نقش آزمایش‏های الهی در تربیت انسان

نقش آزمایش‏های الهی در تربیت انسان

دکتر اکبر صالحی[1]

چکیده

یکی از اساسی­ترین مسائل زندگی انسان بر اساس سنت الهی در قرآن و روایات، مسئله آزمایش و ابتلاء است. هدف این مقاله، بررسی نقش آزمایش­های الهی در تربیت انسان است. آگاهی از اهداف، ویژگی­ها،کارکردها و اثرات تربیتیِ آزمایش­های الهی برای انسان، نقش غیر­قابل انکاری در رشد، سعادت وکمال او دارد. آزمایش­های الهی برمبنای قرآن، اهدافی نظیرِ تمیز مؤمنان و تمحیص اعمال آنها، شناسایی مجاهدان و صابران، تعیین بهترین سرنوشت برای انسان­ها و تقویت صبر آنها دارد. همچنین آزمایش­های الهی، ویژگی‌هایی نظیرِ تفاوت در سطح دشواری آزمایش­ها، فراگیر بودن آزمایش­ها در زندگی، برخوردای از مدت زمان معین و تناسب داشتن آزمایش با سطوح رشد اجتماعی و فردی انسان­ها و اجتماع دارد. بخش بعدی مقاله، کارکردها و آثار تربیتی آزمایش­های الهی را در مواردی همچون ایجاد آگاهی، ارتقاء انسان، استحقاق پاداش و کیفر و ایجاد انگیزه و اراده، بررسی و تحلیل می­کند. این تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده و از نوع تحقیقات بنیادی و کتابخانه­ای بوده که محقق پس از مطالعه و بررسی کتابخانه­ای، اقدام به توصیف، تحلیل و بررسی آنها کرده است.

واژگان کلیدی: ابتلاء، آزمایش، امتحان الهی، فتنه، کارکردهای تربیتی.

مقدمه

زندگی انسان­ها در هیچ زمانی به­دور از مسئله ابتلاء و امتحان نبوده و مواجهه شدن با دشواری­های امتحان و آزمایش در هر دوره­ای از زندگی انسان­ها، برخی را ناتوان و بعضی را مجهز به تقویت توان جسمی و فکری برای مواجهه با دشواری­های آن کرده است. از این­رو، نقش امتحان و آزمایش برای انسان هم می­تواند سازنده و مجهز­کننده باشد وهم مأیوس­کننده تلقی شود. با این حال، این انسان و نوع بینش و تفکر او است که نشان می­دهد با دشواری­های امتحان چگونه برخورد کند. چه بسا انسان­هایی که در طول تاریخ در مواجهه با دشواری­های امتحان، آگاهی­ها و عبرت­ها گرفته­اند و چه بسا از موضوع دشواری­ها، نه تنها درس عبرت نگرفته­اند، بلکه راه بیراهه را دنبال کرده­اند.

بنابراین امتحان و ابتلاء با زندگی انسان­ها عجین شده و بخشی از زندگی آنها را تشکیل می­دهد. «بدون ابتلاء و امتحان، نه جایگاه و مرتبه آدمیان مشخص شده و نه امکان تمیز و تفکیک آنان فراهم آمده و نه زمینه ظهور باطن­ها و کسب کمالات آماده می­شود» (دلشاد تهرانی، 321، 1385). در هیچ نظام تربیتی به فرد گواهی­نامۀ ارتقاء یا مردودی را نمی­توان بدون آزمایش و آگاهی از میزان پیشرفت او اعطاء کرد. پس امتحان و آزمایش هم وسیله­ای برای ارتقاء و هم ابزاری برای آگاه کردن انسان از وضع خود در مواجهه با امتحان است. لذا هر تربیتی، زمانی مؤفق خواهد بود که متربیان را مورد آزمایش و امتحان قرار دهد و از آن ابزاری برای رشد و آگاهی، ارتقاء و پاداش یا بازخورد منفی برای تغییر جهت متربی از مسیر نادرست ویا تقویت مسیر درست متربی استفاده کند.

پیشینه بحث امتحان و آزمایش از نظر تاریخی شاید به قدمت پیدایش انسان­ها برگردد؛ اما آنچه در این نوشته بررسی می­شود، موضوع امتحان و ابتلاء در قرآن و نزول وحی آسمانی به پیامبر و آغاز عصردین مبین اسلام است. بنابراین در مقاله حاضر، موضوع بررسی آزمایش از زمان نزول آیات قرآنی وآگاهی انسان از این پیام آسمانی دنبال می­شود. هر چند که در قرآن کریم، خداوند به این­گونه حوادث تاریخی نیز که بیانگر عبرت­دهی وناکامی برخی اقوام پیشین در مواجهه با نعمت­ها و یا بلایا که دو شیوه ابتلاء و امتحان برای مقاصد مختلف بوده­اند، اشاره می­کند. به هرحال بحث و بررسی آزمایش و امتحان الهی در تربیت اسلامی انسان­ها از جایگاه والایی برخوردار است که این مقاله به این سنت همگانیِ الهی، یعنی امتحان و ابتلاء الهی و نقش آن در تربیت انسان می­پردازد.

در این پژوهش، نخست مفهوم­شناسیِ مفاهیمی نظیر ابتلاء، امتحان، فتنه و تمحیص، به ­عنوان مفاهیمِ مرتبط با آزمایش و امتحان، مورد بررسی و تحلیل مفهومی قرار گرفته است. در بخش دوم، اهداف آزمایش­های الهی، دو هدف کلی و چند هدف جزئی مورد توجه قرار گرفته و در بخش­های بعدی با توجه به آیات و روایات، ویژگی­های آزمایش­های الهی در مواردی همچون سطح دشواری، فراگیری، تناسب با رشد فردی و برخورداری از مدت زمان معین، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. پس از آن، کارکردها و آثار تربیتیِ آزمایش های الهی، همچون ایجاد آگاهی، ارتقاء انسان، توبه و بازگشت، استحقاق پاداش و کیفر، تقویت اراده و انگیزه و ایجاد رقابت، مورد تحلیل و بررسی قرار­داده است. در پایان مقاله، مباحث مطرح شده جمع­بندی و چند پیشنهاد کاربردی و پژوهشیِ نیز برای محققان و دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت ارائه شده است. امید است مطالعه این مقاله، گامی کوچک در جهت تربیت اسلامی انسان­ها باشد و بخشی از نیازهای تربیت اسلامی جوامع مسلمان را از جهت استفاده بیشتر از متون دینی و قرآنی فراهم نماید.

مفهوم­‌شناسی آزمایش­های الهی

در بررسی آیات قرآن مجید، تعدادی از واژگانی را می­توان یافت که در قرآن کریم در مفهوم آزمایش به­کار رفته است؛ به همین منظور، تبیین مفهومی هر یک از آنها می­تواند راه را برای تشریح بیشتر سایر مباحث فراهم کند؛ این مفاهیم عبارتند از:

ابتلاء

سرآمدترین واژه به­کار رفته در قرآن و روایات، واژه ابتلاء، بلاء، بلو، بلیة، بلوی (37 مورد در طی 34 آیه) و سایر مشتقات آن، همه به یک معنی برمی­گردد و جمع آن بلایا است؛ عنوان بلاء هم درنعمت به­کار می­رود و هم در نقمت و یک واژه عام است. «فاما الانسان اذا ما ابتلاء ربه فاکرمه و نعمه فیقول ربی اکرمن و اما اذا ما ابتلاءفقدر علیه رزقه فیقول ربی اهانن» (فجر، 16 -15)، «نیز بر می­آید چنانچه انسان بیمار به بیماری مبتلا است، انسان سالم نیز به سلامت مبتلا است. در عالم هیچ چیزی یافت نمی­شود که به بلاء مبتلا نباشد. گاهی خداوند سبحان، انسان را با سلامت امتحان می­کند تا ببیند او شاکر است و از این نعمت بهره می­گیرد یا نه و گاهی او را به مرض می­آزماید تا ببیند او صابر است یا نه» (جوادی آملی، 1381، 2، 360).

«بلا یبلو، بلا به معنی محبت و دوستی کردن و تفضل است که گاهی این محبت در نظر انسان، بلیه­ای نیکو و گاهی مکروه است. بلوة او را آزمودم مثل این است که از زیادی آزمایش خسته­اش کردم. ابلیت فلانا به معنی این است که او را آزمودم وبا آزمایش به او آگاهی دادم » (راغب اصفهانی، 1362، 246).

تمحیص

واژه دیگری که در برخی از آیات قرآن به­کار رفته، «تمحیص» است. این واژه نیز به معنی خالص کردن است که در نتیجه بلاء و آزمایش حاصل می شود . مثلاً در آیه شریفه: « لیمحص الله الذین آمنوا ویمحق الکافرین» (آل عمران /14 )، « محص در اصل به معنی خالص کردن و برطرف نمودن عیب و ایراد از یک چیز است و همانند تزکیه و تطهیر است» (راغب اصفهانی ، 1362، 761 ).

علامه طباطبایی نیز در مورد تمحیص می­نویسد « تمحیص از «محص» به معنی خالص کردن چیزی از آمیختگی و ناخالصی­هایی است که از بیرون به آن داخل شده است. خاصیت خالص­سازی در انسان، معلوم کردن ایمان مؤمنان برای جدا­سازی آن از غیر مومنان است و همچنین خالص کردن ایمان از ناخالصی­های کفر و نفاق و فسق است. خداوند اجزای کفر و نفاق و فسق را کم­کم از مؤمن می زداید تا جز ایمانش چیزی باقی نماند و ایمانش خالص برای خدا باشد (طباطبایی، ترجمه موسوی همدانی، 43، 4،1377).

فتنه

در برخی از آیات قرآن، واژه فتنه نیز به معنی آزمایش و امتحان به­کار رفته است . برای نمونه در آیه شریفه: «احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا وهم لایفتنون»، آیا مردم گمان کردند وقتی بگویند ایمان آوردیم به حال خود رها می­شوند وآزمایش نخواهند شد» (عنکبوت /2 ). علامه طباطبایی در تفسیر ذیل آیه شریفه فوق می­نویسد: « کلمه فتنه به معنی آزمایش است » (علامه طباطبایی، ترجمه موسوی همدانی، 1364، 7، 147).

« فتنه در اصل به معنی داخل کردن طلا و نقره در آتش برای مشخص کردن عیار خوبی و بدی آن است » (راغب اصفهانی، 1362، 623). « سیدرضی معنای اصلی فتنه را آزمون و سنجش، همانند آزمون طلا ونقره می­داند »(ابن ابی الحدید،1379، 307).

امتحان وآزمایش

از واژگان دیگر مورد استعمال در قرآن، کلمه امتحان است که در برخی از آیات به چشم می­خورد. برای نمونه به آیه شریفه زیر دقت کنید:

«ان الذین یغضون اصواتهم عند رسول الله اولئک الذین امتحن الله قلوبهم للتقوی؛ آنان که صدای خود را نزد رسول الله آرام می­کنند، کسانی هسنتد که خداوند قلبهایشان را برای تقوا آزموده است» (حجرات /3 ). «واژه امتحان از باب افتعال و به معنی« ابتلاء واختبار» است . ریشه این کلمه از واژه « محن » به معنی آزمایش است .کاربرد این واژه در مواردی است که چیزی را بیازمایند. وفتی گفته می­شود محنت الذهب والفضه به این معنی است که طلا و نقره را در آتش گداختم و با جدا کردن شائبه­ها آنها را صاف وخالص کردم. امتحان دانش آموز و دانشجو نیز به همین معنی است» (ابن منظور، بی­تا، 13، 42 ). همین طور در تعریف آزمایش الهی آورده­اند: « آزمایش الهی یک سنت مطلق فردی، اجتماعی، دنیوی و الهی است که متعلق اراده تکوینی الهی است، زیرا تمام سنن متعلق اراده تکوینی الهی هستند» (مصباح یزدی، 1370، 434 ).

اهداف آزمایش­های الهی

هر آزمون و امتحانی که برای آزمون شونده به اجرا در می­آید در تعقیب سه هدف مهم است؛ گاهی هدف از امتحان وآزمایش برای شناختن و پی بردن به توانایی­های آزمایش شونده است، به عبارت بهتر، هدف تبدیل امر مجهول به معلوم است؛ چنین هدفی در امتحانات بشری و مرسوم نظام آموزش و پرورش، مورد توجه معلمان و مربیان است.

گاهی هدف از آزمایش و امتحان، برای اتمام حجت است، یعنی مربی در صدد است تا به آزمون شونده اتمام جحت کند و نمره نهایی او را با دلایل روشن به او اعلام نماید. در چنین مواردی، دیگر آزمون شونده عذر و بهانه­ای برای عدم قبول عواقب قصور وکم کاری خودش را نمی­تواند انکار کند. در هدف سوم، امتحان وآزمایش باید به مسئله کمال و رشد آزمون شونده، اشاره کند. مهمترین هدف امتحان، رشد وکمال آزمون­ شونده است. مربی با امتحان وآزمایش در صدد است تا شاگرد به نهایت کمال، رشد و آگاهی خود برسد. حال با توجه به این سه هدف مهم باید دید که خداوند از امتحان وآزمایش بندگان چه منظوری دارد که در قرآن کریم به این موضوع اشاره کرده است. در بررسی این موضوع باید اذعان کرد که آزمون و امتحان الهی جدا از آزمون و امتحانی است که یک فرد، فرد دیگری را می­آزماید؛ خداوند نسبت به وضعیت بندگان خود ناآگاه و بی­خبر نیست. « وقتی چیزی را مورد امتحان قرار می­دهند برای این است که مجهولی را تبدیل به معلوم بکنند، برای این کار شِی را به عنوان میزان و مقیاس به­کار می­برند تا بتوانند مجهولی را به معلوم تبدیل بکنند و بوسیله آن مقیاس، بتوانند شِِِي را اندازه بگیرند .....، امتحان اگر فقط به معنی به­کار بردن میزان و مقیاس و برای کشف مجهول باشد، البته در مورد خداوند صحیح نیست » ( مطهری، 1361، 143).

هدف خداوند از آزمایش انسان­ها رشد و تعالی دادن انسان و رساندن وی به حد اعلی درجه انسانیت و واگذار کردن مسئولیت برای پذیرش نتایج اعمال خود است. بنابراین می­توان گفت که هدف آزمایش­های الهی هم اتمام حجت به بندگان و هم رشد وکمال انسانیت او است. خداوند در سوره کهف می‌فرماید: «انا جعلنا ما علی الارض زینة لها لنبلوهم ایهم احسن عملا» (کهف، 7).

درهرحال می‌توان از مضمون آیات قرآنی، برخی از اهداف جزئی آزمایش‌های الهی را به شرح زیر بیان کرد:

1. تعیین بهترین عمل برای انسان‌ها: هدف مهم خلقت و آفرینش انسان، رساندن وی به کمال لایق و شایسته او است. انسان مؤمن از طریق آزمایش و ابتلاء و سربلندی در آن می­تواند به یک انسان لایق و شایسته تبدیل شود و بهترین سرنوشت و عمل را برای خود رقم زند «انا جعلنا ما علی الارض زینه لها لنبلوهم ایهم احسن عملا» (کهف،7).

علامه طباطبایی در تفسیر آیه فوق می­نویسد: «انسان در اصل، جوهری شریف است. او هرگز مایل نبوده که به زمین دل بندد و در اینجا زندگی کند؛ اما تقدیر الهی چنین است که میان انسان وآنچه در زمین است علاقه ایجاد نماید و از راه اعتقاد و عمل به حق، دل وقلبش تصفیه و تطهیر شود و متاع دنیا وسیله­ای است تا معلوم شود چه کسی بهتر عمل می­کند» (طباطبائی، ترجمه موسوی همدانی، 1377،13، 334).

2. تمیز مؤمنان وتمحیص اعمال آنها: از دیگر اهداف آزمایش الهی، تمیز مؤمنان از منافقین است. قرآن در این رابطه می­فرماید: «ما کان الله لیذر المومنین علی ما انتم علیه حتی یمیز الخبیث من الطیب وما کان الله لیطعلمکم علی الغیب..........» (آل عمران، 179). طبرسی در ذیل آیه می­نویسد: «آیه خطاب به مؤمنان است، یعنی ای مؤمنان حکم خداوند براین نیست که شما را به همین حالت که هستید و مؤمن و منافق اشتباه شود، باقی بگذارد» (طبرسی، ترجمه نوری، 1367، 2، 895).علامه طباطبائی(ره) نیز در تفسیر این آیه می­نویسد: «ناموس امتحان الهی از این جهت در میان مؤمنین جاری است که مراتب کمال را پیموده و مؤمن خالص از ناخالص جدا و پاک سرشت از بد طینت متمایز شود» (طباطبایی، ترجمه موسوی همدانی، 1367، 4، 137).

3. شناسایی مجاهدان و صابران و خداترسان: هدف دیگر آزمایشِ الهی، مشخص شدن مجاهدان، صابران و خداترسان است. البته همان­طورکه در بالا بدان اشاره شد، این شناسایی برای خود مؤمنان است نه برای خدا. خداوند در سوره محمد به این موضوع اشاره می­کند:

«ولنبلونکم حتی نعلم المجاهدین منکم والصابرین ونبلوا اخبارکم» (محمد،31). علامه طباطبائی می­نویسد: «علت واجب شدن قتال بر مؤمنان، آزمودن آنها است تا معلوم شود مجاهدان در راه خدا وکسانی که بر سختی و مشقت تکالیف الهی صبر می­کنند، شناخته شوند و منظور از نبلواخبارکم، این است که صالح از ناصالح متمایز شود» (همان منبع، 1377 18، 365). در سوره مائده می‌فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لیبلوکم الله بشیء من الصید.........لیعلم الله من یخافه بالغیب»( مائده،94).

در آیه فوق، نوع صید از صیدهای حلال، استثناء شده و در محرمات قرار گرفته است. در این آیه خداوند قسم یاد می­کند که حتماً شما را می­آزماید تا مطیع شما از عصیان­گر شناخته شود. «لفظ به شیء اشاره دارد، به این معنی که ابتلا و امتحان آسان بوده ومانند تکلیفِ عظیم و سخت، مثل بذل جان ومال نبوده؛ ولی با این همه، عده­ای سرباز زدند»(پیروز فر، 1378، 105).

4. محک زدن صبر و تقوای مؤمنین: از دیگر اهداف مهم آزمایش­های الهی، آزمودن میزان صبر وتقوای مؤمنین برای خود آنها است. به عبارت بهتر، مربی از انسان­ها می­خواهد تا تلاش و جدّیتشان را در برخورد با حوادث روزگار دو چندان کنند و دائماً او را می­آزماید تا صحنه روزگار، شداید وگرفتاری­ها و نعمت­ها آنها را گمراه نسازد؛ بنابراین هدف از آزمایش، این است که بنده به خود بیاید و هشیاری خود را از کف ندهد.

«لتبلون فی اموالکم وانفسکم ولتسمعن من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم ومن الذین اشرکوا اذی کثیرا وان تصبروا وتتقوا فان ذالک من عزم الامور » (آل عمران، 186). در مجمع البیان در ذیل آیه می­نویسد: «امتحانات و شداید بر شما روی می­آورند از طریق نقص و از بین رفتن مال و ثروت­ها، رسیدن مصیبت و نیز سخنان دردآوری که در تکذیب پیامبر از اهل یهود و مشرکین شنیده می­شود و اگر از اطاعت و بندگی و عبادت کمک گیرید و جزع وکم­صبری که گناه باشد، نکنید، این امتحان، رشد وصواب در پی خواهد داشت» ( طبرسی، ترجمه نوری، 1367، 2، 169).

امیر مؤمنان علی (ع) می­فرمایند:

«خداوند روزی گسترده را با فقر و بیچارگی درآمیخت و تندرستی را با حوادث دردناک پیوند داد، دوران شادی و سرور را با غصه و اندوه نزدیک ساخت، اجل و سرآمد زندگی را مشخص کرد، آن را گاهی طولانی وگاهی کوتاه قرار داد تا مورد آزمایش قرار گیرید» ( نهج البلاغه، ترجمه دشتی،1380، 169).

ویژگی­های آزمایش­های الهی

از بررسی بحث­های قبلی می­توان چند ویژگی برای آزمایش­های الهی استنباط کرد. در زیر به برخی از این ویژگی­ها اشاره می­شود:

الف) قابل پیش­بینی نبودن آزمایش­های الهی

یکی از مهم­ترین ویژگی­های آزمایش­های الهی این است که زمان آزمایش و یا هنگام اجرای آن پدیده در زندگی انسان­ها از پیش مشخص نیست. حتمی و قطعی بودن این آزمایش برای انسان مؤمن، در کل زندگی و حیات، قابل انکار نیست؛ ولی اینکه در چه زمانی انسان مورد آزمایش و امتحان قرار می­گیرد از پیش معلوم نمی­شود. فایده تربیتی چنین عملی مشخص است، وقتی مربی به متربی نمی­گوید که چه زمانی امتحان خواهد گرفت، ولی موضوع امتحان هر زمان ممکن است باشد؛ لذا متربیِ سخت­کوش وحساس که درصدد سربلندی در امتحان است همیشه خود را برای امتحان مهیا می­کند. به هر حال بر اساس این ویژگی، انسان­ها نمی­دانند چه زمانی از جانب خداوند مورد آزمایش قرار می­گیرند یا قرار خواهند گرفت. از این­رو، خداوند برای هدایت انسان­ها، همین شیوۀ «قابل پیش­بینی نبودن» را به­کار گرفته است؛ چرا که انسان­ها همیشه باید بِهوش بوده و هیچ­گونه غفلتی از یاد خدا نداشته باشند تا بتواند از عهده این آزمایش­ها برآیند. بدیهی است که هر چه درجه ایمان و توکل قوی­تر باشد، انسان در همه حال بیشتر به یاد او است و در دشواری­ها و مصائبِ زندگی به خدا توکل می­کند و راه­های پُرپیچ­وخم را طی می­نماید.

در قرآن کریم به آیاتی برمی­خوریم که نشان­گر غفلت انسان­ها از این­گونه آزمایش­ها است: «اما انسان چنین طبعی دارد که وقتی پروردگار او را امتحان می­کند و در محیط زندگی­اش ارجمندش می­دارد و به او نعمت می­دهد، می­گوید پروردگارم ارجمندم کرده است؛ و اما چون امتحانش کند و روزی او را تنگ کند، گوید پروردگارم خوارم کرده است» (فجر، 16-15). مطابق آیات فوق، غفلت و ناآگاهی انسان از زمان آزمایش شدن مشخص می­شود و انسانِ ناآگاه آزمایش­های الهی را به حساب محبت و عدم محبت از جانب خداوند به خود قلمداد می­کند.

در آیه شریفه دیگر می­فرماید: « و به یادآر آن زمانی را که موسی به قوم خود گفت: «نعمت­های خدا را برخود به یاد آورید زمانی­که (گروهی از) فرعونیان به سختی عذابتان می­کردند و پسرانتان را سر می­بریدند و زنانتان را (برای خدمتکاری) زنده نگه می­داشتند، نجاتتان داد و در اینها از جانب پروردگارتان آزمایش بزرگی بود» (ابراهیم/ 6 ) .

در آیه فوق، خداوند داستان نصیحت حضرت موسی (ع) به قوم خود را پیش می­کشد و از قول موسی جریان آزمایش شدن قوم بنی­اسرائیل توسط شکنجه فروعونیان که از جانب خداوند صورت گرفته بود را یاد­آوری می­کند. پس به هر حال برخی از پیامبران از وجود چنین آزمایش­های الهی مطلع بودند؛ البته به سبب درجه ایمان خود و لذا به ­هنگام این آزمایش­ها، نهایت تلاش خود را برای جهت­دهی بندگان به­سوی اهداف آزمایش آنها به­عمل می­آوردند. از این­رو، بندگان خدا باید به ­هنگام هرگونه دشواری و شداید مقاومت کنند و همواره طلب عفو و بخشش و بهره­برداری ازمواهب الهی را به منظور تربیت خود داشته باشند.

ب) فراگیری آزمایش­های الهی

ویژگی دیگر آزمایش­های الهی، جنبه فراگیری آنها است. منظور از فراگیری آزمایش الهی دربرگرفتن تمامی جوانب زندگی انسان است. انسان مؤمن از هر بُعد زندگی­اش چه مادی و چه ایمانی و یا حتی مقام و موقعیت خودش و همچنین از طریق اهل وعیال خود، در دنیا مورد آزمایش الهی قرار دارد. بر خلاف آزمون­های بشری که صرفاً مربوط به یک موضوع می­شود، آزمایش الهی می­تواند ابعاد گوناگونی را شامل شود و تمام مراحل زندگی انسان را در برمی­گیرد. چرا که ابزارها واسباب آزمایش، متعدد وگسترده هستند. آزمایش و امتحان در واقع بخشی از حیات زندگی فرد وعجین با آن است (میرباقری، 1378). خداوند می­فرماید: «ولنبلونکم بشی من الخوف و الجوع و نقیص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین»؛ « شمارا به ترس و گرسنگی و کم بودن مال و جان و کمبود میوه­جات آزمایش می­کنیم؛ پس بندگان صبور را بشارت بده» (بقره، 155).

«خدای عزوجل، مؤمن را به هر بلایی و به هر مرگی بمیراند ولی به رفتن عقلش مبتلا نکند، مگر ایوب (ع) را نمی­بینی که خداوند چگونه شیطان را بر مال و فرزند و همسر او و هر چه داشت مسلط کرد، ولی بر عقلش مسلط نکرد تا با آن خدای را به بیگانگی بپرستد» (کلینی رازی، 1368باب بلإ و شدائد، 1، 151).

در روایتی از امام صادق (ع ) آمده: «ما من قبض ولا بسط ولله فیه مشیئه وقضاء ووابتلاء»؛ « هیچ قبض وبسطی نیست، مگر آنکه خداوند در آن مشیت وحکم وامتحانی دارد» (کلینی رازی، 1، 152، 1368).

«مؤمن واقعی از مصائب روزگار و حوادث دَهر نمی­هراسد. او از گرفتار شدن به امراض یا پیش آمدن حوادث ناگوار و وقوع فاجعه باکی ندارد؛ زیرا عقیده دارد که حوادث خوب یا بدی که برای مردم روی می­دهد، آزمایشی از طرف خداوند است تا معلوم شود چه کسانی در هنگام شادی و گشایش، سپاس می­گویند و یا به وقت گرفتاری، صبر پیشه می­کنند. به همین دلیل است که مؤمن هنگام گرفتار شدن به بلاء و شر، شِکوِه و زاری نمی­کند، بلکه صبر وبردباری را پیش می­گیرد و خدا را شکر می­کند و از او می­خواهد که شر و گرفتاری را از او دور سازد» (عثمان نجاتی، ترجمه عرب، 1369 343).

بدیهی است هر چه توجه انسان مؤمن و درجه ایمان او بالاتر باشد، شرایط بیشتری را برای بهره­مندی از موقعیت­های آزمایش و تعیین بهترین سرنوشت برای خود رقم می­زند. تعدّد آزمایش­ها هر چند فرسوده­کننده باشند، می­توانند فرصتی برای خودسازی انسان فراهم آورد. پس دامنه وگسترۀ آزمون الهی، صرفاً به یک یا دو مورد نیست؛ بلکه آنچه از مضامین آیات و روایات استنباط می­شود، بسیار گسترده­تر است و در همه شرایط، چه در شرایطی که انسان در وفور نعمت است وچه در شرایطی که انسان در بند شداید گوناگون در هر مرحله از زندگی گرفتار باشد باید از موضوع امتحان غافل نباشد و آمادگی استفاده از این وسیله را برای ارتقاء درجه ایمان خود داشته باشد.

پ) تفاوت در سطوح دشواری آزمایش­های الهی

ویژگی بسیار مهم دیگر آزمایش­های الهی این است که از نظر پیچیدگی و سطح دشواری، نسبت به افراد یا امم مختلف، متفاوت هستند. برخی از گرفتاری­ها نسبتاً کوتاه و برخی طولانی و کاملاً پیچیده هستند. البته در اینجا باید وجود این تفاوت­ها ودشواری­ها را با درجه ایمان افراد در ارتباط دانست؛ زیرا بلاء و نعمت در هر دو نسبی هستند و بستگی به عکس­العمل انسان در برابر آن دو دارند «از این­رو یک چیز، نسبت به دو شخص، وضع مختلفی می­یابد؛ یعنی یک چیز برای یک نفر نعمت است و همان چیز برای شخص دیگر نقمت. این است که می­گوییم، نعمت و بلاء هر دو نسبی هستند»(مطهری، 1370، 184).

آنچه می­توان از نظر تربیتی بیان کرد این است که به­طور کلی، تغییر سطح دشواری آزمایش­ها از جانب خداوند برای بندگان خود، عمدتاً به دو هدف انجام می­شود؛ یکی اینکه خداوند با توجه به ظرفیت فرد یا قومی، همه بندگان خود را مورد آزمایش قرار می­دهد«احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا وهم لایفتنون ولقد فتنا الذین من قبلهم فلیعلمن الله الذین صدقوا ولیعلمن الکاذبین» ؛ آیا مردم پنداشته­اند که تا گفتند ایمان آوردیم، رها می­شوند و مورد آزمایش قرار نمی­گیرند، بی­گمان کسانی را که پیش از اینان بودند آزمودیم تا خدا آنان را که راست گفته­اند معلوم دارد ونیز دروغ­گویان معلوم شوند» (عنکبوت،3-2). تا خود به اصلاح رفتار و اعمال خودشان بپردازند و دیگر اینکه خودِ بندگان را برای بهره­مندی یا عدم بهرمندی از نتایجِ آزمایش، مخیر و آزاد می­گذارد تا واکنش انسان­ها نسبت به آزمایش مشخص شود. نگاهی به سیرۀ تربیتی پیامبران و امامان در واکنش مثبت به نتیجه چنین آزمایش­هایی برای هر مؤمنی آموزنده است. نمونه­هایی از این آزمون­ها و درس­ها را می­توان از حضرت ابراهیم (ع) وحضرت ایوب (ع) به­روشنی در آیات زیر مشاهده کرد:

حضرت ابراهیم (ع) از جمله کسانی بود که آزمایش­های الهیِ سخت و دشواری را پشت سر گذاشت. «واذ ابتلی ابراهیم ربه به­کلمات فاتمهن قال انی جعلک للناس اماما»؛ « وچون ابراهیم را پروردگار با اموری چند بیازمود ووی همه را به انجام رسانید به او فرمود من تورا پیشوای مردم قرار دادم» (بقره،124).

حضرت ایوب(ع)، حضرت سلیمان (ع)، پیامبر (ص) و سایر ائمه اطهار (ع) هر یک با توجه به شرایط زندگی سیاسی و اجتماعی خود، آزمایش­هایی را پشت سر گذاشته­اند. این آزمایش­ها برای یک پیامبر و یا یک امام معصوم با دیگر پیامبران و امامان معصوم متفاوت بوده است.

توجه به معنای برخی آیات، تفاوت دشواری یا آسان بودن یک آزمایش را بر انسان مشخص می­سازد. چه بسیار انسان­هایی که از ساده بودن دشواری­ها و بلاها به خود نمی­آیند و مربی برای اینکه انسان را از خواب غفلت بیدار کند، شیوۀ آزمایش را تغییر می­دهد تا هر چه بیشتر توجه شاگرد را به آزمایش و امتحان جلب کند. در سوره بقره به طور وضوح، چنین تفاوتی را در سطوح دشواری می­توان مشاهد کرد: « و همین­که طالوت سپاهیان را بیرون برد، گفت: خدا شما را با نهری امتحان کند، هر که ازآن بنوشد از من نیست و هر کس از آن ننوشد از من است مگر آن­کس که با مشت خود کفی بردارد و لبی تَر کند و از آن همه لشگر به­جز اندکی نوشیدند و همین­که او با کسی که ایمان داشت از شهر بگذشت، گفتند: امروز ما را طاقت طالوت و سپاهیان وی نیست، آنها یقین داشتند که او به پیشگاه پروردگار خویش بگذشت پس گفتند چه بسیار شد که گروهی اندک به خواست خدا بر گروهی بسیار غلبه کردند و خدا پشتیبان صابران است» (بقره، 249).

مرحوم علامه طباطبائی(ره) در تفسیر المیزان، ذیل این آیه اشاره می­کند که خداوند به وسیله نهری، یک لشگر را امتحان می­کند و در نتیجۀ این عمل، سربازان طالوت به سه گروه یا طایفه تقسیم می­شوند. گروه نخست، آنهایی که از طالوت نبودند چون از آب نهر نوشیدند؛ گروه دوم آنهایی که از وی بودند چون از نهر ننوشیدند؛ و گروه سوم آنهایی که مردد بودند و موقعیت­شان در آزمایش نهر، معلوم نشد؛ چون مشتی آب برداشتند و نوشیدند و در نتیجه آزمایش دیگری وضعشان را روشن کرد و آن این است که اگر در حال جنگ به خدا اعتماد نموده و در برابر دشمن مقاومت کنند از طالوت خواهند بود و اگر دچار اضطراب شوند در طایفه دوم قرار خواهند گرفت (علامه طباطبائی، ترجمه موسوی همدانی، 1368، ذیل آیه 249 بقره).

احادیث زیر، نمونه­ای از مواردی است که بیانات فوق را تصدیق می­کند. «سخت­ترین مردم از لحاظ بلاء وگرفتاری، به تربیت عبارتنداز: پیامبران، کسانی که در پی آنانند و سپس کسی که از دیگران بهتر است» (کلینی رازی، 1368باب شداید و بلاء، 1، 151). «مؤمن مانند کفه ترازو است؛ هر چه بر ایمانش بیفزاید بر بلا یش افزوده می­شود» ( همان ).

ج) آزمایش­های الهی، مدت زمان معینی دارند

ویژگی مهم دیگر آزمایش­های الهی این است که در زمان­های خاصی برای بشر اتفاق می­افتد؛ اما این امر به منزله مقطعی بودن این آزمایش­ها نیست؛ یعنی این­طور نیست که تنها در یک زمان، آزمایش انجام و بلافاصله تمام شود و دیگر هیچ آزمایشی صورت نگیرد. بلکه آزمایش­های الهی در طی زندگی فرد رُخ می­دهند. به­عبارت دیگر، زمانی خداوند فرد را به حال خود وامی­گذارد ­که شرایط زندگی فرد تغییر پیدا کند؛ مثلاً وضع مالی­اش بهبود یابد، آزمایش الهی با بهبود شرایط زندگی یا برعکس با ناگوار شدن شرایط زندگی، شروع می­شود. میزان اشتداد آگاهی انسان­ها در نزول آزمایش، در همه زمان­ها یکسان نیست. به ­عنوان مثال در زمانی که زلزله و قحطی به ­عنوان دو وسیله آزمایش یا مرگ و نیستی برای انسانها رُخ می­دهند، شرایط تأثیرگذاری این آزمایش­ها با شرایط معمولی زندگی انسان، یکسان نیست. از این­رو، منظور از مدت زمان معین آزمایش­ها، تأثیرگذاری برخی آزمون­های سخت در برخی از زمان­ها، بر میزان آگاهی یا عدم آگاهی است. حال آنکه انسان در طول حیات خود، در بوته آزمایش است؛ چنانچه در بعضی آیات به زمان خاص آزمایش­های الهی اشاره شده است که قرآن در این رابطه می­فرماید:

«ایشان را از دهکده­ای که نزدیک دریا بود، بپرس؛ چون به حرمت شنبه تعدی کردند و ماهی­هایشان در روز شنبه دسته­دسته به­سوی ایشان می­آمدند؛ اما در غیر روز شنبه، به سراغ آنها نمی­آمدند، بدین­سان به سزای آن عصیان که می­کردند، مبتلایشان می­کردیم» (اعراف، 163). این آیه اشاره دارد به ماجرای ممنوعیت یهود از شکار ماهی­هایی که در روز شنبه دسته­دسته به سمت ایشان می­آمدند و خود را روی آب آشکار می­کردند. تجاوز­شان از حدود روز شنبه بود که ماهی­هایی روی آب شکار می­شدند و ایشان ممنوع از صید آنان بودند؛ اما بعد از روز شنبه که مجاز در صید بودند، ماهی­ها نزدیک نمی­آمدند و این خود امتحانی بود از جانب خدای تعالی و خدا بدین­جهت ایشان را به چنین امتحانی مبتلا کرد که فسق و فجور در میان ایشان رواج یافته بود و حرص بر اعمال بَد، ایشان را وادار به مخالفت با امر خدا و صید ماهی و به­دست آوردن هزینه­های فسق و فجورشان می­کرد.

یا در آیه شریفه دیگری می­فرماید: «اولا یرون انهم یفتنون فی کلّ عام مرة او مرتین ثم لایتوبون ولا هم یذکرون»؛ « آیا (اهل نفاق) نمی­بینند که آنان در هر سال، یک یا دو بار آزموده می­شوند؛ باز هم توبه نمی کنند وعبرت نمی­گیرند» (توبه، 126). به ­هر حال بر طبق آیات فوق، آزمایش­های الهی که در طی زمان­های خاصی برای بشر اتفاق می­افتد و دقیقاً زمان این آزمون­ها مشخص نیست، می­توانند از نظر اشتداد یا عدم­اشتداد آگاهی فرد در اشخاص گوناگون، متفاوت باشند. اساساً این موضوع، بسیار برای آگاهی انسان جهت بیداری در زندگی و یا ظهور برخی از آزمایش­های سخت و دشوار امری مهم و حیاتی است و هر انسانی در چنین زمان­هایی که آزمایش سخت ظهور می­کند باید مهیاتر باشد و فرصت خودسازی را غنیمت شمرده وسایر انسان­ها را برای سبقت­گیری در جهت امر الهی راهنمایی کند.

د )آزمایش­های الهی متناسب با رشد فردی و اجتماعی انسان­ها

یکی دیگر از ویژگی­های آزمایش­های الهی این است که با رشد اجتماعی اعضای یک گروه یا جامعه و یا یک ملت تناسب دارد. هر یک از اقوام گذشته با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی خود، در آزمایش الهی قرار گرفته­اند. نگاهی به سرنوشت برخی از امم گذشته مثل قوم عاد، ثمود و لوط، نشانگر سرنوشت ناگوار آنها به­ جز پیامبران­شان بوده است.

«و لقد ارسلنا الی امم من قبلک فاخذنا هم بالباسإ و الضرإ لعلّهم یتضّرعون»برای امم پیشین، انبیایی اعزام کردیم و آنان را با شداید و آسیب­ها و زیان­های مالی و غیر مالی آزمودیم تا تضرع کنند (انعام، 42). در ادامه این آیه شریفه، خداوند کریم با حالت اعتراض­گونه سؤال می­کند که اینها گریه نمی­کنند و بعد در ادامه توضیح می­دهد که عامل اصلی عدم گریه و زاری آنها، ناشی از قساوت قلبی­شان است.

در تفسیر موضوعی قرآن کریم، بحثی تحت عنوان آزمایش امت­ها با سختی و دشواری آمده: « هر پیامبری که مبعوث شده، خداوند امت او را با مشکلاتی آزموده. امت­ها اگر توانسته­اند در امتحان الهی همراه با پیامبر خود راه َنبَرد با دشواری­ها را ادامه دهند به فلاح و رستگاری رسیده­اند و کسانی که تن به این آزمایش­ها نداده­اند از سعادت دنیا و آخرت محروم شدند و این آزمایش­های همراه با سختی مربوط به همه امم بوده است» (بهجت­پور، 1385ذیل آیه 42 سوره انعام 233).

با توجه به اینکه انسان­ها در طی مراحل زندگی، شرایط گوناگون جسمی، عقلی و روحی پیدا می­کنند، از این­رو آزمایش­های الهی با توجه به خصوصیات رشدی افراد و حتی ویژگی­های شخصیتی آنها به­عمل می­آید؛ چنانچه می­بینیم در برخی آیات، خداوند حکم جهاد را برای زنان و بیماران منتفی کرده است. در همین رابطه به ترجمه و مضمون برخی آیات از قرآن کریم و ترجمه روایاتی از اصول کافی اشاره می­شود که تبیین­کننده این ویژگی آزمایش الهی است:

«سخت­ترین مردم از لحاظ بلا وگرفتاری به ترتیب عبارتند از: پیامبران، کسانی که در پی آنانند و سپس کسی که از دیگران بهتر است» ( کلینی رازی، 1368باب شداید و بلا، 1، 151). «مؤمن مانند کفه ترازو است هر چه بر ایمانش بیفزاید بر بلایش افزوده می­شود» ( همان).

نمونه­هایی از تناسب آزمایش و سطح دشواری آنها را در داستان آزمایش فرعونیان، می­توان مشاهده کرد. وقتی که قوم فرعون از انجام آزمایش الهی به خود نمی­آمدند، شیوه آزمایش سخت­تر می­شد؛ چنانچه خداوند متناسب با سرسختی قوم فرعون در پذیرفتن دستوراتش، آزمایش را متناسب با کردار ورفتارهایشان سخت­تر می­کرد وآنها را به بلاهایی دچار می­نمود که این بلاها شدیدتر می‌شدند (میرباقری، 1378، 26).

«مرحله اول حوادث، جنبه تذکر و توجه کردن به حقیقت دارد: وَاَقد اَخذنا آل فرعون بالسنین و نقض مَن الثمرات لَعَلهم یذکرون: وما نزدیکان فرعون را به خشک­سالی و کمبود میوه­ها گرفتار کردیم، شاید متذکر شوند» (اعراف، 13).

مرحله دوم موقعی است که اینان (نزدیکان فرعون) بر این آیات الهی، عنوان سحر می­گذارند و می­گویند «وَقالو مَهَما تَاتنا به من اَیَة لَنَ لَسحَرَنا بها فَما نَحنُ لَکَ بمُومنین: هر نشانه و معجزه­ای که برای ما بیاوری تا سحرمان کنی به تو ایمان نمی­آوریم» (سوره اعراف 132). نتیجه این گستاخی، حوادث سنگین­تری است. «پس طوفان و ملخ و آفت گیاهی و غورباغه و خون را که نشانه­هایی از هم جدا بودند، بر آنها فرستادیم ولی تکبر ورزیدند و جمیعت گناهکاری بودند» (اعراف، 133).

مرحله سوم وقتی است که مراحل قبل، هیچ­یک به ثمر نمی­نشیند. نهایتاً عذاب الهی به عنوان انتقام از زمین، دامن­گیر آنها می­شود «ما هنگامی­که بلا را پس از مدت معینی که به آنان می­رسید از آنها برمی­داشتیم، پیمان خویش را می­شکستند، ما هم از آنها انتقام گرفتیم و آنها را در دریا غرق ساختیم به جرم اینکه آیات ما را تکذیب نمودند و از آن در غفلت بودند» (اعراف، 136 -135).

کارکردها و اثرات تربیتی آزمایش­های الهی در تربیت انسان

حال با توجه به بخش­های قبلی این پژوهش، به مواردی از آثار و کارکردهای تربیتی آزمایش­های الهی اشاره می­شود:

1. ایجاد آگاهی: یکی از معانی تربیت، آگاه ساختن انسان است و چنانچه متربی از موقعیتش آگاه باشد، بدون شک خطاها و ضعف­های قبلی خود را جبران می­کند. یکی از اهداف امتحان و آزمایش، آگاه ساختن فرد از نقاط ضعف و قوت او است. آزمایش­های الهی می­توانند این اثر و کارکرد تربیتی را بر انسان­ها داشته باشند و زمینه آگاه ساختن انسان­ها را فراهم کنند. خداوند با قرار دادن امتحاناتی در مسیر پُر پیچ­وخم زندگی انسان، درصدد آگاه ساختن، تذکر وبیداری او است. حال هر چه انسان­ها از نظر درجه ایمان، قوی­تر باشند به مراتب از این دشواری­ها بیشتر تأثیر می­پذیرند و هر چه انسان­ها از نظر ایمان ضعیف باشند، متوجه این اثرات تربیتی نخواهند بود. نمونه­هایی از این آگاهانه عمل کردن در برابر آزمایش­ها وآگاه ساختن عبرت­گیرندگان از پیام­های قرآنی را می­توان از جریان آزمایش حضرت سلیمان (ع) که به­خوبی از نتیجه آزمایش خود آگاه بود، دریافت کرد: «و آن کسی که از کتاب، اطلاعی داشت گفت: من آن­را قبل از آنکه نگاهت برگردد (دریک چشم برهم زدن) به نزدت می­آورم و چون تخت را نزد خویش پابرجا دید، گفت: این از فضل و کرم پروردگار من است تا مرا بیازماید که آیا سپاس می­دارم یا کفران می­کنم، هر که سپاس دارد برای خویش دارد و هر که کفران کند نیز برای خود دارد، پروردگارِ بی­نیاز، کریم است» (نمل، 40). بنابراین با توجه به ترجمه آیه فوق، حضرت سلیمان (ع) آگاه بود که خداوند او را مورد آزمایش قرار می­دهد و لذا موفقیت در آن کار را ناشی از فضل و کرم پروردگار خود دانسته و بدیهی است که این آگاهی، زمینه شکر­گذاری او از خداوند را فراهم کرد.

مرتضی مطهری نیز در بحث از اثرات تربیتی بلایا می­نویسد: «سختی و گرفتاری هم تربیت­کننده فرد و هم بیدار­کننده ملت­ها است. سختی، بیدارسازنده و هوشیارکننده انسان­های خفته و تحریک کننده عزم­ها و اراده­ها است؛ زیرا خاصیت حیات این است که در برابر سختی­ها مقاومت کند و به­ طور خودآگاه و ناخودآگاه آماده مقابله با آن شود» ( مطهری، 1361، 156).

2. تقویت اراده و انگیزه: بدون شک، داشتن انگیزۀ کافی برای هر عملی، یکی از مهم­ترین مسائل تربیتی به­شمار می­آید. از جمله اهدافی که هر آزمون می­تواند داشته باشد این است که شاگردان را نسبت به یادگیری و تلاش تشویق می­کند و به ­عنوان یک محرّک، انگیزه آنها را تقویت می­کند. پس یکی از مهم­ترین فوائد تربیتی امتحانات، تقویت انگیزه و اراده افراد در مواجه شدن با امتحانات است.

در آیات متعددی خداوند با تشویق تلاش انسان­ها، اقدام به تقویت انگیزه و اراده افراد می­کند.

«الذی خلق الموت والحیاة لیبلوکم ایکم احسن عملا: کسی که مرگ و حیات را آفریده تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل می­کنید» (ملک، 2). در این آیه، تشویق و تقویت اراده و انگیزه برای انجام رفتارهای نیکو مورد تأکید قرارگرفته و. در آیه زیر به صابران در برابر گرسنگی و ترس بشارت داده شده است: «ولنبلوّ نکم بشی من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین» (بقره، 155). با توجه به عجین بودن حیات زندگی انسان­ها با آزمایش و ابتلاء، می­توان اذعان کرد که سراسر زندگی انسان­ها در این عالم، مورد آزمایش و امتحان الهی است (میر باقری، 1378).

وظیفه مربی در تربیت اسلامی این است که با تأسی به مضمون آیات قرآن به هنگام سختی­ها و بلایا به متربیان جوان کمک کند تا نسبت به آنها توجه کرده و با دیدۀ عبرت بنگرند و انگیزه و اراده خود را برای جلب رضای الهی تقویت کنند. برگزاری جلسات، نشست­ها و میزگردها در صدا و سیما و تحلیل و بررسی آثار تربیتی بلایا و امتحانات الهی، به­هنگام نزول اسباب آزمایش در تقویت ایمان افراد و آمادگی به منظور کسب انگیزۀ مقاومت، صبر و بردباری و طلب عفو و مغفرت، می­تواند مؤثر باشد.

3. فراهم کردن زمینه توبه و بازگشت: از دیگر اثرات و کارکردهای تربیتی آزمایش­های الهی این است که انسان را برای تصمیم­گیری به توبه، ندامت و طلب عفو و مغفرت از درگاه باری­تعالی امیدوار می­کند. توبه به ­عنوان یکی از روش­های تربیت اسلامی از اهمیت خاصی برخوردار است (دلشاد تهرانی، 1387). اهمیت و تأثیر آزمایش­ها این است که انسان را از خواب غفلت بیدار می­کند. در همین رابطه خداوند می فرماید: « .... وبَلَوناهُم بالحَسَناتِ و السیّئاتِ لعَلّهُم یَرجعون: .... و آنها را به نیکی و بدی­ها آزمودیم تا شاید بازگردند»(اعراف، 3). بنابراین آزمایش­های الهی می­توانند اثرات تربیتی مثبتی در انسان­ها به منظور تغییر جهت و انتخاب مسیرِ درست ایجاد کند. آنچه قبلاً هم ذکر شد این است که برخی از آزمایش­های الهی، صرفاً جنبه تذکر دارند تا بندگان را وادار به توبه نمایند.

«ابتلائات برای توجه دادن انسان به پروردگار و ایجاد حالت نیایش است؛ زیرا طبع بشر به لحاظ فطرت الهی به­گونه­ای است که به هنگام مشکلات و محدویت­ها، شکسته­دلی به وی رو می­آورد و از غفلت دست می­شوید و برای او حالت التجاء پدیدار می­شود. پس تقدیر حوادث گوناگون از ناحیه ربوبی در زندگی انسان، برای بازگشتن به­سوی حق است ( میر باقری، 25-24، 1378).

آنچه از نظر تربیتی مهم است، یادآوری جایگاه و اهمیت مقاومت، به­هنگام جاری شدن اسباب آزمایش جمعی برای ملت­ها درگذر زمان است. اگر در مواقعی زلزله یا قحطی و یا بلایای دسته­جمعی، سیل یا کم آبی و...، -که نمونه­هایی از اسباب آزمایش هستند و ما در نوشتار حاضر به ­دلیل طولانی بودن بحث به این اسباب و ابزارهای آزمایش اشاره نکردیم- رخ داده باشد، وظیفه مربیان تربیت اسلامی این است که از طریق برگزاری میزگردها و یا برنامه­های تربیتی دیگر، در جهت ایجاد آگاهی بیشتر برای بازگشت و توبه و طلب مغفرت وآمرزش گناهان، توصیه تربیتی لازم را به مردم ارائه دهند.

4. ایجاد رقابت: از دیگر اثرات و کارکردهای تربیتی آزمایش­های الهی می­توان به تربیت حس رقابت و سبقت­جوئی در کارهای مثبت و خداپسندانه در انسان اشاره کرد. ایجاد رقابت در بین انسان­ها جهت پیشی گرفتن در اعمال خداپسندانه، خیلی اهمیت دارد و عمل آزمودن می­تواند به این حس رقابت، دامن نهد. نکته­ای که باید اینجا خاطرنشان کنیم این است که برخلاف انگیزه و اراده که جنبه درونی عمل انسان را تشکل می­دهند، در مسئله رقابت، انسان آن انرژی درونی خود را در اعمال و رفتارش نشان می­دهد. تقویت اراده، انگیزه و ایجاد رقابت با یکدیگر همبسته­اند و جنبه درونی یعنی فکر و جنبه بیرونی یعنی عمل تربیت اسلامی را شامل می­شوند. بنابراین تا وقتی در فرد اراده و انگیزه نباشد، عمل رقابت صورت نمی­گیرد. به­طورکلی ابتلاء و امتحان الهی می­توانند هم از نظر فکری وهم از نظر عملی بر فرد مؤمن تأثیرگذار باشند؛ اما نوع بهره­هایی که اشخاص به تناسب شخصیت و ایمان خود از آنها می­برند، متفاوت خواهد بود.

ایجاد حس رقابت به­عنوان یکی از کارکردهای تربیتی آزمایش­های الهی با یکی از اصول و روش­های تربیت اسلامی یعنی اصل سبقت و روش ابتلاء و امتحان در ارتباط است. یکی از اصول مهم تربیت اسلامی، اصل سبقت است که در نتیجۀ آن، مربی باید متربی را در پیشی گرفتن در کارهای نیکو وخداپسندانه تشویق کند و ابتلاء نیز به­ عنوان یکی از روش­های تربیت اسلامی به ­شمار می­آید (باقری، 1370).

به نظر مؤلف اصل سبقت در این کارکرد، ارتباط خود را با روش ابتلاء و امتحان الهی پیدا می­کند؛ یعنی در ابتلاء الهی هدف، سبقت دادن افراد مؤمن به صبر و پیشی گرفتن در توجه و توکل به خدا است؛ یعنی هر چه فرد از آزمایش­های الهی موفقیت و سربلندی کسب کند، نسبت به انسان­های دیگر سبقت بیشتری در بهره­مندی از رحمت الهی دارد. بنابراین اصل سبقت و روش ابتلاء می­توانند با یکدیگر در ارتباط باشند. انسان مؤمن که همیشه مبتلا و بهوش است، طبیعتاً سبقت می­گیرد و در آزمون مؤفق می­شود و وجهه والسابقون به­خود می­گیرد و در نهایت جزء مقربین درگاه احدیت می­شود. از این­رو، بی­دلیل نیست که خداوند وعدۀ بهشت را به بندگان مخلص خود داده است. تمامی این وعده وعیدها به­ سبب ایجاد رقابت، جهت ورود به بهشت و جلب رضایت خداوند نسبت به بنده است. در قرآن کریم به همین مسئله اشاره شده است. «الذی خلق الموت والحیاة لیبلوکم ایکم احسن عملاً: کسی که موت و حیات را آفریده تا شما را بیازمایدکه کدام یک از شما بهتر عمل می­کنید»( ملک، 2).

یا در سوره هود می­فرماید: «او کسی است که آسمان­ها و زمین را در شش روز خلق کرد و عرش (قدرت) او بر آب قرار داشت و غرضش از این خلقت آن بود که شما را بیازماید تا کدام­یک بهتر عمل می­کنید (هود: 7 ).

5. استحقاق پاداش و کیفر: از دیگر اثرات تربیتی مهمِ آزمایش الهی می­توان به برخوداری یا عدم برخوداری از پاداش و یا کیفر اشاره کرد. چنانچه در امتحانات بشری، معلم به دانش­آموز فعال و کوشا جایزه می­دهد و ممکن است معلم، شاگرد تنبل را محروم سازد؛ چنین عملی یکی از مهم­ترین فرایند ارزشیابی و امتحان را شامل می­شود. خداوند از انجام آزمایش­های خود، درصدد گرفتن نتایج تربیتی است؛ یعنی بندگان خود را مستحق پاداش یا کیفر می­داند. در واقع نتایج حاصله از اعمال بندگان، پاداش یا کیفر را از جانب خداوند به ­دنبال دارد. اگرچه خود انسان از پاداش­ها ویا کیفرهای ملموس در این دنیا، مطلع نیست؛ امّا در برخی از آیات قرآن، خداوند از کیفرهای پاداش­نما سخن می­گوید که اگرچه به ظاهر پاداش هستند اما زمینه کیفر انسان را فراهم می­کنند. جوادی آملی در تفسیر تسنیم به این­گونه کیفرهای پاداش­نما اشاره می­کند و همچنین اشاره­ای دارد به آیه­ای از قرآن کریم که می­فرماید: «ما آنان را ابتدا با کمبود آزمودیم تا ناله کنند و چون اهل ناله نشدند، بسیاری از نعم را به آنها دادیم تا سرگرم تنّعم، شدند و سپس در همان بحبوحه تنّعم را از آنان گرفتیم و ریشه­کن ساختیم» (انعام، 45-42).

مرتضی مطهری نیز در رابطه با اثرات تربیتی بلاء و شداید می نویسد:

«... امتحان می­کند یعنی در معرض بلایا و شداید قرار می­دهد که بر وزن واقعی و درجه معنوی و حد شخصیت آن بنده افزوده شود» (مطهری، 1370، 144).

به­طور کلی رشد شخصیت، درجه معنوی یا نعمت، همگی در اصطلاح روان­شناسی امروزی، پاداش نامیده می­شوند. به­ هرحال نتایج هر امتحانی، بدون پاسخ نخواهند بود. چنانچه خداوند به همین موضوع در آیه شریفه زیر اشاره دارد:

«او است کسی که شما را خلیفه­های زمین قرارداد و برخی را به درجاتی بر بعضی دیگر برتری داد تا شما را در آنچه به شما داده آزمون کند، پروردگارت کیفر کردار را به زودی می­دهد و هم او آموزگار و مهربان است» (انعام، 165).

6. ارتقاء انسان: از دیگر اثرات و نتایج تربیتی آزمایش­های الهی، فراهم کردن زمینه، جهت ارتقاء انسان به مقام یک انسان کامل است. بر اساس این کارکرد، هر حرکت و پاسخ مثبت انسان به آزمایش­های الهی از قبیل صبر و توکل وسفارش دیگر مؤمنین به بردباری و یا کمک به آسیب­دیدگان و ابراز همدردی با آنان، اعم از مالی، فکری ویا عقیدتی، منجر به ارتقاء انسان می­شود. نگاهی به سرگذشت پیامبران و ائمه اطهار (ع) بیانگر همین مسئله است که آنان برای ارتقاء به پیامبری یا امامت خود، سختی­ها و مشکلات گوناگونی را پشت سرگذاشته­اند. در پی چنین صبر و تحملی، چه­بسا انسان به مقام و موقعیتی دست پیدا کند که برای خودِ او باورنکردنی باشد. مهم­ترین اصل تربیتی در اینجا، شکرگذاری بنده است؛ هر چه ارتقاء بیشتر باشد، بنده باید شکرگذارتر و توکلش دوچندان شود. در سیرۀ تربیتی حضرت ابراهیم و حضرت سلیمان و همه ائمه اطهار (ع)، به­وضوح این ارتقاء مشاهده می­شود. مقام والای شهدای جنگ احد و مقام سالار شهیدان، حضرت سیدالشهدا و دیگر شهیدان راه حق وحقیقت، برای هیچ مسلمان و مؤمنی از نظرها پوشیده نیست. چنانچه روایات وآیات فراوانی در این مورد وارد شده که مجال پرداختن به آنها نیست. برای اتمام سخن به یک آیه شریفه دربارۀ مقام حضرت ابراهیم (ع) اشاره می­شود: «و چون پروردگار، ابراهیم را با صحنه­هایی بیازمود و او به حد کامل آن امتحان را انجام داد به وی گفت: من تو را امام خواهم کرد، ابراهیم گفت: از ذریه­ام نیز کسانی را به امامت برسانی؛ فرمود: عهد من به ستمگران نمی­رسد» (بقره، 124). همان­طور که روشن است، شرط ارتقاء حضرت ابراهیم (ع) به امامت، پس از گذر موفقیت­آمیز از آزمایش­هایی بوده که از آن جمله دستور ذبح حضرت اسماعیل (ع) و شکستن بتها و ....، است. پس به هرحال در مکتب تربیت اسلامی، تحمل شداید وسختی­ها از جانب انسان، او را به حد کامل انسانیت می­رساند و هر گاه انسان در برابر مشکلات زندگی، اذیت و آزار و دشمنی مردم و...، صبر کند، انسانی با شخصیت، رشد یافته، متعادل و کامل خواهد بود.

جمع­بندی

در این مقاله نخست، مفهوم و اهداف آزمایش­های الهی مورد بررسی قرار گرفت و اشاره شد که کلمه بلاء، امتحان، فتنه و مشقات آن در قرآن به معنی آزمایش و امتحان است. در بحث از اهداف امتحان به دو هدف مهم اشاره، و گفته شد که هدف خداوند از آزمایش­ها در زندگی انسان، تکمیل و رساندن آدمی به کمال لایق و شایسته و نیز اتمام حجت بر بندگان است. در بخش دوم مقاله، با توجه به آیات قرآن و روایات، ویژگی آزمایش­های الهی در مواردی نظیر تفاوت در سطح دشواری، تناسب با سطح رشد فردی واجتماعی، فراگیری آزمایش­ها در طی زندگی انسان­ها و برخورداری آزمایش­ها از زمان معین، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. در بخش پایانی با توجه به بخش­های قبلی، کارکردها و آثار تربیتی آزمایش­های الهی در زمنیه تقویت اراده و انگیزه، ایجاد رقابت، استحقاق پاداش وتنبیه، ارتقاء انسان­ها، فراهم کردن زمینه توبه و بازگشت و مهم­تر از همه، ایجاد آگاهی و بیداری از غفلت به­ عنوان شش کارکرد و اثر تربیتی آزمایش­های الهی تبیین شد. بنابراین با توجه به نقش سازندۀ آزمایش و ابتلاء الهی در تربیت انسان وکمال او و برای تقویت جایگاه این سنت الهی، پیشنهاد می­شود که برای آشنایی دانش­آموزان با جایگاه آزمایش­های الهی، دروسی در محتوای کتب درسی دبیرستان در مورد نحوه آزمایش پیامبران و امامان و نوع برخورد آنها با این آزمایش­ها گنجانده وآثار تربیتی آنها تبیین شود. همچنین در صدا و سیما، برنامه­هایی دربارۀ تبیین موضوع آزمایش الهی و نقش تربیتی آن، تدارک دیده شود. در پایان نیز به ­عنوان یک پیشنهاد پژوهشی توصیه می­شود تا پژوهشگران، موضوعی دربارۀ اسباب و ابزارهای آزمایش­های الهی و روش­های برون­رفت و سربلندی در آن آزمایش­ها، در قرآن و سیرۀ تربیتی مورد پژوهش قرار دهند که مجال پرداختن به چنین بحثی در پژوهش حاضر، فراهم نشد.

منابع

1. قرآن مجید؛ ترجمه الهی قمشه­ای.

2. ابن ابی الحدید؛ شرح نهج البلاغه؛ ترجمه مهدوی دامغانی؛ تهران: مرکز نشر رجاء، 1379.

3. ابن منظور؛ لسان العرب؛ بیروت: داراحیاء التراث العربی، بی­تا.

4. باقری، خسرو؛ نگاهی دوباره به تربیت اسلامی؛ چاپ دوم، تهران: انتشارات مدرسه، 1370.

5. بهجت پور، عبدالکریم وهمکاران؛ تفسیر موضوعی قرآن کریم؛ ج 1و2، تهران: نشر معارف، 1385.

6. پیروزفر، سهیلا؛ ابتلاء در قرآن وحدیث؛ مشهد: نشریه دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی، ش 2، دوره دوم، 1378.

7. جوادی آملی، عبدالله؛ تفسیر تسنیم؛ دوره چند جلدی، قم: اسراء، 1381.

8. دشتی، محمد؛ ترجمه نهج البلاغه؛ قم: موسسه انتشارات مشهور، 1380.

9. دلشاد تهرانی، مصطفی؛ سیری در تربیت اسلامی؛ چاپ هفتم، انتشارات دریا، تهران: 1385.

10. راغب اصفهانی، حسین ابن محمد؛ المفردات الفاظ قرآن؛ ترجمه غلامرضا خسروی؛ تهران: انتشارات رضوی، 1362.

11. طبرسی، فضل بن الحسن؛ تفسیر مجمع البیان؛ ترجمه شیخ حسن نوری ودیگران؛ ج 1و2، تهران: انتشارات فراهانی، 1367.

12. طباطبائی، محمد حسین؛ تفسیر المیزان؛ ترجمه موسوی همدانی؛ جلد 1، 4، 7 ،8، 13، 14،16، تهران: نشر فرهنگی رجاء، 1377- 1376.

13. نجاتی، محمد عثمان؛ قرآن و روان­شناسی؛ مترجم عباس عرب؛ چاپ اول، بنیاد پژوهش­های اسلامی آستان قدس مشهد: 1369.

14. کلینی رازی، محمد؛ اصول کافی؛ ترجمه مصطفوی؛ ج 1 و2، 3، تهران: نشر اهل بیت، 1368.

15. میر باقری، سید حسن؛ سیمای انسان مختار در قرآن؛ چاپ اول، تهران: انتشارات نشر رایزن، 1378.

16. مطهری، مرتضی؛ بیست گفتار؛ تهران: دفتر انتشارات اسلامی، 1361.

17. ------------------- عدل الهی؛ قم: انتشارات صدرا، 1370.

18. ------------------- مجموعه آثار؛ ج 1و4، قم: انتشارات صدرا، 1385.

19. مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه؛ ج 1و2و24، تهران: دارالکتب الاسلامی، 1371.

20. مصباح یزدی، محمد تقی؛ جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن؛ چاپ اول، تهران: انتشارات اسراء،1370.



[1]salehihidji2@yahoo.com استادیار دانشگاه خوارزمی تهران

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

چالش تربيت اسلامي

چالش تربيت اسلامي

نگارنده در اين مقاله مي‌‌كوشد تا ماهیت تئوریک مدرنيته را به مثابه چالش بنيادين تربيت اسلامي قلمداد كند.
نقش آزمایش‏های الهی در تربیت انسان

نقش آزمایش‏های الهی در تربیت انسان

این تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده و از نوع تحقیقات بنیادی و کتابخانه­ای بوده که محقق پس از مطالعه و بررسی کتابخانه­ای، اقدام به توصیف، تحلیل و بررسی آنها کرده است.
سرمقاله

سرمقاله

بررسی راهکارهای کاربردی‌سازی سبک زندگی اسلامی در نهاد خانواده، برگرفته از احادیث

بررسی راهکارهای کاربردی‌سازی سبک زندگی اسلامی در نهاد خانواده، برگرفته از احادیث

ضرورت شکل‌گیری فرهنگ دینی، ذهن را به سوی سبک زندگی خانواده که نخستین آموزشگاه فرد است، رهنمون می‌سازد. هدف این پژوهش، بررسی راهکارهای کاربردی‌سازی سبک زندگی اسلامی در نهاد خانواده است.
تربیت تحقیقی، روشی موثّر در تبلیغ دینی

تربیت تحقیقی، روشی موثّر در تبلیغ دینی

این مقاله ضمن تبیین دو شیوۀ تربیت تلقینی و تحقیقی، بهترین شیوة تبلیغ دینی را تربیت تحقیقی دانسته و معتقد است که تربیتِ مورد لحاظ در حوزۀ تبلیغ، باید از سنخ تربیت فعّال و نه منفعل باشد که از طریق تربیت تحقیقی محقَق می‌شود.
Powered by TayaCMS