چكیده
زمینه:
در دنیای پرشتاب فنآوریهای نوین، فضای مجازی بهعنوان یك فرصت یا تهدید، دستاندرکاران تربیت نسل جوان را با چالشی بزرگ روبهرو كرده است. استفاده گسترده از این فنآوری و امكان دسترسی آسان به منابع اطلاعاتی و متنوع باعث به وجود آمدن بسیاری از رفتارهای غیراخلاقی بهویژه در میان نوجوانان شده است. این مطالعه به دنبال بررسی مفهومشناسی فضای مجازی و استفاده از آن در ابعاد تربیتی - اسلامی آموزشوپرورش است.
روش كار:
در این مقاله با روش تحلیلی - توصیفی و با استفاده از منابع كتابخانهای و اینترنتی درصدد بررسی و تبیین ابعاد گوناگون فضای مجازی و تربیت از حوزه تربیت اسلامی و روانشناختی به مفهومسازی تربیت در فضای مجازی و نقش آن بهعنوان ابزاری مهم در تأثیرگذاری میپردازد.
جمعبندی:
تلقی انسان از جنبههای فرهنگی و آموزشی فنآوری، باعث ایجاد مؤلفههای كاركردی در حیات آموزشی و برنامهریزی صحیح برای استفاده بهینه از آن خواهد شد. درنتیجه، فنآوری فضای مجازی نهتنها بهعنوان یك سختافزار بلكه بهعنوان یك نرمافزار عمل كرده و عمق اثرگذاری آن افزون خواهد شد. حفظ و احیای اعتقادات و تربیت اسلامی نیاز به تبلیغ و اطلاعرسانی دارد كه میتوان از این فنآوری كمال بهره را برد. از طرفی فرهنگسازی برای رویارویی و بهرهوری بیشتر از فنآوریهای نوین را باید رأس برنامههای آموزشوپرورش قرار داد و فرهنگ درست استفاده كردن از امكانات فضای مجازی را به نوجوان و كودكان آموزش داد.
واژههای كلیدی: فضای مجازی، تربیت، فنآوری تربیت اسلامی، نوجوانان دبیرستانی.
بیان مسئله
اگرچه در آموزههای دینی بحث از تربیت و آموزش در قالب آدابالتعلم آمده است؛ ولی با توجه به رشد چشمگیر فنآوری و فضای مجازی، اندیشمندان باید از تربیت و اخلاق در فضای مجازی نیز غافل نماندند (فرهود، 1386). اغلب تحقیقات در كشورهای غربی تحت عنوان اخلاق و آموزش در فضای مجازی است که قبل از مفهومسازی اخلاق، آموزش و مرزبندی محیط داخلی و خارجی مؤسسههای آموزشی كه در تحلیل مسائل عینی اخلاقی رهگشاست، صورت میگیرد (چایكوسكی، 2005).
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، برنامهریزان آموزشوپرورش توجه شایستهای به امر ترویج تربیت دینی در جامعه نمودند و طبق اصول كلی نظام آموزشوپرورش و همچنین اصل دوم و سوم تدوین و اجرای برنامههای آموزشی در نظام جدید متوسطه به همهجانبه بودن فعالیتهای پرورشی و تربیت دینی و تربیت نیروی انسانی متخصص تأکید شده است؛ ولی توصیهها و راهبردهای تربیتی معرفیشده توسط روشنفكران جهان اسلام برای نفوذ مواهب معنوی به سنتهای فنآورانه و تمایل فزایندة جوامع اسلامی برای برخورداری همزمان از مواهب دینی و دستآوریهای فنآوری، سبب شده است که برخی از دستاندرکاران، ارائة برنامههای آموزشی نوین را سرلوحة كار خویش قرار دهند (العلوانی، 1377 و ون دوود، 1998). تمایل به ایجاد آشتی میان سنتهای دینی با مقتضیات زندگی صنعتی از دیرباز در كشورهای اسلامی و بهویژه در ایران، رواج داشته است (علم الهدی، 1390).
فضای مجازی اینترنت، عرصهای آزاد است تا هر فرد و گروهی در كمترین زمان و بیشترین دامنه تأثیر و پیام خود را منتقل كند. در این میان، قدرتهای مسلط برای ترویج و نهایتاً جهانیشدن افکار و سیاستهای خود، از ابزارهای تبلیغی مختلفی بهره میگیرند؛ یكی از این ابزارها فضای مجازی است. فضای مجازی و اینترنت با در اختیار قرار دادن امكانات ارتباطی سریع، ارزان و جذاب، مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و با سرعتی بالا در حال گسترش میان جوامع مختلف است. در عین حال، مكانیزمهای استفاده از این فنآوری موجب ایجاد محاسن و آسیبهایی در كاربرها شده است. در اینجا لازم است ابتدا به مفهوم و انتظارات موجود از تربیت، تربیت اسلامی و سپس به فضای مجازی بپردازیم.
تربیت
در تربیت مدرن و علمی، بیشتر سعی بر شکوفا ساختن استعدادهای افراد است. به طور کلی، میتوان تربیت را جریانی دانست که به طور مستمر در جهت رشد همهجانبه فرد (اعم از جسمانی، شناختی، روانی، عاطفی و اجتماعی و دینی) و شکوفا ساختن استعدادهای او است (شریعتمداری، 1367). به عبارت دیگر، تربیت اعم از آموزشهای رسمی و غیررسمی است و کلاً هر جریانی که در جهت تغییر و اصلاح تجربیات فرد است را در برمیگیرد. به این ترتیب، تربیت فرایندی است که در سراسر عمر انسان اتفاق میافتد و قاعدتاً جنبه تکاملی، رشدی و صعودی دارد. لاک معتقد بود كه انسان همچون یك لوح سفید به دنیا میآید و از طریق تربیت یاد میگیرد که بر اعمال و رفتار خود تسلط یابد، رفتارهای تکانهای از خود بروز ندهد و قبل از انجام هر عمل و رفتاری در قبال آن اندیشه کند (کرین، 1375). روسو، فیلسوف سوئیسی قرن هجدهم، برخلاف لاک معتقد بود که کودکان حالات و روشهای خاص خود را از نظر احساس و اندیشه دارا هستند. آنها مطابق با طرح طبیعت رشد مییابند و ما باید تنها تسهیلکننده این رشد باشیم.
انسان در طول زندگی به طور اعم به تعلیم و تربیت و به طور اخص به تربیت مذهبی نیاز دارد، چون انسان به صورت فطری گرایش به مذهب دارد و هر جامعهای بر اساس مذهبی که برای خود برمیگزیند. سعی میکند افراد جامعه را با سنتهای مذهبی و آداب و رسوم دینی خود تربیت کند. موضوع تربیت اسلامی، پس از گسترش جریان علمطلبی و سرایت موج مطالبة تربیت جدید به ایران، از حدود دهه 1260 ـ 1250، در كشور ما آغاز شده است؛ البته تاریخچة تربیت اسلامی از یك لحاظ، به تاریخ ظهور اسلام بازمیگردد؛ ولی مسئله تربیت اسلامی، بهعنوان یك موضوع سیاسی ـ فرهنگیِ مستقل، از زمان ورود تعلیم و تربیت جدید به ایران و شاید كمی قبلتر، از تاریخ ظهور پیشدرآمدهای اجتماعی و اقتصادیِ مقتضی آموزشوپرورش نوین، مطرح بوده است (علم الهدا، 1390).
تربیت اسلامی
مفهوم تربیت اسلامی، تفسیرپذیر است. تربیت اسلامی، مفهومی است مركب از تربیت و اسلام كه هر دو از حیث معنایی بسیار انعطافپذیرند. تفسیر مفاهیم تربیت و اسلام، متنوعتر از آن است كه بتوان به توافقی زبانشناختی در جهت تحصیل یك معنای پایه برای تربیت اسلامی رسید. تربیت اسلامی طیف وسیع و البته گشودهای از معانی را به فراخور تنوع معنایی تربیت و گوناگونیِ معنایی اسلام در قرائتهای هفتاد و دو ملت، به خود اختصاص میدهد. از آنجا که درنهایت، این مفهوم بنابر تنوع معنایی خود، دلالتهای مختلف و حتی متقابلی برای عمل تربیتی و نظام آموزشی دربر خواهد داشت. ارائة تعریف روشن و قابل دفاعی از تربیت اسلامی كه متلاطم با مبانی و اصول پایة دین اسلام باشد، ضرورتی انكارناپذیر است (احمدی،1364).
در این میان، پرمعناترین تعبیر از تربیت اسلامی، همان تعبیر به تزکیه است. در آیه دوم سوره جمعه، هدف از بعثت رسولان و پیامبران، آگاه ساختن انسانها از نشانههای الهی، تزکیه و علمآموزی به آنها عنوان شده است. این سه هدف بزرگ الهی جز برترین اهداف تربیت اسلامی است و در اسلام اهمیت خاصی به تربیت فرزند داده شده است؛ چراکه یکی از حقوق اساسی فرزند نسبت به والدین، تربیت درست اوست. در اهمیت تربیت در اسلام همین بس که در قرآن مجید از یکی از اهداف عالیه بعثت پیامبران بهعنوان تزکیه (تربیت) نام برده شده است. تربیت در اسلام با معانی و تعابیر مختلفی بهکار رفته است. در یک تعبیر، تربیت به معنای رسیدن به رشد است. آیه 1 سوره جن ناظر بر این تعبیر است. در این آیه هدف قرآن، هدایت بهحق و کمال عقلی است؛ و یا در نهج الفصاحه، پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «من برای به کمال رساندن خوبیهای اخلاق مبعوث شدم». بنابراین تزکیه نفس باعث رستگاری میشود و تربیت باعث به کمال رسیدن ابعاد معنوی و شخصیتی انسانها است (مکارم شیرازی، 1367). همه اینها نشان میدهد که تربیت اسلامی، تربیتی کامل و همهجانبه است از ویژگیهای دیگر تربیت اسلامی، تأکید آن بر تربیت شناختی است. آنقدر که در تربیت اسلامی بر پرورش تفکر و علمآموزی تأکید شده است در هیچیک از مدلهای تربیت چنین سفارش نشده است.
در جوامع دیگر مانند روم باستان، هدف از تربیت قبل از هر چیز، پرورش شهروند خوب بوده است؛ یعنی فردی که آماده فداکاری برای سرزمین خود باشد و در عصر جدید و طبعاً علمی، تربیت شدیداً بر اهداف علمی استوار است. این امر بهویژه بعد از انقلاب صنعتی شدت گرفت و پایههای تربیت نوین بر روانشناسی علمی و زیستشناسی گذارده شد (مایر، 1374). از دیدگاه مایر هدفهای تربیت عصر جدید عبارتاند از: تفکر، تأمل، شناخت فرهنگ و هنر، پرورش خلاقیت، درک و کاربرد دانش، تماس با اندیشههای مهم، رویآوری به ارزشهای معنوی و اخلاقیات، کسب مهارتهای اساسی مانند خواندن، نوشتن و زیباییشناسی، کارآمدی شغلی، پرورش حس احترام به همنوع و خانواده، شهروند مؤثر، سلامت بدنی، رشد شخصیت، رشد و گسترش علائق و صلحجویی است.
در اسلام هدفهای تربیتی، مطابق با شأن انسان و هدف از خلقت آدمی است. مطهری (1369) هدفهای تربیت اسلامی را در تقویت اراده، عبادت و نیایش، محبت، تقویت حس حقیقتجوئی، مراقبه و محاسبه، تفکر، محبت اولیا، ازدواج، جهاد و کار میداند. پس میتوان گفت که مشابه هدفهای ذکرشده، یکی از اهداف تعلیم و تربیت اسلامی، شناخت خود و پیرامون خود است. فرزندانمان را باید به گونهای تربیت کنیم که مشتاقانه در پی کشف خود و محیط خود برآیند. خوشبختانه، از ابتدای تولد این ودیعه درونی یعنی جستجو و کشف محیط، به طور ذاتی در وجود ما نهفته است. ما میتوانیم به روش بسیار دقیق و هوشمندانه آن را هدایت کنیم و مسلماً اگر این نهاده درونی نتواند بهدرستی رشد یابد، ما در اهداف تربیتی خود دچار شکست شدهایم. برای تربیت و رشد این نهاده باید سعی کنیم از ابتدا کودک را مشتاق به بررسی و پویش اطراف خود نماییم (روزبهانی، 1380).
حال کاربرد روشهای علمی در تعلیم و تربیت، ویژگی مشخص تربیت مدرن و امروزی؛ و است چنین سیستم تعلیم و تربیتی است که موجب ایجاد تغییرات نسبتاً ثابتی در فرد میشود. در این سیستم، فنآوری در خدمت تربیت قرار میگیرد و تربیت، انسان را به استفاده بهینه از فنآوری رهنمون میسازد. وسعت و سرعت ارتباطات در سطح جهانی سبب شده است كه فرهنگهای گوناگون از همدیگر متأثر شوند و امروزه با توجه به تهاجم فرهنگی، نظام آموزشی مسئولیت خطیری برای بهکارگیری راهنمایی و هدایت صحیح تحولات فنآوری اطلاعات به عهده دارد. همچنین همه عوامل آموزشوپرورش در تلاش برای فهمیدن، سازگار کردن و كاربرد فنآوری اطلاعات به شکل مؤثر و در جهت اهداف تربیت اسلامی از طرف نظامهای آموزشی هستند (امامجمعه، 1382).
اسلام بهعنوان یک هویت مستقل فرهنگی- تاریخی، جهانیشدن افکار تهاجمی و ضداخلاقی را چالشی مهم از جانب غرب برای خود میداند و درصدد است تا در مقابل تأثیرات آن مقابله کرده و مانع از نفوذ آن در جوامع خود شود و همزمان با بهرهگیری از ابزارها برای جهانی کردن ارزشهای خود نیز گام بردارد. با توجه به افزایش تعداد کاربران اینترنتی در کشورهای اسلامی، فضای مجازی در این راستا میتواند هم تهدیدکننده و هم فرصت مناسبی باشد (افروغ، 1388).
یکی از مهمترین کارکردهای فضای مجازی، کمک به فرایند فرهنگپذیری است. فرهنگسازی عبارت است از: فرایند انتقال ارزشها، هنجارها، عقاید، باورها، معیارها و الگوهای رفتاری و احساسی موجود در فرهنگ جامعه به آحاد افراد آن. نهاد خانواده و سپس نهاد تعلیم و تربیت، اولین مراکز انتقال مفاهیم فرهنگی به کودکان هستند. غفلت از تربیت فنآورانه متعلق به مدرنیته با مبانی تربیت اسلامی سبب شده است كه از یکسو ما با افزودن موادی دربارة اخلاق، تاریخ، كلام، احكام و عقاید اسلامی به برنامة درسی مدارس و دبیرستانها، انتظار دستیابی به تربیت اسلامی را محقق بدانیم و از سوی دیگر، این مواد همچنان بهعنوان جزیرههای منزوی یا كم ارتباط، خشك و ناسازگار با دیگر بخشهای برنامة اجتماعی باقی بمانند (علمالهدی، 1390).
مفهومشناسی فنآوری و فضای مجازی
فنآوری یعنی كاربرد دانش، ابزارها و مهارتها برای حل مشكلات عملی و گسترش تواناییها یا كاربرد دانش و ابداع وسایل و سیستمهایی برای ارضای نیازهای انسان است و زمینهای عقلانی كه در جهت اطمینان از مهار کردن طبیعت فیزیكی به وسیله انسان از طریق كاربرد قوانین علمیِ شناختهشده، طراحی شده است (سیمون، 1983). در واقع فنآوری، قدرت آموزش و یادگیری ندارد؛ بلكه سیستمی نظاممند برای انتقال دانش و یادگیری است كه در عصر فعلی كاربرد بسیار دارد. اصطلاح فضای سایبری از ترکیب دو واژه سایبر و فضا تشکیل شده که برای درک آن بهتر است هر یک از واژهها جداگانه بررسی شود. سایبر از لغت یونانی سایبرنتیک به معنای سکاندار یا راهنما مشتق شده است. اصطلاح فضای سایبر را نخستین بار ویلیام گیبسون، نویسنده کانادایی داستان علمی- تخیلی، در کتاب نورومونس در سال 1984 بهکار برد (منبع اینترنتی 2). برای وی فضای سایبر، فضای تخیلی است که از اتصال رایانههایی پدید آمده که تمامی انسانها، ماشینها و منابع اطلاعاتی را در جهان به هم متصل کرده است. این معنا به طور تقریبی مشابه معنایی است که امروزه از کاربرد لفظ فضای مجازی وجود دارد. در واقع فضای مجازی برای توصیف تمام انواع منابع اطلاعاتی ایجادشده از طریق شبکههای رایانهای بهکار برده میشود و از این جهت، مجازی یا مصنوعی است که در محیط مادی و فیزیکی مکانی را اشغال نکرده است و توسط نرمافزار تولید میشود (امامجمعه، 1382).
مفهومشناسی فضای مجازی از دیدگاه جلالی به این شرح است كه او آسیبهای فنآوری اطلاعات را در سه بُعد میداند؛ اولین بعد را آسیب اخلاقی بیان میكند. حدود 5/1 درصد از مجموع اطلاعات موجود در سایتهای اینترنتی، غیراخلاقی، بیش از 90 درصد از آنها، تجاری و مابقی آن با سایر امور علمی، فرهنگی، ورزشی و سایر موضوعات مرتبط است. در همین راستا، یكی از چالشهای اساسی گسترش فنآوری ارتباطات در جهان، بهویژه کشورهای در حال توسعه، آسیبهای فرهنگی و اجتماعی است. قرار گرفتن در معرض فرهنگهای گوناگون، آزادیهای زیاد در یک دورة زمانی نسبتاً کوتاه و امکان دسترسی به اطلاعات غیراخلاقی گوناگون از طریق اینترنت، ازجمله نمونههای این خطرها هستند. در کشورهای در حال توسعه، از جمله کشور ما، بنابر شرایط فرهنگی و اجتماعی، احتمال آسیبپذیری زیادی در اثر تعامل گسترده با دیگر فرهنگها وجود دارد. بهرغم پیشرفتهای حاصلشده در سازوکارهای امنیتی و کنترلی در اینترنت، قابلیتهای کنترلی در اینگونه موارد، کمتر مؤثر واقع میشوند؛ بنابراین توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی کشورها یا مناطق جغرافیایی خاص، قبل از ایجاد شهر الکترونیک، آماده کردن خانوادهها از بعد فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی ضروری است (جلالی، 1382).
بعد دیگر، آسیبهای پزشکی است؛ بازیهای کامپیوتری به سبب داشتن صفحات گرافیکی، تنوع رنگ و سرعت زیاد تعویض صفحات، تأثیرات منفی بر روی مغز و اعصاب کودکان و حتی بزرگترها میگذارد و از اینرو برخی اختلالات را موجب میشوند. استفادة زیاد از کامپیوتر آثار منفی بر بینایی افراد بهجای میگذارد و موجب سوزش چشمها میشود. تأثیرات منفی کامپیوتر بر بدن افراد عبارتاند از: دردهای شدید کمر، دست، گردن و سر که بهصورت آرتروز ظاهر میشود و گاهی موجب ایجاد کیست مفصلی در مچ دست میشود. افتادن سرشانهها و خارج شدن ستون فقرات از حالت طبیعی، مشکلات دیگر مرتبط با آسیبهای پزشکی کامپیوتر است؛ که به دلیل نشستن به مدت طولانی در پشت کامپیوتر و تایپ و کار زیاد با آن به وجود میآید (جلالی، 1382).
آخرین بعد مطرحشده، آسیب فرهنگی ـ اجتماعی است؛ کودکانی که از بدو زندگی و در دوران کودکی به دلیل کمبود فضاهای تفریحی و آموزشی در منزل با بازیهای کامپیوتری مشغول میشوند، بهمرور نوعی انزواطلبی را پیش میگیرند که درنهایت باعث منزوی شدن آنان از اجتماع میشود. حال آنکه کودکان در دوران رشد باید با همنوعان و کودکان همسن خود بازیهای دستهجمعی انجام دهند تا ارتباطات اجتماعی را فراگیرند. منزوی شدن کودک و بازی با افرادی که در دنیای واقعی وجود خارجی ندارند، در آینده ممکن است آثار بسیار منفی و نامطلوبی را در رفتارهای اجتماعی کودک ایجاد کند. همچنین قهرمانانی که در بازیهای رایانهای ظاهر میشوند با تصاویر و صحنههای خشونتآمیز همراه هستند که تأثیرات منفی فرهنگی ـ اجتماعی را به دنبال دارد (جلالی، 1382، ص 60 ـ 57).
امروزه اینترنت، فضا و موقعیتی را در عرصه فنآوری و اطلاعات در جهان كنونی ایجاد نموده كه به هیچ عنوان توجیهی برای چشمپوشی و نادیده انگاشتن آن وجود ندارد. گسترش روزافزون و همهجانبه و نیز حضور بسیار فراگیر آن در تمام زوایای پنهان و آشكار جوامع انسانی موجب شده تا از آن برای تبادل اطلاعات و انتقال مفاهیم و محتوای هدفمند، بهرهگیری شود. توسعه لحظهبهلحظه حوزه نفوذ آن در تمام ابعاد جامعه بشری و افزایش كمی تعداد كاربران آن در مقیاس وسیع، موجب شده است تا عصر حاضر را عصر مجازی بنامند. انباشت اطلاعات در اینترنت كه به مرحله انفجار نزدیك شده است و وجود محتوا و مطالب برای هر سلیقه و ذوقی از هر قشر و صنف، در مقاطع سنی مختلف از كودك گرفته تا افراد مسن و نیز سهلالوصول بودن و دسترسی آسان به اطلاعات و ارزانی و سادگی در برقراری ارتباط با كاربران از هر فكر و عقیده و مذهب موجب شده تا نوع جدیدی از مفاهیم ارتباط و تعامل بین اقوام و جوامع مختلف بشری در این فضای مجازی شكل گیرد. کامپیوتر و به دنبال آن اینترنت، هم نیاز به نوعی خاص از سواد و مهارت دارد و هم الگوهای فرهنگی و رفتاری ویژهای به دنبال میآورد. مهمترین مسئله اینترنت از لحاظ فرهنگی، عدم تطابق محتوای ارائهشده با الگوهای فرهنگی و هنجارهای رفتاری جوامع مختلف است. فنآوری اینترنت برای بیشترین سرعت و کمترین کنترل، طراحی شده است. لذا اعمال کنترلهای اخلاقی در آن دشوار است. حجم بالای محتوای مستهجن تجاری و مجانی در اینترنت، یکی از معضلات اخلاقی و خانوادگی است. مشکل فرهنگی دیگر اینترنت، غلبه زبان انگلیسی و فقدان منابع غنی به زبانهای دیگر است، درنتیجه سلطه زبان انگلیسی بر زبانهای دیگر به وسیلة اینترنت تقویت میشود (آشنا، 1380، ص 235).
بر اساس آمارهای مربوط در سال 2009 از سال 2004 تا 2009 بهطور میانگین 8/380 درصد کاربران فضای سایبر و اینترنت در سطح جهان رشد داشته است؛ بهگونهای که هماکنون از هر چهار نفر در جهان، یک نفر به اینترنت دسترسی داشته و از کاربران بهحساب میآیند (منبع اینترنتی 1). از نظر منطقهای در سطح جهان، میزان رشد دسترسی و استفاده از فضای سایبر متفاوت است. خاورمیانه با 2/1648 درصد بالاترین و آمریکای شمالی با 134 درصد کمترین رشد را طی این سالها داشتهاند. در سایر مناطق جهان نیز این رشد بسیار چشمگیر بوده است به گونهای که آفریقا 4/1392 درصد، آسیا 9/545 درصد، اروپا 8/297 درصد، آمریکای لاتین و کارائیب 8/870 درصد و استرالیا و اقیانوسیه 2/175 درصد طی سالهای مذکور در تعداد کاربران فضای مجازی رشد داشتهاند. جدیدترین آمارهای مربوط به تعداد کاربران اینترنتی در کشورهای اسلامی در سال 2009 نشان میدهد که از جمعیت مسلمانان جهان در این سال 7/13 درصد به اینترنت دسترسی دارند؛ یعنی از هر هفت نفر مسلمان، یک نفر به اینترنت دسترسی دارد که نسبت به میانگین جهانی آن به ازای هر چهار نفر، یک کاربر است که مقدار کمتری را نشان میدهد.
اگرچه رسالت و هدف آموزشوپرورش، رشد و شكوفایی انسانها و تكامل آنان در كنار تولید علم و نوآوری است؛ اما گسترش فزاینده مسائل غیراخلاقی و بروز زمینههای گوناگون برای فرصتطلبیها و سوءاستفادهها غیراخلاقی است و نیاز آموزشوپرورش بهویژه در آموزشهای الكترونیكی و مجازی را به دلیل جریان آزاد و فراخدامنی ارتباطات الكترونیكی، به اخلاق نمایان میسازد. باید توجه داشت كه اخلاق یك مفهوم واحد جهانی دارد، هرچند كه برخی نسبت به آن رویكرد تحویلی نگری و دید تکبعدی داشتهاند. استاوسن اخلاق را مسئولیت اجتماعی تعریف میکند (ملیسا، 2007).
در این میان، مفاهیم و مبانی دینی نیز از تحولات شگرف اینترنت بیتأثیر نبوده و از آثار و پیآمدهای آن مصون نمانده است. با وجود اینکه حوزة ادیان و مذاهب از وسعت و پیچیدگی بسیار فراوانی برخوردار است، طرح مباحثی در ارتباط با آن در این شبکة جهانی، بخش قابلتوجهی از فکر و ذهن کاربران را به خود اختصاص داده است. بنابراین در دنیای امروز، با پیچیدگیها و جستارهای خاصی در حوزة ارتباطات روبهرو هستیم. اینترنت، ماهواره، رادیو، تلویزیون و دیگر فنآوریهای نوین، همگی تنها بخشی از این پیچیدگیها هستند (رستمی، 1380 ).
ما در حال حاضر پس از عبور از عصر اطلاعات و ارتباطات وارد دنیای مجازی شدهایم. در این عصر، فضای مجازی بهعنوان یكی از جدیدترین ابزار تبلیغ دینی در یك محیط پرمخاطب و مملو از كاربران جستوجوگر مدرن، امكان انتقال آموزهها و مفاهیم دینی را فراهم ساخته است. این فضا به گونهای است كه امكان ارسال و انتقال پیامهای دینی را از روش و سبك سنتی به شیوههای نوین و پیشرفتة ارتباطی فراهم كرده است (رستمی، 1380).
جامعه امروز به جوانانی نیاز دارد كه بتوانند با بهرهگیری مناسب از فنآوریهای اطلاعات و ارتباطات با تفكر انتقادی و اتخاذ شیوههای راهبردی به حلوفصل مسائل بپردازند. آموزش فنآوریهای نوین زمینههای این بهرهگیری را فراهم میكند؛ زیرا از آن طریق، چگونگی كسب اطلاعاتی، دانشها و مهارتهای مورد نیاز زندگی مؤفق؛ و طریق، استفاده از منابع اطلاعاتی، ارتباطی ممكن و میسر میشود.
فنآوری اطلاعات نقش مهمی در ارتباط بین اجتماع و آموزش ایفا میكند (دلورز، ترجمه فرهاد افتخارزاده، 1380، ص 361). تغییرات در جامعه باعث ایجاد نیازهای جدید در افراد میشود و آموزش در زمره این نیازها به شمار میرود و فناوریهای اطلاعات نقش حیاتی و مهمی در این زمینه ایفا میكنند. در صورتی که به سواد رایانهای عموم افراد توجه نشود، فنآوری اطلاعات به هیچوجه توسعه صحیحی نخواهد یافت.
فنآوری اطلاعات سالهاست که در کشورهای پیشرفته بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای توسعه مورد استفاده قرار گرفته است. تغییر و تحولات سریع محیطی در عصر اطلاعات همه سازمانها و نهادهای بشری ازجمله آموزشوپرورش را با چالشهایی از قبیل جهانیشدن، رقابت شدید، تبلیغات سوء و تهاجم فرهنگی روبهرو ساخته است ( هاشمی، نادری، شریعتمداری و سیف نراقی، 1387).
پدیده جهانیشدن فضای مجازی، واقعیتی انکارناپذیر در دنیای کنونی است که ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را در برمیگیرد و پس از جنگ سرد به صورتی جدی در حال پیگیری است. قدرتهای هدایتکننده این پدیده، در جهت تحقق اهداف خود، ابزارهای مختلفی را بهکار گرفتهاند که عمدهترین و درعینحال مهمترین آنها فضای مجازی است ( مجتهدزاده، 1381).
فضای مجازی روزبهروز تجلی بیشتری در میان جوامع پیدا میکند و انواع گوناگونی از تفکرات، اندیشهها و اطلاعات را در اختیار کاربران خود قرار میدهد. آمارهای ارائهشده نشاندهندة از افزایش چشمگیر تعداد کاربران در جوامع مختلف است و پیشبینی میشود این روند در آینده نیز بهصورت گستردهتری ادامه یابد. از طرفی سرعت روزافزون تغییرها و تحولها در جوامع انسانی با کمک فنآوریهای نوین و اینترنت، موجب تغییر در نگرش، جهانبینی، ارزشها و انتظارهای جوانان شده است که میتواند ابزاری بسیار مؤثر، در رشد و تعالی جامعه نیز باشد. اینترنت موقعیت و عرصهای را برای عرضه و تقاضا، ارتباطات دوسویهی اطلاعات و برقراری ارتباط به وجود آورده است؛ به همین دلیل برای دستیابی و سهلالوصول كردن فنآوریهای ارتباطی باید گامهای جدی برداشت و همزمان با برنامهریزی اصولی و كارآمد از راه غنابخشی به محتویات و مفاهیم تربیتی کتابهای درسی برای استفاده صحیح و بهرهگیری از فنآوریهای نوین و نیز انبوهسازی آنها در قالبهای متفاوت و جذاب، برای حضور پررنگتر و تأثیرگذارتر بر مخاطبان و كاربران، اقداماتی شایسته انجام داد. جهان غرب با تمام توان و ابزارهای مختلف در حال گسترش فرهنگ خود برای غالب شدن بر دیگر اندیشهها و افكار كشورهای مشرق زمین، بهویژه جهان اسلام است. به همین سبب لازم است كه در درجه اول، حضوری پررنگ، بسیار فعال و قوی در عرصه فضای مجازی، برای مقابله با این تبادل اطلاعات یکسویه و ضد ارزشی و منفی داشته باشیم و در درجه دوم با حضور گسترده خود در تمام قالبهای موجود در فضای مجازی، محتوای غنی اسلامی و فرهنگ اصیل ایرانی را برای توجه و آشنایی بیشتر كاربران جویای حق و آموزههای ناب اسلامی و فرهنگ غنی دینی و ملی مشرق زمین و ایران اسلامی، عرضه نماییم. در آخر باید با آموزش ضرورت رعایت نکات اخلاقی در استفاده از فضای مجازی توسط آموزشوپرورش در سطحی گسترده و عمیق گامی در جهت رویاروی با این چالش عصر برداریم.
جمعبندی
گسترش اینترنت در کشور ایران باید به گونهای باشد که به رشد خلاقیت در جوانان كمك كند، نه اینکه موجبات خلاقیتزدایی و انزواطلبی را فراهم آورد. همچنین سیاستگذاری در مورد توسعه اینترنت نباید به توسعه مصرف یا بازتولید محتوای آن محدود شود؛ بلکه باید گسترش فرهنگ بومی مذهبی و مقاومت فرهنگی را به دنبال داشته باشد؛ بنابراین بیش از توسعة اینترنت باید به نظام تولید و سازماندهی الکترونیک اطلاعات علمی، فرهنگی بر اساس استانداردهای قابلِ تبادل در شبکه اهتمام داشت و بودجههای کلانی را به این امر اختصاص داد. تدوین و اجرای قوانین موردِ نیاز و روزآمد در حوزة ارتباطات شبکهای بسیار اساسی است. در سیاستگذاری آموزشی باید چگونگی کاربرد فنآوری توسط متولیان آموزشوپرورش و بررسی تأثیر آن بر مخاطبان در نظر گرفته شود. نظام نظارت فرهنگی بر محتوای دادههای مبادله شده و ثبت ملی، نقشی اساسی در پیشگیری از گسترش تهدیدات دارد. به نظر میرسد اینترنت که به طور بالقوه میتواند هم تهدید و هم فرصتی طلایی برای امنیت فرهنگی و سیاسی باشد، به عرصهای فراخ برای رقابت گروههای فشار سیاسی و فرهنگی تبدیل شده است. فقدان دانش جامعنگر در مورد صورتِ مسئله و نبود مطالعات سیاستگذاری مقایسهای در کشور، حاکمیت روش آزمونوخطا و اعمال سلایق فردی و سازمانی را به دنبال داشته است. مسئولیتپذیری دولت در سیاستگذاری علمی، کارشناسانه و همهسونگر بوده و بهرهگیری از تمام توان علمی کشور، شرط اصلی تحقق بیشترین منافع و کمترین آسیبها از گسترس صنعت اینترنت در ایران است (آشنا، 1380، ص 360- 358).
با توجه به مطالعات انجامشده میتوان چنین نتیجه گرفت كه فضای مجازی، عاملی مؤثر در فرهنگپذیری، انتقال ارزشها و هنجارها و پر کردن اوقات فراغت برای نوجوانان و جوانان است. فضای مجازی، فرصتهای تعاملات خانوادگی را از اعضای خانواده میگیرند و فضای خانواده را به سوی فردگرایی پیش میبرند. اینترنت، در عین جذابیت، درصورتیکه استفاده از آن بدون ملاحظات و برنامه باشد، آسیبهای روانی، عصبی، اخلاقی را برای کاربران به دنبال خواهد داشت. در عین حال میتوان از اینترنت بهعنوان وسیلهای برای آموزشهای رسمی (از راه دور) بازماندگان از تحصیل و عامل مؤثری در جهت رفع تبعیض و استفاده از اطلاعات و همسانسازی فرهنگی و آموزشی استفاده كرد. فضای مجازی با توجه به گستره و نفوذ جهانی و استفاده از کیفیت برتر فنآورانه و جذابیتهای تصویری، عاملی مؤثرتر در انتقال ارزشها، هنجارها و فرهنگ غربی است كه باید بتوان با آن رقابت كرد. رسانهها، از جمله اینترنت، افراد را بهصورت منفعل و پذیرنده درمیآورند و غالباً قدرت انتخاب، تحلیل و تفکر را از بینندهها، بهویژه کودکان و نوجوانان میگیرند. گسترش استفاده بیحدوحصر از رسانههای جدید موجب گسست فرهنگی و تقدسزدایی از ارزشِهای دینی و ملی و میراث فرهنگی به جامعة ایرانی میشود.
به هر میزان كه دچار كمكاری شویم و یا ورود و حضور پررنگ در فضای مجازی را جدی نگیریم و یا تعلل و غیبت در صحنهها و زمینهها و بسترهای قابل بهرهگیری در این فضا داشته باشیم، مطمئناً لطمات و صدمات جبرانناپذیرتری در آینده در زمینه ارتباطات و تبادل اطلاعات با جهان خارج خواهیم داشت و این فرصت بسیار ارزشمند، با بیتوجهی ما، تبدیل به تهدید خواهد شد. لذا شایسته است در این فضای چالشبرانگیز با هدف تبدیل تهدید و تحدید زمان و مكان تبلیغ و ترویج فرهنگ اسلامی و ایرانی به فرصت قدم برداریم و یا برای کاهش تهدیدها در مقابل فرصتها، بسیار زیركانه و مسئولانه به بهرهگیری از تمام توان و ظرفیت سختافزاری و نرمافزاری در این حوزه، وارد عرصه تولید و انتقال مفاهیم، محتوا و اطلاعات شویم. از سوی دیگر، باید فرهنگسازی را در رأس برنامههای آموزشی خود قرار داده و فرهنگ صحیح استفاده از امکانات فضای مجازی را به نوجوانان و کودکان آموزش داد.