیات طیبه و رسیدن به حیات صحیح در دوران ظهور، در سایه معرفت حجت خدا تحقق خواهد پذیرفت. حکومت در زمان حضرت ولی عصر (عج) از آن صالحان بوده و حیات طیبه در سایه ولایت ایشان محقق می‌گردد. قرآن‌کریم با معرفی حیات طیبه به‌عنوان سبک ویژه قرآنی، در پی بهبود زندگی جوامع بشری بوده و هرگز به‌دنبال یکسان‌سازی سبک زندگی به‌طور مطلق نیست (طباطبایی، 1417، 12: 491). سبک زندگی طیب و صحیح در جوامع مختلف بر اساس شرایط اقلیم و زیست‌بوم و ارزش‌های هر جامعه وارد شده و آداب و ارزش‌های هر جامعه را بر اساس فرهنگ آن جامعه تعریف می‌کند.

آنچه که این پژوهش بدان اهتمام می‌ورزد آن است که ابتدا سبک زندگی را تعریف کرده و مفهوم حیات طیبه و عوامل کسب آن را در قرآن بیان کند و سپس ضرورت و جایگاه آن را در عصر غیبت برای افراد مختلف تبیین کند. افرادی از آنها که غافلند و افراد مذهبی که در همه‌ی شرایط زندگی پایداری بر دستورات دینی ندارند.

مفهوم شناسی سبک زندگی

سبك زندگي، مجموعه‌اي از رفتارها و الگوهاي كنش­ هر فرد است كه به بُعدهاي هنجاري و معنايي زندگي اجتماعي نظر داشته باشد. چنين مجموعه­اي مي­تواند كلی متمايز را پديد آورد كه در كنار دلالت بر ماهيت و محتواي خاص تعاملات و كنش‌­هاي اشخاص، نشان­دهنده كم و كيف نظام باورها و ارزش­هاي افراد نيز باشد (فاضل قانع، 1392: 51). گستره سبک زندگی عرصه وسیعی از رفتار آدمی با خدا، خود، خانواده، جامعه و حتی طبیعت را در بر می‌گیرد. سبک زندگی اسلامی، توجه به اجرای اسلام با همه ابعاد آن در تمام عرصه‌های زندگی آدمی است و می‌توان در دسته‌بندی مشخص و با ملاحظه ارتباطات سه‌گانه انسان با خدا و خود و خلق، زندگی پرهیزگارانه‌ای ساخت و با تکیه بر متن سخن و سیره معصومان شیوه زیستن را مشق کرد (پور امینی، 1392: 17-18).

سبک زندگی اصطلاحی جدید است که در انگلیسی از آن به life style تعبیر می‌شود. در علوم اجتماعی سبک زندگی غیر از شیوه زندگی دانسته شده که در انگلیسی از آن به way of life یاد شده است؛ چراکه شیوه زندگی، مفهومی عام و کلی است که هرگونه شیوه و اسلوب زندگی را در همه تمدن‌ها و ادوار تاریخ بشر اعم از دوران‌های ما‌قبل مدرن و دوران جدید و حتی پسا مدرن را نیز در بر می‌گیرد (مهدوی کنی، 1387، 1: 201).

نسبت میان شیوه زندگی و سبک زندگی، نسبت عموم و خصوص من وجه است؛ چراکه سبک زندگی از دل شیوه زندگی بیرون آمده و تولید می‌شود. سبک زندگی همان شیوه‌ی زندگی در مدل، فرم و صورت‌های خاص و ویژه‌ای است که قالب‌بندی و متجسد شده باشد. برای نمونه در شیوه زندگی غربی‌ها می‌توان انواع سبک‌های زندگی چون سبک زندگی فرانسوی، سبک زندگی انگلیسی و سبک زندگی آمریکایی را یافت (همان، 1: 212-213). عناصر خاصی در ایجاد سبک زندگی نقش دارد. ازجمله مهم‌ترین عناصر می‌توان به طبقه مدرن اجتماعی، قدرت و پشتوانه اقتصادی طبقه جدید، گفتمان اجتماعی جدید، زندگی روزمره و روزمرگی، فن‌آوری‌های جدید، عادت مصرف بدون نیاز، ظهور جامعه سرمایه‌داری و حاکمیت مطلق مناسبات سرمایه‌داری برجامعه، ظهور مفهوم اوقات فراغت در دوره جدید، رسانه‌ها و مانند آن اشاره کرد (همان، 1: 216). در سبک زندگی آمریکایی اموری چون فردگرایی، آزادی‌های فردی، خانواده‌گریزی، بلکه حتی خانواده‌ستیزی، مصرف‌گرایی شدید، سرعت شتاب زده سرسام‌آور، اضطراب زمان، غذا‌های آماده، تنوع‌طلبی شدید و همانند آن را می‌توان شناسایی کرد. سبک‌های زندگی در هر عصر با سبک زندگی در زمان و مکانی دیگر می‌تواند متفاوت باشد، هرچند که در کلیت در مجموعه‌ای خاص از شیوه زندگی قرار می‌گیرد (همان). به‌عنوان نمونه سبک زندگی ایرانی و اسلامی (شیعی) با سبک زندگی عراقی و اسلامی (شیعی) متفاوت است؛ چنانکه با سبک زندگی عراقی و اسلامی (سنی) نیز می‌تواند متفاوت باشد. بر همین اساس سبک زیستی ایرانی اسلامی (شیعی) در عصر حاضر با عصر قاجار و پیش از آن نیز می‌تواند متفاوت باشد که هست. با وجود این، همه‌ی سبک‌های زیست در چارچوب کلی شیوه زندگی اسلامی قرار می‌گیرند.

اهمیت پرداختن به موضوع «سبک زندگی»

در طول تاریخ مهم‌ترین نیاز بشر، رسیدن به زندگی آرام، بی‌دغدغه و خالی از ناملایمت‌ها بوده و حتی پیامبرانی که در طول تاریخ برای هدایت بشر فرستاده شدند، ازجمله رسالت‌های مهم ایشان معرفی و شناساندن این نوع سبک زندگی بوده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه همانند بسیاری از پیامبران کوشید تا سبک زندگی دینی را در چارچوب کلان شیوه زندگی اسلامی عرضه کند. پیامبر صلی الله علیه به‌شدت به جنگ با افکار و رفتار‌های جاهلی پرداخت و با بررسی نقادانه از فرهنگ جاهلی برخی را رد و برخی دیگر را اثبات و امضا می‌کند (سیدرضی، 1379: 601). بعثت سرآغاز تحول و دگرگونی بود که این تحول ابتدا در «جان» پیامبر رخ داد و نفس او را به عالم غیب پیوند زد و سپس در جامعه اتفاق افتاد. جامعه پیش از بعثت که با ظلم، شرک و فساد، آلوده است، به‌سمت و سوی توحید و عدالت و صلح، روی آورد و با گسترش ایمان، این تحول عمیق‌تر و وسیع‌تر شد. در منابع اسلامی از جامعه آغازی که بعثت در آن رخ داد، به جامعه «جاهلی» تعبیر شده است (ابن‌عاشور، 1999م، 3: 259).

در حقیقت سبک و شیوه‌ای که پیامبر صلی الله علیه برای مردم آورد، سبک زندگی بر اساس توحید‌محوری است که امنیت و آرامش را به همراه دارد. اما در عصر حاضر، با وجود پیشرفت تکنولوژی، بشر با انواع تهاجم‌ها روبه‌رو گشته و سرانجام زندگی انسان با ناملایمت‌ها و افسردگی‌ها همراه شده و از زندگی واقعی دور شده است. شناخت سبک زندگی مورد نظر خداوند و حرکت در مسیر آن ازجمله نیازهای بشر است. به همین دلیل سبک زندگی قرآنی با عنوان حیات طیبه معرفی شده است و در حقیقت رسیدن به اخلاق انسانی، رسیدن به حیات طیبه و آن حیاتی است که تنها یک بار در قرآن به‌صراحت از آن سخن به میان آمده و توصیف آن به طیب که گویای خالص‌بودن آن از هرگونه آلودگی‌ها است و برخورداری از آن، مایه آبادانی دنیا و آخرت انسان است، همین پرسمان، اهمیت سبک زندگی را روشن می‌کند و انسان را بر آن می‌دارد تا به‌دنبال دستیابی بدان باشد.

سبک زندگی قرآنی و حیات طیبه

قرآن باید‌ها و نباید‌های بسیاری برای زندگی دارد که رعایت آنها در زندگی، از عوامل شکل‌دهنده سبک زندگی می‌شود. این مقاله در پی بررسی تک‌تک این باید‌ها و نباید‌ها نیست. در اینجا تنها به این موضوع بسنده‌ می‌شود که قرآن برای سبک زندگی، الگوی خاصی را مدنظر دارد و می‌‌توان از مجموع مباحث اعتقادی، اخلاقی، تاریخی، عبادی و احکامی قرآن به سبکی خاص در زندگی رسید.

در قرآن زندگی به دوره تولد تا مرگ، خلاصه نمی‌شود. بلکه زندگی پس از مرگ نیز ادامه دارد «نحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فىِ الْحَيَوةِ الدنْيَا وَ فىِ الاَخِرَةِ وَ لَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِى أَنفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فِيهَا مَا تَدعُونَ» (فصلت: ۳۱). این نکته بسیار مهمی است که مرگ مرحله‌ی دگرگونی در نظر گرفته شود نه نقطه پایان. دوره پیش از تولد و پس از آن، با یکی از حیاتی‌ترین ابعاد زندگی انسان مواجه بوده و آن تربیت است که در پرتو آن انسان به‌سعادت مطلوب می‌رسد. نوع زندگی، رفتار، اخلاق و حتی خوراک مادر در آن دوران دارای اهمیت ویژه‌ای بوده و در سبک زندگی فرزند اثرگذار است. اما به‌شکل مطلق نمی‌توان آن را در نظر گرفت، بلکه به‌عنوان عاملی برای سبک زندگی فرد به‌شمار می‌آید. این عامل به‌شکل ژنتیکی از مادر و حتی پدر به فرزند منتقل می‌شود. پس سبک زندگی والدین را باید به‌صورت عاملی اثر‌گذار در سبک زندگی فرزند در نظر گرفت نه به‌شکل مطلق. اصل تربیت برای رسیدن به هدف نهایی آفرینش، امری بسیار روشن است.

از نظر قرآن زندگی دنیایی یا همان مادی و پایینی، اهمیت چندانی ندارد و بازی و سرگرمی دانسته شده که گذرا و کوتاه است. «وَ مَا الْحَيَوةُ الدنْيَا إِلا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدارُ الاْخِرَةُ خَيرْ للذِينَ يَتقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» (انعام: ۳۲). اما این‌طور نیست که زندگی دنیا را رها کرده و برنامه‌ای را برای آن طراحی نکرده باشد.

از دیدگاه قرآن‌کریم، جهان آفرینش بیهوده و باطل آفریده نشده، بلکه به‌حق و رو به‌سوی هدف معینی در حرکت است (ص: 27، روم: 8، آل‌عمران: 191، عنکبوت: 44، جاثیه: 22، تغابن: 3، انعام: 73، یونس: 5، ابراهیم: 19، نحل: 3، انبیاء: 16، زمر: 5) از دیگر طرف، خداوند تمامی آنچه را در آسمآنها و زمین است، خلق کرد تا در خدمت حیات و کمال انسان باشد (جاثیه: 13، حج: 65، لقمان: 20، بقره: 29) (مدرسی، 1419، 13: 80) اما حيات حقيقي در قرآن‌كريم از آنِ خداوند است و همه‌ی موجودات دارای بهره‌اي از آن هستند. درواقع جهان خلقت مظهر رحمت رحماني پروردگار است و مسيري است كه از طريق آن هر موجودي به‌كمال خويش دست مي‌يابد. انسان نيز به‌واسطه همين رحمت، به كمال خويش می‌رسد كه همان رسيدن به مقام خليفه‌اللهي و مظهريت صفات الهي است (قمر: 55) حياتي كه خداوند در اين زمينه به انسان معرفي مي‌كند، حيات طيبه است كه مظهري از حيات حقيقي خداوند است؛ حياتي كه عاري از هر نوع خباثت و آلودگي است (طباطبایی، 1417، 19: 197ـ196 و مدرسی، 1419، 15: 194 و قرشی، 1377، 11: 77) در حقیقت حیات طیبه حیاتی است که با گزینش آن از میان دو حیات مادی و معنوی، انسان به آرامش در دنیا و آخرت دست می‌یابد. این حیات به‌نوعی حیات اخلاقی است؛ زیرا انسان، زمانی شایسته نام انسان است و توانایی رسیدن به مقام قرب الهی را دارد که از اخلاق انسانی برخوردار باشد. برخورداری از اخلاق انسانی، باعث تعالی شخصیت معنوی انسان گشته و نه تنها در همین دنیا، بلکه در آخرت نیز مایه سعادت انسان است، در غیر این صورت، وی حیوان خطرناکی می‌شود که با استفاده از هوش و استعدادهای سرشارش، در راهی غیر از آنچه خداوند برای او در نظر گرفته حرکت خواهد کرد (انفال: 22 و 55؛ اعراف: 179، فرقان: 44) هر حیاتی نیازمند محوری است که تمامی پرسش‌های زندگی در پرتو آن محور، معنا و مفهوم یابد. همین محوریت است که انسان را به‌سوی خود کشانده و اعمال و رفتار او را سازماندهی می‌کند. محوریت زندگی در حیات طیبه، خداوند است؛ از این‌رو، هرآنچه در این مرحله از زندگی از انسان سر می‌زند با محوریت او و برای رضای اوست. هرقدر انسان به این محور پایدار‌تر باشد، بهره‌مندی او از حیات طیب بیشتر است (طباطبایی، 1417، 1: 115) یاد خداوند، از راه‌های بهره‌مندی از این حیات با محوریت الله است: «يَأَيها الذِينَ ءَامَنُواْ اذْكُرُواْ اللهَ ذِكْرًا كَثِيرًا وَ سَبحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلا» (احزاب: 41-42). فراموشی یاد خداوند، مساوی است با سقوط انسان در دامن حیاتی دیگر، با محوریتی غیر از الله که نتیجه آن جز گمراهی و تحیر، چیز دیگری نخواهد بود. به‌واسطه حیات طیبه، انسان به مقام قرب ربوبی و به مظهریت صفات الهی می‌رسد.

تفاوت سبک زندگی صحیح با دیگر سبک‌های زندگی در نوع هدف آنها است؛ چراکه یک فرد فاسد نیز در زندگی خود دارای هدف است و آن رسیدن به‌دنیاست. «فَأَعْرِضْ عَن من تَوَلىَ‌ عَن ذِكْرِنَا وَ لَمْ يُرِدْ إِلا الْحَيَوةَ الدنْيَا» (نجم: 29) همان‌طورکه یک فرد پاک دارای هدف است و آن رسیدن به آخرت است. «رِجَالٌ لاتُلْهِيهِمْ تجَِرَةٌ وَ لَابَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللهِ وَ إِقَامِ الصلَوةِ وَ إِيتَاءِ الزكَوةِ يخََافُونَ يَوْمًا تَتَقَلبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصَار» (نور: 37) و «أَ لَمْ تَرَ إِلىَ الذِينَ قِيلَ لهَُمْ كُفواْ أَيْدِيَكُمْ وَ أَقِيمُواْ الصلَوةَ وَ ءَاتُواْ الزكَوةَ فَلَما كُتِبَ عَلَيهِْمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِيقٌ منهُْمْ يخَْشَوْنَ الناسَ كَخَشْيَةِ اللهِ أَوْ أَشَد خَشْيَةً وَ قَالُواْ رَبنَا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْ لَا أَخرْتَنَا إِلىَ أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتَاعُ الدنْيَا قَلِيلٌ وَ الاَْخِرَةُ خَيرٌْ لمَنِ اتقَى‌ وَ لَاتُظْلَمُونَ فَتِيلا» (نساء: 77)؛ اما تفاوت آنها در نوع هدف شان در زندگی است. «مَن كاَنَ يُرِيدُ حَرْثَ الاَْخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فىِ حَرْثِهِ وَ مَن كاَنَ يُرِيدُ حَرْثَ الدنْيَا نُؤْتِهِ مِنهَْا وَ مَا لَهُ فىِ الاَْخِرَةِ مِن نصِيب» (شوری: 20) و «زُينَ لِلذِينَ كَفَرُواْ الْحَيَوةُ الدنْيَا وَ يَسْخَرُونَ مِنَ الذِينَ ءَامَنُواْ وَ الذِينَ اتقَوْاْ فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ اللهُ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيرِْ حِسَاب» (بقره: 212؛ طباطبايي، 1417: 12: 491). سبک زندگی صحیح درواقع همان شیوه زندگی انسان است که برای رسیدن به‌هدفی خاص تلاش می‌کند که همان رسیدن به کمال انسانیت است. محوریت زندگی در سبک زندگی صحیح، رسیدن به ایده‌آل انسان یعنی انسانیت است. محوریت زندگی در حیات طیبه خداوند است. در حقیقت رسیدن انسان به‌کمال انسانیت هنگامی میسر می‌شود که انسان در تمام وجوه زندگی خود، خداوند را محور قرار دهد.

از نظر قرآن مرتبه بالای سبک زندگی در حیات طیبه است. «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا من ذَكَرٍ أَوْ أُنثىَ‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنهُ حَيَوةً طَيبَةً وَ لَنَجْزِيَنهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُون» (نحل: 97). درواقع می‌توان ادعا کرد سبک زندگی صحیح، جوهر اصلی حیات طیبه را تشکیل می‌دهد و حیات طیبه در ساخته‌ها و اندوخته‌های مادی و معنوی جامعه انسانی، در قالب سبک زندگی نمایان می‌شود. «يَأَيها الذِينَ ءَامَنُواْ هَلْ أَدُلكمُ‌ْ عَلىَ‌ تجَِارَةٍ تُنجِيكمُ منْ عَذَابٍ أَلِيمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ تجَُاهِدُونَ فىِ سَبِيلِ اللهِ بِأَمْوَالِكمُ‌ْ وَ أَنفُسِكُمْ ذَالِكمُ‌ْ خَيرٌْ لكمُ‌ْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُون» (صف: 10-11؛ طباطبایی، 1417، 12: 343ـ 341؛ جوادی آملی، 1375، 1: 215).

تعبیر حیات طیبه تنها در یک آیه قرآن به صراحت بیان شده است. «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا من ذَكَرٍ أَوْ أُنثىَ‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنهُ حَيَوةً طَيبَةً وَ لَنَجْزِيَنهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ» (نحل: ۹۷). درباره معنای حیات طیبه نظرات گوناگونی توسط مفسران مطرح شده است.

1.  رزق و روزی حلال، زندگی شرافتمندانه همراه با قناعت و خشنودی، بهشت پر‌طراوت و زیبا و زندگی خوش در آنجا، زندگی خوشبختانه در بهشت برزخی (طبرسی، 1372، 7: 734-735)؛

2.  حیات طیبه، عبادت همراه با رزق حلال (طیب، 1378، 8: 184)؛

3.  حیات طیبه، زندگی تازه‌ای که حریم آلودگی در آن نیست و فقط قرب الهی مدنظر است (طباطبایی، 1417، 12: 343)؛

4.  حیات طیبه، همین حیات دنیوی است که مقارن با قناعت و رضا به قسمت خدای سبحان باشد؛ زیرا چنین حیاتی پاکیزه‌ترین زندگی است (حویزی، 1373، 3: 84)؛

5.  حیات طیبه، قناعت است؛ زیرا قناعت سبب عزت و بی‌نیازی از مردم است (سیدرضی، 1379: 659)؛

6.  حیات طیبه یعنی سعادت (طبری، 1412، 14: 224)؛

7.  حیات طیبه، شناخت پروردگار است (قرطبی، 1405، 10: 174).

ریشه حیات به معنای زندگی، 184‌ بار در قرآن‌کریم به‌کار رفته که تنها 15 مورد آن به معنای زندگی نبوده و به معانی، انسان (حج: 66) طبیعت (فرقان: 49) و خدا (بقره: 255) آمده است. ریشه طیب نیز 50 بار در قرآن به‌کار رفته است و برخی از معانی آن شامل: خوردنی‌های پاکیزه (بقره: 172)، زندگی پاکیزه (نحل: 97 و آل عمران: 38)، رزق پاکیزه (انسان: 26) مسکن پاکیزه (توبه: 72) و گفتار پاکیزه (حج: 24). حیات طیبه درواقع نتیجه و پاداش عمل آدمی بوده که به‌سبب عمل‌صالح مشروط به ایمان راستین، نصیب انسان می‌شود. همچنین پاداش صبر پرهیزگاران بوده که پیمان خدا را نشکسته و آن را به بهای ناچیز نفروخته‌اند. زندگی پاک از هرگونه نابودی، کمبودی، ناکامی، بیم و اندوه ازجمله ویژگی‌های این سبک زندگی است. در برابر سبک زندگی سالم اسلامی، زندگی فرومایگی، زیر نفوذ شیطان وجود دارد و آن برای کسانی است که فرمانبر شیطان هستند. سبک زندگی اسلامی در «حیات طیبه» حیاتی جدید، غیر از آن حیاتی است که دیگران زندگی می‌کنند. درواقع سبک زندگی در حیات طیبه، زندگی حقیقی و واقعی است نه مجازی. حیات طیبه و لقای پروردگار، هر دو، با ایمان و عمل‌صالح به‌دست می‌آید. از آن جهت که «حیات» سبب حرکت در همه موجودات است «حیات طیبه» نیز سبب شهود حق‌تعالی و سیر در تجلیات انوار الهی شده و سبک زندگی جدید و نورانی را برای آدمی به‌دنبال دارد. پژوهش در حیات طیبه که اصطلاحی قرآنی است و بررسی ویژگی‌های زندگی مرتبط با آن می‌تواند ما را به سبک زندگی مد نظر اسلام رهنمون کند.

علامه طباطبایی می‌نویسد: «معنای حیات طیبه این نیست که خداوند زندگی طبیعی و مادی او را خوب و پاکیزه می‌کند؛ زیرا زندگی طبیعی محکوم به زوال و دگرگونی است و این نمی‌تواند طیب باشد. بنابراین، خداوند پرهیزگاران را به زندگی جدیدی زنده می‌کند که آن غیر از زندگی است که به دیگران نیز داده است. خداوند در این آیه، نفرمود اگر کسی پرهیزگار بود و عمل خوب کرد، ما زندگی موجود او را پاکیزه می‌کنیم؛ یعنی تنها صفت زندگی او را که برای مثال، خبیث بود، به طیب تبدیل می‌کنیم، بلکه فرمود: ما او را به زندگی پاکیزه زنده می‌کنیم و از این تعبیر، استفاده می‌شود که مقصود از «حیات طیبه» زندگی تازه‌ای است که در حریم آن آلودگی راه ندارد و آثار حقیقی بر آن مترتب می‌شود» (طباطبایی، 1374، 12: 342). علامه طباطبایی آنگاه به آثار حیات طیبه اشاره می‌کند و می‌نویسد: پرهیزگاران در حیات طیبه دارای علم و قدرتی هستند که می‌توانند حقیقت اشیا را ببینند، از این‌رو، اشیا در نگاه آنان، به دوگونه حق و باطل نمودار می‌شود. آنان از امور باطل دوری می‌کنند که زندگی مادی دنیا و ظواهر فریبنده آن است و به عزت خداوند اعتزاز می‌جویند. وقتی عزت پرهیزگاران از خدا شد، دیگر وسوسه‌های شیطان و هوا و هوس‌های نفس اماره و فریبندگی‌های دنیا نمی‌توانند آنها را ذلیل کنند؛ زیرا دریافته‌اند که دنیا و نعمت‌هایش فنا‌پذیرند. صاحبان حیات طیبه دل در گرو پروردگار خویش سپرده‌اند و جز او را نمی‌خواهند و جز تقرب به درگاه او را دوست نمی‌دارند. آنها تنها از عذاب خدا در هراسند و برای خویشتن زندگی پاک و جاودانه‌ای سراغ دارند که جز پروردگار بخشنده و مهربان آن را اداره نمی‌کند و در مسیر زندگی خود، جز معصیت و نافرمانی خدا، همه چیز را جمیل و زیبا می‌بینند. وقتی انسان به چنین جایگاهی برسد، در نفس خود نور، کمال، قوت، عزت، لذت و سروری می‌یابد که نه می‌توان اندازه‌اش گرفت و نه می‌توان توصیفش کرد. و چرا اینگونه نباشد و حال آنکه او در حیاتی جاودانه و نعمتی فناناپذیر و لذتی خالص از درد و کدورت و سعادتی خالی از شقاوت غرق است؟ و این‌همه، آثاری است حقیقی و ماندگار از آن حیات طیبه. بنابراین، زندگی پاکیزه، حیاتی است خالص که هیچ خباثتی در آن نیست تا آن را فاسد و یا آثارش را تباه کند (همو: 12: 342-343).

چنین به‌نظر می‌رسد که علامه، بین رسیدن به حیات طیبه و زندگی دنیا ارتباط تنگاتنگی قائل شده است. رسیدن به حیات طیبه در گرو گذر از زندگی دنیا بوده و به هر اندازه که انسان در زندگی دنیا از امکانات خود برای رشد استفاده کند به همان اندازه به حیات طیبه نزدیک شده است. زندگی دنیا باید به مثابه پلی در نظر گرفته شود که آدمی از روی آن می‌گذرد. انسان نمی‌تواند روی پل بماند، دیر یا زود باید از آن بگذرد. پس زندگی دنیا پلی برای رسیدن به حیات طیبه است. فرستاده شدن پیامبران، نزول کتب آسمانی همگی برای این بوده که انسان را در زندگی دنیا به حیات طیبه رهنمون کند که زندگی ایده‌آل است.

راه‌های رسیدن به حیات طیبه و نقش آنها در بهسازی اجتماع

حیات طیبه بر دو پایه استوار است: «ایمان» و «عمل صالح»؛ «من عَمِلَ صالحا مِنْ ذکرٍ أو أُثنی و هو مؤمن فَلنُحیینهُ حیاةً طیبةً» (نحل: 97). فرد پرهیزگار و صالح از آرامش و صفای دل برخوردار است. قرآن در معرفی پرهیزگار می‌فرماید: کسی که در کردار‌هایش میانه‌رو است و از زندگیِ زجرآورِ تجملی، چشم و هم‌چشمی، اسراف و تبذیر پرهیز می‌کند، او پرهیزگار است؛ «و الذین إذا أنفقوا لَم‌یُسِرفوا و لم‌یقتُرُوا وَ کانَ بَینَ ذلک قواما؛ مؤمنان کسانی هستند که چون هزینه می‌کنند اسراف نمی‌کنند و خست نمی‌ورزند، بلکه میان این دو، راه اعتدال را می‌گیرند» (فرقان: 67)؛ و این همان اعتدال و اقتصاد؛ یعنی برنامه‌ریزی برای زندگی چه در اجتماع و چه در خانواده؛ چه توسط فرد و چه توسط دولت، است که زمینه‌ساز رسیدن به‌حیات طیبه و آرامشِ روحی و روانی ابدی است.

طبق همین آیه، حیات طیبه غیر از ایمان، به‌عمل صالح نیز احتیاج دارد؛ البته ایمان راستین، عمل صالح را به وجود می‌آورد و عمل صالح هم ایمان را زیاد می‌کند. هر گامی که پرهیزگار در راه انجام اعمال صالح بر می‌دارد به ایمان خود می‌افزاید و ازدیاد ایمان و رشد و پرورش روحی، کردار شایسته را به‌دنبال دارد. معیار برخورداری از حیات طیبه، ایمان و بردباری در جهاد با هواهای نفسانی است.

قرآن‌کریم در موارد دیگری نیز از عمل صالح، سخن گفته است و اصرار کرده که هر کس عمل صالح انجام دهد، برای خودش انجام داده و برای فرجام خود ذخیره کرده است. این فرجام خوش در آیه دیگری روشن‌تر آمده است: «مَنْ عَمِلَ سَیئَةً فَلا یُجْزى‌ إِلا مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنةَ یُرْزَقُونَ فیها بِغَیْرِ حِسابٍ» (غافر: ۴۰). از این آیه فهمیده می‌شود، هرکس چه مرد و چه زن کار بدی بکند همان مقدار مجازات می‌شود، اما هرکس کار نیک انجام دهد و ایمان داشته باشد فرجامی که برای خود کنار گذاشته جزایی بهتر از عملی است که انجام داده، یعنی همان بهشتی که درآن روزی بی‌حساب خواهد خورد. پس کار نیک و ایمان، دو شرط زندگی پاکیزه در دنیا و بهشت بی‌حساب در آخرت است. این نکته در آیه «الذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصالِحاتِ طُوبى‌ لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآب» (رعد: ۲۹) هم بیان شده است. این زندگی از سوی خدا به انسان پرهیزگار عطا می‌شود.

در مقابل کسی که بدی کند، به همان اندازه مجازات خواهد شد و در دنیا هم ممکن است از دارایی بسیاری برخوردار شود (هود: ۱۵) چراکه آخرت خود را به‌دنیا فروخته (بقره: ۸۶) و خواهان سعادت اخروی نیست. این دسته از افراد که زندگی و مرگ را به ماده، طبیعت و دهر نسبت می‌دهند (جاثیه: ۲۴) آرزوی عمر هزار ساله دارند (بقره: ۹۶) چون زندگی دنیا که همان مال، فرزند، طلا و دیگر بازیچه‌ها است (کهف: ۴۶) را بر زندگی آخرتی که حیات اصلی و جاویدان است (عنکبوت: ۶۴) ترجیح داده‌اند. از این‌رو، شاید امکانات خوبی داشته باشند اما در زندگی دنیایی خود هم عذاب می‌بینند و عذاب آخرتی آنان سخت‌تر خواهد بود (رعد: ۳۴).

بنابراین، اگر انسان پرهیزگار و معتقد به خداوند باشد، اما عمل صالح انجام ندهد و یا اگرچه عمل صالح انجام داده، عملش خالی از ایمان و عقیده باشد، به حیات طیبه نمی‌رسد. اما باید در نظر داشت که اثر ایمان و عمل صالح در راه‌یابی انسان به حیات طیبه، خود مقید و مشروط به هدایت است که در آیه 82 سوره طه بدان اشاره شده است. «وَ إِنى‌ِ لَغَفارٌ لمَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَالِحًا ثمُ‌ اهْتَدَی» و به‌طور یقین من آمرزنده كسى هستم كه توبه كرد و ايمان آورد و كار شايسته انجام داد، سپس در راه مستقيم پايدارى و استقامت ورزيد. براساس جایگاه نزول وارده در مورد آیه یادشده، مراد از اهتدی در این آیه، پذیرش ولایت رسول خدا صلی الله علیه و اهل بیت : است؛ ولایتی که خداوند تشریع و اطاعت آن را نیز واجب کرده است (طباطبایی، 1417، 14: 189).

قرآن‌کریم اصل و اساس آرامش واقعی را در ذکر الهی دانسته، نه در فرو نشستن جنگ‌ها. جامعه‌ای که آهنگ و قصد عمل صالح داشته باشد، جامعه‌ای زنده با بخش‌های پویا و سازمان‌های سازنده دارد و به‌طور یقین چنین جامعه‌ای بهره‌وری‌های مختلف اقتصادی- فرهنگی- اجتماعی را به‌دنبال داشته و جوانانش امید دارند و فاقد افسردگی‌های روحی هستند. در حقیقت ايمان نوعی علم و آگاهي همراه با عقيده قلبي است و نوعی باور بوده كه در اعماق جان انسان نفوذ مي‌كند و سرچشمه فعاليت‌هاي سازنده مي‌شود که اگر همراه با عمل صالح شود «حيات طيبه» را به بار مي‌آورد.

ایمانی که در قلب بسته شده و در عمل بروز داده شد، به سالم‌سازی اجتماع کمک می‌کند و دوستی و محبت را در جامعه ایجاد کرده و مردمی شاداب و پر‌انگیزه تربیت می‌کند. در برداشت سبک زندگی از قرآن، باید به ساعات نیایش، کار، آرمیدن، شیوه برخورد با نعمات الهی، مصیبت‌ها و گرفتاری‌‌ها، سهم دنیا و سهم آخرت در زندگی، تربیت و آداب فردی، خانوادگی و اجتماعی، نگاهی کلان داشت و کلیتی از سبک زندگی پرهیزگارانه را برای طبقات گوناگون جامعه عرضه کرد. اگرچه پیامبر خدا صلی الله علیه ، الگوی مردم است (احزاب: ۲۱)؛ اما نمی‌‌توان از هر فردی توقع داشت، همانند پیامبر و اولیای الهی زندگی کند، همان‌گونه که بین رسولان و انبیا تفاوت مقامی و فضیلت وجود دارد (بقره: ۲۵۳و اسراء: ۵۵).

تجلی سبک زندگی قرآنی در حیات طیبه

قرآن حیات دنیا و استفاده از نعم و امکانات آن را نفی نمی‌کند، بلکه دنیایی مورد مذمت قرآن است که بدون در نظر گرفتن آخرت برای برآورده کردن هوا و هوس‌ها زندگی دنیا، سپری شود. از این‌رو، پویندگان حیات طیبه، به زندگی دنیا و جلوه‌های آن از مال، زن و فرزند بی‌توجه نیستند. در حقیقت تجلی سبک زندگی قرآنی در مرتبه بالاتر و در حیات طیبه بروز پیدا می‌کند. حیات طیبه مرتبه‌ای از شناخت یقینی انسان است که پرهیزگاران خالص، در طی معرفت و عمل به‌دستورات قرآنی بدان موفق می‌شوند. ویژگی‌هایی که این حیات ممتاز در‌بردارد، عبارتند از:

1. زندگی به معنای واقعی: حیات طیبه از معنای واقعی زندگی پرده بر می‌دارد؛ زیرا اساس آن بر محوریت خداوند است. به دیگر عبارت تمام هدف انسان در این حیات، قرب الهی و خدا‌محوری است. از این‌رو، اطمینان و آرامش عمیقی در این زندگی حضور دارد که ناملایمات و سختی‌ها را تحمل‌پذیر کرده و نقاط مثبت زندگی را گسترش می‌دهد و این طرز تفکر منوط به قوت ایمان و انجام اعمال صالح است. حیات طیبه، زندگی زیبا را در خود دارد. پس از آن، انسان مشمول نعمت الهی قرارگرفته و مورد رضایت او واقع می‌شود. حیات طیبه انسان پرهیزگار را آماده می‌کند تا حقیقت اشیا را آن‌طور که هستند، ببیند و بتواند بین حق و باطل تمایز برقرار کند. زندگی در حیات طیبه قوی‌تر و دارای آثار بیشتری است.

2. برخورداری از مواهب دنیوی و اخروی: حیات طیبه زندگی آباد دنیوی را در پی دارد. منظور از آبادانی زندگی، رفاه کامل زندگی نیست؛ بلکه آسایش خاطر و انگیزه متعالی و تلاش وافر در زندگی است. توصیف خداوند از این زندگی به‌حیات طیبه بدین دلیل است که حیاتی است خالی از پلیدی و در آن انگیزه و تلاش انسان در محور خداوند بوده و از مواهب دنیوی و اخروی بهره‌مند می‌شود. خیر حیات طیبه بر دنیا و آخرت گسترده شده و برخورداران از آن در همین دنیا از آن بهره‌مندند: «فَعِندَ اللهِ ثَوابِ الدُنیا وَ الاخرَةِ؛ پس پاداش دنیوی و اخروی نزد خدا است» (نساء: 134).

3. معیار و میزان بودن: از آن‌رو که حیات طیبه، نهایت کمال الهی انسان است، به‌همین دلیل آن عالم و برخورداران از درجات آن، معیار و میزان است. راه یافتگان به حیات طیبه به اوج درجات کمال نایل می‌شوند و این به‌علت محور قرار دادن خداوند در تمام شئونات زندگی خود بوده و هدف قرار دادن خداوند در سیر حرکتی خود باعث رسیدن به این کمال شده است. این افراد در حقیقت، معیار و میزانی می‌شوند برای در راه ماندگان و این ویژگی خاص حیات طیبه بوده که در آن انسان به نهایت کمال می‌رسد.

4. علم: با پیشرفت علم و دانش در مظاهر هستی، حیات انسان تغییر کرده و انسان حیات تازه‌ای را تجربه می‌کند. بنابراین، از برتر‌ین شاخص‌های حیات طیبه، علم است. اهل بیت: معدن و منبع این علم و سرآمد اهل حیات طیبه‌اند؛ شاخصه کسانی‌که به حیات طیبه رسیده‌اند، ویژگی دارا بودن علم است. طبق آیه اِنما العِلمُ عِندَ الله، تمام علم نزد خداوند است. جامعه‌ای که سبک زندگیش بر طریق حیات طیبه باشد روندی علمی دارد و عقب‌افتادگی در این جامعه معنا ندارد. در چنین جامعه‌ای هیچ‌گونه هرج‌ومرجی وجود ندارد؛ چراکه همه اصول آن براساس علمی بوده که این علم در طی معرفت خداوند و عمل به‌دستورات قرآن میسر شده است.

5. نور: کسانی به حیات طیبه راه پیدا می‌کنند که دل و جان خود را صاف کرده و از همه تعلقات و تیرگی‌ها رها ساخته و آیینه‌گون شده باشند. اینها کسانی هستند که خدا را با تمام وجود درک کرده و آینه دار نور و نام او شده‌اند و در میان مردم با این نور حرکت کرده و مایه هدایت خلق هستند؛ «أَ وَ مَن کَانَ مَیتاً فَأَحْیینَاهُ وَ جَعَلْنَا لَهُ نُوراً یمْشِی بِهِ فِی الناسِ کَمَن مَثَلُهُ فِی الظلُمَاتِ لَیسَ بِخَارِج مِنْهَا» (انعام: 122). این‌چنین انسانی که به حیات طیبه رسیده در نفس خود به چنان نور و کمالی می‌رسد که نمی‌توان اندازه‌ای برایش معین کرد. این افراد به مقدار میزان درکی که از خداوند در وجود خود پیدا کرده‌اند، توان انعکاس نور را دارند و در جامعه با این نور، حرکت می‌کنند.

6. جایگاه راستی: در حقیقت جایگاه صاحبان حیات طیبه، قرب الهی و رسیدن به‌خدا است. در چنین جامعه‌ای ایشان راه درست را یافته، به جایگاه و موقعیت راستین می‌رسند و با حق به سر‌می‌برند، نه با فریب‌ها و سراب‌ها. «وَ قُلْ جاءَ الْحَق وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِن الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً» (اسراء: 81). زندگی معمولی انسان سرشار از سراب‌هایی بوده که آدمی برای خود ساخته و انسان بار‌ها گرفتار آن سراب‌ها شده و در آن غرق می‌شود. به هر اندازه که انسان بتواند راه راست را از سراب گونه‌های زندگی تشخیص دهد به همان اندازه به جایگاه راستی که از ثمرات حیات طیبه بوده، نزدیک می‌شود. در چنین جایگاهی انسان هرگز در پیشگاه خداوند به استکبار رفتار نمی‌کند؛ چراکه تمام هستی خود را ملک خدا دانسته و می‌داند که بدون حمایت الهی از هیچ‌یک از آنان برخوردار نمی‌گردد.

چگونگی تجلی حیات طیبه در عصر غیبت تا ظهور منجی

در عصر حاضر که عصر غیبت است، افراد جامعه با انواع بیماری‌ها و تهاجم‌های دینی و فرهنگی روبه‌رو هستند. بحران هويت با ابعاد مختلف آن، ارضاي غیرمنطقي غرایز و اميال دروني، باور‌ها و عقايد ناصحيح، ویژگی‌های روحي آشفته و سرگردان ازجمله عوامل روانی و ماهواره، افزایش مواد مخدر، تجملات، اندیشه کمال رفاهی و معیشتی و ... از عوامل اجتماعی است که امروزه افراد با آن مواجه هستند. در نهایت وجود این انحرافات به اینجا رسیده که خط زندگی واقعی محو شود و انسان‌ها سرگردان شوند. انحراف در معنااي عام، شامل هر نوع كنشي است كه با هنجارهاي پذيرفته شده جامعه هم‌نوايي ندارد، بلكه آنها را نقض می‌‌كند. مسئله پيشگيري از انحرافات اجتماعي از راهكار‌هايي است كه نقش اساسي در آن حوزه ايفا مي‌كند. در چنین جامعه‌ای با دو دسته از انسان‌ها برخورد می‌شود:

دسته اول: افرادی که در مسیر تهاجم فرهنگی قرار دارند و دچار بحران هویت شده‌اند. به این‌گونه افراد باید حیات طیبه آموزش داده شود تا زندگی خود را با محوریت توحید و انجام اعمال صالح سامان دهند تا افکار و رفتار پریشان آنان اصلاح گشته و در نتیجه آرامش حاصل گردد و آنان سربازانی برای امام زمان (عج) شوند.

دسته دوم: افراد مذهبی که به توحید و انجام عمل صالح اعتقاد دارند، اما در همه دوران و اوقات زندگی پایداری در آن ندارند. به این افراد تذکر داده می‌شود که بر مسائل حقه دین پایداری کرده و زمینه را برای بستر ظهور آماده کنند.

در دين اسلام، از ابزارهای تشويق، تنبيه، تبشير و انذار براي مقابله با این انحرافات كمك گرفته شده است. مجلسی ; در بحارالانوار آورده که حضرت عیسى علیه السلام فرمود: «لَن یلج مَلَکوتَ من لَم یولَد مَرتین»؛ به ملکوت آسمآنها راه نمى‌یابد، کسى که دو بار زاده نشود. طبق این روایت روشن می‌شود که رسیدن به حیات طیبه لازمه‌اش متولد شدن دوباره انسان در زندگی دنیا است. انسان باید در زندگی دنیا متولد شود و گوشت و پوست معنوی به‌خود بپوشاند تا بتواند به‌حیات ایده‌آل برسد که همان حیات طیبه است. در حقیقت تجلی حیات طیبه در زندگی انسان، وی را از تمام انحرافات نجات داده و زندگی سرشار از ناملایماتش را به زندگی سرشار از آرامش بدل می‌کند.

مطابق تفاسیر متعدد حیات طیبه در همین دنیا محقق می‌شود. دلیلی که برای این موضوع می‌آورند آن است که در قسمت دوم آیه می فرماید «وَ لَنَجْزِیَنَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» بدین معنا که هرکس ایمان داشته باشد و عمل صالح انجام دهد خداوند در دنیا به او حیات طیبه می‌بخشد و در آخرت نیز اعمالش را به بهترین نحو پاداش می‌دهد. علامه طباطبایی می‌نویسد: «اما با توجه به اینکه در دنبال آن، سخن از جزاى الهى به نحو احسن به میان آمده استفاده مى‌شود که حیات طیبه مربوط به‌دنیا است و جزاى احسن مربوط به آخرت» (طباطبایی، 1374، ‌12: 490- 497). مطابق با آیات قرآن لقا پروردگار متعال بالا‌ترین مصداق حیات طیبه خواهد بود. سوره مبارکه کهف آیه 110: «فَمَن کاَنَ یَرْجُواْ لِقَاءَ رَبِهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَ لَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِهِ أَحَدَا». پس هرکه به لقاى پروردگارش امید دارد، باید کارى شایسته انجام دهد و هیچ‌کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند.

در عصر امروز که عصر فرو رفتن در لذایذ زندگی دنیوی و دیگر انحرافات رسانه‌ای است، شناسایی حیات طیبه قرآنی، آلودگی‌های زمان حاضر را از زندگی محو کرده و آرامش را برای بشریت به ارمغان می‌آورد، این بشر همان است که به معنای واقعی، به علم و قدرت می‌اندیشد تا از آنها برای رفاه مردم جهان و کمالات مختلفشان استفاده کند. بنابراین اندیشه حیات طیبه به انزوا کشیدن بشر از صحنه جهانی نیست، بلکه به صحنه آوردن بشر با ابزار ایمان و عمل و قدرت است. عصر حاضر، با افرادی مواجه است که در ماه رمضان روزه و نمازشان را به‌جا می‌آورند و قلبی سرشار از محبت به اهل بیت: دارند؛ اما در دیگر ایام سال نمازشان اگر در اول وقت نبود یا گاهی خوانده نشد، چندان ناراحت نیستند، از موسیقی حرام هم نه تنها گریزان نیستند که آن را گاهی لازم هم می‌دانند!

پرسش این است که چرا عبادت‌ و زیارت‌ برخی در احیاهای شب‌های قدر متفاوت از دیگر رفتارهایشان در دیگر ایام است؟ این موضوع حاصل بی‌توجهی به چیست و راه حل آن چیست؟ این موضوع مربوط به دسته دوم از مردم است که پایداری بر امور دین ندارند. به این افراد باید تذکر داد که اگر حیات حقیقی را یافتند بر آن مداومت کنند و زمینه را برای ظهور امام زمان (عج) فراهم کنند که کامل‌ترین مصداق تجلی حیات طیبه است. شاه‌بیت بحث سبک زندگی قرآنی این است که احکام و معارف قرآن دارای منظومه‌ای به هم پیوسته است و پرهیزگار حقیقی آن است که به مجموعه این منظومه عمل کند؛ نه اینکه اعتقاد به برخی را داشته و آن را انجام دهد و دیگر تکالیف را رها کند. «أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتابِ وَ تَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذلِکَ مِنْکُمْ إِلاَ خِزْیٌ فِی الْحَیاةِ الدُنْیا وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یُرَدُونَ إِلى‌ أَشَدِ؛ آیا به بعضى از دستورات کتاب آسمانى ایمان می‌‌آورید، و به بعضى کافر مى‌شوید؟! براى کسى از شما که این عمل تبعیض در میان احکام و قوانین الهى را انجام دهد، جز رسوایى در این جهان، چیزى نخواهد بود و روز رستاخیز به شدیدترین عذاب‌ها گرفتار مى‌شوند» (البقرة: 85).

نمونه بارز سبک زندگی قرآنی، امر قرآن به نماز است، در قرآن در جایی امر به نماز کرده؛ (نور: 56‌) در جایی دیگر بیان می‌دارد که نمازگزار بودن، تنها لحظه‌ای ارتباط با خداوند نیست و این ارتباط باید در دیگر شئون زندگی او جریان داشته باشد. پیامبر خدا صلی الله علیه فرمودند: هرگاه زنی شوهرش را آزار دهد، هرچند تمام عمرش را روزه بگیرد و شب‌ها به‌عبادت پردازد، نمازش قبول نیست (مجلس، 1403، 73: 363). بر اساس این، سبک زندگی نمازگزار تنها خواندن نماز در اوقات آن نیست؛ بلکه باید نماز را در سرتاسر زندگی جریان دهد، با وجود این اگر نمازگزاران جامعه ما این سبک را در زندگی جاری کنند، چنان نماز برای دیگران زیبا جلوه می‌کند که نیاز چندانی به تبلیغ مستقیم نماز نیست. نماز امر مهم دین است و دیگر دستورات دینی هم، شبیه به نماز است و اجرای دستورات شریعت جامعه را سالم ساخته و می‌تواند مصداقی از حیات طیبه باشد و زمینه را برای ظهور حضرت فراهم کند.

اصالت اعتقاد به ظهور حضرت مهدی (عج) برای سالم‌سازی فرد و اجتماع است و حتی روایات فراوانی در منابع و اصول روایی و اعتقادی فریقین وجود دارد که گواه بر این عقیده است. مطابق با روایات رسیده، در عصر ظهور حوادث و رویدادهایی رخ خواهد داد که سخت‌ترین فتنه‌ها را در‌ بر خواهد داشت و این فتنه‌ها با ظهور امام زمان (عج) برطرف شده و انسانیت به تمام معنا در هستی به‌وجود می‌آید و زندگی بشریت در زمین دگرگون می‌شود. در اینجا به چند روایت اشاره می‌گردد:

در حدیثی که در منابع اهل سنت نقل شده، روایت شده که ابن‌داود از سعید خدری از پیامبر صلی الله علیه نقل کرده است که فرمودند: لاتقوم الساعه حتی تملا الارض ظلماً و عدواناً ثم یخرج من عترتی یا من اهل بیتی من یملاها قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً؛ قیامت بر پا نمی‌شود تا اینکه زمین پر از ظلم و جور شده باشد. سپس مردی از عترتم یا از اهل بیتم [تردید از راوی است] قیام می‌کند و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد؛ همان‌گونه که پر از ظلم و جور شده است (سیوطی، 1414، 7: 320 و حسینی مرعشی، 1406، 19: 652 و احمد بن حنبل، 1404، 3: 28). در روایت دیگری سیوطی در جامع‌الکبیر از حاکم نیشابوری در مستدرک آورده است که پیامبر صلی الله علیه فرمودند: ینزل بامتی فی آخرالزمان بلا شدید من سلطانهم حتی تضیق الارض عنهم فیبعث الله رجلا من عترتی فیملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلماً و جوراً، رسول اکرم صلی الله علیه فرمود: در آخر‌الزمان به امتم از سوی حاکم و سلطان آنچنان بلا و گرفتاری سختی می‌رسد که زمین با همه فراخی که دارد بر آنان تنگ گردد. پس خداوند مردی از عترت من برانگیزد که زمین را پر از عدل و داد کند، چنانکه پر از ظلم و جور شده بود (سیوطی، 1414، 8: 181 و المتقی الهندی، 1364، 14: 275).

در حدیث دیگری از طریق احمد نقل شده که پیامبر صلی الله علیه فرمودند: لو لم‌یبق من الدهر الا یوم لبعث الله تعالى رجلا من إهل بیتى یملوها عدلا کما ملئت جورا؛ اگر از دنیا جز یک روز باقى نماند، خداوند از خاندان من مردى را برانگیزد که آن را پر از عدل و داد کند همچنانکه پر از جور و ستم شده باشد.(ابوداوود، 1410، 6: 159 و حسینی مرعشی، 1406، 19: 653).

در کمال‌الدین از پیغمبر اکرم صلی الله علیه منقول است که فرمودند: به‌درستی که خلفا و اوصیای من و حجت‌های الهی بر خلق بعد از من دوازده نفرند، اولشان برادرم و آخرشان پسرم است. عرض شد: یا رسول‌الله برادرت کیست؟ فرمودند: علی بن ابی طالب. گفته شد: پسرت کیست؟ فرمودند: همان مهدی که زمین را از قسط و عدل پر کند، همچنان‌که مالامال از ستم و ظلم پر شده باشد. سوگند به‌حق که مرا بشارت‌دهنده فرستاد؛ اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماند، هر آینه خداوند آن روز را آنقدر طولانی کند، تا در آن خروج نماید (موسوی اصفهانی، 1385، 1: 160).

در حدیث دیگری پیغمبر صلی الله علیه فرمودند: مهدی از فرزندان من است نام او نام من و کنیه او کنیه من است. شبیه‌ترین مردم ازلحاظ خَلق و خُلق به من است، او را غیبت و حیرتی است که در آن، امت‌ها گمراه می‌شوند، سپس او مانند ستاره‌ای درخشان خواهد آمد و زمین را از قسط و عدل پر خواهد کرد چنانکه از ستم و ظلم پر شده باشد (همان، 1: 164).

حکومت حضرت صاحب‌الزمان (عج) کامل‌ترین مصداق تجلی حیات طیبه در دنیا است. از رسالت‌‌های تربیتی خانواده‌های مهدوی تربیت نسل مستعد و مهیا از نظر علمی و عملی برای یاوری و اجرای منویات امام زمان (عج) است. خانه‌های نورانی به نور ولایت و امامت، کانون تربیت سربازان امام زمان علیه السلام و عهده‌دار پرورش دادن یاوران جان بر کف برای حضرت هستند که تربیت دینی آنان بر اساس، قرآن و عشق پیامبر و آل پیامبر صلی الله علیه است. پیامبر اکرم صلی الله علیه در روایتی می‌فرمایند: «فرزندانتان را بر سه پایه و خصلت تربیت کنید: محبت قرآن، محبت پیامبرتان و اهل بیت او (متقی‌هندی، 1364، ۱۶: ۴۵۶). برای انجام این رسالت بزرگ ما از سه الگو و روش استفاده می‌کنیم:

٭ تربیت فرزند بر اساس اصول تربیتی کلی شرعی و عقلی؛

٭ تربیت فرزند بر اساس توصیه‌های خاص اهل بیت:؛

٭ تربیت فرزندان بر اساس الگوی صفات یاوران حضرت مهدی (عج) که این مورد در بخش بعد توضیح داده خواهد شد.

به‌وجود آمدن چنین جامعه‌ای و آمادگی مردم جامعه که متناسب با ظهور منجی باشد، ازجمله پرسش‌های مهم آن جامعه است. در عصر ظهور، ملت‌های جهان، زندگی معمولی را تجربه کرده و خلأ‌های آن و عدم پاسخ‌گویی به وجدان انسان و انسانیت و همچنین نبود آرامش حقیقی را لمس کرده‌اند. در چنین شرایطی که بر جامعه حکم فرما است انسان در پی برون‌شد از آن است.

چگونگی تجلی حیات طیبه در عصر ظهور

آگاهی کامل از جزییات و دستاورد‌های عصر ظهور برای کسی که پیش از ظهور زندگی می‌کند بسیار دشوار می‌نماید. تنها در پرتو روایات معصومین: و بر اساس استنباط علمای بزرگ از احادیث و قرآن می‌توان تا حدودی از این شاخصه‌ها و واقعیت‌ها پرده برداشت. ازجمله ویژگی‌های عصر ظهور، پدیدار گشتن رشد معرفتی و دانشی انسان است. البته این سخن به این معنا نیست که بشر پیش از ظهور، اندیشه، تعقل، تلاش و جست‌وجو برای دست‌یابی به حقیقت را نداشته است، بلکه منظور این است که بند‌ها گسیخته و دیده‌ها گشوده خواهد شد. امام باقر علیه السلام می‌‌فرمایند: هنگامی‌که قائم ما قیام کند، دست خدایی‌‌اش را بر سر بندگان می‌نهد، از آن پس خرد‌ها و دانش‌های آنان به هم می‌پیوندد و کمال می‌یابد (موسوی اصفهانی، 1385، 1: 121). تربیت نسل یاوران مهدی، بر اساس الگوی صفات یاران حضرت مهدی (عج) است. در روایات اهل بیت : به ‌مجموعه‌ای از خصلت‌ها و ویژگی‌های شخصیتی اصحاب‌المهدی پرداخته شده است. مطابق با آیات قرآن خداوند وعده داده است، کسانی‌که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند حکومت روی زمین را به آنها بدهد. از تأویل‌های این آیه شریفه دولت حضرت صاحب‌الزمان (عج) است. «وَعَدَ اللَهُ الَذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِنَنَ لَهُمْ دینَهُمُ الَذِی ارْتَضى‌ لَهُمْ» (نور: 55). خداوند به‌کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‌اند وعده می‌‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روى زمین خواهد کرد، همان‌گونه که به پیشینیان آنها خلافت روى زمین را بخشید و دین و آیینى را که براى آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد کرد.

فرات‌بن‌ابراهیم کوفی نقل کرده است که از عبدالله به محمد علیه السلام شنیدم که می‌فرمود: «آیه وَعَدَ اللَهُ الَذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَهُمْ فِی الْأَرْضِ ...» برای ما اهل بیت نازل شده است (حسینی مرعشی، 1406، 14: 376). امام صادق علیه السلام در روايتى فرمودند: تأويل و مصداق اين آيه هنوز نيامده است. هنگامى‌كه قائم ما قيام كند كسى كه او را درك می‌‌كند، تأويل اين آيه را مى‌بيند، هرآينه دين محمد صلی الله علیه به هر جايى كه شب برسد، مى‌رسد (همه كره زمين)؛ به‌صورتى كه هيچ مشركى بر روى زمين نخواهد بود؛ همان‌گونه كه خداوند فرمود: يعبدوننى ... (مجلسی، 1403، 51: 55). با توجه به این آیه، اسلام، دين آينده‌ى جهان معرفی شده و آينده‌ى تاريخ به‌سود پرهیزگاران و شكست سلطه‌ى كافران است و دين اسلام، تنها دين مورد رضايت الهى است که امنيت واقعى، در سايه‌ى حكومت این دين به‌وجود می‌آید. با توجه به آنچه در گذشته گفته شد که شرط اساسی حیات طیبه ایمان و عمل‌صالح با کنار هم قرار دادن این دو آیه و نگاه به شرایط تحقق آنها این نتیجه گرفته می‌شود که بهترین مصداق حیات طیبه در این دنیا حکومت عدل مهدوی(عج) است. حال که شروع حیات طیبه در دنیاست، پس نمایش سبک زندگی قرآنی از دنیا بوده و حتی از جزای نیکوی آخرت هم برخوردار است.

البته با نگاه به روایاتی که در مورد خصوصیات حکومت حضرت صاحب الزمان (عج) آمده است این معنا بیشتر به ذهن می‌رسد. در روایات از حکومت امام زمان (عج) تعبیر به مدینه فاضله شده است و با توجه به مشخصات و ویژگی‌هایی که برای این مدینه فاضله بیان کرده‌اند، نزدیکی مدینه فاضله و حیات طیبه برای ما روشن‌تر می‌گردد (طبرسی، 1360، 14: 45-48). در روایات برای یاران حضرت مهدی (عج) ویژگی‌هایی بیان شده که اهم آنها عبارتند از:

1.  خداجویی: خدا‌جویی و توحید‌گرایی سرلوحه عقاید و خصال یاران مهدی (عج) است. آنان خدا را به شایستگی شناخته و همه وجودشان غرق جلوه نور ایزدی است و ایمانی خالصانه در سینه دارند که شک و تردید با آنان بیگانه است. امام صادق علیه السلام درباره آنان می‌فرماید: مردانی که گویا دل‌هایشان پاره‌های آهن است، غبار تردید در ذات مقدس خدای، خاطرشان را نمی‌آلاید ... و از ناخشنودی پروردگارشان هراس دارند (مجلسی، 1403، 52: 308)؛

2.  عبادت و بندگی: از ویژگی‌های مهم یاران امام زمان علیه السلام عبادت و بندگی است. عبادت از دیدگاه یاران امام، نوعی معامله و داد و ستد نیست، بلکه عبادت آنان، عالی‌‌ترین واکنش سپاسگزارانه انسان در برابر خدا و عبادت آزادگان است. امام باقر علیه السلام می‌فرماید: گویا، قائم و یارانش را در نجف اشرف می‌نگرم، توشه‌هایشان به پایان رسیده و لباس‌هایشان مندرس گشته است. جای سجده بر پیشانیشان نمایان است (مجلسی، 1403، 53: 7). آنان در حقیقت روح بندگی و راز و نیاز با جانشان در هم آمیخته و همواره خود را در محضر خدا می‌بینند؛

3.  شجاعت: یاران مهدی (عج) دلیرمردند و جنگاوران میدان‌های نبرد و دل‌های آنان چون پاره‌های آهن است (همان). از انبوه دشمن هراس به‌دل راه نمی‌دهند. یاران مهدی قدرت چهل مرد را دارند آنان شیران میدان رزمند و جان‌هایشان از سنگ محکم‌تر است (صدوق، 1362، 2: 318)؛

4.  فرمانبر‌داری: ویژگی‌ دیگر یاران امام زمان علیه السلام اطاعت و فرمانبری از مولا و مقتدایشان است. آنان عاشقان مولای خود و فرمانبر‌ترین انسان‌ها هستند. امام حسن عسکری علیه السلام در آخرین روزهای عمر خویش، از یاران مخلص مهدی (عج) یاد کرده و فرمودند: قومی به آستانه‌ات گرد آیند که خداوند آنان را از سرشتی پاکیزه و گرانبها آفریده است. به فرمان‌های دینی فروتن‌اند و سیمایشان به نور فضل و کمال آراسته، آیین حق را می‌پرستند و از حق پیروی می‌کنند (مجلسی، 1403، 52: 308)؛

5.  عدالت: از ویژگی‌های یاران امام زمان علیه السلام عدالت است. عدالت که در رعایت حقوق دیگران و پرهیز از هرگونه ستم ظهور می‌کند، زینت یاران مهدی علیه السلام است. از شاخصه‌های مهم حکومت جهانی عدالت است (متقی هندی، 1364، 14: 264). کارگزاران و سربازان او نیز باید عدالت‌گرا باشند.

شمارش این صفات در روایات و گاه قرآن به معنای حرکت در مسیر تربیت چنین نسلی و الگو قرار دادن این شیوه است، قرآن شش صفت برای یاوران حضرت مهدی (عج) بر می شمارد: «یَا أَیُهَا الَذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَهُ بِقَوْمٍ یُحِبُهُمْ وَ یُحِبُونَهُ أَذِلَةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ وَ لاَ‌یَخَافُونَ لَوْمَةَ لاَئِمٍ...» (مائده: 54). ای کسانی که ایمان آورده‌اید هر کس از شما که از دین خود باز‌گردد، باکی نیست پس به زودی خداوند قومی را می‌آورد که:

1.  خدا ایشان را دوست دارد؛

2.  آنان نیز خدا را دوست می‌دارند؛

3.  در مقابل پرهیزگاران فروتن هستند؛

4.  در مقابل کافرین سرسختند؛

5.  در راه خدا جهاد می‌کنند؛

6.  از ملامت هیچ ملامتگری نمی‌هراسند.

ازجمله مصادیق این روایت یاران حضرت مهدی (عج) هستند (طیب، 1378، 4: 398). با توجه به ضرورت سبک‌گزینی و احیای اصول زندگی، تبیین سلوک مهدوی نیز از دیگر مباحثی است که جهت معاصر‌سازی اسوه‌های اسلامی مطرح و بیان گردیده است. از یکسو دچار شدن به روزمرگی و از سویی تقلید کورکورانه سبک زندگی غربی که هیچ تناسبی با سبک زندگی اسلامی ندارد؛ لزوم پیاده‌سازی سبک زندگی اسلامی را دو چندان می‌کند. سبک زندگی‌ای که باید هرچه بیشتر ما را به جامعه مهدویت نزدیک کند.

نتیجه‌گیری

در قرآن، سبک زندگی ویژه برای انسان‌ها با عنوان «حیات طیبه» یاد شده است. از آنجا که حیات حقیقی از آن خداوند متعال بوده و حیات و کمال بشر در راستای خداوند است، به‌همین دلیل جهان خلقت که مظهری از رحمت خداوند است به‌عنوان مسیری است که از طریق آن هر موجودی به‌کمال خویش می‌رسد که همان مقام قرب و مقام خلیفه‌اللهی است. خداوند انسان را به‌حیات طیبه رهنمون کرده که آن حیات بر اصل ایمان و عمل صالح استوار و آثارش در بهبود روابط خانواده و اجتماع اثر می‌گذارد. توجه انسان‌ها به ایمانی که در قلب بسته شده و در عمل بروز دارد به سالم‌سازی اجتماع کمک می‌کند. از این‌رو، افراد مختلف، این نوع حیات را مقصد خویش قرار داده و براساس ظرفیت و استعداد خویش به‌سمت آن تلاش‌های مختلفی انجام می‌دهند. ظهور حیات طیبه در دوران قیام حضرت مهدی (عج) در سایه معرفت حجت خدا تحقق پذیرفته و سبک زندگی و تربیت نسل متناسب با عصر ظهور، بر اساس الگو قرار دادن صفات یاران حضرت در زندگی فردی و اجتماعی محقق خواهد شد. از رسالت‌های مهم تربیتی خانواده‌های مهدوی در عصر غیبت، تربیت نسل مستعد برای یاوری و اجرای منویات امام زمان (عج) است. توجه به حیات طیبه و پایداری در ایمان و عمل صالح جامعه را در مسیر تلاش برای ظهور منجی آماده می‌کند. زندگی دنیا پلی برای رسیدن به حیات طیبه است. مطابق آیات و روایات متعدد، حیات طیبه در همین دنیا محقق می‌شود. حال که شروع حیات طیبه در دنیاست، پس نمایش سبک زندگی قرآنی از دنیا بوده و حتی از جزای نیکوی آخرت هم برخوردار است.

فهرست منابع

1. قرآن‌کریم.

2. نهج البلاغه.

3. ابن‌حنبل، احمد (1404ق) مسند، به تحقیق احمد محمد شاکر، مصر، مؤسسه الکتب الشقافیه.

4. ابن‌عاشور، محمد بن طاهر (1999 م) التحرير و التنوير، تونس، دار بوسلامة للنشر و التوزیع.

5. پور‌امینی، محمدباقر (1392) سبک زندگی؛ منشور زندگی در منظر امام رضا علیه السلام ، مشهد، انتشارات: قدس رضوی.

6. جوادی‌آملی، عبدالله (1375) تفسیر موضوعی قرآن‌کریم، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجا.

7. حسینی‌مرعشی، نورالله (1406ق) احقاق الحق، قم، نشر مکتبه آیت‌الله مرعشی.

8. راغب، حسین (1375) مفردات، مکتبه المرتضویه، تهران.

9. سجستانی، ابوداود بن اشعث (1410ق) سنن ابی داود، تحقیق سعید محمد اللحام، بیروت، انتشارات: دارالفکر للطباعه و النشر و التوضیح.

10. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر (1414ق) جامع الاحادیث: للجامع الصغیر و زوائده و الجامع الکبیر، دمشق، چاپ عباس احمد صقر و احمد عبدالجواد.

11. طباطبايى، محمدحسين (1374 ق) الميزان فى تفسير القرآن، بيروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات.

12. طبرسى، فضل بن حسن (1372) مجمع البيان فى تفسير القرآن، انتشارات: ناصر خسرو، تهران.

13. طبری، محمدبن جریر (1412 ق) جامع البیان فی تأویل القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیه.

14. طیب، سید عبدالحسین (1378) اطیب البیان، تهران، انتشارات: اسلام.

15. عروسی الحویزی، عبد علی بن جمعة (1373) نورالثقلین، قم، مؤسسه اسماعیلیان.

16. فاضل قانع، حمید (1392) سبک زندگی بر اساس آموزه‌های اسلامی (با رویکرد رسانه‌ای)، قم، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما.

17. قرشى، سيدعلى‌اكبر (1371) قاموس قرآن، تهران دار الكتب الإسلامية.

18. ــــــــــــــــــ (1377) احسن الحدیث، تهران، انتشارات: بنیاد بعثت.

19. قرطبی، ابن‌رشد (1405 ق ) الجامع لاحکام القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیه.

20. كلینی، محمد‌بن‌یعقوب (١٣٨٨ق) الكافی، تصحیح علی‌اكبر غفاری، دارالكتب الاسلامیه، تهران، انتشارات: الثالثه.

21. متقی هندی، علی ابن حسام الدین (1364 ق) کنزالعمال، دائرة المعارف العثمانیة، بعاصمة حیدرآباد.

22. مجلسى، محمدباقر (1403 ق) بحارالانوار، الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، مؤسسه‌ى دارالوفاء، بيروت.

23. مدرسی، سید محمد تقی (1419 ق) من هدی القرآن، تهران: دار محبی الحسین.

24. مصباح، محمدتقی (1380) قرآن‌شناسی، تحقیق محمد رجبی، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى;.

25. مصطفوی، حسن (1361) التحقیق فی کلمات القرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه.

26. مکارم شیرازی، ناصر (1382) نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه.

27. موسوی اصفهانی، محمدتقی (1385) مکیال المکارم، قم، انتشارات: مسجد مقدس جمکران.



[1]. کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث-masoud.t.m1990@gmail.com.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

بررسی تطبیقی سبک زندگی غربی و اسلامی

بررسی تطبیقی سبک زندگی غربی و اسلامی

پژوهش حاضر کوششی در جهت استخراج و بررسی تطبیقی و تحلیلی سبک زندگی در غرب و اسلام است. به بیانی دقیق‌تر هدف کلی این پژوهش، بررسی تطبیقی سبک زندگی غربی و اسلامی است...
نقش خانواده در گسترش سبک زندگی اسلامی

نقش خانواده در گسترش سبک زندگی اسلامی

ضرورت شکل‌گیری فرهنگ دینی، ذهن را به سبک زندگی خانواده که نخستین آموزشگاه فرد است، رهنمون می‌سازد؛ خانواده با نقش‌های تربیتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی می‌تواند در اصلاح سبک زندگی تأثیرگذار باشد. سبک زندگی اسلامی...
سبک زندگی و فرهنگ ازدواج

سبک زندگی و فرهنگ ازدواج

در این مقاله سعی شده با تبیین مفاهیم سبک زندگی و زندگی اسلامی - ازدواج در ادیان - کشورها و فرهنگ‌های مختلف بررسی، موانع و مشکلات موجود در مسیر ازدواج را بیان کرده و پیشنهاداتی برای ازدواج و تشکیل زندگی مطابق فرهنگ و آموزهای دینی و اسلامی ارائه شود...
چرایی و چگونگی تبدیل ضد ارزش به ارزش در سبک زندگی

چرایی و چگونگی تبدیل ضد ارزش به ارزش در سبک زندگی

آنچه ما در اینجا به دنبال آن هستیم، این است که چرا گاهی یک ضد ارزش در نظر مردم آن جامعه به‌صورت ارزش تلقی می‌شود؛ ازاین‌رو با استفاده از روش تحقیق استنتاج منطقی در پی بیان احتمالاتی چون تحول در سرشت آدمی، باورهای نادرست، تغییر در نفس فعل، تقلید نابه‌جا، وسوسه‌های نفسانی، عدم اعتقاد قلبی و برخی علت‌های نسبی دیگر خواهیم بود.
Powered by TayaCMS