در پایان روایت شریفة عنوان بصری - که مرحوم آیتالله قاضی و علامه طهرانی و دیگر بزرگان دستور به مداومت قرائت آن میدادند - و پس از آنکه حضرت امام صادق (ع) توضیحاتی را برای عنوان بیان میفرمایند، از آن حضرت چنین روایت مینمایند: «قم عنی یا ابا عبدالله فقد نصحت لک و لاتفسد علی وردی فانی امرو ضنین بنفسی و السلام علی من اتبع الهدی[1]؛ ای أبا عبدالله، از نزد من برخیز؛ چرا که من شرط خیرخواهی را دربارة تو بجا آوردم و آنچه لازم بود بیان نمودم؛ برخیز و ورد من (قرآن و اذکاری را که بجا میآورم) را بر من فاسد نکن؛ زیرا من مردی هستم که بر خودم ضنینم و نسبت به حساب عمر و وقتم مواظبت دارم که هدر نرفته و بیهوده تلف نشود و سلام بر آن کسی باد که از راه هدایت پیرو مینماید».
اگر چه جود و کرم و سماحت از صفات و علائم مؤمن است، ولی از این روایت استفاده میشود که مؤمن باید در امر وقت و عمرش بخیل و ضنین باشد؛ زیرا عمر انسان سرمایة آخرت و حیات ابدی اوست و هیچ کس مجاز نیست از آخرت خود جود و بخشش نماید.
فرزند علامه طهرانی از پدر بزرگوارشان نقل میکنند که علامه همواره اینگونه بودند. هیچ وقت ندیدم وقت ایشان بدون استفاده بگذرد و فارغ و بیکار باشند یا به امری غیر ضروری بپردازند، حتی هنگامی که به اندرونی میآمدند نیز اغلب کتابی همراهشان بود و اگر فارغ میشدند، مطالعه مینمودند. در محافل و مجالس نیز اینطور بودند که تا لازم نمیشد، صحبت نمیفرمودند و عمر شریف خود را با حرفها و سخنان غیر ضروری اتلاف نمیکردند؛ دائم المراقبه بودند و اگر سخنی ضروری نبود به سکوت و ذکر و توّجه مشغول میشدند و بهرة خود را به نحوه أوفی از انس و توجّه به حضرت حقّ میبردند.
برگرفته از نور مجرد
پینوشتها:
[1] ـ بحار الأنوار، ج1،ريال ص 226.