ما همه در گذرگاهیم

ما همه در گذرگاهیم

یکی از فرزندان سلیمان از دنیا رفت و سلیمان بسیار غمگین شد.

دو فرشته، به صورت دو دشمن، پیش او آمدند.

یکی گفت: ای پیغمبر خدا، تخم در زمین کاشتم؛ [اما] این مرد زیر پایش خراب کرد.

دیگری گفت: تخم را در شاهراه کاشته بود. چون از چپ و راست راه نبود، از روی آن رد شدم.

سلیمان گفت: نمی‌دانستی که از روی آن راه می‌روند و تخم را در شاهراه پاشیدی؟

گفت: ای سلیمان، تو نمی‌دانستی که آدمها روی شاهراه مرگ‌ هستند و با مرگ پسرت جامة ماتم  پوشیدی؟

پس از آن سلیمان توبه و استغفار کرد.

ابوحامد، محمد غزّالی طوسی، کیمیای سعادت، ج2، ص383.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

پر بازدیدترین ها

معرفی کتاب مفاتیح الحیات

معرفی کتاب مفاتیح الحیات

موضوعات این کتاب در ۵ بخش موضوعی تقسیم‌بندی شده و بیش از ۶ هزار حدیث در آن بکار رفته است. کتاب از فصل‌های متعددی تشکیل شده و در هر فصل احادیث معتبری در خصوص موضوعات آن فصل ارائه شده است...
کتاب آداب و سبک زندگي اسلامي

کتاب آداب و سبک زندگي اسلامي

نویسنده کتاب آداب سبک زندگی اسلامی احمد حسين شريفي است. این کتاب شامل ده فصل است...
Powered by TayaCMS