اقسام دنیا
دنیا در متون دینی بر دو قسم است: دنیای مذموم و دنیای ممدوح
ویژگیهای دنیای ممدوح
فریبنده نبودن دنیا
حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید: از زرق و برق دنیا برحذر باشید كه غدّار مكّار و فریبنده است: «فإنّها غدّارة، غرارةٌ خدوع»، لیكن در بعضی دیگر از خطبهها، این مطلب را تحلیل كرده، میفرماید: «پس، دنیا انسان را فریب نمیدهد و مغرور نمیسازد؛ بلكه انسان به وسیله دنیا خود را فریب میدهد. دنیا وقتی فریبنده است كه آنچه را در اوست كتمان كند و ظاهری زیبا و درونی تلخ و ناگوار داشته باشد. در قرآن كریم نیز آمده است كه زندگی دنیا شما را فریب ندهد: (...فلا تغرّنّكم الحیوة الدنیا...). حضرت علی (علیهالسلام) در بیان دیگری میفرماید: بر شما باد كه پویا و كوشا باشید و در این جهان كه عالم حركت وعمل، ومحل برداشت توشه است، زاد راه تهیه كنید كه پس از مرگ، فراهم آوردن آن ممكن نیست. این زندگی پست و زودگذر فریبتان ندهد؛ چنانكه گذشتگان را مغرور كرد. پس، از دنیا برحذر باشید.
چهره زشت و زیبای دنیا
دنیا از یك سو باغ و بوستان و قصر و زرق و برقهای چشم پركن را نشان میدهد و از طرف دیگر بیمارستان، تیمارستان، مرگ و گورستان را. پس، اگر جوانی و فربهی و تنومندی و شادی را ارائه كرد، فرتوتی و سالمندی و نگرانیها را نیز ارائه داد؛ ولی انسان، فریفته چهره زیبای آن میشود: (...ولكنّكم فتنتم أنفسكم وتربّصتُم وارتبتم وغرّتكم الأمانىّ حتّی جاءَ أمرالله وغَرَّكم بالله الغرور).
راهنمایی دنیا
برای شناخت دنیا باید همه صفحاتش را ورق زد. اگر انسان، بعضی از صفحات را نبیند، خودش آن را ورق نزده است؛ نه اینكه دنیا نشان او نداده است. (قد خلت من قبلكم سنن فسیروا فی الأرض فانظروا كیف كان عاقبة المكذّبین). امام علیبن ابیطالب (علیهالسلام) در پاسخ كسی كه دنیا را مذمت میكرد، فرمود: ای كسی كه دنیا را نكوهش میكنی؛ حال آن كه خود به نیرنگ آن گرفتار شدهای و فریفته باطلهای آن هستی. آیا تو خود مغرور به دنیا هستی و سپس مذمت آن میكنی؟ تو از جرم دنیا شكایت داری یا دنیا باید از تو شاكی باشد؟ كِی دنیا تو را گول زده و چه وقت تو را فریب داده است؟ آیا به محل سقوط پدرانت كه پوسیدند یا به خوابگاه مادرانت كه در خاك آرمیدند، تو را فریب داده است؟ سپس میفرماید: دنیا خانه راستی صدق است؛ برای كسی كه آن را راستگو انگاشت و خانه تندرستی است؛ برای كسی كه آن را شناخت و باورداشت و خانه بینیازی است؛ برای كسی كه از آن توشه اندوخت و خانه پند است؛ برای آن كه از آن پند آموخت. دنیا مسجد محبّان خدا، نمازگاه فرشتگان او، محل نزول وحی اِلهی و تجارتخانه اولیای خداست.آنان در اینجا رحمت خدا را به دست آوردند و بهشت را سود خود قرار دادند. آنگاه فرمود: چه كسی دنیا را نكوهش میكند، در حالی كه دنیا جدایی خود را اعلام داشته، فراق خود را خبر داده و مرگ خود و اهلش را بیان كرده است.
ویژگیهای دنیای مذموم
دنیا زینت پست
قرآن كریم میفرماید: برای مردم خواستنیهای گوناگون از زنان، پسران، اموال فراوان از زر و سیم، اسبهای نشاندار، دامها و كشتزارها آراسته شده است؛ حال آنكه آنها مایه تمتّع زندگی دنیا، و زینتهای پستترین حیات است كه از آنها پستتر وجود ندارد. در مقابل زینتهای پست دنیا، زینتهای عالَم بالاست؛ مانند زینت ایمان: (...ولكنّ الله حَبَّبَ إلیكم الإیمان وزیّنه فی قلوبكم وكرّه إلیكم الكفر والفسوق والعصیان أولئك هم الراشدون). جان مؤمن، مزیّن به ایمان است و از كفر، فسوق و عصیان كراهت دارد.
ثروت اندوزی
محبت به مال و نیز ثروتاندوزی مذموم است؛ چنانكه قرآن كریم میفرماید: (...وتكاثر فی الأموال...) ؛ (وتحبّون المال حبّاً جمّاً). كسی كه به مال، علاقه فراوان دارد، هنگام مرگ، فشار بیشتری میبیند؛ زیرا باید همهعلاقههای دنیوی را رها كند؛ البته گاهی ممكن استكه اصل مال كم باشد،ولیعلاقه به آن زیاد. قرآن كریم، جمع مال را مذموم دانسته است و به عذاب اِلهی تهدید میكند؛ چنانكه میفرماید: (والذین یكنزون الذهب والفضّة ولا ینفقونها فی سبیل الله فبشّرهم بعذاب الیم). همچنین در جای دیگر میفرماید: (ویل لكل همزة لمزة الّذی جمع مالا ً وعدّده یحسب أنّ ماله أخلده)؛
آثار دوستی دنیا
1 ـ دوستی دنیا، ریشه همه خطاها
. حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید: «إیّاك وحبَّ الدنیا فإنّها أصل كلّ خطیئةٍ ومعدن كل بلیّةٍ»؛ «حبّ الدّنیا رأس كلّ خطیئةٍ».
2 ـ دشمنی با آخرت
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میفرماید: همانا دنیا و آخرت، دو دشمن مختلف و دو جاده جداگانهاند. كسی كه دنیا را دوست دارد و به آن عشق میورزد، آخرت را دشمن میدارد و با آن عداوت میكند و این دو، همچون مشرق و مغربند و انسان همانند كسی كه میان این دو راه میرود، هر زمان به یكی نزدیك شود، از دیگری دور میشود. دنیا و آخرت همانند دو هَوو هستند. بنابراین، محبت دنیا با محبّت خدا جمع نمیشود؛ چنانكه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میفرماید: «كما أنّ الشمس واللیل لا یجتمعان كذلك حبّ الله وحبّ الدنیا لا یجتمعان».
3 ـ خواب غفلت
خدای سبحان به پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: (... وما أنت بمسمع من فی القبور)؛ كسی كه مرده یا خوابیده است، سخن تو را نمیشنود؛ مگر اینكه زنده و بیدار شود.انسان بیدار میفهمد كه باید حركت كند و اگر حركت نكند و دو لحظه در یك حال بماند، مغبون است.
4 ـ اضطراب
قرآن كریم درباره گرفتاران آتش دوزخ میفرماید: (...ورضوا بالحیوة الدنیا واطمأنّوا بها...) ؛ اینها به دنیا بسنده كردند و راضی و مطمئن شدند؛ در حالی كه دنیا متاع فریب است: (...وما الحیاة الدنیا إلّا متاع الغرور). دنیا متاع فریب است و انسان را میفریبد و اگر غریق به فریبگاه تكیه كند، قطعاً نمیآرمد. این كه مردان الهی مطمئنند، برای آن است كه به حق متكیاند و حق، ثابت مطلق است: (ذلك بأن الله هو الحق...).
5 ـ دلبستگی به مقام دنیوی
حضرت علی (علیهالسلام) در جملهای كوتاه و پرنغز، از مقامات دنیوی چنین تعبیر میكند: زمامداری بر مردم، همچون آبی متعفن یا همانند لقمهای است كه گلوگیر میشود: «هذا ماءٌ آجن ولقمة یغصُّ بها اكلها».
6 ـ اِعراض از یاد خدا
تنها مانع یاد حق، دنیاطلبی است؛ چنانكه خدای سبحان فرمود: (فأعرض عمّن تولّی عن ذكرنا ولم یرد إلّا الحیوة الدنیا). برابر این آیه، سِرّ اعراض از یاد خدا چیزی جز دنیاخواهی نیست. مستفاد از این مقابله، جمع نشدن دنیاطلبی با یاد حق است.
7 ـ محرومیت از معرفت حقیقی
خدای سبحان، علم دنیاطلبان را نابالغ دانسته است و به رسولش دستور میدهد كه از آنها اعراض كن: (فأعرض عن من تولّی عن ذكرنا ولم یرد إلّا الحیوة الدنیا ذلك مبلغهم من العلم) این گروه، با این مبلغ اندك از علم، هرگز نمیتوانند به معرفت نفس، معرفت عقل و بالأخره معرفت آن سوی عالم طبیعت، راه پیدا كنند و از آن بهرهمند شوند. آن حضرت میفرماید: «من أبصر بها بصّرته ومن أبصر إلیها أعمته»؛ هركس با چشم بصیرت و عبرت به دنیا بنگرد، به او بصیرت و بینایی بخشد و آن كس كه چشمش به دنبال دنیا، و هدفش رسیدن به آن باشد و به آن فریفته گردد، از دیدن حقایق نابینایش میكند.
معیار دنیاگرایی
دنیاگرایی آن است كه انسان همه توان و استعداد خویش را برای به دست آوردن متاع دنیوی به كار بندد. بنابراین، تلاش و كوششهایی كه انسان برای بهبود وضع اقتصادی خود و جامعه خویش انجام میدهد، دنیاگرایی نیست؛ بلكه تلاش متكاثرانهای كه تنها برای جمعآوری مال و ثروت است، دنیاست.
كسی كه تلاش و كوشش میكند تا نظام اسلامی را از وابستگی به بیگانه برهاند یا كشورش را از تهاجم بیگانگان نجات دهد یا برای حفظ حیثیت خود و عایلهاش كوشش اقتصادی دارد، عصاره كار او آخرت است نه دنیا. از اینرو، در منابع اسلامی، كار و تلاش برای كسب درآمد حلال، و هزینه آن برای رفاه خانواده و جامعه، عبادت و وسیله كسب عزت و بزرگواری شمرده شده است؛ چنانكه امام صادق (علیهالسلام) از پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت فرموده است: «العبادة سبعون جزءاً أفضلها طلب الحلال»؛ عبادت، هفتاد جزء دارد كه بهترین قسمت آن كسب روزی حلال است. میفرماید: «الكاد علی عیاله كالمجاهد فى سبیل الله»؛ كار و تلاش برای رفاه خانواده مانند جهاد در راه خداوند است.
راه درمان دنیاگرایی
1-زهد
قرآن كریم در قصّه حضرت یوسف (علیهالسلام) آمده است: (...وكانوا فیه من الزاهدین)؛ آنان در خرید یوسف بیرغبت بودند. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نیز میفرمایند: «زهدك فى راغب فیك نقصان حظٍّ و رغبتك فى زاهد فیك ذلّ نفسٍ»؛ بیرغبتی تو نسبت به كسی كه به تو علاقهمند است، دلیل كمی بهره تو است و رغبت تو به كسی كه او نسبت به تو بیمیل است، عامل خواری توست. بنابراین، زهد نسبت به یك چیز به معنای بیرغبتی به آن است.حضرت علی (علیهالسلام) همگان را به بیرغبتی و زهد نسبت به دنیا سفارش كرده، میفرماید: «أیها الناس أُنظروا إلی الدنیا نظر الزاهدین فیها الصادفین عنها فإنّها والله عمّا قلیل تزیل الثاوی الساكن وتفجع المترف الأمن». یعنی ای مردم! به دنیا همچون زاهدان و اعراض كنندگان از آن بنگرید. به خدا سوگند! دنیا به زودی ساكنان خود را از میان میبرد و هوسبازانی كه به آن اطمینان دارند به مصیبت میكشاند. خدای سبحان نیز به پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: (و لا تمدّنّ عینیك إلی ما متّعنا به أزواجاً منهم زهرة الحیوة الدنیا لنفتنهم فیه ورزق ربك خیر وأبقی)؛ به شكوفههایی كه در دست دیگران است و ما به آنان دادهایم، چشم مدوز؛ زیرا ما میخواهیم آنان را با آن شكوفهها بیازمایم؛ ولی رزق پروردگار تو بهتر و ماندنیتر است؛ زیرا شكوفههای دنیا، برای كسی میوه نخواهد شد.
نشانه زهد
حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید: تمام زهد در دو جمله از قرآن كریم بیان شده است: «الزهد كلّه بین كلمتین من القرآن: قال الله سبحانه: (لكیلا تأسوا علی ما فاتكم ولا تفرحوا بما ءاتیكم...) و اگر كسی خواست كه بفهمد آیا به مقام زهد رسیده و به قرارگاه زاهدان دنیا باریافته است یا نه، نشانهاش آن است كه نه هنگام آمدن متاع دنیا خوشحال شود و نه هنگام رخت بربستن آن نگران: «ومن لم یأس علی الماضى، ولم یفرح بالاتى فقد أخذ الزهد بطرفیْه». زهد راستین آن است كه انسان نسبت به غیر خدا، زاهد یعنی بیرغبت، و نسبت به خدا راغب باشد و جز خدا را برای خدا ترك كند؛ آن خدایی كه همه چیز است و در اعماق هستی انسان، حضور و ظهور، و بر آن احاطه دارد و همه هستی انسان را لذیذ و كامیاب میكند؛ لذتی كه قابل وصف نیست. این زهد، مطلوب اولیای اِلهی است؛ چنانكه از امام سجاد (علیهالسلام) نقل شده است كه در دل شب میفرمود: «أین الزاهدون فى الدنیا أین الراغبون فى الاخرة». امیر بیان، علی (علیهالسلام) نیز میفرماید: «طوبی للزاهدین فى الدنیا الراغبین فى الاخرة أولئك قوم اتّخذوا الأرض بساطاً وترابها فراشاً وماءَ ها طیباً والقران شعاراً والدعاءَ دثاراً، ثمّ قرضوا الدنیا قرضاً علی منهاج المسیح». یعنی خوشابه حال زاهدان در دنیا و راغبان در آخرت؛ آنها كه زمین را فرش، و خاك آن را بستر، و آبش را عطر قرار دادند و قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان. بسان مسیح (علیهالسلام)، دنیا را از خود دور ساختهاند و به آن بیرغبتند.
زهد منفی
گفته شد كه زهد به معنای ترك دنیا نیست؛ بلكه به معنای بیرغبتی به آن است؛ چنانكه علی (علیهالسلام) كار و تلاش اقتصادی و اجتماعی و استفاده از غذا و پوشاك را ترك نمیكرد. اسلام، هیچگاه انسان را به سستی و خمودی و بیكاری و انزوا فرا نمیخواند؛ بلكه همواره به تلاش و كوشش دعوت میكند. پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مقام توصیف مؤمن میفرماید: «قلیل المؤنة وكثیر المعونة»؛ مؤمن دارای تلاش و كوشش است و نفع او برای جامعه فراوان است و بهرهبرداری شخصی خودش اندك.
نتیجهگیری
دنیای مذموم، همان اوهام و خیال بافیها، برتریطلبیها، افتخار به ثروت، مقام، لقب، تكاثر، تفاخر، زینت، قراردادهای اعتباری وتعلقات و «من» و «ما»هایی است كه مانند سراب، واقعیتی ندارد و انسان را از یاد خدا غافل میكند و به گناه میكشاند و بارها مورد مذمت قرار گرفته است: (واعلموا أنّما الحیوة الدنیا لعب و لهو و زینة وتفاخر بینكم وتكاثر فی الأموال والأولاد...). بنابراین، دنیای مذموم در فرهنگ وحی، غیر از آسمان، زمین، دریا، صحرا و... است؛ چون اینها آیات اِلهی و موجودات حقیقیاند كه نه تنها مذموم نیستند، بلكه قرآن كریم از آنها به بزرگی یاد میكند: (إنّ فی السماوات والأرض لایات للمؤمنین وفی خلقكم وما یَبُثُّ من دابّةٍ ایات لقوم یوقنون)؛ (وفی الأرض ایات للموقنین وفی أنفسكم أفلا تبصرون)؛ (إنّ فی خلق السماوات والأرض واختلاف اللیل والنهار لایاتٍ لا قولی الألباب).