سر مقاله

سر مقاله

محمد حسین کیانی

کلیدواژه‌ها: عرفانهای نوظهور،عرفانهای کاذب،زمینه‌های معرفتی،پائولو کوئلیو،معنویت.

سرمقاله

آسيا خاستگاه فرقه‌هاي معنويی است كه در بسياري از كشورهاي جهان تأثيرات فراوان گذاشته و توانسته‌اند اقشار گوناگون را به خود جذب كنند. اگر با ديد پديدارشناسانه به بررسي مصاديق گوناگون آنها بپردازيم؛ خواهيم يافت كه بسياري از جنبش¬های معنوی قاره‌هاي گوناگون، اصالتاً آسيايي بوده و يا لاأقل متأثر از فرهنگ معنوي ـ دینی آسيا هستند. اين واقعه مؤيد اين نكته است كه خاستگاه بسياري از آنها ريشه در عقايد و آموزه‌هاي معنوي مشرق زمين دارد. يعني اثبات همان نظريه‌اي كه به «شرقي‌شدن غرب » اشاره مي‌كند، بدین¬معنا كه مغرب¬زمين متأثر از معنويت شرقي، موطن بروز و تکامل انواع جنبش-های نوپدید معنوی شده است.

از طرف ديگر، بسياري از جنبش‌هاي شرقی كه به غرب راه برده و در آنجا پیراون قابل توجهی نیز یافته-اند، به نوعي با سنت‌هاي معنوي وطن خود مخالفت مي‌كنند. برای مثال، كريشنا مورتي در پاره‌اي سخنراني‌ها، اصل اساسي تناسخ را زير سوال مي‌برد. تناسخي كه همواره از اصول اساسي و جدانشدنی هندوئسيم مورد قبول هندوها قرار گرفته است و يا راجنیشِ (اشو) که انتقادهای شدید متدینین سنتی هندوستان به او، موجب اخراجش از هند شد. بنابراین با سوال حائز اهمیتی مواجه¬ایم؛ به راستي جنبش‌هاي معنوي شرقي كه به غرب راه يافته‌اند و پيروان فراواني را جذب كرده‌اند، تا چه اندازه متأثر از سنت قديمي خود بود¬ه¬اند. به ديگر سخن،‌ بسياري از معلمین شرقی كه مقبوليت فراواني در غرب کسب کرده¬اند تا چه اندازه مورد تأييد اساتيد سنتي جوامع خویش بوده‌اند؟

اين عنوان سوالي بود كه نگارنده به سال 2009 ميلادي در پنجمين پارلمان اديان جهان در ملبورن استراليا، از برخی اساتيد و نمايندگان ديني كشورهاي گوناگون آسيايي داشت. جواب بسياري از اساتید متفاوت، آشفته و محافظه‌كارانه بود. وقتی سوال مذكور را با يك استاد عالي بودئيسم در ميان گذاشتم، با هشياري ماهرانه‌اي سعي در تغيير بحث داشت؛ او در آخر چنين گفت: «هم¬اكنون اختلافات بسياري میان اساتيد‌ بودئيسم سنتی و برخي اساتيد جديد وجود دارد.» يكي از اساتید جدید سيك در پاسخ به اين سوال گفت: «تعداد پيروان سیک در جهان بسيار اندك شده و ما براي جبران اين خلاء باید چاره‌ای می‌اندیشیدیم. ازاين¬رو،‌ يكي از مهمترين اقدامات استفاده حداکثری از موسیقی است.» اين استراتژی که در پنجمين پارلمان اديان كاملاً مشهود بود، موجب شد تا تقريباً هر گوشه‌ و كناري كه اثري از جلسات و اساتيد سيك مشاهده می¬شد، صداي ساز و آواز نیز به گوش رسد و يا آلات موسيقي متفاوتی مشاهده گردد. به نظر مي‌رسد تأثير جهاني‌شدن و مدرنيته به همراه رونق گرفتن مدرنيزاسيون در بسياري از كشورهاي شرقي باعث دوپارگي تعاليم معنوي شده و به دنبال آن اختلافات زيادي میان اساتید معنوی رخ داده است.

وانگهی، بسیاری برای مقابله با معنویت¬های جدید به شکل انفعالی عمل کرده¬اند، حال آنکه تجربه نشان داده که راهکار صحیح مقابله پایدار علیه معنویت‌های جدید، از سنخ برخوردهای فرهنگی است و هرگونه اقدام غیرفرهنگی نه تنها مسئله را حل نکرده، بلکه در بسیار موارد موجب بغرنج شدن آن نیز شده است. همچنین، تجربه نشان داده «برخورد تئوریک» و «نقد تئولوژیک» به مثابه راهکار نحیف¬ مقابله قلمداد می-شوند. بدین‌معنا که برای مقابله با گسترش انواع معنویت‌های جدید در یک منطقه جغرافیایی، به ایراد سخنرانی‌ها و تألیف مقالات و کتاب‌هایی پرداخته شود که محتوای آن نقد تئوریک معنویت جدید به واسطه¬ی سنت دینی آن منطقه جغرافیایی بوده باشد. هرچند در مقام طراحی بسته منسجم مقابله، برخورد نظری و نقادانه نیز لازم است، اما صرف اتکا به اینگونه برخوردها، جدای از ارائه دکترین معنویت کاربردی در جهت تحقق اجتماعی آن فاقد تأثیر خواهد بود.

درواقع، با توجه به ماهیت تعالیم جنبش‌ها در¬می‌یابیم که بارزترین خصوصیات آنان ارائه «معنویت کاربردی» است. حال در مقام مقابله، بسیار ساده‌انگارنه خواهد بود که به صرف ارائه یکسری مسائل نقادانه تئوریک بسنده کرد. براین اساس و بر این اوصاف، راهکار مقابله با معنویت‌گرایی جدید چیزی جز قرار گرفتن در یک مسابقه سرعت، جهت ارائه یک راهبرد فرهنگی ـ معنوی منسجم نیست، راهبردی که توأمان مشتمل بر «نقادی آراء حریف» و ارائه « معنویت کاربردی» باشد. البته پر واضح است که در چنین راهبردی اصالت با ارائه معنویت کاربردی خواهد بود فصلنامه مطالعات معنوی می¬کوشد تا دیباچه-ای برای رسیدن به هدف مذکور باشد. از این¬رو، در این شماره نخستین مقاله به شکل کلی و مبنایی پدیدارشناسی دین را به مثابه رویکردی منسجم در شناخت دین و نحله¬های دینی مورد کاوش قرارمی-دهد رویکردی که بسیاری از اندیشمندان فهم دقیق از معنویت¬های نوپدید را نیز در گرو استفاده از این رویکرد قلمداد کرده¬اند و در ادامه مقالاتی درباره عوامل گرایش و علل پیدایش به جنبش¬های معنوی و موارد مرتبط با آن بیان می¬شود.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

الگوی مصرف در سبک زندگی اسلامی

الگوی مصرف در سبک زندگی اسلامی

بی گمان مصرف، به خودی خود نه تنها پدیده‌ای ناپسند نیست که بسیار بایسته و لازم است؛ چرا که مصرف، یکی از شیوه‌های جایگزین ناپذیر برای پاسخگویی به نیازهای طبیعی و غریزی انسان است که بدون آن، حیات مادی و معنوی انسان‌ها دستخوش آشفتگی و نابسامانی خواهد شد و معیشت انسان، لذت و لطف خود را از دست خواهد داد؛ اما نکته اینجاست که گاهی مصرف شکل طبیعی خودش را از دست داده، به جای آنکه به عنوان یک پدیده حیاتی در خدمت انسان باشد، انسان به خدمت او در می‌آید. بدین‌گونه وسیله به هدف تبدیل می‌شود و همه قوای مادی و معنوی انسان که باید با مصرف درست به اوج تکامل و تعالی برسد، بر اثر مصرف‌زدگی در سراشیبی سقوط قرار گیرد. همچنین زمینه انواع تباهی‌ها و ناهنجاری‌ها فراهم می‌آید. از اینجاست که ضرورت در اصلاح الگوی مصرف آشکار می‌شود و اهمیت دغدغه مقام معظم رهبری در این‌باره و ارزشمندی اعلام سال 1388 خورشیدی به عنوان سال «حرکت به سوی اصلاح الگوی مصرف» از سوی ایشان، کاملا آشکار می‌شود. از طرفی مصرف یکی از شاخص‌های اصلی سبک زندگی محسوب می‌شود به طوری که بعضی از صاحب‌نظران، سبک زندگی را به معنای نحوه مصرف و کیفیت و کمیت آن دانسته‌اند. لذا الگوی مصرف نقش تعیین‌کننده‌ای در سبک زندگی انسان‌ها دارد و از آنجا که اسلام در این زمینه «بایدها و نبایدها» و توصیه‌های زیادی ارائه کرده است و الگوی متفاوتی را مبنی بر جهان‌بینی خود معرفی می‌کند. بنابراین می‌توان سبک زندگی ویژه‌ای را در این حوزه برای جامعه شهروندی استنتاج کرد. در این نوشتار، از اصلاح الگوی مصرف و مباحث در خور توجیهی در این‌باره سخن خواهیم گفت.

پر بازدیدترین ها

الگوی مصرف در سبک زندگی اسلامی

الگوی مصرف در سبک زندگی اسلامی

بی گمان مصرف، به خودی خود نه تنها پدیده‌ای ناپسند نیست که بسیار بایسته و لازم است؛ چرا که مصرف، یکی از شیوه‌های جایگزین ناپذیر برای پاسخگویی به نیازهای طبیعی و غریزی انسان است که بدون آن، حیات مادی و معنوی انسان‌ها دستخوش آشفتگی و نابسامانی خواهد شد و معیشت انسان، لذت و لطف خود را از دست خواهد داد؛ اما نکته اینجاست که گاهی مصرف شکل طبیعی خودش را از دست داده، به جای آنکه به عنوان یک پدیده حیاتی در خدمت انسان باشد، انسان به خدمت او در می‌آید. بدین‌گونه وسیله به هدف تبدیل می‌شود و همه قوای مادی و معنوی انسان که باید با مصرف درست به اوج تکامل و تعالی برسد، بر اثر مصرف‌زدگی در سراشیبی سقوط قرار گیرد. همچنین زمینه انواع تباهی‌ها و ناهنجاری‌ها فراهم می‌آید. از اینجاست که ضرورت در اصلاح الگوی مصرف آشکار می‌شود و اهمیت دغدغه مقام معظم رهبری در این‌باره و ارزشمندی اعلام سال 1388 خورشیدی به عنوان سال «حرکت به سوی اصلاح الگوی مصرف» از سوی ایشان، کاملا آشکار می‌شود. از طرفی مصرف یکی از شاخص‌های اصلی سبک زندگی محسوب می‌شود به طوری که بعضی از صاحب‌نظران، سبک زندگی را به معنای نحوه مصرف و کیفیت و کمیت آن دانسته‌اند. لذا الگوی مصرف نقش تعیین‌کننده‌ای در سبک زندگی انسان‌ها دارد و از آنجا که اسلام در این زمینه «بایدها و نبایدها» و توصیه‌های زیادی ارائه کرده است و الگوی متفاوتی را مبنی بر جهان‌بینی خود معرفی می‌کند. بنابراین می‌توان سبک زندگی ویژه‌ای را در این حوزه برای جامعه شهروندی استنتاج کرد. در این نوشتار، از اصلاح الگوی مصرف و مباحث در خور توجیهی در این‌باره سخن خواهیم گفت.
No image

سبک زندگی

Powered by TayaCMS