دکترعلی نقی فقیهی[1]
حسن نجفی[2]
چكيده
هدف این پژوهش، بررسی شیوههای مستقیم(کلامی) و غیرمستقیم (غیرکلامی) کاربردیسازی امر به معروف و نهی از منکر در تعلیم و تربیت دانشآموزان است تا بتوان از این طریق آنان را در مقابل تهاجمات فرهنگی و اعتقادی مصون نگه داشت. روش انجام این پژوهش، تحلیل اسنادی بوده و به منظور گردآوری دادههای لازم جهت دستیابی به اهداف پژوهش، منابع و متون موجود و مرتبط با موضوع امر به معروف و نهی از منکر تهیه شده و روشهای آن با استفاده از فرمهای فیشبرداری از منابع و با شیوه کیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. از نتایج این پژوهش این است که نهادینه شدن و اشاعة امر به معروف و نهی از منکر در تعلیم و تربیت، مستلزم شناخت کامل مصادیق معروف و منکر، شرایط و مراتب آنها و از همه مهمتر گزینش روشهای مناسب با توجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روانی دانشآموزان است. برترین روش، تلفیق روشهای مستقیم و غیرمستقیم است که باید توسط دستاندرکاران نظام آموزشی، طی فرایند طراحی، تدوین و اجرای برنامههای درسی اتخاذ شده تا برون دادههای نظام تربیتی طبق ضوابط الهی تربیت شوند.
واژگان کلیدی: امر به معروف، نهی ازمنکر، شیوههای کاربردیسازی، تعلیم و تربیت.
مقدمه
در جهان کنونی، رفتار انسان در قالب فناوری رفتار و مهندسی ژنتیک شکلیافته و زندگی اخلاقی بشر در اثر تزلزل نظامهای ارزشی و انحلال مبانی مقدسات، مورد تهدید قرار گرفته و انسان با بحرانهای گوناگون اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و معرفت دینی مواجه شده است (یوسفیان، 1386، 28).
مسائل ذکر شده از یک سو معلول گناهان و رفتارهای ناصوابِ خلاف فطرت بوده و از سوی دیگر محصول بیتوجهی افراد به حقوق فطری خویش در امر و نهی شرعی نسبت به گناهان و خطاهای دیگران است (بسیج، 1389، 22). راه گریز از این بحرانها، روی آوردن عمیق و عاشقانه به روشهای تربیتی اسلام و قرآن است که سعادت دنیا و آخرت انسان را تأمین میکند. از جمله این روشها، میتوان به «امر به معروف و نهی از منکر» اشاره نمود که روشی اصلاحی برای زندگی فردی و اجتماعی است؛ بدین معنا که جامعه را به مسیر درست هدایت میکند تا در راه رسیدن به اهداف آرمانی و انسانی، دچار انحراف نشود؛ به عبارت دیگر، سیستمی هشداردهنده است که همیشه انسان را از لغزش و خطا برحذر میدارد و راه را از بیراهه متمایز میسازد؛ البته قابل توجه است که استفاده از این شیوه و عمل میتواند به روشهای گوناگون و به اقتضای وضعیت جوامع و به تناسب معروف و منکر، اعمال شود و در صورت پیوند یافتن با فرهنگ عمومی، اثرات محسوسی را از خود بر جای بگذارد (شرف الدین، 1388، 63).
برای بیان اهمیت این فریضه و آثار اجتماعی آن میتوان به آیه«کُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ»(آل عمران،110) اشاره کرد،؛ در این آیه، فریضة مذکورمقدم بر ایمان به خدا و شاخص بهترین امت معرفی شده است، همچنین آیه « وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»(آل عمران،104)، عاملانِ آن را به رستگاری مژده میدهد. امام علی (ع) درباره اهمیت این موضوع میفرمایند: «و ما اعمال البر كلّها و الجهاد في سبيلِ الله عند الامر بالمعروفِ و النهي عن المنكر الاّ كنفثهِ في بحرٍ لُجّي»(نهج البلاغه، حکمت، 374)؛ تمام كارهاي نيك و حتي جهاد در راه خداوند، در برابر امر به معروف و نهي از منكر، چون قطرهای است در برابر دریاهای پهناور. همچنین امام خمینی (ره) در باب این فریضه فرمودهاند: «امر به معروف و نهی از منکر از والاترین و شریفترین واجبات هستند و به وسیله آنها دیگر واجبات برپا میشوند» (موسوی خمینی، 1385، 2، 285). با عنایت به اهمیت فریضه امر به معروف و نهی از منکر در اسلام و با توجه به تغییر کارکرد مدارس قرن حاضر، از تربیت افراد متخصص به پرورش شهروندانی مسئول و رشدیافته در ابعاد گوناگون، لازم است روش های مستقیم(کلامی) و غیر مستقیم(غیرکلامی) که در این مختصرذکر شده است، توسط دستاندرکاران تعلیم و تربیت، بهویژه برنامهریزان درسی در سطح طراحی ملی و معلمان که مهمترین عنصر در قبال دانشآموزان هستند، اجرا شوند. تا دانشآموزان که در آینده، ادارهکنندة بخشهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و اداری کشور هستند در مسیر هدایت الهی قرار گرفته و جامعه اسلامی آکنده از معارف و عاری از منکرات شود.
با توجه به مباحث فوق، مسئله اساسی پژوهش حاضر بدین قرار است که مناسبترین شیوههای مستقیم (کلامی) و غیرمستقیم (غیرکلامی) کاربردیسازی امر به معروف و نهی از منکر در تعلیم و تربیت دانشآموزان چیست؟
روش پژوهش
در پژوهش حاضر، منابع و متون مرتبط با امر به معروف و نهی ازمنکر گردآوری و در راستای سؤال پژوهش، مورد بررسی واقع شده است. از اینرو روش انجام پژوهش، تحلیل اسنادی است. در این پژوهش اسنادی سعی میشود اسناد و مدارک موجود مرتبط با موضوع پژوهش به منظور پاسخگویی به سؤالات پژوهش مورد استفاده قرار گیرند (هومن، 1385، 153).
جامعه و نمونه پژوهش
جامعه پژوهش حاضر، شامل منابع و متون موجود و مرتبط با مبانی نظری و کاربردی امر به معروف و نهی از منکر است و از میان منابع، مواردی که ارتباط بیشتری با سؤال پژوهش داشتند بهعنوان نمونه انتخاب شدند.
ابزار گردآوری دادهها
در پژوهش حاضر به منظور گردآوری دادهها از فرمهای فیشبرداری منابع و اطلاعات استفاده شده است.
مفاهیم
معروف و منکر
«معروف» از ماده «عَرَفَ» و به معنای «شناخته شده بهعنوان خوبی» است و به آن دسته از سنتهای رایج در جامعه اطلاق میشود که عُقلای جامعه آنها را به خوبی میشناسند؛ به بیان دیگر، فعلی است که با عقل، شرع و اصل اخلاقی رایج در جامعه مغایرت نداشته باشد (راغب اصفهانی، 1416، 331) و «منکر» به معنای «ناشناخته»، «زشت و بد» تبیینشده وعبارت است از فعلی که عقول صحیح و شرع به زشتی وقبح آن حکم نمایند (همان، 505).
امر به معروف و نهي از منكر
شیخ صدوق (ره) در توضیح مفهوم امر به معروف و نهي از منكر می فرمایند: « امر به معروف، واداشتن دیگران به پیروی از اوامر خداوند و نهی از منکر، مانع شدن از انجام گناهان به صورت زبانی یا عملی است» (صدوق، 1348، 137).
شرایط وجوب
وجوب این فریضه علاوه بر وجود شرایط عمومی که برای همه تکالیف بیان شده، به چهار شرط اختصاصی زیر موکول شده است:
الف) علم و آگاهي به معروف و منكر
فردي كه به امر به معروف و نهي از منكر ميپردازد، ضروری است معروفها (واجبها و مستحبها) و منكرها (حرامها و مكروهها) و نيز شرايط وجوب امر به معروف و نهي از منكر را بشناسد تا در امر و نهي دچار اشتباه و يا گناه نشود. امام صادق (ع) در این زمینه میفرمایند: «صاحب الامر بالمعروف یحتاج إلی ان یكون عالمًا بالحلال والحرام»؛آمر به معروف دركار خود، نیازمند به شناخت حلال و حرام است (گیلانی، 1377، ترجمه مصباح الشریعه، 272).
ب) احتمال تأثیر
دومین شرط بدین معنا است که در انجام امر و نهی، احتمال تأثير بر دیگران وجود داشته باشد؛ زیرا هدف اصلی این فریضه، تحقق معروفها و جلوگیری از وقوع یا رفع منکرات است.
ج) استمرار گناه
منظور زمانی است که فرد بر انجام گناه اصرار داشته باشد و به طور مستمر آن را مرتکب شود. در این صورت، ضروری است وی از ادامه عمل نامطلوب نهي شود.
د) خالی از مفسده بودن
انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر، مفسدههای همچون ضرر مالی، جانی و آبرویی برای آمر یا ناهی نداشته باشد (مطهری، 1390، 49؛ موسوی خمینی، 1385، 470؛ خراسانی، 1389، 53؛ حلی، 1408، 1، 342؛ نراقی، 1373، 397 – 394؛ بنی هاشمی خمینی، 1376، 2، 461).
مراتب
امر به معروف و نهي از منكر دارای مراتب سهگانه است که اگر با عملی به مرتبه پایینتر، مقصود حاصل شود، عمل به مرتبه بعدی جایز نیست. این مراتب عبارت است از: الف)مرحلةقلبی: ابراز و اظهار انزجار قلبی و ناراحتی درونی به وسیله حالات چهره در صورت مشاهده عمل منکر و یا ترک معروف. ب)مرحلة زبانی: ابراز و اظهار نگرانی بهصورت زبان گفتاری و تلاش برای هدایت فرد از طریق موعظه و ارشاد. ج)مرحلة عملی: اقدام عملی و فیزیکی برای جلوگیری از منکر وبرپایی واجب (نوریها، 1382، 150-149)؛ البته این امر، باید بهگونهای اجرا شود که سبب رنجش خاطر مخاطب نشود و وی را در مقام لجاجت قرار ندهد، شایان ذکر است که استفاده از قوة قهريه براي همگان جايز نيست و در کشور اسلامي وظيفة حکومت است (صافی گلپایگانی، 1375، 37؛ شریفی، 1391، 137-136).
شرایط و خصوصیات آمر به معروف و ناهی از منکر
با توجه به اینکه امر به معروف و نهي از منكر از فرایض بزرگ اسلامی است و آثار گستردهای را به دنبال دارد، ضروری است کسانی که به اجرای این فریضة الهی اقدام میکنند، دارای ویژگیهای ارزندهای باشند تا سخن آنان در مخاطبان تأثیرگذار باشد و زمینه هدایتشان را فراهم نماید. در روایات اسلامی ویژگیها و صفات متعددی برای این افراد ذکر شده است که به اختصار به آنها اشاره میشود: 1. شناخت نسبت به معروفها و منكرها؛ 2. پایبندی به اررزشها؛3. اجتناب از برداشتهای شخصی؛4. صبر و بردباري؛ 5. بینا بودن نسبت به نیرنگهای نفسانی و حیلههای شیطانی؛ 6. گذشت و برخورد كريمانه؛ 7. در نظر گرفتن خشنودی و ثواب الهی؛ 8. بینش نسبت به عیبهای خویش؛ 9. پرهيز از خودپسندي؛10. قدردانی از پذیرش مخاطبان (مرکز تحقیقات اسلامی سپاه، 1372، 55-50).
روش
یکی از سرفصلهای مهم و کارگشا در تربیت اسلامی، مباحث مرتبط با روشهای تربیتی است؛ مقصود از «روش»، راه و طریقهای است که میان اصل و هدف امتداد داشته باشد و عمل تربیتی را منظم کرده و به هدف برساند (هوشیار، 1335، 18)؛ به عبارت دیگر روشهای تربیتی، وظایف عملیِ فردی را که تحت تربیت قرار میگیرد، مشخص نموده و به مربی کمک مینماید تا مناسبترین شیوه را به اجرا بگذارد (احمدی، 1387، 149).
با توجه به اینکه مکاتب مختلف تربیتی، روشهای گوناگونی را ارائه میکنند، دین مبین اسلام روشهای خاصی را در قرآن و سنت برای تربیت انسانها ارائه میدهد تا با آگاه نمودن افراد از خود و جهان اطراف به تربیت همه جانبة شخصیتشان بپردازد وجامعهای بر اساس برادری، برابری، حق و قانون ایجاد نماید (احمدی، 1387، 13). یکی از روشهای مهم تربیتی اسلام، تشویق و ترغیب افراد به امور خیر و ممانعت از انجام کارهای نادرست «امر به معروف و نهي از منكر» است که به شیوههای گوناگونی قابل آموزش هستند. در ادامه به شیوههای کاربردیسازی امر به معروف و نهي از منكر دردو دستة کلی مستقیم (کلامی) و غیرمستقیم (غیرکلامی) پرداخته میشود.
1)شیوههای مستقیم (کلامی)
روش مستقیم تبلیغ ظاهری و فعّال مربی، به وسیله گفتار و امثال آن است که متربّیان را نوید میدهد، در صورت انجام معارف و ترک منکرات و دارا بودن تقوای الهی در دنیا، مورد ستایش ودر آخرت مشمول پاداش خداوند واقع میشوند و در صورت روی آوردن به منکرات و عدم تمایل به انجام معارف، دچار کیفری ناخوشایند خواهند شد (احمدی، 1387، 216). در این روشها ضمن مطالعه جوانب امر، آثار و نتایج کار پیشبینی شده، طرفین تجارب خود را مطرح کرده و فردِ تحتِ ارشاد،خود متوجه بدی یا خوبی عمل خویش شده و به کاری اقدام یا از انجام کاری خودداری میکند (شریعتمداری، 1365، 142).
الف) شیوه گفت وگوی دوجانبه
هیچ ابزاری به اندازه قدرت، بیان در خدمت بشر نبوده است. هدف از این شیوه، ارتقای سطح تربیت، فرهنگ، ترویج فضایل اخلاقی و تعظیم شعائر اسلامی در متربیّان است (موسوی کاشمری، 1386، 61). ازاینرو، ضروری است مربی در نقش آمر و ناهی ضمن درک ظرفیتهای روانی مخاطب و لحاظ موقعیت، به گفتوگوی مؤثر بپردازد تا اطلاعات، اندیشهها و عقاید صحیح به دانشآموز انتقال یابد و نگرشها و باورهای نادرست فرد به چالش کشیده شوند. برای این اقدام باید کلمات و سخنان را به زیباترین شکل استفاده کند؛ زیرا کلام، آینه مفاهیم و معانی است و هرچه این آینه مصفاتر باشد به همان میزان بر صراحت، شفافیت و نفوذِ مفاهیم و معانی در دانشآموز خواهد افزود (باقری، 1390، 161).
ب) شیوه مشفقانه و محبّتآمیز
مقوله محبّت و تأثیرگذاری آن، از اعجابانگیزترین امور در عالم است که بر آدمیان تأثیر گذاشته و ناخودآگاه آنان را به خود جذب مینماید و به چیزی تعلق میگیرد که دارای خیر و خوبی باشد (فلاح رفیع، 1391، 42). این شیوه برخورد، سیره مستمر پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) بوده است؛ آنان با این روش، مردم را به دین خدا جذب و دلها را بهسوی خود و هدایتهای دینی خویش متوجه کرده و قلبهای سخت را نرم و منعطف میساختند و متربّی را به جوهرة وجودی خویش که عبودیت حق است، واقف میساختند تا در دشوارترین اوضاع بر مصائب و منکرات فائق آیند. مورد استقبال قرار گرفتن این شیوه به این سبب است که متربّی، دلسوزیِ آمر یا ناهی را بر اثر محبّتهای مشاهده شده به خوبی احساس میکند و رابطهای سرشار از عطوفت با مربی خویش برقرار میسازد (اسماعیلی یزدی، 1385، 192). امام خمینی (ره) نیز در باب اهمیت این روش میفرمایند: «به همه محبّت کنید؛ با محبّت میشود منحرفها را مستقیم کرد» (موسوی خمینی، 1378، 8، 331).
ج) شیوه تکریم شخصیت
از سرمایههای فطری که بر اساس مشیّت الهی در باطن هر کس نهاده شده، غریزة «حُب ذات» و توجه دادن انسان به مقام و موقعیت خویش است (قرائتی، 1391، 182)؛ این روش، احترام به شخصیت دانشآموز را سرلوحة کار خویش قرار میدهد تا اعتماد به نفس مخاطب را برانگیخته و تقویت کند و او را به ارزش وجودی خویش واقف ساخته و به عرصة معارف اسلامی رهنمون سازد؛ بنابراین دانشآموزی که به قدر کافی در مدرسه از اکرام و احترام برخوردار است، روحیهای طبیعی و روانی متعادل خواهد داشت؛ اما در مقابل در صورت برخورد توهینآمیز، وی جبههگیری کرده و محبّتهای آمر و ناهی را نمیپذیرد، حتی با آن به عنوان خصم برخورد مینماید. بنابراین ضروری است که مربی و راهنما با احترام با افراد برخورد کند و زمینه مناسبی برای پذیرش تربیت دینی و اخلاقی ایجاد نماید (اشتهاردی، 1372، 279).
د) شیوه تحریک ایمان(احساس تکلیف)
احساس تکلیف، هر فردی را قادر به انجام تکالیف دشوار میسازد و وی را برای مسلّط شدن به امواج خفیف درونیاش توانا میکند. استفاده از شیوه حاضر، محدود به کسانی است که ایمان به دل آنان راه یافته باشد؛ به عبارت دیگر مقصود این روش، پدید آوردن جنبشی است که حاصل آن برانگیختگی عمیق درونی دانشآموز بوده و امکان ایستادگی در برابر فشارها و مقتضیات محیطی را برای وی فراهم میآورد (باقری، 1390، 155-153).
ه) شیوه تشویق و تنبیه
«تشويق» در لغت به معناي آرزومند كردن، به شوق افكندن و راغب ساختن و در اصطلاح عبارت است از استفاده از امور مطلوب و مورد درخواست فرد، پس از انجام عمل است كه براي افزايش يا تثبيت عمل در فرد صورت ميگيرد؛ اما «تنبيه» در لغت از مصدر تفعيل به معناي بيدارنمودن، آگاهانيدن، بيداري از خواب و آگاهي پس از خواب غفلت آمده است. معناي اصطلاحيِ تنبيه، عبارت است از: استفاده از محركهاي آزاردهنده براي فرد پس از انجام عمل است كه براي كاهش يا حذف رفتار صورت ميگيرد (شریفی، 1389، 93). حضرت علي (ع) درباره نقش پاداش و كيفر الهي در تربيت انسانها ميفرمايند: «إِنَّ اللَّه سبحانَهُ وضَعَ الثَّواب علَي طَاعتِهِ و الْعِقَابَ علَي معصِيتِهِ زيادةً لِعِبادِهِ عنْ نِقْمتِهِ و حِياشَةً لَهُم إِلَي جنَّتِه» (نهج البلاغه، حكمت، 368)؛ همانا خداوند پاداش را بر اطاعت و كيفر را بر نافرماني قرار داد تا بندگان را از عذابش برهاند. اگر دانشآموز بداند که رفتار درست وی دارای اثر و نتیجة خوبی است به تکرار آن رفتار تشویق میشود وچنانچه بداند که انجام یک رفتار نادرست به نتیجة دردناکی میانجامد از آن عمل اجتناب مینماید. ثواب و عقاب یا پاداش و کیفر از لوازم یادگیری و برای تحریک فرد به انجام کار صحیح و جلوگیری از رفتار نادرست استفاده میشود (حجتی، 1386، 188).
و) شیوه تذکر و یادآوری
برخورداری انسان از شئون مختلف، بهطور طبیعی او را در معرض فراموشی (نسیان) قرار میدهد. جایگاه تذکر و یادآوری در اندیشه اسلامی بس رفیع است بهنحوی که قرآن کریم به پیامبر (ص) خطاب میکند: «فَذَكِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّكْرَى»(اعلی، 9)؛ یادآوری کن که یادآوری، ثمربخش است. بنابراین ضروری است انسان را که فراموشکار است و گاهی از حاصل کارهای خویش غافل میشود، متذکر بعضی از وظایف نمود و به او یادآوری کرد که چه میکند و به چه نتیجهای رهنمون است. بر اساس این شیوه، لازم است مربی بدون آسیب رساندن به شخصیت دانشآموز، برای جلب توجه وی به امور نیک و پرهیز از اعمال زشت، تذکر را پیش رو قرار دهد و اعتقادات و اصول فراموش شده را بازسازی نماید (علوی، حاج غلامرضایی، 1391، 119).
ز) شیوه تبشیر
تبشیر، مظهری از فضل و رحمت است و یکی از مهمترین ابزار انبیاء در مسیر دعوت خویش بوده و در آیات فراوانی(60 آیه) مشتقات بشارت ذکر شده که آن عبارت است از: «بشارت دادن به عطایایی که پس از به دوش گرفتن تکالیف به فرد ارزانی خواهد شد» (باقری، 1390، 169). از مهمترین نتایج تبشیر برای فرد میتوان به این موارد اشاره نمود: نخست، در پیشگاه خداوند محفوظ مانده و هیچ کاری از او فوت و فراموش نخواهد شد«وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَلِكَ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا» (مریم، 64) و بیکم وکاست در لوح اعمالش ثبت میشود «وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِراً وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً»(کهف، 49) و دوم، پاداش آن بهصورت بسیار انبوه به وی خواهد رسید«قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ»(زمر، 10) و خود نیروی محرک و پُر قدرتی خواهد ساخت که تحمل هر مشکلی را در راه کسب مقامات معنوی و انسانی آسان خواهد نمود. با توجه به نتایج شگفتانگیز این شیوه، مربی باید از آن برای مقاومسازی دانشآموز در قبال تهدیدات اعتقادی و تهاجمات فرهنگی و سوق به سوی معارف اسلامی استفاده کند. البته قابل توجه است که لحاظ کردن سن دانشآموز برای این امر ضروری است؛ زیرا تبشیر مستلزم نوعی آیندهبینی است؛ لذا هرگاه فرد در سنین پایین باشد، باید دامنه تبشیر برای او کوتاهتر در نظر گرفته شود تا فرد سریعتر به محصول نهایی دست یابد (باقری، 1390، 170؛ موسوی کاشمری، 1386، 111).
ح) شیوه انذار
«انذار» به معنای هشدار دادن و متوجه ساختن فرد از نتیجة کارهایی است که در آینده رخ مینماید و مایة عذاب او خواهد بود (موسوی کاشمری، 1386، 114). امام صادق (ع) میفرمایند: «کسی که بداند خدا او را میبیند و گفتار او را میشنود و به آنچه از کارهای خوب و بد انجام میدهد آگاه است و این دانایی، او را از کارهای بد بازدارد، چنین شخصی از مقام پروردگار خود خائف و نفس خویش را از پیروی هوای نفس باز داشته است» (کلینی، 1344، 1، 70). بر این اساس مربی باید به آگاه کردن دانشآموز از عواقب اعمال نامطلوبش اقدام نماید و او را از آن برحذر دارد. امام خمینی(ره) با بهرهگیری از این روش میفرمایند: «عواقب امور را بسنجید؛ عقبههای خطرناکی که دارید، به یاد آورید؛ از فشار قبر، عالم برزخ، مشکلات و شدایدی که به دنبال آن است، غفلت نکنید» (موسوی خمینی، 1386، ترجمه شیفکانلومیلان، 33).
ط) شیوه نکوهشی
اجرای این شیوه پس از بینتیجه بودن روشهای مستقیم فوق، امکانپذیر میشود؛ بهگونهای که مربی در نقش ناهی با در نظر گرفتن ضوابط و شرایط اسلامی و دوری از هرگونه کینهتوزی، ناسزاگویی و حفظ کرامت و عزّت انسانی، میتواند به نکوهش اعمال و رفتار دانشآموز بپردازد و تلنگری در اعماق وجود او که غرق در بیتوجهی به معارف الهی شده، وارد سازد (خسروی زادنبه، 1386).
2) شیوههای غیرمستقیم(غیرکلامی)
روش غیرمستقیم شیوهای است که مربی باید خود به آنچه که معتقد است، عامل باشد. امام صادق (ع) در اهمیت این شیوه و توصیه به آن میفرمایند: «کونوا دُعاهً لِلنّاسِ بِغَیرِ اَلسِنَتیکُم» (حرعاملی1414، 11، 194؛ قمی، 1363، 2، 278)؛ مردم را بهجز زبانهایتان دعوت (به دین)کنید. در این روش، شخص مربی پیام خویش را نه باصراحت، بلکه به صورتی آن را به فرد یا گروه مورد تربیت منتقل میکند که دانشآموز یا گروه مورد نظر، خطاب را متوجه خود احساس میکنند؛ به عبارت دیگر، اینگونه یادگیری و تربیت به صورت پنهان صورت میگیرد و در شکلگیری شخصیت دانشآموز بسیار مؤثر بوده و دامنة گستردهای دارد (احسانی، 1388، 30).
الف) شیوه الگویی
الگو، نمونه و مصداق عینی آرمانها و آرزوهای انسان است. شیوة الگویی، یکی از روشهای تربیتی است که مورد تأیید پیشوایان دینی و مکاتب الهی قرار گرفته و مسائل تربیتی را از حالت تحمیل و القایی بیرون میآورد و خودِ دانشآموز، حرکت بهسوی آمر و ناهی را برمیگزیند. نقش الگو در هریک از علوم وکمالات انسانی این است که جویندة آن میفهمد وصول به هدف، همچنان که برای افراد مورد قبول او هموار شده است، برای او نیز ممکن خواهد بود و او از تردید و نگرانی نجات مییابد (مصباح یزدی، 1387، 48-46). قرآن کریم در مورد کسانی که میخواهند در جهت کمالات انسانی قدم بردارند، میفرماید: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا» (احزاب، 21)؛ رسول خدا برای شما اسوة نیکویی است و برای کسی که امید به خدا و روز واپسین بسته و بسیار در یاد خداست. الگو شدن در اخلاق و عمل و نقش اساسی آن در تربیت، دایرة وسیعی دارد و شامل کانون خانواده تا معلمان و مربیان آموزشی و پرورشی و مراکز تعلیم و تربیت و مسئولان عالی نظام میشود. امام خمینی (ره) از سه گروه: پیامبران و اولیای معصوم (ع)، علمای ربانی و شهیدان، الگوبرداری کرده و در زندگی خویش بهکار میبستند (الهامی نیا، 1386، 48-47).
ب) شیوه عمل
این روش از مؤثرترین شیوههای غیرمستقیم است. دعوت عملی به خوبیها از دعوت زبانی بسیار نتیجه بخشتر است؛ زیرا عطر دلانگیزِ عمل از فرسنگها راه، مشام مشتاقان را سرمست میکند و باران بهاری آن،کویر تشنه جان آدمیان را سیراب میسازد و بوستانی از ریاحین جانافزا و گلهای شورانگیز میرویاند (فلاحرفیع، 1391، 40). به عبارت دیگر، فاقد شی، نمیتواند معطی شی باشد؛ یعنی اینکه کسی که چیزی را نداشته باشد، نمیتواند به دیگران انتقال دهد؛ پس آمر خود باید به آن چه متربّی را تربیت میکند، مهذب باشد تا بتواند دانشآموزان را تهذیب نماید (رشیدپور، 1390، 56). از دیدگاه امام خمینى (ره) نیز کسى که متصدى امر به معروف و نهى از منکر، مىشود باید فردى وارسته، صالح و عالم باشد و پیش از اصلاح دیگران، به اصلاح خود همّت گماشته باشد و قبل از توصیه به دیگران، در عمل به اسلام پیشدستى نماید (موسوی خمینی، 1378، 10، 268).
ج) شیوه ایفای نقش
روش ایفای نقش را میتوان برای تجسم عینی موضوعاتی که برای نمایشنامه مناسب هستند، بهکار گرفت. در این روش، ضمن آنکه دانشآموز در شناخت و درک دیگران تجربههایی میاندوزد، از حالت خودمحور بودن نیز فاصله میگیرد (کارتلج، 1369، ترجمه نظری نژاد، 154). مربی باید بر اساس هدف، سن و توان متربّی، موضوعی اخلاقی یا دینی انتخاب و با مهارت لازم، وی را جهت ایفای نقش آماده سازد و خود، نقش هدایتکننده را ایفا نماید تا متربّی از طریق مشاهده یا ایفای نقش، فضائل اخلاقی موجود در نقش را فراگرفته و از رذائل نیز مصون بماند (صفوی، 1387، 237-236).
د) شیوه برگزاری مراسم دعا و نیایش
دعا و نیایش، گرایش روح آدمی به مبدأ هستی است که به صورت یک تفرع، درخواست کمک یا تأمل و کشف و شهود، بروز میکند و روان انسانی را به آستانه خداوند عروج میدهد (کارل، ترجمه دبیری، 1385)؛ به عبارت دیگر، دعا یکی از گنجینههای غنی و سرشار از معارف اصیل و فضایل دینی، اخلاقی و کلامی و همنوا با نوای فطرت و راهنمایی است که جهت تعدیل و هدایت خواستههای انسان بهسوی مقصد و مأوایی حقیقی انجام میشود (علوی، حاج غلامرضایی، 1391، 118-117). مربی باید ضمن تأکید بر اهمیت دعا و برگزاری مراسم در مناسبات دینی، از متربّی بخواهد با دقت روی مضامین و محتوای دعا بیندیشد؛ زیرا مضمون دعاها با بیانی بسیار شیوا، جذاب و لطیف، مرز میان ارزشهای دینی و ضد ارزشها را نمایان میسازد. شهید مطهری (ره) در ذیل در اهمیت دعا و نیایش میفرمایند:«دعا هم طلب است و هم مطلوب، هم وسیله است و هم غایت، هم مقدمه است و هم نتیجه و به همین دلایل است که اولیاء خدا هیچچیز را به اندازه دعا خوش نداشته اند» (مطهری، 1391، 226).
ه) شیوه تمثیل و تشبیه معقول به محسوس
«تمثیل»، بیان یک موضوع بهصورت و شکل دیگری است؛ به نوعی که بین دو موضوع، شباهت و قرابت وجود داشته باشد و با بیان آن، موضوع اول، مشخص و روشنتر شود (راغب اصفهانی، 1416، 462). تمثیل، شیوهای است که مربی برای رساندن آراء و افکار معقول خویش به دانشآموز یا گروه مورد نظر، وجهة سخن خود را در پرده کنایه معرفی مینماید. بدینصورت متربّی خود را با مخاطب همردیف و مشترک دانسته و به تفکری عمیق فرو میرود و ارزشهای نهفته در تمثیل را فراگرفته و از ضد ارزشها دوری میجوید (موسوی کاشمری، 1386، 92).
و) شیوه بیان قصه و سرگذشت اقوام و ملل
از جمله شیوههایی که قرآن کریم برای ترغیب انسانها به دینداری، ارشاد و هدایت به صلاح و درستی بهکار برده است، تاریخ و سرگذشت گذشتگان و بیان وقایعی است که بر آنها گذشته است؛ ضمن روشن کردن طریقة زندگی و روش کار آنها به آگاهی از تاریخ ملتها و آشکارسازی اعمال صحیح و نادرست پیشینیان کمک مینماید (رکنی، 1375، 47). «داستانگویی» شیوهای است که در عین جذابیت و همراه کردن شنونده با خود، زمینهای عاطفی برای قبول اغراض داستان را فراهم مینماید (دیلمی، آذربایجانی، 1387). افلاطون در ارزش و اهمیت داستانها در تربیت کودک میگوید: «باید پرستاران و مادران متوجه باشند، پرورشی که روح اطفال به وسیله حکایات حاصل میکند، به مراتب بیش از تربیتی است که جسم آنها به وسیله ورزش پیدا میکند»(عطاران، 1375، 123). با توجه به غنی بودن ادبیات و تاریخ کشورمان، مربیان با استفاده از این روش میتوانند در جذب دانشآموزان به تعقل و تفکر درباره مفاهیم و اصول دینی و اخلاقی سود جویند (سادات، 1388، 14).
ز) شیوه عفو
این شیوه که آموزههای اسلامی تأکید زیادی بر آن کردهاند، ریشه در اصل رحمت داشته و بر این نکته اعتقاد دارد که به محض ارتکاب خطا از سوی دانشآموز، مربی نباید وی را مورد مجازات قرار دهد؛ بلکه میتواند فرصتها و زمینههای لازم را برای اصلاح او فراهم نماید. خداوند در آیه ده سوره مبارکه ابراهیم نیز به این شیوه اشاره میکند و میفرماید: «يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى قَالُواْ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا تُرِيدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَآؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ»؛ خداوند شما را به مغفرت و آمرزش از گناهان فرا میخواند و میخواهد از تعجیل در عقاب درگذرد و شما را به اجل معین بمیراند.
ح) شیوه پاداش
این شیوه ایجاب میکند که اگر دانشآموز به عمل مطلوبی (هر چند ناچیز) اقدام کند، مربی آن را بیپاسخ نگذارد؛ خداوند در آیه23 سوره مبارکه شوری ضمن اشاره به این روش میفرماید: «وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ»؛ هرکه کار نیکو انجام دهد ما به نیکوییاش میافزاییم؛ بر اساس این روش برای پاداش دادن به فردی که تن به تلاش داده و سعی خود را ابراز کرده باید براساس فضل رفتار کرد و بهترین اعمال او را معیار قضاوت قرار داد و کمبودهای جانبی را نادیده گرفت. استفاده مربی از این شیوه دانشآموز را با شوق و انگیزه مضاعف به حرکت بهسوی کسب معارف و دوری و پرهیز از منکرات رهنمون میسازد (باقری، 1390، 172).
ط) شیوه تقبیح زشتی، بدون مشخص کردن مخاطب
بر اساس این شیوه ضروری است که آمر و ناهی برای انتقال پیام تربیتی و اصلاحی خویش، صاحبان یک صفت یا کار زشت را که در مجلس او حضور دارند به صورت مبهم ذکر کند و نامی از کسی به میان نیاورد؛ سپس در تقبیح آن صفت یا کار ناشایست با آنها سخن بگوید. از خصوصیات این روش آن است که دانشآموز بدون تأثیرات و نفوذ شخصیتها در قضاوت خود، آزادانه درباره زشتی یا خوبی یک رفتار خاص به داوری مینشیند و نگاه خود را تنها به عمل خویش معطوف میدارد و نسبت به وجود یا عدم آن در خود به درستی میاندیشد (موسوی کاشمری، 1386، 91).
ی) شیوه تغافل
«تغافل» تظاهر عمدی به غفلت در برابر مشاهده عمل یا رفتاری تأمل برانگیز، با در نظر گرفتن عزّت متربّی است (حسین زاده، 1388، 66). بر این اساس هرگاه مربی شاهد عملی یا رفتاری باشد که تأمل برانگیز است، باید آن را به نحو مطلوبی توجیه کند، مگر آنکه شواهد به حدی برسد که راه هرگونه توجیه موجهی بسته شود. تغافل باید به امید اصلاح افراد یا برای رعایت ضعف متربّی و یا حفظ آبرو، عزّت و شخصیت متربّی انجام شود (افخمی اردکانی، 1386، 22). امام علی (ع) نیز در باب این شیوه میفرمایند: «عَظّموا اَقدارَکم بالتغافُلِ عَن الدَنِيّ مِن الاُمورِ؛ قدر و منزلت خویش را از طریق تغافل نسبت به امور پیش پا افتاده بزرگ دارید» (مجلسی، 1403ق، 78، 64).
آثار اصلاح گرایانة امر به معروف و نهي از منكر
از پیامدهای اجرای این واجب در دانشآموزان میتوان به افزایش احساس مسئولیت نسبت به انجام الزامات و فرائض دینی، آگاهی روزافزون به معارف اسلامی و شناخت عمیقتر و دقیقتر آنها، شکوفایی روح تعهد جمعی ومشارکت اجتماعی درمقابله با تهاجمات فرهنگی، زمینهسازی برای ترویج ارزشهای متعالی و کارهای نیک، اجرای بیشتر و بهتر قوانین و رد درخواستهای نامعقول دیگران، کاهش تدریجی جرایم و انحرافات اجتماعی اشاره نمود (شرف الدین، 1388، 63؛ میناگر،1390، 150).
موانع اجرای امر به معروف و نهی از منکر
ازجمله عوامل متعددی که مانع اجرای امر به معروف و نهی از منکر میشوند میتوان به تلاشهای مختلف اهل منکر، کمکاری و بیتفاوتی و راحتطلبی دانشآموزان، خجالت، ترس از ضرر، انحرافات فکری، توقع نابجا، بیمسئولیتی، ناامیدی در رسیدن به هدف، نداشتن صبر و شکیبایی و...، اشاره نمود (عابدی میانجی، 1390، 101).
جمعبندی
امر به معروف و نهی از منکر، به منزله بخشی از سیاستهای نظارتی و کنترلی دین مبین اسلام برای برقراری نظم عمومی در جامعه اسلامی، نقش محوری و مهمی را در افزایش التزام همگانی به رعایت ارزشها و هنجارهای پذیرفته شده اجتماعی ایفا میکند. تحقق این مهم و بهرهگیری از این ظرفیت، مستلزم سیاستگذاری، برنامهریزی، نهادسازی و تمهید مقدّمات و شرایط لازم اجرایی است. بدیهی است ایران اسلامی به اقتضای ضرورتهای ناشی از انقلاب اسلامی و تلاش در مسیر جامعهسازی منطبق بر فرهنگ اسلامی، باید به صورتی برنامهریزی شده و ساختاری، اقدامات لازم را در جهت احیاء، ترویج و بسترسازی عملی برای اجرایی شدن «امر به معروف و نهی از منکر» در عرصههای مختلف انجام دهد؛ زیرا این فریضه، عنصر مکمل فرایند جامعهپذیری و تعلیم و تربیت دینی به حساب میآید. نظام تعلیم و تربیت که از عوامل و کارگزاران مهم جامعهپذیری و اجتماعیشدن محسوب میشود، نقش بسیار مهم و بیبدیلی را در انتقال فرهنگ، تقویت ارزشها و هنجارها و بهطور کلی بسترسازی مناسب برای اجرایی شدن این فریضه در سطوح مختلف حیات اجتماعی دانشآموزان ایفا میکند.
با توجه به اینکه فريضة الهي «امر به معروف و نهي از منكر» نقش تأثيرگذاري در شكلگيري رفتار ديني بين دانشآموزان داشته و بهعنوان عاملي بازدارنده و تعاليبخش، مسير دستيابي به كمال و شكوفايي معنوي را هموار میسازد، ضروری است سیاستگذاران و برنامهریزان درسی در سطوح کلان و معلّمان در سطح اجرایی و عملیاتی نظام تعلیم و تربیت، در اجرای این فریضه، علاوه بر شناسایی، تغییر، مصداقیابی، بیان و تبلیغ ارزشها و ضدارزشهای عقلی و شرعی، به تعمیق و تثبیت (با استفاده از روشهای مستقیم و غیرمستقیم) نیز اهتمام ورزند.
بهمنظور بسترسازی،کاربردیسازی و نهادینه شدن امر به معروف و نهي از منكر پیشنهاد میشود نظام تعلیم و تربیت با بهکارگیری تلاشی همهجانبه در حیطههای طراحی و تدوین برنامههای درسی در حوزة ترویج فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر، تبیین فرهنگ عاشورا جهت الگودهی تأثیرگذار، الگوبرداری از مدارس مؤفق حوزههای علمیه، برگزاری مسابقات مقالهنویسی، داستاننویسی و دیگر آثار پژوهشی و هنری، آموزش استفاده صحیح از ابزارهای ارتباطی، احیا و بازسازی فرهنگ انتظار در دانشآموزان، برگزاری کارگاههای آموزشی برای اولیای مدرسه بهویژه معلمان، جهت آگاهی از شرایط و مراتب امر به معروف و نهی از منکر، تهیه، توزیع و ارزشیابی بستههای دانشافزایی در حیطه شیوههای مستقیم (کلامی) و غیرمستقیم (غیرکلامی) کارآمد برای معلّمان با هدف اجرای بهینه امر به معروف و نهی از منکر، زمینهساز سعادت و سلامت تمام ابعاد جامعه شود.
منابع
* قرآنکریم؛ ترجمه مهدی الهی قمشهای؛ قم: سپهر نوین، 1386.
* نهجالبلاغه؛ ترجمه محمد دشتی، قم: جمال، 1387.
1. احمدی، احمد؛ « اصول و روشهای تربیت در اسلام»؛ چ ششم، اصفهان: دانشگاه اصفهان، 1387.
2. احسانی، محمد؛ «تربیت دینی خانواده»؛ معرفت؛ شماره18، قم: مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1388.
3. اسماعیلی یزدی، عباس؛ «فرهنگ تربیت»؛ چ دوم، قم: مسجد مقدس جمکران، 1385.
4. افخمی اردکانی، محمدعلی؛ «تبیین روشهای تربیت اجتماعی در نهجالبلاغه»؛ فصلنامه نهج البلاغه؛ شماره22-21، تهران: بنیاد نهج البلاغه، 1386.
5. اشتهاردی، عبدوس؛ «فرازهایی برجسته از سیرة امامان شیعه»؛ قم: تبلیغات اسلامی، 1372.
6. الهامینیا، علیاصغر؛ «سیرة اخلاقی- تربیتی امام خمینی(ره)»؛ چ ششم، قم: زمزم هدایت، 1386.
7. باقری، خسرو؛ « نگاهی دوباره به تربیت اسلامی»؛جلد اول، چ بیست و ششم، تهران: مدرسه،1390.
8. بسیج، احمدرضا؛ « امر به معروف و نهی از منکر و حقوق شهروندی»؛ معرفت، شماره151، قم: مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1389.
9. بنیهاشمی خمینی، محمدحسن؛ «توضیح المسائل مراجع، مطابق با فتاوای دوازده نفر از مراجع معظم تقلید»؛ جلد دوم، چ دوم، قم: دفترانتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1376.
10. جعفربن محمد(ع)؛ « مصباح الشریعهو مفتاح الحقیقه»؛ ترجمه عبد الرزاق گيلانى؛ تهران: پیام حق، 1377.
11. حجتی، محمدباقر؛ «اسلام و تعلیم و تربیت»؛ چ چهاردهم، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1386.
12. حرعاملی، محمدبن حسن؛ «وسائل الشیعه»؛ بیروت: آل البیت، 1414ق.
13. حسین زاده، علی؛ «همسران سازگار، راههای سازگاری»؛ چ هفتم، قم: مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1388.
15. حلی، جعفر بن حسن؛ «شرايع الاسلام في مسائل الحلال و الحرام»؛ به کوشش سید صادق شیرازی، تهران: استقلال، 1408ق.
16. خراسانی، علی؛ «پرسمان قرآنی امر به معروف و نهی از منکر»؛ چ دوم، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1389.
17. خسروی زادنبه، مهدیه؛ «شیوههای امر به معروف و نهی از منکر در سیره معصومین(ع)»؛ پایاننامه کارشناسیارشد، قم: دانشگاه قم، 1386.
18. دیلمی، احمد و آذربایجانی، مسعود؛ «اخلاق اسلامی»؛ چ پنجاه و سوم، قم: دفتر نشر معارف، 1387.
19. راغب اصفهانی، حسین؛ «مفردات الفاظ قرآن»؛ بیروت: 1416ق.
20. رشیدپور، مجید؛ «آشنایی با تعلیم و تربیت اسلامی با تاکید بر روشها»؛ تهران: انجمن اولیا و مربیان، 1390.
21. رکنی، محمدمهدی؛ «لطایفی از قرآن کریم(برگزیده از کشف الاسرار و عده الابرار)»؛ چ هشتم، مشهد: آستان قدس رضوی، 1375.
22. سادات، محمدعلي؛ «راهنماي پدران و مادران»؛ جلد1، چ نوزدهم، تهران: دفتر نشرفرهنگ اسلامي، 1388.
23. شرفالدین، حسین؛ «نقش رسانههای جمعی در گسترش امر به معروف و نهی از منکر»؛ دوفصلنامه الاهیات اجتماعی؛ سال اول، شماره1، قم: مؤسسة شیعه شناسی، 1388.
24. شریعتمداری، علی؛ «تعلیم و تربیت اسلامی»؛ تهران: نهضت زنان مسلمان، 1365.
25. شریفی، عنایت ا...؛ «روشهای تربیت اخلاقی در نهجالبلاغه»؛ فصلنامه آفاق دین، سال اول، شماره2، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی، 1389.
26. شریفی، احمدحسین؛ «آیین زندگی، اخلاق کاربردی»؛ چ یکصد و یکم، قم: معارف،1391.
27. صافی گلپایگانی، لطف ا... ؛ «راه اصلاح یا امر به معروف و نهی از منکر»؛ چ دوم، قم: اسلامی، 1375.
28. صدوق، ابو جعفر محمدبن علی بن الحسین بابویه القمی؛ «الخصال»؛ تصحیح علی اکبر غفاری، تهران: مکتبه الاسلامیه، 1348.
29. صفوی، امان ا...؛کلیات روشها و فنون تدریس؛ چ چهاردهم، تهران: معاصر،1387.
30. عابدی میانجی، محمد؛ «با قرآن در بهار قرآن»؛چ اول، قم: نورالسجاد، 1390.
31. عطاران، محمد؛ «آراء مربیان بزرگ مسلمان درباره تربیت کودک»؛ چ چهارم، تهران: مدرسه، 1375.
32. علوی، حمیدرضا وحاج غلامرضایی، مهناز؛ «روششناسی آموزش ارزشهای اخلاقی و دینی»؛ دوفصلنامه اسلام و پژوهشهای تربیتی، سال چهارم، شماره دوم، قم: مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1391.
33. فلاح رفیع، علی؛ «روششناسی الگو در انتقال ارزشها»؛ دوفصلنامه اسلام و پژوهشهای تربیتی؛ سال چهارم، شماره دوم، قم: مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1391.
34. قرائتی، محسن؛ «امر به معروف و نهی از منکر»؛ چ بیست و چهارم، تهران: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1391.
35. قمی، شیخ عباس؛ «سفينه البحار ومدينه الحكم والاثار»؛ تهران:کتابخانه سنایی، 1363.
36. کارتلج، میلبرن، جیاف؛ «آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان»؛ ترجمه محمدحسین نظری؛ چ اول، مشهد: آستان قدس رضوی، 1369.
37. کارل، الکسیس؛ «انسان موجودی ناشناخته»؛ترجمه پرویز دبیری؛ تهران: مهرافروز، 1385.
38. کلینی، محمدبن یعقوب؛ «اصول کافی»؛ تهران: علمیه الاسلامیه، 1344.
39. مجلسی، محمدباقر؛ «بحارالانوار»؛ چ چهارم، بیروت: مؤسسة الوفاء، 1404ق.
40. مرکز تحقیقات اسلامی سپاه؛ «امر به معروف و نهی از منکر»؛چ دوم، تهران: بسیج پاسداران، 1372.
41. مصباح یزدی، محمدتقی؛ «اخلاق در قرآن»؛ تحقیق و نگارش محمدحسین اسکندری، جلد دوم، چ ششم، قم: مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1387.
42. مطهری، مرتضی؛ «ده گفتار»؛ چ سی و چهارم، تهران: صدرا، 1390.
43. ــــــــــــــــ ؛ «بیست گفتار»؛ چ سی و پنجم، تهران: صدرا، 1391.
44. موسوی خمینی، روح ا...؛ «تحریرالوسیله»؛ جلد2، چ اول، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1385.
45. ـــــــــــــــــ.؛ «صحیفه نور»؛ تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1378.
46. ــــــــــــــــ ؛ «جهاد اکبر یا مبارزه با نفس»؛ ترجمه رسول شیفکانلو میلان، چ اول، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)،1386.
47. موسوی کاشمری، مهدی؛ «روش های تربیت»؛ چ دوم، قم: بوستان کتاب، 1386.
48. میناگر، عبدالرضا؛ «اخلاق و تربیت اسلامی»؛چ پنجم، قم: ابتکار دانش، 1390.
49. نراقی، احمد؛ معراج السعاده؛ تهران: دهقان، 1373.
50. نوریها، حسنعلی؛ «امر به معروف و نهی از منکر در آستانه هزاره سوم»؛ چ اول، قم: میثم تمار، 1382.
51. هوشیار، محمدباقر؛ «اصول آموزش و پرورش»؛چ سوم، تهران: دانشگاه تهران، 1335.
52. هومن، حیدرعلی؛ «راهنمای عملی پژوهش کیفی»؛ چ اول، تهران: سمت، 1385.
53. یوسفیان، نعمت ا...؛ «تربیت دینی» ؛ چ اول، قم: زمزم هدایت، 1386.
[1]E-mail: an-faghihi@qom.ac.ir دانشیار دانشگاه قم و مدیر موسسه مطالعاتی مشاوره اسلامی
[2]E-mail: hnajafih@yahoo.com دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه ریزی درسی دانشگاه شاهد